۱۰ دیالوگ برتر انیمیشن Arcane
احتمالا در مدت اخیر با پخش فصل دوم انیمیشن Arcane، شاهد بازخوردهای مثبت نسبت به این انیمیشن بوده باشید، انیمیشنی که با پخش دو فصل تبدیل به یک از بهترین انیمیشنهای نتفلیکس شد و حالا جزو یکی از بهترین انیمیشنهای سریالی چند سال اخیر است. این انیمیشن بر اساس دنیای ویدیو گیم League Of Legends ساخته شده و دربارهی دو شهر زان و پیلتاور است که به دلیل اختلافات طبقاتی، در آستانهی جنگ هستند. در این بین اما دو خواهر به اسم وی (Vi) و جینکس (Jinx) علیه هم قرار گرفتهاند؛ وی که خواهر بزرگتر است، به مقامات پیلتاور کمک میکند تا صلح را ایجاد کنند، اما جینکس آشوب و خرابی را گسترش میدهد.
انیمیشن Arcane به موضوعات مهمی همچون نابرابری، سوء مصرف مواد مخدر، تلههای قدرت و خشونت میپردازد و طبیعتا دارای دیالوگهای قدرتمندی است. در ادامه با ۱۰ دیالوگ برتر انیمیشن Arcane آشنا خواهیم شد.
۱۰- «هکستِک شاید ما رو زنده نگه داره، اما چیزی نیست که همهی ما رو نجات بده.» – کیتلین کیرامن
در حملهی جینکس به شورای پیلتاور، کاساندرا کیرامن کشته میشود و دخترش، کیتلین کیرامن، از این اتفاق دچار اندوه و پریشانی میشود. او به مکانی مخصوص فرار میکند تا ذهنش را آرام کند، در این بین جویس، کسی که هکستک را اختراع کرده، به او میپیوندد. جویس به او میگوید که هکستک میتواند تمام مشکلاتشان را رفع کند و کیتلین این دیالوگ را در جواب به او میگوید.
درست است که فناوریهای آزمایشی فواید زیادی دارند، اما این انسانها هستند که باید تصمیم بگیرند چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنند و پیامدهای آن را در نظر بگیرند. این دیالوگ همچنین به تغییر دیدگاه جیس و کیتلین نسبت به فناوری هکستک از فصل اول تاکنون اشاره میکند، اگرچه دیدگاه آنها در ادامه فصل دوباره دستخوش تغییر میشود.
۹- «سوراخ کوچیکتر میشه، اما تو هیچوقت نمیتونی اون رو پر کنی.» – وی
در مراسم یادبود مرگ اعضای شورا، یک بارون به نام رمی حملهای ترتیب میدهد تا جیس را بهخاطر قتل پسرش بکشند. اگرچه او متوقف میشود، اما این حادثه کیتلین را عمیقا آزار میدهد و خشم را در قلب او شعلهور میکند، بهخصوص که حتی یاد و خاطره مادرش نیز در برابر چشمانش نابود میشود. زمانی که کیتلین احساساتش را با وی در میان میگذارد، وی این جمله را میگوید و سپس او را در آغوش میگیرد.
حرفهای وی به کیتلین و روند سوگواری او اطمینان خاطر میدهد، پوچی مرگ یک عزیز هیچوقت با گذر زمان از بین نمیرود، اما با زندگی روزمره شاید تحمل آن آسانتر شود. این لحظهی عمیقی بین وی و کیتلین است که رابطهی این دو را مستحکمتر کرد.
۸- «نمیتونیم چیزی که تقدیر برامون در نظر گرفته رو تغییر بدیم، ولی لازم نیست که تنهایی باهاش روبرو بشیم.» – مِل مِداردا
جیس به پیش مل مداردا میآید و توضیح میدهد که دوستش قدیمیاش ویکتور، به دلیل عفونت ناشی از استنشاق دودهایی که او در شهر زان پخش کرده، در حال مرگ است. جیس سپس با مل دربارهی احساسات متناقض خود نسبت به رویاهایش و موقعیتش بهعنوان عضوی از شورا صحبت میکند. این گفتوگو باعث میشود که مل نیز درباره خودش صحبت کند و در نهایت به جیس توصیه کند که کنار ویکتور باشد.
