درسهایی که Dragon Age: Dreadwolf باید از مشکلات جهان آزاد Inquisition بگیرد
با وجود زیبایی غیر قابل انکار دنیای Dragon Age: Inquisition، راههای زیادی برای خلق یک جهان آزاد بهتر برای Dragon Age: Dreadwolf وجود دارند.
طرفداران هنوز اطلاعات چندانی از Dragon Age: Dreadwolf دریافت نکردهاند. بایوور (BioWare) تأیید کرده است که بازی جدید در پادشاهی Tevinter جریان دارد و همین موضوع حدس و گمانهای زیادی را در رابطه با داستان و گیمپلی در ذهن طرفداران شکل داده است؛ اگرچه، هنوز سوالات زیادی بیپاسخ باقی ماندهاند.
یکی از آن سوالات، این است که آیا بازی Dragon Age: Dreadwolf نیز مانند نسخۀ پیشین خود یک عنوان نیمه جهان آزاد خواهد بود یا خیر. با وجود شفاف نبودن این موضوع، راههای بسیاری برای بهتر کردن گیمپلی جهان آزاد Dragon Age: Dreadwolf نسبت به نسخۀ قبل این مجموعه وجود دارد.
انتقادات از Inquisition
جملۀ «از Hinterlands خارج شو» به گوش بسیاری از طرفداران Dragon Age: Inquisition آشنا است. منطقۀ Hinterlands در بازی مذکور، اولین ناحیهای محسوب میشود که بازیبازان برای اکتشاف در آن قدم میگذارند و چندین مشکل طراحی جهان آزاد را میتوان در همین مکان مشاهده کرد. Hinterlands یکی از بزرگترین و پرمحتواترین نواحی بازی محسوب میشود که همین موضوع ممکن است آن را به منشأ متدوال خستگی زودهنگام از تجربۀ بازی تبدیل کند. این ناحیه همچنین قابلیت آن را دارد که به تجربهای طاقتفرسا برای بازیکنان سطح پایین منجر شود. بخشی از این ماجرا به این دلیل بود که توسعهدهندگان قصد داشتند بازیبازان از این منطقه خارج شده و زمانی که به آمادگی کافی دست پیدا کردند، به آن بازگردند. هرچند، بایوور نواحی ممنوعه برای افراد تازهکار را مشخص نکرده بود.
گذشته از این، بسیاری از مأموریتها در نواحی سطح پایین شروع میشدند اما بازیکن را به سمت نبردهایی هدایت میکردند که اصلاً آمادگی رویارویی با آنها را در خود نمیدیدند. مکانهایی چون Hafter’s Woods و Redcliff Farms از همین حیث در بین پلیرها بدنام شدند. همچنین، چندین مأموریت فرعی در بازی Dragon Age: Inquisition وجود داشت که به عقیدۀ بسیاری بهتر بود جزو داستان اصلی میبودند. در حالی که منطقۀ Hinterlands جایی است که اتحاد Inquisition برای نجات یکی از اعضای بالاردۀ نهاد مذهبی Orlesian Chantry وارد آن میشود، این نهاد سریعاً خود را موظف به برقراری نظم در این ناحیه میبیند. کمک به فراریها، عقب راندن جادوگران و جنگجویان مذهبی و صورت دادن یک توافق با Redcliff’s Horsemaster، همگی در زمرۀ اولویتهای کوتاهمدت بازی قرار میگیرند. با این حال، مشاهده میکنیم که مکانیکهای بازی اهمیت آنها را با یافتن حلقۀ یک کشاورز یا جمعآوری سنگ برای تحقیقات یک زمینشناس برابر در نظر میگیرد.
