نقد فیلم ساعت ۶ صبح | مدیری ضعیفتر از همیشه
فیلم ساعت ۶ صبح جدیدترین ساخته مهران مدیری است که در ژانر درام اجتماعی هماکنون در حال اکران بر روی پرده سینماها میباشد.
مهران مدیری سریال ساز مهمی که راه ساختن فیلم سینمایی خوب را بلد نیست. این جملهای است که عده زیادی به آن اعتقاد دارند و مهران مدیری را با آثار سینمایی که تا به امروز ساخته است، یک فیلمساز مهم در ساخت آثار سینمایی نمیدانند. البته که چه طرفدار او باشید و چه نه مهران مدیری جدای از بحث خوب و بودن از سریال سازان مهم ایران است. او قطعا شخصی جریان ساز در پلتفرم تلویزیون و ساخت سریال است که کارنامهای قابل بحث دارد.
در زمینه فیلم سینمایی اما به اندازه سریالهایش مهم و سر زبانها نبوده است. او پس از ساخت فیلم ساعت ۵ عصر، حال فیلمی با نام ساعت ۶ صبح ساخته است که البته هیچ ربطی به اثر قبلی او از نظر قصه ندارد. ساعت ۶ صبح باز هم موفق به نقض تمام این ادعاها درباره مهران مدیری نمیشود و همچنان با یک مهران مدیری ضعیف در فیلمسازی روبرو هستیم. ساعت ۶ صبح قصهای درباره دختری به نام سارا (با بازی سمیرا حسن پور) را روایت میکند که قصد مهاجرت داشته و بنا است تا برای تحصیل در دکتری فلسفه به کانادا برود و همچنین علاقه دارد تا پس از تحصیل دوباره به این بازگردد.
در ابتدا باید گفت دغدغه فیلم مشخص نیست. مهاجرت کاراکتر سارا ابدا در فیلم برای مخاطب تبدیل به دغدغه نمیشود، چرا که در ادامه قرار است تا بر اثر اتفاقاتی مهاجرت او به خطر بیفتد اما ابدا این مهاجرت تبدیل به دغدغه مخاطب نشده است که در ادامه برای او اهمیتی داشته باشد. فیلم ساعت ۶ صبح با این فیلمنامه نهایتا میتوانست یک فیلم کوتاه ۱۰ الی ۱۵ دقیقهای باشد و چه بسا اگر در قالب یک فیلم کوتاه ساخته میشد موفقتر و تأثیرگذارتر بود. اما همان فیلمنامه مناسب یک فیلم کوتاه حال تبدیل به یک اثر سینمایی بلند شده است در حالی که ابدا آماده چنین چیزی نیست و یک اثر بی هیجان و خسته کننده با ریتمی کند را تشکیل داده است.
سارا پیش از مهاجرت دعوت به یک مهمانی دوستانه برای خداحافظی میشود. این مهمانی تقریبا نزدیک به ۵۰ دقیقه از فیلم را تشکیل میدهد و به شدت کلافهکننده و عذابآور است. در این مهمانی طولانی که تحمل آن سخت است، عملا هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. نه کنش خاصی از کاراکتر اصلی (سارا) میبینیم و نه ارتباط او با اطرافیانش کمکی به شخصیتپردازی او میکند. تمام این مهمانی فقط یک لحظه مهم دارد که اتفاقی باعث به خطر افتادن مهاجرت سارا میشود. بنابراین اگر مدت زمان این مهمانی به جای ۵۰ دقیقه فقط ۲ دقیقه بود و آن اتفاق خاص در آن رخ میداد نیز تفاوتی نه در درام و نه در شخصیتپردازی رخ نمیداد.
فضای این مهمانی از نظر کارگردانی نیز شرایط خوبی ندارد. میزانسنها و دکوپاژها عموما حالت فیلم عروسی دارند. به این معنا که یک دوربین در جایی کاشته شده و بازیگران جوری مقابل آن چیده شدهاند که همگی در کادر جمع شده و در حال نگاه به سمت دیگری و دست زدن هستند، دقیقا چیزی که در فیلم عروسی میتوان یافت و کارگردانی این مهمانی ۵۰ دقیقهای در حد آثار تلویزیونی است و ابدا سینمایی نیست.
