بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا

بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما

بابک بیانی
۱۰:۰۰ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما

صدایی قدرتمند که در طول تاریخ سینما منعکس شده و چهره‌ای که هیچوقت فراموش نخواهد شد؛ آل پاچینو یکی از اشخاصی‌ست که افتخار به دست آوردن لقب افسانه را دارد.

آلفردو جیمز پاچینو در منطقه‌ی هارلم شرقی شهر منهتن در تاریخ ۲۵ آوریل ۱۹۴۰ (۶ اردیبهشت ۱۳۱۹) به دنیا آمد. او تک فرزند خانواده‌ی پاچینو بود. رز و سالواتوره تنها دو سال پس از تولد آل، طلاق گرفتند. مراحل بعدی زندگی پاچینو روشنایی چندانی در خود نداشتند. درست مانند فیلم‌ها و سریال‌های مافیایی، دوستان آلفردو او را سانی صدا می‌کردند. “بازیگر/The Actor” لقب آل در دوران دبیرستان بود. این احتمالاً بهترین لقب ممکن برای یکی از بزرگ‌ترین و بااستعدادترین بازیگران تاریخ است. ورزش بیس‌بال علاقه‌ی اول پاچینو بود. آلفردو در سال‌های اول دانشگاه خود نشان داد که در هیچ زمینه‌ای جز انگلیسی، علاقه‌ای به ادامه‌ی تحصیل ندارد. سختی‌های زندگی پاچینو در این دوران افزایش پیدا کردند. مادر او با تصمیم وی برای شروع بازیگری مخالفت کرد و آلفردوی جوان مجبور به ترک خانه‌ی خود شد.

برای تامین هزینه‌های بیشمار تحصیل بازیگری، آل مجبور به پذیرش شغل‌های کوچک بیشمار شد. پیام‌رسان، خدمتکار رستوران، سرایدار و پست‌چی در این لیست قرار دارند. پاچینو از سن ۹ سالگی به مواد مخدر و سیگار معتاد شد. دو تا از بهترین دوست‌های او نیز بخاطر اعتیاد به مواد مخدر در سن ۱۹ و ۳۰ سالگی در گذشتند. به گفته‌ی شخص آلفردو، در این دوران معلم بازیگری وی، چارلی لافتون توانست به بهترین دوست و استاد او تبدیل شود. خوابیدن در خیابان‌ها، تئاترها یا خانه‌ی دوستان به پروسه‌ی زندگی روزمره‌ی او تبدیل شده بودند. در سال ۱۹۶۲، زمانی که پاچینو تنها ۲۲ ساله بود، مادر و پدربزرگ مادری خود را از دست داد. پاچینو این بازه را سخت‌ترین و بدترین سال عمر خود خطاب کرده است. از دست دادن مهم‌ترین و تاثیرگذارترین شخصیت‌های زندگی او در فاصله‌ی زمانی کوتاه، آلفردو را به مرز روانی شدن رساند. لی استرازبرگ کسی بود که متود بازیگری Method Acting را، در همین دوران، به پاچینو آموزش داد.

نجات داده شدن توسط آغوش گرم جهان تئاتر

تصویری از آل پاچینو جوان

در سال ۱۹۶۷ بود که همه چیز برای آلفردو تغییر کرد. او توانست در نمایش تئاتر Awake and Sing! ایفای نقش کند. این نمایش باعث شد که پاچینو قدرت مالی کافی برای نقل مکان به شهر نیویورک را به دست آورد. نمایش The Indian Wants the Bronx اولین جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اصلی را برای قهرمان داستان ما به ارمغان آورد. این نمایش تئاتر زندگی آل را تا ابد تغییر داد. مارتین برگمن پاچینو را مشاهده کرد. شاید برایتان سوال باشد که چرا مشاهده شدن یک فرد توسط یک فرد دیگر مسئله‌ی بزرگی‌ست؟ برگمن مردی‌ست که، در سال‌های پس از نمایش، به مدیر برنامه‌های او تبدیل شد و فیلم‌هایی چون The Godfather, Serpico و Dog Day Afternoon را برای آلفردو به ارمغان آورد. حتی خود پاچینو به این موضوع باور دارد که برگمن مسئولیت رسیدن آل به جایگاه کنونی او را به عهده داشته است. نمایش The Indian Wants the Bronx آلفردو را به سرزمین ریشه‌های خود بازگرداند. بخاطر همین نمایش بود که پاچینو توانست در ایتالیا و برای مخاطبین ایتالیایی ایفای نقش کند.

