بهترین انیمههای سینمایی دهه ۲۰۲۰ تا به الان
انیمههای سینمایی بسیار جذاب و خوبی تاکنون در دهه ۲۰۲۰ میلادی اکران شدند که جزو بهترین انیمههای سینمایی این دهه محسوب میشوند.
در دهه ۲۰۱۰ میلادی انیمههای سینمایی توانستند به محبوبیتهای بسیار زیادی دست پیدا کنند و کیفیت بسیار خوبی داشته باشند. انیمههایی همچون A Silent Voice و Your Name باعث شدند تا جذابیت دنیای انیمه در بین مخاطبان جهانی مورد توجه قرار بگیرد و این در حالی است که آثار معدود اما استادانه استودیو جیبلی نیز استانداردی را اعمال کرده که سایر فیلمسازان را وادار به بهبود کارهایشان میکند.
با وجود گذشت کمتر از نیمی از این دهه میلادی جاری، دهه ۲۰۲۰ میلادی پر از انیمههای با کیفیت بالا بوده که باعث شده تا روند چشمگیر انیمههای سینمایی همچنان ادامه داشته باشد. در حالی که هنوز فیلمی خارج از محدوده شونن وجود ندارد که بتواند به فرهنگ عامه در غرب نفوذ کند مانند انیمه «نام تو» در دهه گذشته اما این انیمههایی که تاکنون منتشر شدند، از روند داستانهای سینمایی، انیمیشن سازی فوقالعاده و داشتن داستان منسجمتر در مدت زمان طولانیتر پیروی کردند.
به نظر میرسد که فیلمهای بسیار سودآور دهه ۲۰۱۰ میلادی باعث ایجاد حس راحتی بیشتری در بین استودیوهای بزرگ برای ساختن انیمه سینمایی شدند. به خاطر همه این موارد نیز دهه ۲۰۲۰ میلادی تاکنون انیمههای سینمایی بسیار جذابی را به خودش دیده که ارزش دیدن را دارند.
۱۰. انیمه Maboroshi – محصول ۲۰۲۳
انیمه «مابوروشی» یک اثر سینمایی فانتزی و علمی تخیلی است که داستان دانشآموزان دبیرستانی ماسامونه و موستومی را دنبال میکند، آن هم پس از انفجار در کارخانه فولاد شهرشان که باعث شده تا جریان زمان متوقف شود و شهروندان در زمستانی بیپایان گرفتار شوند. این انیمه سینمایی محصولی از استودیو MAPPA به شمار میرود که جلوههای بصری عالیای دارد و داستانی احساسی را روایت میکند که حول محور موضوعات عشق خانوادگی است.
با اینکه انیمه سینمایی «مابوروشی» چیز خاص و پیشگامانهای را به دنیای انیمه اضافه نمیکند اما محصولی از مکتب داستانسرایی ماکوتو شینکای است که در آن، بلایای طبیعی بهعنوان پسزمینهای برای فیلمهای غمانگیز اما در نهایت با احساس خوب به کار گرفته میشوند. این اثر سینمایی کمتر از دو ساعت زمان دارد و تجربهای سرگرمکننده و دلنشین را ارائه میدهد.
۹. انیمه A Whisker Away – محصول سال ۲۰۲۰
این انیمه سینمایی که با عنوان «نقاب میوتارو» نیز شناخته میشود، اثری درباره به بلوغ رسیدن با کمک گرفتن از گربهها است و داستان دختری ۱۴ ساله به نام مییو ساساکی را دنبال میکند که میتواند با کمک یک ماسک جادویی به گربه تبدیل شود. این انیمه سینمایی به جای اکران معمولی روی پرده سینماها روی سرویس آنلاین نتفلیکس پخش شده و توانسته نقدهای مثبتی را از منتقدان دریافت کند ولی کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
انیمه سینمایی «نقاب میوتارو» تا حد بسیار زیادی سرگرمکننده و با احساس خوب است. این اثر سینمایی فانتزی، عاشقانه و حتی کمدی را ارائه میکند و موفق میشود تا آنها را به نحوی ارائه کند که دیگر انیمههای موفق به انجام آن نمیشوند. این فیلم به سبک هنری ملایمی برای تمجید از مضامین خودش دست میزند و شایسته جایگاهش در بین بهترین انیمههای دهه جاری میلادی است.