زندگی پر از اتفاقات غیر منتظرهای است که شاید مانع ما شوند، اگرچه نمیتوان از این موانع اجتناب کرد، اما میتوان با کمک دیگران، حتی اگر این کمک تنها حمایت عاطفی باشد، آنها را تحمل یا حتی برطرف کرد. نکته قابلتوجه این است که پس از این گفتگو، رابطه مل و جیس از یک اتحاد صرفا سیاسی، به احساسی واقعی تغییر میکند.
۷- «وقتی نگاه مردم به تو هست، دیگر نمیتوانی خودخواه باشی.» – وَندر
وی به همراه جینکس و برادر خواندهایشان کلاگر و مایلو وقتی که کوچکتر بودند، دزدیای را ترتیب میدهند تا از پیلتاور اشیای قیمتی سرقت کنند. اما در مسیر برگشت، آنها اموال دزدیدهشده را از دست میدهند و این کارشان خشم سرپرستشان، وندر، را برانگیخته میکند. وقتی وی از اعتراف به اشتباه خود امتناع میکند، وندر به او درسی دربارهی مسئولیتپذیری میدهد.
صحبتهای وندر خلاصهای از مشکلاتی است که در موقعیت رهبری وجود دارد و چگونه این موقعیت فرد را وادار میکند تا فراتر از خود فکر کند. مردم به رهبرانشان نگاه میکنند چون به آنها اعتماد دارند و بنابراین آمادگی دارند طبق دستورات رهبر خود عمل کنند، زیرا باور دارند که نتیجهی خوبی خواهد داشت. این بدان معنی است که یک رهبر باید قبل از اقدام، تمام گزینهها را به دقت بررسی کند.
۶- «هیچکس در جنگ پیروز نیست.» – وندر
وقتی نیروهای پلیس پیلتاور وارد زان میشوند تا وی و خواهر و برادرانش را پیدا کنند، وندر تمام تلاش خود را میکند تا تنشها را کاهش دهد و از تبدیل شدن وضعیت به شورش کامل جلوگیری کند. وی به او برای ترسوییاش اعتراض میکند و اعلام میکند که اگر او در برابر این ظلم واکنشی نشان ندهد، او این کار را خواهد کرد. این باعث میشود که وندر او را به پلی که دو شهر را از هم جدا میکند ببرد و به وی بگوید که او رهبری آخرین شورش ناموفق علیه پیلتاور را بر عهده داشته که منجر به کشته شدن والدین او شد.
سخنان وندر لزوما برای منصرف کردن وی از انتخابش نیست، بلکه برای باز کردن چشمان او به واقعیت این درگیری است. هیچکس بدون آسیب از چنین شرایطی بیرون نخواهد آمد و احتمال زیادی وجود دارد که بسیاری از افرادی که وی آنها را میشناسد و دوست دارد، به دلیل سرعت بالای تشدید درگیریها، جان خود را از دست بدهند. این صحبت و نصیحتها به خوبی نشان میدهد که چرا وندر رهبر و پدر خوبی است.
۵- «این کافی نیست که به مردم فقط آنچه را که برای بقا نیاز دارند بدهی، تو باید آنچه را که برای زندگی کردن نیاز دارند به آنها بدهی.» – اکو
هایمردینگر پس از خارج شدن از شورا، به زان میآید تا به مردم خودش کمک کند. او با اکو، رهبر فایرلاتها، ملاقات میکند. آنها سپس به پناهگاه مخفی فایرلایتها میروند که دور یک درخت زیرزمینی ساخته شده است. وقتی هایمردینگر از اکو میپرسد که چرا برای فضای زندگیشان چنین تصمیماتی را گرفته، اکو نیز با این جمله تصمیماتش را توضیح میدهد.
