مجموعه‌ جزئیات Star Wars Episode IV A New Hope: بخش اول

سری Star Wars بدون شک یکی از پرجزئیات‌ترین و جذاب‌ترین فرنچایزهای تاریخ سینماست؛ به همین دلیل است که قصد دارم اولین قسمت از مجموعه‌ی جزئیات و ایستراگ‌های خودم را با A New Hope شروع کنم.

در سال ۱۹۷۷ و با انتشار فیلم Star Wars (عنوان A New Hope در سال ۱۹۸۱ و با انتشار مجدد این فیلم اضافه شد) همه چیز تغییر کرد. عنوان بلاک باستر تا پیش از عرضه‌ی Star Wars تقریباً وجود خارجی نداشت. A New Hope فیلمی بود که با بودجه‌ی ۱۱ میلیون دلار توانست به فروش ۷۷۵ میلیون دلار دست پیدا کند. در شاهکار بودن اثر مذکور هیچ شکی وجود ندارد. تمامی سینماگران حقیقی، عنوان Star Wars اوریجینال را تحسین می‌کنند. این اثر توانست ۶ جایزه‌ی اسکار برای بهترین موسیقی، بهترین کارگردانی هنری، بهترین طراحی لباس، بهترین ادیت، بهترین صدابرداری و بهترین جلوه‌های بصری را دریافت کند. پس از گذشت ۴۷ سال، هنوز میان Empire Strikes Back و A New Hope برای جایگاه بهترین فیلم Star Wars رقابت وجود دارد. در لحظه‌ی انتشار A New Hope خبری از جهان گسترده‌ی EU یا حتی خط داستانی Canon و رسمی نبود.

حالا نوبت به آن رسیده که A New Hope را در جهان Canon قرار دهیم. نگاهی به جزئیات، اطلاعات پنهان، پلات هول و ایستراگ‌هایی بیاندازیم که در خط داستانی Canon مفهومی تازه پیدا کرده‌اند. لذت بررسی عنوان اول از یک مجموعه، تغییر مفاهیم و وقایع حاضر در آن با گذر زمان است. البته گذر زمان ممکن است باعث پدید آمدن پلات هول شود. پلات هول به جزئیات داستانی می‌گویند که با گویش کلی داستان هم‌خوانی ندارند. با من همراه شوید تا نگاهی دقیق‌تر و عمیق‌تر به جزئیات نهان در فیلم Star Wars Episode IV A New Hope بیاندازیم. در نظر داشته باشید که تمرکز اصلی این مجموعه روی وقایع و اشارات Canon در هر فرنچایز قرار دارد. برخی از جزئیات موجود در جهان Star Wars مربوط به جهان غیرمعتبر آن با نام رسمی Legends خواهد بود. این جزئیات ممکن است در عناوین و آثار آینده به Canon اضافه شوند.

جزئیات نهفته در پروسه‌ی ساخت Star Wars سال ۱۹۷۷

بیاید همه چیز را با دلیل اصلی شماره‌گذاری عجیب لوکاس شروع کنیم. دلیل این تصمیم عجیب علاقه‌ی وحشتناک زیاد او به مجموعه‌ی Flash Gordon بود. یکی دیگر از دلایل، ایجاد حس کنجکاوی به گذشته درون مخاطب است. نکته‌ی جالب دیگر اینجاست که نام لوک در نسخه‌ی اوریجینال فیلم‌نامه لوک استارکیلر/Luke Starkiller بود. کسانی که مجموعه‌ی Force Unleashed را بازی کرده‌اند، این نام را می‌شناسند. اسم کامل مجموعه قرار بود Adventures of Luke Starkiller as Taken from the Journal of the Whills باشد. Star Wars تنها نام قسمت اول بود. شباهت بسیار زیادی میان این عنوان و Game of Thrones وجود دارد که نام کتاب اول A Game of Thrones است.