۸. انیمه Belle – محصول سال ۲۰۲۱
انیمه سینمایی «بل» همانطور که از استودیو چیزو انتظار میرود، یک تجربه تماشای لذتبخش بصری است و همچنین شاید عجیبترین اقتباس از داستان «دیو و دلبر» است که تاکنون ساخته شده است. اتفاقات این انیمه سینمایی در یک دوره زمانی نامعلوم شبیه به زمان حال جریان دارد و داستان دانشآموز دبیرستانی به نام سوزو را دنبال میکند که از طریق واقعیت مجازی به سفری برای خودشناسی میرود. این فیلم در ابتدا روندی آرام دارد اما بعداً سرعت بیشتری به خودش میگیرد، آن هم زمانی که سکانسهای موزیکال و مبتنی بر فضای مجازی بیشتری دارد.
با وجود اینکه این اثر سینمایی برداشت غیرمعمولی از یک داستان کلاسیک است اما انیمه سینمایی «بل» یک تجربه تماشای احساسی و رضایتبخش است که هرگز آنقدر دور از ذهن و عجیب نیست که خودش را از دست بدهد. در طول سکانسهای پایانی، شخصیت نویسی قوی انیمه باعث شده تا بهبود نهایی صدای سوزو به یک سکانس فوقالعاده تکاندهنده و استثنایی تبدیل شود. انیمه سینمایی «بل» موسیقیای را ارائه میکند که متناسب با کیفیت بالای جلوههای بصری آن است و همین نیز سبب شده تا در بین بهترین آثار استودیو چیزو قرار بگیرد.
۷. انیمه Dragon Ball Super: Super Hero – محصول سال ۲۰۲۲
به دنبال موفقیت انیمه سینمایی Dragon Ball Super: Broly در سال ۲۰۱۹ میلادی، انیمه سینمایی «دراگون بال سوپر: ابرقهرمان» نه تنها توانسته بازگشتی به ریشههای این فرنچایز باشد بلکه گامی در مسیری کاملاً جدید برای این فرنچایز برداشته است. گوهان و پیکولو که هر دو مدتها به نقش شخصیتهای جانبی تنزل پیدا کردهاند، با شکستشان از سل مکس بار دیگر در کانون توجه قرار گرفتند. این انیمه سینمایی عمدتاً از جلوههای کامپیوتری برای جلوههای بصری خودش استفاده میکند که برای اولین بار در این فرنچایز رخ داده است و تصمیمی غیرمتعارف و ریسکی بوده که در نهایت به نتیجه تقریباً کاملی رسیده است.
انیمه سینمایی «دراگون بال سوپر: ابرقهرمان» با حفظ درون مایه سبک و دلنشین خودش در طول مدت زمانش، قادر است تا جادوی انیمه «دراگون بال» بدون از بین بردن هیچ یک از اکشنهایش را به نمایش در بیاورد. موفقیت این اثر سینمایی از نظر منتقدان و همچنین در گیشه ثابت میکند که این فرنچایز همچنان چیزی را در داخل خودش دارد که میتواند به مخاطبان و طرفداران ارائه کند.
۶. انیمه The First Slam Dunk – محصول سال ۲۰۲۲
نویسنده اصلی Slam Dunk یعنی تاکهیکو اینوئه اولین تجربه کارگردانی خودش را با انیمه سینمایی The First Slam Dunk به دست آورد، اقتباسی که از آخرین قوس داستانی از این مجموعه مانگا نوشته خودش به شمار میرود. این اثر سینمایی بسیاری از کمدی سری اصلی را پشت سر گذاشته تا درون مایه، بالغتر، شدیدتر و دراماتیکتری داشته باشد. سکانسهای فلشبک نیز عمدتاً روی ریوتا میاگی تمرکز دارند و بین صحنههای اکشن بسکتبال با هیجان بالا قرار گرفتند.
هر دو انیمیشن سنتی دو بعدی و 3DCG برای ایجاد یک سبک بصری متمایز ترکیب شدهاند که باعث شدند تا انیمه سینمایی The First Slam Dunk بتواند از آن در طول سکانسهای بسکتبال سریع استفاده کند. روان بودن حرکت شخصیتها باعث میشود تا برخی از واقعیترین انیمیشنهایی که تاکنون ساخته شده ایجاد شوند. انیمه سینمایی The First Slam Dunk فراز و نشیبهای احساسی زیادی دارد که هم برای افراد جدید و هم برای طرفداران قدیمی این مجموعه چیز جدیدی را ارائه میدهد و در عین حال بهترین جلوههای بصری انیمه در این دهه را دارد.
