نگاهی عمیقتر به فیلم Dark Knight| شیر یا خط؟
در هر سنی که باشید، قطعا اسم شخصیت بتمن به گوشتان خورده است. یکی از بهترین اقتباسها از این شخصیت محبوب کمیکهای DC، فیلم شوالیه تاریکی (Dark Knight) محصول سال ۲۰۰۸ به کارگردانی بی نظیر آقای کریستوفر نولان است که به عقیدهی بسیاری جز بهترین آثار تاریخ سینمای جهان به شمار میرود و فکر نمیکنم در شاهکار بودن این اثر جای بحث باقی باشد. در این مقاله سعی میکنیم داستان فیلم را زیر ذره بین بگذاریم تا مفاهیم، ایدئولوژی و فلسفه فیلم را بیشتر مورد نقد و موشکافی قرار بدهیم.
پیش زمینه
داستان مثل همیشه در شهر پر از جرم و جنایت گاتهام جریان دارد. شهری که بیرحمی و خشونتش از خون توماس و مارتا وین (پدر و مادر بروس وین)، شخصیتی بسیار تاریک اما شجاع و مسئولیت پذیر ساخته که قصد دارد شهر خود را از لجنزار شرارت نجات دهد. در قسمت قبلی این تریلوژی: بتمن آغاز میکند (Batman Begins)، نبرد بروس برای مهار شیطان درونش به تصویر کشیده شد تا ما به اعماق شخصیت بروس وین فرو برویم و هرچه بهتر با دردها و تروماهای دوران کودکی او همذات پنداری کنیم و بعلاوه، منشا و انگیزههای بوجود آمدن بتمن را تا گوشت و استخوان درک کنیم. حالا مرد خفاشی قرار است در جهنمی از آشوب با فردی متفاوت از همه حریفان خود، دست و پنجه نرم کند و تا لبهی فاجعه و شکست قدم بردارد. مهمان ناخوانده ما کسی نیست جز: جوکر.
گاتهام زیر شنل شوالیه تاریکی
در ابتدای فیلم، گاتهام درحال پاکسازیست. بتمن و ستوان گوردون به دنبال زمین زدن مافیا و تبهکاران تا آخرین نفرات هستند. در حال حاضر تبهکاران از مرد خفاشی وحشت دارند، وقتی ستوان گوردن نورافکن خفاشی را در آسمان روشن میکند، برای احضار مبارز نقابدار این کار را نمیکند، او میخواهد تا مجرمان از تاریکی شب بترسند چرا که شوالیهای نگهبان، بر آنها نظارت میکند.
در ادامه داستان اوضاع آن طور که میخواهند پیش نمیرود. اولین نشانه، در درگیری ابتدای فیلم و درگیری بتمن با مترسک مشخص میشود. جایی که افرادی با لباس مبدل بتمن سعی در کمک کردن به او دارند، اما با چه ذهنیتی؟ آنها با اسلحه به قصد کشتن یکسره مجرمان وارد عمل میشوند و خود قاضی و خود جلاد میشوند. در صورتی که تنها خط قرمز بتمن، کشتن است. خود بروس وین در صحنهای به آلفرد بیان میکند که الهام گیری مردم از او چیزی فراتر از انتظارش رفته و در حد ایدهآل نیست. وقتی هر کسی قانون را در دست خود بگیرد و قضاوت کند، عملا قانونی وجود نخواهد داشت و هرج و مرج ایجاد میشود، از طرفی قوانین ثابت نمیتوانند در حق همه عادلانه باشند، پس عدالتی در هیچ کدام وجود ندارد.
هاروی دنت؛ شوالیه روشنایی گاتهام
شخصیت کلیدی بعدی فیلم، دادستان جدید گاتهام، هاروی دنت است. هاروی در تصمیماتش وانمود میکند که انتخاب را به شانس واگذار میکند، ولی در حقیقت به گفته خودش شانس را از قبل رقم زده.
هاروی دنت: من خودم شانسم رو رقم میزنم.
