۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند

رضا شیرمردی
۱۸:۲۶ ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

اگرچه با توجه به تنوع در انتخاب بازی‌های عرضه شده طی سال‌های اخیر، هرگز زمان بهتری برای گیمر بودن نسبت به حال حاضر وجود نداشته است، اما نمی‌توان این حقیقت را پنهان کرد که هم‌اکنون صنعت گیمینگ دوران سختی را پشت سر می‌گذارد. با این وجود، حقایقی دیگری نیز در رابطه با این صنعت وجود دارند که ما بازیکنان از اعتراف به آن‌ها خودداری می‌کنیم یا به این خاطر که باعث ناراحتی ما می‌شوند آن‌ها طفره می‌رویم.

ما ۱۰ حقیقت تلخ صنعت بازی و حواشی پیرامون آن خصوصا در نسل کنونی را برای شما در این مقاله آورده‌ایم. شاید شما از افرادی باشید که پس از شنیدن آن‌ها، تصمیم به نادیده گرفتن یا مخالفت بگیرید، اما دانستن آنها برای گشودن چشمان شما، ضروری خواهد بود.

۱۰.شرکت Valve مقصر اصلی سرطان لوت باکس‌ در صنعت گیم است

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

هرچند که در مقایسه با دیگر ابر کمپانی‌های صنعت گیم، Valve کمترین حاشیه‌ها و مشکلات را با مصرف کنندگان دارد، اما می‌توان آن را تا حد زیادی مقصر حضور بی‌رویه لوت باکس‌ها (Loot Box) در صنعت بازی‌، خصوصاً در دهه اخیر و به دنبال عرضه Team Fortress 2 دانست.

اگرچه Team Fortress، اولین عنوانی نبود که از لوت باکس‌ها استفاده کرد، اما بدون شک، اولین بازی محبوبی بود که از این راهبرد سودآور به موفقیت رسید. پیدا شدن سر و کله این رویکرد، از سپتامبر ۲۰۱۰ آغاز شد و با افزایش محبوبیت لوت باکس و موفقیت Team Fortress 2، تعجبی ندارد که دیگر شرکت‌ها نیز برای تکرار آن از روش‌های مختلف ارائه لوت باکس استفاده کرده باشند. خود Valve نیز تنها در سال گذشته، بیش از ۱ میلیارد دلار درآمد فقط از لوت باکس‌ها در Counter-Strike 2 به دست آورد.

گنجاندن لوت باکس‌ها ممکن است در همه بازی‌ها بد نباشد، اما بدون شک تبدیل به آسان‌ترین راه پیش پای توسعه‌دهندگان برای پول در آوردن شده است و می‌توان Valve را یکی از مهره‌های کلیدی گسترش دادن آن دانست.

۹.فرمول یوبیسافت میان مصرف‌کنندگان محبوب است

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

سبک بازی‌سازی معروف به فرمول یوبیسافت، متشکل از نقشه‌های جهان باز، ماموریت‌های خسته‌کننده و تکراری، جمع‌آوری بی‌پایان آیتم‌ها و فعالیت‌هایی که شاید تعدادشان بیش از حد زیاد باشد است. اما با وجود اینکه رسانه‌های حوزه گیمینگ عاشق انتقاد از یوبیسافت به خاطر تکراری و خسته‌کننده بودن قالب‌های بازی‌هایش هستند، بازیکنان به طور مداوم نشان داده‌اند که از آن خسته نمی‌شوند و همچنان از آن استقبال می‌کنند.

دلیل این که بیشتر بازی‌های ذکر شده فروش بالایی دارند، این است که بازیکنان عادی و مخاطبان عام که ممکن است تنها چند بازی AAA در سال تجربه کنند و بخش بزرگی از بازار گیمینگ را شامل شوند، از آشنا بودن و عدم چالش این دنیاهای باز خشک و بی‌روح لذت می‌برند. این گونه بازی‌ها را می‌توان به فست‌فود دنیای گیمینگ تشبیه کرد.

حال اما ممکن است گیمرهایی با سلیقه‌های «غنی‌تر»، از بی‌روح بودن فرمول یوبیسافت انتقاد کنند، اما این فرمول برای اکثریت قشر مصرف‌کنندگان جواب می‌دهد.

۸. شما (خصوصا گیمر‌های رایانه‌های شخصی) قرار نیست همه بازی‌های که دارید را تمام کنید

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

در میان گیمرهای رایانه‌های شخصی، کسی نیست که یک فهرست طولانی از بازی‌های ناتمام نداشته باشد. با توجه به تعداد عظیم بازی‌هایی که هر ماه منتشر می‌شوند، فروش‌ها و تخفیف‌های فوق‌العاده Steam و اینکه Epic Games Store هر هفته بازی‌هایی را به صورت رایگان اهدا می‌کند، اساساً غیرممکن است که یک فهرست بزرگ از بازی‌های آماده برای بازی کردن نداشته باشیم.