۵. انیمه Demon Slayer – The Movie: Mugen Train – محصول سال ۲۰۲۰
انیمه سینمایی «قطار موگن» نه تنها پرفروشترین انیمه دهه ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز است بلکه پرفروشترین انیمه ژاپنی تاریخ نیز محسوب میشود. موفقیت عظیم این اثر سینمایی باعث شد تا استودیوهای بزرگ دیگر نیز تصمیم بگیرند تا بخشیهایی از مجموعههای محبوب خودشان را تبدیل به فیلم کنند و همین نیز منجر به ساخت انیمه سینمایی Jujutsu Kaisen 0 و همچنین انیمههای سینمایی Attack on Titan و Chainsaw Man شد. انیمه سینمایی «قطار موگن» تنها چند فصل از مانگا را در بر میگیرد و استودیو Ufotable از زمان و فضای کافی برای ایجاد چیزی استفاده میکند که احتمالاً سختترین ورود آنها به این فرنچایز است.
برخلاف فصلها یا انیمههای بعدی مجموعه «شیطان کش»، انیمه سینمایی «قطار موگن» هرگز داستانسرایی را فدای انیمیشنهای پر زرق و برق یا سکانسهای مبارزه نمیکند، آن هم با وجود اینکه این فیلم حاوی یکی از بهترین نبردها در این فرنچایز است. داستان رنگوکو داستانی مهم است و تأثیری ماندگار روی طرفداران این مجموعه گذاشته است. این انیمه سینمایی خودش را بهعنوان یک نقطه قوت برای این مجموعه معرفی کرده است.
۴. انیمه Violet Evergarden: The Movie – محصول سال ۲۰۲۰
انیمه سینمایی «وایولت اورگاردن» بازگشت پیروزمندانه استودیو Kyoto Animation به شمار میرود، آن هم پس از آتشسوزی ویرانگری که در یکی از دفاتر اصلی آنها در سال ۲۰۱۹ میلادی رخ داد و باعث به پایان رسیدن انیمه سریالی Violet Evergarden شد. این انیمه سینمایی پر از جلوههای بصری عالی و جذاب است و مسلماً بهترین اثر استودیو انیمه سازی Kyoto Animation تا به امروز محسوب میشود. وایولت یک سرباز سابق است که هدفش آن است تا متوجه شود که معنی عبارت «دوستت دارم» چیست، عبارتی که از مراقب و مافوق خودش در ارتش یعنی گیلبرت شنیده است.
وایولت با اطلاع از زنده بودن وی، سوار کشتی میشود تا او را پیدا کند. این فیلم یک تجربه هیجانانگیز و اشکآور است که در نهایت پایانی شاد و خوش را رقم میزند. این مجموعه در دهه ۲۰۱۰ میلادی با انیمه سینمایی A Silent Voice توانست یکی از بهترین انیمههای دهه را ارائه بدهد و حالا نیز با انیمه سینمایی «وایولت اورگاردن» توانسته یکی از بهترین انیمههای دهه ۲۰۲۰ میلادی را رقم بزند.
۳. انیمه The Boy and the Heron – محصول سال ۲۰۲۳
هایائو میازاکی در سال ۲۰۱۳ میلادی انیمه سینمایی The Wind Rises را کارگردانی کرد که آخرین انیمه سینمایی وی بود و به نحوی نیز بهعنوان تمثیلی برای تجربیات خلاقانه خود کارگردان عمل کرد. ۱۰ سال بعد، این فیلمساز برجسته با انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهی خوار» به سینماها بازگشت، انیمهای سینمایی که بیشتر به درون زندگی میازاکی عمیق میشود. چیزی که گاهی اوقات این اثر سینمایی در داستانسرایی منسجم خودش فاقد آن است، تا حد زیادی با جلوههای بصری خیرهکننده و تماشایی و همچنین یک موسیقی متن استادانه از جو هیسایشی جبران شده است.
برخلاف فیلمهای گذشته میازاکی، بدبینی خود کارگردان که اغلب در آن آثار به نفع داستانسرایی امیدوارکنندهتر کنار گذاشته میشد، اغلب به درون انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهیخوار» نفوذ میکند که نتیجه آن نیز یکی از تاریکترین انیمههای استودیو جیبلی است. با این وجود، این انیمه سینمایی نگاهی پر از احساس و متفکرانه به زندگی از سوی مردی را ارائه میدهد که همیشه با خلاقیت خودش دست و پنجه نرم کرده است. با اینکه استودیو جیبلی دیگر مثل همیشه آثار کلاسیکی را پشت سر هم ارائه نمیدهد اما انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهیخوار» یکی دیگر از آثار برجسته در کاتالوگ آثار استودیو جیبلی است.
