گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا

گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت!

محمد صالح اسدی
۱۸:۰۷ ۱۴۰۲/۰۳/۰۸
گیوتین نامه 4 خواستگاری از سردبیر گیمفا

دوستان گیمفایی عزیز، سلام! سبک گیوتین نامه رو به صورت آزمایشی تغییر دادم و بی‌صبرانه منتظر کف گرگی و دمپایی های شما توی صورتم هستم! از اینا بگذریم، توجه داشته باشید که بنده حقیر، فقط یک PC پلیر بدبخت، بیچاره، فلک زده، عاجز، پژمرده، افسرده و غیره هستم؛ نه کنسول Xbox دارم، نه PS. پس منطقیه که خیلی فن بوی قشر خاصی نباشم (البته به جز گیم پس PC ایکس باکس😜!!!). صرفا در متن دارم دست میندازم و شوخی میکنم. وگرنه منم خیلی علاقه‌مندم که عناوینی مثل Marvel’s Spider-Man 2 و Starfield رو تجربه کنم. ضمن اینکه گیوتین نامه یک متن فکاهی هست؛ یعنی خنده و طنز قوی نداره، اما سعی ضعیف و بی‌نتیجه‌ای در لبخند داره.

یادآوری: هدف این متن تنها سرگرمی، اتلاف وقت ارزشمند شما و اشاره به اشتباهات بازی‌ها (این بار به صورت داستان) هست و بس

پاچه های امروز:

پاچه اول: طغیان کوزت!

– بابایی خیلی لوسی! خیلی نُنُری! خیلی بوقی! بوقی! بوق!
– عزیزم، ببین من نه پفک لوسی هستم، نه … آمممم … اون یکی چی بود گفتی؟ … چی توز!؟ مزمز!؟ یا …
– من روی سردبیر گیمفا کراش دارم! من روش کراش دارم! می‌فهمی!؟
– عزیز پدر! اگه گوش مبارک جناب آقای کریمی اولین حرف از کلمه کراش رو بشنون، ضمن یک FATALITY از جنس Sub-Zero، با ضربه‌ای شاهکار همچون باس فایت Malenia بنده رو به دیار You Died می‌شتابانند.
– خب عرضه داشته باش یه BRUTALITY روش بخوابون.
– هاااااا!؟؟؟؟؟ چی میگی تو جوانک لاکردار!؟ مگه نمیگی روش کراش داری!؟

گیوتین نامه 4 malenia باس فایت از elden ring
Malenia الهه گیم اور و You Died | نوه دختری استاد میازاکی کبیر

– به کوری چشم دشمنان گیمفا و با اجازه بزرگترا … ها! دارم!
– خب پس تو دیگه چه جور عاشقی هستی دخترجون!؟؟؟؟
– آخه اون سردبیری که من میشناسم با اونی که شما گفتید فرق فوکوله. اون خیلی ماهه! خیلی خوش تیپه! گالریم پر از عکس های پروفایلشه!
– تا جایی که من می‌دونم، ایشون توی پروفایلشون اصلا عکس خودشونو نمیذارن. بلکه …
– تازه از پایان لست ۲ هم عینهو خودم بدش میاد! از مقاله دزدی یا مرگ مادر که خودم نوشتم فهمیدم! اصن حالا که اینطور شد، میرم با موبایلت بهش پیام میدم و …
– نههههههههه!
– چرا؟

گیوتین نامه 4 کوزت بی‌ژان والژان

– چون چ چسبیده به را 😐😐😐.
– عهههه؟ میگم راستی بابایی چی شد؟ یهو زبون ادبیاتی‌تون فروکش کرد؟

ژان والژان بی‌کوزت تازه از روستای Resident Evil 4 Remake برگشته بود و معتقد بود که حق با جناب آقای غزالی می‌باشد؛ چون روستای بازسازی شده RE4 واقعا یک کابوس وحشتناک است! به طوری که دمار از مماغش و چک و چیلش درآورده و زبان ادبیاتی‌اش را گند کشیده!

به هرحال، پدر بخت برگشته، برگشته و حالا دخترش کوزت‌جان، انگار گوشش بدهکار حرف‌هایش نیست. بلکه حدود ۲۰ میلیون دلاری نیز طلبکارش شده. ژان والژان نیز که پول شنیدن این حرف های اجق وجق را نداشت، تصمیم گرفت سرش را بکوبد به دیوار؛ فقط حیف که دیوار، دیوار مهربانی بود.

