بیوگرافی وینس گیلیگان | مغز متفکر تلویزیون
وینس گیلیگان ۵۶ ساله به عنوان یکی از مغزهای متفکر مدیوم تلویزیون به شمار میرود که در تولید برخی از به یاد ماندنیترین سریالهای ساخته شده، نقشی کلیدی داشته است.
وینس گیلیگان در تاریخ ۱۰ فوریه ۱۹۶۷ (۲۱ بهمن ۱۳۴۵) در شهر ریچموند واقع در ایالت ویرجینیا کشور آمریکا چشم به جهان گشود. خانواده وی را مادرش گیل، معلم مدرسه و پدرش جرج، کارمند اداره بیمه تشکیل داده و صاحب یک برادر کوچکتر از خود به نام پاتریک میباشد.
او دوران تحصیل مدرسه را در آکادمی لانگوود سپری میکند، جایی که مادرش به عنوان معلم نیز حضور دارد و در کنار مطالعه درس، به سینما علاقه پیدا کرده و از همان سنین کم به تماشای آثار مختلف روی میآورد. با این وجود در حالی که تنها ۷ سال سن داشت، شاهد از هم پاشیدن خانوادهاش به واسطه طلاق پدر و مادرش در سال ۱۹۷۴ بود که تاثیر به سزایی بر روان وینس و پاتریک در آن زمان داشت.
او زمانی که بزرگ شد، با تدوینگر مشهور هالیوود یعنی آنگوس وال دوستی صمیمی را آغاز کرد و مادر وی یعنی جکی به عنوان هدیه، دوربین سوپر ۸ را به وینس اعطا کرد که برایش ارزش بسیاری زیادی داشت. دوربینی که باعث شد تا او به ساخت فیلمهای علمی تخیلی روی آورده و یکی از نخستین پروژههای وی، اثری به نام “نابودی فضا” بود که برادرش پاتریک به عنوان نقش اصلی در آن حضور پیدا کرده بود. اثری که در دانشگاه ایالتی ویرجینیا برنده جایزه بهترین فیلم در رده سنی رده سنی کودکان و نوجوانان شد که دستاورد بزرگی برای وی به شمار میرفت.
هدیهای که از سوی مادر دوست خود آنگوس وال دریافت کرد به حدی ارزشمند و تاثیرگذار بود که در یکی از مصاحبههای خود طی سالهای اخیر فاش کرده که اگر جکی وجود نداشت و چنین هدیهای را به وی اعطا نمیکرد، قطعاً به جایگاه امروز دست پیدا نکرده و آثار ارزشمندی را خلق نمیکرده است. او جکی را زنی الهامبخش و مورد احترام خطاب کرده و بارها به نام وی اشاره داشته است.
وینس گیلیگان از همان دوران کودکی به عنوان پسری باهوش و خلاق در مدرسه و بین دوستانش شناخته میشد و در عین این که علاقه شدیدی به فیلم و سینما داشت اما هیچگاه از مطالعه دست نکشیده و به خواندن آثار علمی تخیلی روی میآورد. در حوزه سینما نیز بیشتر به سمت آثار کلاسیک نوآر گرایش داشت و به تماشای وسترن جان وین و کلینت ایستوود میپرداخت و برخلاف باقی هم سن و سالانش، سعی میکرد تا زمان خود را به مطالعه و یا تماشای فیلم اختصاص دهد که تاثیر آن را در زندگی نیز مشاهده میکرد.
به سبب هوش و ذکاوتی که داشت، در دوران تحصیل در دبیرستان توسط یکی از آکادمیهای هنر مطرح ایالات متحده آمریکا بورسیه تحصیلی شد و شهر مادری خود را برای ادامه تحصیل رها کرد. پس از اتمام دوران دبیرستان نیز توسط دانشگاه نیویورک بورسیه شد و مدرک لیسانس خود را در رشته هنرهای نمایشی و تولید فیلم دریافت نمود.
