روزی روزگاری: پیوند برادری | نقد و بررسی Assassin’s Creed: Brotherhood
پیوند برادری؛ پیوندی که طی سالیان طولانی، توسط افراد مختلف بین یکدیگر، بسته شده است ولی در بیشتر مواقع، این پیوند ها به خاطر مسائل مادی، از هم پاشیده شده است و هیچ یک از آنها نتوانسته که تا قرون متوالی، یک پارچه و بدون تحریف باقی بماند. حال زمان آن رسیده است که انقلابی به وجود آید و پیوند قدیمی “قاتلان”، دوباره زنده شود تا بتواند قاتلان را تا ابد با یکدیگر برادر سازد. پیوندی که برای از بین بردن ظلم و ستم ساخته می شود و نیاز دارد که رهبر آن شخصی بخرد و دانا باشد تا یک پارچگی را حفظ نماید اما آیا او موفق به تشکیل بزرگترین پیوند برادری در سراسر جهان بین قاتلان می شود؟
اگر از طرفداران سری بازی های “Assassin’s Creed” هستید، بدون شک با نسخه ی “Assassin’s Creed: Brotherhood” آن، آشنایی کامل را دارید چرا که این نسخه پس از انتشار توانست اکثریت طرفداران خود را مات و مبهوت نگاه دارد و سرافرازی این عنوان را، همچنان نگه دارد. این بازی مورد توجه منتقدان قرار گرفت و توانست با حفظ کردن تمامی آرمان های اصلی خود، نوآوری های بسیار بیشتری را نسبت به نسخه ی قبل، ارائه دهد. این بازی در سال ۲۰۱۰ برای کنسول های نسل هفت و در سال ۲۰۱۱ برای PC، عرضه شد و توانست نمرات مثبت زیادی را دریافت کند و به متای ۹۰، بسنده کرد. این نسخه را نیز از بهترین نسخه های سری “فرقه قاتلان” می دانند چرا که این نسخه هم نیز توانست، افتخارات زیادی را مانند نسخه دوم خود کسب کند. حال به نقد این بازی می پردازیم تا متوجه شویم دلیل این همه موفقیت این عنوان، چه چیزهایی، بوده اند.
نام: Assassin’s Creed: Brotherhood
سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
پلتفرم ها:PS3،Xbox360،PC،Mac OS X،OnLive
سبک: سوم شخص، اکشن-ماجرایی، جهان آزاد
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰ برای Xbox360 و PS3 و در سال ۲۰۱۱ برای PC
پایه گذاری بزرگترین اتحاد تاریخ
داستان بازی، مهم ترین عامل سرافرازی این نسخه بود؛ در واقع این داستان بازی است که سبب می شود که بازیکن هیچ گاه در حین بازی، خسته نشود چرا که داستان بازی بسیار جذاب و غنی است ولی با این وجود، داستان چنان زیبا و ساده بیان می شود، که اکثر اشخاصی که بازی را انجام می دهند، حتی اگر مهارتی در زبان انگلیسی نداشته باشند، تا حدودی داستان بازی را متوجه خواهند شد که برای ادامه داستان کافیست اما اگر در پی فهمیدن کل داستان هستید، کار بسیار مشکلی را در پیش رو خواهید داشت! ابهامات بسیار زیاد در بعضی ماموریت های فرعی (که بر داستان اصلی نیز تاثیر دارند)، باعث می شود که حتی خبره ترین اشخاص در زبان انگلیسی هم، به گمراهی کشیده شوند! در واقع می توان گفت که داستان بازی، درجه بندی شده است و این برای بازیکن، نکته ی بسیار مثبت و خوشایندی است.
داستان بازی، بلافاصله پس از اتمام نسخه دوم شروع می شود. “Ezio Auditore“، به رم سفر می کند و دلیل آن نیز، مسائل شخصی او است. رم، در زیر سلطه ی خانواده ی کثیف “Borgia” است. پاپ کنونی رم، “رودریگو بورجیا” است و شخصی است که فقط به فکر منافع خود است و با اینکه خود را شخصی پایبند به سنت های مسیح می داند، دست به اعمال بسیار کثیفی می زند ولی خود را هرگز خراب نمی کند و اکثر مردم نیز، او را به عنوان چهره ای مثبت می دانند اما پسر او هرگز چنین نیست. “ Cesare Borgia“، عاشق خون و خون ریزی است. او هرگز کلمه ی صلح را در زندگی خود نشنیده است و راه حل همه ی مشکلات را، کشتن افراد می داند و همین عمالش باعث شد که “اتزیو” را خشمگین تر از همیشه کند اما او تصور می کند که با ارتش بزرگ خود، هیچ مشکلی نخواهد داشت. لازم به ذکر است که “چزاره”، فرمانده ی “نیروهای ویژه ی پاپ” است و او اکثر مواقع، از قدرت خود سوءاستفاده را می کند و کارهایی حتی کثیف تر از کارهای پدرش را انجام می دهد. او تشنه ی قدرت است و حال به دنبال “Apple” است. او به ماهیت واقعی این شی، پی برده است و سعی دارد آن را به هر طریق که شده، از اتزیو بگیرد و با آن، بر جهان فرمانروایی کند.
