۱۵ بازی دست کم گرفته شده و آندرریتد در تمام دوران
شاید فروش آنها کم بوده یا نقدهای ضعیفی از سوی منتقدان دریافت کرده باشند؛ در هر صورت مهم نیست؛ زیرا این ۱۵ بازی قطعاً سزاوار قدردانی بیشتری از سوی ما هستند.
چندین عنوان عالی در طول تاریخ بازیهای ویدیویی وجود داشته است که برخی از آنها به جایگاههایی افسانهای رسیدهاند و برای مدتی طولانی در یادها باقی ماندهاند. با این حال، تعداد زیادی بازی نیز هستند که با وجود برخی تحسینها، به طرزی بیرحمانه فراموش شدهاند. بیایید به ۱۵ عنوان دست کم گرفته شده در طول تاریخ نگاه کنیم و بفهمیم چه چیزی باعث میشود که آنها هنوز هم ارزش تجربه کردن را داشته باشند.
۱۵. Sunset Overdrive
با وجود عرضه در سال ۲۰۱۴ به عنوان انحصاری ایکس باکس وان (در نهایت برای رایانههای شخصی نیز عرضه شد)، Sunset Overdrive از استودیوی اینسامنیاک گیمز (Insomniac Games) هنوز هم یک اثر جذاب بوده و شایسته شناخت بیشتر است؛ طنز آن شاید برای همه مناسب نباشد، اما سبک و نمایش مهیج، مبارزات بینظیر و گیمپلی رواناش همگی به طور یکپارچه با هم ترکیب میشوند. با وجود یک جهان باز که پر از اتفاقات مختلف برای تجربه کردن است و داستانی که حسابی شما رو به خود جذب خواهد کرد، تعجب میکنیم که چرا افراد زیادی هنوز هم Sunset Overdrive را تجربه نکردهاند.
۱۴. Prey
آرکین آستین (Arkane Austin) همانقدر که به خاطر بازی Redfall مورد انتقاد قرار گرفت، به خاطر تلاش قبلیاش، یعنی Prey، هم مورد بیتوجهای واقع شد. تیم سازنده با Prey تصمیم داشتند تا یکی از عناوین استودیوی هیومن هد (Human Head Studios) را ریبوت کنند. نتیجه یک ایمرسیو-سیم جذاب بود که با تنظیمات علمی-تخیلی منحصربهفرد و پیامدهای اخلاقی پیچیدهاش، از دیدگاه کسی روایت میشد که در ایستگاه Talos 1 گیر افتاده است. متاسفانه، با وجود طراحی خوب محیطها، گیمپلی پیچیده و دشمنان هوشمند و ترسناک، این بازی نتوانست تأثیرگذاری زیادی از منظر فروش داشته باشد؛ اما با این حال، هنوز هم یکی از بهترینهای ژانر خودش است.
۱۳. The Evil Within 2
صنعت ویدیو گیم باید به استودیوی تانگو گیمورکز (Tango Gameworks) احترام بگذارد. پس از استقبال از The Evil Within، تیم سازنده دست به کار شدند و دنبالهای برتر از هر نظر ساختند. گرافیک بهتر، سکانسهای به یاد ماندنیتر، ترسهای میخکوبکنندهتر، گیمپلی بسیار بهبود یافته و ادامه داستان که باعث شد بیشتر به قهرمان بازی، سباستین کاستلانوس (Sebastian Castellanos)، و خانوادهاش اهمیت دهیم؛ همگی این محصول را به اثری خاطرهانگیز تبدیل کردند. البته علیرغم کیفیت خوبی که بازی ارائه داد، فروش فوقالعادهای را تجربه نکرد و به مرور زمان فراموش شد. استودیوی تانگو گیمورکز اخیراً با بازی Hi-Fi Rush به میادین بازگشت و اثر موفق دیگری را به طرفداران خود تقدیم نمود.
