معرفی سریال جنگل آسفالت | عشق یا نفرت؟
پژمان تیمورتاش در نخستین تجربه کارگردانی در حوزه تلویزیون به سراغ ساخت سریالی تحت عنوان جنگل آسفالت رفته که حسابی سر و صدا کرده است.
سینما و تلویزیون ایران توسط درامهای اجتماعی احاطه شده و هر ساله انواع و اقسام آثار بزرگ و کوچک در این ژانر به نمایش درمیآید که جنبههای مختلفی از دغدغهها و مشکلات مردم را به معرض نمایش میگذارد. مشکلاتی نظیر اعدام، جور کردن دیه، سر و کله زدن برای به دست آوردن چندر غاز پول، تن دادن به اعمالی ناشایست برای برطرف کردن طلب و به دست آوردن سرمایه از طریق غیرقانونی همگی مسائل و مشکلاتی هستند که بهانهای برای پژمان تیمورتاش شده تا به سراغ نخستین تجربه کارگردانی در حوزه تلویزیون و ساخت اثری به نام جنگل آسفالت برود که از نامهای درخشانی در حیطه بازیگرانی بهره برده است.
این سریال که اخیراً فصل نخست آن به پایان رسیده، شخصیتهایی را در کنار هم قرار میدهد که هر یک دغدغههای مختص به خود را داشته و خواه یا ناخواه برای حل این مشکلات مجبور میشوند تا به یکدیگر کمک نمایندد. در دوره و زمانهای که سریالهای باکیفیتی همچون افعی تهران و در انتهای شب به پخش در آمدهاند، جنگل آسفالت با روایتی درام و مافیایی سعی دارد تا داستانی غیرقابل پیش بینی و هیجان انگیز را بازگو نماید که به لطف نقش آفرینی بازیگرانش، میتوان لذت کافی را از آن برد.
- نام سریال: جنگل آسفالت
- ژانر: درام اجتماعی
- سازنده: پژمان تیمورتاش
- نویسندگان: پژمان تیمورتاش و مهدی اسدزاده
- بازیگران: نوید محمدزاده، امیر جعفری، مریلا زارعی، فرشته حسینی، ریما رامینفر، آزاده صمدی، علیرضا جعفری و نازنین فراهانی
داستان سریال جنگل آسفالت ما را با یک نزاع خیابانی روبرو میکند که دانیال، برادر دختری به نام هنگامه در حین دعوا منجر به مرگ طرف مقابل خود شده و برای قصاص زندگی خود را در زندان سپری میکند. قصاصی که خانواده مقتول تحت هیچ شرایطی کوتاه نیامده و باید مبلغ ۳ میلیارد تومان دیه را پرداخت کرده و یا این که شاهد مرگ پسر و برادرشان باشند که با نزدیک شدن به زمان انجام حکم اعدام، روحیه خود را از دست داده و به جنون دچار شده است.
در چنین شرایط سخت و غیرقابل تحملی، هنگامه برای جور کردن دیه به عالم و آدم رو انداخته و در نهایت چارهای پیش روی خود نمیبیند جز اینکه دست به کاری غیرقانونی زده و وارد بازی مافیایی خطرناکی شود که میتواند زندگیاش را دگرگون نماید. معشوقه او که پدرش تجربه کافی در معاملات غیرقانونی و زیرزمینی داشته، شرایط را مهیا میکند تا این ۲ نفر وظیفه انتقال سکه و دلار به مبلغی هنگفت را بر عهده بگیرند که در صورت انجام کار میتوانند درصدی از آن را صاحب شده و دیه را جفت و جور نمایند. انجام کاری به ظاهر ساده که به مانند همیشه برخلاف پیش بینیها رقم خورده و شخصیتهای داستان را گرفتار مشکلات متعددی میکند.
در گیر و دار انجام این انتقال پول، ناگهان سر و کله نیروهای پلیس سر رسیده و معشوقه هنگامه که شرایط را خطرناک میبیند، سعی میکند تا از مهلکه فرار کرده و اجازه ندهد که پول از چنگال او و نامزدش خارج شود. فراری که به یکباره او را غیب کرده و حال نه تنها هنگامه هیچ چیزی برای ارائه دیه به خانواده مقتول ندارد، بلکه پای شخصیتهای متعددی را به داستان باز میکند که هر یک به گونهای به قضیه انتقال پول و سکه مرتبط بودهاند؛ انتقالی که در صدر آن کله گنده مافیایی قرار داشته که حال اموالش گم شده و برای پیدا کردنشان هیچ رحمی از خود نشان نمیدهد.
