دردناکترین مرگهای فصل نخست سریال The Last Of Us
سریال اقتباسی The Last Of Us با وجود تمام جذابیتها و زیباییهایش اما میزبان برخی از دردناکترین مرگهای به تصویر کشیده شده در ژانر پسا-آخرالزمانی میباشد.
در حالی که انیمیشن اقتباسی ماریو با همکاری کمپانی نینتندو و استودیو انیمیشنسازی ایلومینیشن شروعی طوفانی را در سینما رقم زده و احتمالاً به پرفروشترین اقتباس سینمایی از یک بازی تبدیل خواهد شد اما امسال یک اثر دیگر نیز در مدیوم تلویزیون حسابی سر و صدا به راه انداخت و آن چیزی نیست جز مجموعه تلویزیونی The Last of Us (آخرین بازمانده از ما) که توسط شبکه HBO ساخته شده است.
محصول مشترک نیل دراکمن و کریگ مازن که در فضایی پسا-آخرالزمانی جریان داشته و روایتگر شیوع هاگی هولناک و کشنده میباشد، دو غریبه به نامهای جوئل و الی را با یکدیگر همسفر کرده تا راهی ماجراجویی بسیار خطیر و شوکهکنندهای بشوند که حسابی احساسات مخاطبینش را به چالش کشیده است.
قطعاً سریالی که در فضایی پسا-آخرالزمانی با موجوداتی درنده و خونخوار جریان دارد، میزبان مرگهای شوکهکنندهای خواهد بود که حتی میتواند جان شخصیتهای اصلی خود را نیز در معرض خطر قرار دهد. موضوعی که سبب شده تا در این مقاله به ۱۰ مرگ دردناک سریال The Last of Us پرداخته و ببینیم که کدام اتفاق موفق شده تا رتبه نخست را از آن خود کند.
توجه داشته باشید که این مقاله میتواند وقایع مهمی از سریال The Last of Us را فاش نماید. پس اگر که تاکنون به تماشای این سریال نپرداختهاید، از مطالعه این مقاله خودداری نمایید.
مرگ سارا
با وجود آن که در فضای پسا-آخرالزمانی The Last of Us کمتر انسان یا موجودی میتواند برای جوئل خطری ایجاد نماید اما این شخصیت محبوب مدیومهای بازی و تلویزیون در آغاز شیوع هاگ مشهور این فرنچایز چندان هم همهفن حریف نبوده و شاهد مرگ عزیزترین فرد زندگیاش بوده است.
در جریان آغاز شیوع هاگ قارچی و در حالی که شهر محل سکونت جوئل و دخترش سارا به جهنمی غیرقابل توصیف بدل گشته است، ماشین آنها تصادف کرده و سارا جراحت شدیدی برمیدارد. با این حال جوئل با بدبختیهای بسیار موفق میشود تا از دست مبتلایان فرار کرده و به مکانی امن قدم بگذارد؛ جایی که اتفاقات برخلاف پیشبینی وی پیش رفته و یک سرباز به دستور مافوق خود مجبور میشود تا به روی آنها آتشی از گلوله بگیرد. گلولههایی که یکی از آنها به پهلوی سارا برخورد کرده و ما شاهد جان دادن وی در Hغوش جوئل هستیم. The Last of Us از همان آغاز به شکلی بیرحمانه نشان میدهد که با هیچکس شوخی نداشته و در همان ابتدای داستان، با مرگ دختر شخصیت اصلی این مجموعه، مخاطبین را در شوکی بزرگ فرو میبرد.
مرگ بیل و فرانک
قطعاً سر و کله زده با شرایط وحشتناک دنیای The Last of Us به تنهایی کاری طاقتفزسا و حتی شاید برای بعضی انسانها غیرممکن باشد. مسئلهای که نیاز به یک دوست را بیش از پیش نمایان میکند.
در قسمت سوم سریال The Last of Us شاهد معرفی شخصیت بیل هستیم. مردی تنها، یکدنده و عجیب و غریب که سعی دارد تا در جهنمی از انسانهای آلوده و یاغیها، مکانی آرام را برای خود دست و پا نماید. با این حال رویارویی غیرمنتظره وی با شخصیتی به نام فرانک زندگی این ۲ را دگرگون کرده و آنها در کنار یکدیگر به ساخت کمپی مجهز و بزرگ روی میآورند. اگر چه دنیای بیرحم این مجموعه حتی این پیرمردها را نیز در امان نگذاشته و با تشدید بیماری فرانک، بیل تصمیم میگیرد تا به صورت همزمان زندگی خود و دوستش را پایان دهد.
