بهترین فیلمهای سینمای ایتالیا
سینمای ایتالیا از گذشته تا به امروز توانسته فیلمهای بسیار جذاب و جالبتوجهی را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد و اوقات خوشی را برای آنها رقم بزند.
سینمای اروپا تاریخی بسیار طولانی دارد و هر کدام از کشورهای آن نیز سبک و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. در این میان، سینمای ایتالیا در دهه پنجاه و شصت میلادی به شدت در بین مخاطبان محبوبیت داشت. در فیلمهای این دوران، بینندهها با شخصیتهای ساده و روزمره آشنا میشوند که درست همانند ما به نظر میرسیدند و همین نیز سبب میشد تا بتوان به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرد.
ما شیفته این کاراکترها میشدیم، با آنها میخندیدیم و گریه میکردیم. همه چیز درباره این آثار سینمایی احساسی واقعی داشت. همین نیز سبب شده تا از این دوران سینمای ایتالیا به عنوان نئورئالیسم ایتالیایی یاد شود.
این در حالی است که این روند در دورههای بعدی نیز تغییر چندانی نکرد و فیلمهای ایتالیایی همچنان پر از احساسات، دیالوگهای فراوان و موقعیتهای واقعی بودند. در کل، سینمای ایتالیا به خوبی میداند که چطور قلب بیننده را به تسخیر خودش در بیاورد و آنها را به کاراکترها نزدیک کند.
بسیاری از کارگردانها و فیلمسازان ایتالیایی در خارج از این کشور زندگی و کار کردند اما همه فیلمهای فراموشنشدنی آنها به زبان مادریشان ساخته شدند. در ادامه این مطلب، به معرفی بهترین فیلمهای ایتالیایی میپردازیم. همراه با ما باشید.
فیلم جاده (The Road)
- نام ایتالیایی: La Strada
- کارگردان: فدریکو فلینی
- محصول سال: ۱۹۵۴
فیلم «جاده» یکی از آثار کلاسیک برجسته سینمای ایتالیا به شمار میرود که به صورت سیاه و سفید ساخته شده و نمایندهای واقعی از نئورئالیسم ایتالیایی محسوب میشود و در آن برخی از ویژگیهای نئورئالیسم به خوبی به چشم میخورند. کارگردانی این اثر درام را یکی از بزرگترین کارگردانهای ایتالیا یعنی فردیکو فلینی در دست دارد و وی داستانی را بازگو میکند که تا مدتها در ذهن بیننده باقی میماند.
فیلم «جاده» داستان دختر فقیری به نام جلسومینا را روایت میکند که توسط مادرش فروخته میشود. مادرش او را به مبلغ ۱۰۰۰۰ لیره و چند کیلو غذا فروخته و اکنون این دختر تحت تملک یک شومن دورهگر به نام زامپانو است.
زامپانو اصلا رویکرد خوبی با این دختر ندارد و از وی برای رفاه خودش استفاده میکند. زمانی که آنها به یک سیرک دورهگرد میپیوندند، جلسومینا با مردی ملاقات میکند از او و تصمیماتش حمایت میکند. کارگردان به خوبی از این داستان استفاده کرده تا به مخاطبان نزدیک شود و آنها را وادار کند تا احساسات خودشان را بروز بدهند.
فیلم دزد دوچرخه (Bicycle Thieves)
- نام ایتالیایی: Ladri di biciclette
- کارگردان: ویتوریو دسیکا
- محصول سال: ۱۹۴۸
فیلم «دزد دوچرخه» یا «دوچرخه دزدها» یکی دیگر از فیلمهای برجسته و کلاسیک سینمای ایتالیا به شمار میرود که یکی از موفقترین و زیباترین داستانها درباره رابطه بین پدر و پسر را به نمایش در میآورد. سکان کارگردانی این اثر را ویتوریو دسیکا در دست دارد که توانسته فیلمهای فراموشنشدنی و خارقالعاده متعددی را به ارمغان بیاورد. این درام دلخراش و تاثیرگذار وی نیز بینندهها را به تفکر وا میدارد.
