آثاری از دیوید لینچ که نباید آنها را از دست داد
زمانی که از صحبت از بزرگترین ذهنها در تاریخ سینما میشود، دیوید لینچ نامی است که نباید آن را کنار گذاشت.
دیوید لینچ را به لطف سبک منحصر به فرد و متفاوتی که داشت، میتوان یکی از بزرگترین فیلمسازهای تاریخ سینما به شمار آورد. آثار او همیشه شامل ویژگیهایی مانند المانهای سورئال، روایتهای غیرخطی و پرداختن به ناخودآگاه انسان بودند. او کارهای روزمره را با المانهای عجیب و غریب ترکیب میکرد تا فیلمی تکرارنشدنی و البته الهامبخش را خلق کند. همچنین دیوید لینچ طرفدار سینمای دیجیتال بود و اعتقاد داشت که پیشرفت تکنولوژی باعث شده است تا او آزادی و خلاقیت بیشتری داشته باشد. با این حال، با گذشت زمان و مبتلا شدن دیوید لینچ به بیماری آمفیزم، ساخت فیلمهای مختلف به کار سختی برای او تبدیل شد و علاقهمندان به سینما نتوانستند اثر جدیدی از او را تماشا کنند. تمام آثار ساخته شده توسط دیوید لینچ جذاب و تماشایی هستند، البته تعدادی از آثار او هرگز نباید فراموش شوند.
Eraserhead – ۱۹۷۷
اولین فیلم دیوید لینچ با نام Eraserhead در سال ۱۹۷۷ اکران و به یک شاهکار سورئال در سبک ترسناک روانشتاختی تبدیل شد. با اتمسفری کلاستروفوبیک، طراحی صدا آزار دهنده و تصویربرداری سیاه و سفید، Eraserhead حول محور شخصیتی با نام هنری اسپنسر جریان دارد، او سعی دارد در یک محیط صنعتی ستمگر، درحالی که با همسر سابقش مشکلات زیادی دارد، زنده بماند. این فیلم در مراسمهای کوچک مورد توجه قرار گرفت، اما اهمیت Eraserhead در معرفی دیوید لینچ به عنوان یک کارگردان آیندهدار بود.
این فیلم منبع الهامی برای کارگردانان آینده بود و حتی استنلی کوبریک Eraserhaed را به عنوان فیلم مورد علاقه خود معرفی کرده است. کوبریک حتی این اثر را برای بازیگران وعوامل فیلم The Shining پخش کرد تا راحتتر بتوانند اتمسفر مد نظر او را اجرا کنند. Eraserhead اثری بود که تواناییهای لینچ را به جهان نشان داد.
Blue Velvet – ۱۹۸۶
با وجود سبک خاص لینچ برای روایت داستانها به صورت غیرخطی، او در Blue Velvet روایتی نمادین و خطیتر را انتخاب کرده است. فیلمی نئونوار و معمایی که با سبک بصری چشمنوازی که دارد، خشونت را به شکلی متفاوت نشان داده است. Blue Velvet داستان دانشجویی با نام جفری بومونت را دنبال میکند که پس از بستری شدن پدرش به زادگاه خود بازمیگردد. جفری در مسیر، گوش بریده شدهای پیدا میکند و تصمیم میگیرد در شهر کوچک زادگاهش درباره آن تحقیق کند.
بااینکه Blue Velvet جوایزی مانند گلدن گلوب و جشنواره فیلم کن را به دست آورد، این فیلم طرفداران بیشتری را برای آثار دیوید لینچ جذب کرد و به آنها فرصتی داد تا فیلمهای او را درک کنند. افرادی که به دنبال یک تریلر روانشناختی به راحتی میتوانند از Blue Velvet لذت ببرند، البته که این فیلم یکی ترسناکترین آثار لینچ نیز به شمار میرود.
Twin Peaks – ۱۹۹۰
سریال Twin Peaks در بین آثار دیوید لینچ یکی از آثار شناخته شدهتر او برای طرفداران ژانرهای درام و معمایی محسوب میشود و سریالهایی مانندThe Sopranos ، Lost و Riverdale با الهام از این اثر ساخته شدند. داستان سریال با کشف جسد دختر جوانی با نام لاورا پالمر در شهر کوچک Twin Peaks آغاز میشود و مامور ویژه FBI یعنی شخصیت دیل کوپر، مسئولیت تحقیق در رابطه با این قتل را برعهده میگیرد.
این سریال مانند بسیاری دیگر از آثار دیوید لینچ المانهای ماوراء طبیعی زیادی دارد. Twin Peaks موفق شد جوایز متعددی مانند امی و گلدن گلوب را نیز به دست آورد و تمدید این سریال برای فصل سوم در سال ۲۰۱۷، باعث شد تا طرفداران دنیای Twin Peaks بتوانند باری دیگر رازهای آن را کشف کنند.
The Elephant Man – ۱۹۸۰
سبک دیوید لینچ شامل المانهایی است که آثار او را از فیلمهای تجاری جدا میکنند، با این حال او با The Elephant Man ثابت کرد که توانایی روایت داستانهای احساسی را به بهترین شکل ممکن نیز دارد. این فیلم با الهام از زندگی فردی واقعی با نام جورف مریک ساخته شد، او در دوره ویکتوریا ساکن انگلستان بود و به خاطر یک بیماری نادر، بدن و صورتش با مشکلات فیزیکی همراه شد و به فرد فیلنما نیز معروف بود. فیلم The Elephant Man داستان این شخصیت را دنبال میکند که به یک جاذبه در سیرک تبدیل شده است، تا اینکه جراحی با نام فردریک تروز او را نجات میدهد و به بیمارستانی در لندن منتقل میکند.