منشأ این موضوع، «سازوکار قدرت» و همان اثرگذاری بر گروههای مختلف بازی Dragon Age: Inquisition است که اکثر مخاطبان منتقد این سازوکار هستند. بازیکنان با اتمام مراحل جانبی و فعالیتهایی چون Fade Riftها و Astrariumها، برای خود قدرت جمعآوری میکنند. هدف از این مأموریتها دادن حق انتخاب به بازیکنان است، اما به جای اینکه بازیباز آنها را به عنوان محتوای اضافی سرگرمکننده در نظر بگیرد، ترغیب میشوند که این مأموریتها را به چشم وسیلهای جهت کسب قدرت ببینند. این موضوع که تعداد مأموریتهای وقتپرکن انتخابی بازی به داستانهای فرعی جالب آن غلبه میکند، تأثیر خوبی بر جای نمیگذارد.
خلاصه این که با وجود خیرهکننده بودن جهان بازی Dragon Age: Inquisition، این عنوان از ساختار ضعیف و کمبود یکپارچگی و هماهنگی با داستان رنج میبرد و مأموریتهای بیهدف فراوان آن ناامیدکننده بودند. اینها مشکلاتی هستند که بایوور باید در ساخت بازی Dragon Age: Dreadwolf در نظر بگیرد.
پیشروی و جداسازی
مناطق زیادی در Inquisition وجود دارند که مرزهایی مشخص با نواحی فرعی دارند. به عنوان مثال، مکان بسیار سطح بالای Hafter’s Woods (منظور از سطح بالا، آن است که پلیر باید در لول بالایی قرار داشته باشد) از طرفی با یک دیوار شکسته و از طرفی دیگر با باریکراهی در بین صخرهها، از بخشهای سطح پایینتر Hinterlands جدا میشود. با این حال، هیچکدام از این مناظر سطح پیشنهادی لازم را به بازیکن نشان نمیدهند.
اولین راهحل: تا زمانی که بازیکن کار تعیین شده برای ورود به این ناحیه را انجام ندهد، مسیرهای ورودی مسدود بمانند. نمونههای زیادی در بازی Inquisition وجود دارند که تعدادی از نواحی، پیش از انجام مأموریتهای خاصی یا عملیاتهای «میز جنگ»، قفل باقی خواهند ماند. مناطق غرق در آب Crestwood و چالههای گوگرد Western Approach مثالهای خیلی خوبی از این مناطق هستند. سازندگان Dragon Age: Dreadwolf میتوانند رویکرد مشابهای را برای جداسازی بخشهای سطح بالا و سطح پایین نقشه پیش بگیرند. ضمناً، بایوور در بخشهای مختلفی از بازی میتواند مأموریتهایی را قرار دهد که پلیر را وارد نواحی غیرقابلدسترس قبلی کند.
ساز و کار قدرت و ساختار مأموریت
در راستای مأموریتها، بایوور باید در بازی Dragon Age: Dreadwolf فکری برای منابع قدرت نیز بردارد. البته که سرراستترین راهحل برای این مشکل، حذف ساز و کار قدرت است و احتمال این موضوع کم نیست، چرا که در تریلر بازی Dragon Age: Dreadwolf اشاره شد، هیچ پشتیبانی مانند اتحاد Inquisition برای پروتاگونیست بازی جدید وجود نخواهد داشت. بنابراین، به نظر نمیرسد که بایوور سیستم قدرت بازی قبل را به Dragon Age: Dreadwolf بیاورد.
اما از لحاظ پیشرفت داستان، استودیوی بایوور شاید هنوز قصد فراهم آوردن مقداری آزادی در بازی Dreadwolf را داشته باشد. احتمالاً یکی از این راهها قرار دادن چیزی شبیه به سیستم قدرت برای هر ناحیه است. به عنوان مثال، هر ناحیه میتواند سنجهای مانند «تأثیر درِدوُلف»، «نفوذ کوناری» یا «فساد لیریوم قرمز» داشته باشد که بازیکن باید پیش از آزاد کردن مأموریت بعدی در هر ناحیه، آن را کاهش دهد.
