برترین بازیهای ترسناک سال ۲۰۲۴
طی این مقاله قصد داریم به برترین بازیهای ترسناک و تجربههایی که ژانر وحشت در سال ۲۰۲۴ به مخاطبان ارائه داد بپردازیم.
شاید بتوان سال ۲۰۲۴ را یکی از قدرتمندترین سالها برای ژانر ترس در نظر گرفت؛ شاید برای برخی افراد که لزوما در صحنهی مستقل ژانر حضور ندارند این جمله کمی عجیب باشد چرا که متاسفانه امسال شاهد تعدد زیادی در عناوین AAA ژانر نبودیم اما سازندگان مستقل امسال برخی از خلاقانهترین و جذابترین تجربهها را برای طرفداران ژانر خلق کردند. خوشبختانه با گذشت هر سال، بُعد مستقل ژانر قدرتمندتر از سال پیش شده و توسعهدهندگان راههای جالب مختلفی برای ارائه ترس در قالبهای متمایز پیدا میکنند. از قضا برخی از این شکوفاییها به لطف محدودیتهایی است که موجب شده سازندگان مستقل به دلیل عدم برخورداری از مقیاس مالی و یا توانایی برای استفاده از رویکردهای ملموس، رویکردهای تازهای خلق کنند. در ادامه به برخی از برترین عناوین ژانر ترس خواهیم پرداخت پس با گیمفا همراه باشید.
Zero Protocol
فرض کنید ساختار و رویکرد ترس محور نسخه سوم Doom را با نسخه اول System Shock ترکیب کنید، حاصل آن Zero Protocol است! این بازی یک تجربهی غیر خطی جستوجو محور درست همچون System Shock بوده که شما را به یک مرکز تحقیقاتی سازمان IAS در قطب جنوب میبرد. داستان بازی لزوما عمق یا خصوصیت کیفی خاصی ندارد اما از طرف دیگر در آرت استایل، صداگذاری و طراحی پازلها شاهد یک تجربهی وحشت بقای جذاب هستیم که قطعا ارزش تجربه را دارا است.
یکی از نقاط قوت این بازی در فضاسازی و اتمسفری که خلق میکند، برجسته کردن حس تنهایی و انزوا است که به خوبی در طول تجربه آن را احساس خواهید کرد. شما باید در این مرکز تحقیقاتی که مملو از درهای قفل است به دنبال آیتمهای کلیدی مختلف بگردید، دستگاههای مختلفی که از کار افتادهاند را تعمیر کنید و به حل پازلهای محیطی مختلف بپردازید. این بازی دقیقا از آن دست تجربههای هاردکوری است که سکان را به دست شما داده و به هیچ عنوان دستتان را نمیگیرد.
Zero Protocol در حالی که لزوما بازی بینقصی نیست اما در برخی بخشهایش پلیر خود را غافلگیر کرده و در نهایت یک تجربهی هیبرید از ساختار System Shock و رویکرد ترس و فضاسازی Doom 3 ارائه میدهد که قطعا لایق تجربه است.
Conscript
عنوان Conscript اثری بود که از همان ابتدای معرفی چشمم را گرفته بود؛ این اثر اولین ساختهی یک توسعهدهندهی مستقل به نام Jordan Mochi است که حدود شش سال روی آن کار کرده بود و در نهایت موفق به عرضهی آن در سال ۲۰۲۴ شد. همچنین او موفق به تاسیس استودیوی خود به نام Catchweight شده است که امیدواریم در آینده بازیهای بیشتری از او ببینیم، اما Conscript چطور بازی است؟
این اثر در سال ۱۹۱۶ حین نبرد Verdun در جنگ جهانی اول روایت شده و شما را در نقش یک سرباز جوان فرانسوی قرار میدهد که در تلاش برای یافتن برادر گم شدهاش است و در همین راستا باید خطرات متعددی از جمله درگیری با آلمانیها را به جان بخرد. تمرکز این اثر بر ترس روانشناختی و همچنین خلق یک تجربهی اتمسفریک سنگین است که سعی بر به تصویر کشیدن ترسی از جنس واقعیت یعنی وحشت جنگ و سنگینی آن بر روح و جسم انسان دارد که در این کار نیز بسیار موفق ظاهر میشود.