اما هیچگاه زمانی کافی در زندگی بیشتر افراد باقی نخواهد ماند تا تمام بازی‌هایی که دارند را به پایان برسانند، مخصوصاً اگر میل به انجام دادن کارهای دیگری غیر از بازی را هم در نظر بگیرید. اما حقیقت این است که چنین چیزی، هیچ اشکالی ندارد. بازی کردن را به یک شغل تبدیل نکنید و هر آنچه که دوست دارید را بازی کنید و همین کافی است.

۷.نسل کنونی کنسول‌ها در حد انتظار نبوده‌ است

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

جای تأمل دارد که ما تقریباً چهار سال از نسل فعلی کنسول‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم (نزدیک به نیمی از عمر این نسل) و با این حال، به باور بسیاری از خریداران کنسول‌های پلی استیشن و ایکس باکس، این نسل در مقایسه با نسل‌های قبلی، بسیار ناامیدکننده ظاهر شده است.

اگر بخواهیم منصف باشیم، قطعاً بازی‌های فوق‌العاده‌ای در این نسل روی PS5 و Xbox Series X/S منتشر شده‌اند، اما آیا می‌توان آنها را با عناوین انقلابی و با کیفیت نسل قبل مقایسه کرد؟حتی پر زرق و برق‌ترین بازی‌های این نسل، عمدتاً مانند نسخه‌های بهبود یافته عناوین نسل قبل به نظر می‌رسند. حقیقت تلخ است، اما به عقیده بسیاری، این نسل آن جهشی را که همه انتظارش را داشتند، ارائه نکرده است.

درست است که نمی‌توان از شکوفایی عناوین مستقل در این دوره چشم پوشی کرد، اما اگر شما برای تجربه‌های شگفت‌آور و تحول‌آفرین پول زیادی برای خرید کنسول خود خرج کرده‌اید، باید بگویم که احتمالاً از تجربه کلی نسل فعلی کمی ناامید هستید.

۶.ما بیش از حد به نمرات منتقدین اهمیت می‌دهیم

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

 البته که امتیازات و نظر منتقدان، می‌توانند یک معیار مفید برای سنجش کیفیت یک بازی و یا ارزش خرید و تجربه باشند، اما متأسفانه در سال‌های اخیر، اعداد و ارقام تبدیل به روشی برای ایرادگیری جهت‌دار علیه عناوین «غیرخودی» شده است.

 برای مثال، مطمئناً بسیاری از شما حواشی پیرامون نمره ۸۳ بازی Starfield را به یاد دارید. نمره‌ای قابل قبول و هم سطح بسیاری از عناوین جذاب و خاطره انگیز دیگر که در عین حال، به وضوح نشان می‌داد این آثار، مشکلاتی دارند که آن را از «بی‌نقص» بودن دور نگه داشته است. با این حال، بسیاری که وجود نمره زیر ۹۰ برای آنها قابل هضم نبود، باور داشتند Starfield یک «فاجعه» است.

 به طور مشابه، Death Stranding نیز در زمان عرضه با امتیاز ۸۲ در متاکریتیک بسیاری را شگفت‌زده کرده بود، زیرا نمره‌ای به مراتب پایین‌تر از دیگر عناوین درجه یک کوجیما به دست آورد، اما این بازی همچنان پنج سال پس از عرضه، در محافل گیمینگ جایگاه خود را دارد و افراد بسیاری نیز بی‌صبرانه منتظر انتشار دنباله آن هستند.

 هیچ‌کس نمی‌گوید که شما باید از این پس بازی‌هایی با میانگین امتیاز ۵۰ در متاکریتیک را خریداری کنید، اما می‌توان با اطمینان گفت که بازی‌هایی وجود دارند که امتیاز ۶۵ یا ۷۰ دریافت می‌کنند، اما همچنان سرگرم‌کننده هستند، اگرچه ممکن است نوآورانه نباشند یا از باگ‌های مختلف رنج ببرند.

 بله، همگی ما زمان محدودی برای بازی کردن داریم، اما اگر خود را فقط به تجربه بازی‌هایی که از نظر منتقدین «بهترین» شناخته می‌شوند محدود کنید، ممکن است برخی از جواهرات پنهان را که شاید بیشتر با سلیقه شما سازگار باشند از دست بدهید.

۵.روایت در اکثر بازی‌های ویدیویی، هنوز در سطح پایینی قرار دارد

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

خوشبختانه از این تصور عموم که بیشتر داستان‌های بازی‌های ویدیویی سطحی است فاصله زیادی گرفته‌ایم، زیرا اگر روایت بازی‌های پرطرفدار همچنان کم‌عمق می‌بودند، اقتباس‌های تلویزیونی جذابی نظیر The Last of Us و Fallout را نداشتیم.

