بیوگرافی کیت وینسلت | بازیگری که از هیچ به شهرتی جهانی دست پیدا کرد

کیت وینسلت یکی از مشهورترین بازیگران حال حاضر سینمای جهان محسوب می‌شود که برای رسیدن به چنین جایگاهی، راهی سخت و طاقت‌فرسا را پشت سر گذاشته است.

کیت الیزابت وینسلت در تاریخ ۵ اکتبر ۱۹۷۵ (۱۳ مهر ۱۳۵۴) در شهر ردینگ، بارکشر واقع در کشور انگلستان و در خانواده‌ای معمولی چشم به جهان گشود. مادر او یک پیشخدمت و پدرش کارگری بود که برای تامین نیازهای خانواده‌شان سخت مشغول کار بودند. او همچنین ۲ خواهر به نام‌های آنا و بث و یک برادر به نام جاس دارد.

کیت وینسلت در دوران کودکی شرایط بسیار سختی را پشت سر می‌گذاشت. زیرا خانواده او از شرایط مالی خوبی برخوردار نبوده و زندگی آن‌ها به حدی سخت و طاقت‌فرسا پیش می‌رفت که پدر و مادرش مجبور شده بودند تا تحت حمایت خیریه قرار گرفته و حتی به استفاده از غذاهای رایگان موسسات حمایتی نیز روی بیاورند. این مسئله پس از آسیب جسمانی پدرش حتی بیش از پیش مشقت‌بار شد.

زمانی که کیت تنها ۱۰ سال سن داشت، پدرش در حین قایق‌رانی دچار آسیب فیزیکی شدیدی در ناحیه پا شد که کار را برای وی سخت کرد و وضعیت اقتصادی آن‌ها بیش از پیش رو به وخامت رفت. با این حال شاید جالب باشد تا بدانید که پدرش در کنار کارگری، به بازیگری نیز علاقه‌مند بوده و سعی می‌کرد تا در این حرفه به جایگاه مناسبی دست پیدا نماید.

کیت کوچک در حالی که دوران تحصیل خود را در مدرسه سنت ماری و کلیسای آل سینتز می‌گذراند، به عرصه بازیگری علاقه نشان داد و از همان سنین کودکی در کنار خواهرانش به اجرا در نمایش‌هاش تئاتر و مدرسه می‌پرداخت و نخستین تجربه بازیگری او نیز به ایفای نقش مریم در یکی از نمایش‌های مدرسه‌اش مربوط می‌شود.

با وجود این که کیت در سنین کودکی از اضافه وزن رنج می‌برد و توسط هم‌کلاسی‌ها و دوستانش مسخره شده و مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت اما او مصمم بود تا بیش از پیش هنر بازیگری را ادامه دهد. بدین منظور او در تست بازیگری تئاتر ردروفس شرکت کرد و جواز حضور در مدرسه آن‌ها را پذیرفت. مدرسه‌ای که شانسی بزرگ برای آینده وی قلمداد می‌شد.

او در سن ۱۱ سالگی موفق شد تا از طریق این مدرسه تئاتر، در تبلیغات تلویزیونی حضور یافته و به مرور در نمایش‌ داستان‌های مشهوری همچون نارنیا، پیترپن و آلیس در سرزمین عجایب حضور پیدا کند که شهرتی نسبی را برای وی به ارمغان آورد و پیشنهادات کاری در حالی که افزایشی نسبتی داشت اما تحت تاثیر وزن او قرار گرفته بود و این مسئله اعتماد به نفس و روان او را مورد آزار قرار می‌داد.

سرانجام در سال ۱۹۹۱ و در حالی که کیت وینسلت تنها ۱۶ سال سن داشت، شاهد نخستین تجربه حضور او در تلویزیون با سریال Dark Season (فصل تاریک) از سوی شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی بودیم. اثری که توسط کولین کنت کارگردانی شده بود و حول محور ۳ نوجوان جریان داشت که برای نجات مدرسه خود مجبور می‌شوند تا با نیرویی اهریمنی به مبارزه بپردازند.

