مصاحبه وب سایت CVG با PATRICK SÖDERLUND از شرکت EA Games/قسمت دوم

آقای Patrick Soderlund از مقامات بلند پایه و تاثیرگذار شرکت EA Games است که نقش اساسی در ارائه و بازاریابی بازیهای این شرکت را برعهده دارد.در قسمت اول مصاحبه وب سایت CVG با ایشان،نکات مهمی در مورد موتور Frostbite و بازیهای نسل بعد ارائه شد.حال در قسمت دوم مصاحبه،ادامه ی سخنان ایشان در مورد ip های دیگر شرکت EA را مطالعه خواهید کرد

به نظر شما در آینده‌ی نزدیک ما بیشتر عناوینی رو می‌بینیم که هم برای نسل حاضر و هم برای نسل بعد عرضه شه؟ و فکر می‌کنید از چه زمانی کمپانی‌ها فقط برای آخرین نسل بازی‌ها عنواناشون رو عرضه کنن؟

در واقع، قدرت سخت افزاری موجود میتونه جوابش رو بده. اگه همه‌ی مصرف کننده‌ها همین الان به این قضیه راضی باشن میشه این کارو انجام داد. اما به هر حال فعلا بیشتر فروش‌ها روی کنسول‌های نسل حاضره. چون که هنوز مبنا‌های زیادی برای نسل بعد نصب نشده.

تاریخ ثابت کرده که در سال اول اکثر بازی‌ها برای هر دو نسل عرضه میشن و سال دوم کمتر و کمتر میشه و  وقتی هم به سال سوم میرسیم شاید اصلا هیچ عنوان قابل توجهی برای نسل قدیمی وجود نداشته باشه به جز دو یا سه عنوان برجسته. پس به نظرم این فرایند نیاز به ۱۸ تا ۲۴ ماه داره.

اگرچه سیستم معرفی بازی‌هاتون فوق‌العاده بود، اما من انتظار داشتم تا IP‌های جدید بیشتری از شرکت شما ببینیم. به عنوان یه تیم شما به این قضیه فکر می‌کنید؟

ما اینطوری بهش نگاه می‌کنیم … آیا EA به IP‌ های جدید اهمیت میده؟ آره! آیا ما روی کارای جدید فکر می‌کنیم؟ قطعا… آیا بعضی از اون کارای جدید احیا کردن دوباره‌ی عناوین قدیمی مثل Mirror’s Edge خواهد بود؟ بله… آیا اونا عناوین دارای مجوزی مثل Star Wars خواهند بود؟ بله… آیا ما عناوینی داریم که هنوز اونا رو نمایش ندادیم بهشون به عنوان IP‌های جدید نگاه می‌کنیم؟ قطعا همینطوره.

اما من فکر می‌کنم اگه نگاهی به سیستم معرفی ما در E3‌ داشته باشید، می‌بینید که ما از IP جدید Titanfall رونمایی کردیم. از عنوان دوست داشتنی Mirror’s Edge که دوباره برگشته. از عنوانی که مثل رویا تو بهشت میمونه مثل Star Wars: Battlefront. به نظر من Dice با این بازی‌ها حس خوبی را منتقل کرده.

پس این‌ها سه عنوان مهم هستند که به همراه Battlefield 4 حرف‌های زیادی برای گفتن دارن. Battlefield 4 عنوانیه که من فکر می‌کنم با تغییرات و پیشرفتی که داشته بهترین نمایش E3 بوده و گام بلندی برای ما در عرصه‌ی عرضه‌ی بازی‌ها بر روی کنسول و کامپیوتر‌های خانگی. هیچ نمایش دیگه‌ای کاری که Battlefield 4 انجام داد رو نتونست تکرار کنه و این منو خیلی خوشحال کرد. من فکر می‌کنیم ما تنها گروهی هستیم که بتونیم از پس همچین بازیی بر بیایم و کسای دیگه‌ای نتونن بازی به این پیچیدگی رو بسازن. این واقعا باعث میشه من حس خوبی داشته باشم.

و بالاخره نمایش Need For Speed. شاید شما بگید که این عنوان هجدهم یا نوزدهم از این عنوان باشه. اما شما برید بازی‌های دیگه رو امتحان کنید. من قول میدم هنوز حس و حالی در این عنوان وجود داره که تو هیچ بازی دیگه‌ای نیست.

