مشکل فاز چهارم دنیای سینمایی مارول چیست؟
فاز چهارم دنیای سینمایی مارول به پایان رسید اما نتوانست همانند فازهای قبلی موفق و برجسته باشد. مشکل این فاز چیست؟
دنیای سینمایی مارول به تازگی فاز چهارم خودش را به پایان رساند و با اینکه آثار این استودیو همچنان محبوب هستند اما میتوان گفت که فاز چهارم یک موفقیت تمام عیار برای آنها نبوده است. مارول روز به روز و به شکلی فزاینده در حال گسترش دنیای سینمایی خودش است و این موضوع را از آنجا میتوان متوجه شد که آثار فاز چهارم بیشتر از فازهای اول تا سوم بوده است.
دلیل بیشتر بودن آثار فاز چهارم دنیای سینمایی مارول، توسعه این آثار به دنیای سریال بوده است. استودیو مارول نه تنها در حال تولید فیلمهای سینمایی بیشتری است بلکه سریالهایی برای پخش از سرویس آنلاین دیزنی پلاس و همچنین قسمتهای ویژه را نیز تولید میکند. یکی از نمونههای این قسمتهای ویژه نیز قسمت ویژه کریسمس نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy Holiday Special) است که به تازگی عرضه شده بود.
قوس داستانی و کاراکترهای مارول از دنیای فیلم به دنیای سریال در رفت و آمد هستند. به عنوان مثال، داستان اسکارلت ویچ در سریال وانداویژن (WandaVision) آغاز شد و ادامه آن در فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) به نمایش در آمد. همین نیز سبب شده تا جاهطلبی فاز چهارم دنیای سینمایی مارول بسیار زیاد و خارقالعاده باشد اما متاسفانه فاز چهارم کاملا موفقیتآمیز نبوده است.
جاهطلبی مارول فراتر از تواناییاش بود
حقیقت تلخ آن است که جاهطلبیهای مارول در فاز چهارم فراتر از تواناییهای آنها بوده است. اگر به یاد داشته باشید، یکی از مدیران قبلی استودیو مارول لوئی دی اسپوزیتو (Louis D’Esposito) قبلا اظهار داشته بود که استودیو مارول برای ساخت چهار یا پنج فیلم در سال تحت فشار قرار دارد.
حالا استودیو مارول در فاز چهارم دنیای سینمایی خود نه تنها همان تعداد فیلم سینمایی را روی پرده سینماها آورده بود بلکه چندین سریال و قسمت ویژه را نیز روی سرویس آنلاین دیزنی پلاس عرضه کرده بود.
مارول فیلمسازی خودش را به سرعتی بسیار زیاد گسترش داده اما باید گفت که این کار تاثیر قابل توجهی روی محصولات آنها داشته است. خط زمانی میان فیلمها به هم ریخته است، جلوههای ویژه اغلب عجلهای و ناتمام به نظر میرسند و خطوط داستانی نیز به شکلی فزاینده تکراری و بر طبق یک فرمول خاص هستند. حتی خود مارول نیز از این مشکل آخری اطلاع دارد و در سریال شی هالک: وکیل دادگستری (She-Hulk: Attorney at Law) به تمسخر آن میپردازد.
اگر منصف باشیم، همهگیری ویروس کرونا تاثیر زیادی بر دنیای سینمایی مارول داشت. این موضوع بر هر مرحله از فرآیند ساخت فیلمهای این استودیو، از پیشتولید و فیلمبرداری تا جلوههای ویژه و بازاریابی تاثیر داشته است.
ماهیت جهان مشترک به معنای آن است که مارول نسبت به هر استودیوی دیگری، آسیبپذیرتر است و ارتباطات میان آثار مختلف باعث اختلال در آنها شده است. فاز چهارم دنیای سینمایی مارول با وجود مقیاس بزرگش نسبت به فازهای قبلی حتما برای استودیو بسیار چالشبرانگیز بوده و مطمئنا همهگیری ویروس کرونا این چالش را برای آنها تبدیل به کابوسی بزرگ کرده بود.