با وجود این که کیت هنرنمایی خوبی را از خود بر جای گذاشت اما دستمزد دریافتی او به حدی ناچیز بود که مجبور شد تا مدرسه خود را رها کرده و به کار در یک سوپرمارکت بپردازد که دوران سخت و مشقت‌باری را برای وی به وجود آورد. با وجود چنین شرایطی اما عزم راسخ او سبب شد تا از علاقه به بازیگری چشم‌پوشی نکرده و در سال ۱۹۹۲ فرصت جدیدی را پیش روی زندگی خود ببنید.

کیت وینسلت جوان در سال ۱۹۹۱ نقشی کوچک را در اقتباس Anglo-Saxon Attitudes (نگرش‌های انگلوساکسون) به قلم آنگلوس ویلسون ایفا نمود که وزن زیاد او سبب حرف و حدیث‌های بسیاری برایش شد تا جایی که حتی نقش ایفا شده نیز یک دختر چاق بود و این مسئله در نهایت سبب شد تا کیت برای کاهش وزن وارد عمل شود.

کاهش وزن کیت از سال ۱۹۹۲ آغاز شد و به مرور نه تنها ظاهر او را دگرگون نمود، بلکه پیشنهادات کاری بسیاری را به سمتش متمایل کرد و در سال ۱۹۹۳ در ۲ سریال به نام‌های Get Back (بازگشتن) و Casualty (حادثه) به ایفای نقش پرداخت که این آثار طرفداران زیادی را برایش به ارمغان آورد و این شهرت زمینه‌ساز یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی وی شد که دنیای بازیگری‌اش را برای همیشه دستخوش تغییر نمود.

پیتر جکسون برای ساخت فیلم Heavenly Creatures (موجودات آسمانی) از ۱۷۵ دختر تست بازیگری گرفت که کیت وینسلت یکی از آن‌ها بود. ظاهر متمایز و هنر بازیگری وی سبب شد تا نظر مثبت پیتر جکسون به سمت وی جلب شده و او ایفای نقش دختری به نام هولم را بر عهده گرفت. این فیلم روان‌شناختی به حدی موفقیت‌آمیز ظاهر شد که نه تنها نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی قرار گرفت، بلکه جزو ۱۰ فیلم برتر سال از دید مجله تایمز نیز قرار گرفت.

کیت وینسلت از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را انجام داد و نه تنها یک هنرنمایی تحسنی‌برانگیز و جذاب را از خود بر جای گذاشت، بلکه اجرای یکی از ترانه‌های این فیلم را نیز بر عهده گرفت و این اتفاقات تحسین تمامی منتقدین و بینندگان فیلم را برای وی به همراه داشت. موفقیت‌های فیلم Heavenly Creatures و هنرنمایی تماشایی کیت زندگی او را پس از تجربه سختی‌های بسیار برای همیشه تغییر داد.

او در حالی که به ایفای نقش در فیلم Heavenly Creatures پرداخته بود، در همکاری با اما تامپسون اثر Sense and Sensibility (عقل و احساس) را نیز پدید آورد که هنرنمایی زیبای او نظر مثبت همکارش را در پی داشت. این پروژه درام که برگرفته از رمانی به قلم جین آستین بود و انگ لی کارگردانی آن را بر عهده داشت، نخستین جایزه هنری کیت را برایش به همراه داشت. او به سبب هنرنمایی در این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل در جشنواره فیلم بفتا شد که یک قدم بزرگ برای وی در آن زمان محسوب می‌شد.

دهه ۱۹۹۰ روزهای بزرگی برای وی محسوب می‌شد. در حالی که کیت وینسلت مشغول هنرنمایی در آثاری همچون Hamlet (هملت) و Jude (جود) بود و افتخار همکاری با نام‌های بزرگی همچون کنت برانا و کریستوفر اکلستون را پیدا کرده بود، جیمز کامرون برای ساخت یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های عاشقانه تمام تاریخ آماده می‌شد.

