این دوبُعدیهای لعنتی؛ نگاهی به بازی های چالشبرانگیز ژانر مترویدوانیا
بازیسازان مستقل، رها از خیلی از قید و بندها در دهه اخیر با ساخت بازیهایی که رویای آن را داشتند، بازیبازان بسیاری را عاشق آثار خود کردند. بدین منظور، چند سال گذشته توجه ویژهای به این قشر از بازیها شد و گاهی فروش بالایی را تجربه کردند. ژانر مترویدوانیا با زاویه دوربین دوبعدی، در این بین بیشترین بازخورد مثبت از سوی طرفداران را دریافت کرد. به لطف آثار بسیار خاص و عالی که در این ژانر منتشر شدند، عده زیادی طرفدار پر و پا قرص شکل گرفتند. در این ژانر بازیکن باید با جستوجو در محیط بازی، حس لذتبخش کاوش را تجربه و با منطقههای مختلف بازی روبهرو شود. در این عناوین، با کشف قابلیتهای جدید شخصیت درون بازی، گاهی به مناطق قبلی باز خواهید گشت و راههای جدیدی کشف و با کنار زدن انواع و اقسام دشمنان، رمز و رازهای داستان را برملا میکنید. در بین سیل این آثار فوقالعاده، بعضی که سختی بالایی دارند و امکان انتخاب درجه آسانتر را ندارند را مرور میکنیم.
Blasphemous
چه میشود اگر المانهای اکشن سولزلایک را با مترویدوانیا ترکیب کنیم؟ شاهکاری به نام Blasphemous ساخته میشود. اثری چنان خاص با اتمسفری گیرا که از اولین دقایقی که تجربهاش کنید تا پایان شما را محو خود خواهد کرد و حتی پس از پایان عجیبش، مجاب خواهید شد تا برای بار دوم بازی را به اتمام برسانید و پایان دیگر را مشاهده کنید. داستان و اتمسفر گیرا از نکات قوت این بازی به حساب میایند. هر قدمی که برمیدارید، با طراحی جدیدی روبهرو و محو مجسمههای عظیم درون بازی خواهید شد که با حالتی غمزده در حال عزاداری هستند. داستان از جایی آغاز میشود که شخصیت اصلی در میان تپهای از اجساد هم فرقهایهایش، از مرگ به زندگی باز میگردد و در همان ابتدا باید با موجود عظیمی که عامل این کشتار است، بجنگد. این بازی مسیرهای متعددی برای پیشروی دارد و محیطهای خاص و متنوعی پیشپای بازیکن قرار میدهد که همگی طراحی خارقالعادهای دارند و نظر حتی سختگیرترین افراد را هم به خود جلب میکند. علاوه بر این، مبارزات بازی بر مبنای خشونت بنا شده و شخصیت درون بازی بدون ذرهای ترحم دشمنانش را به بدترین روشهای ممکن سلاخی میکند. بازی دارای مسیرهای متعدد زیادی است که با انواع میانبرها به یکدیگر متصل هستند و ممکن است اوایل بازی نگران پیدا کردن مسیر شوید. در همان ابتدای بازی، شخصی که خود را پیامرسان فرقه مینامد به شما خبر میدهد سه چهره نمادین را از بین ببرید تا دروازه ورود به منطقه بعدی باز شود و این موضوع باعث خواهد شد تا بی هدف درون شهر و ناحیههای اطرافش نچرخید. هر چهره در منطقه خاصی قرار داشته و هر ناحیه نیز معماری مختص به خود را دارد.
Hollow knight
اثری که از طرف منتقدین و بازیبازها مورد ستایش قرار گرفت و تبدیل به نماد ژانر مترویدوانیا شد. در این بازی نقش شوالیهای را بازی میکنید که وارد سرزمینی مرموز و متروکه میشود؛ قلمرویی که زمانی شکوهمند بوده است. حالا همچون دیگر کسانی که دست به ماجراجویی زدهاند و میخواهند بخت خود را آزمایش کنند، قهرمان داستان ما هم میخواهد با از بین بردن خطرات موجود، پرده از راز این سرزمین برداشته و آن را به روزهای اوج و شکوهش بازگرداند. البته، این خواسته با چالشهایی غیر قابل وصف روبهرو خواهد شد، چرا که در کنار سرسختی دشمنان، تلهها و گذر از مناطق صعبالعبور و سکو بازیها یا باس فایتها، حتی پیدا کردن مسیر خود مانع مهمی به شمار میرود و باید راههای تودرتو زیاد این بازی را با دقت فراوان به خاطر بسپارید. جالب اینجاست که سازندگان هم از این مسئله مطلع هستند و با طنز خاص این بازی، این موضوع را بیان میکنند و تا حدودی این رویکرد خود را نقد میکنند. به عنوان مثال، شخصی درون این بازی است که با وارد شدن به هر ناحیه سر و کلهاش پیدا میشود و به شما نقشه میفروشد. در جایی از بازی نامهای از او پیدا خواهید کرد که به این موضوع اشاره میکند که سخت درگیر پیدا کردن مسیر هستید؟ به سطح بروید، آنجا نقشه پیدا خواهید کرد. زمانیکه به سطح بروید فروشگاهی است که به محض ورود به آن فروشنده به این مشکل شما طعنه میزند که تو هم مثل بقیه دنبال مسیری؟ جدا از پیچیدگی مسیر، در مورد چالشبرانگیز بودن دشمنان و پلتفرمینگ نیز همیشه در بحثها نام Hollow knight به میان میآید.