برای کسانی که کنجکاو هستند، The Whills موجوداتی روحانی می‌باشند که در جهان Canon داستان کامل جهان Star Wars را نوشته‌اند. نسخه‌ی اوریجینال از مقدمه‌ی آغازین فیلم ۶ پاراگراف بود که هر پاراگراف آن ۴ جمله داشت. این برایان دی پالما (کارگردان Scarface) بود که نسخه‌ای خلاصه و منطقی از متن را ویرایش و جایگزین کرد. در لحظات آغازین این فیلم، ما شاهد اشاره به دزدیده شدن نقشه‌ی Death Star به دست ربل‌ها هستیم. این اشاره دهه‌ها بعد به یک فیلم فوق‌العاده با نام Rogue One A Star Wars Story تبدیل شد. متود آغاز داستان از نقطه‌ی میانی خط داستانی In Medias Res نام دارد. خط داستانی Star Wars به صورت کامل از قانون داستان بی‌نقص جوزف کمپبل به نام ماجرای قهرمان آمده است.

این قانون برای اولین بار در کتاب The Hero with a Thousand Faces معرفی شد. تم زیبا، باشکوه و ماندگار Star Wars ساخته شده توسط جان ویلیامز برداشتی متفاوت از تم اصلی فیلم Kings Row سال ۱۹۴۲ است. مسئولیت خلق تم Kings Row به عهده‌ی اریش وولف‌گانگ کورنگولد بود.

صحنه‌های آغازین سری Star Wars

سفینه‌ی حاضر در صحنه‌ی آغازین فیلم، Tantive IV است که به گفته‌ی شخص لوکاس “تانتیوی چهار/Tan-tiv-ee Four” تلفظ می‌شود. The Devastator نام سفینه‌ی Star Destroyer حاضر در صحنه‌ی ابتدایی این فیلم است. این ابرسفینه ۱۶۰۰ متر طول داشته و سرعتی برابر با ۹۷۵ کیلومتر بر ساعت دارد. اولین حضور The Devastator در خط داستانی Canon در سریال Obi-Wan Kenobi است. ویدر در این سریال از سفینه‌ی مذکور برای تعقیب و شکار اوبی وان کنوبی استفاده می‌کند. رابطه‌ی میان C3PO و R2D2 از شخصیت‌های تاهی و ماتاشیچی در عنوان شاهکار Hidden Fortress آکیرا کوروساوای افسانه‌ای الهام گرفته شده است.

حتی طراحی نماد امپراطوری هم از فیلم‌های کوروساوا می‌آید. دارث ویدر در اولین مکالمه‌ی خود با پرنسس لیا/Princess Leia به Mercy Mission/ماموریت کاهش سختی افراد نیازمند اشاره می‌کند. این ماموریت‌ها پوششی بودند برای لیا تا از طریق آنها به جنبش ربل‌ها سلاح برساند. اولین باری که یکی از این ماموریت‌ها از نزدیک دیده شد در سریال Star Wars Rebels بود. این صحنه تازه در کنار Rogue One A Star Wars Story دردناک‌تر می‌شود؛ مخاطب و ویدر هر دو حقیقت را می‌دانند. تنها کاری که لیا می‌تواند انجام دهد، تکذیب تمامی اتهامات است. طراحی شخصیت C3PO از دیزاین جینوید نقره‌ای حاضر در Metropolis سال ۱۹۲۷ (با نام ماریا) الهام گرفته است.

یکی از جزئیات شخصیت C3PO بخش پایینی پای راست اوست که برخلاف باقی بدن او نقره‌ای می‌باشد. در خط داستانی Canon هنوز دلیلی برای این موضوع مشخص نشده اما دلیل نهان آن در خط داستانی Legends تا حدی باورنکردنی غیرمنطقی است. قطعه‌ی پایینی پای سمت راست او چندین بار عوض شده و بار آخر بخاطر هک شدن آن و آغاز قیام درویدها توسط R2D2 تعویض می‌شود. شخصیت‌های منفی این جهان (امپراطوری و Stormtrooperها) به صورت کامل از نازی‌ها برای دیزاین خود الهام گرفته‌اند. روانشناسی رنگ امپراطوری بسیار سیاه و سفید و بی‌روح است. در همین حین برای به تصویر کشیدن ربل‌ها از رنگ‌های زمینی و گرم‌تری استفاده می‌شود.