من فکر می‌کنم ما نمایش قابل قبولی داشتیم و حس می‌کنم بازی‌های جدید زیادی داریم. از این گذشته با عناوین جدید زیادی داریم که هروقت آماده‌ی عرضه باشند آن‌ها را نمایش خواهیم داد.

یکی از بزرگترین سورپرایز‌های نمایش EA این بود که Dice روی Starwars: Battlefront کار می‌کنه. همونطور که گفتید این یه همکاریه که تو بهشتا ایجاد شده. ولی این همکاریا کمتر ایجاد میشه.

خوشحالم که اینو میگی. این اتفاق نزدیک بود اصلا پیش نیاد. یه اتفاق خیلی کسل کننده در جریان بود. مثل خیلی از شایعات. وقتی که با بچه‌های Dice، Karl Magnus و Patrick Bach صحبت می‌کردم بهشون درباره‌ی مذاکراتمون با Disney توضیح دادم. اونا هم گفتم داری چیکار می‌کنی؟! چرا با زودتر حرف نزده بودی؟! ما می‌خوایم Battlefront‌ رو بسازیم.

Dice یک تیم خیلی قوی و خلاقه که بیشتر روی IP‌های جدید و یا IP‌های خودش کار می‌کنه. کمتر روی عنوانی مثل Starwars کار می‌کنه. اما این دفعه کاملا فرق داشت. تیم Dice واقعا به ساخت بازی علاقه نشون می‌داد و حالتی پیش اومده بود که انگار می‌گفتن لطفا اجازه بدین این بازی بسازیم!

پس من با یه مشاوره با رئیس احساس کردم که بهترین کار ممکنه. چون Dice‌دوست داره این بازی رو بسازه و قراره یه بازی فوق‌العاده خوب بشه. پس ما مشورت کردیم و بازی رو به Dice  سپردیم.

امکان اینکه به ما بگید که کدوم استعداد‌های کلیدی روی این بازی کار می‌کنن هست؟

مطمئن باشید کسایی تو Dice  کار می‌کنن که پیشینه‌ی بسیار خوبی دارن. خود Patrick درگیر این بازیه تا این بازی به طور کامل پیشرفت کنه. این بازی تو سوئد و استکهلم ساخته میشه.

اگه بخوایم درباره‌ی خود بازی صحبت کنیم باید بگم که ما هدف اصلیمون یه عنوان جدیده. در واقع این Star Wars: Battlefront‌ به سبک Dice خواهد بود. بازی‌های اصلی Battlefront در واقع از Battlefield‌ الهام بسیار زیادی گرفتن. اونطور که بچه‌های Dice‌ میگن، این بازی داره به خونه‌اش برمیگرده. این همه‌ی چیزیه که میتونیم راجع بهش بگیم.

و قطعا سورپرایز دیگه‌تون Mirror’s Edge 2 بود. نسخه‌ی قبلی این بازی از نظر تبلیغات جهان رو خیلی پر نکرد. اما به هر ترتیب نظر خیلی‌ها رو به خودش جلب کرد و نظر عمومی مردم روی این بازی مطلوب بود. میشه گفت که برگشتن این عنوان به خاطر علاقه‌ی طرفداران بود نه یک حرکت از پیش تعیین شده از سوی خود کمپانی؟

هم آره هم نه. قطعا این عنوانی بود که خیلی از طرفدارا از ما خواسته بودن تا اون رو بسازیم. اما خود ما هم دوست داشتیم تا این بازی رو بسازیم و اون رو عرضه کنیم. این عنوانی بود که Dice‌ دوست داشت روش کار کنه. اونا فکر می‌کردن مه نسخه‌ی اول این بازی یه تلاش خیلی خوب و مفید بود اما ویژگی‌های اصلی بازی رو به نمایش نذاشت!

کاری که ما موفق به انجامش شدیم، ایجاد یه بازی با محیط و گیم پلیی بود که قبلا هیچوقت ایجاد نشده بود. از همه گذشته ایجاد شخصیت دوست داشتنیی مثل Faith و از همه مهمتر یک IP‌ جدید که هیچکس مثل اون رو قبلا ندیده بود. این سه مورد اگه درست در کنار هم قرار داده می‌شدند به یه موفقیت بزرگ ختم می‌شد. ولی به هر حال اونا به این موضوع به عنوان تلاش اول قابل قبول نگاه می‌کردن.بذارید باهاتون رو راست باشم. ما روی این بازی فکرای زیادی کردیم و تیمای آزمایشی زیادی رو برای کار روی این عنوان انتخاب کردیم. جوجه‌کشی‌های زیادی از این تیم‌ها انجام شد ولی مطلوبترین نتیجه‌ی ممکن به وجود نیومد تا اینکه Sara Jansson که حالا تهیه کننده‌ی همین عنوان اومد و به Karl Magnus Troedsson زنگ زد و بهش گفت من ایده‌ی جدیدی دارم. باید همین حالا بازی رو بسازیم!