او در حالی که مشغول تحصیل در دانشگاه بود، فیلمنامه نویسی را به صورت جدی آغاز کرد و در سال ۱۹۹۳ نخستین تجربه جدی خود را با بر عهده گرفتن نگارش فیلمنامه پروژه سینمایی Wilder Napalm بر عهده گرفت. اثری فانتزی که کارگردانی آن را گلن گوردون کارن بر عهده داشت و بازیگرانی نظیر دنیس کواید، دبرا وینگر و آرلیس هاوارد به ایفای نقش در آن پرداخته بودند. اثری که زمینه را برای حضور جدی وینس گیلیگان در سینما و تلویزیون هموار نمود.
او همچنین به نگارش فیلمنامه Home Fries نیز روی آورد. اثری کمدی و درام به کارگردانی دین پاریزو که نخستین موفقت بزرگ را برای وی به همراه داشت. این فیلمنامه در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه فیلمنامه نویسی ایالت ویرجینیا شد. مارک جانسون به عنوان یکی از تهیهگنندگان مشهور هالیوود که یکی از داوران این جشنواره بود، محور فیلمنامه ویسن گیلیگان قرار گرفت و فاش کرد که عجیبترین اثری بوده که تاکنون در زندگیاش مطالعه کرده است و سریعاً ساخت فیلمی حول محور آن را در دستور کار قرار میدهد.
پس از تجربه چنین دستاوردهایی، وینس گیلیگان وارد حوزه تلویزیون شده و به تیم یکی از سریالهای مورد علاقه خود به نام The X-Files ملحق میشود. او در وهله اول نگارش فیلمنامه یکی از قسمتهای این مجموعه تلویزیونی درام و علمی تخیلی را بر عهده گرفته که نظر مثبت شبکه فاکس را جلب میکند و استقبال از این قسمت سبب میشود تا در کنار نگارش ۲۹ قسمت دیگر، تهیهکنندگی بیش از ۵۰ قسمت آن را نیز بر عهده داشته باشد. با این حال بر عهده گرفتن ساخت اسپینآف این مجموعه به نام The Lone Gunmen به بزرگترین شکست کارناکه کاری وی تبدیل شد که پس از پخش تنها ۱ فصل برای همیشه به فراموشی سپرده شد.
وینس گیلیگان که پس از آغاز دهه ۲۰۰۰ میلادی به نامی نسبتاً شناخته شده در سینما و تلویزیون بدل گشته بود، به نگارش فیلمنامه و تولید سریالهایی نظیر Night Stalker، A.M.P.E.D. و Robbery Homicide Division روی آورد که هر یک با واکنشهای متفاوتی از سوی مخاطبین مواجه شدند. در حوزه سینما نیز با پیتر برگ و ویل اسمیت وارد همکاری شد و نویسندگی پروژه ابرقهرمانی Hancock را در سال ۲۰۰۸ بر عهده گرفت. اثری با لحن کاملاً متفاوت در این ژانر که با ۱۵۰ میلیون دلار بودجه، فروشی بالغ بر ۶۲۴ میلیون دلار را به ثبت رساند که موفقیت مالی قابل توجهی به شمار میرفت.
وینس گیلیگان که تا سال ۲۰۰۸ کارنامه ارزشمندی را برای خود تدارک دیده بود، در همین سال کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی پروژهای تلویزیونی به نام Breaking Bad را با حضور بازیگرانی همچون برایان کرنستون، آرون پال، آنا گال و دین نوریس بر عهده گرفت و از طریق شبکه AMC آن را در تلویزیون پخش کرد. اثری که حول محور معلم شیمی بیدست و پایی جریان داشت که درگیر سرطان شده و مرگش حتمی است. به همین سبب نیز ناخواسته تولید مواد مخدر را به همراهی یکی از دانشآموزان سابقش بر عهده گرفته و وارد مسیر غیرقابل بازگشتی میشود که نه تنها شخصیت وی را دگرگون میکند، بلکه وقایعی تلخ و شوکهکننده را نیز موجب میشود.
