بیوگرافی دنیل کریگ | جاسوس چشم آبی

دنیل کریگ با بر عهده گرفتن یکی از نقش‌های نمادین تاریخ و به تصویر کشیدن استادانه آن به نامی جاودان در سینمای جهان تبدیل شده است.

دنیل وروتن کریگ در تاریخ ۲ مارس ۱۹۶۸ (۱۲ اسفند ۱۳۴۶) در شهر چستر واقع در کشور بریتانیا متولد شد. پسری که والدینش را کارول، معلم مدرسه و تیموتی، ملوان نیروی دریایی تشکیل داده است. او همچنین صاحب یک خواهر بزرگتر از خود به نام لیا و برادری ناتنی به نام هری نیز می‌باشد. کسی که اصلیتی ولز و فرانسوی داشته و عنوان میانی نامش یعنی وروتن از مادر بزرگش به ارث رسیده است که گریس ماتیلدا وروتن نام داشته است.

او در زمان کودکی و در سال ۱۹۷۲ میلادی شاهد تراژدی دردناکی در زنذگی‌اش بود که به طلاق والدینش از یکدیگر منجر شد و حضانتش بر عهده مادرش قرار گرفت تا به همراه خواهرش زندگی جدیدی را آغاز نمایند. به سبب علاقه‌ای که به دنیای هنر داشت، از همان سنین کودکی در تئاترهای مدرسه و نمایش‌نامه‌های زنده به اجرا پرداخت و در سن ۱۴ سالگی نیز با اشتیاق فراوان به ایفای نشق در نمایش رومئو و ژولیت پرداخت که مادرش را حسابی به وجد آورده بود و سپس در سال ۱۹۸۴ میلادی پس از پشت سر گذاشتن مدرسه توانست تا در آکادمی تئاتر ملی جوانان پذیرفته شده و برای این امر به شهر لندن نقل مکان کرد.

برای آن که دنیل کریگ بتواند از پس هزینه‌های زندگی و خرج و مخارج تحصیلاتش بربیاید، به کار در یک رستوران روی آورد و علی‌رغم سختی‌های بسیار و مشکلات مالی فراوان اما تسلیم نشد و توانست تا باری دیگر برای تماشای هنرنمایی‌اش، مادر و پدرش را گرد یکدیگر جمع کرده تا هنرنمایی فرزندشان را شاهد باشند. موفقیتی که او را محاب کرد تا در تورهای مختلفی حتی در شهر مسکو کشور روسیه نیز شرکت کرده و به اجرای زنده بپردازد. در پیش گرفتن مسیر بازیگری سبب شد تا در سال ۱۹۹۱ میلادی دوره‌ای ۳ ساله زیر نظر استاتید مختلفی را سپری کرده و برای ورود به حوزه بازیگری و ایفای نقش در فیلم و سریال آماده شود.

پس از کسب تجربه در حوزه تئاتر و نمایش‌های زنده، دنیل کریگ ۲۴ ساله در سال ۱۹۹۲ میلادی برای نخستین‌بار به حوزه سینما ورود کرد و ایفای نقش در فیلم جنگ جهانی دوم محوری به نام The Power of One ساخته جان جی. آویلدسن را بر عهده گرفت. ظاهر جذاب و شیوه نقش آفرینی وی سبب شد تا از همان ابتدا توجه مخاطبین را جلب کرده و به بازیگری دوست داشتنی تبدیل شود تا فرصت ایفای نقش در پروژه‌های بیشتری را پیدا نماید و بدین منظور نیز تا پایان دهه ۱۹۹۰ به حضور در فیلم‌هایی همچون The Trench، Elizabeth و Love and Rage و سریال‌هایی به نام‌های Zorro، The Young Indiana Jones Chronicles و Screen Two پرداخت تا شهرتی را برای خود دست و پا نماید.

