۸ شخصیت بازی های ویدیویی که به طور تصادفی به شرور تبدیل شدند

افراد شرور با شرارت به دنیا نیامده‌اند بلکه تحت شرایطی به یک فرد بد تبدیل می‌شوند. در واقع این افراد با پلیدی متولد نمی‌شوند، بلکه بر اثر اتفاق و بر حسب حادثه به تاریکی روی می‌آورند.

تراژدی این افراد نشان می‌دهد که چگونه یک اتفاق می‌تواند حتی خوب‌ترین شخصیت‌ها را به انجام کارهای عجیب و وحشتناک وادار کند. آن‌ها به طور ذاتی شرور نیستند یا از روی نفرت خلق شده‌اند، اما قطعاً شروران داستان خود هستند. اگر کنجکاوید که ببینید چه نوع حادثه‌ای منجر به سقوط اخلاقی این افراد شده است، این مطلب پاسخ‌هایی را برای شما خواهد داشت.

هشدار: این مطلب بخش‌هایی از داستان بازی‌ها را اسپویل می‌کند.

۸. Hannah و معدنچیان در Until Dawn

Wendigoها به عنوان هیولاهایی گوشت‌خوار، آنتاگونیستهای اصلی Until Dawn به شمار می‌روند که شخصیت‌های اصلی بازی را در طول اقامت خود در کلبه کوهستانی شکار می‌کنند.

دلیل وجود وندیگوها در این منطقه تا پایان بازی به عنوان یک راز باقی می‌ماند، اما وقتی حقیقت را کشف می‌کنید، متوجه می‌شوید که هیولاها قربانیان شرایط بد هستند. در اواخر بازی متوجه می‌شوید که وندیگوها انسان‌هایی هستند که به دلیل خوردن گوشت انسان مورد نفرین قرار گرفتند و به هیولا تبدیل شده‌اند. با بررسی بیشتر این راز متوجه می‌شوید که اغلب وندیگوهای کوه، معدنچی‌هایی هستند که به دلیل گیر افتادن در اعماق زمین مجبور به آدمخواری شدند.

یکی از این موجودات Hannha نام دارد و دوست بازماندگان است که ظاهراً در بخش ابتدایی بازی پس از سقوط از صخره جان خود را از دست می‌دهد. در واقعیت او از سقوط جان سالم به در برد، اما در معادن گیر افتاد و مجبور شد برای زنده ماندن جسد خواهرش را بخورد.

با توجه به اینکه سقوط هانا به دلیل شوخی دوستانش با او اتفاق افتاده است، شاید شرورهای واقعی افرادی بودند که شما در طول این مدت سعی داشتید آن‌ها را نجات دهید.

۷. Silver the Hedgehog در بازی Sonic 06

Silver the Hedgehog از شخصیت‌های قابل بازی Sonic ’06 است که به عنوان یک آنتاگونیست در خط داستانی Sonic و Shadow عمل می‌کند. او از ناکجاآباد ظاهر می‌شود، به دو شخصیت اصلی دیگر حمله کرده و شما را با توانایی‌های روانی خود مبهوت می‌کند.

با این حال، خط داستانی سیلور نشان می‌دهد که تصمیم او برای انجام چنین اعمالی، در واقع نتیجه یک اتفاق است. سیلور در واقع یک مسافر زمان بوده که به گذشته سفر می‌کند تا هیولای معروف به Mephistopheles را قبل از اینکه بتواند جهان را نابود کند، از بین ببرد. از آنجایی که سیلور فقط یک نگاه اجمالی به Mephistopheles دارد، آن هم در حالی که خود را به شکل Shadow در آورده بود، او به تعقیب هر چیزی شبیه به جوجه تیغی ادامه می‌دهد.

با توجه به تفاوت ظاهری Shadow و Sonic، شاید عجیب باشد که Silver آن‌ها را با یکدیگر اشتباه بگیرد اما این اولین بار نیست، زیرا حتی دوست نزدیک سونیک نیز کاری مشابه در Sonic Adventure انجام داده بود.

۶. Knight Artorias در Dark Souls

Knight Artorias یکی از به یاد ماندنی‌ترین باس‌های بسته‌الحاقی بازی Dark Souls 1 به شمار می‌رود و تقریباً همه بازیکنان از مبارزه با او به ستوه آمدند. او یک حریف فوق‌العاده خطرناک است که Abyss را به هر کجا که می‌خواهد، گسترش می‌دهد.

در نگاه اول، به نظر می‌رسد که Artorias یکی دیگر از صدها شخصیت شرور و دیوانه Dark Souls است، اما در واقعیت او تنها یک عروسک خیمه شب بازی شیطانی بزرگ‌تر است. لقب Abysswalker شوالیه آرتوریاس به نبرد نافرجام او علیه Abyss اسرارآمیز اشاره دارد که در نهایت او را فاسد کرد و ذهنش را درهم شکست.

آرتوریاس در حقیقت یکی از بزرگترین قهرمانان Anor Londo بود، اما حماسه او برای نجات شهر اولاسیل شکست خورد و این به قیمت نابودی خودش تمام شد.

۵. Detlaff در The Witcher 3

Detlaff Van Der Eretein آنتاگونیست اصلی بسته الحاقی The Witcher 3: Blood and Wine است؛ خون آشامی که علی‌رغم داشتن لقب هیولای مخوف Beauclair، در واقع شخصیت نسبتاً دلسوزی است که قصد نداشت قتل‌هایی را مرتکب شود که گرالت به خاطر آن‌ها او را تعقیب می‌کند.

