مفهوم انسانیت | نقد و بررسی The Talos Principle
به طور کلی انسانیت مفهومی بسیار پیچیده است و نمی توان تعریف واحدی از آن داشت. اما می توان یک ربات که بلوک ها، فن ها و لیزرها را جا به جا کرده تا بتواند راه حلی برای پازل ها پیدا کند و همواره تحت نظر یک هوش حاضر در همه جا است، را انسان نامید؟ کارهای او چه فایده ای دارد؟ زندگی برای او چه معنایی دارد؟ آیا از ارزش ها و اهداف باخبر است؟پاسخ این سوالات را در انتهای این عنوان پازل اول شخص فوق العاده خواهید یافت. بررسی، تفکر، خلاقیت، و آزمون، چهار عنصر اصلی بازیهای پازل هستند. بارها پیش آمده با دستی در زیر چانه ساعت ها به دنبال راه حل در فکر فرو رفته اید. گزینه های مختلف را در ذهن تصور و بررسی کرده اید. The Talos Principle از آن دسته عناوین پازلی است که تا ساعت ها شما را محو در خود کرده و گذر زمان را از یادتان می برد.
در کل The Talos Principle شامل دو بخش: پازل های فیزیک محور و مباحث فلسفی می باشد. هریک از این دو بخش به صورت جداگانه می توانند عاملی برای قدرت بخشی به یک بازی باشند، اما ترکیب این دو از ویژگی های منحصر به فرد The Talos Principle است. سازنده بازی Croteam بوده که عنوان Serious Sam را در کارنامه دارد.
عنوان: The Talos Principle
سازنده: Croteam
ناشر: Devolver Digital
پلتفرم: PC، PS4، Linux و Android
سبک: ماجراجویی اول/سوم شخص
تاریخ انتشار: ۱۱ دسامبر ۲۰۱۴
چالش فکری
هسته The Talos Principle را پازل ها تشکیل می دهند. The Talos Principle بی تردید اولین عنوان پازل با این ساختار نیست. در نگاه اول به یاد Portal یا Quantum Conundrumخواهید افتاد. ترکیب پازل و دید اول شخص بارها دیده شده. نوآوری نقطه قوت این عنوان نیست. اکثر این پازل های ارائه شده هدفی اصلی و مشابه یکدیگر دارند: پیدا کردن راهی برای رسیدن به Sigil، در انتهای هریک از اتاق های پازل. در ابتدا پازل ها ساده بوده و تنها تعداد کمی ابزار در دسترس بازیباز قرار دارد. رفته رفته پازل ها پیچیده و گیج کننده تر می شوند. موانع در سر راه برای رسیدن به Sigilها عبارتند از: موانع انرژی، برج های خودکار، و پهپادهای قابل انفجار. در ابتدا، ابزار اصلی برای مقابله با این موانع یک مسدود کننده است که می تواند هر گونه دستگاه الکتریکی را از کار بیاندازد. در ادامه، می توانید از رابط ها برای هدایت لیزرها، فن ها برای حرکت دادن اشیاء، جعبه ها برای رفتن به مکان های بالاتر استفاده کنید. همچنین می توانید اعمال خود را برای مدت کوتاهی ضبط و مشاهده کنید که کلون دقیقا آن اعمال را تکرار می کند. در ادامه این توانایی را بدست خواهید آورد که کلون اشیاء را روی سرش حمل کند.
