نقد و بررسی بازی Aliens: Dark Descent
یک عنوان دیگر از سری محبوب Aliens، یعنی Aliens Dark Descent با ترکیبی از یک بازی وحشت بقا و استراتژی تاکتیکی همزمان منتشر شده است. با گیمفا همراه باشید تا ببینیم چقدر این بازی موفق عمل کرده است.
پیش از آن که بازی Alien: Isolation در سال ۲۰۱۴ عرضه شود، هیچ بازی ویدیوییای وجود نداشت که اقتباس موفقی از مجموعه فیلمهای Aliens به شمار آید. همه تقریبا در یک سطح بودند و ایدههای تکراری داشتند. تا آن که بازی نام برده در سال ۲۰۱۴ توانست توجه گیمرها را به خود جلب کند؛ یک بازی وحشت بقای اول شخص بسیار خوب با داستانی درخور و درگیرکننده که همه چیز آن سر جایش بود. برای همین بیراه نیست اگر وقتی اسم بازی Aliens: Dark Descent به گوشتان میخورد، گمان کنید که ادامهای است بر Isolation. اما چنین نیست و این بازی در سبک استراتژی تاکتیک همزمان (Real Time Tactics) قرار دارد و در نگاه اول به نظر میرسد که چیزی بین سری بازیهای دیابلو و XCOM باشد.
میتوان گفت که شرکت Tindalos Interactive ریسک تحسینبرانگیزی انجام داده است که به جای تکرار عناصر موفق Isolation، به ژانری متفاوت روی آورده و خواسته تا حس و حالی شبیه به فیلم جیمز کامرون داشته باشد، اما آیا در این مسیر موفق بوده است؟
داستان آبکی و اجرای تصنعی
در ابتدای بازی، کنترل معاون مدیر، یعنی Maeko Hayes را برعهده دارید. همه چیز عادی پیش میرود تا اینکه او از طریق دوربینهای امنیتی، متوجه حمله بیگانگان به سفینه میشود. اما وقتی قضیه را به یکی از کارکنان گزارش میدهد، به خاطر مشکلش با کاپیتان سفینه، جدی گرفته نمیشود. Hayes تک و تنها به پیش میرود و با یکی از کارکنان زخمی قرارگاه مواجه میشود. با یک بازیگری مصنوعی و با واکنشهای فوق العاده ابتدایی، Hayes مرگ کارگر را میبیند و بعد خیلی آسوده با گامهایی آرام به پیش میرود!
در واقع از همین قسمت مقدمه که قرار است مکانیزم کنترلی، جهان و داستان بازی به ما معرفی شود، مهمترین مشکلات آن عیان میشوند. مشکلاتی که با پیشروی در بازی، پررنگتر میشوند و ممکن است تجربه بازی را برای بعضی از مخاطبین به کل مختل کنند.
بخش صداپیشگی بازی، مشکلی است که از همان ابتدای بازی بدجوری در ذوق میزند. صداپیشگی در Aliens: Dark Descent بسیار تصنعی و حتی احمقانه انجام شده است؛ دیالوگهای تکراری، بازیگریهای مصنوعی و خط داستانی قابل پیشبینی بازی، متاسفانه – شاید هم خوشبختانه – از همان ابتدای بازی عیان و واضح هستند و حتی در کاتسینهای ابتدای بازی که با کیفیت به نظر میرسند نیز این مشکلات به چشم میخورد. کاتسینهایی که برخلاف میانپردههای بعدی، از قبل رندر شدهاند و به صورت Real Time نیستند.
گول میانپردههای پر زرق و برق را نخورید! هر چقدر که همه چیز در کاتسینها جذاب به نظر میرسد، در خلال تجربه همه چیز مصنوعی است! اگر بیگانه معروف سری Aliens در کات سین بازی ترسناک، باهوش و بیرحم به نظر میرسد، در خود بازی بسیار بد و ابتدایی است و اصلا ترسناک جلوه نمیکند. دوربین بازی گاهی آنقدر بد است که حتی در صورت کشته شدن ترس خاصی به شما القا نمیشود. چون هیچ جلوه نمایشی خاصی برای مرگها در بازی وجود ندارد.
