نقد و بررسی بازی Dark souls 2؛ نغمه ای از نفرین و مرگ
گفته شده که بازیهای ویدئویی روز به روز آسانتر از قبل میشوند. پیش از عرضهی بازی Dark souls شاید این جمله تا حد زیادی درست بوده، ولی پس از معرفی این عنوان، بازیهای به معنای واقعی کلمه “سخت” جانی دوباره گرفتند. بازی نخست ارواح تاریک با استقبال بسیار خوبی همراه شد و در جشنوارههای مختلف جایزههای متعددی را از آنِ خود کرد. حال نسخهی دوم این بازی نیز منتشر شده است، ولی آیا توانسته به خوبی نسخهی نخست خود ظاهر شود؟
نام بازی: Dark Souls 2
سازنده: From Software
سبک: اکشن نقش آفرینی
انجین بازی: Havoc Engine
ناشر: Namco Bandai Games
پلتفرم ها: PS3 – XBOX 360 – PC
یک نفرین، یک روایت، یک مرگ:
داستان نسخهی دوم هیچ ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با نسخهی پیشین خود ندارد. پس کسانی که نسخهی اول را تجربه نکردهاند نیز میتوانند از نسخهی دوم لذت ببرند. همانند دیگر بازیهای نقشآفرینی، قهرمان داستان یک شخص گمنام و بینام و نشان است. کاراکتر داستان به دنبال از بین بردن طلسم و نفرینی است که به آن دچار شده و برای این امر، دست به هر کار ناممکنی میزند و در نهایت سر از دنیای ارواح در میآورد؛ Drangelic، نام دنیایی است که ارواح به صورت جسمانی در آنجا وجود دارند و برای تبدیل شدن به قدرت برتر، از تمام خو و خصلت شیطانی خود استفاده میکنند. در طول داستان، کاراکترهای زیادی با قهرمان داستان ارتباط پیدا نمیکنند. کاشت روایی سکانسهای اولیه با پایان بازی ارتباط دارد و میتوان به کارگردانی بسیار خوب DS2 پی برد. در بازی هیچگاه به صورت مستقیم اشاره نمیشود که کاراکتر اصلی، فردی بسیار خوب یا بسیار بد است. در بازی نیز برخلاف سایر بازیهای نقشآفرینی، دیگر نیازی به شکلدهی اخلاق و روحیات کاراکتر دیده نمیشود. در DS2، انتخاب بر سر خوب یا شرور بودن نیست؛ بلکه بین شرارت و شرارت بیشتر است! سازندگان میتوانستند در کنار چالشهای گیم پلی و بقا، قسمتی را نیز به پرداختن به اخلاق و رفتار کاراکتر اصلی صرف کنند و بازیباز در اینکه کاراکتر بازی، یک قهرمان باشد یا یک ضد قهرمان، بتواند آزادانه تصمیم بگیرد.
یک نفرین، یک زندگی، یک مرگ:
انجین بازی، بر پایهی موتور فیزیک Havoc ساخته شده است. با این اوصاف باید انتظار تخریبپذیری واقعگرایانه را داشت و خوشبختانه، بازیباز به خوبی شاهد آن در وجب به وجب دنیای مردگان است، ولی دلیل نمیشود که چون بازی از لحاظ ظاهری عملکرد بسیار خوبی دارد، از لحاظ تکنیکی نیز بخش گرافیک مشکلی نداشته باشد! باگها کم و بیش در بازی وجود دارند، ولی باز هم خوشبختانه، در روند پیشروی گریبانگیر بازیباز نخواهند بود. نورپردازی در محیطهای بسته بسیار خوب بوده ولی در محیطهای باز، بازیباز اغلب سایههایی بدون منبع را شاهد خواهد بود. روایت داستانی بازی مانند اغلب بازیهای آقای میازاکی، بر اساس روایت محیطی و صحبت با شخصیتها صورت میپذیرد که جذابیت خودش را دارد. بافتهای بازی میتوانست بهتر از نسخهی پیشین باشد، ولی تفاوت چندانی قابل لمس نیست. تعداد لوکشینهای بازی نیز به نسبت مساحت آنها، قابل قبول است. نباید انتظار دنیایی همانند اسکایریم را داشت. دنیاهای عناوین Elder Scrolls قابل قیاس با دنیای Dark souls نیست! بر اساس محدودیتها و انعطافپذیری انجین بازی، ساخت و پردازش و گسترش دنیایی همانند Drangleic بسیار موفقیتآمیز بوده است.
