نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

ماهان حسن زاده
۱۰:۰۰ ۱۴۰۱/۰۷/۰۸
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

قسمت ششم سریال House of the Dragon با نام The Princess and the Queen منتشر شد. قسمتی که جهشی ده ساله نسبت به قسمت قبل خود داشت.

قسمت ششم سریال House of the Dragon ده سال پرش زمانی داشته است و حال شاهد نقش‌آفرینی بازیگران جدیدی در نقش شخصیت‌های آشنا هستیم. قسمت ششم سریال House of the Dragon به معنای واقعی کلمه شروع عصر جدیدی در این سریال بود. گویا که پنج قسمت ابتدایی پیش‌درآمدی برای از اینجا به بعد سریال بوده است.

همانگونه که انتظار می‌رفت قسمت ششم، قسمتی آرام با ریتمی آهسته بود. البته که این موضوع تا لحظات پایانی قسمت برقرار بود و پس از آن شرایط تغییر کرد. در این قسمت قصه سریال از نظر طولی پیشرفت چندانی نداشت و قسمت ششم در واقع معرفی شخصیت‌های جدید اضافه شده به سریال و همچنین شرح حالی از شخصیت‌های قدیمی بود و سعی داشت مخاطب را از احوال آن‌ها پس از گذشت این ده سال باخبر سازد.

یکی از موضوعات مورد بحث در بین طرفداران سریال House of the Dragon این موضوع بود که سریال باید بدون پرش زمانی ساخته می‌شد. اما در این قسمت کاملا مشخص شد که به چه دلیل سازندگان مجبور بودند که به پرش زمانی تن دهند. تصور کنید این قسمت اولین قسمت سریال می‌بود.

در این صورت سریال با تعداد زیادی شخصیت و اتفاقات گوناگونی مواجه بود که قطعا نمی‌توانست به طور صحیح به آن‌ها بپردازد و در نتیجه با شکست بزرگی روبرو می‌شد‌. اما حال که مخاطب پنج قسمت ابتدایی را تماشا کرده است و بخش عظیمی از شخصیت‌ها می‌شناسد و از اتفاقاتی که بین آن‌ها افتاده است، باخبر است، کار برای معرفی شخصیت‌های جدید بسیار آسان‌تر است.

بنظر می‌رسد که پنج شخصیت مهم و کلیدی از این قسمت به سریال اضافه شده‌اند، فرزندان آلیسنت های‌تاور و رینیرا تارگرین. شاید اکنون آن‌ها تنها تعدادی کودک و نوجوان باشند، که البته در همین سن نیز تنش بین آن‌ها قابل مشاهده است، اما به زودی آن‌ها بزرگ می‌شوند و می‌توانند ایفاکننده نقش‌های مهمی در طول سریال باشند.

نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

قسمت ششم با صحنه زایمان رینیرا تارگرین آغاز می‌شود. او در حال به دنیا آوردن فرزند سوم خود می‌باشد حال آنکه در مورد اصل و نسب دو فرزند قبلی او نیز حرف و حدیث‌های زیادی وجود دارد. بلافاصله بعد از به دنیا آمدن بچه، دستوری از ملکه آلیسنت های‌تاور می‌رسد که می‌خواهد او را ببیند. از همین لحظه حس نزاع بین آلیسنت های‌تاور و رینیرا تارگرین احساس می‌شود. البته که نام این قسمت یعنی The Princess and the Queen نیز به نوعی گواه همین موضوع می‌باشد.

کمااینکه رینیرا تارگرین راضی نمی‌شود تا فرزندش به تنهایی به نزد ملکه برده شود و برای نمایش عدم ضعف خود، تصمیم می‌گیرد تا شخصا به دیدار ملکه آلیسنت های‌تاور برود. در این قسمت در واقع بیش از همه، شخصیت آلیسنت های‌تاور وارد مرحله جدیدی می‌شود.

مرحله‌ای که از قسمت پنجم و ورود عجیب او هنگام سخنرانی پادشاه آن هم با لباس سبز که نشان اعلان جنگ در خاندان های‌تاور می‌باشد، شروع شده بود. حال او شخصیتی سیاست‌مدار و نیمه تاریک است در حالی که در مخصوصا چهار قسمت ابتدایی سریال چنین نبود. بنظر می‌رسد سریال مشغول آماده‌سازی نبردی تمام‌عیار بین شاهدخت و ملکه می‌باشد.

کارگردانی این قسمت بر عهده میگوئل اسپوچنیک بوده است. کارگردانی که او را معمولا با قسمت‌های پر اتفاق و پر از هیجان و تنش مثل نبرد حرامزاده‌ها می‌شناسیم. او این بار کارگردانی قسمتی نسبتا آرام را بر عهده گرفته است و البته ثابت کرده که توانایی کارگردانی هر نوع قسمتی را دارد‌.