۱۲. Days Gone
عنوان Days Gone از استودیوی بند (Bend Studio) مورد جالبی است. بازی مورد بحث میلیونها دلار فروخت؛ اما خیلیها آن را تجربه نکردند؛ تا اینکه به PC آمد و به صورت رایگان روی پلی استیشن پلاس عرضه شد. کسانی که به آن فرصت دادند، یک شوتر زامبی محور جهان باز را به همراه فعالیتهای جالب و یک قهرمان جذاب یافتند. مدتی پیش، گزارشاتی منتشر گشت مبنی بر اینکه دنباله این بازی در برهه زمانی خاصی در دست توسعه قرار داشته؛ اما بنا به دلایل ناشناختهای لغو شده است. طرفداران هنوز هم از این بابت ابراز تاسف میکنند.
۱۱. Nex Machina
Nex Machina آخرین تلاش استودیوی هاوسمارک (Housemarque) برای ساخت بازیهای آرکید Shoot ‘Em Up بود؛ یک عنوان شوتر که عناصری از Robotron و Smash TV را با هم ترکیب میکرد و با حضور یوجین جارویس (Eugene Jarvis) به عنوان مشاور خلاق، گرافیکهای زیبا و اکشن سریع و پرجنبوجوشی را به طرفداران ارائه میداد. ممکن است این بازی از سوی منتقدان نمرات قابل قبولی دریافت کرده باشد، اما فروشش داستان دیگری را بازگو میکند. فروش کم بازی منجر به اظهارات مشهور هاوسمارک شد؛ آنها ادعا کردند که «ژانر آرکید مرده است». خوشبختانه، وقتی بازی Returnal برای کنسول پلی استیشن ۵ منتشر گشت، خوشحال شدیم که دیدیم این استودیوی قدیمی هنوز از ریشههای خود فاصله نگرفته.
۱۰. Eternal Darkness: Sanity’s Requiem
انحصاریهای بسیار برجستهای برای کنسول GameCube منتشر شدند؛ از Metroid Prime گرفته تا The Legend of Zelda: The Wind Waker؛ اما کنسول مذکور از عناوین ترد پارتی خوبی نیز بهرهمند بود. Eternal Darkness: Sanity’s Requiem با وجود ترکیب حماسهای ترسناک و طولانی مدت با یک سیستم نوآورانه که درک بازیکن را به شیوهای عجیب به هم ریخت، متاسفانه هرگز آنطور که شایسته بود دیده نشد؛ حتی با وجود نقدهای مثبتی که برای داستان، مکانیک و ترسناک بودن خود دریافت کرد، هیچگاه به اندازه بزرگان این ژانر مورد توجه قرار نگرفت. مدتها پیش امیدهایی برای ساخت دنبالهای از این بازی وجود داشت؛ اما در حال حاضر تمام آن امیدها به خاک سپرده شدهاند. وقتی صحبت از داستانهای ترسناک و جذاب در بازیهای ویدیویی میشود، Eternal Darkness: Sanity’s Requiem هنوز هم یکی از بزرگترینها است.
۹. Oxenfree
در تمام این سالها و حتی با وجود یک دنباله، نسخه اورجینال Oxenfree همچنان جذاب و منحصربهفرد باقی مانده. داستان الکس (Alex) که به همراه دوستانش به جزیره ادواردز سفر میکند، بین درام نوجوان و راز ماوراالطبیعه پیچیده با دیالوگهای فوقالعاده جذاب نوشته میشود. حتی بهتر از آن، گفتگوی پویای بازی است که به فرد اجازه میدهد هر طور که میخواهد به پدیدهها پاسخ دهد و منجر به نتایج (و پایانهای) متفاوتی شود. داستانهای خاطرهانگیزی در صنعت ویدیو گیم میآیند و میروند؛ اما روایت Oxenfree را باید بیشتر برجسته کرد.