با آغاز قرن جدید دنیل کریگ به بازیگر نسبتاً شناخته شده‌ای تبدیل شده بود که می‌توانست حوزه کاری خود را گسترش داده و نقش‌های بهتری را بر عهده بگیرد. نخست در همکاری با آنجلینا جولی به ایفای نقش در فیلم اکشن و ماجراجویی Lara Croft: Tomb Raider پرداخت که با استقبال نسبتاً خوبی در گیشه مواجه شد و فروشی ۲۷۴ میلیون دلاری را تجربه کرد. نکته جالب بازیگری وی به ایفای نقش‌های بسیار متفاوتی مربوط می‌شد که اساساً شباهتی به یکدیگر نداشته و این مسئله قدرت بازیگری وی را بیش از پیش به معرض نمایش گذاشته بود.

از ایفای نقش در قامت فیزیکدان آلمانی در Copenhagen گرفته تا به تصویر کشیدن یک تبهکار دیوانه در Road to Perdition و نمایش مردی رنج دیده از اسکیزوفرنی در Some Voices که به معنای واقعی کلمه هر بیننده‌ای را در بهت و حیرت فرو می‌برد و ثابت کرده بود که می‌تواند بازیگری آینده‌دار و موفق باشد که هیچ محدودیتی در ایفای نقش‌هایش نخواهد داشت. در این بین نیز به یکی از عجیب‌ترین و منحصر به فردترین فیلم‌های عاشقانه سینما هالیوود یعنی The Mother پیوست و نقش آفرینی نمود که در آن زمان حتی موجب به راه افتادن جنجال نیز شده بود.

پس از آن که پیرس برازنان برای آخرین‌بار در سال ۲۰۰۲ میلادی ایفای نقش جیمز باند را در فیلم Die Another Day بر عهده گرفته بود، تهیه‌کنندگان این فرنچایز به دنبال همکاری با بازیگر جدیدی بودند که بتواند این جاسوس نمادین سینما را برای سال‌های متوالی به تصویر بکشد و ۳ سال بعد با دنیل کریگ تماس گرفته و ایفای این نقش را به او پیشنهاد دادند. پیشنهادی که در ابتدا او چندان نسبت به پذیرش آن مطمئن نبود و حتی در ابتدا مخالفت کرد که باربارا بروکلی به عنوان یکی از همین تهیه‌کنندگان، تمام سعی و تلاش خود را به کار گرفت تا نظر مثبت این بازیگر جوان را جلب نماید. ترس دنیل کریگ از بابت ایفای نقش جیمز باند در این بود که بر زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش تاثیر گذاشته و محدودیت‌های بسیاری را برایش به همراه داشته باشد.

با این حال تهیه‌کنندگان جیمز باند به او اطمینان دادند که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و زندگی همچنان پس از ایفای نقش در قامت این جاسوس ادامه خواهد یافت. در نهایت نیز با شرط این که بتواند عمق بیشتری به این شخصیت داده و آن را از حالت تک بعدی خارج نماید، با تهیه‌کنندگان وارد مذاکره شد و به عنوان هفتمین بازیگری انتخاب گشت که ایفای نقش جیمز باند را بر عهده می‌گیرد؛ هفتمین بازیگری که از قضا متفاوت‌ترین آن‌ها نیز محسوب شده و در طی سال‌های بعدی مسیر این فرنچایز را برای همیشه تغییر داده و هویت آن را متحول می‌کند.

نکته جالب ماجرا در این است که دنیل کریگ به عنوان نخستین بازیگری محسوب می‌شود که پس از مرگ نویسنده و خالق فرنچایز جیمز باند یعنی ایان فلمینگ متولد شده است. زیرا بازیگران پیشین در زمان حیات وی متولد شده بودند. نکته جالبی که امروزه می‌تواند توجه طرفداران این بازیگر و شخصین نمادین او را جلب نماید. البته که در ابتدای مسیر واکنش مخاطبین نسبت به این مسئله چندان مثبت نبود و به سبب ظاهر متفاوتی که نسبت به باقی بازیگران جیمز باند داشت، با انتقادات شدیدی روبرو شد و جو منفی حول محور او شکل گرفت. تا حدی که حتی قد وی را نیز مورد تمسخر قرار داده و برخی خواستار تحریم فیلم او شده بودند!