فاز ۴ فاقد یک روایت کلی بود
استودیو مارول برای ساخت فیلمها و سریالهای خود روند داستانسرایی در قالب فاز را در پیش گرفته که تقریبا از سبک داستانسرایی خود کمیکها الهام گرفته شده است. هر فاز نیز با یک فیلم بزرگ همچون فیلم انتقامجویان (Avengers) به نقطه اوج خودش میرسد و وضعیت جدیدی را برای این دنیای سینمایی رقم میزند که در فیلمهای بعدی بررسی میشوند.
فیلم انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame) بزرگترین فیلم مارول تا به امروز به شمار میرود که یک نقطه عطف در خط زمانی گسترده این دنیای سینمایی محسوب میشود. با این حال، عوامل اجرایی استودیو مارول نتوانستند تا درک خوبی از دنیای پس از فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» داشته باشند و آن طور که باید نتوانستند این دنیای تازه را سروسامان بدهند.
این مشکل را میتوان در تضاد سریال فالکون و سرباز زمستانی (The Falcon & the Winter Soldier) و فیلم شانگ چی و افسانه ده حلقه (Shang-Chi & the Legend of the Ten Rings) مشاهده کرد. اتفاقات این فیلم و سریال در فاصله چند هفته از یکدیگر رخ میدهند؛ یکی از آنها دنیایی را نشان میدهد که هنوز در آشفتگی قرار دارد و دیگری، دنیایی را به تصویر میکشد که با سرعت چشمگیری به حالت عادی بازگشته است.
عدم وجود یک روایت کلی هیچ کمکی به فاز چهارم نکرده است. همه چیز از فیلم بیوه سیاه (Black Widow) شروع شده بود، فیلمی که اصلا در فاز مناسب خودش قرار ندارد و بهتر بود که در همان فاز سوم قرار میگرفت. همین نیز باعث شده تا فاز چهارم رویکرد داستانسرایی پراکندهای را در پیش بگیرد.
استودیو مارول اخیرا اعلام کرده بود که فازهای چهارم، پنجم و ششم رسما به عنوان حماسه مولتیورس (The Multiverse Saga) شناخته میشوند اما نکته جالب توجه آن است که تعداد بسیار اندکی از فیلمها و سریالهای فاز چهارم به موضوع مولتیورس مرتبط هستند. بدون شک، سریال لوکی (Loki) و فیلم «دکتر استرنج در مولتیورس جنون» بیشترین نقش را در ارائه موضوع مولتیورس در فاز چهارم داشتند و هر دوی آنها پایه و اساسی را ایجاد کردند که دیگر داستانها روی آنها شکل خواهد گرفت.
البته باید توجه داشت که این فقدان داستانسرایی مرتبط بین آثار دنیای سینمایی مارول چیز تازهای نیست و قبلا نیز مارول در فاز اول همین روند را در پیش گرفته بود. فاز اول دنیای مارول نیز همانند فاز چهارم پراکنده و غیرمنسجم بود و تنها در صحنههای پساتیتراژ فیلمها بود که آنها با یکدیگر مرتبط بودند. با این حال، وضعیت فعلی با شروع دنیای سینمایی مارول متفاوت است و بینندهها امروزه به این احساس عادت کردهاند که همیشه حرکتی روان در دنیای سینمایی مارول جریان دارد و آثار با یکدیگر مرتبط هستند و همین انتظار نیز باعث شده تا فاز چهارم ناامیدکننده باشد.
مارول پتانسیل سریالها را درک نکرد
استودیو مارول در توسعه دنیای سینمایی خود به سرویس آنلاین دیزنی پلاس تقریبا موفق عمل کرده اما متاسفانه، با رویکرد کلی استودیو تضعیف شده است. استودیو مارول سریالهای پخش شده از سرویس آنلاین دیزنی پلاس را به چشم فیلمهایی شش ساعته میبیند که به بخشهای جداگانه تقسیم شدهاند اما این رویکرد واقعا ناقص و مشکلدار بوده است و رویکردی که در دنیای سینما به خوبی کار میکند، لزوما در دنیای سریال نیز همین گونه نخواهد بود.
اکثر سریالهای مارول مشکلات قابل توجهی در سرعت خودشان دارند و واقعا تعجبآور است که چه تعداد از این سریالها در دو قسمت پایانی خودشان به افشای شخصیت شرور میپردازند، رویکردی که بسیار تکراری و کسلکننده شده است. فقط سه سریال مارول یعنی سریال «وانداویژن»، سریال مون نایت (Moon Knight) و سریال «شی هالک: وکیل دادگستری» هستند که احساس میشود که در قالب قسمتی یا اپیزودیک ساخته شدهاند.