یک نفرین، یک صدا، یک مرگ:
بخش موسیقی با وسواس بسیار زیادی پرداخته شده است و بازیباز تا حدی میتواند این وسواس را در هر بخش از دنیای مردگان درک کند. قطعهی شروع بازی در نقش کاراکتر اول را به یاد بیاورید! موسیقی بسیار آرامشبخش منطقهی Majula را به خاطر بیاورید! با همین موسیقی بازیباز ناخودآگاه درک میکند که تنها نقطهی امن باید “ماجولا” باشد و در واقع درست هم هست! در محیطهای بسته، بازیباز حتما تجربه شنیدن صدایی را خواهد داشت. سازندگان و تنظیم کنندگان موسیقی، تلاش خود را به نحو احسن انجام دادهاند. در کل نیازی نیست که افکتهای صوتی این نسخه، کمتر یا بیشتر از قبل باشد. مهم این است که با همین چند افکت، بازیباز دچار توهم های شنیداری میشود و اتمسفری موهوم، ترسناک و سرد، در ناخودآگاه بازیباز نقش خواهد بست. به جرئت میتوان گفت که ریزهکاریهای بخش افکتهای صوتی DS2 حتی در بازیهای ژانر ترسناک هم دیده نمیشود. موسیقیهای نسخهی دوم توسط Yuka Kitamura و Motoi Sakuraba نوشته شده و توسط خانم Emi Evans به اجرا در آمده است. از قطعات بسیار جالب و خوب این بازی، میتوان به The Lost Sinner، Scorpioness Najka و Looking Glass Knight اشاره کرد.
یک نفرین، یک سرنوشت، هزاران مرگ:
اگر گفته شود که بازی ارواح تاریک ۲ بازی سختی است، اشتباه کردهاند! بازی از آنچه که در مخیلهی شما میگنجد، سختتر است و با این که سختتر از هر بازی دیگری است، ولی لذت بیشتر آن، انگیزههای بیشتری برای تجربه کردن بازی را در اختیار شما قرار میدهد. سازندگان و طراحان مراحل بازی، از ابتدا بازیباز را تحت فشار و سختی قرار نمیدهند! بازی بسیار ساده شروع میشود و بازیباز، همانند دیگر بازیهای سبک نقشآفرینی، برای کاراکتر اصلی بازی، نام و کلاس جهت ورود به دنیای بازی انتخاب میکند. کلاسها نیز اکثرا آشنا و استاندارد هستند و همانند دیگر بازیهای نقش آفرینی از مبارز، شوالیه، جادوگر، راهزن و … تشکیل میشوند. بعد از ۱ ساعت گشت و گذار در دنیای مردگان، بازی چالشهای خود را رو میکند. قانون شمارهی اول بازی Dark souls ۲ این است که بازیباز در هر زمان میتواند وارد هر بخش شود و ماموریتهای جانبی و اصلی را انجام دهد، ولی هستهی اصلی پیشروی در بازی، به این شکل نیست و بدون استراتژی، بازیباز حتما و بدون شک شکست خواهد خورد. در وهلهی اول بازی فقط در مکانهای محدود و تعریف شدهای به نام Bonfire ذخیره میشود. این مناطق که اغلب کومهای آتش افروخته شده است، شاید در هر سرزمینی ۱ الی ۲ عدد وجود داشته باشد. بازیباز پس از گشت و گذار بسیار زیاد با پیدا کردن یک منطقهی ذخیره، آرامشی بسیار عجیب خواهد یافت. با استفاده از Bonfire، میتوان به مناطق دیگر نیز به صورت آنی منتقل شد. با هر بار استفاده از مناطق ذخیره، دشمنانی که در آن منطقه کشته شده بودند، دوباره احیا (Respawn) میشوند. اگر کاراکتر اصلی بازی کشته شود، طبق قوانین بازیهای آقای میازاکی، تا یک بار میتوانید به نقطهی مرگ خود برگردید تا روحهای خود را دوباره جمع آوری کنید و اگر دوباره در این مسیر کشته شوید، تمام آنها از بین میروند.