مرگ سم
در دنیای که حتی سرسختترین انسانها نیز از فردای خود خبر ندارند، کودکان بزرگترین قربانی چنین فجایهی هستند زیرا به هیچ عنوان توانایی دفاع از خود را ندارند.
شرایط زمانی بدتر میشود که ما شاهد کودک معصوم و دوستداشتنی به نام سم هستیم که از توانایی شنیدن نیز محروم میباشد. او و برادرش به صورت اتفاقی با جوئل و الی همسفر شده و سریعاً به دوستانی نزدیک بدل میشوند که برای رهایی از شهر کانزاس، مجبور میشوند تا با سیل عظیمی از مبتلایان سر و کله بزنند. حملهای که سم کوچک داستان را نیز مبتلا کرده و در حالی که او به الی وضعیت خود را شرح میدهد و الی نیز تمام تلاش خود را برای درمان وی به کار میگیرد اما سم در نهایت تبدیل شده و به دست برادر بزرگ خود به قتل میرسد. صحنهای دردناک و زجرآور که به واقعه تلخ بسیار بدتری نیز منجر خواهد شد که در ادامه به آن میپردازیم.
مرگ تس
پس از آن که جوئل دختر خود را از دست میدهد و تا مرز جنون پیش میرود، او با زنی به نام تس آشنا میشود که به نوعی حکم آب روی آتش را برایش دارد.
زنی قدرتمند، نترس و باجربزه که رابطهای عاشقانه با جوئل داشته و وی را متقاعد میکند تا دختری به نام الی را به کمپی از افراد فایرفلای تحویل دهد. با این حال در جریان رویارویی آنها با کلیکرها، تس مبتلا شده و زمان کمی برای تحقق ماموریتش در کنار جوئل را در اختیار دارد. پس از آن که وی جوئل و الی را از این مسئله مطلع میکند و مبتلایان نیز در حال حمله به سمت آنها هستند، تس برای دوستان خود زمان خریده تا بتوانند از مهلکه فرار نمایند. نکته جالب توجه در سریال The Last of Us نسبت به بازی، طریقه مرگ تس و نوع به تصویر کشیدن آن میباشد که بسیار دردناک، وحشتناک و به یاد ماندنی به ارمغان آورده شده و مخاطب را شوکه میکند.
مرگ دیوید
در حالی که جوامع سقوط کرده و بشریت مشغول دست و پنجه نرم کردن با انقراض خود میباشد، برخی از انسانها از این شرایط سوءاستفاده کرده و خودخواهی و نیتهای شوم خود را به آرمانهایی آسمانی ربط میدهند.
یکی از این شخصیتها، فردی دیوانه و شرور به نام دیوید میباشد که افرادش توسط جوئل به قتل رسیده و او سراسیمه به دنبال وی میباشد. با این حال جراحت شدید جوئل و سعی الی برای پیدا کردن غذا، وی را با دیوید مواجه میکند که در نهایت به زندانی شدنش منجر خواهد شد. پس از سلسلهای از وقایع که الی موفق به فرار از زندان میشود، در یک رستوران با دیوید به موش و گربه بازی پرداخته تا در نهایت بتواند وی را از پا در بیاورد. در حالی که شخصیت دیوید به خودی خود یک دیوانه شرور محسوب شده و مرگ او هیچ ترحمی را در مخاطب ایجاد نمیکند اما تماشای الی که در حال دریدن بدن نیمه جان دیوید میباشد، به حدی دردناک و شوکهکننده است که قطعاً احساسات مخاطب را به چالش خواهد کشید. دیدن کودکی که از سر ناچاری مجبور است در یک دنیای نابود شده دست به چنین عمل حشتناکی بزند، اتفاقی است که در کمتر فیلم و سریالی میتوان مشاهده کرد.
مرگ آنا
یکی از وجه تمایزهای به یاد ماندنی بین سریال و بازی The Last of Us مربوط به نمایش مادر الی به نام آنا میباشد. شخصیتی که در بازیهای این فرنچایز تنها نام او را شنیده بودیم، در سریال توسط صداگذار مشهور این مجموعه یعنی اشلی جانسون هنرنمایی شده است.