شخصیت C3PO برای اولین بار در کل سری به سیاره‌ی Kessel/کسل اشاره می‌کند. کسل یک سیاره‌ی معدنی Spice است که در آن از ووکی‌ها/Wookiees به عنوان برده استفاده می‌شود. کلمه‌ی Spice/اسپایس در این جهان برای توصیف مواد مخدر استفاده شده است. مفهوم کلی اسپایس و طراحی Tatooine به صورت کامل از جهان DUNE می‌آید. کاپیتان ربلی که ویدر با دست خود خفه می‌کند ریموس آنتلیز/Raymus Antilles نام دارد. با وجود شباهت نام‌ها، هیچ ارتباطی میان ودج آنتلیز/Wedge Antilles و این شخصیت وجود ندارد.

فرود روی سیاره‌ی تاتوئین/Tatooine

اسکلتی که C3PO در سیاره‌ی تاتوئین از کنار آن عبور می‌کند به یک اژدهای کریت/Krayt Dragon تعلق دارد. این موجود وحشتناک برای اولین بار در سریال The Mandalorian حضور لایو اکشن داشت. در قدم بعدی ما با موجودات کوچک و عجیب دیگری آشنا می‌شویم؛ Jawas/جاواها. در جهان Legends این موجودات کوچک صورت‌های موش‌مانندی داشتند که در The Mandalorian برای نخستین بار به Canon بودن این دیتیل اشاره شد. ما در صحنه‌ی انتقال R2D2 برای اولین بار قطعه‌ی کوچکی را مشاهده کردیم که به بدنه‌ی یک دروید وصل می‌شود و مسئولیت محدود کردن فعالیت‌های او را به عهده دارد.

این قطعه Restraining Bolt/پیچ محدودکننده بوده و در عناوین بیشماری از جهان Star Wars مورد استفاده قرار گرفته است. ما در بخش نگهداری درویدهای Sandcrawler/سند کرالر جاواها درویدهای زیادی را مشاهده می‌کنیم؛ از استرومک‌های کهنه تا پروتوکال دروید‌هایی که به زور کار می‌کنند. گروهی از طرفداران هستند که به معنای پنهان پشت قطعه‌های سوار روی شانه‌ی استورم‌تروپرها علاقه دارند. رنگ قطعه‌ی روی زره هر تروپر نشان‌دهنده‌ی جایگاه اوست. برای مثال تروپری که هیچ قطعه‌ای نداشته باشد، یک سرباز صفر و بدون درجه است. فرمانده‌ها معمولاً قطعه‌های قرمز یا نارنجی می‌پوشیدند، قطعه‌های سیاه همان سرباز صفر هستند، سفیدها گروهبان و تک‌تیراندازها آبی بودند.

خانواده‌ی لارس به دروید مترجمی نیاز دارند که باچی صحبت کند. این زبان تا به حال در Canon حضور پیدا نکرده است. لوک به خرید از ایستگاه تاشی/Tosche Station اشاره می‌کند. اولین حضور این ایستگاه به صورت کامل و لایو اکشن در سریال The Book of Boba Fett به حقیقت پیوست. دروید قرمزی که نابود شده و لوک مجبور به جایگزین کردن آن با R2D2 می‌شود، R5-D4 نام دارد. حقیقت جالب مربوط به این کاراکتر کاملاً فرعی حضور طولانی مدت آن در فرنچایز Star Wars است. آخرین حضور آن مربوط به سریال The Mandalorian می‌شود. لوک در صحنه‌ی شست و شوی C3PO در حال بازی کردن با ماکت یک T-16 Skyhopper است.