او اعلام داشت که با ساخت این مجموعه تلویزیونی قصد دارد تا شخصیتهای این مدیوم را از حالت تکرار و سکون خارج کرده و روایتی را خلق نماید که انگیزه و موجودیت شخصیتهایش را دگرگون نماید. به همین سبب نیز دست بر روی شخصیتی به نام والتر وایت گذاشت که بنا به گفتههای خود وی، از معلم شیمی دست و پا چلفتی، به مرد بیرحمی همچون صورت زخمی تبدیل شود. ابتدای مسیر پخش سریال Breaking Bad در حالی که ناامیدی وینس گیلیگان را در پی داشت اما دوستان و همکارانش وی را متقاعد کردند که به ساخته خود زمان داده و دلسرد نشود.
دلیل اصلی ناامیدی وی، وجود مجموعهای به نام Weeds با حال و هوای مشابهی بود که در آن زمان تمامی توجهات را به خود معطوف کرده بود تا جایی که وینس گیلیگان در یکی از مصاحبههایش فاش کرد که اگر از پخش چنین سریالی اطلاع داشت، هیچگاه Breaking Bad را خلق نمیکرد. با این حال ساخته سال ۲۰۰۸ او مسیر خود را پیدا کرد و طرفداران و بینندگان بسیاری را از سراسر جهان به سمت شبکه AMC جذب نمود و تا سال ۲۰۱۳ طی ۵ فصل، یکی از شوکهکنندهترین روایتهای تاریخ تلویزیون را در ژانر درام و جنایی به ارمغان آورد که جوایز گوناگونی را در جشنوارههایی نظیر امی از آن خود نمود.
موفقیتهای Breaking Bad عملاً زوج برایان کرنستون و آرون پال را به عنوان برخی از مشهورترین و به یادماندنیترین شخصیتهای تاریخ تلویزیون تبدیل کرد که با گذشت ۱ دهه هنوز هم بسیاری از مردم آنها را با نام والتر وایت و جسی پینکمن به یاد میآورند. وینس گیلیگان نیز با موفقیتهای مالی و هنری غیرقابل تصوری روبرو شد و میزان استقبال از ساختهاش، وی را متقاعد کرد تا دست به ساخت اسپینآفی از آن بزند که عملاً بین مخاطبین تلویزیون به دنیای گیلیورس شهرت یافته است.
سریالی تحت عنوان Better Call Saul که در سال ۲۰۱۵ با همان لحن جذاب و دوست داشتنی Breaking Bad کار خود را آغاز کرد و از روایتی بسیار خلاقانه حول محور گذشته و آینده وکیلی به نام سال گودمن جریان داشت. وکیلی که در ساخته سال ۲۰۰۸ وینس گیلیگان به مخاطبین در قامت شخصیتی فرعی معرفی شد و حال در سریال اختصاصی خود با هنرنمایی استادانه باب ادنکیرک به جنبههای مختلفی از دنیای جرم و جنایت میپرداخت. اثری که با ۶ فصل تا سال ۲۰۲۲ پخش خود را ادامه داد و باز هم موفقیتهای مالی و هنری غیرقابل تصوری را در شبکه AMC رقم زد که جوایز متعددی برای خود شخص وینس گیلیگان و بازیگرانش به همراه داشت.
وینس گلیگیان ۵۶ ساله همچنین در سال ۲۰۱۴ به عنوان بازیگر افتخاری ایفای نقش در قسمت نهم از فصل پنجم سریال کمدی Community را بر عهده گرفت و بازیگری جوان و کلهشق را به تصویر کشید و با همان حضور کوتاه نشان داد که در حوزه بازیگری نیز حرفهای بسیاری برای گفتن خواهد داشت. در سال ۲۰۱۹ نیز در حالی که بسیاری از بینندگان سریال Breaking Bad منتظر رویدادی حول محور جمع شدن بازیگران این مجموعه در کنار یکدیگر بودند، فیلمی به نام El Camino: A Breaking Bad Movie را معرفی کرد که باعث بحت و حیرت طرفدارانش شده بود.