از طرفی در این مهمانی تا چشم کار میکند آدم است. افرادی که هیچ ارتباطی نه از نظر سنی و نه از نظر نوع تفکر و یا هر نظر دیگری به یکدیگر ندارند و ابدا برای مخاطب ارتباط و دوستی این افراد شکل نگرفته و باورپذیر نمیشود و اینگونه حس میشود که عدهای کاملا غریبه را از خیابان جمع کرده و به زور مجبور کردهاند ادای دوست بودن درآورند. کاراکتر اصلی ما ۵۰ دقیقه در این مهمانی است بدون آنکه از ارتباط او با دیگران استفادهای شود و یا فضایی شامل دلتنگی و چیزی شبیه به آن شکل بگیرد. کاراکتر اصلی نیز هیچگونه شخصیتپردازی ندارد. او تمام مدت فیلم تنها یک بلیط در دست گرفته و گریه میکند و در بدون بعد و سطحیترین حالت ممکن است. کاش بجای اتلاف وقت فیلم و مخاطب برای ۵۰ دقیقه در آن مهمانی شلخته، فیلم تمرکز خود را بر روی ارتباط سارا با خانوادهاش و دوری از شرایط خانه میگذاشت تا کمی نیز عمق شخصیتی پیدا کرده و بتوان با او همذاتپنداری کرد. اما خانواده تنها ۵ دقیقه اول فیلم را تشکیل داده و پس از آن ما فقط مشغول اضافات هستیم.
عدم وجود شخصیتپردازی باعث تعدد لحظات شعاری در فیلم نیز شده است. از همه این موارد بدتر آنکه چیزی نزدیک به سه قطعه موسیقی کامل در مهمانی خداحافظی سارا اجرا میشود که این مورد دیگر اوج عجایب است. به چه دلیل مخاطب باید در سالن سینما نشسته و سه قطعه کامل موسیقی مورد علاقه فیلمساز را بشنود؟ لحظات زیادی از فیلم ساعت ۶ صبح شبیه به موزیک ویدیو است. این میزان اتلاف وقت باعث شده تا عملا مسئله اصلی فیلم بسیار دیر آغاز شود. در واقع چیزی حدود ۵۰ دقیقه (نیمی) از فیلم گذشته است و مخاطب هنوز نمیداند که قرار است منتظر چه چیزی باشد و این تاخیر بسیار زیاد در شروع جریان اصلی بسیار مخاطب را کلافه میکند. پس از مهمانی نیز فیلم در یک موقعیت ثابت به تکرار افتاده و با همین حالت سرسام آور تا انتها و پایان بندی کاملا رفع مسئولیتی و ضعیف خو ادامه دارد. در ادامه با اسپویل کردن قصه کمی با جزئیات بیشتر به این فیلم خواهیم پرداخت.
هشدار اسپویل
ساعت ۶ صبح پر از ایرادات ریز و درشت و لحظات عجیب در فیلمنامه است. به عنوان مثال در همان ابتدای فیلم که سارا به مهمانی دعوت میشود، شخصی با نام نیما با او تماس میگیرد. نیما ظاهرا شخصی است که قبلا با سارا رابطه عاطفی داشته است. نیما پشت تلفن به سارا میگوید که او نیز در همان پرواز است و هر دو با یک پرواز به کانادا میروند و این فرصتی است تا نگاهی دوباره به رابطه تمام شده خود داشته باشند. نکته جالب اینجاست که این مکالمه و اطلاعات و کاراکتر نیما، تا پایان فیلم به معنای واقعی کلمه هیچ کاربردی در فیلم ندارند. حتی هنگامی که سارا از پرواز خود جا مانده نیما با او هیچ تماسی نگرفته و جویای وضعیت او نمیشود و واقعا مشخص نیست دلیل وجود چنین دیتایی در این فیلم چیست.