۸. Jusant
در این دوره از بازیهای صخرهنوردی که خیلیها روی سختی و سرخوردگی ناشی از سقوط روی تمام چیزهایی که تا به حال میدانستید تاکید میکنند، عنوان Jusant از استودیوی دونت ناد (DON’t NOD) فلسفه متفاوتی را به نمایش گذاشت. علیرغم فاجعه زیست محیطی این منطقه، هنگامی که از یک صخره مرموز بالا میروید و سعی میکنید تاریخچه ساکنان آن را کنار هم قرار دهید، فضایی آرامشبخش و تأمل برانگیز به شما ارائه میشود. با کنترلهای جدید و چالشهای پلتفرمینگ جالبی که هیچگاه ناامیدکننده نمیشوند، Jusant تجربهای تازه را برای شما رقم خواهد زد.
۷. Stories Untold
احتمالاً نام استودیوی No Code را به واسطه بازی Silent Hill: Townfall شنیدهاید؛ اما ماجراجویی ترسناک Stories Untold همچنان به یاد ماندنیترین اثر آنها است. این بازی یک تجربه سورئال بوده و قبل از اینکه داستانهای آن به شکل فوقالعادهای به هم متصل شوند، به نظر میرسد که تنها یکسری روایت مستقل هستند. به لطف مکانیکهای غیرمتعارف، از جمله اینکه بازیکن در حال انجام یک بازی کامپیوتری قدیمی است، Stories Untold با هر چیز دیگری که تا به حال تجربه کردهاید تفاوت خواهد داشت.
۶. The Legend of Heroes: Trails in the Sky
محصولات استودیوی نیهان فالکوم (Nihon Falcom) همیشه به عنوان بازیهای نقش آفرینی با بودجه کم در نظر گرفته شدهاند؛ اما معمولاً شخصیتها و نویسندگی قویای را به عرصه نمایش میگذارند. عنوان The Legend of Heroes: Trails in the Sky بهترین نمونه از این موضوع است و ما را با دنیایی فانتزی با کشتیهای هوایی و جادو آشنا میکند (اما به شکلی پایهتر). به عنوان Estelle Bright، بازیکنان سفری را آغاز میکنند تا تبدیل به یک بریس تمامعیار شوند و جاشوا (Joshua) به آنها ملحق شده و در طول راه با انواع شخصیتها و اتفاقات غیرمنتظره روبهرو خواهند شد. علیرغم شروعی آهسته، این بازی در ابتدا دنیایی شگفتانگیز، سیستم نبرد جذاب با مبارزات چالش برانگیز و موسیقی متن فوقالعادهای را ارائه میکند که هنوز هم به یاد ماندنی هستند.
۵. Mad Max
یکی دیگر از عناوین جهان باز پساآخرالزمانی که با استقبال چندانی از سوی منتقدان مواجه نشد، Mad Max است. بازیکنان زمینهای بایر را زیر و رو میکردند و در حین گشتوگذار برای پیدا کردن بخشهایی از آن، درگیر نبردهای تن به تن میشدند؛ همچنین هر از گاهی برای تعامل با بازماندگان مختلف و نفوذ به پناهگاهها اقدام میکردند. با وجود یکنواختی محیطها، اثر مورد بحث باز هم ارزش بررسی از سوی طرفداران را دارد.
۴. CrossCode
با گرافیک سبک ۱۶ بیت و نبردهای هیجانانگیز هک اند اسلش، CrossCode از بهترین عناوین ARPG است که تعداد کمی از افراد آن را تجربه کردهاند. با این حال، بازی مورد بحث دنیای بزرگی را با دهها ساعت گیمپلی، یک داستان عالی و شخصیتپردازیهای فوقالعاده ارائه میدهد؛ به تمام موارد فوق یک موسیقی متفاوت و جذاب را نیز اضافه کنید. واقعاً عجیب است که CrossCode بازیکنان بیشتری ندارد.