اما همچنین مهم است که با حقیقت مواجه شویم که بر خلاف آنچه ما می‌خواهیم، یعنی دیده شدن بازی‌های ویدیویی به عنوان یک رسانه «بالغ»، بیشتر بازی‌ها هنوز از بهترین داستان‌سرایی‌های موجود در فیلم‌ها و یا آثار ادبی مکتوب، کیلومترها عقب هستند.

یقیناً، استثناهایی وجود دارد، به‌ویژه در مورد برخی از بازی‌های مستقل که بی‌چون و چرا از کیفیت بالایی برخوردارند، اما در زمینه بازی‌های AAA و به طور خاص، آثار «بزرگ‌تر»، معمولاً زمانی که در کنار برجسته‌ترین خروجی‌ها در سایر مدیوم‌ها قرار می‌گیرند، قابل مقایسه نیستند.

 و این کاملاً قابل درک است. با توجه به اینکه بازی‌های ویدیویی یک رسانه بسیار جدیدتر نسبت به دیگر مدیوم‌‌های هنر محسوب می‌شوند، هنوز به طور نسبی در حال بلوغ هستند و با گذشت سال‌ها، احتمالاً پیچیدگی و ظرافت داستان‌های آن‌ها بیشتر خواهد شد.

 البته، شایان ذکر است که بازی‌ها یک مزیت بزرگ نسبت به دیگر آثار هنری دارند و آن تعاملی بودنشان است، زیرا همواره یک گیم‌پلی عالی می‌تواند نویسندگی ضعیف را پنهان کند.

۴. اهمیت دادن بیش از حد گیمر‌ها به گرافیک، در حال صدمه زدن به این صنعت است

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

در حال حاضر نمی‌توان انکار کرد که صنعت بازی‌های ویدیویی در وضعیت نسبتاً وخیمی قرار دارد؛ اخراج‌ها به بالاترین میزان خود رسیده‌اند و میانگین زمان مورد نیاز برای توسعه یک بازی AAA جدید نیز همچنان در حال افزایش است. بخش زیادی از این موضوع به این دلیل است که بازیکنان به طور خستگی‌ناپذیری خواستار گرافیک‌های پیشرفته و چشمگیر هستند تا حاضر شوند برای یک بازی جدید مبلغ ۷۰ دلار پرداخت کنند.

حتی با وجود اینکه نسل کنونی از نظر فنی نسبتاً ناامیدکننده به نظر می‌رسد، ناشران اغلب بیش از پنج سال وقت و مقدار زیادی پول صرف می‌کنند تا بازی‌هایی با کیفیت بالا و واقع‌گرایانه تولید کنند. با این حال، شاید زمان آن رسیده باشد که بازیکنان کمی از مواضع خود عقب‌نشینی کرده و درک کنند که این تشنگی بی‌پایان برای گرافیک‌های پیشرفته، تنها استودیوها را در شرایط بغرنج‌تری قرار می‌دهد، چرا که وقتی آن‌ها یک دهه یا بیشتر را صرف ساخت یک بازی می‌کنند (که بحث بیگاری کشیدن از کارکنان و توسعه دهندگان خود مقاله جدایی را می‌طلبد)، آن بازی باید یک شاهکار بزرگ باشد، وگرنه عدم موفقیت، ممکن است به تعطیلی و ورشکستگی یک شبه منجر شود.

 اما راه حل چیست؟ تأکید بیشتر روی سبک‌های هنری متمایز و جذاب، به‌جای تلاش برای واقع‌گرایانه بودن شروع خوبی به نظر می‌رسد.

۳. گیمر‌ها با جیب خود رای نمی‌دهند

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

به عنوان یک مصرف‌کننده، قاعده کلی این است که با جیب خود رأی دهید، زیرا هیچ چیز قدرتمندتر از انتخاب شما نخواهد بود. شما می‌توانید بزرگ‌ترین اعتراض‌ها را با عدم حمایت از راهبردهایی که با آن‌ها مخالف هستید، بیان کنید.

حقیقت ساده این است که خریدهای درون برنامه‌ای، مکانیک‌های فومو (ترسِ از دست دادن جایزه‌ها و یا پاداش‌ها)، نسخه‌های دسترسی زودهنگام، بازی‌های نیمه‌تمام، عقاید سیاسی فرو شده در عناوین و شمول اجباری، همه و همه اگر بازیکنان به صورت گسترده از خریدن چنین عناوینی خودداری کنند، از بین خواهند رفت.