گیمپلی بازی پایبند بر ابعاد اساسی ژانر از جمله Backtracking گسترده و برنامهریزی استراتژیک، مدیریت منابع و مهمات و همچنین حل پازلهای مختلف است. در طرف دیگر نیز شاهد یک پیکسل آرت جذاب در کنار صداگذاری عمیق و تاثیرگذار هستیم که به خوبی در راستای تلفیق شدن با طراحی محیط بازی به یک مکمل عالی برای تجربهی آن تبدیل میشود.
Fear The Spotlight
طی رویداد Summer Game Fest بود که Blumhouse اعلام کرد قصد دارد به صنعت گیمینگ ورود کند و با تریلری که به نمایش درآمد متوجه شدیم که تمرکز شاخهی گیمینگ آنها بر پشتیبانی از ایدههای جذاب ترس در ابعاد، استایل و مقیاس مختلف است چرا که طی آن تریلر شاهد آثار متعددی با رویکردهای هنری و حتی ساختار متفاوت بودیم! در آن زمان این معرفی حسابی مرا هیجان زده کرد چرا که حالا یک ناشر مشتاق به ژانر ورود کرده است که نور توجه را روی توسعهدهندگان مستقل میتاباند. یکی از آثاری که در همان تریلر ابتدایی نگاهی جزئی به آن داشتیم Fear The Spotlight بود که در نهایت به اولین اثر عرضه شده توسط Blumhouse در سال ۲۰۲۴ تبدیل شد و از قضا یک شروع قدرتمند را برای این ناشر رقم زد.
Fear The Spotlight شما را در نقش Vivian قرار میدهد در حالی که شب هنگام همراه با دوست خود Amy وارد مدرسهی Sunnyside میشوید تا به احضار روح بپردازید غافل از گذشتهی تاریکی که این مدرسه در دل خود پنهان کرده است. طولی نمیکشد که این مراسم احضار روح به هرجومرج کشیده شده و Amy ناپدید میشود. حال شما خود را در ورژنی اهریمنی و در هم پیچیده از مدرسهی Sunnyside مییابید در حالی که یک موجود و نیروهای اهریمنی دیگر نیز شروع به پرسه زدن در مدرسه میکند.
حال شما نه تنها باید Amy را پیدا کنید بلکه به طور همزمان برای اینکه متوجه شوید چه اتفاقی در حال رخ دادن است باید از اتفاقاتی که در گذشته رخ داده است پرده بردارید. Fear The Spotlight از همان ابتدای تجربه مرا در اتمسفر خودش غرق کرده و از آن جایی که با یک اثر روایت محور طرف هستیم داستان، معما و رمز و رازی که در دل داستان نهفته بود نیز به سرعت مرا درگیر خودش کرد، البته در حالی که ما لزوما با یک داستان پیچیده و عمیق روبهرو نیستیم اما نحوه روایت و همچنین صداپیشگی بسیار خوب بازی شما را مشتاق نگه میدارد.
این تجربه از پازلهای متعددی نیز برخوردار است که پلیر را به چالش خواهد کشید و همچنین رویکرد هنری رتروی آن نیز چاشنی بسیار خوبی برای فضاسازی آن به شمار میآید. لازم به ذکر است که این عنوان نسبتا کوتاه بوده و بیشتر از حد نیاز و ظرفیت خود بر کشدار کردن روند بازی تاکید نمیکند و میتوان گفت یک تجربهی کوتاه اما لذتبخش را ارائه میدهد که قطعا به دوستداران ژانر پیشنهاد میشود.
Still Wakes the Deep
عنوان Still Wakes the Deep نیز یکی دیگر از عناوین روایت محور ترسناک امسال بود که حقیقتا تا حدی غافلگیر کننده بود. این اثر به نحوی عالی دنیا و روایت خودش را به پلیر ارائه میدهد و به لطف عملکرد بسیار خوب صداپیشگان به راستی شما لحظه به لحظه استرس، ترس و آشفتگی کاراکترها مخصوصا پروتاگونیست بازی را احساس میکنید. تعلیق روایی و روند گسترش داستان بازی به شکلی بسیار مطلوب در این اثر انجام شده و به پلیر فرصت تعامل و غوطهور شدن هر چه بیشتر در آن را میدهد.