البته، قسمتهای ویژه منتشر شده از سوی استودیو مارول، نقطه قوت آنها به شمار میرود. این قسمتهای ویژه اساسا فیلمهایی تلویزیونی هستند که تماشای آنها برای بینندهها جالبتوجه به نظر میرسد. فیلم گرگینه در شب (Werewolf By Night) یکی از آثار مارول به شمار میرود که به ژانر وحشت بسیار نزدیک است و این در حالی است که قسمت ویژه «نگهبانان کهکشان» یک ماجراجویی لذتبخش و کم ریسک را به نمایش در میآورد و اصلا شخصیت شروری در آن به چشم نمیخورد. این قسمتهای ویژه در اواخر فاز چهارم منتشر شدند اما بدون شک، استودیو مارول باید از موفقیت این آثار درس بگیرد و توجه بیشتری به آنها بکند.
کاراکترهای فاز چهارم تا حدودی موفق بودند
استودیو مارول در سالهای اخیر توانسته بازیگران برجسته و بااستعدادی را به خودش جذب کند. در فاز چهارم دنیای سینمایی مارول نیز بازیگرانی همچون اسکار آیزاک (Oscar Isaac) در نقش مون نایت، ایمان ولانی (Iman Vellani) در نقش میز مارول، هیلی استاینفلد (Hailee Steinfeld) در نقش کیت بیشاپ و سیمو لیو (Simu Liu) در نقش شانگ چی حضور داشتند.
از سوی دیگر نیز ابرشرورهای بسیار خوب و جالبتوجهی نیز در فاز چهارم به نمایش گذاشته شدهاند که از جمله آنها میتوان به نیمور با بازی تنوخ آرورا (Tenoch Huerta) و ونوو با بازی تونی لیونگ (Tony Leung) اشاره کرد. با این حال، بسیاری از ابرقهرمانان فاز چهارم تحت الشعاع ابرقهرمانان پیشین قرار گرفتهاند و در سایه مرد آهنی، کاپیتان آمریکا و هالک زندگی میکنند.
استودیو مارول تلاش میکند تا فیلمسازان متفاوت و مختلفی را به خدمت بگیرد اما باید گفت که این دنیای سینمایی مارول هنوز نتوانسته آن وعدههای کوین فایگی (Kevin Feige) برای متنوع بودن را برآورده سازد. سازندگان فیلم اترنالز (Eternals) امیدوار بودند که حضور بازیگران متفاوت در این فیلم سبب شد تا دیگر آثار نیز همین روند را ادامه بدهند اما این اتفاق رخ نداد.
با وجود اینکه فاز چهارم دنیای سینمایی مارول در این زمینه ناامیدکننده بود اما باید توجه داشت که در نقطه اوجی به پایان رسیده است. فیلم پلنگ سیاه: واکاندا تاابد (Black Panther: Wakanda Forever) که آخرین اثر فاز چهارم محسوب میشود، یک پلنگ سیاه تازه و همچنین شخصیت ریری ویلیامز ملقب به آیرون هارت با بازی دومینیک تورن (Dominique Thorne) را معرفی کرد.
به دلیل حجم زیاد فیلمها و سریالهای منتشر شده در فاز چهارم دنیای سینمایی مارول، مشکلات و نقاط ضعف آن بیشتر به چشم میآیند و انتقاد از آنها آسانتر است. با این حال، مشکل آنجا است که مارول به بینندهها یاد داده تا فیلمها و سریالها را به شکلی متفاوت تماشا کنند. به جای آنکه بیننده از تماشای فیلم، سریال یا قسمت ویژه لذت ببرد و آن را ستایش کند، بیشتر آن را به چشم زمینهسازی برای آثار بعدی میبیند.
در حقیقت، مارول به جای تولید فیلم و سریال در حال تولید محتوا است که بینندهها را به تماشای بخشهای بعدی جلب میکند و تنها فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home)، فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» و فیلم «گرگینه در شب» فراتر از این موضوع هستند و بیننده فقط از تماشای خود این فیلمها لذت میبرد. در هر صورت، استودیو مارول باید این عادت را ترک کند و کاری کند که بینندهها از تماشای هر فیلم یا سریال به صورت جداگانه لذت ببرند و کمتر به زمینهسازیهای صورت گرفته در آن توجه کنند.