البته، شما این حق را دارید هر چیزی را که دوست دارید بخرید و کسی شما را برای آن قضاوت نمی‌کند، اما در عین حال، اگر از اینکه صنعت به طور تهاجمی به دنبال کسب درآمد اضافی از بازی‌هایی است که قبلاً برای آن‌ها ۶۰ دلار پرداخت کرده‌اید، ناراضی هستید، شاید بهتر باشد بازی‌هایی که از این مدل‌های تجاری استفاده می‌کنند را خریداری نکنید.

در طول دهه گذشته، گیمرها نارضایتی خود را از برخی مشکلات بازی‌های مختلف ابراز کرده‌اند، اما فهرست خرید آنها با این انتقادات همخوانی نداشت، زیرا به هر حال همه باید آخرین بازی‌های EA و Ubisoft را خریداری کنند، درست است؟

۲. شما مالک بازی‌هایی که می‌خرید نیستید

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

اگرچه افراد زیادی هستند که به نام مالکیت و حفظ حق دسترسی به بازی‌ها، پرچم حمایت از نسخه‌های فیزیکی را به اهتزاز در می‌آورند، اما زمان آن رسیده است که با واقعیت‌ها روبه‌رو شویم. حقیقت تلخ این است که شما مالک مطلق بازی‌های خود نیستید.

بدیهی است که استدلال علیه بازی‌های دیجیتال به‌خودی‌خود مبرهن بوده و نیاز به تکرار ندارد. شما به پلتفرم‌هایی مانند استیم وابسته هستید که باید به صورت دائمی وجود داشته باشند و حتی در صورت حضور ابدی چنین پلتفرم‌هایی، شما در واقع فقط مجوز «تجربه کردن» یک بازی را خریداری می‌کنید نه خود بازی را. بنابراین، اگر ناشر به دلایلی تصمیم بگیرد یک بازی را از دسترس خارج کند، شما کاری در قبال آن نمی‌توانید انجام دهید.

حتی با وجود عرضه بازی‌های فیزیکی، بسیاری از عناوین امروزی، به‌ویژه در بخش AAA، نیاز به ارتباطات آنلاین مکرر یا دائمی دارند که در نتیجه، دیسک بازی را تنها به یک راه ثانویه برای دسترسی به محتوای دیجیتال مبدل کرده‌اند. اگرچه مهم است بازیکنان به مبارزه برای حفظ مالکیت بازی‌ها خود ادامه دهند و سعی کنند با فشار به مراجع تصمیم گیرنده، قوانینی را برای دسترسی دائمی به بازی‌های دیجیتال در هر شرایطی تصویب کنند، اما همچنین باید با این واقعیت کنار آمد که در قبال تقریباً هر بازی که آن را خریداری می‌کنید، هر لحظه ممکن است مالکیت آن را از دست بدهید.

۱. فرنچایز‌ها تا ابد باب میل «شما» باقی نخواهند ماند

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

در نهایت، شاید بزرگ‌ترین حقیقت ناگفته و تلخ این است که عناوینی که شما زمانی با تمام وجود به آن‌ها عشق می‌ورزید، لزوماً همیشه مطابق میل شما باقی نخواهند ماند.

برای مثال، بازی‌های اصلی سری Final Fantasy را در نظر بگیرید که در آخرین نسخه‌های خود به طور فزاینده‌ای طرفداران سرسخت را ناراضی کرده‌اند، زیرا از مکانیک‌های سنتی‌تر بازی‌های نقش‌آفرینی (RPG) فاصله گرفته و به سمت المان‌های به اصطلاح «ساده‌سازی شده» حرکت کرده‌اند که در نهایت با نسخه مورد پسند میان بازیکنان عادی، یعنی Final Fantasy XVI، این روند به اوج خود می‌رسد.

در حالی که ممکن است با به یاد آوردن گذشته این سری، افسوس بخورید و از بلایی که Square Enix سر فرنچایز مورد علاقه شما آورده است عصبانی شوید، اما این تغییر تنها بخشی از فرایند تکاملی سری است، زیرا توسعه دهنده تلاش می‌کند تا بفهمد نسل جدید چه می‌خواهد.

