بیوگرافی گرتا گرویگ | از لیدی برد تا باربی
گرتا گرویگ ۴۰ ساله را میتوان به عنوان یکی از موفقترین کارگردانان زن حال حاضر هالیوود خطاب کرد که تبحر ویژهای در کارگردانی، نویسندگی و بازیگری از خود نشان داده است.
گرتا سلست گرویگ در تاریخ ۴ اوت ۱۹۸۳ میلادی (۱۳ مرداد ۱۳۶۲) در شهر ساکرامنتو از ایالت کالیفرنیا آمریکا چشم به جهان گشود. خانواده این بازیگر، نویسنده و کارگردان آمریکایی را مادرش کریستین، پدرش گوردون و خواهر و برادرش تشکیل میدهند که اصالتی آلمانیتبار داشته و به غیر از خود وی، باقی اعضای خانوادهاش عموماً در شغلهای دولتی مشغول به کار هستند.
دوران تحصیل ابتدایی خود را در مدرسهای کاتولیک گذراند و در سال ۲۰۰۲ از آن فارغالاحصیل شد و سپس به سبب علاقه شدیدی که به رقص و شمشیر بازی داشت، به سمت آموزش در آنها گرایش پیدا کرد که هزینه سرسامآورشان، وی را از ادامه دنبال کردن علاقههایش باز داشت و در نهایت به ادامه تحصیل در رشتههای زبان انگلیسی و فلسفه پرداخت که از دانشگاه مخصوص زنان یعنی برنارد در نیویورک فارغالتحصیل گشت.
گرتا گرویگ در ابتدا رویای تبدیل شدن به نمایش نامهنویسی مشهور را در سر داشت که در ابتدا چندان در این امر موفق ظاهر نشد و به عنوان بازیگر در سال ۲۰۰۶ با فیلم LOL به کارگردانی جو سوانبرگ رسماً وارد هالیوود شد. همکاری موفقیت آمیز آنها سبب شد تا نه تنها در حرفه بازیگری شروع مثبتی را رقم بزند، بلکه با جو سوانبرگ به ادامه همکاری پرداخته و حتی نویسندگی برخی از آثار او را نیز بر عهده بگیرد.
در نتیجه این همکاری فیلم Hannah Takes the Stairs با هنرنمایی و نویسندگی گرتا گرویگ در سال ۲۰۰۷ به اکران درآمد که با بازخوردهای مثبتی از سوی مخاطبین مواجه شد. با آغاز دهه دوم زندگی وی، دوران افسردگی شدیدی برایش آغاز شد که حرفه بازیگری به عنوان کمکی برای گذر از این دوران، تاثیر به سزایی برای غلبه بر مشکلات روحی او به شمار میرفت. از حضور در کلاس و دورههای بازیگری گرفته تا نقش آفرینی در پروژههای مختلفی نظیر Baghead، Nights and Weekends و China, IL شاهد دوران پر فراز و نشیب روحی عجیب و غریبی در زندگی این هنرمند بودیم.
با آغاز دهه ۲۰۱۰ میلادی گرتا گرویگ با جدیت بیشتری در هالیوود به کار خود ادامه داد. فیلم Greenberg به کارگردانی نوآ بامباک که از بازیگرانی نظیر بن استیلر و ریس ایفانز بهره میبرد نه تنها جنبه جدیدی از قدرت بازیگری گرتا گرویگ را به معرض نمایش گذاشت، بلکه زمینه آشنایی او با کارگردان این فیلم در زندگی شخصی وی نیز تاثیرگذار بود که در نهایت به رابطه عاشقانهای بین آنها ختم شد. او همچنین به عنوان یکی از کاندیداهای ایفای نقش در سریال The Corrections شبکه HBO امتخاب شد که در نهایت فرصت ایفای نقش در این مجموعه تلویزیونی را پیدا نکرد.
گتا گرویگ تا سال ۲۰۱۷ به ایفای نقش در فیلم و سریالهایی نظیر How I Met Your Dad، Arthur، Damsels in Distress، No Strings Attached پرداخت و همکاری او با وودی آلن نیز در فیلم To Rome with Love رقم خورد و به سبب چهره آرامی که داشت، به زیبایی میتوانست نقشهای جالب توجه و مثبتی را به تصویر بکشد که در اکثر آثارش نظر منتقدین را جلب مینمود.