در بخش آغازین قسمت ۹ شاهد فرار مادری باردار از دست یک مبتلا هستیم که به پناه گرفتنش در یک خانه منجر میشود. با این حال فرد مبتلا نیز وارد خانه شده و به سمت آنا حملهور میشود. آنایی که باید نوزاد خود را به دنیا بیاورد، توسط این مبتلا گاز گرفته شده و در آخرین لحظات، انتقال این بیماری از مادر به فرزند سبب ایمنی بدن الی میشود. نکته دردناک ماجرا پس از به دنیا آمدن الی است؛ جایی که آنا هر لحظه به تبدیل شدن نزدیک شده و از دوست صمیمی خود یعنی مرلین میخواهد تا به زندگیاش پایان دهد. مادری که تنها چند ساعت فرصت بودن با نوزادش را داشته است، در نهایت با مرگی تلخ و شوکهکننده زندگیاش پایان یافته تا شاهد زندگی پرتلاظم و پر فراز و نشیبش دخترش در طول فرنچایز The Last of Us باشیم.
مرگ هنری
همانگونه که پیشتر اشاره کرده بودیم، در قسمت پنجم سریال The Last of Us با ۲ برادر به نامهای هنری و سم آشنا میشویم که سم کوچک به سبب ابتلا، به موجودی خونخوار بدل گشته و در حالی که سعی دارد به الی حمله کند، توسط برادرش به قتل میرسد.
برادر وی یعنی هنری برای نجات جان سم مشکلات و سختیهای بسیاری را پشت سر گذاشته بود و حتی برای پیدا کردن درمان بیماری سم مجبور به فروختن خائنین به دولت شد تا جایی که دوستان قدیمی وی حال به دشمنان قسمخوردهای بدل گشته بودند که برای کشتنش خانه به خانه شهر کانزاس را زیر و رو میکردند. با وجود تمام سختیها و مشکلات اما این ۲ برادر با جوئل و الی همسفر شده تا از شهر نفرین شده خارج شوند. خوشحالی هنری از این اتفاق دوام زیادی نیاورده و پس از آن که برای نجات جان الی مجبور میشود به برادر خود شلیک کند و در حالی که جوئل سعی دارد وی را به آرامش دعوت نماید اما هنری با همان تفنگ خودکشی کرده و پایانی دردناک و فراموش نشدنی را در نزد مخاطب برای این ۲ برادر دوستداشتنی رقم میزند.
مرگ مارلین
مارلین که به عنوان رهبر گروهی از فایرفلایها شناخته میشود، دوست صمیمی مادر الی یعنی آنا بوده و پس از آن که متوجه سیستم ایمنی بدن الی میشود، وی را به جوئل و الی سپرده تا وی را به بیمارستانی در سمت دیگر کشور آمریکا منتقل نمایند.
عشق او به دوستش را در همان بخش آغازین قسمت نهم این مجموعه میتوان مشاهده کرد؛ موضوعی که کشتن تنها یادگار وی یعنی الی را به امری سخت و طاقتفرسا برایش تبدیل کرده است. با این حال نجات بشریت بسیار فراتر از این مسائل بوده و او مجبور است شاهد مرگ الی باشد. مسئلهای که جوئل کاملاً خلاف نظر وی را داشته و برای نجات جان الی و در حالی که مارلین مشغول التماس برای زندگیاش میباشد، شاهد مرگ وی به دست جوئل در حالتی بیرحمانه و خونسردی کامل هستیم. اتفاقی که نشان میدهد جوئل نیز در صورت نیاز میتواند به شرورترین فرد داستان بدل گردد.
مرگ رایلی
الی دختربچهای است که در دنیایی پسا-آخرالزمانی به دنیا آمده و از همان کودکی مجبور به رعایت قوانین سفت و سختی بوده که طعم خوش کودکی را از وی گرفته است. با این حال تنها دلخوشی وی، دوستی به نام رایلی میباشد که برای بودن لحظهای با وی، حاضر است تا هر خطری را به جان بخرد.
با این حال همانطور که پیشتر اشاره کرده بودیم، دنیای بیرحم The Last of Us به هیچکس رحم نکرده و این ۲ در حالی که در یک فروشگاه قدیمی مشغول تفریح هستند، مورد حمله یک مبتلا قرار گرفته و هر دویشان گاز گرفته میشوند. قسمت ۷ سریال The Last of Us در حالی به پایان میرسد که ما شاهد حضور ناامیدانه الی و رایلی در کنار یکدیگر هستیم. قسمت دردناک ماجرا در این است که الی هنوز اطلاع ندارد از این بیماری در امان بوده و انتظار دارد که در کنار دوست خود همزمان مبتلا بشود، موضوعی که خلاف آن رخ داده و با توجه به این که شاهد صحنه مرگ رایلی نخواهیم بود اما میتوانیم حدس بزنیم که الی در آن لحظات با چه شرایط دردناک و شوکهکنندهای دست و پنجه نرم کرده تا بتواند با مرگ عزیزترین فرد زندگیاش روبرو شود.