فیلم «دزد دوچرخه» داستان فردی به نام آنتونیو را روایت میکند که پس از جنگ جهانی دوم برای گذراندن زندگی خودش تلاش میکند و سعی دارد تا شغلی برای مراقبت از خودش و پسرش بیابد. او بالاخره شغلی را به عنوان آویزانکننده پوستر پیدا میکند اما برای این کار به یک دوچرخه نیاز دارد.
او با هر بدبختی این دوچرخه را تأمین میکند اما در میان همه این بدبختیها، دوچرخهاش نیز دزدیده میشود. حالا او و پسرش باید در خیابانهای رم قدم بزنند تا دوباره این دوچرخه را پیدا کنند. اما هیچ ردی از دوچرخه نیست و آنتونیو و پسرش میدانند که اگر آنها دوچرخه نداشته باشند، در آن صورت نمیتوانند غذایی برای خوردن تأمین کنند.
فیلم آمارکورد (Amarcord)
- نام ایتالیایی: Amarcord
- کارگردان: فدریکو فلینی
- محصول سال: ۱۹۷۳
فدریکو فلینی در کارنامه هنری خودش آثار شاهکار زیادی را ساخته و یکی از آنها نیز فیلم «آمارکورد» است که بدون شک، یکی از فیلمهای برجسته و معرف سینمای ایتالیا به شمار میرود. این اثر توانست جایزه بهترین فیلم بینالمللی اسکار را در سال ۱۹۷۵ میلادی از آن خود کند.
فیلم «آمارکورد» اثری سرگرمکننده و تلخ و شیرین است و شما را تا حد بسیار زیادی به خنده میاندازد و بلافاصله شما را به فکر فرو میبرد و باعث میشود تا شما چیزهای بسیار زیادی را زیر سوال ببرید. این اثر فیلمی درباره همه چیز و هیچ است.
اتفاقات فیلم «آمارکورد» در اواخر دهه سی میلادی در شهری ساحلی در ایتالیا جریان دارد که در آن، کاتولیک بر همه چیز حاکم است و فاشیسم کم کم اهمیت خودش را پیدا میکند. این اثر کاراکترهای مختلفی را به نمایش در میآورد که در موقعیتهای دیوانهوار و جالبتوجهی قرار میگیرند و همین نیز سبب شده تا این اثر برای بیننده دلنشین باشد.
فیلم زندگی زیبا است (Life Is Beautiful)
- نام ایتالیایی: La vita e bella
- کارگردان: روبرتو بنینی
- محصول سال: ۱۹۹۷
روبرتو بنینی فیلمی ساخته که شما را تحت تاثیر قرار میدهد و بیننده را وادار میکند تا به گریه بیافتد، به حدی که اشکهای شما بند نمیآید. این در حالی است که این اثر کاری میکند که شما از ته دل نیز بخندید. این فیلم داستانی درباره جنایات جنگ جهانی دوم و راهی است که یک پدر تلاش میکند این رویداد دردآور را از پسرش پنهان کند.
این فیلم داستان یک پیشخدمت یهودی به نام گیدو و خانوادهاش را روایت میکند که به اردوگاه کار اجباری فرستاده میشوند و این در حالی است که از یکدیگر جدا شدهاند. گیدو به همراه پسرش به نام گیوسو میماند، پسری که کوچک است و از اتفاقات پیرامونش درک خوبی ندارد. حالا گیدو برای اینکه بتواند پسرش را از این وضعیت اسفناک جنگ دور کند، این رخدادها را شبیه به یک بازی به او ارائه میکند.
فیلم «زندگی زیبا است» در مراسم اسکار در هفت بخش نامزد دریافت جایزه شد و در نهایت سه جایزه را بدست آورد و یکی از بهترین و موفقترین فیلمهای تاریخ سینمای ایتالیا به شمار میرود.
فیلم غریبههای تمام عیار (Perfect Strangers)
- نام ایتالیایی: Perfetti sconosciuti
- کارگردان: پائولو ژنووزه
- محصول سال: ۲۰۱۶
سینمای نو ایتالیا به خوبی توسط فیلم «غریبههای تمام عیار» به تصویر کشیده است. این اثر شاهکار در حدود یک ساعت و نیم زمان دارد و تا اعماق روان بیننده نفوذ میکند و به بیننده نشان میدهد که انسانها برای پنهان کردن اسرار خودشان چه کارهایی انجام میدهند. دیالوگهای بسیار زیاد و حتی احساسات بیش از اندازه، جنبه بسیار مهمی از این اثر به شمار میروند، اثری که بسیار پر تنش است و ذهن شما را درگیر خودش میکند.