به گفته‌ی این بازیگر، ایفای نقش در ایتالیا یکی از بهترین تجربه‌های زندگی او بود. آل در سال ۱۹۶۹ برای اولین بار در یک اثر Broadway ایفای نقش کرد. برای کسانی که با کلمه‌ی Broadway آشنایی ندارند؛ به ایفای نقش در یک تئاتر حرفه‌ای با بیش از ۴۰۰ جایگاه نشیمن، Broadway می‌گویند. نمایش Does a Tiger Wear a Necktie؟ این افتخار را برای پاچینو به ارمغان آورد. این نمایش تئاتر فرای تصور، قدرتمند عمل کرد. تمامی منتقدین صنعت تئاتر ایفای نقش آلفردو را تحسین‌برانگیز می‌دانند. پاچینو توانست اولین جایزه‌ی Tony خود را برای ایفای نقش در نمایش مذکور دریافت کند. تئاتر اولین خانه‌ی آلفردوی جوان بود و او افتخارات بیشماری را برای این خانه به ارمغان آورد. در سال ۱۹۷۰ بود که پاچینو موفق به دریافت دومین جایزه‌ی Tony خود شد. البته مهر تایید منتقدین و نظر بینهایت مثبت مخاطبین در لیست افتخارات نمایش The Basic Training of Pavlo Hummel قرار داشتند. در سال ۱۹۸۳، پاچینو با داستین هافمن و پال نیومن افسانه‌ای برای شرکت در خیریه همراه شد.

ورود به جهان سریال و سینما و رسیدن به جایگاه ستاره‌ای درخشان در هالیوود

آلفردو پاچینو در فیلم the godfather

جدا از موفقیت پاچینو در جهان تئاتر، وی نتوانست از لحاظ مالی خود را کاملاً تأمین کند. اولین فیلمی که نام آلفردو را در لیست بازیگران خود داشت، Me, Natalie بود. تنها یک سال پس از آغاز فعالیت سینمایی او، پاچینو با بازی در فیلم The Panic in Needle Park توانست نظر فرانسیس فورد کوپولا را به خود جلب کند. کوپولا تا حدی تحت تاثیر این بازیگر قرار گرفت که او را برای ایفای نقش مایکل کورلئونه در فیلم The Godfather انتخاب کرد. اشخاصی چون جک نیکلسون، رابرت ردفورد، وارن بیتی و رابرت د نیرو در لیست انتظار برای ایفای این نقش قرار داشتند. تمامی سران حاضر در استودیو، از انتخاب کوپولا ناراضی بودند. با این وجود پاچینو توانست در سال دوم فعالیت سینمایی خود، نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شود. همین آغاز آتشین و درخشان بود که نگاهی کوتاه از آینده‌ی این افسانه‌ی سینمایی به سینماگران نشان داد.

با وجود دریافت مهر تایید از داوران مراسم اسکار، پاچینو نشان داد که خودپرستی مورد نیاز برای بازیگری در هالیوود را دارد. او برای دریافت نامزدی جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، مراسم Academy Award را بایکوت کرد. آلفردو باور داشت که بخاطر مدت زمان حضور بیشتر او نسبت به نقش اصلی فیلم (مارلون براندو در نقش دون کورلئونه)، باید نامزد جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد می‌شد. خود براندو نیز مراسم اسکار را بایکوت کرده بود. البته دلیل بایکوت براندو، نژادپرستی داوران این مراسم بود. فیلم Scarecrow، آل را کنار جین هکمن قرار داد و برای او جایزه‌ی Palme d’Or را به ارمغان آورد. در همان سال، پاچینو بالاخره به آرزوی نامزدی جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد خود رسید. Serpico فیلمی بود که این رویای آلفردوی جوان را به حقیقت تبدیل کرد. اثر مذکور داستان حقیقی فرانک سرپیکو را بیان می‌کند. موفقیت‌های پاچینو در سال ۱۹۷۴ ادامه پیدا کردند و فیلم The Godfather Part 2 منتشر شد.