از طرفی در زمان حال، “دزموند” همراه با گروه خود، از دست “آبسترگو”، فرار می کنند و در قلعه ی عموی اتزیو، مستقر می شوند تا به طور کامل، دور از دسترس آبسترگو و عواملش باشند. وقایع و داستان زمان حال، بسیار مهم می باشد و اهمیت آن، به شدت زیاد است. دزموند و تیمش متوجه وقایعی می شوند که زندگیشان را تغییر خواهد داد و حتی زندگیشان را خواهد گرفت! در واقع داستان زمان حال این نسخه، بازی را برای همیشه عوض خواهد کرد و صد البته داستان بسیار پررنگ تر در زمان حال بازی نیز، از عوامل مهم و قدرتمند بازیست.
اتزیو با رسیدن به رم، متوجه آن می شود که به تنهایی توان مقابله با ارتش چزاره را ندارد؛ پس به جمع آوری نیرو می پردازد تا در مقابله با چزاره، حرفی برای گفتن داشته باشد. پس او افراد ستم دیده را در سراسر شهر جمع می کند و با آموزش دادن به آنها، ارتشی بزرگ برای مقابله با چزاره می سازد. حال جنگ میان نور و تاریکی آغاز می شود ولی اتزیو اهداف شخصی خود را کم رنگ تر می کند و سعی دارد که برای آزادسازی رم از چنگ خانواده ی بورجیا، ارتشی بزرگ را برای یک جنگ عظیم، آماده کند اما او نیاز دارد که فرقه ی قاتلان را دوباره زنده کند و آن را قوی تر از همیشه، به جهان نشان دهد. پس او راه “Altair” را پیش می گیرد و شروع به آزاد کردن و آموزش دادن قاتلان مختلف، اطراف شهر می کند. البته نا گفته نماند که ارتش فرانسوی ها در این راستا به شما کمک می کنند اما حضور آنها پررنگ نیست.
باید گفت که داستان بازی از جذابیت فراوانی برخوردار است و من سعی کردم تا داستان را لو ندهم تا افرادی که هنوز موفق به تجربه ی این عنوان نشده اند، مزه ی داستان برایشان نپرد. در پایان باید گفت که داستان در اواسط بازی به طور کاملا غیر منتظرانه ای جهت می گیرد و وجود اشخاص برجسته مانند “لئوناردو داوینچی”، بر زیبایی بازی نیز می افزاید.
شکوه قاتلان در رم
اگر یادتان باشد، شهرت زیاد نسخه دوم بازی به علت بهبود کامل گیم پلی آن بود ولی “یوبیسافت”، یک بهبود عظیم دیگر را در نسخه سوم گنجاند و تنوع ها بسیار بیشتری را در این نسخه قرار داد. سیستم بهتر و سخت تر مبارزات و اضافه کردن جزئیاتی که به آزادی بیشتر بیفزاید و چندین و چند نکته ی دیگر باعث شد که این نسخه نیز مانند نسخه دوم، طرفداران بی شماری را به دست آورد و شهرت این عنوان را همچنان حفظ نماید.
همانطور که گفته شد، خانواده بورجیا، فقط به فکر پول و منافع خود بودند و هرگز به شهروندان فکر نمی کردند؛ برای همین، شهر رم خیلی زنده به نظر نمی آید. حال اتزیو توانایی آن را دارد که فروشگاه ها و بانک هایی را با پول خود بسازد و به شهر رم، جان تازه ای دهد. با بازسازی این ساختمان ها، پولی به طور مرتب، برای شما در بانک ها گذاشته می شود و شما می توانید آنها را جمع آوری کنید و علاوه بر داشتن منبع درآمد، شهر رم را بازسازی کنید و قدرت و نفوز خانواده ی بورجیا را کم کنید. همچنین می توانید با استفاده از آن فروشگاه ها، لباس خود را عوض کنید، زره خود را تقویت کنید یا اسلحه بخرید، آثار هنری را خریداری نموده و آن را در پایگاه خود قرار دهید و چندین قابلیت دیگر که همه نوید یک بازی زیبا را می دهد.