Salt and Sanctuary
اگر طی تجربه Hollow Knight پیدا کردن مسیر برای شما عذاب بود، پس اصلا به سراغ این اثر نروید. پس از آنکه کشتی شخصیت اصلی مورد هجوم دشمنان قرار میگیرد و غرق میشود؛ او سر از سرزمین وسیعی در میآورد که اکتشاف و زنده ماندن در آن، به رشادتهای زیادی نیاز دارد. در طول بازی میتوانید با انواع روشها به مبارزه بپردازید همچون جادوگری و تیراندازی و یا شاید هم بخواید با سپر و شمشیر و تعداد خیلی زیادی سلاح سرد دیگر مانند نیزه و یا گرز به نبرد تنبهتن بپردازید؟ انتخاب با شما است. علاوه بر سلاحهای متنوع میتوانید لباس و زره و حتی انگشترهای مختلف بسیاری پیدا کنید که هر کدام قابلیتهای خاص خود را دارند. پس از سلاخی دشمنان، مقدار مشخصی نمک بهدست میآورید و پس از رسیدن به پادگان در طول بازی که حکم بنفایرها در سری دارکسولز را دارند؛ میتوانید قابلیتهای مختلف شخصیت خود را ارتقاء دهید. یکی از نکات مثبت این بازی علاوه بر آیتمهای مختلف که هر کدام کارایی خود را دارند، این است که بازی تنوع بسیار زیادی در دشمنان و باسها دارد که باعث تعجب شما خواهد شد. کسانی که علاقه زیادی به مبارزه با باسها دارند، قطعا عاشق این بازی خواهند شد. علاوه بر این، بازی با اتمسفر سنگین و گیرای خود و رنگبندی خاصش، مناطق مختلف زیادی دارد. به عنوان مثال، دهکدههای متروک و ترسناک و یا سیاهچالههای خونین و قلعههای حماسی و غارهای یخ زده. Salt and Aanctuary عنوان بسیار سخی است که در هنگام تجربهاش احتمالاً بارها عصبانی شوید، اما نقاط قوتش همچنان شما را پای تجربه نگه دارد.
The Last Faith
گیمرها این بازی را بلادبورن دوبعدی نامیدند. علاوه بر روند داستانی مبهم و مشابه، بازی سعی کرده است از رنگها و اتمسفر شبیه به بلادبورن هم الهام بگیرد. داستان از اِلمانهای کهنالگویی استفاده میکند و در مورد مردی است که وارد شهری ماتم زده و متروکه میشود که زمانی بسیار باشکوه بوده اما حالا انواع مختلف هیولاها آن را نابود کردهاند. حالا شخصیت اصلی بازی میخواهد از اسرار درون این شهر سر در بیاورد.
در این بازی مسیرهای مختلف زیادی وجود دارد که میتوان از طریقشان محیط غمزده ویکتوریایی بازی را تماشا کرد و لذت برد و در انتهای هر منطقه و گاهی هم در بین منطقهها با یک یا دو باس مبارزه خواهید کرد. خوشبختانه به لطف نقشه این بازی، میتوان مسیرهای طی شده و درهایی که بازشدهاند را چک کرد و بسیار راحت به طی کردن مسیر اصلی ادامه داد. پیدا کردن مسیر در این بازی سخت نیست و سازندگان سعی کردهاند تا با طراحی محیطها و قراردادن دشمنان بر لبهها و نقاط حساس، صبر و تحمل بازیبازها را به چالش بکشند. علاوه بر این، با توجه به سلاحهای مختلفی که در بازی وجود دارد، مبارزه با باسها بسیار چالشبرانگیز و جذاب طراحی شده که یکی از نکات مثبت این اثر است. همچنین میتوان سلاحهای گرم مختلف همچون تپانچه یا مسلسل بههمراه داشت و از جادو هم استفاده کرد. این موضوع باعث میشود از تجربه این بازی دشوار عصبانی نشوید و با چالشهایی که بازی در اختیارتان میگذارد لذت ببرید.