اوبی وان کنوبی در سریال خود این اسباب‌بازی را به لوک می‌دهد. شخصیت لوک شباهت بسیار زیادی به کاراکتر شاه آرتور در افسانه‌های انگلیسی دارد. این شباهت با C3PO بیشتر می‌شود. Sir Luke نامی‌ست که تری‌پی‌او لوک را با آن صدا می‌کند. این لقب در افسانه‌ی شاه آرتور زیاد به کار برده می‌شود. بخش بعدی فیلم، بسیار دردناک است. ما لوک را تماشا می‌کنیم که به خواهر خود به صورت نادیده علاقه‌مند می‌شود. این مشکل بخاطر عدم برنامه‌ریزی لوکاس برای پیچش داستانی لوک و لیا به وجود می‌آید. اما اگر بخواهیم به تاریخ ادبیات نگاه کنیم، داستان‌های بیشماری وجود دارند که شخصیت اصلی در آنها به صورت نادانسته به اعضای خانواده‌ی خود علاقه‌مند می‌شود.

معروف‌ترین این داستان‌ها، افسانه‌ی اودیپ است. در این داستان شخصیت اصلی، احساس عشق خانوادگی نهان در وجود خود را با چیز دیگری اشتباه می‌گیرد. شخصیت C3PO نیز هیچ دیتیلی از گذشته‌ی خود به خاطر ندارد. دلیل این موضوع پاک شدن‌های متعدد بانک اطلاعات او به دست بیل اورگانا/Bail Organa است. لوک با شنیدن نام اوبی وان کنوبی مردی را به خاطر می‌آورد که در دوران کودکی خود و در سریال Obi-Wan Kenobi با وی آشنا شده بود. لوک به نام بیگز/Biggs اشاره می‌کند. نام کامل بیگز Biggs Darklighter/بیگز دارک‌لایتر است. لوکاس صحنه‌ی دیدار مجدد لوک و بیگز را در نسخه‌ی Special Edition فیلم A New Hope اضافه کرد.

علت این تصمیم، مشخص کردن دلیل واکنش احساسی لوک به مرگ این شخصیت در نسخه‌ی اوریجینال این فیلم بود.

آوای Force و آشنایی با اوبی وان کنوبی

جالب‌ترین جنبه‌ی صحنه‌ی نگاه کردن اسکای‌واکر جوان به خورشید‌های دوقلوی تاتوئین، موسیقی آن است. این موسیقی که با گذر زمان به تم رسمی Force تبدیل شده است در حضور اول خود Binary Sunsets نام داشت. با کنار هم گذاشتن موسیقی و خود صحنه، این حس به مخاطب منتقل می‌شود که لوک توسط خود Force به ماجراجویی دعوت شده است. حضور خورشید‌های دوقلو در سیاره‌ی تاتوئین می‌تواند دلیلی منطقی برای ظاهر بسیار پیرتر اوبی وان ارائه دهد. بر اساس گفته‌ی دانشمندان، دو خورشید حول محور یک سیاره، اشعه‌های فرابنفش بیشتری به وجود می‌آورند. این اشعه‌ها باعث کهنه شدن بافت پوست می‌شوند.

به همین دلیل است که اوبی وان کنوبی ۵۷ ساله ظاهر الک گینس ۶۴ ساله را دارد. اسپیدری که مورد استفاده‌ی لوک قرار می‌گیرد، X-34 Landspeeder نام دارد. این وسیله‌ی نقلیه قیمتی برابر با ۲۴۰۰ تا ۴۵۰۰ کردیت/Credit دارد. لوک با تاسکن ریدرها/Tusken Raiders درگیر می‌شود. این گروه عجیب سوار بانتاها/Banthas می‌شوند؛ موجوداتی که شیر آبی رنگی که لوک در صحنه‌های خانه‌ی لارس می‌نوشد را فراهم می‌کند. فرهنگ گروه مذکور در سریال The Mandalorian و The Book of Boba Fett مورد بررسی قرار گرفت. برخی از طرفداران تئوری عجیبی را در مورد حمله‌ی تاسکن‌ها به لوک ارائه داده‌اند.