لازم به ذکر است که خودتان نیز جز اشیاء محسوب می شوید. از این دست ابزارها بسیار برای طی مراحل در نظر گرفته شده. بهره گیری از این ابزارها در بسیاری از پازل ها ساده بوده اما در بعضی موارد بازیکن باید عملکردهای متناوب را کشف کند. با استفاده از مسدود کننده و غیرفعال کردن یک دستگاه، میزان فشار را کاهش دهید. می توانید تعدادی از رابط ها را کنار همه گذاشته و تناوب بازگشتی ایجاد کنید، و در نتیجه مداوما درها را فعال یا غیرفعال کنید. حتی برج ها و پهپادها در وضعیت های مناسب، مفید واقع می شوند. برای حل کردن دشوارترین پازل ها، نه تنها به منطق احتیاج داشته، بلکه باید بدانید که هر شی قادر به انجام چه کاری است. علاوه بر این، مین، مسلسل و حتی خود مراحل می توانند مانعی بر سر راه شما باشند. زمان بندی درست نیز یکی از عوامل مهم در حل پازل ها می باشد. پازل های The Talos Principle باطنی شیطانی دارند. هریک از Sigilهای اصلی با پشتکار فراوان، خلاقیت و تفکر بدست می آیند، اما قضیه به این سادگی ها نیست. ستاره هایی وجود دارد که در اطراف محیط پراکنده، از دید مخفی، یا در جلوی دیدتان بوده اما رسیدن به آن ها دشوار است. این ستاره ها سطح متفاوتی از دشواری را به مراحل اضافه می کند. در برخی موارد باید استفاده درستی از یک ابزار داشته باشید. برخی دیگر به معنای واقعی کلمه به خلاقیت احتیاج دارند. علاوه بر این موارد میتوان به استفاده از عناصر موجود در اتاق های پازل کناری اشاره کرد. بعضی ها به هیچ عنوان در اتاق های پازل یافت نمی شوند. هم Sigilها و هم ستاره ها به عنوان کلید برای باز کردن مناطق جدید با پازل های جدید کاربرد دارند. Sigilهای اصلی شما را به یکی از دو پایان متفاوت هدایت می کنند، اما ستاره ها در نهایت به طبقه ششم و احتمالا پایان سوم منجر می شوند. اگر بخواهید پشت در سوم را ببینید، باید به انجمن ها مراجعه کنید. مطمئنا یکی از دلایلی که الزام دیدن پشت تمام درها، این است که روایت قدری گنگ و به نوعی چالش فکری بوده. در یک کلام، داستان در مورد هوش مصنوعی در دنیایی عجیب و ساخته رایانه است. نکته منحصر بفرد داستان The Talos Principle این است که بوسیله راه های مختلف ارائه می شود. در باغی یونانی، بدون هیچ خاطره ای از گذشته بیدار خواهید. بلافاصله بعد از بیدار شدن، صدایی از آسمان که خودش را Elohim، کسی که در دنیای ابدی حاکمیت دارد، می نامد از او استقبال می کند. زمانی که از حل کردن پازل ها خسته شدید، می توانید به کاوش در محیط بپردازید. به جز برج ممنوعه، آزاد هستید که در مناطق مختلف کاوش کنید. موارد مختلفی پیدا خواهید کرد، که البته تعدادی از آن ها نامربوط هستند.
