پایانی بر گرگ سپید | پیش نمایش The Witcher 3: Wild Hunt

گاهی شاهد هستیم فرد یا افرادی دست به ایجاد یک تحول یا خلق یک موضوع دوست داشتنی، متفاوت و درگیر کننده می زنند که تا مدتها در ذهن همگان باقی می ماند. در عصر بلوغ بازی های رایانه ای یکی از این گروه ها که دست به خلق چنین موضوعی با یک عنوان درگیر کننده و دوست داشتنی زده است، استودیو لهستانی CD Projekt Red می باشد. استودیو بازی سازی  که در ابتدای راه خود قرار نبود بازی بسازد زیرا در اصل وظیفه ی فعالان حاضر در  CDPR ترجمه و دوبله ی بازی های رایانه ای به زبان لهاستانی بوده است! اما بعد از چندی و فعالیت این تیم در زمینه ی بازی، CDPR تصمیم بر خلق سری Witcher و قهرمان محکم و استوار آن یعنی Geralt of Rivia می گیرد. مجموعه بازی که تا به امروز دو نسخه از آن منتشر شده است و بی اغراق نسخه ی دوم آن تحولی شگرف نسبت به نسخه ی نخست در برخی زمینه ها یافته بود و ادامه ای بود بر حماسه های گرالت که همین موضوع انتظارات را از نسخه ی جدید سری و حماسه هایی که قرار است  Witcher 3: Wild Hunt به عنوان آخرین برگ از روایت زندگانی گرالت روایت کند، بالاتر می برد.

بر اساس اطلاعات رسمی منتشر شده Wild Hunt پایانی بر قهرمانی های گرالت در این سری بوده و بعد از این نسخه حتی در صورت ادامه یافتن سری خبری از حضور گرگ سفید در آن نمی باشد. قهرمانی ( گرالت ) که دوران کودکی متفاوتی نسبت به سایرین دارد، یا بهتر است بگوییم او به شکلی اصلا روزگار کودکی که مد نظر ما می باشد را تجربه نکرده است! زیرا مادر گرالت، او را به قلعه ی جادوگری ( Kaer Morhen  ) می فرستد تا گرالت نیز راه مادر خویش یعنی جادوگری را در پیش بگیرد و به یک شکارچی اژدهای واقعی بدل شود. شغلی که برای او کاملا منطقی است! پسر بچه ای که از مادری جادوگر به نام Visenna و پدری جنگجو با نام Korin متولد شده و با گذراندن سختی ها و مشقت های کم نظیر به یک شکارچی اژدها تبدیل شد که مانند همه ی افراد و موجودات دنیای خود، شخصیتی خاکسری دارد. فردی که نه همانند قهرمان برخی بازی ها سفید و رفتاری قدیس گونه داشته و نه همچون برخی شخصیت ها تمثیلی تمام عیار از زشتی و سیاهی را به نمایش می گذارد. گرالت شخصیتی دارد که به لطف انتخاب های شما پر و بال می یابد و این بار قرار است در یک زمستان سرد، در روزگاری که ظلمت و تاریکی امان مردم بی پناه را بریده است در نقش یک ناجی ظاهر شود. ناجی که قرار است بزرگترین حماسه ی خویش را خلق کند…

روایت یک گرگ:

یکی از عوامل درگیر شدن بازیبازان با سری Witcher بدون شک شخصیت ها و داستان چند لایه آن می باشد که در عین سر راست و قابل فهم بودن اسراری را در دل خود پنهان دارد که مخاطب برای کشف آنها می بایست ذره ای غفلت نکند. به همین دلیل انتظار می رود در Wild Hunt روایتی با شکوه تر از هر زمان را از گرالت شاهد باشیم. قهرمانی که بعد از جان سالم به در بردن از شکنجه و مشکلات قلعه ی جادوگران برای تبدیل شدن به یک شکارچی اژدها نزد استادی زبر دست به نام Vesemir  برای انجام رسالت خود یعنی محافظت از مردم در برابر موجودات مختلف به سرزمین   Roachفرستاده می شود. گرالت همواره با لقب Rivia شناخته می شود، لقبی که توسط استاد او Vesemir برای گرگ سپید انتخاب شده است. البته علت انتخاب این لقب توسط استاد او این است که پس از اتمام آموزش گرالت نیز همانند تمامی افراد حاضر در قلعه ی جادوگران برای خود عنوانی بر می گزیند و لقب انتخاب شده توسط وی Geralt Roger Eric بوده اما استاد او این عنوان را مناسب ندانسته و لقب Geralt of Rivia را به وی عطا می کند.