پاشا یکی از همین شخصیتهایی بوده که اصطلاحاً ریش گرو گذاشته تا هنگامه و نامزدش بتوانند این معامله را انجام دهند و حال که این کیف مملو از پول گم شده و هیچکس از سرنوشت آن اطلاع ندارد، دست به کار شده تا از یک سو کله گنده مافیا را راضی نگه داشته و در سمت دیگر ماجرا عزیزانش را از تبعات چنین رویدادی در امان نگه دارد. به هم ریختن اوضاعی که منجر به رقم خوردن سلسلهای از اتفاقات درام شده و شرایط را به گونهای رقم میزند که مفهوم عشق و وفاداری در نزد شخصیتهای داستان به چالش کشیده شود.
پروژههای تلویزیونی در حوزه نمایشهای خانگی طی چند سال اخیر حسابی محبوبیت پیدا کرده و به طبع هر اثری باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشد تا بتواند در نزد مخاطب خودی نشان دهد. جنگل آسفالت در عین این که داستانی درام با المانهای مافیایی را به معرض نمایش گذاشته که خوشبختانه با فیلمنامهای قابل قبول، شعور مخاطب را زیر سوال نبرده و وقایعی هیجان انگیز را به تصویر میکشد اما ویژگی حائز اهمیت این مجموعه به حضور بازیگران تراز اولی نظیر نوید محمدزاده، امیر جعفری، مریلا زارعی و ریما رامینفر مربوط میشود که هر کدام سکانسهای ارزشمندی را نقش آفرینی کردهاند.
در حالی که فرشته حسینی نتوانسته تا قدرت بازیگری خود را آنچنان که انتظار میرود استفاده نماید و زیر سایه باقی همکارانش قرار گرفته اما همسر او یعنی نوید محمدزاده گل کاشته و شخصیتی مرموز، همه فن حریف و در عین حال عاشق پیشه را نقش آفرینی کرده و امکان ندارد که لات بازیهای وی را در مقابل دوربین دوست نداشته باشید. در عین حال امیر جعفری و ریما رامینفر موفق شدهاند تا حس و حال یک زوج در حال فروپاشی که فرزندانشان در خطر قرار گرفتهاند را استادانه نقش آفرینی کرده و درگیریهای ذهنی و روحیشان را به نحو احسنت نمایش دهند به گونهای که بارها و بارها رویارویی آنها میتواند احساسات مخاطب را جریحهدار نماید.
در پایان باید گفت که جنگل آسفالت با به اتمام رسیدن فصل نخست خود موفق شده تا به یکی از آثار قابل قبول حوزه نمایش خانگی تبدیل شود که اگرچه گاه و بیگاه از ریتم افتاده و به کلیشههای همیشگی سینما و تلویزیون ایران دچار میشود اما همچنان جذابیت خود را حفظ کرده و سلسله وقایعی را روایت میکند که مخاطب را تا قسمت انتهایی پای داستان نگ خواهد داشت. مخصوصاً که با پایانبندی غیرقابل پیش بینی و شوکهکنندهاش راه را برای فصل دومی هموار کرده که در صورت رفع ایرادات، میتواند حسابی شگفتیساز ظاهر شود.
منبع: گیمفا
پر بحثترینها
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- Horizon Zero Dawn Remastered در زمان عرضه روی استیم تنها ۲.۵ هزار بازیکن فعال داشته است
نظرات
جنگل آسفالت اصلی سال ۱۳۸۵ منتشر شد. 👍😎💖
از نقدی که خوندم بسیار شوکه شدم !!!
جنگل آسفالت نه تنها یکی از ضعیف ترین سریال های نمایش خانگی چند سال اخیر هست بلکه باعث شده بعضی از بازیگر های سریال مثل نوید محمد زاده ضعیف ترین نقشی که تا الان ارائه دادن رو به نمایش بزارن ! ( البته نوید محمد زاده که چند وقتی هست بازیش به شدت افت کرده و جز رگ گردن باد کردن ما بازی نمیبینیم ازش بازیش کاملا تک بعدی شده )
سریال ایرانی قابل قبول و خوبی که این چند وقت پخش شده و سرش به تنش میارزه :
در ژانر عاشقانه : در انتهای شب ( بسیار پیشنهادی با فیلمنامه منسجم )
و در ژانر جنایی درام : افعی تهران ( خوش ریتم و فیلمنامه دغدغه مند )
و یه سریال خارجی جدید هم پیشنهادی دارم : Baby Reindeer
بازم تاکید میکنم جنگل آسفالت رو ببینید پشیمون میشید و قدر وقتتون رو بدونید
خوشم میاد هر چی سریال میاد برای ایرانیا حکم بدترین در چند سال اخیرو داره😂
من گاردی نسبت به محصولات ایرانی ندارم و برعکس به عنوان کسی که عاشق فیلم دیدن هست دوست دارم محصولات وطنی پیشرفت کنن ولی این سریال اصلا سریالی نیست که بتونه برچسب سریال خوب رو بهش زد.از اون گفتار و بازی مسخره نوید محمد زاده تا برخورد طلبکارانه یک دختر با خانواده ای که برادرش یکی از اعضای خاانوادش رو کشته.کلا این سریال علاوه بر داستانش اسیر فامیل بازی شده و هر کی برداشته دست یه یک یا چند نفر از اعضای خانوادش رو گرفته آورده گذاشته تو سریال.بعد منتقد میگه نوید محمد زاده گل کاشته من واقعا خندم میگیره از این جمله.