ترس خاصی در بازی وجود ندارد. با این که بازی در خیلی از مواقع میخواهد ترسناک باشد، اما این صرفاً یک تلاش بیهوده به حساب میآید و راستش بعضی از جاها خندهدار هم میشود. مثلا در ابتدای بازی وقتی لوییس توسط بیگانگان کشته میشود، به دلیل لحن خندهداری که دارد، احساس میکنید همه چیز یک شوخی است. بازی تلاش مذبوحانه و رقتانگیزی است برای ترس.
حدودا نیم تا یک ساعت طول میکشد تا مقدمه بازی به پایان برسد؛ مقدمهای کشدار که بسیار بسیار طراحی شده است؛ مقدمهای که حتی تصویر درستی از ماهیت خود بازی به مخاطب نمیدهد، چرا که در کل بازی شما قرار است تا کنترل بیش از چهار نفر را برعهده داشته باشید. و نهایتا با یک بازی استراتژی تاکتیکی طرف هستیم نه یک بازی نقش آفرینی ایزومتریک. در حقیقت مقدمه نیمنگاه اشتباهی به مخاطب میدهد.
به هر حال پس از آنکه مقدمه بازی به پایان میرسد و نخستین جوخه خود را تشکیل میدهید، به سیاره Lethe وارد میشوید که تمام بازی در آن خواهد گذشت. در این سیاره با هجوم Xenomorphها روبهرو هستید و باید به کمک مدیریت منابع و نیروهای انسانی، این سیاره را نجات دهید. قرارگاه شما بخشهای مختلفی مثل لابراتورا و ورکشاپ و درمانگاه دارد که باید به موقع و خوب مدیریتشان کنید. بخش مدیریتی بازی در ابتدا ممکن است پرجزئیات و هیجانانگیز به نظر برسد، اما هر چقدر که بیشتر پیش میروید، بیشتر تکراری میشود و بعد از مدتی، جذابیت ابتدایی خود را از دست میدهد.
مانند سری مجموعه فیلمهای Aliens، یک زن در محوریت داستان قرار گرفته است اما متاسفانه باید گفت که اصلا و ابدا در حد و اندازههای این مجموعه نیست و یک داستان تکراری و کسلکننده را روایت میکند که خیلی سر راست و خطی پیش میرود و البته پایان خیلی بدی ندارد و به نوع خوب جالب است. اما این کافی نیست و نیاز به عمق بیشتر در آن احساس میشود.
بازی از حیث عملکرد فنی نیز مشکلات متعددی دارد. افت فریمهای وحشتناک آن در کاتسینها و بخشهای مختلف گیمپلی ممکن است به شدت به تجربه شما لطمه بزند. گاهی نیز به باگهای عجیبی بر میخورید که یا باید از آخرین Autosave لود یا آنکه کل ماموریت را از ابتدا آغاز کنید. در مورد سیستم Autosave بازی هم بگویم که بسیار بد است. این احتمال وجود دارد که درست پس از یک کاتسین کشته شوید. بازی درست قبل از آن کاتسین لود میشود و مجبورید کاتسین را رد کنید – که این خودش مدتی طول میکشد – و بعد ادامه دهید. ممکن است وضعیت حتی بدتر باشد! یعنی بعضی از کاتسینها را نمیشود رد کرد که خب مجبور هستید دوباره تماشایشان کنید.
بعضی از کاتسینها Real Time اجرا میشوند و برخی دیگر خیر، فقط باید بگویم که تفاوتشان زمین تا آسمان است. طراحی چهرهها حالت کارتونی عجیب و خاصی دارد، اما سطحی به نظر نمیرسند. در مورد گرافیک کلی بازی هم باید گفت که معمولی بوده و نه شما را شگفت زده میکند نه باعث ناامیدی شما میشود.