در واقع هر دو طرف سکه او شیر است و انتخاب را خود هاروی رقم میزند نه شانس. از اینجا مشخص میشود که هاروی فردی کمالگراست که خواستار کنترل کامل شرایط است. او با اعتماد به نفس کاذب، گمان میکند که توانایی رام کردن شهر گاتهام، از طریق قانون را دارد و میتواند بهتر از آن چیزی باشد که بتمن هست. بتمن، کسی که قانون را دست خود گرفته و هرطور که بخواهد به اهدافش میرسد: vigilante. حتی بروس هم همچین چیزی را باور کرده که البته بیشتر به خاطر دلایل شخصی است.
بروس وین با این تفکر که هاروی دنت شوالیه سفید فساد ناپذیر گاتهام است و میتواند جایگاه شوالیه تاریکی با تمام عیبهایش را بگیرد، به این باور میرسد که دوران بتمن به سر آمده و بالاخره کسی میتواند در روشنایی جای او را بگیرد تا خود بروس به زندگی عادی خود برگردد تا شاید بتواند در نهایت با معشوق خود یعنی ریچل باشد. چرا که ریچل به بروس قول داده بود، زمانی که دیگر به بتمن نیازی نباشد آنوقت میتواند در کنار بروس باشد. بروس اجازه میدهد تا احساساتش بر عقلانیت او تاثیر بیش از حد گذاشته و واقعیت را نبیند.
جوکر؛ چهرهی واقعی ما یا فقط یک ماسک؟
در حالی که همه در هالهای از امیدواری هستند و آینده روشنی برای شهر گاتهام تصور میکنند، بالاخره نمایش جوکر شدت گرفته و توجه همه را جلب میکند. جوکر با دیوانگی و کشتارهای متعدد افراد سرشناس شهر، ترس و وحشت را به شهر بازمیگرداند. حالا تمام تلاشهای بتمن و هاروی برای به دام انداختن جوکر با شکست مواجهه میشود و در اصل این بتمن و شهر گاتهام هستند که در حال سقوط به سمت دیوانگی جوکر هستند. انگیزههای جوکر مانند یک تبهکار ساده مربوط به پول، شهرت یا جایگاه نیست و وابستگی عاطفی به احدی ندارد. جوکر برای رویارویی با روح بتمن و گاتهام آمده است. اگر بتمن نماد عدالت، قانون و خوبی باشد، جوکر درست در نقطه مقابل او نماد هرج و مرج و بیقانونیست. جوکر خواستار نابودی هر آن چیزیست که بتمن قصد نجاتشان را دارد. به عقیده جوکر تلاش برای کنترل و برقراری قانون فقط موجب افسار گسیختهتر شدن جامعه میشود، و با ایجاد کمی مشکل، حتی افراد قانونمدار هم قوانین خودشان را زیر پا میگذارند. او به دنبال بیرون کشیدن چهره زشت و پلید انسانهاست تا نشان دهد چهره پاک و زیبای انسانها تنها یه ماسک دلقک گونه است و با کمی فشار و تلاش میتوان چهره شیطانی آنها را در زیر آرایش و ماسکشان آشکار کرد.
در ذهن جوکر جهان به اعماق تاریکی فرو رفته و در اینجا وجود همه از پلیدی پر شده، قانون و نظم برای او ساخته ذهنی متوهم است، که فکر میکند مردم پتانسیل خوبی را دارند، تنها چیزی که عطش جنون او را آرام میکند، هرج و مرج بیقانونی محض است. بتمن درست در نقطه مقابل او فقط با برقراری عدالت و قانون آرام میگیرد، و هنوز به به چهره انسانیت و عدالت باور دارد.
جوکر: وقتی کار به جاهای باریک برسه، همین مردم متمدن، همدیگه رو میخورن!
در چند مرحله جوکر قصد دارد تا حرف خود را به کرسی بنشاند. درست وقتی بتمن، جوکر را به خیال خودش به دام میاندازد، سیل هرج و مرج به سمت شهر گاتهام روانه میشود. هاروی و ریچل در دو مکان مختلف زندانی و قرار است بر اثر انفجار بمب کشته شوند، بتمن تنها میتواند یک نفر از آنها را نجات دهد، پرتاب سکه برای هاروی، یک سر باخت و یک سر برد شده است. سکه آرمانی و دو سر برد هاروی حالا تبدیل به سکهای واقعگرایانه شده. طرف سوخته سکه به هاروی نشان داده که همه چیز تحت سلطه او نخواهد بود و زندگی طرف دردناکی هم دارد. هاروی زنده میماند، ولی ریچل کشته میشود. اهمیت شخصیت هاروی دنت در تقابل بتمن و جوکر اینجا مشخص میشود، بتمن برای نجات او و جوکر برای نابودی او دست به هرکاری میزنند. سرنوشت شوالیه سفید و پاک داستان نتیجه جنگ خوبی علیه بدی و حقیقت را رقم میزند.
