حماسیترین سکانسهای سهگانه ارباب حلقهها
سهگانه ارباب حلقهها مملو از لحظات به یاد ماندنی و حماسی میباشد که در تاریخ سینما تا ابد در یادها باقی خواهد ماند.
حال که پس از مدتها انتظار، شاهد پخش سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power از سوی سرویس آمازون پرایم هستیم؛ این سوال برای طرفداران دنیای جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) مطرح شده که آیا در طی قسمتهای پیش روی این مجموعه تلویزیونی، شاهد صحنههای حماسی و بزرگی همچون سهگانه ارباب حلقهها خواهیم بود یا خیر؟
پیتر جکسون (Peter Jackson) بین بازه ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ با ساخت سهگانه سینمایی ارباب حلقهها باعث ایجاد یک تحول بزرگ در سینما شد که تمامی آثار بعد از خود را مورد تاثیر و مقایسه قرار داد. سهگانهای که مملو از اتفاقات ریز و درشت حماسی بوده و علیرغم این که بیش از یک دهه از آن دوران گذشته است، اما هنوز هم هیچ محصولی در مدیوم سینما یا تلویزیون نتوانسته تا سکانسهای نبردی همچون ارباب حلقهها را پدید بیاورد. سکانسهایی تماشایی و به یاد ماندنی که تا ابد در ذهن سینماگران باقی خواهد ماند.
حال نیز در این مقاله قصد داریم تا به معرفی برخی از بهترین سکانسهای حماسی و به یاد ماندنی سهگانه ارباب حلقهها پرداخته و وقایع آنها را مورد بررسی قرار دهیم.
فداکاری برومیر در برابر یوروکها
برومیر شوالیهای از سرزمین گاندور بود که از سمت پدرش وظیفه پیدا کرده بود تا حلقه قدرت را از یاران حلقه جدا کرده و به سرزمین مادری خود بیاورد. مسئلهای که منجر شد تا بینندگان نخستین فیلم از سهگانه ارباب حلقهها ذهنیت بدی نسبت به او پیدا نمایند.
با این حال پس از این که برومیر به واسطه جادوی سیاه حلقه قدرت، تا مرز فروپاشی پیش رفت، با حمله همه جانبه یوروکهای سارومان اوضاع به کلی تغییر پیدا کرد. آنها در دستهای بزرگ به سمت یاران حلقه یورش برده و هر کدام از آنها را در گوشهای از جنگل به دام انداخته بودند. در این شرایط، هابیتها که توانایی مبارزه نداشتند، در معرض خطر بزرگی قرار گرفته و اینجا بود که برومیر قهرمانانه وارد شد و تا پای جانش از موجودات کوچک سرزمین میانه محافظت نمود. نبرد حماسی او باعث شد تا نه تنها شاهد رستگاری او در نزد یارانش باشیم، بلکه وداعی غمانگیز با یکی از بهترین مبارزان نیروهای روشنایی در آغوش آراگورن را تجربه نماییم.
رویارویی گندالف با بالروگ در اعماق معدن موریا
بدون شک یکی از قدرتمندترین موجوداتی که تا به حال پایش به سرزمین میانه باز شده است، گندالف نام دارد. مایایی که وظیفه پیدا کرد تا به کمک نیروهای روشنایی شتافته تا مردم سرزمین میانه برای مقابله با نیروی تاریکی سائورون آماده شوند.
یکی از جذابترین وقایعی که به دست گندالف رقم خورده است، رویارویی او با موجودی خوفناک به نام بالروگ میباشد. موجودی که در اعماق معدن موریا مخفی شده و زمانی که یاران حلقه در حال فرار از دست لشکر گابلینها بودند، با این موجود مواجه میشوند. مواجهای که منجر به مبارزهای نفسگیر بین گندالف و بالروگ شده و با یکدیگر به اعماق تاریک این معدن سقوط میکنند.
سخنرانی سم
در حالی که اکثر سینماگران، فیلم دوم ارباب حلقهها را به خاطر نبرد حماسی هلمز دیپ به خاطر سپردهاند، اما یکی از لحظات ناب این اثر به سخنرانی سم در اواخر داستان مربوط میشود.