گرالت که به علت از دست رفتن تمامی رنگ دانه های پوست و موی بدنش در آزمایشات و تعالیم کشنده ی دوران آموزشش به نام گرگ سفید خوانده می شود این بار قرار است به مصاف گروهی به نام  Wild Hunt  که به روستاها و مناطق شمالی حمله کرده و همه چیز و همه جا را به آتش کشیده است برود. گروهی که توسط King of The Wild Hunt رهبری شده که بیش از هر کسی به خون گرالت یعنی تنها جنگ جویی که توان مقابله با او را دارد، تشنه است. از سوی دیگر در این نسخه شاهد شک گیری یا بهتر است بگوییم تاثیر روابط عاطفی گرالت با Triss Merigold و معشوقه ی وی یعنی Yennefer می باشیم. و از سوی دیگر شاهد حضور Cirilla  دختر خوانده ی گرالت نیز هستیم که اینک رابطه ی بین این پدر و دختر ( دختر خوانده ) تحکیم یافته و حتی قرار است در این نسخه برای درک بیشتر شخصیت وی بازیبازان در نقش نیز Cirilla قرار بگیرند و به انجام مسئولیت هایی با این دختر بپردازند. دختری که همانطور در بالا نیز اشاره شد، فرزند خوانده ی قهرمان داستان بازی بوده و در اصل از پدر و مادری به نام های دنی و پاوتا یعنی شاه دخت سرزمین سینترا متولد شده است. فرزندی که به لطف نجات جان پدر واقعی اش توسط گرالت در راه رسیدن به پاوتا به او سپرده شده است. زیرا گرگ سپید به علت رنجش های پدید آمده در گذشته ی سختی که داشته و تبدیل شدنش به فرد فعلی عقیم بوده و توان تولید مثل را ندارد! و این فرزند در قبال عملی که او در حق دنی انجام داده است به او می رسد ( هر چند که به دلیل جنسیت Cirilla در ابتدای امر گرالت از پذیرفتن او امتناع می کند اما پس از وقوع سلسله رخ داد هایی از جمله مرگ پدر و مادر Cirilla، گرالت سر پرستی او را می پذیرد ). همانطور که ملاحظه می کنید علاوه بر تم حماسی و قهرمانانه ای که بر خط اصلی داستان سایه گسترانده است شاهد شخصیت های بسیار قوی در Wild Hunt می باشیم که با توجه به پیشینه ای که در نزد بازیبازان دارند به خوبی تیم سازنده می تواند با پردازش کافی به آنها و روابط شکل گرفته بین این افراد ( و به خصوص روابط بین گرالت و آنها ) نمره ی قبولی را از نزد مخاطبین و حتی منتقدین مشکل پسند در زمینه ی داستان سرایی و شخصیت پردازی بگیرد.

کامل تر از هر زمان:

رکن دیگری که در طول نمایش ها و اطلاعات منتشر شده از Witcher 3 :  Wild Hunt نظر مخاطبین این سری را به خود جلب کرده است گیم پلی همیشه چالش بر انگیز آن می باشد. بخشی که استودیو  CDPR علاوه بر حفظ پتانسیل و قدرت ها و موارد مثبت نسخه های پیشین سعی داشته است نکات جدیدی را نیز به آن بیفزاید تا بیش از پیش بازیبازان را دل باخته ی خود کند. در این نسخه نیز همان جادو های پیشین گرالت حضور دارند و به عنوان مثال می توان به جادو ها و نشانه های همیشگی او یعنی قدرت Igni که با بهره گیری از آن می توانید هدف مورد نظرتان را به آتش بکشید یا جادوی دیگری تحت نام Axii   که به وسیله این جادو می توانید کنترل موجودات را در دست بگیرید و یا موارد دیگری همانند جادوی  Quen که باعث پدید آمدن حفاظی به دور قهرمان بازی شده و.. اشاره کرد که در   Wild Hunt  نیز با سبک و سیاقی همانند گذشته حضور دارند. همچنین سلاح های اصلی گرالت یعنی شمشیر های نقره ای و فولادی او نیز در این نسخه قرار است گره گشای کار شما باشند و تیم سازنده با افزودن تیر و کمانی جدید به جمع سلاح های کلیدی گرالت قدرت مانور شما را در درگیری ها افزایش داده است، زیرا اینک و به لطف این سلاح می توانید دشمنانتان را از فواصل دورتر نیز مورد نوازش قرار دهید! گذشته از این موارد تیمسازنده برای متحول بیشتر گیم پلی نسبت به نسخه ی پیشین موارد جدید و به نظر دوست داشتنی همچون توانایی شنا کردن که البته در استفاده از آن محدود هستید و جادوهای جدیدی را نیز در نظر گرفته است.