کاراکتر بازی، اژدهایان و هیولاهای ریز و درشت در دنیای مردگان، اکوسیستمی را تشکیل میدهند که میتوان آن را یک اکوسیستم بسته نامید. طراحان بازی، بازیباز را مجبور میکنند تا با هیولاهای ریز و درشت بازی روبهرو شود و پس از کشتن آنها، روح باقی مانده را جذب کند. زمانی که بازیباز توسط یکی از هیولاها کشته میشود، طبیعتا مقدار روحی که جذب شده نیز به اکوسیستم باز میگردد. برای ارتقای ابزارآلات و قدرتها نیز تنها روح مردگان کاربرد دارد. پس یک غفلت و ۲ مرگ پیدرپی می تواند زحمات چند ساعتهی شما را از بین ببرد. البته بازیباز میتواند در دنیای مردگان گشت و گذار داشته باشد و برای پیدا کردن ادوات جنگی تلاش کند. ضمن این که این آیتمها کمیاب هستند، تمام صندوقچهها هم صرفا به عنوان پاداش برای شما نخواهند بود! شاید از بدِ حادثه، صندوقچهای را باز کنید که حاوی طلسم است و صدمه فیزیکی به کاراکتر وارد میسازد یا بدتر از آن، شاید درونش یک هیولای میمیک باشد. با هر بار مرگ، بازیباز جریمه میشود و قسمتی از ظرفیت سلامتی خود را از دست میدهد و در نهایت ۵۰% سلامتی برای بازیباز میماند. در این حالت، چهرهی کاراکتر اصلی هم تغییر پیدا کرده و از یک انسان سالم، به انسانی شبیه به زامبی یا همان Hollow تبدیل میشود. با این حال، میتوان این جریمه های انجام شده را با آیتم Human effigy که کمیاب هم هست، حذف کرد. با استفاده از این آیتم، انسانیت فرد باز میگردد. آیتمهای دیگری نیز وجود دارند که سلامتی نسبی بازیباز را برمیگردانند و بازیباز برای پیدا کردن تکتک آیتمها به معنای واقعی کلمه باید تلاش کند.
باسهای بسیار زیادی نیز وجود دارند که شاید در اولین مصاف با آنها، طی چند ثانیه کشته شوید. نابودسازی هر باس، نیاز به یک استراتژی بسیار فکر شده و واکنشهایی سریع دارد. کاراکتر بازی میتواند در طول بازی عضوی از ۹ کاوننت موجود در بازی شود که هر کدام از این گروهها مزایایی منحصر به فرد دارند؛ به عنوان مثال، کاوننت Way of blue برای اعضا قابلیتی را فراهم میسازد تا در حین نبرد، یک روح آموزش دیده در یک بازهی زمانی معین، به کمک بازیباز بشتابد. نکتهی بسیار عجیب در بازی این است که دکمهای به نام pause در بازی وجود دارد، ولی بازی متوقف نمیشود! بلکه فقط رابط کاربری برای بازیباز به نمایش در میآید.
بازی Dark Souls 2 با وام گرفتن از موفقیت بسیار خوب و جهانی نسخهی پیشین و ارتقای بازی در بسیاری از جهات، توانست عملکرد و فروش بسیار خوبی داشته باشد. اگر به دنبال یک بازی واقعا سخت میگردید، اگر به دنبال یک چالش واقعی ولی در عین حال مجازی هستید، اگر میخواهید برای مدت زیادی درگیر گیمپلی یک بازی هیجانانگیز شوید، بازی Dark souls 2 را از دست ندهید. این بازی که برای کنسولهای Xbox 360، PS3 و PC در دسترس قرار دارد (دارای نسخهی نسل هشت نیز هست)، توسط استودیوی From Software ساخته و توسط Namco Bandai Games منتشر شده است.
آیا میدانستید؟
* آیا میدانستید که بدون آیتم Human Effigy نیز میتوان انسانیت خود را به دست آورد؟ برای جواب باید به Shrine of Amana رجوع کنید و یک ماموریت جانبی را انجام دهید تا بتوانید در صورتی که این آیتم را اصلا ندارید، وجههی انسانی خود را دوباره و رایگان به دست آورید.
* آیا میدانستید که در لوکشینهای بازی، دربهای مخفی بر روی دیوارها وجود دارد؟
* آیا میدانستید که در نسخهی دوم، ۳۱ باس فایت وجود دارد که یک بازیباز شاید چند باس را در مسیر خود نبیند و مجبور به جنگ نباشد؟
* آیا میدانستید سوزاندن آیتم Sublime Bone Dust در Bonefire، باعث میشود تا Estus Flask ارتقا یابد و منجر به افزایش حجم سلامتی در هر فلاسک شود؟
* آیا میدانستید قویترین کلاس از نظر تیم سازنده، راهزن (Bandit) و ضعیفترین کلاس، جادوگر (Sorcerer) است؟
* آیا میدانستید کلاس کشیش (Cleric) میتواند کاراکتر را شفا دهد؟
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- شایعه: اطلاعات فاش شده از GTA 6 توسط کاربری که ادعا میکند چندین ساعت از گیمپلی را دیده است
نظرات
به نظر من این بازی رو یکمی زیادی بزرگش کردن.
شما باهاش بازی کردی یا همینطوری نظر دادی ?:-)
این بازی عشق است :inlove: :inlove: :inlove:
بله بازی کردم، ولی نه کامل، بازی که بری لبه پردگاه یک شمشیر بزنی بیافته پایین دره اون بازی نمیشه بیشتر اعصاب رو خورد میکنه حداقل در این سالها ، اصلا بازی سبک RPG کامل نیست، فقط شبیه RPG، بازی توی این سبک باید شبیه به Dragon Age باشه ولی اینجا بیشتر سبک Assassin Creed . فقط کافیه یک سایت مثل IGN هو بندازه بقیه هم دنبالش را میافتن، اگه منطقی فکر کنی.