۳. Tacoma
بازی Gone Home از استودیوی فولبرایت (Fullbright) مسلماً برای همه مناسب نیست؛ اما Tacoma، عنوانی علمی-تخیلی که روی بازسازی و مرور مکالمات در یک ایستگاه فضایی متروکه تمرکز دارد، قطعاً ارزش بررسی کردن را خواهد داشت. مکالمات مورد بحث از طریق فناوری واقعیت افزوده رخ میدهند و منجر به کشف فضاهای متفاوتی در زمانهای مختلف میشوند تا آنچه اتفاق افتاده را کنار هم قرار دهند. این یک معمای جذاب و یک عنوان ماجراجویی قوی بوده که شایسته توجه بیشتری است.
۲. Vanquish
بیشتر افراد درباره Bayonetta ،Metal Gear Rising و NieR: Automata صحبت میکنند و عنوان Vanquish از استودیوی پلاتینیوم گیمز (PlatinumGames) تقریباً فراموش شده. این امر ناراحتکننده است؛ زیرا با وجود داستان و صداپیشگی ضعیف، Vanquish یک رویکرد کاملاً جدید را به عناوین شوتر اضافه کرد؛ با انگیزهای که باعث تشویق به تغییر موقعیت سریع و دائمی میشد. Slow-mo امکان شلیک دقیقتر را فراهم کرد و نبردهای بزرگ و صحنههای خاطرهانگیز را به چیزی عادی در دنیای بازی تبدیل نمود.
۱. As Dusk Falls
شاید برخی از قسمتهای این بازی میتوانستند بهتر باشند؛ اما به عنوان یک تجربه روایی در مورد دو خانواده و با الهام از سریال Fargo، بازی As Dusk Falls یک ماجراجویی جذاب از استودیوی INTERIOR/NIGHT به شمار میرود. بازیکنان در لحظات مختلف تصمیمات حساسی میگیرند و باعث میشوند که طرح کلی داستان به طور گستردهای منشعب شود و هر انتخاب کوچک، تأثیر بسزایی بر روایت خواهد داشت. با بازیگری و نویسندگی قوی، داستان آن برای ادامه و گسترش خود التماس میکند.
از توجه و همراهی شما دوستان همیشگی صمیمانه سپاسگزارم.
نظر شما درباره لیست ارائه شده چیست؟ لطفاً در بخش نظرات سایت به ما اطلاع دهید.
منبع: GamingBolt
پر بحثترینها
- کانیه وست، رپر آمریکایی اعتقاد دارد که The Last of Us: Part II بهترین بازی تاریخ است
- مدیرعامل پلی استیشن: Uncharted برای همیشه صنعت گیمینگ را دگرگون کرد
- سازندگان Astro Bot امید زیادی به Intergalactic دارند
- برخی توسعهدهندگان معتقدند که دنبال کردن گرافیک پیشرفته در بازیهای AAA دیگر امکانپذیر نیست
- گزارش: کنسول جدید کشور روسیه توانایی رقابت با ایکس باکس و پلی استیشن را ندارد
- تعجب تهیهکننده Gears of War نسبت به رویکرد Assassin’s Creed حول روایت در ژاپن
- توسعهدهنده Witcher 4 به استفاده از بات برای کنترل جنجال پیرامون شخصیت سیری متهم شد
- تحلیلگر: آینده درخشانی در انتظار Xbox خواهد بود
- دیجیتال فاندری ۳ بازی برتر سال ۲۰۲۴ از نظر گرافیک بصری را مشخص کرد
- گپفا ۲۷؛ پنج بازی برتر شما در سال ۲۰۲۴
نظرات
خیلی دارم دیر کامنت میزارم😂😂ولی به نظرم دیس آنرد اندریدترین بازی است
بازی که خلاقیت در تمام قسمت هاش مشخص بود
و اون اتمسفر جالبش که انگار واقعا دنیاشو حس میکردی