در همکاری مجدد با نوآ بامباک، نویسندگی و بازیگری فیلم Frances Ha را بر عهده گرفت که میتوان از آن به عنوان نقظه اوج قدرت بازیگری گرتا گرویگ یاد کرد. اثری کمدی و درام که در سال ۲۰۱۲ اکران شد و نه تنها تمامی توجهات را به سمت خود معطوف کرد، بلکه نامزدی در جشنواره گلدن گلوب را برای این زن کالیفرنیایی به همراه داشت. این زوج موفق هالیوودی در سال ۲۰۱۵ باری دیگر پروژه مشترکی را تحت عنوان Mistress America تدارک دیدند که اگرچه به اندازه فیلم سال ۲۰۱۲ موفق عمل نکرد اما هنرنمایی گرتا گرویگ باز هم نظر مثبت منتقدین و بینندگانش را به همراه داشت.
با آغاز سال ۲۰۱۷ میلادی زندگی گرتا گرویگ برای همیشه دگرگون شد. در حالی که او پیشتر در سال ۲۰۰۲ با فیلم Nights and Weekends در زمینه کارگردانی (به صورت مشترک با جو سوانبرگ)، تجربه نسبتاً موفقی را پشت سر گذاشته بود، با فرا رسیدن سال ۲۰۱۷ به صورت تمام و کمال نویسندگی و کارگردانی پروژه کمدی و درام Lady Bird را با حضور بازیگرانی نظیر سرشه رونان و تیموتی شالامی بر عهده گرفت. اثری که برای نختینبار در جشنواره فیلم تلیوراید به نمایش درآمد و خبر از ورود کارگردانی توانمند به هالیوود را میداد.
موفقیتهای Lady Bird سلسلهوار تمامی توجهات سینماگران را به سمت خود معطوف کرده بود؛ از فروش ۸۰ میلیون دلاری نسبت به بودجه محدود ۱۰ میلیون دلاریاش گرفته تا گسترده شدن سیل تحسین منتقدین بینالمللی که سبب شد تا در جشنوارههای بزرگی نظیر اکتا، اتحادیه زنان روزنامهنگار سینمایی، انجمن منتقدان فیلم بوستون، انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، گلدن گلوب و اسکار نامزد دهها جایزه مختلفی شود که قدرتمندانه برخی از آنها را به نام خود به ثبت رساند که موفقیتی باورنکردنی برای گرنا گرویگ در قامت نخستین تجربه کارگردانی مستقلش به شمار میرفت.
پس از موفقیتهای تاریخی Lady Bird، گرتا گرویگ بیکار ننشست و در کنار ادامه حرفه بازیگری و صداپیشگی، حال به عنوان کارگردانی توانمند نیز اسم و رسمی برای خود دست و پا کرده بود. از سال ۲۰۱۷ در کنار ایفای نقش در فیلمهایی نظیر Jackie و The Meyerowitz Stories به صداپیشگی در انیمیشن Isle of Dogs پرداخت که نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال شد. سپس باری دیگر به حرفه کارگردانی و نویسندگی رجوع کرد تا موفقیتی تازه را در کارنامه خود به ارمغان بیاورد.
او در سال ۲۰۱۹ وظیفه نویسندگی و کارگردانی اقتباس سینمایی از رمان Little Women به قلم لوییزا می الکات را بر عهده گرفت و نه تنها همکار و دوست صمیمی خود یعنی سرشه رونان را با خود به همراه داشت، بلکه از بازیگران توانمند دیگری همچون اما واتسون، فلورنس پیو و لورا درن نیز نیز دعوت به همکاری کرد و تیم بازیگری قدرتمندی را برای پروژه جدید خود تدارک دید. پروژهای که باز هم مورد توجه منتقدین قرار گرفت و اینبار با بودجهای ۴۰ میلیون دلاری، فروش سرسامآور ۲۱۹ میلیون دلار را به ارمغان آورد.