اگر بخواهیم بررسی کنیم که مهم ترین تغییر در گیم پلی چه نکته ای بوده است، صد در صد باید به آزاد سازی قاتلان اشاره کنیم چرا که همین نوآوری باعث شد که این نسخه به اندازه ی نسخه قبلی خود محبوب شود. شما در اواسط بازی، تصمیم به آزادسازی و آموزش قاتلان می پردازید تا در مقابل ارتش بزرگ چزاره، مقابله کنید. شما ابتدا در شهر افرادی را خواهید دید که به مبارزه با سربازان مشغول هستند و با کمک کردن به آنها و کشتن سربازان، آنها به طرزی به شما مدیون می شوند و شما آنها را به پایگاه قاتلان می فرستید تا آموزش ها لازم را ببینند. شما می توانید “Level” آنها را به دو صورت دادن ماموریت به آنها بالا ببرید و یا با صدا کردن آنها برای کمک به شما در جنگ ها، آنها را آماده کنید. وقتی که آنها کاملا آماده شدند، طی مراسمی خاص، لقب قاتل را از آن خود می کنند و قوی تر از همیشه می شوند. لازم به ذکر است که برای آزاد سازی بیشتر قاتلان، باید برج های مخصوصی را آتش بزنید تا قدرت خود را به رم نشان دهید و غیر مستقیم به آنها نوید آزادی دوباره را از دست خانواده ی ظالم بورجیا را، بدهید.
شاید یکی از ضعف های نسخه دوم بازی، آسانی زیاد آن در حین مبارزات بود و راحت با یک بدل ساده، می توانستید دشمنان را از میان بر دارید اما در این نسخه، این آسانی ها برداشته شده و برای بدل کردن ضربات، نیاز به زمان بندی دارید و بدل ها مثل نسخه دوم، آسان نیستند. همچنین وجود داشتن سربازهای آموزش دیده در بازی، باعث می شود که کار شما سخت تر شود به ویژه سربازان ویژه ی پاپ که از آموزش های بالایی برخوردار هستند ولی شما با اسلحه ی گرم خود، قادر هستید که دشمنان خود را سریع از بین ببرید ولی صدای بسیار بلند آن، باعث می شود که سربازان بیشتری به شما هجوم آورند. وجود سربازان نیزه دار و نیروهای سنگین بازی و صد البته سوارکاران دشمن، مبارزات را جذاب و کمی پر چالش تر از نسخه ی قبلی، می کند. در اواخر بازی نیز، داوینچی وارد صحنه می شود و اسلحه های شما را ارتقا داده و چندین ماموریت خاص را، به شما واگذار می کند.
رم، خودنمایی می کند!
اگر به یاد داشته باشید، گرافیک نسخه ی دوم بازی، یک موفقیت بزرگ محسوب می شد اما وجود باگ های متعدد، از کیفیت آن کم می کرد. حال در نسخه ی سوم، گرافیک کمی بهبود یافته و باگ های بازی، به شدت کاهش یافته است که این نکته ای بسیار خوب برای طرفداران بازی است. گرافیک بازی با شهر رم، تناسب جالبی دارد و شما در ارتفاعات می توانید، گرافیک چشم نواز بازی را حس کنید. طراحی محیط، زیبا است و نکات ضعف کمی را داراست. رنگ آمیزی در بازی بهتر شده است و این نشانگر بهبودی گرافیک نسبت به نسخه ی قبلی می باشد. از طرفی، طراحی چهره نسبت به نسخه ی قبلی، بسیار زیباتر و بهتر شده است و تفاوت را به راحتی می توان احساس کرد. اکثر شخصیت های نسخه ی دوم، در این نسخه نیز هستند و همین امر باعث می شود که مقایسه کردن، آسان تر شود. در کل باید گفت که گرافیک بازی، نسبت به نسخه ی قبلی، کاملا بهبود یافته است و زیبایی های زیادی را به ارمغان می آورد.
نورپردازی در بازی نیز خوب گنجانده شده است اما سازندگان می توانستند به آن بیشتر توجه کنند. برای مثال در نسخه دوم، در حین ” جشن کارناوال”، نورپردازی خود را نشان می داد و قدرت نورپردازی، نمایان می شد اما در این نسخه، صحنه های خاصی وجود ندارد که بتواند نورپردازی زیبای محیط را نشان دهند. اما با این حال می توان گفت که کیفیت نور و آتش، در کل خوب است و کیفیت آنها نیز، به مراتب قابل قبول است اما نسبت به نسخه قبلی، خود را نشان نمی دهد.