به گفته‌ی تئوری مذکور تاسکن ریدرها برای انتقام گرفتن از خانواده‌ی اسکای‌واکر و کابوسی که آناکین برای آنها به ارمغان آورد به لوک حمله می‌کنند. چند مشکل با این موضوع وجود دارد؛ فاجعه‌ی آناکین نزدیک به سه دهه قبل از این صحنه اتفاق می‌افتد و ما از سریال‌های Book of Boba Fett و The Mandalorian فهمیدیم که تاسکن‌ها به شدت دفاعی هستند و از زمین‌های خود تا حد ممکن دفاع می‌کنند. طرفداران لحظه‌ی افسانه‌ای ظهور ناگهانی اوبی وان کنوبی در حالی که صدای یک اژدهای کریت را تقلید می‌کند را در خاطرات خود دارند. جالب‌ترین فکت مربوط به این صحنه، تاثیر آن روی آینده‌ی Canon فرنچایز Star Wars است.

دهه‌ها پس از A New Hope با استفاده از صدای اوبی وان کنوبی، صدای یک اژدهای کریت حقیقی در سریال The Mandalorian خلق شد. لوکاس با گذر زمان تغییرات بیشماری در فیلم‌های خود ایجاد کرد. بسیاری این تغییرات را دوست دارند و بسیاری دیگر از آنها متنفر هستند. در هر جبهه‌ای که باشید، نمی‌توانید جایگاه آنها در تاریخ Star Wars و Canon را انکار کنید. به نظر من تغییرات رسمی از اعمال کردن تغییرات غیررسمی در مصاحبه‌های رندوم بهتر هستند (جی. کی. رولینگ). شخصیت اوبی وان کنوبی لوک را نجات می‌دهد. اینجاست که ما می‌بینیم کنوبی صورت او را لمس می‌کند. این حرکت ظاهراً حال لوک را بهتر کرده است.

با گذر زمان و معرفی شدن قابلیت Force Heal/فورس هیل از جهان Legends در خط داستانی Canon، این صحنه معنایی جدید پیدا می‌کند. این اولین باری‌ست که ما نسخه‌ی بسیار ساده‌ای از قابلیت فورس هیل را مشاهده می‌کنیم. بسیاری از طرفداران تازه‌ی Star Wars دیالوگ Hello There اوبی وان را با پریکوئل‌ها تجربه کردند. با این وجود هیچوقت نباید فراموش کنیم که نسخه‌ی اوریجینال آن متعلق به کنوبی الک گینس است. اوبی وان و R2D2 سال‌هاست که یکدیگر را ندیده‌اند و اینجاست که کنوبی با دوست خطاب کردن R2، سعی در معرفی خود دارد. با این وجود، بلافاصله پس از بیدار شدن لوک، اوبی وان سعی در ناشناس جلوه دادن R2 می‌کند.

اولین Plot Hole/حفره‌ی داستانی لوکاس که مشاهده می‌کنید زمانی رخ می‌دهد که لوک به اوبی وان می‌گوید R2 به او تعلق دارد. کنوبی در جواب می‌گوید “من به خاطر ندارم که هرگز درویدی داشته باشم.” این در حالی‌ست که در سه‌گانه‌ی پریکوئل، R4-P17 درویدی‌ست که واقعاً به او تعلق دارد. قطع شدن دست C3PO آغاز یکی از سنت‌های باشکوه فرنچایز Star Wars را رقم می‌زند.