فیلم Little Women در فصل جوایز نیز حسابی خوش درخشید و در کنار نامزدی در انواع و اقسام جشنوارههای سینمایی، نامزد دریافت جوایزی همچون بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی در جشنواره اسکار برای گرتا گرویگ شد که در آن سال با حواشی بسیاری همراه شده بود. از اشاره به نام وی در قامت یکی از بداخلاقترین کارگردانان حال حاضر زن هالیوود گرفته تا جنجالهای رسانهای و فرهنگی که به وی بابت نگرشش نسبت به جامعه زنان نسبت داده شد، مسائل پرحاشیهای را به راه انداخت که البته دوام چندانی نداشت و خیلی زود فروکش کرد.
پس از پایان یافتن دوران همه گیری ویروس کرونا، گرتا گرویگ در سال ۲۰۲۲ با همکاری آدام درایور در فیلم جدید نوآ بامباک به نام White Noise به ایفای نقش پرداخت که علیرغم بهرهگیری از بودجه سنگین ۱۰۰ میلیون دلار، در گیشه و سرویسهای استریم توفیق چندانی پیدا نکرد و تنها در بعد هنری و فصل جوایز با نامزدیهای متعددی روبرو شد. با این حال فرا رسیدن سال ۲۰۲۳ میلادی شاید که بزرگترین رویداد زندگی گرتا گرویگ در حوزه سینما را رقم زد که میزبان به وقوع پیوستن رکوردی غیرمنتظره برای وی نیز شد.
بحث ساخت اقتباسی سینمایی از داستانهای باربی برای سالهای متوالی در میان کمپانیهای فیلمسازی جریان داشت تا این که کمپانی برادران وارنر وارد میدان شد و ترکیب برندهای را دور یکدیگر جمع نمود که عملاً منجر به تولید یک رویداد فرهنگی پر سر و صدا در سطح جهانی شدند. گرتا گرویگ در قامت کارگردان و نویسنده، سکان هدایت فیلم Barbie با حضور زوج مارگو رابی و رایان گاسلینگ را بر عهده گرفت. اثری که البته از هنرمندان مطرح دیگری همچون اما مکی، دوآ لیپا، سیمو لیو و جان سینا نیز بهره میبرد.
فیلم Barbie نه تنها تمامی توجهات رسانهها را به خود اختصاص داد و باعث شد تا رنگ صورتی در سال ۲۰۲۳ به رنگی کمیاب در سطح بینالمللی تبدیل شود، بلکه در اقدامی غیرمنتظره به عنوان رقیب سینمایی پروژههای جدید کریستوفر نولان و تام کروز یعنی اوپنهایمر و ماموریت غیرممکن ۷ وارد میدان شد و در بازه زمانی بسیار ریسک پذیری، اکران خود در سینماها را آغاز نمود. رقابتی که به طرز باونکردنی، برنده آن Barbie با فروش ۱ میلیارد و ۴۳۴ میلیون دلاریای شد که نام گرتا گرویگ را به عنوان یکی از معدود کارگردانان زن تاریخ سینما با فروشی فراتر از ۱ میلیار دلار، در یادها به ثبت رساند.
این هنرمند خوش ذوق که پس از موفقیت بیسابقه باربی، رکورد پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۳ را از آن خود کرده است، برای سال جدید با اقتباسی از انیمیشن کلاسیک Snow White به استقبال طرفدارانش خواهد آمد. اقتباسی که تغییرات آن و اظهارات ستارهاش، ریچل زیگلر با حواشی بسیاری همراه بوده و برخلاف باربی، به عنوان یکی از پروژههای منفور سینماگران شناخته میشود. مسئلهای که تنها زمان میتواند موفقیت و یا شکست آن را تعیین نماید.
گرتا گرویگ ۴۰ ساله پس از حضوری ۱۷ ساله در هالیوود و در حالی که از سال ۲۰۱۱ وارد رابطهای جدی و عاشقانه با نوآ بامباک شده که نتیجه آن، تولد ۲ فرزند میباشد، نشان داده که آیندهای درخشان داشته و قطعاً طی سالهای آینده چه در حوزه بازیگری و چه در کارگردانی و نویسندگی، میتواند موفقیتهای بسیاری را در حوزه هنری و مالی تجربه نماید.