پس از این که آنها با یکی از نازگولها مواجه میشوند و فرودو در معرض نابودی قرار میگیرد، سم او را نجات داده و شروع به گفتن سخنانی ارزشمند میکند که بینندگان را به فکر فرو میبرد. سخنانی که جزو الهام بخشترین صحنههای کل سهگانه قرار گرفته و موجب میشود تا فرودو از تسلیم در برابر تاریکی خودداری نموده و برای نابودی حلقه بیش از پیش مصمم گردد.
تعریف مرگ از دیدگاه گندالف در نزد پیپین
این یک واقعیت است که اکثر سینماگران، سهگانه ارباب حلقهها را بیشتر به خاطر نبردهای حماسی و بزرگش میشناسند، با این حال نباید فراموش کرد که این مجموعه سینمایی شامل برخی از به یادماندنیترین دیالوگهای تاریخ سینما میباشد که میتواند ذهن هر بینندهای را به خود درگیر نماید.
در طی آخرین فیلم از این سهگانه که شاهد عظیمترین نبرد بین نیروهای خیر و شر در دوره سوم سرزمین میانه بودیم، قلعه میناس تیریث تا مرز نابودی پیش رفت و تنها نیروهای اندکی از ارتش گاندور برای محافظت از جان مردم باقی مانده بودند. در این لحظه بود که پیپین تمام امید خود را از دست داده و از مرگ به وحشت افتاده بود. با این حال گندالف فاش میکند که مرگ نه یک اتفاق وحشتناک، بلکه تنها سفری از یک دنیا به دنیای دیگری میباشد که به هیچ عنوان نباید از آن واهمه داشت. دیالوگی تکاندهنده که نشان میدهد حتی در بدترین شرایط ممکن نیز نباید امید را از دست داد و ترسی از مرگ نباید به همراه داشت.
روایت دو شخصیتی گالوم
شخصیت دردمند گالوم با هنرنمایی بازیگر خارقالعاده آن به حدی در این سهگانه جذاب است که کمتر کسی میتواند او را فراموش کرده باشد. موجودی کریه و زشت که تماماً تسلیم نیروی تاریکی حلقه قدرت شد و دچار یک دونگانگی شخصیت گشته بود.
با این حال یکی از منحصر به فردترین صحنههای مجموعه سینمایی ارباب حلقهها مربوط به خود درگیری گالوم میباشد که از یک سو خواهان کشتن سم و فرودو بوده تا بتواند حلقه را تصاحب کند و از سوی دیگر نیز شاهد اندکی خوبی در وجود او هستیم که از انجام این کار امتناع میکند. این دوگانگی ثابت میکند که حتی موجود بیچارهای همچون گالوم نیز در بدترین حالت خود باز هم میتواند اندکی خوبی از خود بروز بدهد.
ادای احترام آراگون و باقی مردم سرزمین میانه در برابر هابیتها
در پایان یکی از به یاد ماندتیترین سهگانههای تاریخ سینما، پس از فداکاریها و مرگهای بسیار و پس از پایان دوران تاریک سائورون، سرزمین میانه رنگ آرامش را با تاجگذاری آراگورن به عنوان شاه جدید گاندور به خود تجربه کرد. با این حال اتفاق دیگری در این بین رقم خورد که تاثیر این رخداد را چندین برابر باارزشتر جلوه کرد.
۴ هابیت کوچک سرزمین میانه، علیرغم جثهای که داشتند، اما رقمزننده مهمترین اتفاقات سهگانه ارباب حلقهها بودند که در راس آنها فرودو بگینز قرار داشت. هابیتی که وظیفه خطیر حمل حلقه قدرت را بر عهده گرفت و برای رساندن آن به کوه موردور و نابودی آن عملاً تمام هستی و نیستی خود را از دست داد. این ۴ نفر به حدی در پیروزی نیروهای روشنایی تاثیر گذار بودند که شاه گاندور با آن همه جلال و شکوه در برابر آنها تظیم نمود و باعث شد تا تمام مردم قلعه میناس تیریث برای فداکاری صورت گرفته به دست آنها، تعظیم نموده تا ادای احترام کرده باشند.
سفر فرودو و نزدیکانش به والینور
والینرو مکانی خیالی در سرزمین میانه است که تنها الفها اجازه رفت و آمد به آن را داشته و باقی موجودات به هیچ عنوان حتی نمیتوانستند مسیر راهیابی به این مکان را پیدا نمایند.