منطق اینجا میگه که سبک بازی اساسین کرید با Dark souls متفاوته! 😐
بازی های نقش آفرینی، به خصوص ژاپنی به درد رده سنی M میخوره. بچه های دبیرستانی که الان عشقشون به اینه که واچ داگز بیاد و بشینن فرت و فرت هک بازی کنن و یا COD جدید بیاد و یه تفنگ خیلی خفن بگیرن دستشون و برن هدشات کنن مسلم هست که با بازی RPG به هیچ عنوان حال نمی کنن! من خودم زبان آموز ۱۵ ساله هام اصلا اسم اسکایریم، elder scroll، Dragon age رو نشنیدن. از کامنت های کاربرهای سایت و میزان نظراتی که بابت این نقد دادن میشه این قضیه رو فهمید.
بله شما درست میگید، خوب اولش خیلی دلم می خواست که ببینم این بازی چیه، دموهای بازی خیلی خوب بود ولی بعد از چند ساعت بازی کردن منصرف شدم،
به هر حال باید بگم دارم یک بازی سبک پلتفورم درست میکنم با فریم ورک Libgdx برای اندروید و شاید کامپیوتر، خوب حداقل بعد از این همه سال بازی کردن یک بازی ساز میشم.
از نقد شما ممنونم
من ۱۵ ساله هستم کی گفته اسم اسکایریم و dragon age را نشنیدم؟!؟!دراگون ایج را بازی نکردم اما اسکایریم را چرا!!اسکایریم یه شاهکار بود هیچوقت یادم نمیره اینقدر اسکایریم بازی کردم که حجم سیواش شده اندازه ی حجم بازی یعنی حدود ۱۵ گیگ منتظرم در یه فرصت دوباره بازیش کنم دارک سولز ۱ هم یه بار ریختم به قدری سخت بود پاک کردم به خودم گفتم بعدا میریزم با حوصله بازیش میکنم بهتره همه را جمع نبندید من الان کسی هستم که دارم ghosts بازی میکنم اما دیگه تموم کردنش برام مثل قبل جذابیتی نداره و ترجیح میدم همون اسکایریمو بازی کنم!!!
شاید هیچوقت این کامنت رو نبینی، ولی الان ۲۵ سالته :)))
به نظرتون من صاف برم سراغ این یا قسمت اول رو بازی کنم ؟ چون واقعا هوس یه بازی سخت کردم 😀
همین رو بازی کنین. حالشو ببرین 😀
اقا خردمندی ۱ اشتباه تو نقد هست. شما گفتید با هر بار استفاده از مناطق ذخیره، دشمن هایی که کشته شده بودند دوباره احیا (Respawn) می شوند.اما بنده تو مناطقی مثل forest of fallen giants یا man wharf یا tower of flame چندین بار همه را کشتم و بعد از استفاده از مناطق ذخیره اون هیولا ها دوباره respawn نشدن و برای همیشه نابود شدن.میشه توضیح بدین.من نسخه ۳۶۰ رو بازی می کنم.
باس فایت ها و دشمنان قوی که خیلی کم در بازی پیدا میشه بعد از کشته شدن دوباره زنده نمیشن فقط اون دشمنایی دوباره احیا میشن که عادین و تو بازی به وفور یافت میشن
بازیش خوبه ولی واسه کسی که عاشق این سبک باشه هر کسی نمیتونه بازیش کنه
میگم نمیشه با همون شخصیت اصلی اول بازی جلو رفت ( دیگه مثلا کاراکتر طراحی نکنی ) نمیشه؟
این بازی واقعا حال داد :yes: ممنون از نقد :yes: :yes:
بازی سختیه واقعا یکم اعصاب خورد کنه.ولی خوبیش به همینه خیلی وقت بود این جوری تو یه بازی گیر نکرده بودم.ممنون بابت نقد :yes:
با بازیش حال نکردم :no:
اول اینکه نقش آفرینیه و من اصلاً با نقش آفرینی حال نمیکنم
دوم اینکه سختی بازی اصلاً منطقی نیست و رو اعصاب راه میره
منم خو اصلاً اعصاب ندارم :evilgrin:
نوش جون طرفداراش باشه
بازیش خیلی سخته ولی در عین حال جذابه
آیا میدانستید ها جالب بود
موندم بازی کنم نکنم ?:-) ?:-)
یه یک ساعت دیگه شروع می کنم به بازی :rotfl:
می خواستم برا اولین باری تو یه بازی rpg جادوگر باشم 😐