گاهی اوقات سرنخ هایی در مورد خودتان بدست آورید، اما ممکن است نوشته هایی در مورد Osiris، جمله ای از فیلسوف آلمانی Immanuel Kant، یا اشعاری برگرفته از آهنگ های پاپ مدرن نیز پیدا کنید. اما تمامی این موارد تلاش می کنند مفهوم انسانیت را منتقل کنند. کمی بعد، بازیکن پایانه های رایانه ای، که شامل فهرست ایمیل های قدیمی، وب سایت ها، و اطلاعات مختلف است، را پیدا می کند. Milton Library Assistant برنامه ای برای طبقه بندی این اطلاعات می باشد، اما در نهایت براساس تفکر و تصمیمات خودش عمل می کند. چندین صدای ضبط شده یک زن نیز وجود دارد، که اهمیت او در داستان به مرور زمان آشکار می شود. همچنین QR codeهایی بر روی دیوارها حک شده، و توسط افرادی که قبلا از این مکان ها گذشته اند به جا مانده اند. تمامی این ویژگی ها در کنار هم دنیای The Talos Principle را بوجود می آورند، اما بعضی ها از بقیه مهمتر هستند. گوش کردن به Elohim و دنبال کردن دستور العمل های او تنها یک نتیجه و عاقبت خواهد داشت، اما Milton Library Assistant (در برخی اچیومنت ها از او با نام Serpent یاد می شود) این اعمال و تقریبا هر چیزی را به چالش می کشد. تعامل با Milton Library Assistant جالب ترین کار غیر پازلی در The Talos Principle می باشد. او سوالاتی در مورد آگاهی، اخلاقیات، هدف، و مانند این موارد می پرسد، و زمانی که به نظر می رسد جواب مشخص است، با ارائه مثال ها و توضیحات مختلف، بحث را وارد فاز متفاوتی می کند. در حقیقت، استفاده از گزینه های مختلف دیالوگ در بحث های با Milton Library Assistant بعد از مدتی خسته کننده می شود. همانند یک پازل دشوار که برای مدتی شما را درگیر خواهد کرد، تفکر در مورد هدف پشت هر سوال، و نحوه بازخورد نسبت به جواب ها نیز عملکردی مشابه خواهند داشت. سوالات و جواب ها از نقطه نظر فلسفی بوده، و این یکی از ویژگی های مثبت بازی است. هم پازل ها و هم دیالوگ های فلسفی به تفکر عمیق احتیاج دارند، اما یکی از نقاط ضعف The Talos Principle این است که این دو ارتباطی با یکدیگر ندارند. مطمئنا، شخصیت قابل بازی یک هوش مصنوعی بوده و نکات فلسفی روی این موضوع تمرکز دارند که آیا می توان هوش مصنوعی را یک انسان در نظر گرفت. کامل کردن پازل ها به معنای اطاعت از Elohim است.
در اغلب موارد پازل ها و فلسفه هویتی مستقل دارند. با اینحال ممکن است تعدادی از بازیکنان، موضوعاتی کهTom Jubert و Jonas Kyratzes(نویسنده های این عنوان) در بازی گنجانده را نادیده گرفته و تنها بر روی پازل ها تمرکز کنند. با این وجود که این دو بخش وابستگی ندارند، اما این دوگانگی مانعی در برابر سخت و عذاب آور بودن The Talos Principle است. بعد از صرف تمام انرژی و منطق بر روی پازل ها، می توانید اندکی در مورد زندگی تفکر کنید. The Talos Principle چیزهای مهمی برای بازگو کردن دارد. حتی کسانی که نمی خواهند به موضوعات فلسفی فکر کنند، می توانند این را حس کند. بعد از درک تمامی جوانب مختلف این دنیا، احتمالا همچنان به هیچ نتیجه ای نرسیده اید. واضح است که مفهوم انسانیت مشخص نشده. اما با جمع آوری Sigilها از دانش گذشتگان برای آینده خودتان استفاده کرده اید. ایما و اشاره هایی که QR codeها ارائه می کند، در حل پازل های دشوارتر به کار می آیند. همه چیز به خودتان بستگی دارد. انسانیت و اخلاقیات مفاهیمی هستند که خودتان باید به معنای آن ها پی ببرید. این طرز تفکر شماست که اعتقادات را شکل و ایمان شما به زندگی ابدی را قوت می بخشد. موفقیت شما مطمئنا براساس شکست ها و پیروزی ها دیگران بوجود می آید.مطمئنا جلوه های بصری و هنری The Talos Principle شما را مجذوب خود خواهد کرد. لوکیشن ها ترکیبی از محیط های یونانی، مصری و سبک های قرون وسطایی بوده. خرابه هایی خالی از سکنه که در آن ها تمدن های بشری جای خود را به ماشین ها داده اند. با این حال در منوی اصلی سازندگان این امکان را فراهم کرده اند که فیلترهای رنگی را تغییر دهید.