جیمز کامرون در حالی که برای ساخت فیلم Titanic (تایتانیک) در سال ۱۹۹۷ آماده می‌شد، کیت وینسلت برای ایفای نقش شخصیت رز اعلام آمادگی نمود و علاقه بسیاری برای تصاحب این نقش داشت. با این حال جیمز کامرون علاقه چندانی به انتخاب وی برای این نقش نداشت و این مسئله نه تنها واکنش تند کیت را در پی داشت، بلکه سبب شد تا این بازیگر جوان و زیبا برای تصاحب این نقش پشتکاری مثال‌زدنی را از خود نشان دهد.

چنین پشتکار و تلاشی سبب شد تا جیمز کامرون از نظر منفی خود عقب کشیده و کیت را برای ایفای نقش رز به عنوان شخصیت اصلی فیلم Titanic برگزیند. اثری ۲۰۰ میلیون دلاری و بزرگ که کیت حتی تصورش را هم نمی‌کرد که روزی بتواند نقشی در چنین پروژه‌ای داشته باشد؛ چه بسا که حال ایفای نقش شخصیت اصلی را هم بر عهده گرفته بود و حال تمام جهان نظاره‌گر همکاری او با یکی از بزرگترین کارگردانان تمام تاریخ بود.

سرانجام در سال ۱۹۹۷ شاهد اکران فیلم تایتانیک با هنرنمایی کیت وینسلت و لئوناردو دی‌کاپریو بودیم. اثری عاشقانه و تاثیرگذار که در اکرانی شگفت‌انگیز و تاریخ‌ساز، فروشی بالغ بر ۲ میلیارد دلار را به ارمغان آورد و به عنوان پرفروش‌ترین فیلم تمام تاریخ بدل گشت. این ساخته جیمز کامرون همچنین نامزد دریافت ۱۱ جایزه اسکار شد که کیت وینسلت نخستین نامزدی خود در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن را تجربه کرد و به چهارمین بازیگری تبدیل شد که در سن ۲۲ سالگی نامزد دریافت چنین جایزه بزرگ و مهمی می‌شود.

هنرنمایی تماشایی و فراموش‌نشدنی کیت در فیلم Titanic نه تنها او را به ستاره بزرگ سینمای هالیوود بدل کرده بود، بلکه پیشنهادات کاری گسترده‌ای را برای وی به همراه داشت که عملاً زندگی‌اش را زیر و رو نموده بود. با وجود چنین موفقیت و شهرتی اما کیت وینسلت در نظر داشت تا به ایفای نقش در پروژه‌های مستقل پرداخته و بیشتر از آن که به عنوان یک بازیگر بلاک باستر شناخته شود، بتواند شهرت خود را در زمینه آثار هنری افزایش دهد.

به همین سبب تا سال ۲۰۰۰، کیت وینسلت تنها در ۳ پروژه به نام‌های Hideous Kinky (موفرفری زشت)، Holy Smoke (دود مقدس) و Faeries (پری‌ها) حضور یافت که هر یک از آن‌ها با واکنش‌های مناسبی از سوی بینندگان مواجه شد و انتخاب‌های کاری شمرده ولی حساب شده وی مورد تحسین منتقدین قرار گرفت و حضور او در فیلم متفاوت و تاثیرگذار Quills (قلم‌پرها) در سال ۲۰۰۰ به حدی چشم‌گیر بود که برخی از او به عنوان یکی از شجاع‌ترین بازیگران هالیوود در آن زمان یاد کردند.