ورود پلیس به مهمانی و بازداشت مهمانان اتفاقی است که قرار است تا پرواز و مهاجرت سارا را به خطر بیندازد. چرا که او در صورت بازداشت به پرواز ساعت ۶ صبح خود نمیرسد. اما ورود پلیس تماما غافلگیری بوده در حالی که میتوانست با حالت تعلیق همراه شده و عملکردی بسیار بهتر داشته باشد. به عنوان مثال هنگامی که سارا در آن مهمانی بود، فیلم میتوانست لحظه گزارش مردمی آلودگی صوتی این مهمانی به پلیس را برای ما به تصویر بکشد و یا لحظاتی که پلیس آماده اعزام به این مهمانی است. در آن صورت مهمانی خسته کننده و کش آمده فیلم، تبدیل پر از هیجان، تعلیق و حرص و جوش برای بیننده میشد. اما با اشتباه در نگارش فیلمنامه فرصت چنین تجربهای از بین رفته تا شاهد یک مهمانی منفعل و بیفایده باشیم.
فیلم اما خود نمونه درستی از تعلیق دارد، جایی که پلیس پس از پلمپ درب واحد آن را قفل کرده و حال سارا که تمام مدت مخفی شده بود پس از ترک پلیس و بازداشت تمام مهمانان به دلیل قفل بودن در نمیتواند از خانه خارج شود و مخاطب از این خطر آگاه است. از این لحظه (یعنی گیر افتادن سارا پشت قفل درب خانه) فیلم وارد یک موقعیت تکراری شده و تا پایان در یک واحد آپارتمانی تنها شاهد التماس و گریه سارا به پلیس برای اجازه خروج در جهت رسیدن به پرواز هستیم که به دلیل عدم توانایی فیلم در ساخت دغدغه برای مخاطب، این موقعیت برای ما اهمیت چندانی ندارد.
عدم وجود شخصیتپردازی به کاراکتر سیاوش (برادر سارا) نیز میرسد. او هیچگونه طراحی شخصیتی نداشته و مشخص نیست چرا به یک باره باید بر روی پلیس اسلحه بکشد. عدم وجود شخصیتپردازی باعث شده تا حرکات او اگزجره و شعاری باشد و وجود دیالوگهایی مثل: “ما از این بدبختتر نمیشیم” میزان این شعاری بودن را بیشتر میکند. ما هیچ شناختی از کاراکتر نداریم جز آنکه در خانوادهای با وضع مالی ظاهرا قابل قبول با پدر و مادری استاد دانشگاه زندگی میکند و خواهر او در حال مهاجرت تحصیلی در مقطع دکتری رشته فلسفه بوده و قصد دارد تا پس از تحصیل به ایران بازگردد. چرا او از این بدبختتر نمیشود؟ آیا او بدبخت است؟ نمیدانیم.
در پایان باید گفت که فیلم ساعت ۶ صبح ساخته اخیر مهران مدیری اثری ضعیف، کند و خستهکننده بوده که توان ساخت یک مسئله و سپس پرداخت به آن را ندارد. دو سوم فیلم به راحتی قابل حذف است بدون آنکه ضربهای به درام و یا پرداخت شخصیتها وارد شود و در نهایت شخص مهران مدیری حضوری حدود ۱۵ دقیقهای در پایان فیلم در نقش قهرمانی که اوضاع را کنترل میکند، دارد که بیشتر جنبه تبلیغاتی جهت موفقیت بیشتر در گیشه دارد. ساعت ۶ صبح اثری ناتوان، غیر دراماتیک و همراه با یک پایان بندی سرهمبندی شده و آبکی است.
امتیاز نویسنده به فیلم: ۳ از ۱۰
پر بحثترینها
- تریلر معرفی بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، روی کانال پلی استیشن بیش از ۲۳ هزار دیسلایک دریافت کرده است
- اولین اطلاعات از بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic: The Heretic Prophet، منتشر شد
- Astro Bot بهترین بازی سال شد؛ فهرست کامل برندگان The Game Awards 2024
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- ناتی داگ از بازی جدید خود به نام Intergalactic: The Heretic Prophet رونمایی کرد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- نکات مخفی تریلر بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، که شاید متوجه آنها نشده باشید
نظرات
مهران مدیری هم مهران مدیری های قدیم
شاهکاری مثل قهوه تلخ و شب های برره هیچ سریالی مثل این دو تا نبود
ویلای من, در حاشیه, مرد هزار چهره
اینام خوب بودن.