این موضوع می‌تواند برای طرفداران قدیمی ناامیدکننده باشد، اما با گذشت سال‌ها، بعید است که هر فرنچایزی که هم اکنون دوست دارید، همچنان مسیر دلخواه شما را طی کند؛ بنابراین، انتظار مبنی بر اینکه یک سری دقیقاً مطابق با سلیقه‌های شما برای همیشه تولید شود، کاملاً غیرواقع‌گرایانه است.

milad saMajidآرتورmorganAshix𝗔𝗿𝗶𝗮.xdNinja theoreyShayanBehzad zargaryMahyar KarimiThe World EnderAlirezaBLACK GOKUnobodyARSHIAAAALt. RileyNostalgic Player🌊 The SquidwardXbox fan⃤‎ PARTiSANNeemamore

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

    • Phantom گفت:

      با مورد پنجم مخالفم. کم نیستن گیمایی که داستانای شاهکار داشتن و مثلشون نه تو سینما دیده شده نه تو ادبیات

      Ashixسگ غمگینMahyar KarimiPr_TheBestWolfarian90mohammadnikkhoo81NeemaToxic lifeJohn_MarstonMerimore
      • شما یه بازی نام ببر که داستانی در سطحش توو ادبیات وجود نداشته باشه. کل ادبیات جهان که سهله کل داستانهای کل تاریخ ویدیوگیم هم جمع کنی به یدونه شکسپیر نمیرسن.

        Ashixh_mohamad_o_oPr_TheBestWolfarian90NeemaJohn_MarstonV.A.DTizBinPhantom𝙰𝚛𝚜𝚑𝚒𝚊more
      • دقیقا
        مخصوصا ردد۲ که بهترین داستان گوییه تاریخو بین گیما داشت

        John_Marstonهوزیا متیوز(بازنشسته)arian90V.A.Dsamanarshia.ya.moShadow AlphaTizBinA normal guyamscmore
      • صالح گفت:

        چند سال اخیر کم داشتیم
        اون بازی هایی که شما میگی حداقل مال۵سال پیشه

        V.A.DDaniel WayneTizBin𝙰𝚛𝚜𝚑𝚒𝚊RIP Hamid
      • احتمالا با سینما یا ادبیات آشنا نیستید وگرنه اصلا یه دونه گیم هم وجود نداره که بتونه با شاهکارهای ادبیات یا سینما هماوردی کنه. به سینمای قرن بیست و یکم نگاه نکن، سینما پیشینه‌ای فراتر از این فیلمهای مسخره‌ای که امروز تولید میشه داره. ادبیات که دیگه اصلا جای خودش رو داره. چه آثار رمانتیکی مثه موبی‌دیک یا فاوست چه آثار رئالی مثه جنایت و مکافات و شنل و صدسال تنهایی، چه آثار کلاسیکی مثه بیوولف و سرود نیبلونگ‌ها و کمدی الهی، همه کیلومترها از بهترین روایت‌های بازی‌های ویدیویی جلوترن. دیگه نمایشنامه‌هایی مثه کارای برشت و ایبسن و شکسپیر و آرتور میلر بماند. و تازه اینا مشت نمونه‌ی خروارن و اگه بخوام یه لیست درست حسابی حاضر کنم باید تا سال آینده همینجا بشینم و اثر ردیف کنم. همین شاهنامه‌ی خودمون رو یه سرچ ساده تو دادگان‌های کتابخونه‌ای فارسی مثه پرتال جامع علوم انسانی بزنید و ببینید فقط چند مقاله اختصاص داره به پیرنگ در داستان رستم و سهراب. کدوم یکی از بازیهایی که فکر می‌کنید شاهکار بودن وجهی از داستانشون متاعی شد برای نگارش مقالات آکادمیک؟ عاشق مارگاریت دوراس هنوز که هنوزه منبع الهام هست برای بسیاری از پژوهش‌ها و کیس‌استادی کلی پژوهش دیگه در علوم انسانی بوده. افق دید رو وسیع‌تر کنید، کمی مطالعه کنید می‌بینید حتی یک بازی هم نبوده که بتونه در حد و حدود یه اثر متوسط ادبیات ظاهر بشه. همون سینما هم با این سبقه و آثاری که واقعا پیچیده بودن، مثه کارهای برگمان (مهر هفتم و سکوت و آواها و نجواها رو ببینید متر دستتون بیاد)، بازم هیچوقت ادعا نمی‌کنه که من اثری داشتم که از حیث داستانی مثلا هماورد موبی‌دیک ملویل بوده باشه. گیم خوبه، جای خودشم داره، مزایایی هم داره که اصلا سینما و ادبیات ندارند اما از حیث داستانی که نمی‌تونه مدیومی که اصلا متر و معیار داستان و روایت رو خودش مشخص کرده رو جا بذازه.

        Mahyar KarimiNoob.aاپوزیسیون گیمفاBig BossXbox fanToxic lifeJohn_MarstonDaniel Wayneرضا شیرمردیTizBinmore
        • Phantom گفت:

          دوووود ادبیات کلاسیک جای خودشو داره من خودم شیفته داستانای ادگار آلن پوام. ولی این مقایسه اشتباهیه به خاطر اینکه ویدئو گیم بیشتر تو زمینه گمانه زن فعالیت داشته یعنی به طور خلاصه ژانرهای فانتزی، علمی تخیلی و وحشت.