در ادامه کولمن ریس قصد دارد هویت بتمن را افشا کند، ولی جوکر نمیخواهد بتمن از صحنه کنار برود. بتمن مکمل جوکر است. خیر در مقابل شر به معنای واقعی کلمه. دو روی سکه در کنار هم معنا پیدا میکنند. اگر بتمن برای حفاظت و نجات مردم وجود نداشته باشد، از بین بردن آنها برای جوکر بیمعنی میشود، همانطور که بردن مسابقهای بدون حریف، کسل کننده و بی معناست. جوکر اعلام میکند که اگر کولمن ریس کشته نشود، بیمارستان مرکزی گاتهام را منفجر میکند. و حالا کم کم چهره واقعی افراد مشخص میشود. کسانی که بستگانی در بیمارستان دارند، به آب و آتش میزنند تا کولمن را بکشند، حتی پلیسهایی که لباس قانون به تن دارند، جوکر میخواهد روی دیگر چهره مردم را افشا کند. ولی به لطف کمیسر جمیز گوردن و بروس وین این بار، شیطان درون مردم به زحمت مهار میشود.
درست جایی که فکر میکنید اوضاع از این بدتر نمیشود، جوکر با نبوغش شرایطی مشابه انفجار بیمارستان در ابعاد بزرگتر ایجاد میکند. او به سادگی به دو گروه درون کشتی اعلام میکند که یا بکشید یا کشته میشوید. حالا بتمن باید بهموقع قبل از اینکه مردم در دیوانگی و شرارت غرق شوند جلوی جوکر را بگیرد. ولی به این سادگی نیست، افراد جوکر در لباس گروگانها تنها کسانی نیستند که بتمن باید با آنها مقابله کند، نیروهای پلیس قصد دارند تا گروگانهایی که در لباس دلقک هستند را به قتل برسانند و بتمن باید درآنِ واحد با نیروی خیر و شر هردو مبارزه کند، و در اینجا مرز بین خوب و بد بودن برداشته میشود و همگی در طیفی خاکستری از ماجرا قرار میگیرند. البته در پایان این واقعه آقای نولان کورسویی از امید به شهر گاتهام میتاباند. مردم خوی حیوانی خود را کنترل کرده و یکدیگر را تیکه پاره نمیکنند، بتمن به موقع جلوی جوکر را میگیرد و کشتیها منفجر نمیشوند. شهر گاتهام فعلا توانسته از یک پایان تراژیک حاصل از طوفان و آشوب، جان سالم به در ببرد.
دو چهره؛ پایان توهمی به نام عدالت
ولی، جوکر کارت آخر خود را رو هنوز نکرده است، شوالیه سفید گاتهام، سمبل امید و عدالت شهر گاتهام، با کشته شدن معشوقهاش، به قعر جنون و پلیدی سقوط کرده است و انفجار نه تنها چهرهای ترسناک از ظاهر او، بلکه شخصیت شرور او را هم نمایان میکند، هاروی دنت حالا دوچهره (Two Face) است و جوکر چهره دوم او را به دردناکترین شکل ممکن به نمایش میگذارد تا نشان دهد حتی بهترین فرد گاتهام هم چهرهی پلیدی دارد. اگر چنین واقعیتی که قهرمان گاتهام به شرارت و چیزی که علیه آن مبارزه میکرده تبدیل شده، برملا شود، گاتهام از هم میپاشد. پس بتمن به ناچار تنها امید واقعی گاتهام یعنی خودش را فدا میکند و مردم را در یک دروغ بزرگ که هاروی دنت تنها یک چهره پاک و معصوم داشته و جوکر اشتباه میکرده فرو میبرد. تا شهر بتواند دوباره سرپا شود. مبارزه بتمن با شرارت در تاریکیست، کسی او را نماد خوبی یا عدالت نمیپندارد، چرا که در تاریکی همه چیز نامعلوم است، بتمن میتواند هر آن چیزی باشد که گاتهام به آن نیاز دارد، یک قهرمان، یک شرور، یا بهتر بگم، شوالیهای در تاریکی.