هنوز اون کراس اوور مرد هزار چهره و شب های برره مو به تنم سیخ میکنه 😱
مهران مدیری قهوه تلخ و برره… من خیلی دوست داشتم دوباره یه سریال مثل در حاشیه بسازه اما فعلا چسبیده به آثار سینمایی.
مدیری هیچوقت تو سینما موفقیت بزرگی نداشته تخصص اون تلوزیون هست.
توکیو بدون توقف
کلن مدیری از ۹۳ به بعد افسرد فیلم سریال میساز
یکی از عجیب ترین تصمیم ها، ساخت یک فیلم جدی برای شخصی که تمام کارنامه کاریش کمدی بوده! ایشون یکی از مهم ترین و بهترین کارگردانان ایران هستند و امیدوارم کلا دیگه به سینمایی کاری نداشته باشند! البته که متاسفانه بعد از ساخت شاهکار در حاشیه ۱، دائما در سرازیری بودن و کار رسید به دراکولا که اگر به کسی نگی که این کار ساخته آقای مدیریه شاید هیچ وقت به این موضوع شک هم نکنن!
بنظرم بیشتر بر میگرد به انتخاب بازیگر درستی ندار میخاست سریال شب های بربره ۲ بساز ول کرد همه بازیگرای قدیمیش ازش گله دارن سعید پیردوست سر یه مصاحبه گفت قهوه تلخ ضعیف ۱۳ سال ولش کرد یه ادم به شدت عقدی فقط پول واسش مهم
برخلاف کارنامه ای که مدیری داره ، خودش میونه ی زیادی با طنز نداره (درحالی که طنز روخوب میشناسه ) تو یکی از مصاحبه هایش گفته بود که فرصتی براش پیش بیاد دوس داره فیلم جدی بازی کنه و بسازه
برا همین بعد از جدایی برادران قاسمخانی و بخصوص بعد از درحاشیه مسیرش کلا عوض شد (بماند که سفارشی ساز هم شد)
مهران مدیری و گروه نویسندگی (برادران قاسمخانی ، امیر برادران ، مرحوم خشایار الوند ، حمید برزگر و تا حدی هم مهدی ژوله) تیم برنده یی بودن که از هم پاشیده شدن
هنوز هم اگر یه نویسنده ی خوب به پستش بخوره میتونه طنز درست حسابی بسازه
تونستی مصاحبه ی پیمان قاسمخانی و آقای جیرانی رو ببین یه بخشیش در مورد کارهای مدیری و روزگار طلایی طنز صدا و سیماس
بله خبر داشتم در مورد اون موضوع علاقه اش به جدی ولی خب متاسفانه تا الان نشون داده این کاره نیست.
ممنون بابت پیشنهادت حتما تماشا میکنم.
نظر نویسنده مهم نیست من امتیاز ۸ در نظر میگیرم و سریال خیلی هم خوب بود 🙂
این که سریال نیست (سینماییه)
هنوز ندیدمش 🤦🏻♂️
فیلمو ندیدی اونوقت نمره نویسنده رو فاقد اهمیت میدونی و خودت به فیلمی که تا به حال ندیدی امتیاز ۸ از ۱۰ میدی؟ جالبه
فقط بخاطر اینه که مهران مدیری توش هست امتیاز ۸ در نظر گرفتم مهران مدیری بهترین بازیگر ایرانه مخصوصاً تو سریال شب های برره
شاید یه تعداد 🐄🐑 اینجا بدخواهش باشن ولی من خیلی به این مرد احترام میزارم در گذشته که خیلی ها پیگیر سریالاش بودن حالا بد شده ؟
حضور مهران مدیری در این فیلم به ۱۰ دقیقه هم نمی رسه یه فیلم وقتی بی محتوا و آبکی باشه یعنی زباله حالا بازیگرش، کارگردانش هرکی میخواد باشه نمیشه گفت چون مهران مدیری توشه پس خوبه و ندیده نمرش پیش من بیسته مهران مدیری در ساخت سریال عالیه اما فیلم سینماییاش افتضاحه از بنده خدا نساز پسر جون و ادای آدمای متعصب رو در نیار مطمئن باش که مدیریو رو در رو ببینی حتی جواب سلامت رو هم نمیده حالا برو پی کارت🐄🌿
WTF
طرفدار افراطی!