خانه‌ی کنوبی و معرفی ۳ بازه‌ی زمانی آغازین سری Star Wars

ما در صحنه‌ی خانه‌ی کنوبی، حفره‌ی داستانی دیگری را مشاهده می‌کنیم. اوبی وان می‌گوید که “اوئن نمی‌خواست آناکین در جنگ دخالت کند و باید در تاتوئین می‌ماند.” مشکل اینجاست که تنها و آخرین دیدار اوئن با آناکین اسکای واکر پیش از آغاز جنگ کلون‌ها/Clone Wars رقم خورد. در همین صحنه‌ است که به این جنگ بزرگ و شناخته‌شده در جهان Star Wars برای اولین بار اشاره می‌شود. حقایق کوچکی توسط اوبی وان فاش می‌شوند. به گفته‌ی او آناکین بهترین استارپایلوت/Starpilot کهکشان بود. با در نظر گرفتن کاری که آناکین در سن ۹ سالگی انجام داد، این لقب کاملاً به او تعلق دارد. کنوبی برای اولین بار در لحظه‌ی ارائه‌‎ی لایت‌سیبر/Lightsaber آناکین به لوک، اولین دروغ بزرگ خود را می‌گوید.

به گفته‌ی او، پدر لوک درخواست کرده بود که لایت‌سیبر به لوک داده شود. اما ما حقیقت ماجرا را می‌دانیم. اوبی وان لایت‌سیبر را به عنوان سلاحی باشکوه متعلق به دورانی متمدن‌تر خطاب می‌کند. این دیالوگ سال‌ها بعد و با عرضه‌ی Star Wars Episode III Revenge of the Sith معنایی تازه پیدا کرد. کنوبی در این صحنه به دوران‌های مختلف حاضر از جهان Legends اشاره می‌کند. یکی از این بازه‌های زمانی The Dark Times نام دارد که در یک سری کمیک با همین نام در سال‌های میان ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ معرفی شد. داستان‌های این مجموعه تا ۱۹ سال قبل از نبرد یاوین رخ می‌دهند. دوران دیگر، The Old Republic است. عصر مذکور در جهان Legends بسیار بیشتر از هر دوران دیگری مورد بررسی قرار گرفت.

با این وجود اطلاعات بسیار ناچیزی (تقریبا هیچ چیز) در جهان Canon از این بازه‌ی زمانی در دسترس قرار دارد. در عناوین Star Wars Rebels, The Mandalorian, Star Wars Clone Wars و Solo A Star Wars Story تنها اشاراتی گذرا به این دوران صورت می‌گیرند. شیوه‌ی توصیف کنوبی از Force بسیاری روحانی است. این ساختار با عرضه‌ی سه‌گانه‌ی پریکوئل‌ها به حالتی علمی و منطقی تغییر کرد. خوشبختانه با آغاز دوران فاوروو و فیلونی، Force باری دیگر به نیرویی روحانی تبدیل شد. نسخه‌ی علمی این بخش از جهان Star Wars اکثر طرفداران را ناراضی کرده بود. طریقه‌ی غریبه خطاب کردن کنوبی توسط لیا دلیلی Canon دارد که بعداً در بررسی جزئیات سریال Obi-Wan Kenobi به آن خواهم پرداخت.

اتاق جلسه‌ی Death Star و نابودی جاواها

ما استار دیسترویر ویدر را مشاهده می‌کنیم که وارد Death Star می‌شود. صحنه‌ی بعدی اتاق جلسه‌ی این ایستگاه فضایی را نشان می‌دهد. اعضای مختلف امپراطوری در حال مکالمه برای تصمیم بعدی خود هستند. اشخاصی که در این اتاق حضور دارند به شرح زیر هستند:

1. ژنرال هورست رومودی/Hurst Romodi
2. ژنرال ترش مولاک/Trech Molock
3. آدمیرال اعظم ناوگان امپراطوری کونان آنتونیو موتی/Conan Antonio Motti
4. ژنرال اعظم ارتش‌های امپراطوری کاسیو تگ/Cassio Tagge
5. رئیس سیوارد کاس/Siward Cass
6. ژنرال مورادمین بست/Moradmin Bast
7. گرندماف ویلهوف تارکین/Wilhuff Tarkin
8. مشت امپراطور و فرمانده‌ی کل نیروهای امپراطوری دارث ویدر