فیلم «غریبههای تمام عیار» داستان هفت دوست را روایت میکند که برای شام با یکدیگر ملاقات میکنند. آنها برای مدتی طولانی یکدیگر را میشناسند و باور دارند که هیچ رازی بین آنها نیست. بنابراین، تصمیم میگیرند تا پیامها، ایمیلها و تماسهای خود را به اشتراک بگذارند.
همه چیز این افراد در آن شب برای همه نمایان است و باید گفت این کار اصلا تصمیم خوبی نبوده است. بسیاری از مسائل آشکار و حرفهای بسیار بدی رد و بدل میشوند و در کل، هیچ چیز پس از این شب مثل قبل باقی نمیماند.
فیلم زندگی شیرین (La dolce vita)
- نام ایتالیایی: La dolce vita
- کارگردان: فدریکو فلینی
- محصول سال: ۱۹۶۰
فیلم «زندگی شیرین» اثری دیگر از فدریکو فلینی به شمار میرود که داستان یک هفته از زندگی یک روزنامهنگار را به نمایش در میآورد. کار این روزنامهنگار به نام مارچلو روبینی این است که افراد مشهور را در موقعیتهای شرمآور گرفتار کند. او از آن دسته روزنامهنگارها است که هیچ کس آن را دوست ندارد و این در حالی است که مارچلو تمایل دارد تا بیش از اندازه به سوژههایش نزدیک شود.
اما او پس از رابطههای مخفی با سلبریتیها، حتی در دوران نامزدیاش با اما، مارچلو شروع به زیر سوال بردن شیوه زندگی و تصمیمات خودش میکند و حالا به چیزی آرامتر و سادهتر فکر میکند. این اثر درام و کمدی با این داستان خودش توانسته مورد توجه بینندههای بسیاری قرار بگیرد، بینندههایی که آن را خیلی دوست دارند.
فیلم پستچی (The Postman)
- نام ایتالیایی: Il postino
- کارگردان: مایکل ردفورد
- محصول سال: ۱۹۹۴
فیلم «پستچی» داستانی درباره پابلو نرودا را روایت میکند. او شاعر معروف شیلیایی است که به دلایل سیاسی به جزیرهای کوچک تبعید میشود. خبر تبعید وی بسیار بزرگ و همهگیر میشود و همین نیز سبب گردید تا آنها یک پستچی را به خدمت بگیرند تا نامههای طرفداران را به این شاعر برساند. پس از مدتی، این پستچی با شاعر دوست میشود و شروع به قدرانی از شعر و شاعری میکند.
اما مثل همیشه، همه چیز پیچیدهتر میشود. پستچی عاشق میشود و حالا به کمک نرودا نیاز دارد. آنها پس از مدتی راه خودشان را میروند اما رابطه میانشان هرگز از بین نمیرود. فیلم «پستچی» یادآور بسیار خوبی از دوستی و تبدیل شدن آن به چیزی بسیار مهم در زندگی ما است.
فیلم سینما پارادیزو (Cinema paradiso)
- نام ایتالیایی: Cinema paradiso
- کارگردان: جوزیه تورناتوره
- محصول سال: ۱۹۸۸
یکی از زیباترین و مهیجترین داستانهای سینما در فیلم «سینما پارادیزو» به تصویر کشیده میشود. این اثر همه چیز را تغییر میدهد و عشق مردم نسبت به این نوع هنر را به خوبی به نمایش میگذارد. این اثر به زیبایی هر چه تمامتر روایت میشود و در طی خود، به بینندهها چیزهای بسیار زیادی درباره فیلمها و نحوه ساخت آنها یاد میدهد.