          درحالی که که ادبیات کلاسیک محدود به به دوره ای از تاریخ میشه که این ژانر ها تو اون زمان خیلی کم رنگ تر از الان بودن و بیشتر آثار اون دوره رومنس یا اجتماعی فلسفی حساب میشن.

          حقیقت اینه که این آثار ادبی به خاطر پیشگام بودن همچین تاثیری تو کالچر داشتن درحالی که گیم یه مدیوم جدید و مدرنه و همچین تاریخچه ی بزرگی نداره. از طرفی جهان بازیای ویدئویی نیاز به فرهنگ سازی داره چون اکثرا به چشم سرگرمی بهش نگاه میکنن یه نمونش خود نویسنده ی ویچر که قبل اقتباس گیم از داستانش عقیده داشت بازی های ویدیویی فقط برای تفریح بچه ها ساخته میشن. و به خاطر همین طبیعیه که تو مقالات آکادمیک بهشون اشاره نشه چون همه جای دنیا سیستم های آموزشی سنت طلبن و با چیزای ثابت شده سر و کار دارن. همین ماجرا حتی درمورد ادبیات گمانه زن هم که زیاد محبوبیت پابلیک نداره و طرفداراش اقلیت حساب میشن صدق می‌کنه. به عنوان مثال همیشه از ارباب حلقه ها به عنوان یکی از بهترین فانتزی های تاریخ یاد میشه درحالی که الان با پیشرفت و روند تکاملی که این ژانر داشته ارباب حلقه ها خیلی بیسیکه و کلیشه ای ترین خط داستانی ممکن رو داره. اما چرا انقد اثر مهمیه؟ همون پیشگام بودن که بهش اشاره کردم. شاید ریشه های انقلابی داستان و روایت تو ادبیات خلاصه شن اما امروز داریم اوج و شکوهش رو تو بازی های ویدئویی میبینیم. به عنوان مثال سایلنت هیل که ژانر وحشت رو از نو تعریف کرد و بهش عمق و روح بخشید.