– عهههه!؟ باباجون؟؟؟ سرت کو!؟ سرت کجا رفت!؟
– همش تقصیر تو شد. سرم رو کوفتم تو دیوار مهربونی، مهربونی فقیر هم اومد، کله مبارکم رو از جا کند و برد.
– ای وای! 😨
– ممنونم که با پدرت همدردی می‌کنی. آخه خیلی درد داشت. 😫
– نه منظورم اینه که ای کاش از تنه به بالا همه‌شو برده بود؛ چرا فقط سر رو برده؟ 😐😐😐
– ببخشید عزیزم؟؟ چی گفتی!؟؟؟؟ 😳
– بیا کمکت می‌کنم این بار خودتم آویزون بشی. کنسول PS5ات هم برات میذارم.
– باشه! باشه! اشتباه کردم عزیزم! تسلیم! اصلا هرچی تو بگی! میریم خواستگاری سردبیر گیمفا. منتها به یک شرط … عاه! حالا یادم اومد! از دست حاج حسین. 😠 حتما اون بوده که گمراهت کرده!

گیوتین نامه 4 نظر گمراه کننده کاربران
حاج حسین آمد و گمراه بفرمود کوزت

– شرط رو بگو! شرط! شرط چی؟؟؟
– خب … و اما شرط: ایشون رو دعوت می‌کنیم به یه دست Mortal Kombat متواضعانه و آنلاین. اون وقت اگه سردبیر روم FATALITY زد، …
– حله دیگه!!!! 🤩🤩🤩

– نخیر. 😐 اون وقت خواستگاری بی‌خواستگاری.
– چراااا!!!؟؟؟؟ 😱😱😱
– چون من حوصله داماد خشن ندارم. می‌خوام اگه دعوا بشه، حرف حرف خودم باشه. تموم! 😠
– ای وای! چطور دلتون میاد این جوری درباره سردبیر، اون عشق دوآتیشم جلوم حرف بزنید!؟ تو یه پدر نمک نشناسی بابایی!
– ضمن اینکه ایشون منو محدود کردن بر ۳۰۰۰ کلمه در نوشتن مقاله. باید بعد از دامادی اجازه بدن مثل بعضی عزیزان، بیشتر از ۵۰۰۰ کلمه بنویسم!!!
– چه پررویی تو باباجون. 😐 خب حالا اگه جناب آقای کریمی باختن چی؟
– خب اگه هم که نشد و باختن، اون وقت تازه میریم یه دست باهم DOTA 2 بزنیم! بازم باختن!؟ اون وقت با هم یه دوئل می کنیم توی Dark Souls 1 … دوباره باختن!؟ اون وقت میریم شب های Fortnite برره‌ای. اگه باز هم باختن، اون وقت یه دست فاجعه Battlefield 2042 می‌زنیم. اگه هم که باز باختن، یه دست FIFA 23 می‌زنیم. آه! امیدوارم تا اون موقع اینترنتشون، با این وضع نت مملکت، قطع شده باشه 😪 ! خب داشتم می‌گفتم. خلاصه که اگه باز هم باختن … چیزه … آممممم … ای خدا! فکر کنم Age of Empires 3 هم گزینه خوبی باشه، کوزت جان. به مخ دوتامون خوب فشار میاره. نه؟
کوزت یکهو کاسه صبرش لبریز شد و از جایش پرید! زیرا این کفتر عاشق، دیگر نمی‌توانست حرف های آنتی سردبیری را تحمل کند. مثل مار چسبید دور پای پدر بدبختش، کلی دورش لولید، او را حسابی ناک اوت کرد و کمر نحیفش را محکم بر زمین کوفت! ولی این کافی نبود. چون بعدش کمربند پدر را کشید بیرون، با فریاد غیور کریتوس دو تکه‌اش کرد و سپس به یاد زنجیر های جهنمی Scorpion گرانقدر، FATALITY خاصی را با کمربندِ از وسط قاچ شده پدر بر پدر خویش اجرا کرد … اوهههههههه! ووشششششش! چه دردی هم داشت لامصب! حالا پدری که در ابتدا کله‌ای نداشت، هم‌اکنون دیگر ریختی هم نداشت و از وسط نصف شده بود!