با این حال پس از وقایع سهگانه ارباب حلقهها که منجر به نابودی حلقه قدرت و سائورون گشته بود، اجازه سفر به والینور برای فرودو و نزدیکانش فراهم شد تا بتوانند از تاریکی سرزمین میانه برای همیشه رها شوند. فرودو در کنار گندالف، بیلبو و باقی الفهای سرزمین میانه سوار بر کشتی رهسپار بهشت والینور شدند تا بتوانند پس از وقایع دردناکی که در طی جنگهای نابودی حلقه قدرت تجربه کرده بودند، کمی آرامش پیدا نمایند. یک خداحافظی تلخ اما به یاد ماندنی برای پایان حماسه ارباب حلقهها که در کمال زیبایی به تصویر کشیده شد.
فرودو و سم در برابر گالوم
برخلاف اکثر سکانسهای حماسی سهگانه ارباب حلقهها که بر تعداد نفرات بالا و جلوههای بصری عظیم تکیه کرده است، نبرد فرودو و سم در برابر گالوم را میتوان یکی از هیجانانگیزترین و در عین حال متفاوتترین سکانسهای این مجموعه خطاب کرد که رویارویی خیر و شر را به گونهای نمادین به تصویر کشیده است.
سفر یاران حلقه به آخرین مرحله خود رسیده و تنها یک قدم تا پیروزی هر یک از طرفین باقی مانده است. در حالی که آراگورن و ارتش باقیمانده از نیروهای متحد روهان و گاندور در دروازههای بلک گیت سلاخی میشوند، فرودو و سم وارد نبردی بر علیه گالوم شده تا بتوانند حلقه را داخل مواد مذاب پرتاب نمایند. نبردی وحشتناک که باعث میشود تا وجه جدیدی از فرودو را مشاهده نماییم که تاکنون در این سهگانه به تصویر کشیده نشده بود.
محافظت آراگورن از فرودو در برابر سواران نازگول
در حالی که شاهد مبارزه برومیر با سربازان یوروکهای بودهایم که منجر به کشته شدن وی شده بود، اما پیش از آن واقعه این آراگورن بود که یک تنه به نبرد بر علیه نازگولها پرداخت و از جان فرودو و باقی هابیتها دفاع کرد. نازگولهایی که تعدادشان کمتر از سربازان یورکهای بوده ولی قطعاً از قدرت بسیار بیشتری برخوردار هستند.
آراگورن که در این سهگانه به عنوان یکی از بهترین شمشیرزنهای سرزمین میانه شناخته میشود، به حماسیترین شکل ممکن به مبارزه علیه سواران نازگول پرداخته و یکی از به یادماندنیترین صحنههای این مجموعه را خلق میکند. در حالی که فرودو و باقی هابیتها از هیچ شانسی در برابر این موجودات برخوردار نیستند، آراگورن به تنهایی در برابر تمامی آنها ایستادگی میکند تا از جان دوستانش و حلقه محافظت نماید.
رویارویی وارگها و سواران روهان
با وجود این که دومین فیلم از سهگانه ارباب حلقهها با تمرکز بر روی نبرد هلمز دیپ ساخته شده است، اما در این بین شاهد یک رویارویی حماسی بین نیروهای وارگ و روهان هستیم که شاید بتوان گفت تنها صحنهای از نبرد نیروهای خیر و شر میباشد که به واسطه سواره نظام آنها رخ داده است.
پس از این که کاروان مردم روهان با شبیخون سواران وارگ مواجه میشود، باقیمانده سواران روهان برای محافظت از جان مردم وارد یک نبرد کوتاه، اما حماسی شده که منجر به تکه و پاره شدن سربازان هر دو طرف میشود. در این حین نیز شاهد صحنهای هستیم که میتوانست آراگورن را با مرگ حتمی مواجه کرده تا منجر به سقوط نیروهای روشنایی شود.
محافظت ائووین از عموی خود برابر ویچ کینگ
در روزگاری که سینما به هیچ عنوان اجباری برای سوار شدن بر مسائل حاشیهای جهان نداشت، شاهد رویارویی بانوی مبارز روهان در برابر یکی از نیروهای قدرتمند تاریکی بودیم که در بحبوحه نبرد میناس تیریث به وقوع پیوست.