لحظه به دنیا آوردن فرزند رینیرا تارگرین تا حضور او پیش آلیسنت های‌تاور را به یاد آورید. این سکانس با کمترین میزان کات و با پلان‌های بلند فیلمبرداری شده است. دلیل انتخاب این شیوه از سوی کارگردان، طولانی‌تر کردن لحظه است.

هنگامی که پلان‌های طولانی و با کات‌های بسیار کم گرفته می‌شوند، اینگونه احساس می‌شود که آن سکانس طولانی‌تر می‌گذرد و کش‌دار است. حال در این لحظه با انتخاب این شیوه، کارگردان قصد داشته تا مخاطب سختی و عذابی که رینیرا تارگرین در طول این مسیر تحمل می‌کند را با عمق و میزان بیشتری حس کند.

مخاطب در طول این مسیر با رینیرا تارگرین همراه می‌شود و این فاصله طی شده همراه با بالا رفتن از پله‌ها را بهتر درک می‌کند. البته که بازی بازیگر نیز در این امر موثر است. به طور کلی بازیگران جایگزین شده به جای بازیگران قبلی، در نقش ‌های آلیسنت های‌تاور و رینیرا تارگرین عملکرد خوبی را از خود نشان داده‌اند.

نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

یکی از سکانس‌های کلیدی قسمت ششم اما مربوط به لحظه تمرین فرزندان رینیرا و آلیسنت با حضور کریستین کول می‌باشد. سکانسی کلیدی که تنش را در قالب یک تمرین ساده کودکانه همانطور که ویسریس تارگین به آن می‌نگرد، به تصویر می‌کشد.

البته که کریستین کول نیز در این سکانس نقش مهمی دارد که ظاهرا طرف او را در سریال کاملا مشخص کرده است. نکته‌ای که درباره شخصیت کریستین کول وجود دارد شک در شرافتمند بودن او است. در حالی که او خود بارها ادعا می‌کند که شخصی شرافتمند است و برای اتفاق افتاده بین او و رینیرا احساس شرم می‌کند، اما رفتارهای او گواه خلاف این موضوع است.

او بارها ثابت کرده که ممکن است آنچنان هم شرافتمند نباشد. او در همین قسمت ششم توهین زشتی به رینیرا تارگرین به عنوان وارث تاج و تخت می‌کند که حتی واکنش آلیسنت های‌تاور را در پی دارد. همچنین در قسمت پنجم در میان یک عروسی سلطنتی شخصی را می‌کشد و عروسی را برهم می‌زند. علاوه بر این‌ها در قسمت ششم و هنگام تمرین مبارزه، اگان را در برابر جکریس که از او کوچک‌تر است قرار می‌دهد و به او می‌آموزد تا به شکلی وحشیانه در این شرایط نابرابر مبارزه کند.

آنگونه که بنظر می‌رسد کریستین کول فقط سخن از شرافتمندی می‌گوید و می‌تواند شخصیت بسیار خطرناکی در ادامه سریال باشد که دست به کارهای وحشتناکی بزند.

شخصیت مهم دیگر در این قسمت لاریس استرانگ می‌باشد. او که در قسمت پنجم نیز در صحبتی که با آلیسنت های‌تاور داشت بنظر می‌رسید شخصیتی مرموز و اصطلاحا هفت‌خط باشد. حال در قسمت ششم بیشتر این موضوع را نشان می‌دهد. او با طرح یک نقشه برادر و پدر خود را در آتش می‌سوزاند و باید دید چه فکر و هدف شومی از اعمال خود دارد.

نکته جالب دیگری که در این قسمت وجود داشت، احساس نشانه‌هایی از تکرار تاریخ است. جورج مارتین چند بار دیگر نیز نشان داده که به تکرار تاریخ در وستروس علاقه دارد. حال در این قسمت مشخص می‌شود که فرزندان رینیرا تارگرین در واقع از هاروین استرانگ می‌باشند. بنظر می‌رسد همین موضوع بزرگ و البته کشته شدن هاروین استرانگ، شروع کننده آتش بزرگی در داستان باشد.

مشابه همین اتفاق در سریال بازی تاج و تخت وجود داشت. در آنجا نیز در واقع همه چیز از کشف ند استارک درباره والدین جافری باراتیون آغاز شد و این موضوع سرآغاز تمام اتفاقات بود.

نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

شخصیت دیگری که وضعیت کنونی او بعد از ده سال نمایش داده می‌شود دیمون تارگرین است. در این قسمت دیدیم که او در پنتوس حضور داشت و ظاهرا علاقه‌ای برای بازگشت به وستروس نداشت. اما مرگ همسر او شاید قصه را تغییر دهد.

لینا ولاریون هنگام زایمان خود با مشکل مواجه می‌شود و ترجیح می‌دهد همانگونه که گفته بود مانند یک اژدهاسوار بمیرد تا در تخت بیماری و به همین دلیل با آتش ویگار خودش را آتش می‌زند. البته که باید گفت سیر و روند اتفاقات در اینجا بسیار سریع می‌باشد و بهتر بود با مکث و تامل بیشتری به آن پرداخته شود.