Celeste
دنیای بسیار زیبای Celeste با استایل گرافیکی خاص و رنگبندی محسور کننده خود، هر گیمری را محو خود میکند. گیمپلی و کنترل این بازی چندان پیچیده نیستند و فراگیری آنها آسان خواهد بود، اما ماهر شدن در آن کار هر کسی نیست. بازی از کارهای سادهای همچون پریدن و یا گرفتن دیوار و جهیدن به اطراف تشکیل شده، اما گذر از مراحل به قدری چالشبرانگیز هستند که مطمئناً شما را عصبانی خواهند کرد. البته این موضوع باعث شده تا با بهدست آوردن مهارت کافی و گذر موفق از مناطق، حس بسیار خوبی دریافت کنید، حسی که کمتر در بازیهای دیگر میتوان آن را تجربه کرد؛ مثلا، پریدن بر گویهای خاصی که در بین زمین و هوا هستند برای Double Jump و سپس دور زدن صخرهای پر از تیغ و جهیدن به سوی لبه صخره بعدی، پروسهای است که اگر موفقیتآمیز طی شود، مطمئناً لذت غیرقابل وصفی خواهد داشت. این میزان از سختی به همراه رنگهای شاد و موسیقی فرح بخش، ترکیب عجیبی را رقم زده است.
Prince of Persia: The Lost Crown
هر آنچه که یک مترویدوانیا عالی نیاز داشته باشد در The Lost Crown دیده میشود. داستان از همان ابتدای بازی جذاب آغاز میشود و حتی پس از ده ساعت، همچنان با جذابیت و شوکهای داستانی مخاطب را سرگرم میکند و تشنه نگه میدارد. در بحث مبارزات، شخصیت درون بازی، یعنی سارگان، یکی از سربازان گارد جاوید است؛ پس از همان ابتدا مهارتهای بالایی در مبارزات دارد و با پیشروی در بازی حتی از آنچه که هست هم قویتر میشود و مهارتها و جادوها و تکنیکهای مبارزه بیشتری کسب میکند.
به لطف نقشه بسیار کامل، هیچوقت نگران گم شدن در مناطق بسیار وسیع این بازی نخواهید شد و تمام تمرکز شما معطوف کشف ناحیههای جدید میشود. تنوع محیطها بسیار زیاد است و هیچوقت حس تکراری بودن محیط به شما دست نخواهد داد؛ از مناطق جنگلی گرفته تا قلعه و دانجن و زندان و غیره، هرآنچه یک بازی Prince of Persia اصیل نیاز دارد در این بازی به بهترین وجه به آن پرداخته شده است. از پازلهای جذاب گرفته تا مبارزات پیچیده و قسمتهای سکوبازی مطلوب، شاهد یک اثر متنوع هستیم. با اینکه بازیکنان میتوانند درجه سختی بازی را انتخاب کنند، اما حتی در حالت نرمال هم این بازی چالشهای بسیاری را شامل میشود و گذر از مناطق، چالشهای بسیاری به همراه دارد و بازیکن باید با باسهای متنوع زیادی مبارزه کند.
حالا که به پایان این مقاله و معرفی بازیهای دشوار این ژانر محبوب رسیدیم، شما به ما بگویید سختترین بازی مترویدوانیا که تجربه کردید چه نام داشت؟
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
Shank
بازی عالی و خاطرهانگیزی بود ولی مترویدوانیا نبود
🟢 تعریف سبک مترویدوانیا : (جهت اطلاع دوستان)
✅ مترویدوانیا Metroidvania
یک سبک از بازیهای اکشن و ماجراجویی، نقش آفرینی دوبعدی میباشد که بر اساس کاوش و پیشرفت غیرخطی متمرکز شده است.
این اصطلاحی گرفته شده از سری بازیهای متروید و کسلوانیا است.
سبک مترویدونیا الزامی نداره دو بعدی باشه و این قضیه تعریفتون رو خراب میکنه
سری metroid prime یک مترویدونیا ۳ بعدی هستن
خیلیا مترویدوینیا حسابش نمیکنند منم جزو همون دسته از افرادم که بنظرم بازی سه بعدی نمیتونه مترویدوینیا باشه چون بزرگترین مشخصه کسلوینیا رو در ماهیتش به شکل صفحه و محدودیت های حرکتی مربوطش میدونم نه به شکل حجم. حجم اضافه بشه کلا شکل بازی کردن عوض میشه ولی خب با اینکه مترویدوینیا نیست ولی از المان های سبک خوب استفاده کرده مثل خیلی بازیای دیگه مثل دارک سولز یا آرکام اسایلم که خیلیا مترویدوینیا میدوننشون و من مخالفم
یعنی چی نمی تونه باشه؟ تمام المان های مترویدونیا رو داره . من نمی دونم اینکه میگی خیلی ها حسابش نمی کنن کیا هستن، که میگی خیلیا.