عظمت یک بازی چه زمانی به رخ کشیده می شود؟ چه زمانی بازیباز بعد از اتمام بازی برای تجربه ی مجدد بازی و گذران وقت خویش ترغیب به گشت و گذار و تجربه ی بازی می شود؟ مسلما هنگامی که بازی از یک محیط پویا، وسیع و پر از ویژگی های قابل کشف و جدید بهره ببرد. یعنی درست همان چیزی که در Wild Hunt وعده ی آن به مخاطبین داده شده است.  محیط بازی واقعا وسیع و از آن مهم تر زنده و پویای این عنوان به سی و سه بخش مجزا از هم با در نظر گرفتن کل نقشه تقسیم می شود. قسمت هایی که با توجه به وسعت و کیفیت گرافیکی و جزئیات بالای بازی عملا هیچ بارگذاری ( لودینگ ) را به هنگام گذر از آنها ملاحضه نمی کنیم که این امر در نوع خود کم نظیر است. مورد مهم تری که در زمینه ی عظمت نقشه ی بازی خود نمایی می کند تفاوت قابل توجه ای می باشد که در هر بخش نسبت به بخش دیگر از لحاظ عادات و خلقیات مردم یک منطقه و حتی پوشش مردم آن مکان وجود دارد. همچنین این دنیا واقعا پویا بوده به نحوی که ممکن است در یک منطقه یک کالا یا وسیله ی مورد نظرتان را به قیمت مشخصی پیدا کنید و در منطقه ای دیگر به دلیل شرایط محیطی و اقلیمی شاهد باشیم قیمت آن شی متفاوت تر از مکان پیشین است. همچنین شما قادر خواهید بود در این محیط عظیم با اسب مخصوص گرالت که Roach نام دارد به گشت و گذار بپردازید و سریع تر به هدف مورد نظرتان برسید و اگر خواستار نقل مکانی سریع تر بین نقاط مختلف بازی هستید می بایست از Fast Travel استفاده کنید. البته باید این موضوع را نیز مد نظر داشته باشید که قابلیت سفر سریع تنها برای مناطقی قابل استفاده است که پیش از این به آنها سفر کرده باشید! حال و به منظور آشنایی بیشتر شما با گیم پلی Wild Hunt نگاهی می اندازیم بر نمایش هایی از گیم پلی این عنوان ( گیم پلی نشان داده شده در  Geames Come 2014 ).