تنها شخصی که باقی می‌ماند، پیرمرد جذابی‌ست که با لباس تماماً سفید خود حضور دارد. این مرد آدمیرال وولف یولارن/Wullf Yularen نام دارد و یکی از معلم‌های ISB/سازمان اطلاعاتی امپراطوری است. یولارن حضورهای بیشماری در جهان Star Wars به عمل آورده که در این سری مطالب به آنها خواهم پرداخت. نزدیک‌ترین و دقیق‌ترین اشاره‌ی مستقیم به Hidden Fortress کوروساوا در صحنه‌ی اتاق جلسه‌ی امپراطوری رخ می‌دهد. آدمیرال اعظم موتی پیش از Force Choke/فورس چوک شدن توسط ویدر تقریباً نام Hidden Fortress را به زبان می‌آورد. دلیل پیروی ویدر از تارکین خیلی فراتر از اختلاف رده است.

اگر بخواهیم رده‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، جایگاه ویدر در امپراطوری از تمامی اعضای این حکومت (با نادیده گرفتن شخص امپراطور) بالاتر است. حالا سوال دیگری ایجاد می‌شود: “چرا ویدر از تارکین پیروی می‌کند؟” یک دلیل بسیار ساده با پیشینه‌ای بسیار جذاب وجود دارد. ویدر تا حدی باورنکردنی برای تارکین احترام قائل است. همه چیز در خط داستانی کمیک بوک Darth Vader 2018 شماره‌ی ۱۸ مشخص می‌شود. در این داستان تارکین متوجه این موضوع می‌شود که ویدر قدرتمندترین موجود حاضر در کهکشان است و ویدر نیز تحت تاثیر عمق نبوع استراتژیک تارکین قرار می‌گیرد. برای کسانی که به مطالعه‌ی کمیک بوک‌ها علاقه دارند، خط داستانی Canon کمیک‌های Star Wars را پیشنهاد می‌کنم.

این عناوین خارق‌العاده هستند و درک بسیاری بالاتر و عمیق‌تری از این جهان فوق‌العاده را برای مخاطبین به ارمغان می‌آورند. در صحنه‌ی بعدی ما نابودی جاواها به دست استورم‌تروپرها را مشاهده می‌کنیم. پس از مشاهده‌ی نقاط اثابت بولت‌ها، اوبی وان تشخیص می‌دهد که تنها یک استورم‌تروپر می‌تواند با این دقت تیراندازی کند. با گذر زمان، دقت افتضاح سربازان امپراطوری توسط طرفداران و حتی خود Star Wars مورد تمسخر قرار گرفته است. با این وجود حقیقت بسیار دردناک‌تر است. همه چیز به بازی Star Wars Jedi Fallen Order بازمی‌گردد. در این بازی‌ست که یکی از تروپرها به عدم استراحت کامل و گرسنگی بی‌اندازه‌ی خود اشاره می‌کند.

به گفته‌ی او، امپراطوری با سربازهای خود مانند برده رفتار می‌کند و فرمانده‌ی او نباید انتظار تیراندازی دقیق را از وی داشته باشد. پس اینجاست که حقیقت پنهان نمایان می‌شود. برخورد نامناسب فرمانده‌ها، یکی از دلایل تیراندازی نادرست تروپرهاست. دلیل دیگر، دستورات شخص ویدر در صحنه‌های مختلف می‌باشد. امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید. پرداختن و مطالعه‌ی صحنه به صحنه‌ی آغاز فرنچایز محبوب من بسیار لذت‌بخش و بسیار دشوار بود. همانطور که می‌توانید مشاهده کنید، این فیلم با پایان خود فاصله‌ی بسیار زیادی دارد. به همین دلیل است که مجبور می‌شوم قسمت اول مجموعه را به سه بخش تقسیم کنم. بی‌صبرانه منتظر ارائه‌ی جزئیات بیشتر از عناوین بیشتر خواهم بود.

منبع: گیمفا