با بازگشت رینیرا تارگرین به دراگون استون و همچنین مرگ لینا ولاریون بنظر می‌رسد که دیمون تارگرین و رینیرا تارگرین به زودی دوباره یکدیگر را ملاقات خواهند کرد. البته در این میان بزرگترین اژدهای زنده وستروس یعنی ویگار نیز بدون صاحب است و باید در نظر داشت که ایموند تارگرین فرزند آلینست اژدهایی ندارد. این دو موضوع ممکن است در آینده به یکدیگر ربط پیدا کنند.

در مجموع همانگونه که گفته شد قسمت ششم سریال House of the Dragon مشغول معرفی شخصیت‌های جدید و البته شرح حالی از شخصیت‌های قدیمی بود. مخاطب در جریان وضعیت شخصیت‌هایی مثل رینیرا تارگرین و تمام شایعات پشت سرش، آلیسنت های‌تاور و نفوذ و قدرت بیشترش، و البته دیمون تارگرین که فعلا از هیاهو فرار کرده است قرار گرفت. همانگونه که انتظار می‌رفت قسمت ششم درست به مانند قسمت اول یک سریال بود و سعی در تثبیت اتفاقات مختلف داشت. بنظر می‌رسد قسمت هفتم قسمت بسیار مهمی در فصل اول سریال باشد. باید دید در ادامه و چهار قسمت پایانی فصل اول اختلافات تا کجا پیش می‌روند.

hosseinSouls/godmeysamb

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • ALI_199729 گفت:

    این قسمت خوب بود واقعا. سریال به نظرم همش پیشرفت کرده تا الان. حیف شد هاروی استرانگ اینجوری مرد، خوش تیپ و چغر بود. از این کریستین کول خیلی سر بود. این لاریسم بد خبیثیه، اصلا معلوم نیس چی میخواد. باید ببینیم چی پیش میاد.

    hossein
  • Souls/god گفت:

    لاریس که لیتل فینگر جدید این سریال و ولی حیف که چهار تا شوالیه کت و کلفت مثل سگ و برادرش که تو تاج و تخت بودن نیست…قبول کنیم شخصیت های تاج و تخت خیلی بزرگ و ترسناک و قدرتمند بودن چیزی که تو خاندان اژدها خیلی کم دیده میشه.حتی شاه هم تو این سریال در حد شاه رابرت نیست.اصلا اون حس جدال قدرت ها که تو تاج و تخت میدیدم رو اصلا نمیبینم یادش بخیر کال دروگو چی بود لامصب یا برادر سگ اسمس رو یادم نیست با یه ضربه کله یه اسب با شمشیر زد…ما از این سریال انتظار بیشتری داریم ولی اکثرا کاراکتر ها ضعیف جثه که با ذره بزرگ میخوان قوی نشون بدن یا قیافه بچگانه دارن.یه جیمی لنیسر به کل هیکل این کریستین کول می ارزید یا اون سرسی کجا و این آلیسنت کجا.اصلا حس تاج و تخت رو به آدم نمیده حتی ۱۰ درصدش رو….کیا موافق هستن؟

    Souls/god
  • Souls/god گفت:

    امیدوارم هر چه زودتر این شخصیت های سریال رو قوی تر نشون بدن یا با یه جهش زمانی دیگه عوض بشن.جنگ قدرت بین ایتا یه جورایی خنده داره یه مقایسه ساده دعوای کریستین کول و معشوقه شوهر رینرا که سر یارو له شد کجا دعوای برادر سگ و پرنس دورن تو تاج تخت که کله یارو تو فشار دست هاش له شد کجا…..یا هزار اتفاق دیگه که تا اینجا هنور تاج و تخت چندین سر و گرون از این بالاتره…هر چند این سریال یه پیش درآمد از سریال اصلی ولی میتونست خیلی بهتر و قوی تر شروع کنه.اصلا به این لاریس نمیخوره حتی یه درصد به لیتل فینگر شباهت داشته باشه ولی دارن شبیهش میکنن.من فکر کردم عروسی خونینی مثل تاج و تخت ببینم ولی در حد یه دعوای دو نفری تموم شد..چیزی که تو تاج تخت با عروسی خونین دیدیم و بسیار عالی و شبیه یه کشتار تراژدیک بود و اصلا مات و مبهوت شدیم.به نظرم یا اصل داستان ضعیف یا کارگردانی‌..شاید جورج این کتاب ضعیف نوشته.چیزی که تو تاج تخت دیدیم یکسره درباره خاندان اژدها میگفتن و چقدر فلان هستن و ….با چیزی که الان می‌بینیم خیلی فرق داره….شاید در ادامه راضی نگهمون داره البته امیدوارم

    Souls/god
نقد و بررسی قسمت ۶ سریال House of the Dragon | آغاز عصر جدید