ندای سقوط یک حکومت
صداگذاری در عنوان فقه ی قاتلان، همیشه از نکات مثبت آن بوده چرا که احساس کارکتر، به طور کامل در آن گنجانده می شود. اگر بخواهیم برای نسخه ی دوم مثالی بزنیم، می توانیم به مکانی اشاره کنیم که اتزیو اول قتل خود را انجام می دهد و در وسط میدان شهر، با بغضی فریاد می زند و می گوید که خانواده “آدیتوره” نابود نشده است و در ادامه احساسات را می توان در صدای اتزیو حس کرد. این نسخه نیز از این امر مستثنی نیست و بیشترین احساسات را می توان در صدای چزاره حس کرد که در حین عصبانیت و یا مصمومیت خود، لحن صدایش به کلی تغییر می کرد و بازیکن را دقیقا به آن صحنه می برد! همچنین صدای واقعی ضربات شمشیر و صدای دویدن اتزیو بر روی سقف خانه ها و سنگ ها، همگی نشانگر صداگذاری زیبای بازی هستند. صداگذاری قدرتمند بازی، باعث می شود که بازیکن به طور کامل حس کند که درون بازیست و به نوعی با بازی، یک ارتباط خاص برقرار می کند که این امر می تواند از مهم ترین عوامل پیروزی یک عنوان باشد.
موسیقی در بازی نیز در یک کلام عالی است و کمتر می توان از آن ایرادی گرفت! باید این نکته را هم متذکر شد که یوبیسافت همیشه بهترین موسیقی ها را برای بازی هایش در نظر می گیرد و این عنوان نیز، جدا از عنوان های دیگر نیست و یوبیسافت موسیقی های بسیار زیبایی را در بازی گنجانده است.
در آخر باید گفت که عنوان Assassin’s Creed: Brotherhood، توانست همانند نسخه ی قبلی خود موفق ظاهر شود و سرافرازی این عنوان را همچنان نگاه دارد. اگر از اشخاصی هستید که هنوز موفق به تجربه ی این عنوان نشده اید، پیشنهاد می کنم که آن را تجربه کنید چرا که داستان زیبای آن، هرکسی را مجذوب خودش خواهد کرد.
پر بحثترینها
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
نظرات
عالی. الان رو سیستممم دارم این بازیو. هر از گاهی بازی میکنم.
خوب بود تشکر :yes: :yes:
برادرهود و ۲ عالی بودند :inlove: :inlove:
ممنون بابت نقد :yes: :yes:
جدا با بازیش خیلی حال کردم :yes: :yes:
۸ بار تموم کردم بازیشو 😀 :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
عالی بود مقاله.
اشکم در اومد. یادش بخیر. 😥
بهترین AC بود…
چه دورانی داشتیم با ازیو
البته روی ps3 متای ۹۰ گرفت
با تشکر از نقد
بله بالاترین رو مد نظر قرار دادم 😉 تشکر :yes:
برادرهود واقعا جذاب بود. اتزیو کامل تر وپخته تر ازقبل.
داستان سرایی خیلی قویتر از AC2. اضافه شدن المانهایی در گیمپلی و زیبا کردن هر چه تمام تر بازی.
کلا همین ساده بودنbrotherhood (در عین حال جذاب) رو همه دوست داشتن.
چیزی که دیگه در نسخه های بعدی خبری ازش نبود.
در کل فراتر از یک اسپین آف بود.
سپاس فراوان.
یه خوب جدید اما یه شایعه است:
gta v قراره ۱۲ جوون(۱۲ june) که میشه: پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۳ بره pc بیاد
ایشالا واقعی باشه…..
یه خبر خوب(کلمه خبر رو جا انداختم)
من الان رو کامپیوترم دارمش.بازی باحالی بود :-* :inlove: :inlove:
معذرت معذرت بابت اسپم کسی میدونه تو بازی mount blade warband
شهری که به یه لرد دادم چجوری پس بگیرم معذرت معذرت
خسته نباشید کیوان جان… نقد خاطره انگیزی بود 😀
به شخصه بعد از نسخه ی اول و بررسی زندگی الطایر با تنها نسخه ای که تونستم مثل همون الطایر حال کنم همین بود… حتی از خود نسخه ی دوم هم به من بیشتر حال داد… کلا زندگی بود واسم… هر از چند گاهی نصب میکنم دوباره نگاه میندازم به خاطرات گذشته :yes: :laugh:
ممنون بابت نظرتون آقا هادی :yes:
من خودم AC 2 و Brotherhood اولین بازی هایی بودن که روی سیستم ارتقا داده شدم نصب کردم و به شدت باهاشون خاطره دارم :yes:
به به به. آقای جورنیان عزیز.