جملهی اکو در مقابل جملهای که سینگد، شاگرد سابق هایمردینگر، گفته قرار میگیرد. برای جلوگیری از مرگ موجود بزرگی به نام ریو، سینگد او را به دستگاه پشتیبانی حیات متصل کرد، اما در عین حال او را در یک لوله حبس کرده و زندگی دردناک و بیروحی را برای او ساخته است. از طرفی دیگر، اکو از پیروانش میخواهد که خوش بگذرانند و به پیروزیهای کوچک امیدوار باشند، چون اگر نتوانید از زندگی لذت ببرید، پس هدف از زنده ماندن چیست؟
۴- «عشق و میراث چیزهایی هستند که برای پیشرفت قربانی میکنیم.» – سینگد
با وجود اینکه بیماری ویکتور پیشرفت کرده و تلاشهایش برای فهمیدن هکسکور با مشکل مواجه شده است، او به دنبال سینگد، راهنمای قدیمی خود، میگردد. او یادداشتهای خود دربارهی هکسکور را با سینگد به اشتراک میگذارد و سینگد میگوید که مشکل از موردهای آزمایشی ویکتور است. سپس ویال (ظرف شیشهای کوچک) کوچکی از شیمر اصلاحشده به او میدهد تا به ویکتور کمک کند، اما همچنین به او هشدار میدهد که اگر این مسیر را انتخاب کند، ممکن است دوستانش از او دور شوند.
درحالی که دیگران از ترس آسیب رساندن به دیگران، جلوی آزمایشات خود را میگیرند، سینگد بدون هیچ تعللی به کار خود ادامه میدهد. این کار باعث شده تا او به کشفهای زیادی در زمینهی زیستشناسی برسد، البته با روشهای بیرحمانه.
۳- «قدرت، قدرت واقعی، نصیب کسانی نمیشود که قویترین، سریعترین یا باهوشترین فرد به دنیا آمده باشند. قدرت واقعی به کسانی میرسد که حاضرند هر کاری برای دستیابی به آن انجام دهند.» – سیلکو
در جوانی، وندر و سیلکو مثل دو برادر بودند و رویای آزادی زان از پیلتاور را داشتند. اما متاسفانه رابطهی آنها با رادیکالتر شدن سیلکو، بدتر شد و منجر به دعوایی شد که در آن وندر، سیلکو را غرق کرد. سیلکو زنده ماند و سالها بعد، این دیالوگ را خطاب به کسی میگوید تا او را وادار کند مخدر جدیدی به اسم شیمر را امتحان کند.
حرفهای سیلکو موثر هستند چون که خودش نمونهی زندهی حرفی است که میزند. او به لحاظ فیزیکی در مقایسه با وندر و کسانی که اکنون رهبری زاون را برعهده دارند، ضعیفتر است اما اراده و بیرحمیاش او را به فردی تبدیل کرده است که هیچکس نمیتواند سر راهش قرار بگیرد.
۲- «چه چیزی به اندازهی داشتن یک دختر میتواند تو را بیدفاع کند؟» – سیلکو
برای پایان دادن به اختلافات، جیس که حالا عضوی از شورای پیلتاور است، ملاقات خصوصیای را با سیلکو ترتیب میدهد. او در ازای جینکس، استقلال زان را به سیلکو پیشنهاد میدهد. سیلکو در حالی که میان رویایش و عشقش به جینکس قرار دارد، کنار مجسمهی وندر مینشیند و بالاخره درک میکند که چرا وندر آن تصمیمها را گرفته بود.
این دیالوگ و اتفاقاتی که پیرامون آن افتاده، نشان میدهد که چرا نویسندگی انیمیشن Arcane بسیار خوب است. حتی شخصیت منفیای به شروری سیلکو که امپراطوریاش را روی خروارها جنازه ساخته، وقتی که جان دخترخواندهاش در خطر باشد، نمیتواند احساسی از خود نشان ندهد. این اتفاق نشان میدهد که حتی سیلکو در مقابل قدرت عشق بیدفاع است و زیر اعتقادات و باورهای آهنینش، او همانند دیگران تنها یک انسان است.