با وجود تمام حواشی و جو منفی اما دنیل کریگ مصمم بود تا متفاوت‌ترین جیمز باند تاریخ سینما را به تصویر بکشد و در سال ۲۰۰۶ میلادی طی همکاری با مارتین کمبل موفق شد تا این مسئله را در فیلم Casino Royale به نحو احسنت به معرض نمایش گذاشته و یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ این فرنچایز را به ارمغان آورد که حتی تحسین مخالفینش را در پی داشته است. فیلمی بسیار جذاب و غیرقابل پیش بینی که جیمز باندی خاکستری را به تصویر کشیده که در عین سردی و بی‌رحمی ابایی از به راه انداختن کشتار برای تحقق ماموریتش نداشته است. فیلمی که با استقبال عموم مواجه شد و فروشی معادل ۶۱۶ میلیون دلار را در قبال ۱۰۰ میلیون دلار بودجه رقم زد تا به پردرآمدترین فیلم جیمز باند تا آن زمان تبدیل شود.

محبوبیت Casino Royale سبب شد تا پای دنیل کریگ به دنیای بازی‌های ویدیویی نیز کشیده شده و صداپیشگی در عناوین تحسین شده ۰۰۷: Quantum of Solace، GoldenEye 007 و James Bond 007: Blood Stone را بر عهده داشته باشد. او در همان سال ۲۰۰۶ میلادی با ۲ فیلم دیگر نیز بر پرده سینما ظاهر شد که Infamous و Renaissance نام داشته‌اند. با این حال موفقیت کازینو رویال سبب گشت تا باقی پروژه‌های او چندان دیده نشده و زیر سایه فیلم جدید جیمز باند قرار گرفته و عملاً همان اتفاقی به وقوع پیوست که در ابتدا از آن ترس و وحشت داشت؛ تاثیر گرفتن زندگی شخصی و کاری وی توسط نقشی که به عنوان یک نماد در سینما شناخته شده است.

با این حال دنیل کریگ بیکار ننشست و سعی داشت تا در کنار نقش آفرینی جیمز باند، با ایفای نقش در پروژه‌های دیگر و ژانرهای مفاوت، خود را محدود به یک شخصیت نکرده و قدرت بازیگری‌اش را بیش از پیش به چالش بکشد. مسئله‌ی که سبب شد تا در طی سال‌های بعدی به نقش آفرینی در آثاری همچون The Golden Compass، Defiance، The Girl with the Dragon Tattoo و Flashbacks of a Fool بپردازد. فیلم The Girl with the Dragon Tattoo ساخته تحسین شده دیوید فینچر یک موفقیت هنری برای دنیل کریگ بود که در سال ۲۰۰۵ میلادی اکران شد و حسابی توجه ویژه منتقدین را در پی داشت تا حدی که نقش آفرینی او و داستان غم انگیزش هر مخاطبی را تحت تاثیر قرار می‌داد. با این حال متاسفانه توفیقی در فصل جوایز نداشت و حتی در جشنواره اسکار نیز نامزد دریافت جایزه نشد.

برخلاف ۲ بازیگر قبلی فرنچایز جیمز باند یعنی تیموتی دالتون و پیرس برازنان، دنیل کریگ به سبب ایفای نقش جذاب و به تصویر کشیدن جاسوس و آدمکشی بی‌رحم و بسیار باهوش، توانست تا در ۵ فیلم از این سری به ایفای نقش بپردازد که بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۱ میلادی اتفاق افتاده است. ۵ فیلم که به ترتیب Casino Royale، Quantum of Solace، Skyfall، Spectre و No Time to Die نام داشته است. آثاری که البته رویه باثباتی را طی نکرده و Quantum of Solace و Spectre به عنوان دنباله‌های ضعیف شناخته می‌شوند، در حالی که Casino Royale و No Time to Die با استقبال خوبی از سوی مخاطبین و طرفدارانشان روبرو شده‌اند. در این بین نیز بنا به عقیده بسیار از مخاطبین، Skyfall به عنوان بهترین فیلم جیمز باند دنیل کریگ شناخته می‌شود که مسیر این فرنچایز را برای همیشه متحول نمود و واقع‎‌گرایی و روایتی تیره و تاریک را بیش از پیش در برابر بیننده جلوه می‌نمود و نخستین و تنها فیلمی از این مجموعه به شمار می‌رفت که به فروشی فراتر از ۱ میلیارد دلار دست پیدا کرده است.