کشتار بیمارستان
رتبه نخست این مقاله مربوط به قسمت پایانی سریال The Last of Us و کشتار بیرحمانه اعضای فایرفلای توسط جوئل میباشد. صحنهای که نه حول محور یک شخص خاص بوده و نه هیچکدام از افراد این گروه جز مارلین برایمان اهمیتی دارند.
با این حال این مجموعه سکانس از اهمیت بالایی برخوردار است. جوئل در آغاز همهگیری این هاگ کشنده، دختر خود را از دست داد و وارد گردابی از ناامیدی و کابوس شد و برای رهایی از آن حتی دست به خودکشی نیز زده بود. با این حال با وارد شدن الی به زندگی وی، روزگار یک شانس مجدد در اختیارش قرار داد و این مسئله سبب ایجاد رابطهای پدر و دختری میان جوئل و الی شد. پس از آن که مارلین فاش میکند برای نجات بشریت، الی مجبور است کشته شود، جوئل نمیتواند یکبار دیگر شاهد از دست دادن دختر خود باشد و اینبار به شکلی کاملاً خودخواهانه، بیرحمانه و وحشتناک مداخله کرده و نه تنها دست به کشتار فجیع افراد حاضر در بیمارستان میزند، بلکه حتی سربازی که تسلیم شده و برای نجات جانش التماس میکند را نیز از زیر تیغ میگذارند. اوج این قتلعام نیز با کشتن پزشک بیگناهی که تنها خواستهاش، نجات جان باقیمانده انسانها میباشد به اوج میرسد.
به نظر شما دردناکترین مرگی که در سریال The Last of Us به تصویر کشیده شده، متعلق به کدام صحنه میباشد؟ آیا در فصل دوم این مجموعه شاهد مرگ و میرهای به نسبت تاثیرگذارتری خواهیم بود؟ از دید شما کشتار جوئل در بیمارستان و نجات الی از سر خودخواهی، منطقی جلوه میکند؟ اگر که شما به جالی جوئل بودید، بین نجات الی و نجات جان انسانهای باقیمانده، کدام یک را انتخاب میکردید؟
منبع: CBR
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
همشون
مادر الی کی هست یعنی قبل از شیوع زامبی ها مرده یا هنوز زنده است
فقط مرگ تس!
مرگ تس واقعا احساسی بود
فکر نمی کنم مرگ پشمک ها زیاد دلخراش بوده باشع.جدا از این بحثا اونقدر هم تراژیک نبود
*اسپویل*
از نظرم مرگ سم و تس واقعا نسبت به بازی بهتر کار شده بود بقیشون تو گیم عمیق تر بودن بجز اونایی که تو گیم نبودن
مرحله کشتار بیمارستانم از لحاظ بار احساسی تو سریال بهتر بود سعی کرده بودن یکم وجه کار اخر جوئل رو تاریک تر نشون بدن
ولی به نظرم به خاطر کوتاه بودن زمانش نتونست اون تاثیری رو که باید بزاره، این که اون آهنگ احساسی رو برای کشتن افراد توی بیمارستان استفاده کردن خوب بود ولی باید بعد چند دقیقه مبارزه سخت و خونین این سکانس رو میداشتن نه همون اول کار
تازه تو بازی بعد این که الی رو نجات میدیم هم باز چند تا از افراد فایرفلای دنبال مون هستن که باعث میشه باز هم بازی تو پایان بندی بهتر کار کنه
اره واقعا موافقم
توی بازی جوئل کشتار های زیاد کرده بود و کشتار اخر کمی کمرنگ شده بود برام
ولی توی سریال اینطور نبود
و ذهن مخاطب رو اماده فصل ۲ کردن
دقیقا
جول کار بدی نکرد زندگی یک انسان نجات داد بزرگ مرد
هیچ کدوم از صحنه های احساسی سریال نزدیک به تأثیرگذاری بازی حتی نبود و ایراد داشت بخش کشتار بیمارستان تو سریال خیلی صحنه عادی و خالی از هیجان بود و صحنه اکشن در قسمت پایانی باز خوب کار نشده بود به صورت کلی به سریال نمره ۸۰ از ۱۰۰ میدم و به قسمت آخر نمره ۸.۵ و قسمت هشتم نمره ۹ :)))
موافقم
دوست عزیز در جریان باش خود پست کلیتش اسپویله که مینویسی اسپویل😄
حواسم نبود😅🤦♂️اخه رو اسپویل خودم خیلی حساسم برای همین همیشه مینویسم
وای وای
یه مقاله دیگه از این سریال ضد بشر😔
از چندین سال پیش که قدرت های پشت پرده گلوبالیست ها به سونی نفوذ کردند باعث شدند که یه یهودی رئیس ناتی داگ بشه،ما مشاهده کردیم که اهداف و پیشروی های این استودیو در زمینه پیشبرد و حمایت از لگبت و فلسفه قوم لوط شکل گرفت.