۱- «در جستوجوی عظمت، در انجام کار خوب شکست خوردیم.» – ویکتور
ویکتور پس از اینکه نتوانست هکسکور را نابود کند و دستیارش اسکای به طور اتفاقی کشته شد، به این فکر کرد تا خودش را بکشد، اما جیس او را پیدا کرد. آن دو دربارهی این حرف زدند که چقدر زندگی برایشان پیچیده شده و سپس ویکتور از جیس خواست تا به خاطر او هکسکور را نابود کند. جیس موافقت میکند و ویکتور صحبتشان را با این حرف تمام میکند که رویاهایشان را از دست دادهاند.
هیچ دیالوگ دیگری نمیتواند به اندازهی این دیالوگ به خوبی درونمایه و مفهوم انیمیشن Arcane را بیان کند. همه شخصیتها با یک بینش و رویا شروع کردند، در جستوجوی این رویا مسیرشان به یکدیگر رسید و افراد زیادی آسیب دیدند. شاید آن رویا به دست آید، اما به این معنی نیست که این رویا با خون دیگران و فساد به دست نیامده است. این دیالوگ یادآوری میکند که به هدف اصلی خودمان پایبند باشیم و نگذاریم اخلاقیاتمان در این راه نادیده گرفته شوند.
منبع: Collider
پر بحثترینها
- واکنش ایلان ماسک به اظهارات نژادپرستانه کارگردان Avowed
- نقد و بررسی بازی STALKER 2: Heart of Chornobyl
- مدیرعامل ناتی داگ: بازی بعدی هیجانانگیزترین پروژهای است که روی آن کار کردهایم
- شایعه: پورت PS5 بازی Forza Horizon 5 آماده است اما تاریخ عرضه مشخصی ندارد
- مشکلات متعدد بهینهسازی STALKER 2 روی ایکس باکس سری ایکس؛ رسیدن به نرخ فریم صفر در مکانهای شلوغ
- اطلاعات جدیدی از مذاکره میان سونی و شرکت مادر FromSoftware منتشر شد
- رسمی: فروش پلی استیشن ۲ از ۱۶۰ میلیون واحد عبور کرد
- تحقیقات جدید FTC علیه مایکروسافت آغاز شده است
- سهگانه Batman Arkham؛ آغاز، اوج و پایان یک افسانه
- تماشا کنید: Light of Motiram معرفی شد، کپی بیشرمانه از Horizon Zero Dawn
نظرات
لامصب چند وقتیه حس فیلم و سریال دیدن رو از دست دادم
آرکین رو ببینی حس زندگی بهت برمیگرده
عجیب جادوییه این سریال
✅ چندتا فیلم ارزشمند که ببینی، میشه پناهی برای فرار از دست این زمانه 😊👍🏻
اگه امکانش هست چند مورد از تجربه هاتونو بگید
🟢 نیازی به گفتن و پیشنهاد کسی نیست
✅ خودت باید به تماشا بشینی تا پسند خودتو پیدا کنی
این دو تارو بیشتر از همه دوس دارم:
I never would have given you to them. Not for anything. Don’t cry, You’re perfect
He’s your father too
۶ بار فصل اول رو دیدم و یبار فصل دوم؛ سر وقت یبار دیگه کل دو فصل رو میبینم 🙂
بهترین سریال عمرم♥️♥️♥️
نه انیمیشن برا بچه هاس🤡
دوست عزیز لطفاً از گفتن … خودداری کن
دارم تیکه میندازم بابا😂
واگر نه،منی که عاشق فیلم،آرکینو بالای ۱۰ دفه تموم کردم،مگه میشه یچیز انقد شاهکار شه؟
الانم تو وقتای اضافم(جدایگیم)کتاب ها و داستان های لیگ رو میخونم
بعد آرکین عاشقش شدم
آرکینو ببین بعد بگو برای بچه هاست 😐
کامنت بالایی رو ببین بعد بگو آرکینو ببین 😐
فعلا خیلی درگیرم نتونستم فصل دوم سریال رو ببینم اما فصل اول رو دوبار دیدم واقعا فوق العادست این سریال
هنر رو میشه تو این سریال معنا کرد
فصل ۲ واقعا شخصیت جینکس رو از اونی که شبیه جوکر بود تبدیل کرد به شخصیت نمادین خودش.