صحنه ی ابتدایی نمایش از قدم زدن گرالت که به سمت دهکده در حرکت است شروع می شود. در همین ابتدای کار دو عامل نظر مخاطب را کاملا به خود جلب می کند. نخست نوایی شنیده شده از جانب پرندگان حاضر در اطراف و عامل دیگر طبیعت و محیط سرسبز و انبوه بازی می باشد. محیطی که پوشیده از گیاه و درختان انبوه می باشد که هر کدام با کیفیت طراحی بالایی که دارند در نزد مخاطب خودنمایی می کنند. در ادامه شاهد هستیم که گرالت به مسیر خود ادامه می دهد تا به هدف مورد نظر خود در میان دهکده ی جنگلی برسد. دهکده ای که واقعا مردم زنده ای دارد و برخلاف برخی از بازی ها مردم آن تنها نقش سیاهی لشکر را ایفا نمی کنند بلکه ملاحضه می شود یکی از افراد در حال خرد کردن هیزم می باشد، دیگری در حال انجام فعالیت روزانه ی خویش است و به طور کلی هر کسی سرش به کاری گرم می باشد. در ادامه ی راه گرالت به شخص مورد نظر خود می رسد و مکالمه ای با وی انجام می دهد. یکی دیگر از مکانیزم های جالب و تاثیر گذار بر روند بازی در Wild Hunt در اینجا خود را نشان می دهد، یعنی انتخاباتی که تیم سازنده در طی مکالمات به بازیباز می دهد تا وی به شکلی کامل تر با داستان و مسیر بازی همراه شود. به این صورت که شما در طی مکالماتتان با افراد مختلف در این عنوان می توانید یکی از گزینه های ظاهر شده در صفحه را انتخاب کنید تا به عنوان مثال گرالت به شخص مقابل خود بگوید منظور او را نفهمیده است یا بر عکس سخنان او را متوجه شده است و یا حتی شما می توانید با انتخاب گزینه ی دیگری ( اگر در اختیارتان قرار داده شده باشد! ) سوالی را مطرح کنید که موضوع برایتان روشن تر شود. در  ادامه،  بعد از صحبت گرالت با مرد، او به مسیرش به سمت جنگل و هدف جدید خود ادامه می دهد. و اینجاست که باری دیگر با مشاهده ی دور دست ها و درختان انبوه جنگل خیال شما از جنبه های بصری بازی تا حدود زیادی راحت می شود و با توجه به نورپردازی و تابش نور خورشید و به دنبال آن سایه های ایجاد شده بر روی زمین می شود گفت استودیو CDPR  توانسته است کار گرافیکی و طراحی چنین محیط عظیمی را کم نقص و در خور توجه انجام دهد. در بخش دیگر نمایش نوبت به نشان دادن مبارزات گرالت با دشمنان خود می رسد. حریفانی که از میان برداشتنشان  چندان آسان نبوده و برای نابود کردن آنها می بایست محافظ کارانه عمل کنید. در ابتدای تقابل پیش از هر کاری گرالت جادوی  Quen را فعال می کند و همانطور که در بالا نیز اشاره شد این جادو سبب پدیدار شدن محافظی به دور قهرمان بازی می شود تا ضربان دشمنان بر وی کم اثر تر شود. در ادامه دشمنان شما پدیدار می شوند که جدا از طراحی مناسبی که دارند صدای قرار داده شده برای آنها مناسب می باشد. به این معنی که مخاطب با ملاحضه ی آن چهره و ترکیب های زشت و خاص! صدایی که برای آنها متصور می شود دقیقا همان صوتی است که تیم ساخت موسیقی و صداگذاری بازی تهیه کرده اند. گرالت بعد از اینکه با شمشیر خویش دشمنی را از مقابل بر می دارد و دیگری را زخمی می کند از جادوی دیگر و صد البته تاثیر گذار خود در مبارزات به نام Igni استفاده می کند. ویژگی که قدرت آتش زدن دشمنان قهرمان بازی را به وی داده و گرالت با استفاده از آن علیه دشمن مورد نظرش او را نیز از پیش روی بر می دارد و به سراغ دیگران می رود. و درست همینجاست که ملاحضه می شود سبک مبارزات دشمنانتان در محیط های مختلف تغییر می کند. زیرا ملاحضه می شود موجود مقابلتان هنگامی که گرالت به سمت آن می رود خود را در آب مخفی می کند تا لحظه ای دیگر و در مکانی مناسب تر به شما ضربه بزند. اما در مقابل این شگرد دشمنانتان دست شما خالی نبوده و مشاهده می شود بازیباز با بهره گیری از جادویی به نام Arad  این توانایی را دارد که مسیر حرکت دشمن خود را ( به صورت رد حرکت او ) ملاحضه کنید تا آسان تر او را از پیش روی بردارد. در پایان نیز این چنین می شود و گرالت تمامی موانع پیش روی خود را از میان بر می دارد و به پیمودن مسیر خود می پردازد. اما عامل دیگری که در حین اوج گرفتن مبارزات در صحنه ی قبلی به شددت شما را تحت تاثیر قرار می دهد موسیقی هماهنگ و صد البته با تم حماسی می باشد که نواخته می شود. عاملی که بدون شک می تواند سبب خسته نشدن مخاطب از مبارزات و لحظات مختلف بازی و همچنین به یادماندنی شدن این لحظات در نزد او می شود.