برخلاف مردم شهر گاتهام، ما واقعیت را میدانیم که شوالیهای سفید و سوار بر اسب عدالت و خوبی، وجود نداشته و یک دروغ و توهم است، و شاید ناجی ما شوالیهای تاریک، بیرحم و ترسناک است. صحنه انتهای فیلم که دوچهره و بتمن هر دو از ساختمان به پایین سقوط میکنند نمایانگر سقوط شوالیه سفید گاتهام در واقعیت و شوالیه تاریکی گاتهام در خیال مردم، به درون جنون جوکر است و پایانبندی فیلم تداعی دیالوگ ابتدایی هاروی دنت است: (یا مثل یک قهرمان میمیری، یا اونقدر زنده میمونی تا ببینی تبدیل به یک شرور شدی).
وجود ما با روشنایی و تاریکی یعنی هر دو گره خورده. گاتهام نه آن آرمانشهری است که بتمن میخواست، و نه آن جهنمی که جوکر در نظر داشت. انگار نبرد بین خیر و شر چرخهای بدون برنده تا پایان ابدیت است، و مرز جداکننده آنها نازک تر از یک تار مو یا شاید ناپیداست.
شیر یا خط در تیتر مقاله سمبلی از خیر یا شر است، به نظر شما چهره واقعی ما کدام است؟
پر بحثترینها
- رسمی: Forza Horizon 5 بهار امسال برای PS5 عرضه خواهد شد
- گزارش: بازی بعدی God of War با محوریت اساطیر مصر در دست ساخت قرار دارد [بهروزرسانی شد]
- کارگردان Ori: پلی استیشن بهزودی استراتژی چندپلتفرمی ایکس باکس را دنبال خواهد کرد
- منبع داخلی: Halo: The Master Chief Collection به PS5 میآید
- شایعه: Halo: Infinite به پلی استیشن خواهد آمد
- سیستم مورد نیاز Marvel’s Spider-Man 2 مشخص شد + تریلر نسخه PC
نظرات
بالاخره (:
و خب چیزی که جالبه اینه که این فیلم اگه اشتباه نکنم برای اولین بار یه تم خودخواهی وارد بتمن کرد که هنوزم داره توش استفاده میشه یه مقدار کمی
در حدی برای این اثر احترام قائل هستم که فیلم جدید بتمن رو ندیدم چون معتقدم فقط یک کارگردان لیاقت کشیدن نام بتمن رو داشت و حق داشت این سری رو بسازه اونم نولان بود
چیزه نابی از دست دادی
تعصبی نباش
از بهترین فیلم هایی که دیدم واقعا
کارگردانی عالی
بازیگری های فوق العاده
کادر بندی های استثنایی
شخصیت پردازی های بی نظیر
و داستانی بی نقص
🟢 با اینکه ۱۶ سال ازین فیلم میگذرد، اما همچنان برای همه ارزشمند و برای عاشقان دنیای سینما فاخر است.
✅ درود بر هیث لجر فقید 👌🏻
heath ledger r.i.p.💔
💔🥹🥲
هر چی از این شاهکار بگم کم گفتمه
سه گانه دارک نایت فراتر از یک فیلم ابرقهرمانی
در دنیای واقعی شر و خیر مطلق وجود ندارد. بله کفه ترازو برای هر شخصی به سمت شر یا خیر متمایل میشود اما قطعا طرف مقابل ترازو هم خالی نیست.
همه شخصیت های واقعی دارای دو رو هستند مثل یک سکه که دو طرف دارد.
برای همین در سینما کاراکترهایی که کاملا خیر مطلق یا شر مطلق تعریف شده اند، باعث سردرگمی و ناتوانی مخاطب در ارتباط گرفتن با داستان فیلم میشوند. کاراکترهایی که ترکیبی از خیر و شر هستن برای مخاطب ملموس تر و محبوب تر هستن. کاراکترهایی مانند جوکر و هاروی.