فیلم «سینما پارادیزو» داستان پسری را روایت میکند که در روستایی در سیسیلی بزرگ شده و حالا کارگردانی مشهور است و پس از دریافت خبری ناراحتکننده به خانه خودش باز میگردد. در ادامه فیلم نیز گذشته سالواتوره و همچنین تجربههای او با شگفتیهای سینما به تصویر کشیده میشود. این فیلم داستانی دلنشین از پسری است که میخواهد از این شهر کوچک بیرون برود و جایگاهش در دنیای بزرگ را پیدا کند.
فیلم هشت و نیم (۸ ½)
- نام ایتالیایی: ۸ ½
- کارگردان: فدریکو فلینی
- محصول سال: ۱۹۶۳
فدریکو فلینی برای فیلمهای خودش بهترین بازیگران را به خدمت میگرفت و با فیلم «هشت و نیم» نیز اثری بسیار خاطرهانگیز را خلق کرده است. مارسلو ماسترویانی، کلودیا کاردیناله و ساندرا میلو از جمله بازیگران برجسته این فیلم به شمار میروند، فیلمی که داستانی از آغاز، موفقیت فلینی و همچنین افکار او درباره همه این اتفاقات را بازگو میکند. بیننده در این فیلم همچنین شاهد زنی از زندگی فلینی و همچنین عزیزانش هستند.
فیلم «هشت و نیم» استعداد بزرگ فلینی را نشان میدهد و اغلب اوقات نیز به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ محسوب میشود. این اثر دو جایزه اسکار بدست آورد و کمی از نئورئالیسم ایتالیایی به سمت سوررئالیسم رفته است.
این اثر که به عنوان یک فیلم آوانگارد شناخته میشود، چیزهای زیادی درباره موانع کارگردان، مشکلاتی که او در حین فیلمبرداری با آنها مواجه شده و مواردی دیگر را به بیننده نشان میدهد و در عین حال، ذهن یکی از با استعدادترین کارگردانهای تاریخ را از نزدیک برای بینندهها به تصویر میکشد.
فیلم سوسپیریا (Suspiria)
- نام ایتالیایی: Suspiria
- کارگردان: داریو آرجنتو
- محصول سال: ۱۹۷۷
سینمای ایتالیا فراتر از نئورئالیسم و آثار کمدی و درام است و فیلمهای متعدد و برجسته دیگری نیز در آن به چشم میخورند. داریو آرجنتو یکی از مهمترین افراد و فیلمسازها در ژانر ترسناک نه تنها در ایتالیا بلکه در کل جهان در دهه هفتاد میلادی به شمار میرفت. این کارگردان بیشتر برای فیلمهای خونین و خشن خودش شناخته میشود و بدون شک، شیوه فیلمسازی وی روی رویکرد کارگردانهای نسلهای بعدی بسیار تاثیرگذار بوده است.
فیلم «سوسپیریا» اثری عجیب، پر از تعلیق و فوقالعاده وهمآلود است که داستان رقاص باله آمریکایی را روایت میکند. او به آلمان سفر میکند تا بتواند در مدرسه باله تواناییهای خودش را تکمیل کند. به هنگام ورود وی به این مدرسه، چیزهای عجیبی به چشم میخورند که در ادامه عجیبتر نیز میشوند. اتفاقات فیلم بیننده را به حیرت در میآورد و شگفتیها و موقعیتهای کابوسآور زیادی در آن وجود دارند که آن را به اثری جذاب و دیدنی تبدیل کردهاند.
در این مطلب به معرفی برخی از بهترین فیلمهای سینمای ایتالیا پرداختیم. نظر شما درباره این آثار چیست؟
منبع: fictionhorizon
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
فیلمای فلینی لیست واقعا شاهکارن (به جز هشت و نیمش). فیلم la dolce vita اش که اصلا فراشاهکاره. از بازی خیلی خوب زنش، ژولیتا ماسینا توی فیلم la strada هم نمیشه گذشت. یه فیلم مشترک خوب دیگه هم دارن به اسم شبهای کابریا؛ توی اون فیلم میتونید مثال نقض اینکه مردها بازیگرای بهتری نسبت به زنها بودن رو ببینید. کلا زن و شوهر نابغهان.