در ادامه ی مسیر مشاهده می شود گرالت در میان جنگل انبوه و چشم نوازی که تمی تاریک و مناسب با روایت داستانی Wild Hunt دارد، راه خود را پی می گیرد. اما عاملی که کمی مخاطب را اذیت می کند افت فریمی است که در لحظات شلوغ و گاهی به هنگام دویدن شخصیت اصلی ( سریع شدن بازی ) به چشم می آید. مشکلی که سازندگان وعده ی بر طرف کردن آن در نسخه ی نهایی را داده اند و اعلام کرده اند در نسخه ی نهایی بازی با توجه به تاخیر هایی که در انتشار بازی به وجود آمده تا حد ممکن شاهد افت فریم نمی باشیم که این موضوع می تواند تا حدودی از نگرانی های مخاطبین از این خاطر بکاهد. در بخش بعدی نمایش گیم پلی ملاحضه می شود گرالت به مرتب کردن و تغییر وضعیت سلاح ها و وسایل همراه خویش می پردازد ( با قرار گیری در کنار آتش ). در ادامه گرگ سپید رد حاصل از دشمن خود را دنبال می کند تا به او می رسد و بعد از نبردی سنگین! اما نه چندان طولانی با او و چند گرگ را که سمت قهرمان بازی حمله ور شده اند انجام می دهد و آنها را به فنا می فرستتد تا در اینجا نمایش به پایان برسد. اما در همین سکانس پایانی نمایش به وضوح خیال مخاطبین و منتظران این ساخته ی  CDPR از جنبه های شنیداری آن راحت می شود. زیرا شنیدن همین موسیقی دلهره آوری که پیش از رو یا رویی با دشمنانتان پخش می شود کافی است تا شما باری دیگر به کیفیت ساخته ی این استودیو لهستانی ایمان بیاورید. اینک به بررسی کوتاهی بر نمایش سه دقیقه ای منتشر شده در طول  E3 2014 می پردازیم تا با چگونگی عملکرد و تاثییرات مکالمات در روند و گیم پلی بازی آشنا شوید.

باز هم نمایش با نمایی از گرالت و حرکت او در جنگل که گیرایی خاصی دارد شروع می شود. قهرمان بازی دنبال بچه جنی به نام  Johnny می باشد تا به مقصود خود یعنی رسیدن به زنی که به دستور پادشاه به دنبال پیدا کردن او و نجات وی از خطر گروه Wild Hunt آمده، دست یابد. در ادامه مشاهده می شود که گرالت از Johnny می خواهد تا او همه چیز را از ابتدا برای او شرح دهد زیرا این اطلاعات برای گرالت مهم می باشند. اما Johnny با اشاره به گرگ سپید می فهماند این شخصیت کوچک! صدای خویش را از دست داده است و نمی تواند حرف بزند. موضوعی که هدف ما از مرور این نمایش می باشد بررسی دقیق تر انتخاب های ظاهر شده بر روی صفحه به هنگام صحبت کردن با دیگران و نقش آنها در تکامل گرالت است. همانطور که در بالا نیز اشاره شد این گزینه ها اکثرا مناسب و خوب طراحی شده اند اما در بین آنها گزینه های بی شیرازه ای نیز ملاحضه می شود! به عنوان مثال در همین صحنه ای که Johnny با گرالت صحبت می کند دو گزینه برای انتخاب ظاهر می شود، که اولی نشان می دهد گرالت متوجه این شده است که او نمی تواند صحبت کند اما گزینه ی دوم اشاره به این دارد که محل مخفی شدن Johnny خانه ی او می باشد! که واقعا سازندگان می توانستند موارد بهتری را برای این مکالمه مانند، متوجه نمی شوم یا منظورت را واضح تر بگو و… طرح ریزی کنند زیرا عملا شما فکر نمی کنید هنگامی که از یک نفر سراغ زنی با مشخصات خاصی را بگیرید او بگوید، اینجا خانه ی من است!

در ادامه ی نمایش گرالت به Johnny می گوید چه کمکی از او برای بازگردانی صدای وی بر می آید؟ ( تا او نیز به گرگ سپید در رسیدن به مقصودش یاری برساند. ) سپس جن کوچک از او می خواهد گرالت به دنبال او بیاید. البته شایان به ذکر است که در این مورد نیز دو گزینه به نمایش در می آید که اولین گزینه نشان می دهد بازیباز منظور Johnny را دریافته و به دنبال او می رود و گزینه ی دیگر برای هنگامی طراحی شده است که شما فعالیتی که باید انجام دهید را متوجه نشده و نیازمند توضیح بیشتر در باره ی آن هستید. به هر حال فرد بازیباز بار نخست گزینه ی متوجه نشدن منظور Johnny  را انتخاب می کند که در این هنگام شاهد بازخوردی مناسب و در نوع خود جالب از سوی این جن کوچک هستیم که در نهایت بازیباز با انتخاب گزینه ی دنبال کردن Johnny به مسیر ادامه می دهد. در بخش بعدی نمایش گرالت با چند تن از دشمنانش در گیر می شود که با استفاده از شمشیر و جادوهای خود آنها را از پیش روی بر می دارد و به پیمودن دوباره ی راه پیش روی خویش می پردازد. در انتهای نمایش Johnny محلی که گرالت باید به آنجا برود ( برای کمک به او در بازگشت صدایش و رسیدن گرالت به هدفش ) را نشان می دهد که در این لحظه این نمایش کوتاه نیز پایان می یابد.