با وجود اینکه Detlaff مسئول کشتن چهار شوالیه در بخش ابتدایی DLC است، اما طی داستان متوجه می‌شوید که وی این کار را با نیت بدی انجام نداده و هدف واقعی‌ او نجات عشق ربوده شده‌، Syanna، بوده است.

ماهیت اتفاقی بودن اعمال شرورانه او زمانی بیشتر آشکار می‌شود که مشخص می‌گردد سیانا ربوده شدن خود را صحنه‌سازی کرده بود تا Detlaff شوالیه‌ها را بکشد. دلیل سیانا برای چنین نقشه شیطانی‌ای چیزی جز انتقام بابت تبعید شدنش از Toussaint نبود.

پس از اینکه Detlaff متوجه حقیقت می‌شود، تصمیم می‌گیرد تا شهر Beauclair را به وحشت بیندازد تا سیانا مجبور به رویارویی با او شود. Detlaff در وهلۀ اول به هیولای Beauclair تبدیل شد، زیرا فکر می‌کرد در حال نجات معشوقه‌اش است.

۴. King Dedede در Kirby’s Adventure

King Dedede یک شخصیت شرور نمادین از سری Kirby است که سعی می‌کند حکومت خود را بر موجودات سرزمین رویاها اعمال کند. این پنگوئن در بازی Kirby’s Adventure نیز نقش شرور را دارد، اما در این عنوان خاص، شرارت او به دلیل انگیزه‌های معمول نیست، بلکه ناشی از یک اشتباه ساده و احمقانه است.

در این عنوان، King Dedede با به دام انداختن The Nightmare، شرور اصلی بازی، در داخل Star Rod و سپس شکستن آن به هفت تکه سرزمین رویا را نجات می‌دهد.

اما فاجعه این است که King Dedede با استفاده از Star Rod، به طور تصادفی قدرت Spring سرزمین رویا را می‌رباید که مسئول رویاهای خوشایند همه ساکنان Dream Land است. تصمیم وی در نهایت او را به عنوان یک شرور داستان معرفی می‌کند و بدتر از آن، باعث می‌شود Kirby ناخواسته The Nightmare به دام افتاده را آزاد کند.

حتی زمانی که Dedede می‌خواهد نقش قهرمان را بازی کند، باز هم اشتباهی از او سر می‌زند.

۳. King Rhobar III در بازی Arcania: Gothic 4

King Rhobar III قهرمان اصلی و بی‌نام سه بازی اول سری Gothic است که به شرور اصلی نسخه چهارم این مجموعه تبدیل می‌شود. ممکن است از خود بپرسید که آیا این تغییر ناگهانی مربوط به کلیشه قدیمی «آنقدر زندگی کن که ببینی خودت یک شرور می‌شوی» است؟ اما در واقعیت، دلیل اینکه شخصیت مذکور به یک تهدید تبدیل می‌شود، تنها یک اتفاق ساده است.

داستان بازی توضیح می‌دهد که Rhobar پس از آزاد کردن تصادفی Sleeper، شیطانی که در اولین بازی Gothic شکست می‌دهد، تبدیل به یک مستبد ظالم می‌شود. Sleeper بلافاصله بعد از آن کنترل ذهن او را به دست می‌گیرد و او را به یک دیوانه آدم‌کش تبدیل می‌کند.

۲. Princess Kenny در South Park: The Stick of Truth

شخصیت Kenny از سری South Park یکی از بدشانس‌ترین کاراکترها محسوب می‌شود. چرخه‌ بی‌پایان از مرگ‌های تصادفی و ترسناک او در بازی نقش‌آفرینی South Park: The Stick of Truth نیز گنجانده شده است، جایی که در واقع این مرگ‌ها و بدشانسی به عنوان وسیله‌ای برای تبدیل او به شرور اصلی استفاده می‌شود.

کِنی در نهایت به یک زامبی نازی تبدیل می‌شود و نقش باس نهایی بازی را دارد. آخرین سکانس نیز یک آشفتگی پر هرج و مرج به حساب می‌آید که در آن کنی فجایع مختلفی را پشت سر هم تحمل می‌کند تا زمانی که بدن مثله شده او به یک هیولای مرده تبدیل می‌شود که باید در مقابل او قرار بگیرید.

۱. Skull Kid در The Legend of Zelda: Majora’s Mask

Skull Kid شاید یکی از غم‌انگیزترین شخصیت‌های شرور فرنچایز The Legend of Zelda باشد. اگرچه او آنتاگونیست اصلی بازی محسوب می‌شود، اما در واقعیت، تنها یک کودک درمانده است که در مکان نامناسب در زمان اشتباه قرار می‌گیرد.

Skull Kid پس از ربودن ماسکی منحصر به فرد از یک فروشنده ماسک، به شرور تبدیل می‌شود. قدرت ماسک او را فاسد می‌کند، کنترل ذهنش را در دست می‌گیرد و او را وادار می‌کند که با استفاده از جادوی آن، جهان را نابود کند.

با توجه به این واقعیت که Skull Kid یک دزد است، احتمالاً او را مستحق چنین سرنوشتی بدانید، اما این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که او در شرایط خاصی قرار داشته است. Skull Kid با همه شوخی‌ها و سرقت‌هایش، تنها یک بچه بازیگوش است که می‌خواهد خوش بگذراند و عامل اصلی اعمال شرورانه‌اش، نقاب جادویی است که بر صورت دارد.