فیلم Hideous Kinky در کنار این که موفقیت‌های هنری بسیاری را برای کیت به همراه داشت، زمینه‌ساز آشنایی او با یکی از عوامل فیلم به نام جیم تریپلتون شد. دستیار کارگردانی که با این بازیگر جوان وارد رابطه شد و در سال ۱۹۹۸ با یکدیگر ازدواج کردند. ازدواجی که نخستین فرزند کیت به نام میا را در سال ۲۰۰۰ برای وی به همراه داشت.

با وجود این که کیت دخترش میا را در سال ۲۰۰۰ باردار بود اما به ایفای نقش در فیلم Enigma (معما) پرداخت. اثری مرموز و درام که حول محور ریاضی‌دانی جریان داشت که به حل معمای رمز ماشین انیگما می‌پردازد. نکته جالب درباره این فیلم درباره حضور کیت به عنوان یک زن باردار در جریان پروسه تولید این فیلم می‌باشد. زیرا او به حدی خود را مسئول حضور در این پروژه می‌دانست که مسئله بارداری را با پوشش عجیب و غریب خود تا پایان فیلم‌برداری پنهان کرده بود.

کیت که حال به یک مادر تبدیل شده و وظایفش دو چندان گشته بود، به ایفای نقش در فیلم زندگی‌نامه Iris (آیریس) پرداخت. اثری که حول محور یک نویسنده مشهور جهان جریان داشته و کیت می‌بایست در حضور بازیگر بزرگی همچون جودی دنچ، از پس انتظارات بالای فیلم بربیاید. به همین منظور او به مطالعه تمامی آثار آیریس مرداک پرداخت و حتی مصاحبه‌های تلویزیونی وی را نیز مشاهده می‌کرد تا بتواند جلوه مناسبی از این نویسنده مشهور را به تصویر بکشد.

از یک سو کیت به سختی مشغول ایفای مناسب چنین نقش سختی برای فیلم Iris بود و از سوی دیگر نیز مجبور شده بود تا فرزند کوچکش را با خود بر سر مراحل فیلم‌برداری بیاورد که روزهای سختی را برایش به ارمغان آورده بود. با این حال این سختی‌ها و پشتکار قابل تقدر وی نتیجه داشت و او برای ایفای نقش در این پروژه سینمایی، نامزد دریافت جایزه در جشنواره‌های بفتا، گلدن گلوب و اسکار گشت و نام او را به عنوان یکی از بازیگران بزرگ هالیوود به ثبت رساند.

در حالی که زندگی مشترک کیت وینسلت و جیم تریپلتون در سال ۲۰۰۱ به جدایی ختم شد، این بازیگر با وجود ضربه‌های روحی اما همچنان با قدرت به بازیگری ادامه داد و تا سال ۲۰۰۴ تنها به ایفای نقش در ۲ پروژه به نام‌های Christmas Carol: The Movie (سرود کریسمس: فیلم) و The Life of David Gale (زندگی دیوید گیل) پرداخت. او همچنین علی‌رغم این که در تست بازیگری یکی از پروژه‌های سم مندس ناموفق ظاهر شد اما رابطه جدیدی را با وی آغاز کرد که منجر به دومین ازدواج این بازیگر ۲۸ ساله گشت.

ازدواج دوم او با سم مندس با حواشی بسیاری روبرو شده بود و این مسئله روح و روان کیت را تحت تاثیر قرار داد. از یک سو او صاحب دومین فرزند خود به نام جو در سال ۲۰۰۳ شد و مسئولیت‌های وی چندین برابر گشته بود و از سوی دیگر نیز دخالت‌های رسانه‌ها در زندگی خصوصی او با سم مندس، شرایط را برایش غیرقابل تحمل کرده بود تا حدی که آن‌ها مجبور شدند از انگلستان به آمریکا و شهر نیویورک نقل مکان کنند. با این حال روابط پنهانی سم مندس با ربکا هال در نهایت جدایی آن‌ها را در سال ۲۰۱۰ به همراه داشت؛ اتفاقی که کیت در یکی از مصاحبه‌های خود فاش کرد که از بابت اتفاق پیش آمده بسیار متاسف می‌باشد و به عنوان یک انسان دل‌شکسته خود را تصور می‌کند.