Witcher 3

به طور کلی اگر بخواهیم جمع بندی از موارد و ویژگی های اشاره شده در متن و بررسی نمایش های این عنوان در زمینه ی گیم پلی داشته باشم، می بایست بگوییم Wild Hunt عنوانی است که با گیم پلی چالش بر انگیزش می تواند علاقه مندان به سبک نقش آفرینی را تا مدتها به خویش مشغول کند. زیرا مبارزات در این بازی چندان آسان نبوده، تنوع دشمنان مناسب می باشد و از این موارد مهم تر این است که Wild Hunt نسخه ی تکمیل شده ی شماره های پیشین سری به همراه مواردی جدید در بخش گیم پلی است و در نتیجه می توان گفت بازیبازان از همین حالا می توانند منتظر موفقیت این بخش از بازی باشند.

به زیبایی جنگل:

می توان با در نظر گرفتن عظمت محیط بازی نسبت به نسخه ی پیشین سری و حتی بازی های هم سبک می توان گفت اعضای استودیو  CDPR به خوبی از پس طراحی و ساخت محیط و جنبه های گرافیکی این عنوان بر آمده اند و اگر متن بالا را مطالعه کرده باشید به صورت تقریبی با چشم نواز بودن بخش بصری بازی آشنایی پیدا کرده اید. Wild Hunt را می توان جز آن دسته از عناوینی دانست که از همان زمان معرفی خود به نوعی پرچمدار جزئیات و کیفیت ساختاری بازی های نسل هشتمی بودند که تیم سازنده به خوبی با بهره گیری از موتور بازی سازی REDengine 3  توانسته است محیطی پر جرئیات و در عین حال زنده و چالش بر انگیز را خلق کند. همانطور که در بالا نیز اشاره شد در جای جای نقشه ی این بازی شاهد روستا ها، دهکده ها و شهرهای مختلفی هستیم که هر یک کیفیت بالایی در ساختار و طراحی دارند که با افزودن جنگل های انبوه از درخت و حیوانات پراکنده در آنها می توان گفت بازیباز یا حداقل علاقه مندی به سبک نقش آفرینی را نمی توان یافت که در مقابل زیبایی و پویایی محیط این بازی زبان به تحسین نگشاید.

گذشته از کیفیت بالای محیط بازی با قاطعیت می توان گفت انیمیشن ها و زحمتی که برای خلق حرکات مختلف شخصیت اصلی بازی کشیده شده است بی نظیر یا حداقل کم نظیر می باشد و برای درک بهتر این موضوع کافی است به راه رفتن او، حرکات وی به هنگام شمشیر زدن و یا حتی تکان هایی که موی سفید او به هنگام راه رفتن می خورد توجه کنید تا در چشم نواز بودن آنها شکی برایتان باقی نماند. همچنین علاوه بر مردم و شخصیت اصلی بازی دشمنان و سایر موجودات حاضر در  Wild Hunt نیز در سطح مطلوبی قرار دارند. به گونه ای که با ملاحضه ی نمایش های این عنوان به خوبی به در خور توجه بودن آنها پی خواهید برد. البته این موضوع به معنی بی نقص بودن طراحی موجودات بازی نمی باشد بلکه با توجه به تعداد بالای آنها می بایست گفت طراحی های صورت گرفته مناسب می باشند. همچنین صحنه های حاصل از استفاده ی گرالت از جادو های مختلف خود یا پخش شدن خون رقیبانش به دلیل اصابت شمشیر او و… نشانگر یک بازی نسل هشتمی می باشد که می تواند بازیباز را از خود راضی نگه دارد. افزون بر این موارد می بایست به بخش نورپردازی و سایه زنی های این عنوان نیز اشاره هایی داشته باشیم.  بنابر تریلر های نشان داده شده از درون بازی بر روی پلتفرم های مختلف می توان گفت نور پردازی در این عنوان مانند سایر بخش های آن کم ایراد کار شده است و برای درک بهتر این موضوع کافی است  نگاهی بر نور حاصل از تابش خورشید بر سطح آب و یا نور تابیده شده بر درختان بیندازید. همچنین سایه های ایجاد شده در بازی نیز متناسب بوده اما خالی از اشکال نمی باشند ( اشکالاتی در مورد سایه ایجاد شده در مورد درختان انبوه وجود دارد ) اما با اندکی چشم پوشی می توان بخش سایه زنی Wild Hunt را نیز قابل قبول خواند. در نهایت می بایست گفت بخش گرافیکی و نورپردازی این بازی واقعا نسل هشتمی بوده و با ملاحضه ی تصاویر و تریلر های منتشر شده از آن به خوبی می توان دلیل امید فراوان بازیبازان به موفقیت این بخش از بازی را دانست.