گیوتین نامه 4 scorpion
به نام خدا | Scorpion هستم | ده ساله از سرزمین جهنمی مورتال کمبت

سرانجام این امر خیر انجام شد. اما اگر آخرین قسمت از صندلی داغ گیمفا و نظرات زیرش را خوانده باشید، متوجه خواهید شد که عشق سردبیر، درواقع …………… و پرنسس زلدا بود! بنابراین اینجاست که کوزت دیگر کیش و مات می‌شود! اما آیا به نظر شما همچین بچه باتربیتی ساکت خواهد نشست؟

– هوم! تا اونجایی که یادمه، ویچر یه جادویی داشت که مخ مردم رو باهاش می‌زد … همممم … حالا اگه دست من بهش برسه، سردبیر اون وقت … !

پاچه دوم: دوکیلو خامه از گرالت!

– یه چیز تلخ و سنگین … آه! آره! ولی خیلی تلخ و سنگین … 😔
نگاهش را از لیوان خالی به گز رساند و شستش را در آن فرو کرد.
– هوم! این چیه؟ 😳
لیوان که حالا با چای خوش عطری پر شده بود، بخار غلیظی بیرون می‌داد. گز را به سرعت در دهان انداخت.
– ننه این بهش میگن گز. منتها مواظب باش. تازه از فریزر آوردم، می‌ترسم وقتی بیرون بیاریش دندونات دیگه درخدمتت نباشن.
– تا حالا همچین چیزی ندیده بودم. همون طور که تا حالا اینجا رو هم قبلا ندیده بودم. 😔
آهی عمیق کشید و چای را در عرض یک ثانیه هورتی بالا داد. بعد بی‌هیچ آخی لیوان را گذاشت سرجایش. ولی هنوز گز در دهانش مانده بود.
– عاااه! آره. اون‌قدر سرگرم Side Quest های مختلف و Gwent Deck شدم که … که … نمی‌دونم چی شد سر از ایران درآوردم. اینجا حتی معجون هم گرونه. و منم مدتی هست قراردادی با کسی نداشتم و پول کم دارم. آه! مردم چطوری دوام آوردن؟ خدا میدونه! … راستی، پیرزن. این اون چیزی که من می‌خواستم نبودا.
– ووی ووی! مگه تو چی می‌خواستی ننه‌جون؟
– یه چیز تلخ و سنگین … اما … خیلی سنگین … آره … خیلی …

گیوتین نامه 4 گرالت ناراحت است
گرالت معلومه که پر از ناراحتی و افسرگی شده | شاید دیگه گرالت قبلی نیست

– ای ووی! نکنه منظورت آب شنگولیه!؟
لبخند ملیحی زد.
– آب شنگولی؟ هه هه! اسم جالبیه. ولی توی این دنیای تاریک، برای ما ویچرها حتی آب شنگولی هم شنگولمون نمیکنه و … هی! چرا داری زبونتو با اون چای داغ خیس می‌کنی!؟
– بلای اینکه با اسم اون نجاست زبون حلالمو نجس کَلدی ننه! وووویییی! چه داغم هست! سوختم!
– خیلی خب، ولی فکر نمی‌کنی احکام درستش با آب جاری لوله باشه، نه چایی حاج عبداله و برادران یوسفی؟ … به هرحال، خانم ننه گیمر … من دیگه میرم تا …
– یه دختر مو سفید پیدا کنی با قد متوسط؟
چهره‌اش جدی شد. شمشیر را بیرون کشید و کل لحنش تغییر کرد. گز را هم دیگر یکهویی و درسته قورت داد!
– کجا!؟
ننه گیمر دست در جای نامعلومی از لباسش کرد و دوتا میل بافتن به صورتی خیلی ریلکس بیرون کشید. انگار می‌خواست وسط آن معرکه برای مرغش شلوار بدوزد.

– اگه میخوای بهت بگم، باید برام یه کاری انجام بدی. حالو شمشیرت بده پایین.
– خب؟ چه کاری؟
– برو سر کوچه بغلی، قنادی عسل. زحمت بکش دو کیلو خامه نارنجکی برام بخر بیار، ظهر مهمون دارم، زشته یخچالم خالی باشه.
– چی!؟
– چی نداره دیگه. اگه میخوای، یالا. اگه نه، بزن ذبحم کن … بعععععع! 🐑🐑🐑
– همممم … خیلی خب گرالت … تو قبلا یه بچه رو انداختی تو اجاق گاز. اینکه انگشت کوچیکشم نمیشه. پس قبولش کن! قبولش کن …
– به به! به به! 🤩 چقدرم بهش میاد این تنبون! فقط نمی‌دونم چرو با دیدنش یادم به Dandelion میفته!؟
– هی! پیرزن! قبول می‌کنم.