انجام فعالیتهای درون بازی و تکمیل مأموریتهای بهخصوصی در Dragon Age Dreadwolf باید باعث کاهش این موارد در مقیاسهای متفاوت شود و مأموریتهای پیچیدهتر باید تأثیر بیشتری بر این کاهش داشته باشند. در این صورت، بازیبازان عنوان بعدی این فرنچایز برای پیشروی داستان مجبور به تکمیل همۀ محتویات نمیشوند. علاوه بر آن، داشتن حداقل یک مأموریت داستانی در هر ناحیه میتواند نواحی بازی Dreadwolf را از بعضی نواحیای که در نسخۀ Inquisition شاهد بودیم، مهمتر جلوه دهد.
لازم نیست همۀ مأموریتهای فرعی روی پیشروی داستان تاثیر بگذارند؛ با این حال، ترجیح بر آن است که بازی Dragon Age: Dreadwolf ماموریتهای فرعی کمتر اما باکیفیتتری داشته باشد. اگر بخواهیم مثالی از بازی Dragon Age: Inquisition بزنیم، «عمارت تسخیر شده» در Emerald Graves احتمالاً همان مورد منحصربهفردی باشد که به دنبالش هستیم، اما نمونه مراحل «این را به آنجا ببر» که تنها قالب متفاوتی دارند، قطعاً در بین گزینهها قرار نمیگیرند.
مأموریتهای داستانی Dreadwolf
در آخر، Dragon Age: Dreadwolf باید سعی کند تا ماموریتهای خط اصلی داستان را به گونهای ارائه دهد که در مناطق متنوع قرار بگیرند. در حالی که Inquisition چندین مأموریت داستانی واقع در جهان آزاد خود داشت، بیشتر مأموریتها در نواحی غیرقابلدسترس مختص به آن مأموریت رخ میدادند. به همین خاطر، بسیاری در عجب بودند که اصلاً چرا بازی Inquisition را با نقشۀ جهان آزاد ساختند.
منظور این نیست که تمام مأموریتهای Dragon Age: Dreadwolf باید در فضاهای باز بازی رخ دهند، بلکه بخش زیادی باید جزو این دسته باشند. افزون بر آن، اگر اطمینان حاصل کنند که مکان مأموریتهای اصلی حداقل در جهان آزاد بازی قابل دیدن باشد، در بازی Dreadwolf پیوستگی بیشتری از Inquisition حس خواهد شد. بایوور ممکن است در ساخت نسخۀ جدید، تعدادی از این رویکردها را پیش گرفته باشد. البته، بستۀ الحاقی Jaws of Hakkon بازی پیشین را میتوانیم گواهی بر این موضوع در نظر بگیریم.
البته، با توجه به این موضوع که بستههای الحاقی Descent و Trespasser شامل اکتشاف دانجنها و شهرهای هاب بین آنها میشدند، سوالی در ذهن شکل میگیرد که آیا Dreadwolf اصلاً یک عنوان جهان آزاد خواهد بود یا خیر. اگر چنین باشد، قطعاً برطرف کردن مشکلات ذکر شده میتواند تأثیر بسزایایی در افزایش کیفیت آن نسبت به نسخۀ پیشین خود داشته باشد.
به نظر شما چه موارد دیگری میتوانند باعث برتری Dragon Age: Dreadwolf نسبت به نسخۀ Inquisition شوند؟
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
نظرات
بعید میدونم درسی بگیره. براساس لیک ها انگار باز داره بیشتر به سمت MMO/Looter shooter-like میره. عملا Destiny شده.
همینطوری کلی از المان های RPG ش توی DAI حذف شده بودن و عملا یه MMO سینگل پلیر بود (البته هدف هم همین بود. اول قرار بود MMO باشه بعد تغییر کرد). DAI بازی بدی نبود ولی به شدت Mediocre بود. عملا یه بازی ۵۰ ساعته بود که با محتوای فیلر فچ کوئست شده بود ۱۵۰ ساعت. اندینگ و ویلن خیلی ضعیفی هم داشت و اصل داستان هم که توی DLC تموم کردن (البته اون خیلی خوب بود). یه سری چیزا رو هم سر قضایای Woke کاملا Retcon کرده بودن. من سه بار بازی رو دراپ کردم تا تونستم تمومش کنم. به شدت خسته کننده بود اواسطش. تنها دلیلی که تموم کردم حضور کرکترای قدیمی سری بود. کرکترای جدید هم جز یکی دوتا جذابیت خاصی نداشتن
بنظر میرسه هیچوقت قرار نیست چیزی مثل Dragon age origins بگیریم. Bioware دقیقا شبیه قضیه ی Ship of theseus هست. اسم و ظاهر بایوویر رو دارن ولی روح Bioware رو ندارن دیگه.