والا خیلی ها تو این جهان ثابت کردن که شر مطلق وجود داره 🙃
در واقع خیر و شر فرقی ندارن مربوط به طرفیه که وایسادی که برمیگرده به این قضیه که واقعیت یه چیز نسبیه
بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ سینما بدون شک
این فیلم،تنها نکته مثبت اش که کل ضعف های فیلمنامه و نوع پردازش به داستان رو به روی دوش میکشه یکی هنرنمایی خدا بیامرز هیث لجر بود یکی هم نوع فیلم برداری،اگر نه اینقدر درهم بزنم سکانس ها میره جلو نمیفهمی چی شد اصلا،یکسری جاها شخصیت ها یکهو کلا بدون پیشینه عوض میشه رویه گفت و گو و خصوصیاتشون،یک جاهایی من واقعا یادم میرفت خب الان چند دقیقه پیش چی شد،از بست که اتفاقات پشت سرهم دیوانه وار نمایش داد فیلم،انکار نمیکنم که فقط و فقط این بازیگری هیث لجر در نقش جوکر بود که چشم منو گرفته بود،از خود بتمن بیشتر نقش اول بود ! نمیدونم من به شخصه اصلا با سبک روایت این کارگردان حال نمیکنم بنظرم این فیلم خیلی عجولانه بود،ولی تو بحث بازیگری و خصوصا نوع قاب بندی بی نظیر بود،یعنی همین حالا سکانس ها با جزئیات اش قشنگ تو ذهنم تصویرش میتونم تداعی کنم ! ولی تو بیان داستان واقعا ضعیف عمل کردن …
اگر خوشت نیومده اثار ابکی مارول در خدمتت هست به تعداد نامحدود.
باهات موافقم
شاید نسخه ناقص دیدی یا نسخه سانسور شده
فکر کنم تو صدا و سیما دیدتش 😆
نه اتفاقا سانسور شده هرگز ندیدم
وقتی از شبکه نمایش فیلم میبینی:
بله قطعا موافق ام !
موافقم و نکته بعدی این بود که بتمن برای فضاهای تاریک و خصوصا شب هست اصلا خفاش برای روز نیست و اینکه اینها بتمن خراب کردن این شخصیت و تم بتمن نیست و بعد از این کاراکتر بتمن معلوم نیست عاقبتش به چه ماجراهایی برسه حیف از این شخصیت
آره منم همینو میگم،انگار بتمن یک شخصیت اضافی بود،اصلا هدفش معلوم نبود،منطق اش عوض میشد،داستان کاملا بی دلیل پیچش میکرد،اصلا روایت خوبی نداشت
بتمن برای اولین بار با دشمنی به این قدرت مواجه شده بود. جوکر هیچ کاری به جز مبارزه با شخص بتمن نداشت. هدفی به جز آشوب و هرج و مرج نداشت. به چیزی اهمیت نمیداد. چیزی برای از دست دادن یا حتی به دست آوردن نداشت.(جوکر: من مثل یک سگم که بی هدف دنبال ماشین ها میدوم و نمیدونم اگه یه روز یکیشون رو بگیرم میخوام باهاش چیکار کنم!)به همین خاطر بتمن هیچ جوره نمیتوانست به جوکر آسیب بزنه(حتی توی سکانس بازجویی وقتی داشت به صورت فیزیکی به جوکر آسیب میزد باز هم جوکر دست برتر رو داشت) و اون سردرگمی و هرج و مرجی که شما در فیلم حس کردی دقیقا اتفاقی بود که داشت برای همه میوفتاد. دقیقا چیزی که بتمن و بقیه حس میکردند. آشوب بی دلیل…
بتمن به جد تحت فشار بود و تا لحظه آخر در زمین بازی جوکر گیر افتاده بود. همین حتی روایت رو هم از دست بتمن در میآورد و به جوکری میداد که حتی از قوانینی که خودش میگذاشت هم متنفر بود. ریتم فیلم همواره به ما یاد آوری میکرد کسی وارد گاتهام شده نمیتونه از چیزی مطمئن باشه یا جایی نفس راحت بکشه. تا امروز این همه فیلم از بتمن ساخته شده اما فقط فیلم دارک نایت نولانه که در این حد ماندگار شده و از یه فیلم ابر قهرمانی ساده فراتر رفته اون هم به خاطر اینه که این جوکر بود که داستان این فیلم رو پیش میبرد نه بتمن.