آلفردو، به گفته‌ی بسیاری از منتقدین، توانست به بهترین شکل سنگدل شدن یک فرد مهربان را به تصویر بکشد. همین فیلم بود که سومین نامزدی جایزه‌ی اسکار را برای او به همراه داشت.  فیلم بعدی پاچینو موفقیت بیشتری را با خود به ارمغان آورد. Dog Day Afternoon یک شاهکار سینمایی‌ست که داستان حقیقی جان ویتوویچ را بیان می‌کند. مسئولیت کارگردانی این اثر و موفقیت آلفردو به عهده‌‌ی سیدنی لومت بود؛ همان کسی که چند سال قبل Serpico را کارگردانی کرده بود. عنوان Bobby Deerfield تنها لیست موفقیت‌های بیشمار پاچینو را توسعه داد. این فیلم یک نامزدی جایزه‌ی Golden Globe را برای او به ارمغان آورد. منتقدین عمق بازیگری و مهارت بی‌اندازه‌ی آل را در فیلم …And Justice for All مشاهده کردند. آلفرد باری دیگر توانست نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شود. البته در نهایت، داستین هافمن، با بازی در Kramer vs. Kramer، برنده‌ی این جایزه شد. نکته‌ی جالب اینجاست که آل ایفای نقش در Kramer vs. Kramer را رد کرده بود.

اگر به قدرت و استعداد خالص پاچینو شک دارید، این موضوع را در نظر داشته باشید که او در بازه‌ی زمانی ۱۰ سال (دهه‌ی ۱۹۷۰) پنج بار نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد. این موضوع که آلفردو جیمز پاچینو در ۱۰ سال اول فعالیت خود به این جایگاه دست پیدا کرد، باورنکردنی است. از دوران‌های تاریک، زندگی کردن در خیابان‌ها، اعتیاد به مواد مخدر و سختی‌های بیشمار دیگر، آل همچون یک ققنوس از میان خاکستر برخاست و روشن‌تر از هر ستاره‌ی دیگری در دوران خود درخشید. تنها کلمه‌ای که می‌توان از آن برای توصیف دهه‌ی اول فعالیت پاچینو استفاده کرد “خارق‌العاده” است. با این وجود، اگر سایر مطالب بیوگرافی من را مطالعه کرده باشید، می‌دانید که هیچ بازیگری نمی‌تواند تا ده سال موفقیت را بدون تجربه‌ی شکستی عظیم پشت سر بگذارد. سال‌های اولیه‌ی دهه‌ی هشتاد برای این افسانه‌ی بی‌رقیب، عناوین افتضاحی را در کارنامه‌ی بی‌نقص او قرار داد. حتی آلفردو پاچینوی کبیر نیز از طوفان شکست‌های غیرمنتظره و آثار افتضاح در امان نیست.

اولین طعم شکست آل پاچینو و سقوط آزاد در جهان سینما

آل پاچینو در فیلم dick tracy

همانطور که اشاره کردم سال‌های اول دهه‌ی ۱۹۸۰ برای آل افتخارات چندانی به همراه نداشت. فیلم Cruising توسط منتقدین متلاشی شده بود. این فیلم به خودی خود توانست باعث شکل گرفتن اعتراضات گسترده در نیویورک شود. عنوان بعدی او، Author! Author!، نیز یک شکست تجاری و انتقادی بود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که بسیاری از منتقدین ایفای نقش آلفردو را یکی از نقاط ضعف این فیلم می‌دانند. یکی از آثاری که در لحظه‌ی انتشار شکست خورد ولی با گذر زمان و آشنایی مردم با آن به موفقیت بسیار بزرگی دست یافت، Scarface بود. این فیلم بخاطر ایفای نقش اغراق‌آمیز پاچینو و غیررئالیستیک بودن داستان آن مورد نقد قرار گرفت. جالب است که با گذر زمان و آشنایی مردم با این فیلم اغراق‌آمیز و شخصیت‌های عجیب آن، Scarface توانست به محبوبیت بسیار زیادی دست پیدا کند. پاچینو توانست برای ایفای نقش تونی مونتانا نامزد دریافت جایزه‌ی Golden Globe شود. Scarface نیز توانست با بودجه‌ی ۳۷ میلیون دلاری خود به فروش ۶۶ میلیون دلاری دست پیدا کند. من نه با منتقدینی که آن را یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ می‌دانند موافق هستم، نه با سینماگرانی که آن را یک فاجعه‌ی افتضاح سینمایی می‌دانند. اگر می‌خواهید فرای تصور سرگرم شوید و از یک فیلم لذت ببرید، Scarface را تماشا کنید.