گیوتین نامه 4 مرغ ننه گیمر
فقط نمی‌دونم چرو با دیدنش یادم به Dandelion میفته!؟

بنابراین گرالت سوار بر Roach، به قنادی عسل رفت.
– شرمنده. تموم کردیم. دیگه هم نمی‌تونیم پخت کنیم. آرد نداریم.
– من آرد رو براتون جور می‌کنم.
– اوه! جدی؟ چقدر عالی! 🤠 خب … خب … یه آرد فروشی هست که …


گرالت به آرد فروشی رسید.
– هه هه! آرد می‌خوای!؟ به ایکس باکس قسم بهت نمیدم!
– اوهوم. اون وقت میشه عرض کنی خدمتم که چرا؟
– هومممم … از دوتا شمشیر پشتت معلومه یه مالی هستی.

– آره. من معمولا سر آدمای پررو رو باهاشون قطع می‌کنم 😐.

– هی! آروم باش! یه کاری برام بکن تا بهت آرد بدم.
– آه! دیگه چیکار باید بکنم؟؟
– اعتماد سلطونم رو برام جلب کن! بهش بگو از طرف فیل اسپنسر آردفروش که قربون اشتراک پلاست بره، اومدی! آدرس مخفیگاهش اینه، ببین …

گیوتین نامه 4 نان سوخته ایکس باکس
زندگی با آرد گیم پس ایکس باکس برای ما پی سی پلیرا جریان داره 😋

گرالت به کنار درب مخفیگاه سلطون پا گذاشت.
– هی! کجا جونور؟ راهت نمیدیم! 🤨
– ولی من با سلطون کار دارم. از طرف فیل اسپنسر آردفروش که قربون اشتراک پلاسش بره، اومدم.
– شرمنده. ما CMA هستیم و بازار رو کنترل می‌کنیم. پس اول باید نشونمون بدی چن مرده حلاجی.
– من وقت برای این مسخره بازیای شما دلقکا ندارم. به اندازه کافی هم Questهام خر تو خر شده. Now just get lost and let me in
طبق معمول، نگهبانان درب حالی‌شان نبود. پس حمله کردند و دار فانی را وداع گفتند. و بالاخره گرالت به سلطون نیز رسید.
– قربون اشتراک گیم پسش برم! 😍 با اون سیستم رده پایین ماهش! 😘 حاج گرالت! واسه اینکه اعتمادمو جلب کنی، باید قرارداد اکتیویژن رو ترور کنی. اون همیشه میره به یه رستوران که …


گرالت عاقبت به رستوران رفت.
– آه! خیلی خب … بذار لیست Questهام رو چک کنم: “دوکیلو خامه نارنجکی به ننه گیمر بدهید، آرد به قنادی عسل برسانید، از آردفروش آرد بخرید، اعتماد سلطان را جلب کنید، قرارداد اکتیویژن را ترور کنید.” همممم … از اینا بگذریم … همممم … یه بوی آشنایی میاد … همممم … خیلی آشناست … همممم … صبر کن ببینم! … همممم … از دست آلودگی هوای تهران! … همممم … نمی‌فهمم! … همممم … lilac!؟ … همممم … gooseberries!؟ اوه! خدای من! نه! اون اینجا چیکار میکنه؟؟؟ 😱😱😱
گویا ویچر اصلا شانس ندارد. وسط مهلکه Main Quest یکهو همیشه برایش هزار تن تریلی هجده چرخ از Side Quest و گل عاشقی پیدا می‌شوند!! اما از طرفی این تنها نبود. آخر Triss هم در گوشه‌ای از رستوران نشسته بود و ضمن آه کشیدن، با دستمالی اشک هایش را پاک می‌کرد.
– آخ. همین رو کم داشتم … حالا چیکار کنم؟ خیلی خب … خیلی خب … می‌دونم انتخاب دشواریه … ولی … اصلا چطوره دوتا Side Quest رو باهم برم؟؟؟ همممم … آره! زیرکانه هست! کسی هم نمیفهمه! 😌😌😌
– گرالت!؟ تو اینجا چیکار می‌کنی؟؟؟
عباراتی که با لحن غلیظی از لهجه بریتانیایی شنیده شدند.
– هان!؟ 🤯🤯🤯 اوه!… Yennefer! من … من … دارم دنبال Ciri می‌گردم!
– توی رستوران!؟ 🤔
– نه. من … فقط گرسنه هستم!
– تو و گرسنگی!؟ 🤥