          هوزیا متیوز(بازنشسته)Big Bossرضا شیرمردی
          • ربطی نداره عزیز دل. اینطور نیست که حیطه‌هایی با معیارهای ابجکتیو به بازی نپرداخته باشن چون فکر می‌کنن این عرصه عرصه‌ی سرگرمیه. الان یه تعداد زیادی از پژوهشگرای علوم انسانی اتفاقا التفات خیلی خوبی هم به بازی‌ها دارن اما محل جذابیت برای این فیلد تازه تاسیسِ ویدیو‌گیم استادیز اصلا داستان‌ بازیها نیست. اتفاقا لیست بالایی که شما تهیه کردی رو دیدم. احتمالا تجربه‌ی شخصی‌ات لذت زیاد بوده از تمام این داستان‌ها اما راستش رو بخوای هیچ‌کدوم از این داستانها اصلا قابل قیاس با حتی معمولی‌ترین نمونه‌های ادبی امروز هم نیستن دیگه گنده‌ها بماند. اگر اینجا فرصتش بود یه اثر نمونه که از هر حیث (پیرنگ، درونمایه، شخصیت‌، روند کشمکش روایت، گره، و غیره) کامل باشه رو برات مثال میزدم تا به شوخی بودن داستان همین بازیهایی که تصور میکنی شاهکارن پی‌ببری. هدف اصلا نقد این بازیها نیست و در قابل احترام بودنشون شکی نیست اما آیا از حیث داستانی می‌تونن حتی اسم خودشون رو در کنار آثاری مثل اولیس جویس مطرح کنند؟ نه، واقعا این حرف اینقدر خنده‌داره که اگه شما به یکی بگی اولیس جویس فقط چون انقلابی بوده امروز به عنوان یه شاهکار مطرح میشه، طرف پیش خودش میگه این بابا نه تنها تا به امروز حتی این کتاب رو از نزدیک ندیده بلکه حتی تو هیچ محفلی هم حضور نداشته که حداقل یه کلمه از اولیس بشنوه و چیزی یاد بگیره. البته ندونستن چیز بدی نیست عموم آدما من‌جمله خود من اشباعیم از ندونستن‌ها و دانسته‌هامون مثل چنتا ستاره‌ی ناچیزه میون دریای ناآگاهی‌هامونه. اما بهتره به جای اینکه پافشاری کنیم بر حرفی که بنیانی نداره، یاد بگیریم. اثری مثل موبی‌دیک ملویل اونقدر غنی‌ هست که وقتی میخونی احساس می‌کنی کلمات دارن روی کاغذ می‌رقصند. نه موسیقی داره نه گیم‌پلی داره نه هیچ چیز دیگری جز آرایش کلمات اما داستانش یه تجربه‌ی تکرار‌ناپذیره.
            در ضمن در چند مورد سوتفاهم‌هایی برای شما پیش اومده. اول اینکه ادبیات کلاسیک یه دوره نیست یه نحو از ساختاربندی آثار ادبیه. کلاسیسیزم یه مکتبه نه دوره. برا همین آثاری مثه ایلیاد کلاسیکن اثری که دو هزار و خورده‌ای سال بعدش اومده (مثلا کارای مولیر) هم باز کلاسیک محسوب میشه. مکتب ادبیه نه دوره. همونطور که ادب رمانتیک و ادب رئال ژانر نیستن و مکتبن. به این معنا ادب رمانتیک لزوما به معنای داستان عاشقانه نیست. دوما، فرمودید ژانر فانتزی در دوران کلاسیک دیده نمیشه. اتفاقا خیلی از آثار مطرح فانتزی کلاسیک هستن. احتمالا با بیوولف و سرود نیبلونگ‌ها آشنا نیستید ولی ایلیاد و ادیسه رو که شنیدید اسماشون رو. اینا توی مکتب کلاسیسیسم نوشته شدن اما کلاسیک هستن. اتفاقا خیلی هم قدیمی‌تر از ارباب حلقه‌ها بودند و اصل ریشه‌های ژانر فانتزی مال همین آثاره نه ارباب حلقه‌ها. ارباب حلقه‌ها اصلا یک داستان انقلابی نیست (به اون معنای پیشگام بودن که گفتید) و توجهی که دریافت کرد فقط به خاطر این بود که از جهاتی داستان نسبتا قوی‌ای بود ضمن اینکه برخلاف این آثار کلاسیک خوندنش دشوار نبود و مخاطبش عام بود. سوما، برای کیفیت‌سنجی داستان‌ها اینطور که شما تصور می‌کنید کسی نمی‌گه وای فلان داستان قهرمانش بدمن اصلی داستانه پس این داستان خیلی خفن و غیرکلیشه‌ایه. مثلا یک راه خوب توجه به عناصر اون داستانه تا حداقل از لحاظ فرمی داستان مورد سنجش قرار بگیره. ارباب حلقه‌ها داستان نسبتا خوبی بود چون تونست چنین معیارهایی رو برآورده کنه. پیرنگ خوبی داشت و مهم‌تر از اون تونست یکی از بهترین موارد خلق جهان خیالی (fictional universe) باشه. آیا این سبک خلق جهان خیالی برای اولین بار اتفاق می‌افتد. خیر،‌ یه داستان خیلی مشهور دیگه (جادوگر شهر از) پیش از ارباب حلقه‌ها با سبک و سیاق مشابه توسط فرانک بام اتفاق افتاده بود. اما در خلق خودش تالکین دقیق‌ترین و خلاق‌ترین ارائه رو به ثمر رسوند و این باعث شهرت زیاد ارباب حلقه‌ها بود.
            مجدد تاکید میکنم اصلا غرض من این نیست که این بازیها رو زیر سوال ببرم اما نمیشه گفت روایت این داستانا نزدیک به روایت گنده‌های ادبی بوده. بله سایلنت هیل ممکنه ژانر وحشت بازیهای ویدیویی رو از نو تعریف کرده باشه اما با یک پکیج اینکارو کرده (موسیقی، گیمپلی، و غیره).
            به عنوان نکته‌ی پایانی به امید اینکه شاید من اونقدر خوش‌شانس باشم که چیزی به شما دوست عزیزم یاد بدم (در عوض اونچیزی که شما به من یاد دادی و لیست خوبی تهیه کردی تا مجبور بشم اون عناوینی‌اش رو که هنوز تجربه نکردم برم سراغشون)، کتاب خیلی کوتاهی داره رابرت اسکولز به نام عناصر داستان. خیلی کوتاهه و ترجمه‌اش هم هست. توصیه میکنم این کتاب رو شروع کنید به خوندن و در کنارش ویلیام ویلسون از پو که نویسنده‌ی مورد علاقه‌ی شماست بخونید. داستان خیلی کوتاهیه اما من میگم یکی از بهترین نوشته‌های پو هست (نمی‌دونم فارسی شده یا نه اما انگلیسی‌اش هم سخت‌تر از بازیهایی که انجام دادید نیست). اگر هردوی این نوشته‌ها رو به موازات هم بخونید شاید افق دید بهتری داشته پیدا کنید و بتونیم بیشتر در این خصوص صحبت کنیم.