و اما چیزی که حتما بلای جان بازی میشود، هیچ کدام از مواردی که در بالا ذکر شد نیست، بلکه گیمپلی است که دلمان را به آن خوش کرده بودیم.
سیستم کنترلی بازی
در ابتدای بازی خیلی سریع مکانیزمهای خود را به شما آموزش میدهد و با الهامگیری از بهترین عناوین این ژانر، بازی کنترل خوبی دارد. شما میتوانید برخلاف مجموعه بازیهای دیابلو، با نگه داشتن کلید وسط موس، دوربین را بچرخانید. همچنین میتوانید با استفاده از کلیدهای WASD، دوربین را جابهجا کنید و با کلیک سمت راست موس، شخصیت را به جلو حرکت دهید، یا آنکه دو بار کلیک راست موس را فشار دهید و شخصیتتان را به دویدن وادار کنید. کلیک سمت چپ هم مخصوص تیراندازی یا ارتباط با محیط است. در این جا برخلاف دیابلو، کلیک کردنهای مدام ممکن است به شدت روی مختان برود چرا که بیهودهاند! نه دشمنی را میکشید نه کار خاصی انجام میدهید.
برخلاف سری بازیهای XCOM، مبارزات بازی به صورت Real Time انجام میشوند. در Dark Descent با فشردن کلید Space میتوانید علاوه بر کند کردن زمان، به منوی مهارتها دسترسی داشته باشید. منوی مهارتها به شما امکان استفاده از اسلحهها و تاکتیکهای ویژه مثل سلاحهای مخصوص نبردهای نزدیک، مسلسلها و … را میدهد. مدیریت منابع نیز یکی از چالشهای مهمی است که در بازی باید حواستان به آن باشد.
بخش خلاقانه سلامت روانی اعضای جوخه
یکی از بخشهای جالب بازی، سلامت روانی اعضای جوخه شما است. اگر در یک موقعیت پر از تنش باشید و بیگانگان زیادی به شما حملهور شوند یا آنکه برای مدت زمان طولانی در رادار، اثر این موجودات مشخص باشد، هر یک از اعضای جوخه شما بسته به تجربه و سلامت روان خود، میزانی از ترس و اضطراب را تجربه میکنند که در صورت ادامهدار بودن، ممکن است منجر به آسیب روانی جدی به آنها شود تا حدی که مجاب به ترک جوخه شوند. بنابراین، در بازی علاوه بر منابع، باید متوجه این آسیبهای روانی نیز باشید.
از دست رفتن اعضای جوخه همیشگی خواهد بود و دیگر به آنها دسترسی نخواهید داشت. در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، جای او را افراد کمتجربهتر خواهند گرفت. برای همین گاهی بهتر است جوخه خود را بردارید و به قرارگاه ببرید تا برای بعضی از ماموریتها آماده شوند.
اما یک ایراد مهم در بازی دیده میشود و آن هم عدم توازن میان درجات سختی است. یعنی آنکه فرق زیادی میان درجه سختی اول بازی با درجه سختی دوم وجود دارد، اما درجه سختی دوم و سوم به یکدیگر نزدیک هستند و آنچنان تفاوتی میانشان حس نمیشود. گزینههای خوب و جالبی اما برای درجه سختی بازی وجود دارند که شاید بتوانند این عدم توازن را از بین ببرند. اگر میخواهید که بازی چالشبرانگیزتر از همیشه باشد، میتوانید تیک گزینه سیو خودکار را بردارید.
بسیار پیش میآید که در بازی چند راه برای رسیدن به یک هدف دیده میشود، اما تنها یک یا دو مسیر خاص برای رد شدن وجود دارند و باقی مسیرها ممکن است بازیباز را با مشکل مواجه کنند. این ضعف عملکردی نیست بلکه ضعف طراحی است که مشکلی بنیادین و جدی به حساب میآید. متاسفانه طراحی مراحل بد است و ساختار آنها تکراری. نقشههای بازی بزرگ اما بدون جزئیات هستند و جستوجو و حتی جابهجایی در آن لذت چندانی ندارد. خوشبختانه میتوانید از ARC ها برای جابجایی در نقشه استفاده کنید تا سریعتر به محل مورد نظر برسید.