سبکش هم میزنن مترویدونیا. شما برای پلتفرمر توی متروید پرایم کاملا نیاز دارید از المان های مترویدونیایی استفاده کنید. متروید پرایم شکل کامل یک مترویدونیا رو توی سبک سه بعدی گذاشته و چندین نسخه از این بازی ساخته شده . شما می تونید مخالف باشی( که دلیل جالبی نداره) اما این واقعیت رو تغییر نمیده که متروید پرایم یک سری مترویدونیاست و واقعن هم هست.
داشتن المان خیلی وقتا کافی نیست اولا مترویدوینیا مثل سولزلایکه اصلا به راحتی نمیشه به عنوان ژانر قبولش کرد خب یعنی چی مترویدوینا؟ بازیی که شبیه سوپرمتروید و کسلوینیاس سولز لایکم همینه چیزی جز این نیست مکانیزم واحد ندارند صرفا یه فلسفه لول دیزاینن که کافی نیست برا ساب ژانر شدن ساب ژانر مکانیزم مرکزی میخواد یچیزی که کاملا متمایز کنه ولی خب مترویدوینیا همچین قدرتی نداره و ترجیح میدم بجای سبک بگم بهش فلسفه گیم دیزاین ولی اگر به عنوان سبک بخوایم حسابش کنیم باید کاملا یه حالت کلون طور داشته باشه یعنی دو بعدی باشه محدودیت داشته باشی مپ با گرفتن قدرت جدید باز بشه چک پوینت داشته باشه و اینا هرچی اینارو نداشته باشه طبق تعریف ژانر مشابه متروید و کسلونیا نیست.
مثالی که عین همین دوتا مورده وجود داره و واقعا یاب ژانره چون تعریف مکانیزمی مشخص داره یکی فرست پرسن شوتره که اول دووم کلون بودن عملا ولی دووم کلون سابژانر شوتر شد چرا؟ چون مکانیزم مشخص داشت اول شخص بودن یا روگ لایک روگ لایکم یه مکانزیمه بمیری برمیگردی از اول راهت ولی مترویدوینیا یه مکانیزم واحد نیست صرفا یه فلسفه دیزاینه که آره تو مرور زمان قابلیت جدید میگیری و مپ بازیو دسترسیت بهش بیشتر میشه این کافی نیست برا ژانر شدن پس گفتم واقعا باید کلون باشن البه اشتباه نشه من عاشق فلسفه مترویدوینیاهام انقدر مترویدوینیا بازی کردم هیچ نوع بازی دیگه ای بازی نکردم احتمالا آمار دقیق ندارم ولی احتمالا همینه ولی خب ژانر نیست مگر به عنوان کلون دقیقا مثل سولزلایک و بخاطر همینه که سکیرو سولز نیست
متروید پرایم فقط المان نداره و یک مترویدونیا کامله. تو قبول نداری واقعیت رو تغییر نمیده.
سکیرو سولز لایک نیست چون سیستم استت نداره المان های arpg به شکل سولز نداره ۲- مدیریت استامینا نداره اینا تعاریف سولز لایکه با یه قسم چالش متفاوت در پیشروی ولی متروید پرایم از همون فرمول استفاده میکنه با یه سری قسم چالش متفاوت این که به عنوان مثال سکیرو بان فایر داره چون از یه قسم چالش مشابه تو پیشروی استفاده میکنه نمیتونی بگی سولز لایکه چون اون دو المان بالا رو نداره
خب دیگه بحثم دقیقا همینه مترویدوینیا حتی ساب ژانر مشخصی نیست که دربارش چیزی به عنوان “حقیقت مطلق” مطرح باشه من بگم نمیدونم بایوشاک فرست پرسن شوتر نیست دارم دروغ میگم چون فرست پرسنه و شوتره با اینکه اصلا خیلی متفاوته مکانیزمای سروایول حتی بعضا داره اصلا شبیه دووم نیست ولی خب چون مکانیزم اصلی رو داره حقیقت روشنه که فرست پرسن شوتره حتی تموم روگلایکای معروفم همینن هیچکدومشون مثل روگ نیستند ولی مکانیزم هسته ای مشخصه (حتی واژه روگ لایت بخاطر همین بوجود اومد چون وقتی پراگرس داری دیگه شبیه روگ لایک نیست ولی خب جفتشونو یچیز درنظر میگیرم برا پیچیده نشدن) برای اینجور ژانرا چیزی به عنوان “حقیقت” مطرحه چون چارچوب داره هرچی بمیری برگردی از اول روگ لایکه همچیز مشخصه ولی مترویدوینیا اصلا ماهیتش به عنوان ژانر اونچنان مطلق نیست که بخواد نظر حقیقی دربارش وجود داشته باشه صرفا یه اصطلاحه برای خطاب قرار دادن یه سری گیم با یه فلسفه دیزاین خاص پس کاملا روی نظر شخصی سواره چون بیس محکمی نداره چه برسه به اینکه براش حقیقت مطرح بشه تنها حقیقتی که میشه برا این ژانرا تعریف کرد اینه که آره سوپرمتروید و سمفونی آف د نایت مترویدوینیاند بقیه بازیا صرفا چون شبیه ایناند ملت بهشون همچین لقبی دادند هرچند خود متروید و کسلوینیا(که اون حتی تعداد محدودی از بازیاش اصلا مترویدوینیاس اکثرشون نیستند) هزاردرجه متفاوتند مثال بزنم برا نظرم که چرا متروید پرایم نیست من میام یه ساب ژانر بوجود میارم برا فایتنیگ به نام استریت کامبت ترکیب مورتال کامبت و استریت فایتر میگم هرچی شبیه باشه به اینا استریت کامبته و یه ساب ژانر از فایتینگه(همون دوبعدی کلاسیک خودمون) آیا من میتونم سوپراسمش و تکنم بیارم تو ساب ژانر؟ نه نمیتونم چون شبیه مورتال کامبت و استریت فایتر نیستند یه مدل دیگه بازی میشن یکیشون 3dه یکیشون پلتفرم فایتر الان شاید یچیز مثل تکن مکانیزمای مشابه داشته باشه ولی اصلا شبیه اینا نیست چون اصلا یجور دیگه بازی میشه نمیتونه تو این سابژانر جدید بیاد صرفا جفتشون فایتینگن متروید پرایمم همینه سوپرمتروید و مترویدپرایم جفتشون اکشن ادونچرند ولی مثل هم نیستند مثال پلتفرمرتونم دوباره باهاش مخالفم پلتفرمر یه ژانر کلیه اینجا حکم اکشن ادونچرو داره و دو بعدی و سه بعدیش کاملا دوتا ساب ژانر متفاوتند هیچکس نمیتونه بگه ماریو ۶۴ با سوپر ماریو بروز تو یه ساب ژانر قرار میگیرند با اینکه اتفاقا تو خیلی چیزا مشابهند ولی یکیشون سه بعدیه یکیشون دو بعدی و هزار درجه همین موضوع تفاوت ایجاد میکنه
مترویدونیا یه نوع لول دیزاینه فوکوس بر اکسلپوریشن و گذاشتن راه های مختلف برای پیشروی در یک مقیاس خاص نه زاویه دوربین یا دو بعدی یا سه بعدی بودنش میتونه اینو بگه که این مترویدونیا نیست
ببین با بخش فلسفه و نوع لول دیزاین موافقم اونوقت میگم درسته المان های مترویدنیایی خیلی چیزا اینو دارند خیلیم خوبه ولی به عنوان ژانر یا ساب ژانر قبول ندارم این حرفو یه مثال درباره استریت فایتر فایتر زدم تو کامنت بالاییم اونجا توضیح میدم اگه به عنوان ساب ژانر بهش نگاه کنیم حتما باید کلون طور باشه مگرنه با بخش المان های متروییدوینیا و فلسفه لول دیزاین کاملا موافقم خیلی بازیا هم اینو دارند مثالم زدم همون متروید پرایم یا دارک سولز یا آرکام اسایلم اینا کاملا از فلسفه لول دیزاین مترویدوینیا استفاده میکنند و المان هاشو دارند ولی اگر ساب ژانری به این نام بسازیم نه نمیتونن تو این ساب ژانر باشن
یه کامنتم درباره سکیرو دادید اونم همینجا نظرمو بگم بنظر من سولز لایکم مثل مترویدوینیاس به عنوان یه فلسفه گیم دیزاین قبولش دارم نه به عنوان ژانر سکیرو مشخصا امضای میازاکیو داره از اون فلسفه طبیعیت میکنه تو خیلی چیزا ولی نمیتونم به عنوان یه بازی تو ساب ژانر کلون های دارک سولز قبولش کنم به دلایلی که گفتید اتفاقا منم اصلی ترین دلیلشو اکشن آر پی جی نبودن میدونم درباره مترویدپرایمم توضیح دادم اضافه کاریه مشکل من با مترویدوینیا اینه که نمیتونم به عنوان یه ساب ژانر قبولش کنم گفتم به عنوان فلسفه گیم دیزاین حرف جفت شما درسته متروید پرایم دقیقا همون فلسفه رو داره که سوپرمتروید داشت ولی خب به اندازه اس متفاوته که نشه هم سبک دونستشون مثل تکن و استریت فایتر یا نمیدونم ماریو های دو بعدی و سه بعدی هردو این مثالا دوتا ساب ژانر متفاوتند چون همین تبدیل شدن دو بعد به سه بعد اصلا زمین تا آسمون تغییر میده فرقش اینه که ملت به همه فایتینگا میگند فایتینگ له همه پازلا میگند پازل به همه پلتفرمرا میگند پلتفرمر و اینجوری مقایسه میکنند که آره اینا همشون فایتینگ و پازل و پلتفرمرن و ساب ژانرو درنظر نمیگیرند و مترویدوینیایی که به عنوان ساب ژانر معرفیش میکنند با اینا مقایسه میکنند اگه بخوایم ساب ژانر درنظرش بگیریم باید کاملا دو بعدی و سه بعدی بودنشو تفکیک کنیم ولی به عنوان فلسفه لول دیزاین بله حق با شماست
منظور برای الان نیست
از قدیم و گذشته را باید در نظر گرفت
متروید پرایم مال ۲۲ سال پیشه 🫤 ۲۲ سال پیش رو الان در نظر میگیرید؟
پس از قدیم و گذشته هم الزامی نیست که بازی مترویدوینیایی دو بعدی باشه
مثل اینکه بگیم بازی پلتفرمر سه بعدی نداریم چون از اول پلتفرمر ها دو بعدی بودن پس ما قدیم رو در نظر میگیریم چون از اول پلتفرمر ها دو بعدی بودن پس پلتفرمر های ۳ بعدی پلتفرمر حساب نمیشن.