از نظر داستانی هم خیلیا میگن سرعت سریال بسیار بالا بود اما از نظر من به اندازه ای بود که هم داستان هم هیجان به نقطه اوجش برسه. خیلیا هم درمورد پایان ناراضی بودن که قبول دارم بعضی از چیزا واقعا نیاز نبود اتفاق بیوفته ولی پایانی باورپذیر و قشنگی بود.
درکل من با فصل ۲ خیلی بیشتر از فصل یک کیف کردم، هم فایت های قشنگ تری داشت هم پایانبندی قسمت هاش واقعا مهندسی شده بود
نویسنده هرجا بتونه زهر خودشو میریزه
سرعت سریال و حتی پایان خوب بود
ولی سرعت قسمت آخر سریع بود
میتونست در دو قسمت جمع بندی کنه
کمی شبیه پایان سایبرپانک
اینو قبول دارم قسمت آخر رو میشه گفت اصلا دیالوگ نداشت. معلوم بود که سعیشون این بود که تو ۴۰ دقیقه تموم کنن دیدن نمیشه ۱۰ دقیقه هم اضافه کردن که بشه ۵۰، در هر صورت میخواستن تو ۹ قسمت تموم شه
خودشونم گفتن،اپیزود آخر به جای ۵۰:۲۱ قرار بود بشه ۱:۱۲:۴۵
اما خیلی عجیب بود،جینکسی که تو فصل ۱ به قول خودت،شبیه جوکر بود،خیلی سریع تغییر کرد
فاصله زمانی زیادی هم وجود نداشت
ولی خب،همیناست که این سریال رو شاهکار کرده
اسپویل
.
.
.
یجورایی قابل باور بود بخاطر مرگ سیلکو جینکس یه بار دیگه دوباره شکسته شد و وقتی هم که با ایشا آشنا شد یه حس خواهر بزرگتر بودن بهش داد که واقعاا کار خوبی کردن با این تغییر شخصیت جینکس خیلی جینکس فصل ۲ رو دوست داشتم
اما مشکل اصلی ریکاوری جینکس از قسمت ۸ به ۹ بود که خود کارگردان گفته نصف سکانس های اکو و جینکس حذف شده برای همین برای من قابل باور نبود که اکو چجوری تونست جینکس رو از مرز خودکشی نجات بده.
کلا قبول دارم که فصل دوم یکم هیجان انگیز تر بود چون فصل یک یکجورایی داشت زمینه رو توی ذهن بیننده میساخت اما پاینش خوب بود ؟! کجای پایانش خوب بود ؟ -_- دو قسمت آخرش پره باگ بود /: من اصلا اون احساس رضایتو نتونستم از دو قسمت آخرش دریافت کنم
برا من راضی کننده بود، جوری بود که به داستان اصلی پایان داد و برای خیلی از شخصیت ها هم یه نقطه پایان گذاشته بود که هم امکان ادامه داستانشون هست و هم اینکه داستانشونو پایان یافته فرض کنیم.
البته بستگی داره که سریال رو بخاطر چه چیزی میدیدی، اگه برای جنگ بین زاون و پیلتوور میدیدی که آره تا حدودی باز بود داستانشون یا اگه داستان همه کاراکتر ها برات مهم بود که سوراخی توشون نباشه خب آره اون حس رضایت رو نمیداد، خودشون هم فهمیدن که تو ۹ قسمت نمیتونن داستان همه شخصیت هارو پر کنن برای همین سعی داشتن جینکس و هکس تک رو هسته اصلی داستان قرار بدن که به دوتاشون رسیدگی شد و پایان داد.