تا پیش از جدایی کیت وینسلت و سم مندس در سال ۲۰۱۰، شرایط بازیگری برای این زن زیبا به شکلی رویارویی پیش می‌رفت. او در سال ۲۰۰۴ با همکاری جیم کری در فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind (درخشش ابدی یک ذهن پاک) به ایفای نقش پرداخت که هنوز هم به عنوان یکی از خاص‌ترین آثار ژانر درام و عاشقانه محسوب می‌شود. اثری که نامزدی دیگری را برای کیت در جشنواره‌های بفتا و گلدن گلوب به همراه داشت.

او همچنین در همکاری با ستاره بزرگی همچون جانی دپ یکی از گران‌قیمت‌ترین فیلم‌های آن زمان خود را با دریافت ۶ میلیون دستمزد برای فیلم Finding Neverland (در جستجوی ناکجاآباد) رقم زد. اثری که با ۲۵ میلیون دلار بودجه، فروشی بالغ بر ۱۱۸ میلیون دلار را به ثبت رساند. این اثر درام زیبا برگرفته از زندگی واقعی نویسنده کودکان یعنی سر جیمز بری ساخته شده بود که در جلب نظر منتقدین، تحسین‌برانگیز ظاهر گشت.

در سال ۲۰۰۵ کیت وینسلت یکی از متفاوت‌ترین تجربه‌های بازیگر خود را در یکی از قسمت‌های مجموعه Extras (سیاهی لشکر) به ارمغان آورد. او در این قسمت، شخصیت خودش را به شکلی پارودی به تصویر کشید که برای دریافت جایزه اسکار، نقش یک راهبه عجیب و غریب را بر عهده می‌گیرد. همین هنرنمایی کوتاه و جذاب او، نامزدی در جوایز امی را برایش به همراه داشت که اتفاق قابل توجهی برای یک بازیگر محسوب می‌شود.

به سبب مسئولیت‌های او در قابل ۲ کودک، تا سال ۲۰۰۶ او تنها در آثاری همچون All The King’s Men (همه مردان پادشاه) و Romance & Cigarettes (عشق و سیگار) به ایفای نقش پرداخت که هر کدام با واکنش‌های ضد و نقیضی از سوی منتقدین روبرو شده بودند. با این حال سال ۲۰۰۶ با یکی از نقش‌آفرینی‌های متفاوت و سخت کیت به نام Little Children (بچه‌های کوچک) همراه شد.

او که در این فیلم با پاتریک ویلسون به همکاری پرداخت، مجبور شد تا سکانس‌هایی چالش‌برانگیز را به تصویر بکشد که طبق گفته‌های خود وی، با وجودی که تحمل آن صحنه‌ها برایش زجر آور جلوه کرده بود اما این کارها را انجام داد تا بلکه زنانی که از نقص‌های ظاهری برخوردار هستند، خود را کوچک نشمارده و اعتماد به نفس پیدا کنند. او تا سال ۲۰۰۸ در پروژه‌های سینمایی و انیمیشنی همچون Flushed Away (بر آب رفته) و The Fox and the Child (کودک و روباه) حضور پیدا کرد و لحظاتی جذاب را برای طرفدارانش رقم زد.

در سال ۲۰۰۸ جاستین هیث با نگارش فیلم‌نامه Revolutionary Road (جاده انقلابی) به سراغ کیت وینسلت آمد و نظر مثبت این بازیگر مشهور را جلب نمود. بدین منظور او شوهر سابق خود، سم مندس را برای کارگردانی این پروژه ترغیب کرد و به سراغ همکار و دوست دیرینه خود یعنی لئوناردو دی‌کاپریو رفت تا پس از تجربه تاریخ‌سازشان در فیلم تایتانیک، یک‌بار دیگر به عنوان عاشق و معشوقی که این‌بار زندگی مشترکشان در ورطه نابودی قرار دارد، به ایفای نقش بپردازند.