متروید پرایم هم مال خیلی وقت پیشه و مال نسل ۶ بوده هم نسل ps2 که دیگه قدیمی حساب میشه
الحق که بلسفیمس شاهکاره 🔥🩸
رو چ سخت افزاری هست اصلا ندیدمش؟
انحصاری نیست برای همه پلتفرم ها اومده
All platforms for a cheap price
دوستان animal well رو هم یه نگاه کنید. بازی جدید و به شدت جذابی تو این ژانره
بازیش کردم خیلی سخت بود، هیچ وقت نتونستم یک بازی دو بعدی تموم کنم، فقط لیمبو و اینساید تونستم، از همون بچگی با گیمای ۳ بعدی حال میکردم مخصوص مافیا ۱ با دوبله
برو سراغ Mark of the ninja، بهترین بازی دو بعدی از نظر من اونه
هالو نایت رو دو بار نصب کردم پاک کردم اصلن نمیشه مسیر ها رو پیدا کرد خیلی گیج کنندس
هالو نایت اتفاقا نسبت به بلسفومس مپ خیلی بهتری داره.
برای اینکه راحت تر بفهمی کجای مپ هم هستی میتونی از یه چارم خاص استفاده کنی که تو مپ نشونت میده.
مپش هم گیج کننده نیست فقط اگه میبینی یجایی هست که میشه رفت اما نمیتونی بهش برسی ینی بعدا باید بیای سراغش بعد گرفتن دابل جامپ یا شادو دش.
هالو نایت بنظرم یکی از شاهکارای ایندیه فضا سازی، موزیک، گیمپلی، داستان همچیش فوقالعادس
ژانر عجیبیه
درو پیدا میکنی باید بگردی دنبال کلید حالا کلیدو پیدا کنی باید بگردی دنبال در
جالب اینه که کلی زور میزنی میری جلو آخرش از همون جایی که بودی سر در میاری
بدترین حس دنیا وجود ندا……
Salt and Sanctuary عجب شاهکاری بود
تنها بازی بود که با ۷ بار نیو گیم پلاس رفتمش هنوزم موسیقی باس فایت آخرش یادمه موسقی که کاملا با محیط ویران شده بازی هماهنگ بود
فقط این چهارتای لعنتی Shank . Limbo . Inside . Rayman
rayman legends و rayman origins. این دو تا خاطره انگیز ترین های بچگیم بودن🙂🥲😢
وقتی بچه بودم با ریمن ۲ خیلی حال کردم اگه خواستی rayman jungle run , fiesta run , adventures رو روی گوشیت بریز محشرن
من همه نسخه های ریمن رو رفتم هیچکدوم مترویدوینیا نبودن
The last faith معرکست ، جزو آندررتید ترین بازی های زندگیمه و پیشنهاد میکنم اگر بازیایی مثل بلسفمس دوست دارید حتما بازیش کنید
خیلی هم وایب بلادبورن میده
گیم با دو بعدی معنی میشه و میشه بعضی از سه بعدی ها رو هم پذیرفت
حالا بعضی ها برداشتن اوپن ورد فاجعه رو اوردن
سلست که مترویدونیا نیست
عالی بود، ممنون بابت مقاله.
از بین اینا بنظرم Hollow Knight از همه سخت تر بود.
Celeste سختیش ن تنها کاملا منصفانه بود، بلکه با اینکه بیش از ۳۰۰۰ بار مردم تو این بازی، ن تنها از مرگ ناراحت نمیشدم، بلکه حس خوبی هم بهم میداد. چون هم مراحل کوتاه بودن و هم بازی با سرعت خیلی زیادی لود میشد. سخت بودن بازی هم کاملا با ماهیت داستان همخوانی داشت. البته Celeste پلتفرمره و نمیشه گفت مترویدوانیاس.
Prince of Persia: The Lost Crown هم سختیش عادلانه بود بنظرم.