در سال ۱۹۸۵، آلفردو به آغوش گرم جهان تئاتر بازگشت. نمایش The Local Stigmatic مسئولیت به تصویر کشیدن این بازگشت را به عهده داشت. با گذر زمان و در سال ۲۰۰۷، این نمایش به شکل یک فیلم سینمایی منتشر شد. البته انتشار عنوان مذکور نتوانست به موفقیت تجاری یا انتقادی دست پیدا کند. اثر Revolution یک فاجعه‌ی به تمام معنای دیگر بود که نتوانست نظر مثبت مخاطبین یا منتقدین را به خود جلب کند. البته پاچینو باور داشت که پروسه‌ی تولید بیش از حد سریع آن، علت شکست Revolution بود. شکست عنوان مذکور تا حدی بود که آل ۴ سال از بازیگری در سینما فاصله گرفت. در این دوران بود که پاچینو باری دیگر به صحنه‌های تئاتر بازگشت. بسیاری از منتقدین باور داشتند که دلیل بازگشت آلفردو به نمایش‌های تئاتر، شکست آثار سینمایی اوست. قهرمان داستان ما نیز به این شیوه پاسخ داد که:

من به خاطر دارم که در سال ۱۹۷۴ یا ۱۹۷۵ در نمایش The Resistable Rise of Arturo Ui ایفای نقش کردم. منتقدین و سینماگران فکر می‌کردند دلیل این موضوع، ضعف کارنامه‌ی کاری سینمایی من بود. خیلی دردناک است که این اشخاص تئاتر را نسخه‌ای ضعیف‌تر و بی‌ارزش‌تر از سینما می‌دانند.

اولین اثر سینمایی پاچینو پس از بازگشت وی به سینما، Sea of Love نام داشت. این عنوان نتوانست به جایگاه باورنکردنی و خارق‌العاده‌ی آثار دیگر او دست یابد. با این وجود منتقدین فیلم مذکور را بازگشتی مناسب اما خالی از درخشش برای یکی از بهترین بازیگران چند سال اخیر خطاب کردند. Dick Tracy اثر بعدی بود که جایگاهی مناسب برای فعالیت پاچینو فراهم کرد. اگر به داوری افتضاح اسکار شک دارید، همیشه به خاطر داشته باشید که آل برای ایفای نقش کاراکتر بیگ بوی کاپریس در فیلم Dick Tracy سال ۱۹۹۰ نامزد جایزه‌ی اسکار شد. فقط کافی‌ست این فیلم را تماشا کنید تا کیفیت و بودجه‌ی پایین آن را به بهترین شکل ممکن مشاهده نمایید. البته عنوان مذکور توانست در زمینه‌ی فروش به موفقیت نسبتاً بالایی دست پیدا کند. این اثر در سال ۱۹۹۰ با بودجه‌ی ۴۶ میلیون دلار، ۱۶۲ میلیون دلار فروش داشت.

پس از Dick Tracy نوبت به انتشار قسمت سوم سری The Godfather رسید. این فیلم متاسفانه تبدیل به مثالی برای شکست در ساخت سه‌گانه‌ی بی‌نقص شد. دلیل این شکست بازنویسی‌های ببیشمار برای فیلم‌نامه و کناره‌گیری بسیاری از بازیگران این عنوان بود. میشل فایفر که پیش از این در سال ۱۹۸۳ و در فیلم Scarface با پاچینو هم‌بازی شده بود، در سال ۱۹۹۳، با بازی در فیلم Frankie and Johnny باری دیگر با پاچینو همکاری کرد. این اثر اقتباسی بود از یک نمایش تئاتر به نام Frankie and Johnny in the Clair de Lune. با وجود نقدهای متوسط از این فیلم، آلفردو بعدها به لذت بردن از ایفای نقش در اثر مذکور اشاره کرد. عنوان بعدی که نام آل در لیست بازیگران آن قرار گرفت از نظر اکثر منتقدین و سینماگران، بهترین فیلم کارنامه‌ی کاری او بود. Scent of a Woman نام این عنوان است. پاچینو توانست بالاخره اولین و تنها جایزه‌ی اسکار بهترین نقش اصلی مرد خود را دریافت کند. در همان سال بود که آل توانست برای فیلم Glengarry Glen Ross نیز جهت دریافت جایزه‌ی بهترین نقش مکمل مرد نامزد شود. جالب‌تر این است که پاچینو اولین مردی بود که در یک سال در دو زمینه‌ی مختلف برای دو فیلم متفاوت نامزد شد.