او در همان سال به ایفای نقش در فیلم The Reader (کتاب‌خوان) پرداخت و نگهبان بی‌سواد اردوگاه کار اجباری نازی‌ها را به تصویر کشید؛ نقشی سخت و چالش‌برانگیز که به حدی توسط کیت زیبا نقش‌آفرینی شد که تحسین منتقدین و بینندگانش را علی‌رغم برخی از حواشی به همراه داشت. هنرنمایی‌های جذاب او در سال ۲۰۰۸ جوایز گوناگونی از جمله نامزدی در جوایز بفتا و اسکار را برایش به همراه داشت.

پس از هنرنمایی چشم‌گیر ولی طاقت‌فرسایی که کیت در سال ۲۰۰۸ به ارمغان آورده بود، به مدت ۲ سال از حرفه بازیگری کنار کشید و در سال ۲۰۱۱ با ایفای نقش افسر خدمات اطلاعات بیماری‌های همه‌گیر در فیلم Contagion (شیوع) به سینما بازگشت. اثری در ژانر فاجعه‌ای که توسط استیون سودربرگ ساخته شده بود و یک دهه بعد در سال ۲۰۲۱ به سبب شیوع همه‌گیری ویروس کرونا، مورد توجه ویژه جهانیان قرار گرفت.

او در همین سال به صورت اتفاقی با ادوارد آبل اسمیت آشنا شد و سومین ازدواج خود را با وی رقم زد. ازدواجی که یک سال بعد سومین فرزندش به نام بیر را برایشان به همراه داشت و برخلاف ازدواج‌های پیشین او که به دل‌شکستگی و جدایی ختم شده بود، از سال ۲۰۱۱ تا به الان زندگی مشترک کیت و ادوارد به زیبایی جریان داشته است. او در همان سال با کارگردان مشهور سینما یعنی رومن پولانسکی وارد همکاری شد و فیلم Carnage (کشتار) را به ارمغان آورد که یک ۲ دستگی عجیبی را بین منتقدین و مردم ایجاد نموده بود.

کیت وینسلت تا سال ۲۰۱۵ به ایفای نقش در فیلم‌های Movie 43 (فیلم ۴۳)، Labor Day (روز کارگر)، A Little Chaos (هرج و مرج کوچک) و The Dressmaker (خیاط زنانه) پرداخت که با وجود انتقاداتی که به این فیلم‌ها وارد شده بود اما هنرنمایی کیت مورد تحسین منتقدین واقع شد و حتی جوایز گوناگونی را برایش به همراه داشت. او همچنین ایفای شخصیت شرور مجموعه فیلم‌های Divergent (سنت‌شکن) را در آن سال‌ها بر عهده گرفت که علی‌رقم نقدهای منفی اما با فروش خوبی در گیشه روبرو شده بودند.

پس از مرگ شوکه‌کننده استیو جابز، کمپانی‌های بسیاری سعی داشتند تا زندگی پر فراز و نشیب وی را در غالب فیلمی سینمایی به تصویر بکشند که موفق‌ترین آن‌ها ساخته دنی بویل به نام Steve Jobs نام دارد. اثری که کیت وینسلت شخصاً برای حضور در آن تلاش کرد و در نهایت موفق شد تا نظر مثبت دنی بویل را برای ایفای نقش رئیس بازاریابی استیو جابز به نام جوانا هافمن را جلب نماید. طبق گفته‌های کیت، این پروژه، مشقت‌بارترین نقش‌آفرینی او در تمام طول عرصه بازیگری‌اش محسوب می‌شود. مشقتی که در نهایت با واکنش مثبت منتقدین همراه شد و نه تنها برای هفتمین‌بار نامزد دریافت جایزه اسکار را برایش به همراه داشت، بلکه در جشنواره‌های گلدن گلوب و بفتا نیز برنده جوایز گوناگونی گشت.