زوزه های یک گرگ:

یکی دیگر از بخش های امیدوار کننده ی این ساخته ی  CDPR قسمت موسیقی و صداگذاری این بازی می باشد. همانطور که در بالا نیز اشاره شده موسیقی های نشان داده شده در بازی بسیار گوش نواز بوده و اگر در اثر نهایی نیز شاهد چنین کیفیتی باشیم می توان گفت به سادگی Wild Hunt توانایی راضی کردن منتقدین و بازیبازان مشکل پسند را از موسیقی های خود دارد. زیرا  اینطور که در نمایش های بازی شنیده می شود به هنگام اوج گرفتن مبارزات و افزایش هیجان بازی ریتم موسیقی نواخته شده سریع و تا حدودی حماسی و هیجانی می شود تا آدرنالین خون مخاطب افزایش پیدا کند! و در پاره ای از مواقع که اوضاع آرام است بازی شما را به شنیدن یک موسیقی آرام و دلچسب دعوت می کند تا بتوان گفت انتظار می رود موزیک های شنیده شده در بازی به خوبی با گیم پلی بازی هم آهنگ شده باشد و جای گله و شکایت از آنها باقی نماند. همچنین صداگذاری صورت گرفته برای شخصیت های بازی بسیار مناسب بوده و می توان گفت صدای شنیده شده از هر شخصیت تقریبا همان چیزی است که شما با توجه به حالات چهره و طراحی آن شخصیت از او انتظار دارید و گذشته از این موارد ملاحضه می شود صدای افراد مختلف چه شخصیت های اصلی داستان و چه فرعی با لب ها و حالات چهره ی آنها به خوبی هماهنگ شده است که همین موضوع می تواند بر باور پذیری هر چه بیشتر بازی بیفزاید. همچنین می بایست به صدای پرندگان یا سایر حیوانات حاضر در بازی نیز اشاره کنیم که این قبیل نواها نیز مناسب طراحی شده و مانند سایر بخش های این اثر پتانسیل موفق شدن را در خود دارا می باشند.

سخن پایانی:

در پایان می بایست گفت Witcher 3 : Wild Hunt عنوانی است جامع و کامل و صد البته مورد انتظار برای علاقه مندان به سبک نقش آفرینی و سری بازی های Witcher. بازی که گیم پلی آن را می توان چالش بر انگیز، نه چندان آسان و دوست داشتنی خواند که در کنار آن از گرافیکی نسل هشتمی که تقریبا کم نقص بوده و نقایص موجود در آن با توجه به وسعت کم نظیر نقشه ی بازی و جزئیات بالای آن قابل توجیه است، بهره می برد. همچنین جنبه های شنیداری این بازی نیز تا به امروز بسیار در خور توجه ظاهر شده است و توانسته بر انتظارات مخاطبین برای موفقیت Wild Hunt بیفزایند.   پس می توان گفت اینک گرگ سپید بازگشته تا در یک زمستان سرد که در آن ظلم و ستم در حال فراگیر شدن است پایانی برای حماسه های خویش و ادامه ای بر روایات نسخه ی پیشین را پدید بیاورد و به همین سبب  CDPR تمام سعی خود را به کار گرفته تا بازیبازان آخرین برگ از دفتر گرالت را همیشه در ذهن داشته باشند.