عنوان Carlito’s Way سال ۱۹۹۳ نقدهای مختلفی دریافت کرد. البته بسیاری از منتقدینی که نقدهایی منفی از این اثر منتشر کردند، حرف‌های خود را پس گرفته‌اند. با گذر زمان، این عنوان به یکی از محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آثار کارنامه‌ی کاری پاچینو تبدیل شده است. بدون شک تمامی کسانی که نام د نیرو و آلفردو پاچینو را می‌شناسند، اسم عنوان Heat با کارگردانی مایکل من را شنیده‌اند. در همین فیلم بود که د نیرو و پاچینو برای اولین بار مقابل هم ایفای نقش کردند. شاید فکر کرده باشید که The Godfather Part II عنوانی بود که این دو افسانه را برای بار اول مقابل یکدیگر قرار داد. اما آلفردو و رابرت هرگز در یک صحنه‌ی مشترک کنار هم نبودند. اگر به کارنامه‌ی کاری پاچینو تا اینجای داستان دقت کرده باشید، می‌دانید که قدم بعدی پس از یک بازه‌ی موفق و قدرتمند، بازگشت به جهان تئاتر است. نمایش Looking for Richard افتخار حضور مجدد او را به دست آورد. البته نمایش مذکور اسامی بزرگ بسیاری چون الک بالدوین، کوین اسپیسی و وینونا رایدر را نیز در لیست بازیگران خود داشت.

دردناک‌ترین جنبه‌ی مشاهده‌ی این اسامی، مشخص شدن حقیقت تاریک و تلخ مربوط به آنهاست. تنها می‌‎توانیم امیدوار باشیم که نام پاچینو در هیچ یک از “لیست‌”هایی که بعدها منتشر خواهند شد، مشاهده نشود.

موفقیت‌های بیشتر، افتخارات بیشمار و حضور در جهان گیم

آلفردو پاچینو و رابین ویلیامز در فیلم insomnia

فیلم The Devil’s Advocate سال ۱۹۹۷ با بازی پاچینو و کیانو ریوز دوست‌داشتنی، داستان بسیار خاصی دارد که هر کسی نمی‌تواند از آن لذت ببرد. راجر ایبرت کبیر ایفای نقش شیطانی پاچینو در این اثر را تحسین کرده بود. یکی از عناوینی که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد و موجی از طرفدارها را جذب خود کرد، فیلم Donnie Brasco است. آلفردو پاچینو با آثار The Insider و Any Given Sunday به دهه‌ی ۱۹۹۰ پایان داد. هزاره‌ی ۲۰۰۰ برای آل خارق‌العاده آغاز شد. در سال ۲۰۰۱، این بازیگر استثنایی جایزه‌ی یک عمر فعالیت هنری Cecil B. DeMille را دریافت کرد. سال ۲۰۰۶ بود که پاچینو شانس حضور در جهان خارق‌العاده‌ی گیمینگ با عنوان The Godfather را رد کرد. به همین دلیل بود که شرکت Electronic Arts نتوانست از ظاهر آل در بازی خود استفاده کند. با این وجود، شخصیت مایکل کورلئونه با ظاهری متفاوت در این عنوان حاضر شد. عجیب‌ترین نکته اینجاست که پاچینو در اقتباس گیمینگ Scarface به نام Scarface: The World is Yours حضور پیدا کرد.