در مجموع به نظر من این سریال نمیتونه انتظار زیادی برآورده کنه
من به شخصه این سریالو اصلا نپسندیدم و به نظرم جزوی از سریال های ضعیف نمایش خانگی محسوب میشه. دلایلی که به نظرم باعث میشه که این سریال قوی نباشه رو میگم، اگر دوست داشتوید بخوانید🙂✨:
۱. به قول یکی از دوستان به شدت بازی برخی بازیگرا توی این سریال نسبت به دیگر بازیهاشون ضعیف بود از جمله نوید محمدزاده نمیگم بازیش افتضاح بود جاهایی از سریال هم بود که بازی خوبی داشت، اما نه در حدی که انتظار میره
۲. داستان به شدت شاخه شاخه هستش، بیننده تا میاد سعی کنه هضم کنه ماجرا و اتفاقی که افتاده رو، یهو یه داستان و ماجرای جدید اضافه میشه که حتی بیننده متوجه پایان بعضی از این داستان ها نمیشه، و هضم کردن چند تا داستان، با شخصیت های مختلف کمی سخته، مخصوصاً اینکه تقریبا هر دو سه قسمت یه بار یه ماجرای جدید پیش میاد.
۳.میدونم، قرار نیست همه چیز بر اساس واقعیت باشه و اغراق در مسائل مختلف در آثار نه چندان کمی انجام شده و میشه، اما به نظر من(میگم شاید نظرم اشتباه باشه) وقتی این اغراق درسته، که باعث از بین رفتن همزادپنداری بیننده با شخصیت داستان نشه، یعنی قابل باور باشه، و این قابل باور بودنو اگه بخوام بگم در اصل منظورم چیه مثل الین، با اینکه علمی تخیلیه و خارج از واقعیته اما آدم با شخصیت های فیلم همزاد پنداری میکنه، درکشون میکنه، و حتی میره توی فکر که اگه من جایش بودم چی، یا برای مثال پوست شیر، ابد و یک روز و خیلی از اثر هایی که گمونم منظورمو تونستم برسونم. این سریال از یه جایی به بعد دیگه این همزادپنداری رو نداشت برای من، اتفاقاتی توی سریال افتاد که آدم براش همچنین موقعیتی… نمی دونم چطوری بگم دقیقا😂
۴.سریال و فیلمی که آدم سر هر قسمتش هی ساعتو چک بکنه ببینه چقدرش مونده اونم از سر حوصله سر رفتن، به نظرم ضعیفه، چون بلد نیست که چجوری مخاطبو به دنبال کردن داستان تشویق کنه، شما میای هی به خودت هر دفعه میگی آره داداش، این قسمت قراره فرق کنه، همون پنج دقیقه اول میبینی نه، همون آشو همون کاسس.
۵.فیلمنامه واقعا توی یه سری موارد مشکل و ایراد داره، مشکلاتی که واقعا اذیت کنندس.
۶.این دلیلم یکم شخصیه، نمی دونم شاید دلیل خوبی نباشه، اما به نظرم فرهنگ خانواده ایرانی توی این سریال یکم چیز شد… از جایی که من یادمه از بچگی احترام به پدر و مادر گذاشتیم، آزمون کمک خواستن با اینکه بعضی وقتا غرمونم میزدیم، اما کمکرو می کردیم، من هنوز که هنوزه به پدر و مادرم تو نمیگم، و میدونین توی این سریال چیز هوایی بود که… میدونم، شاید دلیل مسخره و غیر منطقی ای باشه.
و خلاصه بله، من این سریالو سریال قوی ای نمی دونم و به نظرم با تماشا نکردنش، می تونین کلی کار مفید تر انجام بدین.
افق🙂✨🗿
مگه جنگل آسفالت اسم آلبوم هیچکس نبود😐این سریال چرا این اسمو داره
اولین پوستر ها و معرفیش که اسفند پارسال اومد منم فکر کردم شاید یه ربطی داشته باشه یا حد اقل قد پوست شیر معرفت نشون بدن و یه تیکه از آلبوم رو پخش کنن ولی کلا هیچی