گیوتین نامه 4 گرالت

گرالت متوجه می‌شود که انگار این دوتا سرکار خانم همدیگر را ندیده‌اند. وگرنه دلیل خاصی ندارد که کنار هم نباشند.
– عاه! عجب گیری کردم. به نظر میرسه باید برنامه هام جاشون عوض بشه.
– گرالت! چرا اینقدر تو فکری!؟ میشه بگی تو از Ciri اینجا چی پیدا می‌کنی؟ 🤨🤨🤨
– میشه بگی تو خودت اینجا داری چیکار میکنی؟
– ببخشید؟؟؟؟؟ 😐😐😐
– هیچی … آم … آه! این چی بود که گفتم!؟ من واقعا چِم شده!؟

نگاهش را به Triss می‌اندازد. معلوم نبود عاقبت این مرد تعهد به کدام نفرشان دارد!
– گرالت! باید باهم حرف بزنیم. تو به نظر مشکلی داری.
از قضا یکهو درب با صدای قیژی خودش را باز کرد و اینجا بود که قرارداد اکتیویژن از کنار گرالت با سینه‌ای ستبر و حرکات مغرورانه رد شد.
– چی!!؟؟؟ امکان نداره! من داشتم یه Side Quest رو دنبال می‌کردم. بذار پنل رو ببینم … اوه! لعنتی! اینکه Main Quest هست! چیکار کردم!؟
– گرالت! حالِت … ببینم حالت خوبه؟ 😳😳😳
چشمان و گوش هایش حالا فقط قرارداد اکتیویژن را می‌دید که همان همیشگی‌‌اش را از ساقی رستوران می‌خواست! اَه. از آن دیالوگ های کلیشه‌ای.
– اوه خدای من! قرارداد اکتیویژن اونجاست؛ من باید برای رسیدن به Ciri بکشمش! Triss هم که اونجا نشسته؛ داره با غم سر و کله میزنه! Yennefer هم که اینجا هست؛ پس من دیگه باید … باید … باید … من دیگه باید برم!

گیوتین نامه 4 قرارداد اکتیویژن
راستش ریخت واقعی قرارداد رو بلد نبودم | پس به جاش یه چیزی رو گذاشتم که تو خواب فیل اسپنسر آردفروش دیده میشه فعلا

– دو ساعته که دم در منو علاف وایسوندی و الان میگی باید برم؟
– هان؟ من … چیزه … باید برم!
هردو شمشیرش را بیرون کشید. چون مشخص نبود که این جاندار کاغذی بی‌شاخ و دم، دیو است یا انسان!
– ننه گیمر … اون پیرزن به دوکیلو خامه نارنجکی نیاز داره … اون … نیاز داره …
– هان!؟ کم کم دارم نگرانت میشم! گرالت! اینجا چه خبره؟؟؟
گرالت دیگر داشت روانی می‌شد. Main Quest هایش زیادی شیر تو شیر شده بودند. ضمن اینکه می‌دانست بعد از تمام شدنشان، تازه یک ذره … بله! یک ذره کوچکی از داستان سپری می‌شود. آرزو کرد که ای کاش از همان اول می‌توانست با جادو مخ ننه گیمر را بزند. آن وقت دیگر اینقدر ماجرایش کش نمی‌آمد و به دردسر ترور قرارداد نمی‌افتاد. ولی حیف که CD Projekt Red دستش را بسته بود.
– دیگه بسه! بسه! 😤😤😤 دارم روانی میشم! باید همین جا تمومش کنم! همین جا … همین جا …
– گرالتی که من میشناسم، این جوری صحبت نمی‌کرد. گرالت! ما باید با هم صحبت کنیم! می‌فهمی؟
و بی‌توجه به اطراف، دوید به سمت قرارداد. درحالی که دو شمشیرش را در دستانش می‌چرخاند.
– عااااااااا …! 🤯🤯🤯


اتهام بازرگانی (نوشته شده جهت Skip کردن!)