انشاالله که میاید به گیمفا باز ببینیمتون؟
جوربنیان 😀
بله. عذر خواهی میکنم.
آقای جوربنیان عزیز :-*
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
یکی از بهترین بازی هاست اولین اسیسنسی که بازی کردم همین بود، بهترینشم همین بود :yes:
یکی از بهترین بازی هاست اولین اسیسنسی که بازی کردم همین بود، بهترینشم همین بود :yes:
مقاله معرکه بود حرف نداشت خیلی دلم برای این بازی تنگ شده بدجور یاد قدیما افتادم!!!!!!!!!!!! :yes: :yes: :yes: :yes:
خسته نباشید . واقعا عالی بود. :yes: :yes:
به نظر من Brotherhood بهترین بود! بهترین شخصیت هم Ezio ! :snicker:
مرسی کیوان جان
در این قسمت اسیسینز کرید به اوج رسید و نسخه هایی که بعد از اون منتشر شدن به هیچ وجه نتونستن به پای برادر هود برسن.
ممنون بابت نقد :yes:
برعکس خیلیا من زیاد با این بازی حال نکردم!
و باز هم برعکس خیلیا بهترین assassin برای من ۳ بود :X-P:
:evilgrin:
اتفاقا اسسین ۳ هم خیلی خوب بود و واقعا داستانش کم و کاستی نداشت گیم پلی شم بد نبود ولی در کل برای من بهترین اسسین ۲ بود ولی برادرهود و رولیشن و ۳ رو دوست داشتم ولی نموتونم بگم کدومو بیشتر :دی
خسته نباشی واقعا خیلی مقاله ی خوبی بود منم این بازی رو توی کامپیوترم دارم و هر وقت بیکار شدم بازیش میکنم خیلی بازیه خوبیه چوش همه جا اسب داری ولی اساسینس های دیگه نداری و همین خاصیتشه که این بازی رو تک میکنه ولی بازم از لحاظه گرافیکی از black flag کم میاره.
اگر همین بازی رو دوباره با گرافیک بالا تر بسازن خیلی بهتر میشه و پر طرفدار ترین اساسینس میشه.
ممنونم بابت مقاله.
خسته نباشی واقعا خیلی مقاله ی خوبی بود منم این بازی رو توی کامپیوترم دارم و هر وقت بیکار شدم بازیش میکنم خیلی بازیه خوبیه چوش همه جا اسب داری ولی اساسینس های دیگه نداری و همین خاصیتشه که این بازی رو تک میکنه ولی بازم از لحاظه گرافیکی از black flag کم میاره.
اگر همین بازی رو دوباره با گرافیک بالا تر بسازن خیلی بهتر میشه و پر طرفدار ترین اساسینس میشه.
ممنونم بابت مقاله. :yes: :yes:
همه نسخه هاش عالی بودند ولی پیمان برادران و وحی(revelation) بهترین بودند.نقد بسیار عالی بود ،مرسی :yes:
عالی بود :yes: :yes:
دستتون درد نکنه :yes: این جند روز یاد اتزیو رو زنده کردی :yes: :yes:
:laugh:
بازیش واقعا عالی خصوصا اولش
مرسی :yes:
کاور بازی جالب نیست.
لطفا کاور پشت و رو نگذارید.
نقدم هنوز نخوندم 😀
میخونم نظر میدم.
:yes:
به قول آقای جوربنیان، خاطره انگیز بود!
نقد خیلی تمیز و خوبی بود.
اصلا تو اساسین بزرگترین چیزی که آدمو وادار به ادامه دادن میکرد، داستانش بود که نسخه ۲ و همین بهترین داستان رو داشتند جوری که آدمو میکشید سمت خودش!! :snicker:
سلام می خواستم بدونم کدوم کارت گرافیک بهترن SUS GTX690 4GB GDDR5یاASUS GTX TITAN 6GB GDDR5وکدوم پاوربهترن ThermalTake Toughpower XT Gold 1475W PSUیاPower Green GP1600B-OC
من میخوام این بازی فردا بخرم بازی کنم :yes:
یکی از شخصیتایی که میشد باش خو گرفت و دیونش بود همین اتزیو بود
بازیای بهتر هم هست اما بهترین شخصیت بازیهای ویدیویی که من دیدم اتزیو بود
سه گانه اتزیو بهترین سری های اساسین بود