عنوان سینمایی که در سال ۲۰۰۲ آل پاچینو و رابین ویلیامز افسانه‌ای را کنار هم قرار داد، Insomnia بود. این اثر به گفته‌ی کارگردان آن، کریستوفر نولان، عنوان محبوبی‌ست که وی کارگردانی کرده است. بسیاری از طرفداران نولان، پاچینو و ویلیامز این عنوان را آندرریتد خطاب می‌کنند. بسیاری از منتقدین و سینماگران نیز ایفای نقش بازیگران نقش اصلی و مکمل را بهترین جنبه‌ی Insomnia می‌دانند. هر بازیگر کبیری نقاط اوج و شکست‌های خاص خود را دارد. فیلم S1m0ne بدون شک در لیست عناوین افتضاح پاچینو قرار می‌گیرد. پس از شکست فیلم‌های People I Know, Gigli و The Recruit نوبت به آن رسیده بود که پاچینو باری دیگر مهارت بازیگری خود را به نمایش بگذارد. قهرمان داستان ما برای ایفای نقش در مینی سریال Angels in America برنده‌ی جایزه‌ی Golden Globe برای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد. در سال ۲۰۰۴ بود که مایکل ردفورد تصمیم به ساخت اقتباسی از داستان The Merchant of Venice گرفت. نسخه‌ی سینمایی این داستان، پاچینو را در قامت شایلاک قرار داد.

اگر می‌خواهید مفهوم کلمه‌ی افتضاح را در حالی که دو بازیگر خارق‌العاده را تماشا می‌کنید تجربه کنید، فیلم Two for the Money برای این تجربه ایده‌آل است. حتی حضور متیو مک‌کانهی در کنار پاچینو نیز نتوانست این فیلم را نجات دهد. در سال ۲۰۰۶، آلفردو دومین جایزه‌ی یک عمر فعالیت هنری خود را در مراسم AFI Life Achievement Award به دست آورد. آل در فیلم Ocean’s Thirteen نقش شخصیت منفی اصلی داستان را ایفا کرد. عنوان مذکور نام پاچینو را کنار اسامی بزرگی چون جورج کلونی، برد پیت، مت دمون و اندی گارسیا قرار داد. اگر به دنبال اثری سرگرم‌کننده و ساده هستید، Ocean’s Thirteen گزینه‌ی ایده‌آلی برای شما خواهد بود. ۸۸ Minutes یکی از بدترین عناوینی بود که نام پاچینو را در خود داشت. در نظر داشته باشید که این فیلم نمره‌ی ۵ از ۱۰۰ را در سایت Rotten Tomatoes و ۱۷ از ۱۰۰ را در سایت Metacritic دریافت کرده است.

رابرت د نیرو و آلفردو پاچینو در فیلم Righteous Kill بالاخره باری دیگر با یکدیگر هم‌بازی شدند. با وجود ایفای نقش این افسانه‌های بازیگری سینما، عنوان مذکور افتضاح عمل کرد. این اثر نتوانست در هیچ زمینه‌ای موفقیت را تجربه کند. در نظر داشته باشید که ایفای نقش پاچینو یکی از نقاط ضعف Righteous Kill بود و افتخار نامزدی یک جایزه‌ی Razzie برای بدترین بازیگر نقش اصلی را به همراه داشت. برای کسانی که نمی‌دانند، Razzie جایزه‌ای‌ست که به بدترین‌های سینما می‌دهند.

بزرگ‌ترین شکست کارنامه‌ی کاری آل پاچینو، فعالیت‌های کمتر و مرواریدهایی میان خاک

آل پاچینو در سریال hunters

سال ۲۰۱۰، آلفردو بزرگ‌ترین تصمیم غلط کارنامه‌ی کاری خود را گرفت. ایفای نقش در فاجعه‌ی تکرارناپذیر و بی‌رقیب Jack and Jill بدترین اتفاقی بود که برای پاچینو افتاد. برای کسانی که از شکنجه و خاموش کردن مغزهای خود لذت می‌برند، تماشای این فیلم را پیشنهاد می‌کنم. ایفای نقش در این فیلم، افتخار برنده شدن جایزه‌ی بدترین نقش مکمل مرد Golden Raspberry را برای او به ارمغان آورد. در مورد دلیل ایفای نقش در Jack and Jill، پاچینو اینگونه گفت که:

این فیلم در نقطه‌ای از زندگی من آمد که به آن نیاز داشتم. شرایط به شدت دشوار بودند. من پی برده بودم که هیچ پولی برایم باقی نمانده است. حسابدار من دستگیر و زندانی شده بود و من نیاز به شغلی سریع و ساده داشتم تا پول به دست آورم. به همین دلیل بود که فیلم Jack and Jill را پذیرفتم.