Comment شما بسیار interesting بود.
من بعد تموم کردن مس افک لجندری عاشق داستان و نحوه روایتش شدم و فک کردم که کلا کار و امضای بایوور تو گیمای دیگه هم همینه واسه همین دو هفته پیش اینکویزیشن رو دانلود کردم و ۱ ۲ ساعتی که بازیش کزدم باید بگم واقعا نا امید شدم از گیم.نه مقدمه خوبی داشت نه دیالوگای خوب گمپلیش که حرفشم نزن بعد یه مدت کاملا کسل شدم.خیلی شلوغ و بی برنامه بود انگار.نمیدونستم چیکار باید بکنم تا به خودم اومدم دیدم دارم وقتمو حروم شکار میکنم واسه مردم اون منطقه.خیلی زد تو ذوقم فک میکردم دنیای فانتزی بهتری داشته باشه.اینهمه زحمت واسه دانلود کشیدم به یه روز نکشید پاکش کردم
برو dragon age origins بازی کن.
و این که من inquisition بازی نکردم ولی افرادی که بازی کردن می گن که کلا منطقه اول بازی کلا فیلر و بد هست و کلی ماموریت بی خود داره و بهترین کار این که در اسرع وقت از منطقه اول خارج شی. اون وقت تازه بازی شروع می شه.
مشکل اصلی نظر شما اینه که داری بازیای رو MMO و لوتر درنظر میگیری که اصلا هیچ ربطی به لوت نداره
سری دراگن ایج حول محور شخصیت پردازی و همراهان میچرخه
همیشه پایگاهی وجود داشته که بخشی از داستان و روایت ها اونجا بیان میشن و هستهی مرکزی بازی رو تشکیل میدن
مورد دیگه اینکه DAI درسته مشکلات زیادی تو ساید کوئست هاش داشت اما چیزهایی داره که در زمان خودش رقیب نداشته
درجه اول اژدهایان بازیه که هنوز هم سخت به ابهت و انیمیشن های فوق العاده و پر عظمتش کس دیگه ای نزدیک شده
دوم اینکه بازی از شخصیت پردازی فوق العادهای بهره برداریم میکنه که با صداپیشگی بی نظیر شخصیت هایی نظیر سولاس و وریک الگوی بی نظیری برای این ژانره
سوم اینکه بازی های دراگن ایجج همیشه تاکتیکال گلاسیک ارپیجی بودن و بیشتر از خیلی از گیمای ارپیجی دیگه رول پلیینگ داتشن
متوجه منظورت نمیشم که میگی از ارپیجی دور شده بوده نسخه سوم؟
آخر از همه و مهم ترین چیز اینکه سری دراگن ایج Choice Matter ترین بازی خلق شدهی کل صنعته که تنها رقیبش همون مس افکت ساختهی دیگه این کمپانیه
اگر هم با لور و کتاب های دراگن ایج کمی آشنایی داشته باشی متوجه میشی که شخصیت منفی اصلی داستان چه کسی بوده و چقدر وجودش رمزآلوده درست بعد اینکه توی نسخه دوم کشته میشه
لطفا این گیم رو با بازی های بتسدا مقایسه نکن چون اونا چیزی رو به مخاطب میدن و بایوور چیز دیگه
عزیزم بازی قرار بود MMO باشه و کلی از المان های تکراری ش بخاطر همینه. از Breach ها گرفته تا Fetch quest ها. اینو همه میدونن دیگه
ویلن بازی هم ضعیف ترین ویلن کل سریه. من نمیدونم چه دفاعی میشه ازش کرد. Choice ها هم که به شدت محدود شدن نسبت به DAO. اون به کنار. Class ها و ability هاشون هم شدیدا Streamlined شدن
تنها چیزی که باهاش موافقم صداگذاری بازیه که خیلی خوبه.