کلام آخر
این عنوان را می توان تلاشی تحسین برانگیز در سبک پازل نامید. شاید حس کنید که در این دنیا تنها هستید، اما در واقع نیستید. بزرگترین پیروزی The Talos Principle در ارائه شرایط حقیقی زندگی انسان است. انسانی که همواره درگیر کنجکاوی، تفکر، حیرت، ترس و آرزوی دانستن ناشناخته ها می باشد. مفاهیم فلسفی ارائه شده فراتر از یک بازی هستند، و تا مدت ها فکر شما را مشغول خواهد کرد. مفاهیم مذهبی و اجتماعی بسیار هوشمندانه در لایه های زیرین گنجانده شده اند. در حالی که اکثر بازی ها قدرت بالای فیزیکی را القا می کنند، The Talos Principle شما را درقالب سقراط قرار می دهد.شانس تقریبا هیچ نقشی نداشته و همه چیز به خلاقیت و منطق شما وابسته است. مشکلات کوچکی نیز وجود دارد. از بین آن ها می توان به دشواری مراحل و مناسب نبودن برای همه بازیکنان اشاره کرد. اما مطمئن باشید که ارزش وقت و هزینه را دارد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
ممنون بابت نقد درکل نقد خوبی بود :yes: :yes: :yes: :yes:
عالی
ممنون بابت مقاله :yes:
افراد تازه در گیمفا امده به نظر می رسند افرین گیمفا انتخاب افرادت خوب بوده داری افراد کار درست میاری (its not a spam remember this) نقد شما هم خوب بود معلومه که سابقه داری :yes:
داداش ایول
ببخشید تازه به سایت پیوستید؟؟؟؟
خسته نباشی سالار :yes:
پیوستن من برمیگرده به تیرماه
باشه دمت گرم دلاور :yes:
ممنون خسته نباشید :yes:
😯 😯 😯 😯 :yes:
باید حتما تجربش کنم از این سازنده فقط سیریوس سام رو بازی کردم ممنون بابت نقد خوبتون :yes:
شبیه نود ۳۲!!!! 😀
اقای چمنی خیلی وقته پیداش نیست؟!!!!
آره شخصیتش خیلی شبیه nod 32 هستش 😀
در کل بازیه خوبیه،مخصوصا گرافیکش.گرافیکش خیره کنندس.ولی توی استیم قیمتش خیلی بالاست 🙁
والا من با اینکه بازیایی مثل دونسخه portal یا حتی سخت تر از اونا بازی quantom conandrtom رو بازی کردم از این بازی میترسم
ولی الحق که معماهاش جالب و چالشی هستن
ممنون عالی بود
آقای شجاعی شما همون نویسنده نیستی که آوتارش یه پسر با موهای قرمز بود.
(فک کنم نصف صورتشم با اون ور فرق داشت :struggle: )
همین که آواتار من به یادتون هست، جای بسی خوشحالی داره.
اون پسر هم Ichigo Kurosaki از انیمه Bleach می باشد.
هرگز فکر نمیکردم این شرکت بتونه چنین بازی رو خلق کنه
بکش برو جلو سم کجا این کجا
سلام آقا محمد صادق عزیز
من نقدتو شما رو خوندم، نقد خیلی خوبی بود، مقدمه و بخصوص کلام آخر خیلی زیبا بود . البته من بازی رو تجربه نکردم .
یه نکته هست که به صورت پ. خ. براتون می فرستم .
ممنون و موفق باشید .
سلام آقا محمد صادق عزیز
من نقد شما رو خوندم، نقد خیلی خوبی بود، مقدمه و بخصوص کلام آخر خیلی زیبا بود . البته من بازی رو تجربه نکردم .
یه نکته هست که به صورت پ. خ. براتون می فرستم .
ممنون و موفق باشید .
عجیبه! این بازی کرک نشده! بچه ها کسی این بازی رو تا آخر رفته؟
?:-)