ماموریتهای بازی به سرعت تکراری میشوند و با توجه به خط داستانی ده تا دوازده ساعته بازی، ممکن است بسیار ناامیدتان کند. بازی به همین خاطر، ارزش تکرار پایینی دارد و به راحتی فراموش میشود و متاسفانه بالا بردن درجه سختی نیز به بازی تنوع نمیبخشد.
از مشکلات جدی دیگر طراحی مراحل بازی، باید به سیستم لوتینگ اشاره کرد که به شدت ناامیدکننده است. محیطهای بازی جزئیات زیادی ندارند و بعضی وقتها ممکن است دلتان بخواهد محیط را بگردید تا بلکه راز یا آیتم خاصی را پیدا کنید. اما به واقع چنین چیزی در بازی نیست. بسیار پیش میآید وارد اتاقی شوید که دری با نور سبز دارد اما هیچ چیزی در آن نیست.
اجازه بدهید با یک مثال، به جمع بندی برسیم. هر بار که دستور دویدن میدهید، رهبر تیم میگوید «بدویید تنبلها!» یا میگوید «سریع باشید!» که بد نیست. ولی وقتی هر بار که برای دویدن مجبورید دو بار کلیک راست کنید و این دیالوگ تکراری را میشنوید، عجیب شما را کلافه میکند. یعنی هم باید با صدای کلیک کردنهای مداوم کنار بیایید و هم با صدا و فرمانهای تکراری فرمانده و هم با طراحی مراحل خستهکننده بازی، تازه اگر شانس بیاورید و به باگهای عجیب بازی برنخورید. وقتی با مجموعه این مشکلات روبهرو میشوید، خیلی طبیعی است که از ادامه بازی دست بکشید و عطایش را به لقایش ببخشید.
گالری اختصاصی گیمفا:
Aliens: Dark Descent
بازی Aliens: Dark Descent در هسته خود، یعنی «استراتژی همزمان»، سرگرمکننده است، اما در بسیاری از المانهای دیگر ناامیدکننده ظاهر میشود. با یک بازی تکراری، حوصلهسربر، با داستانی کلیشهای که روبهرو هستیم که روایت درست و درمانی ندارد. در حقیقت، این عنوان عمق و تنوع کافی را نداشته و نه تنها موفقیتآمیز ظاهر نمیشود؛ بلکه در ریشهایترین عناصر گیمپلی خود با مشکل مواجه است.
نکات مثبت:
- سیستم سلامت روانی اعضای تیم
- سیستم کنترلی گیمپلی بازی خوب است
نکات منفی:
- طراحی مراحل ناامیدکننده که به سرعت تکراری میشوند
- داستان کلیشهای
- ارزش تکرار پایین
- سیستم لوتینگ کم عمق
- محیطهای خالی از جزئیات
- مشکلات عملکردی و باگهای فراوان
۵
این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
کلن این ژانرو میخوان خراب کنن
والا چی بگم 😐😐😐😐
خب یه ش.ت گیم دیگه
چقد این روزا گیم دارن نابود میشن
هعی خدا گیمو به روال قبلیش برگردون(دیگه مسئولا و سازنده ها نمیتونن حداقل از خدا بخوایم)
خوب چرا بقول شما ی شت گیم دیگه؟
تو که خودت تجربه ش نکردی ؟ الان فقط یک نقد خوندی و به یک پیش آگاهی باید رسیده باشی نه قضاوت نهایی ./
اگر خودت قصد تجربه یک بازی داری اول باید تصاویر و تریلرهای بازی ببینی دوم اگر بازم مشکوک بودی و قصد هزینه کردن داشتی باید نقدهای سایت های مختلف بخونی و نمرات metratic اگر بازم خیر خواستی بیشتر بدونی، تو گوگل اسم بازی بنویس بعلاوه پسوند full game که نمایش کامل بازی تو یوتیوب نمایش میاد و بعضی جاهاش خصوصا گیم پلی تکه تکه ببین بعد برای بازی تصمیم بگیر
ولی اگر کرکی بازی میکنی خوب کارت راحت تره میتونی یک راست دانلود کنی و تجربه ش کنی
اگر میخوای یک گیمر حرفه ای باشی و با دنیای گیم وقت بگذرونی و همچنین طرز فکرت هم مستقل باشه هم بتونی ارتباط و تعامل خوبی با دنیای اطراف و بازی داشته باشی حسابی باید ماهی گیر قهاری بشی
حالا در خصوص همین بازی من خودم از دنیای Alien خوشم میاد و دانلودش کردم ولی هنوز بازیش نکردم و فقط خلاصه نقد ایشون مطالعه کردم . و نظر بیشتری ندارم ((اما قطعا روش و فکر شما اشتباهست.))