همانطور که احتمالا میدانید این بازی یک اثر شبیهساز قدم زدن بوده و لزوما از مکانیزمهای گستردهی گیمپلی برخوردار نیست اما چیزی که آن را تا حد زیادی درگیر کننده و خاص میکند نوع ارائه داستان و فضاسازی بسیار عالی آن است که تا حدی حسوحال فیلمهایی همچون The Thing را القا کرده و البته به طور بسیار واضحی برخی الگوبرداریها نیز از آن فیلم میکند.
صداپیشگی و صداپردازی دو بُعد حیاتی این تجربه به شمار میآیند که در واقع میتوان گفت نقطه تمایز آن با بسیاری از آثار Walking Sim محسوب میشوند؛ شما با یک تجربهی ترسناک سینماتیک با چاشنی ترس جسمانی یا «Body Horror» و همچنین ترس روانشناختی روبهرو هستید که به شکلی بسیار درگیر کننده به شما ارائه میشود. میتوان گفت Still Wakes the Deep کمبودهای خود در ابعاد گیمپلی را در روایت، فضاسازی و صداگذاری جبران میکند و حقیقتا این هدف اصلی یک اثر Walking Sim وحشت است و از همین رو میتوان گفت این بازی یکی از برترین تجربههایی است که طی چند سال اخیر در این زیر شاخه ژانر مشاهده کردیم.
Sorry We’re Closed
عنوان Sorry We’re Closed اثر بسیار عجیبی است، شاید حتی بتوانم بگویم عجیبترین اثر ترسناکی است که احتمالا بین تمامی آثار ترسناک عرضه شده در سال ۲۰۲۴ پیدا میکنید و از قضا اولین بازی سازندهاش یعنی
à la mode games بوده که شخصا اعتقاد دارم لیاقت دیده شدن بیشتر را دارد. این اثر یک تجربهی وحشت بقای کلاسیک با رویکرد و پیچشهایی بسیار خاص است؛ چیزی که شاید در ابتدا نظر شما را جلب کند آرت استایل بازی و استفاده از رنگهای مرتعش بسیار در آن است و این به خودی خود پارادوکسی برای رویکردهای هنری عادی این ژانر به شمار میرود که تا جای ممکن سعی میکنند از چنین رنگهای روشنی دوری کنند. اما رویکرد هنری این بازی یکی از جالبترین بخشهای آن بوده و تضاد بسیار جالبی با ماهیت وحشت محور آن دارد در حالی که در جزئیات مکملی عالی برای المانهای ترس بازی است.
این بازی مضمون و مفاهیم روایی جالبی و متمایزی از بسیاری دیگر از تجربههای حاضر در ژانر را هدف قرار میدهد؛ شما در نقش Michelle بازی میکنید، دختری که در ابتدای بازی توسط یک هیولای اهریمنی که به دنبال عشق و شهوت میگردد طلسم میشود و حالا زمان چندانی برای زندگی کردن ندارد مگر اینکه بتواند از شر این طلسم خلاص شود و میتوان گفت این هدف اصلی شما در بازی است. اما در طی تجربهی این اثر شما با کاراکترهای متعدد با خصوصیات شخصیتی متمایز و اهداف مختلف روبهرو میشود که این تجربه را تا حدی به یک تجربهی کاراکتر محور نیز تبدیل میکند. از طرف دیگر تم کلی بازی موجب میشود با طراحی دشمنان، کاراکترها و محیطهای خاصی روبهرو شویم که تلفیق آنها با آرت استایل خارج از عرف این اثر یک داینامیک بسیار جالب و خاص را بوجود میآورد.