این فیلم به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی شخص وینس گیلیگان اساساً دنباله Breaking Bad به شمار رفته و حول محور جسی پینکمنی جریان داشت که پس از پشت سر گذاشتن سلسلهای از اتفاقات شوم و کابوسوار، از مهلکه به لطف والتر وایت فراری داده شده و حال باید به فکر نجات زندگی خود و فرار از پلیس و دار و دسته نئونازیها باشد. اثری که با ۶ میلیون دلار بودجه، فروشی بالغ بر بیش از ۴۰ میلیون دلار را رقم زد و نشان داد که دنیای گیلیورس هیچگاه تکراری نشده و حرفهای بسیاری برای گفتن خواهد داشت. El Camino: A Breaking Bad Movie با تمرکز بر روی شخص جسی پینکمن، میزبان هنرنمایی استادانه و ارزشمندی از آرون پال بود که در سریال Breaking Bad همیشه به عنوان شخصیت شماره دوم در مقابل دوربین ظاهر میشد.
وینس گیلیگان ۵۶ ساله در سال ۱۹۹۱ با هالی رایس آشنا شد و رابطه عاشقانهای را آغاز کرد که به دور از هر گونه حاشیه و جنجال تا به امروز ادامه داشته است. نویسنده، تهیهکننده و کارگردان مورد احترام و دوست داشتنی هالیوود که طرفدارانش شدیداً منتظر معرفی پروژه جدیدش بوده تا بلکه موفقیتهایی همچون Breaking Bad و Better Call Saul را در ژانرهای جدید به ارمغان بیاورد.
منبع: گیمفا
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
خیلی کارش درسته
وینس گیلیگان اسم دبیرستانی که والتر وایت به عنوان معلم شیمی توش تدریس میکرد رو از مدرسه دوران کودکیش(J.P.Wynne) الهام گرفته بود.
یجا خونده بودم میگفت
شما نمیتونین یه سریال بسازین که سر خوب بودن اثر اصلی یا اسپین اف بحث بشه شما وینس گیلیگان نیستین
واقعا کارش عالیه
شاهکار پشت شاهکار
هرچند خودش گفته دیگه سراغ دنیای بریکینگ بد نمیره اما من هنوزم امید دارم به یه اسپین اف از گذشته لالو
ممنون به درخواست ما هم عمل کردید
منم مثل همه چهار مرحله زیبا رو به لطف همین دوستمون طی کردم: ۱- بریکینگ بد و دیدم ۲-عاشقش شدم ۳-پس رفتم بتر کال سال و دیدم ۴- و الان دو تا عشق دارم …💀
منم همین مراحل رو طی کردم🗿
حیف وقت ندارم وگرنه دوباره این مراحل طی میکردم🫠
اما من اول بریکینگ بد دیدم بعد el Camino بعدش بهتره با ساول تماس بگیری ،یکی از یکی بهتر بتر کال ساول که اصلا دیگه خود آتیش بود عالی بود هیچ نقصی نداشت شانسش فقط موقعی اومد که فیلم های شت رنگین پوستی مثل یوفوریا اومده بود جایزه امی بود فکر کنم دادن به یوفوریا نه به بتر کال ساول نشون میداد قشنگ همه عوامل بتر کال ساول جا خورده بودند 😐😐😐😐😐😐😐
ممنون بابت بیوگرافی.
وینس گیلیگان واقعا یه نابغس. خیلی کم پیش میاد سریال اصلی و اسپین آف هر دو شاهکار باشن، ولی ایشون یه سریال اصلی و یه اسپین آف ابرشاهکار تحویلمون دادن. دمشون گرم.
اگه میشه بیوگرافی بعدی در مورد جیسون موموآ باشه، ممنون🌹🌹
یکی از بهترینا