البته که حرف شما درسته و تا تجربه نکنی واقعا نمیشه نظر داد
ولی نقد های بازی داخل متاکریتیک و گیمفا نوید یه بازی متوسط رو میدن
یعنی اینطورم نیست که بگیم شاهکاره و لایق نمره بیشتره
کاملا با صحبتاتون موافقم
اما اینطور که از نقد ها پیداست نمیتونه خیلی بازی خوبی باشه
خیلی از بهترین بازی های عمرم خیلی سالای پیش با متای پایین بودن
کاش به همون دوران برگردیم که با لذت و عشق بازی میکردیم
حرف شما درسته
متا و نمره خوب نباید ملاک باشه
ولی واسه یه بازی که نمرش مثلا ۷ باشه
هر چقدر هم بگیم منتقد شاید سلیقه ای نمره داده ولی دیگه ۵ یعنی خیلی ضعیف
از تصاویر هم که مشخصه که بازی خفنی نیست
خدا رو شکر انقدر هم قحطی گیم نداریم
به به نسل ۹ چه بازی های با کیفیتی ساخته میشه
دست سازنده ها درد نکنه
ببین نمیتونیم بگیم نسل ۹ تا حالا بازی خوب نداشته چون از نظر نمرات متاکریتیک نگاه کنی این نسل از کل تاریخ صنعت گیم با شاهکارای بیشتری شروع کرده ولی به ازای هر شاهکاری که داره یه افتضاح مثل این گیمم هست
پس سراغش نریم یعنی!
انتظار ۵ رو نداشتم
فکر میکردم حداقل ۷ باشه
من انتظار داشتم نمره منفی بگیره https://s8.uupload.ir/files/marjamemeeeeeeee_xxp.jpg
همه برای نسل ۹ مشتاقن ولی بازی هایی که عرضه میشه نه آنقدر کیفیت داره و اینکه لگ و باگ زیادی دارن.
والا بازی های قدیمی تر هم نمرات بالاترین دارن و بهینه تر بودن. اینم از ژانر ترنساک با داستان آبکی.
پس فقط alan wake 2 و stalker 2 و silent hell می مونن.
اول از همه یک خسته نباشید میگم به محمد علیائی عزیز بابت نقد خوب شون 🙏🌹
حقیقتش رو بخواین میخواستم این بازی رو تجربه کنم و فکر هم میکردم که تجربه بدی نباشه و سرگرم کننده باشه برام
ولی با این نقد کمی به شک افتادم که تجربه اش کنم یا نه
چون با توجه به نقد با یک بازی متوسط رو به پایین طرف هستیم و شاید ارزش ۴۰ دلار رو نداشته باشه
بهرحال باید دید چی پیش میاد
این بازی پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی خوب رو داره و ما نمونه های خوبی رو ازش دیدیم بعنوان مثال aliens colonial marines&alien isolation که هر دو بازیهای خوبی بودن نمیدوم چرا نسخه های شبیه به اینها ساخته نمیشه🤔🤔
خیلیم عالی واقعا عجب شاهکاریه…..
من نمیدونم چرا پلتفرمهای مقصد نمیگید