دنیل کریگ در در طی ۲ دهه گذشته تنها به ایفای نقش جیمز باند خود را محدود نکرده و آثار مختلفی نظیر The Adventures of Tintin، Cowboys & Aliens و Logan Lucky را به نحو احسنت هنرنمایی کرده است. همچنین شاید برای شما جالب باشد تا بدانید که به سبب علاقه‌اش به فرنچایز جنگ ستارگان، به عنوان سیاهی‌لشکر ایفای نقش سربازی به نام Stormtrooper FN-1824 را در فیلم Star Wars: The Force Awakens ساخته جی. جی. آبرامز در سال ۲۰۱۵ میلادی بر عهده گرفته است؛ ایفای نقشی که به سبب پنهان ماندن چهره‌اش زیر ماسک نمادین سربازهای امپراتوری، توسط مخاطبین عادی شناخته نشده است.

او همچنین پایش به فرنچایز سینمایی دیگری نیز باز شده که رویه کاملاً متفاوتی با سری فیلم‌های جیمز باند داشته است. در سال ۲۰۱۹ میلادی طی همکاری با ریان جانسن به نقش آفرینی در فیلم جنایی و معمایی Knives Out پرداخت که حسابی مورد توجه قرار گرفت و به فروشی بالغ بر ۳۱۲ میلیون دلار در قبال تنها ۴۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد و کمپانی نتفلیکس را مجاب نمود تا با خرج هزینه‌‌ای گزاف، حق و حقوق این مجموعه را به دست گرفته و ساخت دنباله‌های آن را کلید بزند. فیلم دوم تحت عنوان Glass Onion: A Knives Out Mystery در سال ۲۰۲۲ میلادی به پخش در آمد که اگرچه موفقیتی در حد و اندازه فیلم نخست را تجربه نکرد اما همچنان اثری پربیننده و سرگرم‌کننده لقب گرفته و به زودی نیز دنباله جدیدی به نام Wake Up Dead Man: A Knives Out Mystery در سال میلادی آینده منتشر خواهد شد تا ماجراجویی‌های جدیدی را از دنیل کریگ در قامت کاراگاه شاهد باشیم.

این بازیگر بریتانیالیی ۵۶ ساله برای آخرین‌بار در فیلم No Time to Die ایفای نقش جیمز باند را بر عهده گرفت که به سبب راه افتادن همه‌گیری ویروس کرونا اکران آن بارها و بارها به تاخیر افتاد و هزینه بسیاری را روی دست سازندگانش باقی گذاشت تا حدی که موفقیت آن به امری غیرممکن تبدیل شده بود. با این حال این فیلم در سال ۲۰۲۱ میلادی اکران شد و به عنوان خاتمه‌دهنده ماجراجویی‌های دنیل کریگ، با استقبال خوبی روبرو شد و فروشی معادل ۷۷۴ میلیون دلار را در دوران رکورد سینماهای جهان پس از کرونا به ثبت رساند. تنها فیلمی که در آن جیمز باند کشته شده و بدین صورت نیز برای همیشه از این نقش نمادین خداحاظفی کرده است. فیلمی که دنیل کریگ برای انجام بدلکاری‌های آن حسابی مورد صدمات فیزیکی شد قرار گرفت تا حدی که حتی پروسه فیلم‌بذداری نیز به تعویق می‌افتاد.

دنیل کریگ خارج از حوزه بازیگری، علاقه شدیدی به موسیقی داشته و در عین حال خود را کاربر بازی‌های ویدیویی نیز می‌داند که در اوقات فراغت به انجام عناوین مختلف سرگرم می‌شود و نکته جالب ماجرا در این است که ژانر مورد علاقه‌اش در این حیطه اکشن بوده است. هنرمند مورد احترام و توانمندی که ۲ بار تاکنون ازدواج کرده است: نخست در سال ۱۹۹۴ با فیونا لودون که در سال ۲۰۰۱ به جدایی ختم شد و سپس در سال ۲۰۱۰ با ریچل وایس که تا به امروز رابطه آن‌ها ادامه یافته و به صورت کلی صاحب یک فرزند دختر و یک پسر می‌باشد که زندگی به دور از حاشیه و جنجالی را کنار آن‌ها سپری می‌نماید.

منبع:گیمفا