من با کمی تحقیق و تفکر راجب پیشینه نیل دراکمن متوجه شدم که وی بازمانده ای از قوم لوط هستند😱
و حقایق شوکه کننده دیگری هم وجود داره که به علت محرمانه بودن نمیتونم بیان کنم
در نهایت تمام این ها باعث منقرض شدن نسل بشر و در اخر نابودی سایت عزیزمون گیمفا میشه😥
بیاید با هم از ماتریکسی که برامون ساختن فرار کنیم و دنیا رو نجات بدیم😀😀
حقیقت رو گفتی ولی طرفدار های آخرین لگبت میان ما بهت دیس دادن
بیا با هم از ماتریکس فرار کنیم
اره بیا دست همو بگیریم و فرار کنیم از ماتریکس😀
برو یک نفر کمتر اکسیژن بیشتر تو ماتریکس آخرین لگبت خوش امدی
آره ما طرفداری آخرین لگبت هستیم تو اینجا چه کار می کنین
اگه دوست نداری پس چرا بشمار سه کامنت میزاری به اندازه رمان هزار صفحه ای به لست توهین نکن🤬🤬🤬🤬
If somehow the Lord gave me a second chance at that moment… I would do it all over again
«Joel»
….
اگه منم «جالی» جوئل بودم خودخواه میشدمو الیو نجات میدادم.
اینجا قابلیت اسپویلرم دارین یا من کورم نمیبینم؟
خنده دار و احمقانه ترین مدل مرگی که تو کل مدیا دیدم مال همین تس تو قسمت ۲ بود
سطح جدیدی از روغن فکری و نشون دادن نکروفیلیا رو باز کردن Love is Love🤮
انصافا چقدر این سریال زباله هست لامصب هر گوشه و اپیزود سریال سوژه خنده و ترول میشه در آورد بعد یکسری ها بهش میگن بهترین اقتباس 🤣
میبینم زود تر از طرفدارش اونم با جزئیات فراوان دیده
همچنان بهترین اقتباس تاریخ ویدیو گیم سریال شاهکار آرکین هست
نمره سریال لست تو IMDb هم اکنون: ۸.۹
نمره سریال آرکین تو IMDb هم اکنون: ۹
سریال آرکین در سایت متاکریک به دلایل نامشخصی هیچوقت دارای نمره نشد و میانگینی براش صورت نگرفت اما کاربران در این سایت اون رو بهترین اقتباس ساخته شده از روی یک ویدئو گیم میدونن و از سوی کاربران نمره ۹.۳ از ۱۰ رو داراست
اما در عوض جالبه بدونید که در سایت متاکریک ، عدهی کمی از مخاطبین از سریال لست راضی بودن و معتقدند که سریال بی خود و بی جهت فقط گنده شده ! اپیزود های این سریال هم رنگ قرمز گرفتن و این یعنی نارضایتی کامل !!!