۲. انیمه Evangelion 3.0+1.0: Thrice Upon a Time – محصول سال ۲۰۲۱
انیمه سینمایی Evangelion 3.0+1.0 پایانی برای یکی از محبوبترین انیمههای سریالی تاریخ را رقم میزند. با اینکه این اثر سینمایی توسعه پر از مشکلی را پشت سر گذاشت و بیشتر به خاطر مشکلات ذهنی خالق آن یعنی هیدیکی آنو بود اما این انیمه سینمایی سرانجام پس از ۹ سال از معرفی اولیهاش به روی پرده سینماها آمد. با وجود تمام مشکلاتی که این انیمه سینمایی به هنگام تولید با آنها مواجه شده بود اما محصول نهایی در نهایت به وعده خودش برای پایان دادن به این فرنچایز عمل کرده است.
تماشای سفر شینجی از خلبانی مأیوس به قهرمانی سرنوشتساز، یک تزکیه عاطفی را ارائه میدهد که با هیچ اثر دیگری در این فرنچایز قابل قیاس نیست. پایان این اثر مناسب است چراکه خود هیدیکی آنو نیز مانند شینجی از قید اوانجلیون رها شده است. بازگشتهای مداوم و اوج داستانی بسیار خوب باعث شده تا این اثر سینمایی به شکلی استادانه به این فرنچایز پایان بدهد.
۱. انیمه Suzume – محصول سال ۲۰۲۲
انیمه سینمایی «سوزومه» اثری از ماکوتو شینکای است که شاید به اندازه انیمه سینمایی «نام تو» عاطفی نباشد اما این اثر سینمایی تازه همچنان یک کلاس اجرای بینقص از تمام سبکهای معمول این فیلمساز است. کاراکترهای اصلی سوزومه و سوتا وظیفه دارند تا از بلایای طبیعی جلوگیری کنند و در عین حال نیز در حال تلاش برای ساخت یک رابطه هستند که همگی در راستای تلاش برای بازگرداندن سوتا به بدن اصلیاش است.
عاشقانهای که در میان رخدادهای فراطبیعی در محیطی در حال تغییر از ژاپن و توکیو قرار دارد، باعث شده تا این اثر سینمایی یک انیمه موفق دیگر از ماکوتو شینکای باشد. این در حالی است که این اثر سینمایی یکی از شخصیتهای اصلی خودش را برای اکثر مدت زمانش بهعنوان یک صندلی به تصویر میکشد. در حالی که انیمه سینمایی «سوزومه» نسبت به آثار قبلی این فیلمساز عجیبتر است اما همچنان یک تجربه تماشای بسیار باارزشی را ارائه میکند و همین نیز آن را به بهترین انیمه سینمایی دهه ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز تبدیل کرده است.
منبع: screenrant
پر بحثترینها
- رسمی: Death Stranding Director’s Cut برای ایکس باکس عرضه شد
- گپفا ۲۴؛ امتیاز شما به نیمۀ اول نسل نهم پلی استیشن
- آیپی Death Stranding دیگر متعلق به سونی نیست
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- دیجیتال فاندری: پلی استیشن ۵ پرو نمیتواند برخی بازیها را با نرخ فریم ۶۰ اجرا کند
- دیجیتال فاندری: کیفیت Horizon Forbidden West روی PS5 Pro معادل با قویترین رایانههای شخصی است
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- بررسیهای پلی استیشن ۵ پرو منتشر شدند
نظرات
واقعا هرچی دیمن داره سر گرافیکو فایتاشه . سر فصل ۴ دیدیم
حداقل مثل جوجوتسو آخر داستانش گند نزد
اصلا کلا جوجوتسو از لحاظ پیچیدگی داستانو کاراکتر پردازی یک سرو گردن بالا تره فایتاشونم هردو خوبه ولی دیمن گرافیک داره همین
جوجوتسو که بیشتر دیمن فایت داره اصن کل مانگاش فایته چطور میگی دیمن اسلیر فقط فایت داره
اره میگم دیگه جوجوتسو هم فایت زیاد داره
آقا جفتشون بخاطر داستان پردازی بد رو مخن دیگ سر چی دارید بحث می کنید بدتر بودن؟
میشه اگه کسی شماره ۲ رو دیده یمقدار درباره سریالش بگه؟
یه اثر اپوکالیپتیک یا آخرالزمانی با تم مکا که ظاهراً تو سطح انیمه های مثل گاندام یا کد گیاس به نظر میاد ولی وقتی شروع به تماشا میکنی و ادامش میدی با بار سنگینی از مفاهیم دارک فلسفی و روانشناختی به روانت حمله ور میشه و دید درست تری از تروما، دو نیمه ی وجود، هویت و آزادی بهت نشون میده که البته درکش میتونه سخت باشه و بعضی بخش هاش نیاز به داشتن اطلاعات قبلی داره مثلاً باید تا حدودی با نظریه های دکارت آشنایی داشته باشی یا درمورد اسطوره شناسی و افسانه های مذهبی بدونی مثلا لیلیث و آدم که بخش مهمی از داستانن…
از طرفی سریال کلاسیک این فرنچایز به خاطر اینکه تو دوره خودش ازش استقبال نشد یجورایی نیمه تموم موند. یکی از دلایلش این بوده که روند داستان کنده و تا وسطاش خسته کنندس. بعداً که شهرت جهانی پیدا کرد و کشف کردن که چه شاهکاریه برای تکمیلش چند تا فیلم دیگه هم ساختن و دومین انیمه لیست آخرین فیلمش بوده
انیمه Evangelion 3.0+1.0: Thrice Upon a Time قسمت چهارم (آخر) از نسخه Rebuild (بازسازی) هست که داستانش از فیلم دوم به بعد با سریال انیمه Neon Genesis Evangelion فرق داره و دراصل ریبوت حساب میشه.