در این مطلب به بررسی برخی از مشکلاتی پرداختیم که در فاز چهارم دنیای سینمایی مارول به چشم میخورند. نظر شما در مورد فاز ۴ چیست؟
منبع: اسکرین رنت
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
نظرات
کلا من از این ایده که یه یونیورس برای یه سری ابر قهرمان باشه مخالفم …..کلا این سیستم مزخرف ابرقهرمانی چرندی بیش نیست ….باید این فیلم ها رو مانند سه گانه شوالیه تاریکی و مرد عنکبوتی سم ریمی بسازن ..که هم جذاب هست هم محتوا داره و هم الکی کش داده نمی شه ..یه فیلم جم و جور که لذت بخش هست
مخالفم مارول در این فاز خیلی بد کار کرد ولی فاز قبلی خوب بود و نشون داد پیوستگی فیلم ها همچین بد هم نیست ابنو از روی فروشاش میشه فهمید.البته فروش بیشتر به معنی خوب بودن نیست
هیچی تو این دنیا بی نقص نیست.
مشکل فاز ۴:
1. داستانهای آبکی
2. فمینیست گرایی بیش از حد
3. کمدی و فان بیش از حد و لوس
4. افزایش کمیت تولیدات و کاهش کیفیت تولیدات
5. زور چپونی الجیبیتی تو همه تولیدات
داغونی شخصیت اسپایدرمن
با این فازش رسما زمینه رو برای قدرت گرفتن دی سی فراهم کرد شاید این افت به سود بیننده ها تموم شه و باعث شه هم دی سی فاصله رو کم کنه هم مارول به خط اصلیش برگرده برعکس بعضی دوستان من پیوستگی فیلم ها و ارتباطشون با هم رو دوست دارم
عمده ی ضربه بر میگرده به جاه طلبی که سبب فشردگی کار ها وکاهش کیفیت شده که البتهکاهش کیفیت در بخش جلوه های ویژه کمترین اسیب این جاه طلبی هست امیدوارم این دنیای سینمایی بیشتر از قبل روی هدف اصلی تمرکز کنه و روی ساختن اثار فرعی کمتر وقت بذاره
بعضی ها میگن مارول تازگی هانمیدونه چکارداره میکنه؛که نه خوبم میدونه،کوین فایگی ومارول استودیو همش ازچندسال قبلترهمه چیزوآماده می کنن واسه فازجدیدبابرنامه ریزی،ولی میخواستن ریسک شون روببرن بالا ویکم آثارشون متفاوت بشه اونم با جوفمنیستی،کاراکترهاجوونتروجدید،که تومورداول خراب کردن ولی تودومی درست دراومد.
ولی به چه قیمتی؟!کیفیت همه آثاررفت روهوا،خط داستانی خیلی داغونی داشت(به جزءنو وی هوم واسترنج۲)فیلنامه همه آثارپرازباب ومشکل بودیابهتره بگیم بچه پسندبود(به غیرازلوکی وشانگچی)من زیادضدزن سالاری نیستم ولی مارول پرچم فمنیست روتواین فازبردبالا
جااان؟نو وی هوم خوب بود 😂😂😂فقط یه سوپر مارول فن بوی میتونه بگه نو وی هوم و استرنج خوب بود 😂
منم انتظاری که از راهی به خانه نیست داشتم خیلی بیشتر از این بود(دقیقا انتظارم تو صحنه های حذف شده و تغییر یافته بود :/ ) ولی باز بد نبود . ولی اره دکتر استرنج ۲ بچه گانه تر شده بود
فاز ۴ فاقد یک روایت کلی بود
به نظرم همین یک جواب کافی بود. وگرنه پتانسیل یا همون قابلیت های داستانی خوب اجرا کرد تو فیلماش .همین شوالیه ماه بهترین داستان ممکن سریالی براس ساخت (به جز قسمت پایانی که تمساح خیلی زود رفت تو جعبش)
من تنها فیلمی که از مارول دیدم و ازش خوشم اومد The wolwerine بود