در سال ۲۰۱۲، باراک اوباما مدال National Medal of Arts را به پاچینو تقدیم کرد. آلفردو در سال ۲۰۱۳ برای شبکه‌ی HBO و در فیلم Phil Spector مسئولیت ایفای نقش شخصیت اصلی را به عهده گرفت. Danny Collins اثر بعدی پاچینو بود. این فیلم نتوانست به موفقیت آثار قبلی این مرد افسانه‌ای نزدیک شود. با این وجود، همین اثر بود که یک نامزدی جایزه‌ی Golden Globe برای قهرمان اصلی داستان ما به ارمغان آورد. فیلم Paterno پاچینوی بزرگ را در قامت جو پوزنانسکی قرار داد. سایت Deadline در سال ۲۰۱۲ خبر حضور آلفردو در عنوان مذکور را منتشر کرد. Paterno در تاریخ ۷ ماه آوریل سال ۲۰۱۸ (۱۸ ماه فروردین سال ۱۳۹۷) عرضه شد. کوئنتین تارانتینو در سال ۲۰۱۹ تصمیم گرفت تمامی اسامی عظیم هالیوودی که می‌تواند را در یک فیلم به نام Once Upon a Time in Hollywood گرد هم آورد. منتقدین و مخاطبین در مورد کیفیت این اثر مطمئن نیستند. بسیاری از آنها باور دارند که اثر مذکور بهترین فیلم تارانتینو است و بسیاری دیگر آن را بدترین عنوان او خطاب می‌کنند.

The Irishman فیلم بعدی پاچینو بود و او را باری دیگر در کنار رابرت د نیرو قرار داد.  منتقدین و سینماگران عنوان مذکور را یک شاهکار سینمایی خطاب کردند. آلفردو نیز باری دیگر برای ایفای نقش خود نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین نقش مکمل مرد شد. مطمئن هستم که اکثر شما The Irishman را به خاطر درگیری‌های پس از انتشار آن و حرف‌های اسکورسیزی راجع به مارول می‌شناسید. پاچینو در سال ۲۰۲۰ در سریال خارق‌العاده‌ی Hunters ایفای نقش کرد. این سریال داستانی هیجان‌انگیز و متفاوت را برای مخاطبین به نمایش می‌گذارد. Hunters اولین حضور پاچینو در یک سریال تلویزیونی پس از Angels in America بود. این بازیگر فوق‌العاده با ایفای نقش خود در Hunters اثبات کرد که حتی در سن ۸۰ سالگی نیز به خوبی جوانی خود می‌تواند بازیگری کند. بیشتر از این نمی‌توانم بدون اسپویل کردن داستان این سریال به شخصیت آل بپردازم.

این آل بود که مسئولیت ایفای نقش شخصیت آلدو گوچی در فیلم House of Gucci ریدلی اسکات بزرگ را به عهده داشت. متاسفانه، به گفته‌ی منتقدین و سینماگران، بازی آلفردو پاچینو یکی از تنها جوانب مثبت عنوان مذکور است. جانی دپ در سال ۲۰۲۴ افتخار کارگردانی پاچینو را به دست آورد. فیلم مذکور هنوز به صورت گسترده اکران نشده است. پاچینو کارنامه‌ی کاری نسبتاً متعادلی را ساخته و نام خود را در تاریخ سینما حکاکی کرده است. امیدواریم در بازه‌ی زمانی کوتاه، خبری هیجان‌انگیزتر از پدر شدن مجدد پاچینو در سن ۸۴ سالگی منتشر شود. اگر به مطالعه‌ی بیوگرافی‌های بیشتر علاقه دارید، روی این لینک کلیک کنید.

منبع: گیمفا

Fidoinner isshinامیرحسین نصرتیollieunknownبهنام

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا
بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

بیوگرافی آل پاچینو | از بی‌خانمان تا افسانه‌ی سینما - گیمفا