در ابعاد گیمپلی نیز Sorry We’re Closed خلاقیتهای بسیار جالبی به خرج میدهد، در حالی که ساختار کلی بازی پایبند بر آثار کلاسیک ژانر است اما در جزئیات از جمله سیستم مبارزات ما شاهد رویکردهای جالبی هستیم که برجستهترین آن جابهجایی دوربین از سوم شخص به اول شخص در هنگام مبارزه است. همچنین طلسم Michelle موجب باز شدن چشم سوم او شده است که خود یک مکانیزم اختصاصی در تجربه به شمار میآید که به طور مستقیم به جستوجوی محیط، حل پازلها و همچنین مبارزات متصل میشود.
و اما در نهایت در زمینه طراحی محیط نیز نگذارید آرت استایل خوش رنگ و لعاب این اثر شما را گول بزند چرا که ما با طراحی محیط و اتمسفر سنگین و ترسناکی روبهرو هستیم که در برخی نقاط حتی حسوحال Silent Hill را منتقل میکند. به طور کلی شاید بتوان گفت Sorry We’re Closed حاصل ترکیب Killer 7، Silent Hill و گاها حداقل در راستای طراحی برخی دشمنان و کاراکترها فرنچایز SMT است که در قالب یک تجربهی وحشت بقای کلاسیک عجیبوغریب اما جذاب و متمایز به شما ارائه میشود.
Mouthwashing
Mouthwashing یکی از سورپرایزهای امسال در ژانر وحشت محسوب میشود، یک تجربهی وحشت روانشناختی روایت محور که شما را سرجایتان میخکوب میکند؛ این بازی یک داستان دوگانه را ارائه میدهد که از نگاه دو کاراکتر در دو بازه مختلف و حول محور یک سفینه فضایی و خدمهی آن روایت میشود. شما در نقش کاپیتان Curly و دستیار او Jimmy بازی خواهید کرد که به ترتیب راوی جریانات قبل و بعد از سقوط سفینهشان Tuplar هستند.
تمرکز روایت بر روند انفصال خدمه کشتی و دست و پنجه نرم کردن آنها با انزوا و گرسنگی است که به مرور زمان روان و جسم آنها را به نقطه شکست خود نزدیک میکند. نحوه روایت محیطی و به طور کلی ارائهی داستان به پلیر فوقالعاده انجام شده و به مفاهیم مختلفی نیز اشاره میکند که موجب عمق بیشتر روایت کلی بازی شده. و در همین راستا ما با کاراکترهای مختلفی در این بازی در ارتباط هستیم که هر یک خصوصیات شخصیتی و پویایی مختص به خود را به کلیت تجربه تزریق کرده و حتی گاها شاید در دل این تجربهی ترس محور کمی طنز جالب نیز تزریق کنند.
از آنجایی که با یک اثر روانشناختی روبهرو هستیم میتوان گفت ذهن و چشمان شما ترسناکترین محرکها در این اثر هستند. طراحی محیط بازی، اتمسفر و چگونگی در هم پیچیدن آن به راستی تحسین برانگیز است و دائما شما را در نابسامانی نگه میدارد. Mouthwashing داستان گسستگی روانی و به چالش کشیده شدن انسانیت در دل فضای بیکرانی است که به قول سازنده بازی احتمالا «خدا نظارهگر آن نیست». داستان و روایت بازی به راستی لایق تجربه توسط خود شماست از همین رو شخصا از توضیح بیشتر دربارهی آن خودداری میکنم تا از تازگی و جذابیت آن کاسته نشود.
Crow Country
عنوان Crow Country نه تنها یکی از برترین آثار وحشت بقا سال ۲۰۲۴ است بلکه یکی از خوشساختترین عناوین چند سال اخیر ژانر نیز محسوب میشود که به راستی یک تجربهی وحشت بقای ناب را در ابعاد گیمپلی به ارمغان آورده در حالی که به طور همزمان یکی از خاصترین رویکردهای هنری ژانر را به تصویر میکشد که تا حدی یادآور FFVII اورجینال بوده و به راستی فوقالعاده جلوه میکند. شما در نقش Mara Forest بازی میکنید، یک مامور پلیس که به منظور بررسی و تحقیق راجع به شهر بازی Crow Country راهی آنجا میشود تا بتواند با صاحب این شهربازی یعنی Edward Crow صحبت کند اما زمانی که وارد این پارک سرگرمی میشود به سرعت متوجه درمییابد که ظاهر و باطن این شهربازی به هیچ عنوان بر یکدیگر منطبق نیستند.