🟢 چه عالی که بخش امتیاز دهی نویسنده اضافه شد بالاخره 👌🏻
مهران مدیری بزرگ ترین ایرادش تایمینگه چون یه عمر سریال ساخته الان نمیتونه تو یکی ساعت و نیم به نتیجه برسه نمیدونه چجوری باید این تایم رو به نحو احسنت پرکنه صرف اینکه همه میدونم مدیوم تلویزیون که مدیری از اونجا شکل گرفت با مدیوم سینما خیلی فرق داره به صرف مدیری بودن نمیتونی فیلم خوب بسازی
حالا چه گیری داره به ساعت
ساعت ۵ عصر،ساعت ۶ صبح
لابد فیلم بعدیش ساعت ۱۲ نصفه شبه
با این حرفت یاد سگانه اسپایدرمن تام هالند افتادم
بزرگ ترین اشتباه مدیری این بود که فیلم کوتاه نکردش
اون بخش مربوط به خبر هواپیمای اوکراینی رو هم که حذف کردن دیگه رسما هیچی از فیلم نموند
همه فیلم همون بود
استاد سریالایی ساخته که یک ساعت از دیدنشون بگذره بیات میشن
همون سریال طنز رو بلده. کارگردان سینما ازش در نمیاد. صداشم که واقعا آزار دهنده س. کاش تو همون چیزی که واقعا خوبه فقط فعالیت کنه
روزی که تیتراژ آخر فیلم ۵ عصر بالا رفت و من مثل احمقها به خودم فحش میدادم که چرا صرفا بخاطر اسم مهران مدیری و سیامک انصاری حاضر شدم بلیت آن فیلم زباله را تهیه و ۹۰ دقیقه از عمرم را حرومش کنم را دوباره به یاد آوردم!
دوستان؛ مهران مدیری واقعی یعنی همین! یعنی سازنده ساعت ۵ عصر، ساعت ۶ صبح، هیولا و دراکولا.
کارگردانی که پاورچین، برره و مردهزار چهره را ساخت مال زمانی بود که او بخاطر بی پولی مجبور بود تن به محدودیتهای تلویزیون بده. البته که نقش مهم نویسندگان آثارش همچون قاسمخانیها، ژوله، الوند و… هم در موفقیت آن پروژهها نباید نادیده گرفت.
اما چیزی که این شخصیت را برای من یکی منفور کرده، غرورِ بیحد و حصرشه که خودش را همیشه بالاتر از اطرافیانش دیده و میبینه.
درود* خییلی ماها از بچگی آقای مهران مدیری تو تلویزیوون دیدیم و حتی فیلم سینمایی های کمدی مانند؛ توکیوو بدون توقف••••••• اما
من این فیلم جدید ندیدم ( یادم نیس که حتی پیشپرده،تیزر تریلرش دیدم یا نه ) اما آقای مدیری اواسط یا اواخر دهه نَود تو سینمایی زیر درخت گردوو••••••• و نودونه؛ چهارصد هم سریال خاتوون** بازی کردن که به نظر شخصی من عالی بودن •••••
نمیدونم چرا ولی
IMDb : 7.2
:):):):):)))
قابل درک نیست آدمی که شاهکار هایی مثل مرد هزار چهره و برره رو ساخته اینقدر آثار ضعیفی بسازه.متاسفانه از لحاظ هم فیلم هم برنامه سازی این چند ساله شیب تند ضعیف بودن رو داره طی میکنه و بیشتر نون شهرتش رو میخوره
فیلمشو ندیدم ولی تیزرهای که جالب نبود.
آقای مدیری سینمایی هات خوب نیست اصلا ولی سریال هات عالی
لطفا سریال ها رو ادامه بده
مهران مدیری تو یه فیلم غیر کمدی ؟ سیروصعلی ؟
مهران مدیری بهترین تاریخ 🐐
خیلی کم پیش میاد فیلم ایرانی تماشا کنم ، این فیلم هم احتمالا مثل دهها فیلم ایرانی دبگر است که هیچ جایی در واچ لیستم ندارد ، اما مهران مدیری را دوست دارم چرا که طی این سالهای اخیر با سریال های طنز ماندگارش خاطرات خوبی را برای ما رقم زده .