حتی اپیزود نهم و آخر این سریال امتیاز ۳.۹ از ۱۰ رو داره و به عنوان بدترین اقتباس تاریخ شناخته میشه
همچنین جالب هست بدونید سریال آرکین توسط ۳۴ مجله و سال مختلف به عنوان بهترین اقتباس شناخته شده ولی سریال لست فقط IGN گفته بهترین اقتباس هست
و نظر IGN هیچ اهمیتی ندارن چون تا قبل از سریال لست این سایت سریال رزیدنت اویل نتفلیکس رو بهترین اقتباس میدونست که اون هم به اندازه سریال لست ضعیف بود
ارکین بینظیر بود
شاهکار بود برخلاف سریال لست
لست شاهکار زمان است
از وقتی یوزر اسکور پارت دو بازیشو دیدم فهمیدم نمره چیز چرتیه چون لیاقتش خیلی بیشتر بود اگه داستانم بندازی دور و یه گیم پلی بمونه بازهم چیز خوبیه شما هم زجه نزن اگر همه از بازی بدشون میومد تا اسم لست میاد سر دست نمیشکوندن البته خود تو که کلن با این آی پی مشکل داری و اصلن مشکلت طرز ساخت سریالو اینا نیس من هم سریال آرکینو دوس داشتم و هم این و دلیلی نمیبینم بگن چون اون خوبه این چرته برا من هردو اقتباس عالیی بودن
آرکین مگه انمیشن نیست چون ساخت سریال و انیمیشن خیلی متفاوته و محیط سازی و صحنه برداری خیلی تو سریال سخت تره مخصوصا یه چیزی مثل لست باشه که توش حالت های چهره خیلی مهم باشه و لست خیلی خوب تونست اجراش کنه
دقیقاً لست از نظر کیفیت از زمان خودش جلو تره
اشتباه نکنید
بهترین اقتباس تاریخ ویدیوگیم سریال بزرگ هیلو میباشد 🤣🤣
وای عالی😂
به نظر من بیل و فرانک پتانسیل بیشتری نسبت به الی و جوئل داشتن حیف هاتی داگ بهشون بها نداد
از چه نظر🤔
کاری که جوئل یه تنه با بیمارستان کرد و بعد ها هم الی یه تنه با سیاتل کرد رو بسیج و نیروهای مردمی عراق هم بزوررر تو شیش ماه میتونن انجامش بدن!! تصورشو بکنید یه دختر ۱۹ ساله کللل شهر سیاتلو یه تنه پاکسازی کرد!!!منتقیه💪💪
یعنی می خوای بگی یه دختر نمیتونه ببست نفر رو بکشه.ضد زن
الان اتفاقات ردد و gta که یه گنگ خلافکار کل شهر رو زیر و رو میکنن و پلیس نمیتونه مثل ادم دستگیرشون کنه منطقیه؟؟
خوبه خودت میگی یه “گنگ خلافکار”. یه گنگ خلاف کار کجا یه دختر نوجوان ۱۹ ساله که تا پنج سال پیش عروسک بازی میکرده😍😍 کجا. روایت بازی خفن بود منکر نمیشم، مخصوصا اینکه از هر دو طرف و از دید هر دو شخصیت داره داستانو روایت میکنه و باعث میشه آدم هر دو شخصیت ابی و الی رو بهتر درک کنه و از برخی جهات بهشون حق بده، گیمپلی، گرافیک و کمباتش هم نظیر نداره، ولی کلا داستانش داستان خنده دار، غیر منطقی و غیر قابل باوریه. تو یه جهان آخر الزمانی که طرف نمیدونه خودشم تا یه ساعت دیگه زندس یا نه، الی خانوم ۱۹ ساله بار و بندیلشو جمع میکنه که بره انتقام بگیره!!! یه سری آدمم که معلوم نیست نه سر پیازن نه ته پیاز با خودش میبره!!! یه تنه کل شهر سیاتل رو خونه به خونه، زامبی به زامبی و گروه به گروه پاکسازی میکنه و آخرشم بیخیال اون هدف نهاییش ینی کشتن ابی میشه!! واااای چه داستانی!!! روایت بازی همونطور که گفتم شاهکار بود، شخصیت پردازیاش خوب بود( هرچند شاهکار نبود و میتونست بهترم باشه)، ولی داستانش داستان خنده دار و غیر قابل باوری بود. یکی از بزرگترین ویژگی های هر داستانی در درجه اول باور پذیر بودنشه، داستان لست اصلا و ابدا برا من باور پذیر نبود، بار ها و بار ها هم این حس که داستان بازی مسخره و غیر قابل باوره حین تجربه بازی ناخودآگاه بهم القا میشد. حالا شما هر چقدرم دلیل و برهان برا توجیه حوادث بازی و داستانش بیاری که مثلا چمیدونم الی به این دلیل در نهایت ابی رو نکشت یا هر چیز دیگه ای، در هر صورت تغییری تو حسی که من حین تجربه داستان گرفتم ایجاد نمیکنه. داستان بازی از نظر من غیر منطقی و غیر قابل باوره. اصلا صرفا بحث سر یه اتفاق خاص و توجیه کردنش نیست، صرفا بحث سر اینکه چرا جول مرد یا چمیدونم چرا آخرش الی ابی رو نکشت نیست، مشکل من با کلیت داستان بازیه. داستانش داستان خنده دار و غیر منطقی بود.