مجموعه فیلمهای Rebuild به ترتیب شامل:
Evangelion: 1.0 You Are (Not) Alone 2009
Evangelion: 2.0 You Can (Not) Advance 2011
Evangelion: 3.0 You Can (Not) Redo 2016
Evangelion: 3.0+1.0 Thrice Upon a Time 2020
هست
…
بعداز پخش سریال انیمه Neon Genesis Evangelion با اون پایان مزخرفش (در سال ۱۹۹۶) که اعتراض مخاطبان رو به همراه داشت. سازندگان تصمیم گرفتن برای جمع کردن گندی که زده بودن، دوتا فیلم بسازن که به نسخه Revival (احیاء) معروف هستن و شامل:
Neon Genesis Evangelion: Death & Rebirth 1997
The End of Evangelion 1997
هست.
بخش ابتدایی فیلم Neon Genesis Evangelion: Death & Rebirth که Death نامداره، شامل خلاصه ایی از ۲۴ قسمت سریال Neon Genesis Evangelion هست (که عمدتاً بصورت مجدد طراحی شدن بعلاوه چندین شات جدید) و بخش دوم که Rebirth نامداره، تقریباً ۲۴ دقیقه داستان کاملاً جدید است که یک/سوم ابتدایی فیلم The End of Evangelion رو شامل میشه.
فیلم The End of Evangelion به عنوان یک پایان جایگزین برای دو قسمت مزخرف پایانی سریال Neon Genesis Evangelion عمل میکنه.
دو قسمت پایانیش از بهترین و عمیق ترین اپیسوداش بودن یکم بیشتر درموردش تحقیق کنی میفهمی چون موقع پخشش ازش استقبال نشد برای پایانش بودجه کم اوردن و انیمه نیمه تموم موند بعدا با end of evangelion تمومش کردن و مووی های بعدی ریبوت حساب میشن
از بین انیمه های این لیست اکثرشون رو به جز پسرک و مرغ ماهی خوار دیدم
بنظر من انیمه Suzume و Violet Evergarden: The Movie دو اثر جذاب و زیبای این لیست بودن، من که این دو اثر رو بیشتر از باقی انیمه های این لیست دوست داشتم و قطعا دیدنشون رو پیشنهاد میدم، دو انیمه با حس حال زیبا، موسیقی زیبا، گرافیک زیبا و داستانی زیبا بودن
انیمه Violet Evergarden: The Movie پایانی بر انیمه سریال Violet Evergarden بود که از نظر من یکی از بهترین انیمه های کوتاهی هست که یک فرد می تونه ببینه مخصوصا اگه به انیمه های عاشقانه علاقه داشته باشه، من که از این انیمه لذت بردم و وایولت اورگاردن رو جز خوب های انیمه میدونم
موگن ترین عالی بود
بین انیمههایی که گذاشتید با suzume و بیشتر از اون Boy and The Heron راضیم با بقیه زیاد آشنایی ندارم نظر نمیدم اما Demon Slayer از نظر من خیلی الکی بولد شده یه خورده هم Jujutsu بقیه باز اوکی هستن.
نمیدونم چرا اصلا با فیلمهای رومنس حال نمیکنم انیمه ها یجورایی تو این ژانر بهترن شاید بخاطر نوع نگاهشون به عشقه البته بخاطر داستان پردازیم هست مثلا تو انیمه هایی مثل وایولت اورگاردن اصلا با یه شبح طرفیم و عشق توش خیلی تصویری نیس یا همین طور تو سوزومه خیلی ریز داستانو سمت رومنس میبرن