در ابعاد گیمپلی ما با یک اثر وحشت بقای استاندارد روبهرو هستیم که شامل مدیریت منابع، جستجوی گسترده و حل پازلهای جذاب است. طراحی پازلهای بازی گاها در عین سادگی بسیار خلاقانه و متمایز جلوه میکنند و حتی برخی از آنها نیازمند تعامل هدفمند با محیط است. طراحی محیط بازی نیز عالی بوده و ما شاهد تنوع بسیار خوبی در این زمینه به لطف جریان داشتن بازی در یک شهربازی هستیم که موجب شده چهار بخش مختلف با چهار تم متفاوت در این بازی به منظور جستوجو قرار گرفته است. یکی از جزئیات بسیار تحسین برانگیز این اثر توجه و ظرافت بسیار بالایی است که توسعهدهندهی آن در راستای طراحی انیمیشنها و چگونگی تعامل کاراکتر با دنیای بازی به خرج داده است و در حالی که شاید ظاهر بازی «Minimalist» به نظر برسد اما در باطن ما شاهد ظرافت بسیار زیاد در راستای طراحی انیمیشنها در قالب آرت استایل این اثر هستیم.
جستوجو و گشتوگذار در محیط به شدت لذتبخش است، آرت استایل بازی در هر نقطه از تجربه به عنوان یک مکمل عالی برای لحن و حسوحال کلی بازی عمل میکند و موسیقی این اثر نیز احساسات مختلفی را در شما برمیانگیزد. داستان بازی با وجود اینکه مضمون بسیار سادهای دارد اما پیچشهای جذابی در آن رخ میدهد که گاها شوکه کننده هستند و همچنین نحوه “Presentation” و ارائهی بازی نه تنها در روایت بلکه در تمامی ابعاد به راستی شما را در خود غرق میکند. Crow Country اثری است که اگر در نسل پنجم عرضه میشد امروزه همه ما از آن به عنوان یکی از خاصترین آثار آن دوره یاد میکردیم اما مسئلهی شگفتانگیز آن جاست که این اثر در سال ۲۰۲۴ عرضه شد و همچنان طرفداران وحشت قرار است تا سالیان سال از آن یاد کنند.
Silent Hill 2 Remake
فکر میکنم مورد اول برای همه مشخص و ملموس است، امسال سال بسیار ارزشمندی برای بسیاری از طرفداران ژانر ترس از جمله من بود، نه تنها شاهد شکوفایی هرچه بیشتر آثار مستقل بودیم بلکه سرانجام پس از بیش از یک دهه Silent Hill با یک تجربهی باشکوه بازگشت که حقیقتا به تنهایی امسال را برای من ساخت. SH2R هر آن چیزی است که ما طرفداران فرنچایز از اواخر نسل ششم درخواست آن را داشتیم، البته منظور لزوما «بازسازی» قسمت دوم نیست بلکه بلوغ و جامه پاره کردن معنادار مجموعه به شکلی منطقی و هدفمند است.
SH2R نه تنها یکی از برترین تجربههای ژانر را با خود بازمیگرداند بلکه حتی آن را در درجاتی بهبود میبخشد که نه تنها نسخه اورجینال بلکه حتی کلیت ساختار فرنچایز تا قبل از این تجربه انجام نداده بود. از گسترش ابعاد Exploration شهر و رویکردهای سندباکس تجربه تا جهش مکانیکال فرنچایز به شکلی که تا پیش از این دیده نشده بود. طراحی محیط فوقالعاده است، روایت و کاراکترها همچنان شما را بلعیده و هضم میکند، Akira Yamaoka مجددا با موسیقی خود ما را جادو کرده و در نهایت پازلهایی که خلاقیت فکری شما را به چالش میکشند.