در سال ۲۰۱۶ شاهد ۲ پروژه سینمایی از او به نام‌های Triple Nine (تریپل ناین) و Collateral Beauty (زیبایی موازی) بودیم که هر ۲ آن‌ها در جلب نظر مردم و منتقدین ناکام مانده و حتی هنرنمایی کیت وینسلت نیز مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود. با این حال یک سال بعد شاهد همکاری او با ادریس البا برای فیلم درام The Mountain Between Us (کوه میان ما) بودیم که نه تنها کیت شخصاً بدلکاری‌های فیلم را انجام داد، بلکه شیمی جذاب میان او و ادریس البا موفق شد تا ایرادات فیلم را در نزد بینندگان ناچیز جلوه داده و فیلمی تماشایی را پدید بیاورد.

با وجود این که تا سال ۲۰۲۱ تنها فیلم شناخته شده و قابل تقدیر کیت وینسلت، همکاری‌اش با سرشه رونان در فیلم Ammonite (اومنیت) لقب گرفت؛ در تاریخ در ۱۸ آوریل ۲۰۲۱ شاهد بازگشت قدرتمندانه کیت به مدیوم تلویزیون با سریال کوتاه Mare of Easttown (میر اهل ایست‌تاون) از سوی شبکه اچ‌بی‌او بودیم. سریالی که کیت را در قامت یک کارآگاه پلیس آشفته قرار داده بود، از نهایت قدرت بازیگری این هنرمند ۴۶ ساله بهره برد و نه تنها سبب شد تا این سریال کوتاه با بازخوردهای شگفت‌انگیزی روبرو گردد، بلکه نامزدی او را در جشنواره‌های امی، گلدن گلوب و انجمن بازیگران فیلم به همراه داشت که یک موفقیت بی‌سابقه برای کیت محسوب می‌شود.

در حالی که پس از پخش سریال کوتاه Mare of Easttown شاهد دوران کم‌کاری کیت بوده‌ایم اما از آن زمان تاکنون او یک مستند درباره بمباران سال ۲۰۲۱ غزه را گویندگی کرد که با واکنش‌های مثبتی روبرو شده است و همچنین پس از ۲۶ سال، شاهد همکاری دوباره او با جیمز کامرون برای فرنچایز Avatar (آواتار) بوده‌ایم که فیلم دوم از این مجموعه با اکران در سال ۲۰۲۳ به سومین فیلم پرفروش تمام تاریخ بدل گشته است.

کیت وینسلت برای حضور در ۲ پروژه از این فرنچایز قراردادی را امضا نموده که یکی از آن‌ها نمایشی شگفت‌انگیز را پشت سر گذاشته است. این بازیگر محبوب و بزرگ سینما برای حضور در این مجموعه و نمایش صحنه‌های زیر آب، تمرینات طاقت‌فرسایی را تجربه نموده و موفق شده تا با ثبت رکورد نگه داشتن نفس به مدت ۷ دقیقه در زیر آب، سر و صدای رسانه‌ای جالب توجهی را حول محور خود و فرنچایز آواتار به راه بیندازد.

او همچنین در فیلم زندگی‌نامه Lee وظیفه ایفای نقش در قامت لی میلر را بر عهده دارد که مراحل تولید آن در حال انجام می‌باشد؛ مدلی که در جریان جنگ جهانی دوم وارد حرفه عکاسی شده و وقایعی جذاب را تجربه می‌کند. امید می‌رود که باری دیگر شاهد هنرنمایی چشم‌گیر این بازیگر ۴۸ ساله باشیم. زنی جسور و شجاع که از خانواده‌ای فقیر راه خود را به سمت بازیگری پیدا کرد و تاکنون موفق شده تا نامزد دریافت ۷ جایزه اسکار بشود.

منبع: گیمفا