Evolution has a destination.Not to combat nature, but to supersede it.the final glorious evolution – viktor
اگثرشون برای کساییه که سریو دیدن
به نظرم دیالوگ برتر باید طوری باشه که مستقلم بگیش خاص شه
پس جیس چی؟هر چی بیشتر میدونیم بیشتر پی میبریم که چقدر نادانیم
اینو جواد خیابانی گفته
کپی رایت میشد🗿
مورد نهم محتوای بالای ۱۸ داره متأسفانه 😎
کاش ترجمهی مطلب رو میدادین یه بنده خدایی که حداقل یکبار توو زندگیش یه تریلر حتی از آرکین دیده باشه، اسمهای شخصیتا رو هم فکر کنم به زبون خودش ترجمه کرده
زیبا
باید بگم که این سریال زندگی آدمو به کل عوض میکنه سه سال هر دقیقه هر ساعت هر روز هر هفته هر ماه منتظر فصل دومش بودم تا اینکه دیروز فصل دومشو تموم کردم و باید بگم که بهترین سریال عمرم و بهترین انمیشین سریالی کل قرن میشه
چقد میفهممت 🥲 منم از وقتی کرونا اومده تا الان منتظر بووم بیاددد 🫠 ولی کاش دو تا قسمت آخرشو بهتر میساختن خدایی باگ زیاد داشت
فکر کنم از ۲۵۰ میلیون دلار هزینه ساخت این سریال شده ،۱۵۰ میلیون دلارش هزینه ساخت آهنگ هاش شده🗿
😁 من که راضیم. معلوم نیست آهنگو برای اون صحنه ساختن یا صحنه رو برای اون آهنگ ساختن انقدر خوب باهم مچ شدن
Please let me go. go go go …
معلوم نیست اول آهنگو ساختن با صحنه رو ولی هرکی بوده نوش جونش🗿
هشدار اسپویل:
بهترین جمله از نظر من جمله وای به خواهرش
(منتظر چی هستی اون پدر توهم هست)
یکیم من اضافه میکنم:
هیچ موجودی وحشی تر از انسان نیست
سینگد.
Victor :Join the GLORIOUS EVOLUTION 🔥🔥🗣️🗣️
البته یه دیالوگ هم بود ک میتونست تو این لیست باشه
⛔️هشدار اسپویل⛔️
اونجایی ک سیلکو داشت میمرد و جینکس پیشش بود و گریه میکرد گفت:گریه نکن تو فوق العاده هستی:)
بابت اسپم ببخشید ولی میشه یه dns درست و درمون بدید برای اجرای بازی لول خسته شدم به مولا خدا هفت جد پدر عمو گیب رو بیامرزه کل بازی دوتا عین هلو ران میشه اون وقت لول نه اصن عجیب غریبه استیم از ریوت گیم آمریکایی تر و غربی تره ولی بازی و نرم افزارش تحریممون نکرده اون وقت این ریوت گیم مارو تحریم کرده کار خدا رو ببین شاه میبخشه وزیر نمیبخشه
چرا شیش نفر به مقاله دیسلایک دادن؟
این هم خفن بود
تو وجود همهی ما یک هیولا هست .سیلکو
چیزی که مارو به کمال مطلق سوق میده ، عامل نابودی مون هم هست (ویکتور)
البته فکر کنم کلا اشتباه نوشتم😀
یجورایی واقعاً حیف شد که انقدر زود تموم شد ، یه وایب عجیبی به آدم میداد و نکته جالب و در عین حال عجیب درمورد این انیمیشن اینه که دو نفر از پروتوگونیست های اصلی ، جینکس و چیس حتی یه کلامم باهم صحبت نکردن اما در یک مسیر مشترک که به پایان داستان منتهی میشد بودن
به نظرم این سایت چند تا دیالوگ خوب دیگرو جا انداخت ولی خدایی آرکین خیلی حق بود دمشون گرم ، بجز دو قسمت آخر . دو قسمت آخرش یکم باگ داشت . مثلا یک چیزایی خیلی باز موند و یک چیزایی زیادی بسته شد ، منکه به شخصه فکر میکردم خیلی پایانش با این فرق داشته باشه . یعنی ، قطعا توقع یک چیز قابل پیش بینیو نداشتم ولی میدونم که دلم نمیخواست اینجوری بشه تهش
این جمله ام خوب بود : درخشان ترین ستاره ها زودتر میسوزن – هایمردینگر
پیشنهاد میشه شروعش کنم ببینم ؟
اگه آره لایک 👍🏻
اگه نه دیس لایک 👎🏻