گیوتین نامه 4 فیل اسپنسر بعد از شوکیس پلی استیشن

سلطون بعد از رفتن گرالت (زمزمه های زیر لب): «عجب شوکیسی داشتم. هم Final Fantasy هفت بعدی توش بود، هم The Last of Us مالتی پلیر، هم GTA شیش، هم… من انتظارات همه سونی فن‌بوی‌ها رو برآورده کردم! چون اصلا من یه خدا هستم! خدای رده بالاترین سیستم که پورت بازی هاش روی PC دَووم نمیاره و بدون پچ و آپدیت عذاب Crash رو نازل میکنه! از بس که واقعا کنسول لوکسم رده بالاست!»

فیل اسپنسر آردفروش بعد از رفتن گرالت (در دیار فکر خویش): «ها ها ها … ! عجب شوکیس ایکس باکس خفنی تو آستینش داشت این سلطون و ما خبر نداشتیم! شیطون! ته همش یه آرم ایکس باکسم کنار آرم خودت می‌زدی که همه بفهمن انحصاری نیست! ولی دستت درد نکنه! کار شوکیس ما رو سبک کردی! زت زیاد!»

جفتک های پشت پرده (مردان شایعه پوش!): «هر هر هر… چقدر با هم خندیدیم! ولی فیل عزیزم، می‌ترسم موقع سامر گیم فست گریه‌ات بگیره… !» {خنده شیطانی و شوم جیم رایان مخوف پس از محو شدن مردان شایعه پوش در میان مه‌آلودگی عناوین فاش نشده و یک پورت PC}


پاچه سوم: Next Generation Update Released!

در جنگل های Game Awards سر و کله موجودی چهارپا به نام Next Generation Update در تریلری بسیار نایس، پیدا شد. اییییننننن جاندار ناشناخته که در راسته میمون‌ها قرار نمی‌گیرد، بلکه در راسته بوزینه‌ها می‌ایستد، غذایش کارت گرافیک و CPU های PCگیمر های بدبخت و بیچاره است.

پس از جنگل های Game Awards، این آپدیتِ بوزینه‌ای از طریق آب های خلیج مکزیک و با کمک ماموران باغ وحش CD Projekt Red، وارد یک جریان آبی جهانی به نام Steam گردید و درآنجا انتشار یافت. از آنجا که بوزینه‌ها بوزینه بودند و حالی‌شان نبود دقیقا قرار است کجای بازی را تصحیح کنند، موجب انقراض گونه های نظرات مثبت درباره Witcher 3 و CD Projekt Red در استیم شدند و متاسفانه عاقبت …

قصه ما به باگ رسید…

گرالت به خونه‌اش نرسید!

گیوتین نامه 4 باگ بازی witcher 3

پی نوشت: ادامه داستان به فرمان سردبیر نوشته نمی‌شود!!! فلذا اگر اعتراضی دارید، می‌توانید استیکر غزال علف‌خوار را به جای پی وی بنده، به پی وی ایشان ارسال بفرمایید. تشکر!

نتایج مدافعین برتر God of War 2018 از گیوتین نامه قبلی

مدال طلا می‌‌رسد به آهنگر کهنه کار، مدافع برتری از دیار میدگارد گیمفا و پدر استدلال و منطق در گیم:

abbas67@

گیوتین نامه 4 مدافع برتر 1

و مدال افتخار در حمایت از تولید داخلی (نه به برج ایفل!) می‌رسد به:

love-game-2@

گیوتین نامه 4 مدافع برتر 2
گیوتین نامه 4 معترض برتر
این هم سهام‌دار یاحقی بود که به عنوان معترض برتر هفته پیش توسط ژان والژان بی‌کوزت اعلام گردید

ان شاءالله عمری باقی باشه، می‌رسیم به:

گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا

چگونه الدنگ رینگ شویم!؟

مثل همیشه، ببخشید اگه با شوخی هام ناراحتتون کردم.

ممنونم از همراهی شما!

موفق باشید.

محمد علیائیRondaCaptain VankokAlifzMMD𝚖𝚛.𝚜𝚊𝚖𝟶𝟹𝟻خستهLove Gameمارتین فورد(شیفته عظمت غلام)پیشنرو🤘Mohsenj74DARKSIRENMalassezia furfurاُستادSepehrفریدAMIR WAZOWSKIThunderDoomAli_pxmore

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا
گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

گیوتین نامه ۴؛ دوکیلو خامه از گرالت! - گیمفا