همچنین خیلی جذبم کرد این بازی و بهترین ساخته یوبیسافته از نظرم🙌
پرینس آف پرشیا رو گذاشتم جاویدان پدرم در اومد ولی خیلی بازی فوق العاده هی بود
مخصوصا داستانش و پیچش هاش خیلی جذاب بودن
همشون شاهکارن،پلی واسه سولز لایک پلیرا پرینس و هالونایت یه چی دیگه ان
واقعاً از ژانر مترویذ وانیا ارتباط برقرار نکردم حتی یه بازی درست حسابی بازی نکردم یه بازی برای شروع معرفی کنید اگه برای موبایل باشه ممنون میشم
درود. مترویدوینیا سبک شدیداً جذابیه. به شما دوست عزیز، Castlevania Symphony of the night رو پیشنهاد میکنم. این بازی به راحتی میشه گفت که برترین بازی این سبکه. هنوز بعد از چندین و چند سال به نظرم هیچ مترویدوینیایی نتونسته رودست این بازی بیاد. اضافه کنم که این لیست بیشتر عناوین چالش برانگیز این سبک رو هدف قرار داده، وگرنه امثال Metroid Dread، Bloodstained Rotn و Castlevania تجربهی مترویدوینیای نسبتاً بهتری رو ارائه میدن(البته عناوین همین لیست هم شدیداً جذابن). Casltevanai Sotn به راحتی شمارو عاشق این سبک میکنه(پورت رسمی موبایل هم داره).
موفق باشید.
ممنون
Have nice death
بازیه دو بعدی جذابیه
Blasphemous رو سه ماه پیش پلی دادمش و واقعا لذت بردم. اون نمرات حقش نبود .
مقاله خوبی بود.
فقط یه سوال : dead cells هم توی این سبک جا میگیره؟
درود.
Dead Cells ترکیبی از roguelike و metroidvania است. Dead cells عناصر Metroidvania مثل نقشههای هزارتو مانند و تاثیرگذاری گشت و گذار رو داره، ولی بیشتر به سمت روگلایک بودن مایله، چون اولاً، با هربار مردن بازی از اول شروع میشه، و دوم اینکه پس از هر بار مردن، طراحی و چینش نقشههای بازی عوض میشه و انگار با نقشه متفاوتی طرفیم. در نتیجه نمیتونیم به طور کلی Dead Cells رو یک مترویدوینیای خالص حساب کنیم.
با تشکر شدید.✋🏻
به نظرم میتونست از سری متروید باشه و کسلونیا های اورجینال دو بعدی که تاثیر زیادیم داشتن تو این ژانر و چالش هاشون حرف اولو میزنه سلست البته مترویدونیا نیست اوری ۲ هم میتونست انتخاب خوبی باشه برای بودن تو این لیست ولی اگر یه بازی مدرن مترویدونیا فوق العاده میخواید هالو نایت انتخاب اول و اخرتونه بازی که به راحتی تونست بعد از اوری یک که استارت مدرن بودن این ژانرو زد به راحتی ازش عبور کنه
از اونجایی که لیست عناوین چالشبرانگیز رو هدف قرار داره، باید گفت که نمیشه عنوانی از Calstevania رو در این لیست جای داد. دورهی چالش برانگیز بودن این سری مربوط به قبل Sotn هست، زمانی که این سری خطی بود. از Sotn به بعد که تقریباً این سری رویه Metroidvania رو پیش گرفت چالش تا حد زیادی از بین رفت. چون نقشه بزرگ بازی و تکرار دشمنان با هر ورود و خروجی، نیازمند میزان سلامتی بیشتر بود، و همچنین، با وجود عظیم بودن نقشهها ذخیره پیشرفت مستلزم وجود save roomهای متعدد بود. عوامل دیگهای مثل پیشرفت سیستم حرکتی و نرمتر شدن movement، و اضافه شدن آیتمهایی اساسی مثل Potion، باعث شدن که عناوین مترویدوینیای سری Casltevania در مقاسیه با نسخههای کلاسیک خطی مثل Bloodlines و…، چالش بسیار کمتری داشته باشن. از اونجایی که نسوخ کلاسیک مترویدوینیا نیستن، پس نمیشه از اونا هم نام برد.
Rondo of blood دقیقا پدر ژانره مترویدونیاس و همین سمفونی اف نایته و تاثیر خیلی زیادی روی این بازی گذاشته برای همین اینو منم جزوش حساب کردم چون طراحی فوکوس بر اکسپلوریشن و انتخاب مسیر های متفاوت خودش اون ایده اول مترویدونیا بود که سال بعد وقتی سوپر متروید اومد این فرمول به تکامل خودش میرسه و چیزی که هست تو سمفونی ترکیب این دو بازیه برای همین یه کریدیت هم به روندو هم به سوپر متروید میدم به عنوان عناوینی که پایه گذار این سبک بودن
Guacamelee 1 , 2
همه این بازی های لیست شاهکار و سخت! حالا هی رو بازی های آشغال آنلاین اسرار کنید بازی های بی سر ته
البته پول فقط تو ساختن بازی های آنلاینه متاسفانه
Cuphead…
فکر نمیکنم Cuphead مترویدوانیایی محسوب بشه.