درآخر هم باید بگم من هیچ اشاره ای به بتسدا نکردم. دارم با Dragon age origins مقایسه میکنم که نسخه ی سوم در مقایسه باهاش به شدت متوسطه
والا از نظر من مهم ترین مسائلی که بایوور باید یاد بگیره :
1. کیفیت رو فدای کمیت نکنه . بهتره به جای ده تا ماموریت بیخود و مسخره یه ماموریت درست و درمون بذارن و الکی مپ رو با خزعبل پر نکنن .
2. شخصیت پردازی بهتر . نمیگم شخصیت پردازی ضعیف بود ولی از بایووری که مس افکت و فرمانده شپرد و افراد نرماندی رو خلق کرده انتظار شخصیت های به یاد موندنی تر و جالب تری میره . ( خدایی شخصیت اصلی تو آخرین نسخه جالب نبود تازه اصلا بک گراوند داستانی خاصی نداشت و انگار اصلا رو شخصیتش کار نشده بود )
3. داستان بهتر . مطمئنا بازم داستان با توجه به نسخه قبل حول کلیشه ی نجات دنیاست ولی باید حداقل آنتاگونیست های بهتری رو وارد داستان کرد و اگه ممکنه داستان شخصی تری رو مثل نسخه دوم روایت کرد .
خدا کنه این نسخه ، خودش هم مثل اسمش خفن در بیاد
گوتی ۲۰۱۴ حق Shadow of mordor یا Farcry 4 بود درسته ضعف هایی داشتن ولی به نظرم از inquisition بهتر بودن
اونا که مالی نبودن حق Dark Souls II خورده شد حتی Bayonetta 2 می تونست گوتی بشه
اگر لایقش نبود ۱۳۰ تا جایزه بهترین بازی سال نمیبرد 🙂
حقیقتا به عنوان کسی که همیشه از مبارزات و داستان سرایی Dragon age لذت بردم، فوتیج لیک شده از گیمپلی خیلی منو نگران کرده. این که بازی به سمت هک اند سلش سوق پیدا کرده و حتی به نظر میاد بین اعضای Party نمیشه سوییچ کرد! امیدوارم EA سری Dragon age رو هم به لیست قربانیهاش اضافه نکنه. توی سبک خودش Dragon age رقیب نداشته و تنها چیزی میتونه نابودش کنه، خودشه!
بعد همون نسخه ۲ این سری قربانی شد.
نسخه ۲ هرچیز بدی که یه بازی باید داشته باشه را دارا بود.
ولی فقط کافیه توی تبلیغاتش از شخصیت های قبلی سری استفاده کنه بازم میریم سراغش. کالبد سری از روحش خالی شده. اما کالبدشم جذابه.
نسخه قبل همین Inquisition چقدر ارزش داره و چطوریاست
ببخشید برای اسپم
اوریجینز یکی از بهترین ارپیجی های تاریخه
حتما بازی کن
به عنوان کسی که با سری این بازی بزرگ شده و هر قسمت رو ۴ بار تمام کردم ، امیدوارم یکم این سری واقع گرانه تر مثل نسخه origin باشه. داستان این بازی شاهکاره … قسمت به قسمت میشه داستانی مثل game of thrones , lord of the rings توش دید… از خیانت تا رومانس از پادشاه و تخت و … تا رعیت زاده قهرمان،از جنگل و الفای باستانی تا کوتوله های کوه نشین… فقط امیدوارم bioware کاری کنه در حد اسمش…
در ضمن هیچکسی برای من Sten نمیشد… لامصب ابهتش تو کل سری ها مثال زدنی بود …
Best cookie fan ever