The Elephant Man با تحسین منتقدان همراه بود و در پنجاه و سومین دوره جوایز اسکار، هشت نامزدی از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را به دست آورد اما موفق نشد هیچ جایزهای کسب کند. همچنین از این فیلم به عنوان یکی از شاهکارهای ژانر بیوگرافی یاد میشود.
Dune – ۱۹۸۴
تقریبا کار غیرممکنی است که بدون اشاره به فیلم Dune، در رابطه با دیوید لینچ صحبت کرد. قبل از اقتباس تحسین شده دنی ویلنوو از رمانهای فرانک هربرت، دیوید لینچ در سال 1984 تلاش کرد تا اقتباسی از Dune را کارگردانی کند، اما این فیلم برای او به یک شکست تبدیل شد. این فیلم علمی تخیلی حول محور سیارهای با نام آراکیس جریان دارد که تنها منبع شناخته شده برای مادهای با نام اسپایس است، از اسپایس برای سوخت سفرهای فضایی استفاده میشود. درنهایت پل اتریدیز در مبارزه با خاندان هارکونن، موفق میشود کنترل سیاره را در دست بگیرد.
درحالی که منتقدان از تماشای Dune رضایت نداشتند، این فیلم یک اثر کالت کلاسیک محسوب میشود. ساخت Dune با مشکلات زیادی همراه بود و به همین دلیل خود دیوید لینچ نیز در مصاحبهای اعلام کرد از ساخت این فیلم راضی نیست.
Mulholland Drive – ۲۰۰۱
Mulholland Drive که از نظر بسیاری از افراد بهترین ساخته دیوید لینچ به شمار میرود، با ترکیب رویا و واقعیت اثر منحصر به فردی را کارگردانی کرده است. Mulholland Drive در ابتدا قرار بود به صورت یک سریال ساخته شود، اما دیوید لینچ تصمیم گرفت آن را در قالب یک فیلم سینمایی تولید کند. این فیلم داستان شخصیت بتی المز را روایت میکند که به عنوان یک بازیگر به لس آنجلس میآید، او پس از ورود به شهر با ریتا آشنا میشود که در یک تصادف رانندگی حافظه خود را از دست داده است. سپس این دو با همکاری یکدیگر سعی میکنند به رازهای شب تصادف ریتا پی ببرند.
این فیلم به لطف عمق هنری خود، در بیشتر لیستها به عنوان بهترین فیلم تاریخ معرفی میشود که جایزه بهترین کارگردان را برای دیوید لینچ در جشنواره فیلم کن سال ۲۰۰۱ به ارمغان آورد. از زمان اکران Mulholland Drive تا به امروز، این فیلم یکی از مهمترین آثار او باقی مانده است.
Inland Empire – ۲۰۰۶
لینچ در سال ۲۰۰۶ با فیلم Inland Empire تلاش کرد که فیلم متفاوتی را کارگردانی کند، البته این فیلم نیز مانند دیگر آثار او روایتی رویایی و تکه تکه داشت. المانهای ترسناک و درام در Inland Empire روانشناختی هستند و داستان فیلم نیز حول محور نیکی گریس جریان دارد. نیکی گریس بازیگری است که نقش اصلی یک اثر اقتباسی را برعهده میگیرد، این فیلم اقتباسی از یک فیلم ناتمام محسوب میشود. با پیشرفت در روند داستان، گریس در تشخیص واقعیت از رویا دچار مشکل میشود و او توهمات سورئال و آزاردهندهای مشاهده میکند.
تولید Inland Empire حدود دو سال و نیم زمان برد تا تعهد لینچ به سبک هنری منحصر به فرد خود را نشان دهد. Inland Empire فیلمی است که شاید همه از تماشای آن لذت نبرند، اما کسانی که به دنبال تجربهای جسورانهتر هستند، از دیدن این فیلم پشیمان نخواهند شد.
منبع: ComicBook
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- برترین و داغترین اخبار و حواشی گیمینگ در سال ۲۰۲۴
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- رسمی: سونی بازی سرویس محور God of War از بلوپوینت و پروژه جدید Bend Studios را لغو کرد
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- سیدی پراجکت همکاری با Sweet Baby را رد کرد: «ما حتی نام آنها را هم نشنیده بودیم»
- RTX 5090 بدون DLSS عنوان Black Myth: Wukong را با نرخ ۲۹ فریم بر ثانیه اجرا میکند
- ۲۰ بازی خاطرهانگیز دیگر برای گیمرهای ایرانی
- اشاره سونی به PS6 در ماه گذشته که از چشم همه پنهان ماند؛ عرضه در سال ۲۰۲۸؟
نظرات
سلام آثار لینچ همشون عالین فقط ی فیلم تو لیست نیست Lost Highway 1997 فیلم مرموز و جذابی هستش
و کلی چیزه دیگه …..
مرسی واقعا. من هیچ کدومشون رو ندیده بودم. فردا همه رو پیدا میکنم میزنم دانلود. مرسی برای معرفی
Eraserhead یکی از بهترین فیلم هاییه که تو عمرم دیدم
Mulholland drive هم فوق العادست