منبع: گیمفا
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
نظرات
زاتی ادمه خوبیه میخواد واقعا از زنا حمایته واقعی انجام بده ولی نمیدونه دارن از خودش و جنس زن سو استفاده میکنن
فقط سلطان emma macky🗿🥰
گرتا گرویگ و فیلم باربی که بدنبال برابری و عدالتن واقعا لایک دارن
امیدوارم تو سفید برفی هم زنان برتر از مردان باشن و مرد ستیزانه و رنگین پوستانه باشه تا فروش میلیاردی کنه 😍
دنباله برابری هستن
زنان برتر از مردان باشن و مرد ستیزانه باشه
من تورو زنده میخوام
ایکیو شما از منفی هم گذشته خواهر من
فیلم باربی رو دیدم:
جدا از شعائر فمنیستی( که بعنوان یک “ایرانی” برای خودم مضحک و خنده دار میدونم بخواهم مخالف باهاش باشم، چرا که با این وضع کثیف جامعه برای زنها و اتفاقات مدارس و مترو، معتقد هستم که پرداختن به فمنیست برای یک ایرانی و یا یک افغانستانی مثل این هست که یک فرد دیابتی در وخیم ترین وضع به بیمارستان بردند و اون فرد داره نقد میکنه که باقلوا مقدار شکر کمتری داره یا شکرپاره که ضرر کمتری داشته باشه.) ، معنقد هستم گرتا گرویگ براش کمی زود بود این فیلم رو بسازه. من خودم شخصاً از فیلمهای بد لذت زیادی میبرم، اما باربی واقعاً شلخته بودش. اصلاً نتونسته بود فیلم رو دربیاره. نیمه اول فیلم باز هم بهتر بودش. یعنی اون صحنههایی که فیلم داشت درباره رابطه مادر دختری و اینها توضیح میداد باز هم قشنگ بود. اما بعد از برگشتن دوم به باربی لند واقعاً دیگه بد شد. من با محتوی فیلم مطلقاً کاری ندارم و به دلایل بالا هم برام مهم نیست. میخواد شعار بده؟! خوب بده! اصلاً تبلیغ ایدئولوگ آدم خواری بکنه…..فقط اون شعار رو بخوبی بده و جذاب باشه. فکر میکنم فیلم در این مورد شکست خورده. فروش زیاد کرده ؟ اوکی! مهم نیست. من واقعاً فکر میکنم پتانسیل و عمق بسیار بیشتری داشتش فیلمش، که فکر میکنم با کارگردانی نچندان خوب گرتا گرویگ به فنا رفت.
منظورم از پراخت به فمنیسم، پرداختن به نقد فمنیسم هست. منتقدهای فمنیسم نمیگم درست میگن یا نمیگن، دارم میگم ما در این اصلاً در جایگاهی نیستیم که اصلاً بخواهیم به فمنیسم بپردازیم یا نه.
کارنامه پر مهطوا🗿
من هر سه فیلم آخرش رو چند بار دیم و بسیار لذت بردم. امیدوارم فیلم جدیدش خوب از آب دربیاد اما شخصا خیلی امیدوار به موفقیتش نیستم. بیشتر به نظر می یاد داستان رادیکالیزه شده تا فمنیستی.
فیلم باربی به شدت اورریتده. اینو میزاشتی جلوی مارتین اسکورسیزی ، کوئنتین تارانتینو و کریستوفر نولان یا هر کارگردان برتر دیگه ای از شدت افتضاح بودنش بالا میاوردن.
وقتی فیلم بـاربـی رو دیدم، مات و مبهوت بودم از اون حجم از تعریف و تمجید مردم و منتقدین سینما. حقیقتا فیلم بدی رو دیدم که حتی از پس شعارهایی که میخواست جار بزنه هم برنیومد، چه برسه به اینکه بخواد توی اذهان بمونه!