گنگ خلاف کارم باشه خیلی غیر منطقیه پلیس یه کشور نتونه جلوش وایسه اونم امریکا!!!اگه بحث سر واقعی بودن باشه ۹۵ درصد بازیا زیر سوال میره
واقعا نمیفهمم این بهونه های الکی چین بابا سریال و بازی واقعیت نیستن تو الان تو gta هم چند هزار کماندو که واسه آدم کشی سالها آموش دیدن و تو یه دزدی بیش نیستی قتل عامشون میکنی ولی چون اونا دزدا مرد هستن ایرادی نداره و کاملا منتغیه
دقیقاً
باشه منطقی نیست تو چرا افسردگی گرفتی
مرگ دیوید اتفاقا دردناک بود
اما جوری نبود که باهاش گریه کنم
اتفاقا الی و قتی دیوید رو کشت خوشحال شدم
واقعا خیلی تو سریال شخصیت دیوید عوض تر شده بود منم وقتی کشتش خوشحال شدم ولی واقعا اونجا که سرگردون از اونجا میاد بیرون و حتی به جوئلم اعتماد نداره و با کلمه baby girl بقلش میکنه و دوباره بهش اعتماد میکنه اشکم درومد
و اینکه مرگ سم و هنری برای من دردناک ترین مرگ های سریال بودن
مرگی بزرگ و دردناک در راه است…
بی صبرانه منتظر فصل دومم
مرگ سم و هنری یکی از عمیق ترین صحنه هایی بود که دیدم چه گیم چه تو سریال واقعا برام دردناک بود
رایلی و سم خیلی برام سخت بودن.
باید روی سکانس سارا بهتر کار می کردن می تونست خیلی عمیق تر باشه
خیلی حرفه بعد از ۱۰ سال بیای از شاهکاری که قبلا خلق کردی حالا بهترین اقتباس بازی ها رو بسازی واقعا دراکمن کارشو بلده
بهترین اقتباس ارکین هست.ایده مهمه وگرنه چه ربطی به زمان داره.بنظرم این حرکت رو هم زدن که بعد از پخش فصل ۲ نسخه سوم بازی رو عرضه کنن و به طبع بعد از اون هم فصل ۳ سریال.اینا الکی کار نمی کنن و برای هر حرکت چندین دلیل لازم دارن
دقت کردین همه مرگ ها تو لیست بود؟
ینی همش دردناک بوده
انتظار داشتم مثلا دو یا سه تا رو از بین اینا انتخاب کنیم
سونی فنا این چیزارو درک نمیکنن
انتظار نداشتی که مرگ بلوتره رو تو لیست بیارن
مرگ تس رو تو سریال خیلی بهتر دراورده بودن
(اسپویل فصل ۲ )
اپیزود مرگ جوئل قراره یکی از سنگین ترین اپیزودای سریالا بشه
فقط من از مرگ مارلین خوش حال شدم چون یه جوری خیلی عوضیانه حرف میزد
موافقم به شدت موفقیت سریال
کلا یه شو آف مسخره بود که بحاطر گرامیداشت لگبت ها و سیاه ها الکی هندونه زیربغلش گذاشتن
ضد زن نژاد پرست🤬🤬🤬🤬🤬🤬
اصولا زمانی از 《ترین》 استفاده میشه که از بین یک فهرست، مواردی گزینش بشن. نمیدونم یا من اشتباه میکنم یا این که واقعا مرگ شخصیت دیگه ای رو توی سریال نداشتیم و مقاله صرفا تمام مرگ ها رو در یک متن جا داده!