قسمت جالبش این بود که این بازی رو نمی‌شد تو نسل حاضر ساخت و فقط می‌شد تو نسل بعد این بازی رو عرضه کرد.اونوقت بود که من فهمیدم ما حرفایی برای گفتن داریم. پس تصمیم گرفتیم این بازی رو بسازیم. ما نزدیک به ۲.۵ واحد از این بازی رو فروختیم که فوق‌العاده بود.ما مطمئنیم که این عنوان یه عنوان دوست داشتنی و موفق میشه. مردم از اون لذت می‌برن. بعضی اوقات شما باید به حرف دلتون گوش بدید و نظرات دقیق و پیشبینی‌های علمی رو کنار بذارید. خوشحالم که در این کمپانی کار می‌کنم که اجازه‌ی ورود به چنین موقعیت‌هایی رو به ما میده.

مشخصا شما زیاد از جزئیات صحبت نمی‌کنید. اما اونطور که به نظر میرسه انگار قراره تغییرات بنیادی زیادی ایجاد شه؟

گوش کنید، شما نمیتونید وقتی یه کاری رو بار‌ها و بار‌ها تکرار می‌کنید موفق باشید. شما باید با خودتون صادق باشید و به همه چیز خوب نگاه کنید. چه اتفاقات خوبی افتاد و چه اتفاقات بدی پیش اومد. چیزی که مشخصه اینه که مردم از این بازی و از Faith خوششون اومد و از ایده‌ای که تو این بازی پیاده شد.

ولی من فکر می‌کنم ما بعضی از نکات منفی بازی را ندیدیم. اینکه بازی گاهی اوقات زیادی سخت بود و خیلی راحت از بلندی‌ها روی زمین می‌افتادیم و یا دویدن‌های ساده هم اونقدرا کامل نبودن. علاوه بر اون مشکلای دیگه‌ای هم وجود داشت. ما به بازی نگاه می‌کنیم و نکات مثبت و منفی رو ارزیابی می‌کنیم. سعی می‌کنیم در آینده نکات مثبت رو نگه داریم و اونارو افزایش بدیم و نکات منفی رو ترمیم کنیم.

متاسفانه نمیتونم از نوآوری های این بازی صحبت کنم. کاش میتونستم!

فرانک گیبوا گفته که بازی Mirror’s Edge 2 یک عنوان Open World‌ خواهد بود.

کی میدونه؟ شاید باشه شایدم نباشه. ما داریم درباره‌ی این قضیه صحبت نمی‌کنیم. اون صحبت کرده.چیزی که من میتونم بگم اینه که چاشنی Action Adventure‌ تو این بازی بیشتر میشه. دوییدن‌ها، پریدن‌ها و همه چیز بهتر از قبل خواهند بود.گاهی اوقات وقتی به عقب بر‌میگردم احساس می‌کنم بازی‌های خیلی خوبی در گذشته بازی کردم. ولی وقتی اونارو بازی می‌کنم با خودم میگم واقعا همین بود؟! چون این روزا بازیا در حال پیشرفت هستن هر روز بهتر و بهتر میشن. بازی‌های قدیمی هرچه‌قدر خوب باز هم قدیمی میشن و اون قدرت نمایی رو از نظر ظاهری از دست میدن. گرافیک، صداگذاری و خیلی چیز‌های دیگه در مقایسه با بازی‌های امروز اونقدر قوی نیستن.

پس ما نیاز داریم به سمت پیشرفت حرکت کنیم. من فکر می‌کنم داستان تو بازی‌ها نکته‌ی دیگه‌ایه که ما میتونیم توش پیشرفت زیادی داشته باشیم. ما برای ایجاد دنیای قوی و به یاد موندنی نیاز به داستان قوی داریم و داستان اهمیت بسیار زیادی داره.

پایان مصاحبه