از سینماگرای دیگه هم کاش گفته بودن؛ مثلا بورژوای کوچک کوچک مونیچلی که بهنظرم تلخترین فیلم نئورئال تاریخ سینماست (از بین اونایی که من دیدم) و یا فیلم قابل قبول پازولینی یعنی سالو که از روی رمانی با همین نام توسط مارکی دوساد نوشته شده. جای فیلم l’avventura آنتونیونی هم کمی خالیست هرچند من خیلی دوسش ندارم. یه سری فیلما هم کاش نبودن مثه دزد دوچرخه که بهنظرم اصلا فیلم خوبی نیست هرچند که زمانی عاشق این فیلم بودم.
سالو=نجاست
درصورتیکه با اندیشهی ساد و جریانی که توش قرار داشته و اندیشههای متاثر از اون آشنایی نداشته و درک نکرده باشی، قطعا حس خواهی کرد داستان یه توصیف ولنگار و مشمئزکننده است. حتی خود پازولینی هم صددرصد قضیه رو نفهمیده و فقط داره ادای فهمیدن رو درمیاره درحالیکه فرم بیانش کاملا نقادانه است و انگار در پس محتوا داره با چیدن میزانسنهای خاص و دکوپاژهای نکتهبینانه داستان ساد رو نقد میکنه. پیشنهاد معمول من اینه که افراد برن و تاریخ جنون فوکو و بحثهای شکلگرفته حولش رو بخونن تا شاید درک کنن چرا سالو مساوی نجاست نیست و اصلا این کلمهی نجاست خودش چقدر نجس میتونه باشه…
اگه پُشت WC شماره ۲ کردن تو کاسه و خوردنش اندیشه ایی پیدا کردی، حتماً خودتو به روانپزشک نشون بده. چون مطمئناً یک انسان مبتلا به سادیسم و مازوخیسم هستی.
…
لابد شما برای فیلم “هزارپای انسانی” هم ۱۰ صفحه تحلیل اندیشمندانه مینویسی و دکوپاژش رو تحسین میکنی!
گفتم که با کسی که اگاهی کافی نداره بحثی نمیکنم…
ضمن اینکه همون روانکاو و روانپزشک هم به عکس حضرتعالی حداقل بیست دقیقه وقت میذارن برای شنیدن حرفهای طرف مقابل قبل از اینکه برچسبهای جدیای مثه سادیسم و مازوخیسم به طرف بچسبونن. من واقعا برای آدمهایی که اطراف شما زندگی میکنن احساس تاسف میکنم چون احتمالا با هر کنشی سریع یه برچسب از طرف شما دریافت میکنن…
فیلم آلمان سال صفر با کارگردانی روبرتو روسلینی پیشنهاد میکنم ببینید
سینمای کلاسیک ایتالیا واقعا فیلم های تاثیرگذاری داره. سینما پارادیزو، دزد دوچرخه و… اصلا مگه میشه اینا و تفکری که پشت ساختشون هست از ذهن بیننده پاک بشه…
فیلم های تینتو براس چرا نیستن پس؟؟؟ای بابا
چقدر حرس خوردم سر فیلم دزد دوچرخه یکی از بهترین فیلم های بود که دیدم هیچ موقع کهنه تکراری نمیشن
Malèna
فقط سینما پارادیزو و زندگی زیباست می ارزه به کل لیست در خصوص این فیلم بگم که زندگی زیباست دوستان پشت کمدی تلخش یه غم خاصی در آخر فیلم داره که اگه کمی احساسی باشید اشک به چشمتون میاد ازش این فیلم شاهکار و مضمون فیلم شادی و غم و عشق و نفرت با تم جنگ جهانی دوم هستش سینما پارادیزو هم همینطور آرامش خالص اون صحنه آخر فیلم سالواتوره از زن آلفردو یه فیلم میگیره و بهش میگه آلفردو تورو خیلی دوست داشت و اینو برای تو درست کرده دوباره سالواتوره برمیگرده به همون سینمای قدیمی که حالا میخواد تخریب بشه فیلمو برای خودش پخش میکنه و تک تک قسمت های سانسور شده فیلم های پخش رو که میبینه انگار داره همون قدیم رو به چشم میبینه که با سالواتوره کار میکرد وای که این فیلم چقدر قشنگ درنگ نکنید واسه این ۲ فیلم