|در نهایت برداشت هر کس از فیلم و سریال و کلا آثار هنری متفاوته و نظر همه محترم🌹|
کاملآ باهاتون موافق ام منم نظرم همینه 👍🙌
دوستان بنظرتون این سگانه بهتره یا سگانه مردعنکبوتی سم ریمی؟
این دوتا هیچ وجه مشترکی با هم ندارن که بخوان با هم دیگه قیاس بشن
هردو ابر قهرمان از کمیک بوکن یعنی چی وجه اشتراک ندارن؟ غیر منطقی ترین حرفی بود که تاحالا شنیده بودم
نمیشه با هم مقایسشون کرد, هر دو خوبن
خب ، من به عنوانی کسی که با عشق به اسپایدرمن ، اونم با عشق به این سگانه سم ریمی بزرگ شدم . اونقدری که تا یه سنی نمیدونستم اصلا اسپایدرمن به جز اون سه گانه تو جاهای دیگه ام هست مثل کمیک یا سریال یا ….. واقعا سگانه بتمن بهتر بود . نمیدونم چرا اما dark knight فعلا بهترین فیلم زندگیم بوده . یجورایی اصلا وقتی تماشاش میکردم انگار همه چی واقعی بود و یکی داشته قایمکی فیلم میگرفته. تمام لحظات فیلم روش کار شده بود، مثل یک طرح هنری رو چوب یا یه مجسمه ، هیچ لحظه ای توی این فیلم بی روح نبود ، و مهمتر از همه پایان شوالیه تاریکی زیباترین و غیر قابل پیش بینی ترین پایانی بود که دیدم . در مورد مقایسه سگانه ها اسپایدرمن هم عالی بود ، اما به طور بتمن یه چیز دیگست . انگار یه معنای عمیقی توشه و یه چیزی فراتر از فیلمه . در مورد فیلم اول و سوم سگانه بتمن ، اونها هم آثار بسیار با کیفیتی هستن
❤️
بالاخره پست شد (:
خستهنباشی رضا جان
امیدوارم از این دست نوشتهها بیشتر کار کنی، همونجوری که خودت دوست داری
شما لطف دارید، حتما.
واقعا اگه بهترین نباشه قطعا یکی از برترین فیلم هایی هست که توی کل عمرم دیدم و در وصف این فیلم میتونم فقط بگم ( شاهکار)
هیث لجر رفتی و ما را با جرد لتو فلج تنها گذاشتی
کریستن بیل هم خیلی خوب بود ولی شاهکار لجر باعث شد محو بشه
بهترین فیلم ابرقهرمانی از نظر من
نولان نبود بتمن و جوکر پتانسیلشون به … می رفت هر چند الان بنظرم از آنتی هیرو های جذاب دیسی هم میشه فیلم ساخت جان کنستانتین و رد هود……
میتونم تا صبح بشینم باهات راجب این حرف بزنم که جوکر جرد لتو فقط فرصت ارایه نداشت مگه نه خیلی جوکر وفادار به کمیک و یونیکی بود
خیلی بخوایم بگیم شاید یذره شبیه کمیک باشه که اونم با اون تابلو مسخره خندش خراب می کنه
اکت خاصی هم نداره
یه ابله به تمام معنا
از نظز سینمایی حرف نذاره اما از نظز کامیکی ایراد داره.خراب کردن پتانسیل شخصیت اسکیر کرو و راس اونا راس الغول که ریشه خاورمیانه ای و چشمه لازاروس رو از بین برد تا نولان فیلمش واقع گرایانه باشه! اسکیر کرو کلیان مورفی یه اشغال به تمام معنا بود که فقط به دنبال تخریب ویلن بود. به دو وجهی بودن شخصیت هاروی دنت اصلا پرداخته نشد و سریع سر و ته قضیه رو پیچوند.ت. راس اونا یه بین زباله یا پلات تویست مزخرف تالیا غول تحویل بیننده داد. بین یه شخص آمریکای جنوبی که با سرم قدرتش ها ش تزریق،شده که نولان جان با یه ماسک مضحک سر ته قضیه رو دراورد