فکر نمیکنم نیاز به صحبت زیادی باشد، ما در گیمفا هنگام عرضه این عنوان را نقد کردیم که میتوانید در صورت تمایل به یافتن توضیحات گستردهتر و عمیقتر از طریق این لینک آن را مطالعه کنید. Silent Hill 2 Remake جان تازهای برای صحنهی AAA نه چندان فعال ژانر بود و امیدواریم که بازگشت این فرنچایز با همین قدرت و کیفیت در آثار آینده از جمله f و Townfall ادامه یابد.
سخن پایانی
۲۰۲۴ سال بسیار خوبی برای ژانر ترس به شمار میرود؛ نه تنها ما شاهد احیا شدن موفقیت آمیز یکی از فرنچایزهای ارزشمند ترس بودیم بلکه به طور همزمان شاهد تولد برخی سازندگان مستقل تازه با آثاری مثالزدنی و خلاقانه هستیم که هر یک از آنها نه تنها متمایز از دیگری روی پای خود میایستند بلکه نمایانگر بهبود و رشد عناوین مستقل ترس در ابعاد ایدهپردازی، ساختاری و نحوه ارائه هستند. بسیاری از این آثار به خوبی نشان میدهند که خلق یک تجربهی ترس تاثیرگذار، سرگرم کننده و جذاب پیش از بودجههای کلان و اهداف تجاری عظیم نیازمند یک ذهن خلاق و نگاهی متمایز است، ژانر ترس برخلاف دیگر ژانرهای گیمینگ متصل به یک حس متغیر و مرتعش بوده که به طور مستقیم با روان انسان در ارتباط است که مجددا یک پارامتر متغیر محسوب میشود بنابراین هر فردی که قصد خلق آثار ترس را داشته باشد میتواند با لنز شخصی خود ایده و درکی تازه از چگونگی ارائه و برانگیختن این حس را در مخاطب خود پایهگذاری کند و بسیاری از آثاری که در این لیست حضور دارند، گواهی بر این مسئله هستند.
پر بحثترینها
- تریلر معرفی بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، روی کانال پلی استیشن بیش از ۲۳ هزار دیسلایک دریافت کرده است
- اولین اطلاعات از بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic: The Heretic Prophet، منتشر شد
- Astro Bot بهترین بازی سال شد؛ فهرست کامل برندگان The Game Awards 2024
- ناتی داگ از بازی جدید خود به نام Intergalactic: The Heretic Prophet رونمایی کرد
- رسمی: سونی تایید کرد که قصد دارد شرکت مادر FromSoftware را خریداری کند
- ناتی داگ بازی Intergalactic: The Heretic Prophet را با الهام از Akira و Cowboy Bebop توسعه میدهد + اطلاعاتی از مضامین داستانی و بازیگران
- ۱۰۰ بازی برتر در تمام تاریخ پلی استیشن
- نکات مخفی تریلر بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، که شاید متوجه آنها نشده باشید
- نقد و بررسی بازی Indiana Jones and the Great Circle
- تریلرهای جدیدی از مبارزات Assassin’s Creed Shadows منتشر شدند
نظرات
جالبه خیل از اینا حتی درست حسابی توی مراسما نبودن
ولی مقایسه اینا با اثار ۲۵ جوکه
والا تو این لیست تنها بازیه درست حسابی که میبینم سایلنت هیل ۲ ریمیک هست
Five Nights at Freddy’s: Into the Pit
Crow Country
CONSCRIPT
من این ۳ تارک تجربه کردم و عالی بودن، مخصوصا مورد اول.
FNaF into the Pit رو خدایی هستم
اول فکر میکردم گیم مزخرفی میشه تا اینکه بالاخره خریدمش
(البته حقیقتا خواهرم رفت تو اکانتم برام به عنوان هدیه گرفت 😂)
خدایی گیم خیلی خوبیه
اللخصوص اگه کتاب رو خونده باشی
کلا سال خیلی جالبی نبود ولی سال بعدی خیلی سال خوبیه
امسال دقیقا عین نام کاربری شما بود D:
سایلنت هیل ۲ نسخه اورجینالشو دارم پلی میدم و فوق العادس🔥🔥
ماشالا تو هم عاقل شدی 😍😍😍
از فنبویای CDPR عاقل تر بودم🗿🗿😂😂