            رضا شیرمردیBig Boss
            • Phantom گفت:

              من کم کتب داستانی و فیکشنال نخوندم. با کتابهای رولد دال بزرگ شدم از نوجوونی طرفدار نیل گیمن بودم و تو ادبیات کلاسیک هم بی تجربه نیستم. کتابایی مثل باغ مخفی، مری پاپینز، باد در درختان بید، بعضی از داستانای چارلز دیکنز صد سال تنهایی و … رو مطالعه کردم و با این که خیلی هم دوسشون دارم اما بازیایی مثل آثار Fumito Ueda برام تجربه های مثال نزدنی بودن هم به لحاظ داستانی هم جنبه های هنری دیگه. یا نبوغی که تو ساختار داستانی دث سترندینگ و پلات توییست هاش تجربه کردم تو هیچ چیز دیگه ای مثلشو ندیدم. طوری که life is strange عواطف مخاطب رو به بازی میگیره. وقتی رو داستان little nightmares تمرکز می‌کنی و از شدت دارک بودنش کرک پرت می‌ریزه. اینکه بازی ای مثل hellblade انقدر جنبه ی روانشناختی و فلسفیش عمیق و چند لایس که می‌تونه مقابل بهترین دارک فانتزی ها مثل برزرک یا گات قرار بگیره. از زیبایی و تاثیرپذیری روایت A plague tale چی میتونم بگم که حتی واسه یک ثانیه هم خسته کننده نمیشه…

              البته بحث سلیقه هم مطرحه و این عناوین مورد پسند خودمن و به خیلی از بازیا و کتابا یا فیلم و سریالای محبوب علاقه ندارم. خلاصه که من یه سری بازیای ویدئویی و به خصوص بعضی آثار تو صنعت انیمه و مانگا رو نه تنها استثنایی بلکه حتی یه جهش تو داستان پردازی می‌دونم که شاید هنوز برای آمادگیش زوده. بابت پیشنهادات و اینفویی که در اختیارم گذاشتی تشکر میکنم ازت. حتما تو برنامه هام یه تایمی بهشون اختصاص میدم

              pacman remasteredBig Boss
          • تلاوتات به درد خودت میخوره این مزخرفات اینجا خریداری نداره وقته کولبریته
            بای بای 👋

  • ™Patrick گفت:

    با همه موافقم بجز ۱۰ببین تا یه حدی اوکیه الان کسی از دوتادو نازاضیه ؟نه ولی از بازیای eaچرا

    هوزیا متیوز(بازنشسته)♤ Kiarash ♤Toxic lifeTizBin𝙰𝚛𝚜𝚑𝚒𝚊RIP Hamidپروفسور بی سوادOda nobunaga حامی نظر اخرDota2fbjgmore
  • Ori گفت:

    بازی های این نسل بهم حال نداد دلم یه گیم انقلابی میخواد

    آرتورmorganBONNIEباراکا اساسینسگ غمگینARSHIAAAAXbox fanAriaSilent KillerAEOهوزیا متیوز(بازنشسته)more
  • 🟢 (( فرمول یوبیسافت میان مصرف‌کنندگان محبوب است ))

    ✅ بله کلی متعصب یوبیسافتی هم تو سایت داریم که به محبوبیت یوبیسافت می‌افزوید …

    آرتورmorganسگ غمگینJohn_MarstonV.A.Darshia.ya.moهوزیا متیوز(بازنشسته)𝙰𝚛𝚜𝚑𝚒𝚊RIP HamidNimaپروفسور بی سوادmore
  • هیچکدام از این حقیقت ها برای کرک بازها تلخ نیست و مسئله ای ندارد..
    تا هست آدمی
    هست بازی کرکی
    مجانی باشه
    هر چی که میخواد باشه
    ..

    ♤ Kiarash ♤سگ غمگینJohn_Marstonهوزیا متیوز(بازنشسته)𝙰𝚛𝚜𝚑𝚒𝚊TheyCallMeSamRIP Hamidپروفسور بی سوادDS4nimamore
  • موضوعداینه که کسی که پول پنسکل نسل ۹ میده انتظار گدافیک داره
    و گرنه گیم پلی و داستان که رو موبایلم قابل پیاده سازیه

    Mahyar KarimiPr_TheBestWolfJohn_Marston𝙰𝚛𝚜𝚑𝚒𝚊RIP HamidHUNTER(آریا و حاج کریتوس سابق)ایمانTrevor Phillips
  • با مورد ۵ موافقم اگه در حد فیلم ها و سریال ها بودن حتما سروصدای اونها به کسایی که گیمر نیستن هم میرسید.

    ARSHIAAAAJohn_MarstonShadow AlphaTizBinRIP HamidHUNTER(آریا و حاج کریتوس سابق)Trevor Phillips
  • Hesam گفت:

    با همه موافقم با شماره چهارم بیشتر

    هوزیا متیوز(بازنشسته)John_MarstonHUNTER(آریا و حاج کریتوس سابق)ایمان
۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمی‌خواهند به آن‌ها اعتراف کنند - گیمفا