مرگ اون دو تا کلیکره داخل قسمت دوم داخلش نبود
مرگ دیوی تو بازی وقتی جیغش رفت هوا درد ناک تر بود 😂😂😂
بیچاره دلم براش سوخت
خودتونو بذارین تو اون موقعیت
مرگ سارا یکی بهترین و احساسی ترین مرگ ها رو بین مدیوم بازی ها داشت یعنی سنگدل ترین آدم هم با این صحنه اشکش درمیاد کلا افتتاحیه نسخه اول دلست به جرات میگم به یادموندنی ترین افتتاحیه تاریخ صنعت گیمه واقعا مو به تن آدم سیخ میکرد از همون لحظه که سارا داخل خونه از پنجره بیرون رو نگاه میکرد که یک انفجار رخ داد بگیر تا حمله آلوده ها به مردم واقعا همچین بازی ندیدم بتونه منو انقدر درگیر خودش بکنه یعنی زمانی که برای اولین بازی رو پلی استیشن ۳ تجربش کردم زمانی که بازی رو اجرا کردم و افتتاحیش شروع شد اصلا دهنم باز مونده بود با خودم گفتم این فیلمه یا بازی چطور پلی استیشن ۳ میتونه همچین چیزی رو اجرا کنه مگه میشه، با دیدن دوباره صحنه مرگ سارا تو سریال بازی پدروپاسکال تو این صحنه فوق العاده بود حتی بیشتر از بازی اشک منو در آورد واقعا قدر اعجوبه هایی مثل نیل دراکمن رو باید دونست واقعا خداروشکر میکنم که تو بازه زمانی بدنیا اومدم که تونستم همچین فرانچایز شاهکاری رو تجربه کنم
ای کاش قسمت ۳ وجود نداشت
قسمت ۷ هم همینطور
ایکاش کلا سریال لست وجود نداشت
اصلا ایکاش کلا چیزی به اسم آیپی the last of us وجود نداشت
😂😂😂😂یهو بگو ای کاش سونی وجود نداشت که رقیبی برا جعبه نمونه
باشه عباس آقا سریعا اطلاع میدم بازی پاک کنن از جهان هستی🤬🤬🤬🤬
Thunderstorm@ ببین دوست عزیز باید به یک چیزایی عادت کنی این چیزایی که شما تو قسمت سوم دیدی چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد دیگه تبدیل به یک مدیومی شده که تو فیلم و سریال ها هم میزارن گیم اف ترونز، ومپایر دایرز، واکینگ دد و… انگار براشون یه جور قانون شده که حتما این موضوع داخل فیلم و سریالاشون باشه، نمیدونم چرا شما بعد این همه مدت هنوز این قسمت سوم رو فراموش نکردین مگه شما فیلم و سریال ها رو بخاطر صحنه های +۱۸ نگا میکنین؟ معلومه که نه این چیزا نباید براتون مهم باشه مهم داستانه، برای ماها هنوز این چیزا عادی نشده طبیعیه واسه همین گارد گرفتیم من بعد از اینکه اون قسمت رو دیدم روز بعدش دیگه حتی تو ذهنمم نیومد نه اینکه خودم نخوام نه کلا نیومد حتی واسه یک لحظه چون این چیزا برای من اهمیتی نداره چون داستان برام مهمه این چیزاس که تو ذهنم میمونه شما اگر میبینی نمیتونی فراموش کنی حداقل تصور کن به جای دوتا مرد دوتا دختر و پسر بودن، شما یک زحمت بکش برو نقد قسمت پنجم رو یک سرچ بزن بخونش تا متوجه بشی که ربطشون بهم چیه و هدفشون از داستان قسمت سوم چی بوده عزیزدل، سایت ویجیاتو بود برو نقد قسمت پنجم رو بخون انگار راجع به قسمت سوم هم حرف زده تو اون نقد یک جورایی مقایسه کرده این دوتا قسمت رو
حرفت قبول
ولی عادت کردن به معنای پذیرش این قشر و وجودشون هست که من کاملن مخالفم
و نمیتونم ساده از کنارش بگذرم شرمنده
نه درست میگی شرمندگی نداره بالاخره همه آدمها مثل هم نیستن یکجور فکر نمیکنن، اگر منم این حرفا رو زدم فکرنکنی با این موضوع کنار اومدم یا قبولش کردم نه فقط برام اهمیتی نداره که بخوام حتی بهش فکربکنم یعنی انقدر مهم نیست فوکوس کنم روش چه برسه به قبول کردن یا نکردنش منم با خیلیا چیزا تو دنیا مشکل دارم و نمیتونم باهاشون کنار بیام همه آدمها همینطورن من نگفتم قبولش کن من فقط گفتم برات مهم نباشه چون اینچیزا تموم شدنی نیست و قراره زیاد ازشون ببینی اگر بخوای هردفعه اهمیت بدی خودت آسیب میبینی، در کل هرطور صلاح میدونی همونکارو بکن دوست من
به نظرم مرگ سارا تو بازیش خیلی تاثیر گذار تر بود جوری که حتی خود صدا پیشش وقتی مرگ سارا رو دید با اینکه خودش نقشش و بازی کرده بود زد زیر گریه واقعا صحنه اشک دراری بود. کلا وقتی شخصیت پردازی عالی باشه حتی اگه یه شخصیت شرور هم کشته بشه میتونه میتونه تاثیر گذار باشه چه برسه به دختر بیگناهی مثل سارا.
خیلی غم انگیز بود ولی ای کاش بازیگرش اون مدل موشو عوض میکرد خیلی آزارم داد
ههمون میدونیم غمگین ترین مرگ تو فصل دوشه
مرگ مارلین حق بود طرف فکر میکنه با کشتن الی بشریت نجات پیدا می کنه