خب اره ولی از فشاری بودنش کم نمیکنه
یعنی کاپهد از رایمن اوریجینز هم سختره؟
شاید
یه تست بکن
ریمن (رایمن یا هرچی)اصلا سخت نبود. ولی یادش به خیر. دلم واسه ریمن اوریجینز و لجندز تنگ شده😭
اگه خواستی rayman jungle run , fiesta run , adventures رو روی گوشیت بریز محشرن
سوالی که جوابش واضحه:بله
به دوستانی که به فضاسازی و اتمسفر گوتیک علاقه مندن The Last Faith رو پیشنهاد میکنم تجربه جالب و بعضا نزدیکی به بلادبورن داره.
دد سلز هم فکر میکنم بشه گزاشت تو لیست
معنای واقعی کیفیت: Blasphemous
سایت همسایه زومجی:
ماد بزرگ Fallout London برای بازی Fallout 4 عرضه
مال دو روز پیشه
گیمفا چرا پیگیریش نیست!!
بهتر نبود جای celeste از nine sols استفاده می کردین تو لیست؟
به هر حال هم nine sols واقعا عالیه تو این سبک هم celeste مترویدوانیا نیست، پلتفرمره
آقا به بازی ori and the will of the wisps هم اشاره کنید. مخصوصاً تو لونه حشرات و باس فاین دریا و آخرین باس، دهن آدم سرویس میشد.
ولی Celeste مترویدوانیا نیستا
بین بازیا تو لیست Hollow knight و Celeste رو خیلی دوست دارم
بنظرم سمفونی شبانه هنوزم میتونست تو لیست باشه
سلست مترویده ؟ فکر نمیکنم باشه ولی اگه هست تعریف متفاوتی از ژآنر متروید برا ساخته میشه
مترویدونیا نیست سلست یک پلتفرمره
عجیبه توی این لیست گذاشتن
آقای حقیقی با این بازی ها دقیقا زدین تو خال 👌
بهترین هایی که بدون هیچ ادعایی بهترینن
●بازی چالش برانگیز
●دوبعدی
هیچ کاندیدی از سری ها مگامن یا ninja gaiden توی لیست نیست
(اوکی قبول دارم، ninja gaiden کلاسیک مترویدونیا نیست،اما سری مگامن آثار مترویدونیا مثل سری mega man zero داره که حتی میتونم الهاماتش در سری بازی shovel knight ببینم)
لیست غنی و خوبیه
Deadcells
بلسفمس واقعا بازی خفنی بود داستان خیلی خوب داشت گیم پلیش هم جذاب بود
به به این پست گیمفا به دلم نشست عالی .
همین الان در حال تجربه نسخه ۲ بازی بلسفیمس هستم عالیه عزیزان حتما تجربه کنید .
چند مورد بازی دو بعدی دیگه هست که تو ایران کمتر شناخته شده هست که چند نفره هم میشه بازی کرد بهتن معرفی می کنم
، Unruly Heroes
Contra Operation Galuga
البته مترویدوانیا فکر میکنم نیست
نمیدونم گیمفا خبرشو کار کرد یا نه (بعید میدونم)
ولی استودیو سازنده Blasphemous اعلام کرد که بزودی (احتمالا گیمزکام) یه رونمایی دارن
بیشترین احتمال dlc برای بازی دومه
ولی اگه نسخه سوم رو معرفی کنن …
بهترین رونمایی سال :)
جای grime خالیه
جای Grime خالی
سلام ببخشید شما تو بازی های جدید دقت کردین هی دارن سعی میکنن تنوع رنگین پوست ها رو زیاد کنن تو ac Valhalla متوجه شدین و توجه کردین کاراکترهای زن بازی های غربی دارن خیلی زشت میشن در حالی که مدلی که اسکنش کردن زیباست
اگه میشه مقاله ای درباره بازی های روگ لایک هم بزارین
از پرنس اف پرشیا جدید واقعا لذت بردم
خودم metroid dread رو از همه بیشتر دوست داشتم ولی متاسفانه توی لیست نبود و نمی دونم به چه دلیل وقتی یکی از تمیز ترین مترویدونیا های چند سال اخیره توی لیست نیست و حتا چالش خیلی بیشتری نسبت به پرنس اف پرشیا لاست کرون داره
سلست هم بازی پلتفرمر دو بعدیه و مترویدوینا نیست، چالش زیادی داره اما مترویدونیا نمیشه بهش گفت
ددسلز
روگ لایکه،نه مترویدوینیا
لیست جذابی بود دمتون گرم ،ولی از نظر شخصی من salt and sanctuary جذابیت خاصی داره