جایی که پادشاه روهان پس از هدایت نیروهای خود توسط ویچ کینگ تار و مار شده است، ائووین وارد میشود تا از جان پادشاه و عموی خود محافظت نماید. ویچ کینگ پس از این که از اژدهای خود به زمین سقوط میکند، در سکانسی تماشایی با گرزی هولناک به سمت ائووین حملهور شده و یک رویارویی تماشایی را رقم میزند. در پایان این مبارزه شاهد یکی از به یاد ماندنیترین دیالوگهای این سهگانه هستیم که ویچ کینگ قصد تمسخر فرد مبارز را داشته و ائووین با برداشتن کلاه خود نشان میدهد که نبرد خیر و شر به هیچ عنوان جنسیت نمیشناسد.
حمله انتها به آیزنگارد
یکی از مواردی که در طول این سهگانه همیشه خودنمایی کرده است، ضعف نیروهای روشنایی به لحاظ تعداد و قدرت میباشد. با این حال در یکی از معدود سکانسهای این مجموعه، خلاف این مسئله به وقوع پیوسته و شاهد حمله همهجانبه انتهای غول پیکر به آیزنگارد هستیم.
در حالی که سارومان در برج خود از وحشت پنهان کرده است، ارتش انتها هر چیزی که سر راهشان باشد را نابود کرده و اورکهای آیزنگارد تنها از طریق آتش میتوانند سد راه آنها باشند. با این حال نابودی سد آیزنگارد و جاری شدن یک سیل گسترده منجر به غرق شدن تمامی سرزمین سارومان شده و کار وی و موجوداتش را برای همیشه به پایان میرساند.
محاصره یاران حلقه در معدن موریا
پس از گذشت سکانسهای متعدد با همراهی یاران حلقه که به آرامی به وقوع پیوسته است، سرانجام در معدن موریا شاهد نخستین تنش حول محور نیروهای خیر و شر هستیم.
در حالی که گیملی با نابودی تمام یاران و خویشاوندانش روبرو شده است، به صورت کاملاً ناگهانی یاران حلقه به محاصره نیروهای بیشمار گابلین درآمده و وارد مبارزهای سهمگین با آنها میشوند. این نبرد با ورود یک غول وارد تنش بیشتری شده و عملاً حتی هابیتهای کوچک نیز درگیر مبارزه میشوند. این صحنه زمانی هیجانانگیزتر میشود که فرودو به واسطه این غول مورد ضربه قرار گرفته و تا مرز کشته شدن پیش میرود.
حمله به بلک گیت
پس از این که حمله همهجانبه سائورون به میناس تیریث دفع میشود، نیروهای باقیمانده ارتش روهان و گاندور راهی سرزمین مودور شده تا در برابر دروازههای بلک گیت سرنوشت سرزمین میانه را رقم بزنند.
این نبرد در اصل به عنوان یک حواس پرتی برای سائورون و ارتش باقیماندهاش محسوب میشود تا فرودو و سم بتوانند خود را به محل نابودی حلقه برسانند. با این حال همین ارتش باقیمانده سائورون نیز به حدی عظیم و خوفناک جلوه میکند که عملاً آراگورن و افرادش هیچ امیدی برای پیروزی به خود نمیبینند. در پایان این سهگانه به یاد ماندنی شاهد مبارزهای حماسی و احساسی هستیم که برخی از شوکهکنندهترین صحنههای این مجموعه را رقم زده است.
نبرد هلمز دیپ
سرانجام در پایان فیلم دوم در سهگانه ارباب حلقهها میتوانیم شاهد آغاز نخستین نبرد بزرگ سرزمین میانه باشیم. جایی که قلعه هلمز دیپ میزبان مقابله با ده هزار یوروکهای بوده تا شبی هولناک را برای مردم روهان رقم بزند.
در حالی که نیروهای روهان عملاً هیچ امیدی برای رویارویی با ارتش بزرگ سارومان ندارند، باقیمانده نیروهای الف در صحنهای حماسی وارد میدان شده و بر روی دیوارهای هلمز دیپ صف آرایی میکنند. این نبرد تمام ویژگیهای مثبت دو فیلم را جمعآوری کرده و واقعهای هیجانانگیز را برای مخاطب به تصویر میکشد. همچنین نباید فراموش کرد که در لحظاتی که نیروهای روهان با سقوط خود مواجه شدهاند، شاهد حضور گندالف با نیروهای کمکی هستیم که سکانسی فراموش نشدنی را پدید آورده است.
نبرد میناس تیریث و حضور نیروهای روهان
فیلم Return of the King که آخرین اثر در سهگانه ارباب حلقهها محسوب میشود، جمعبندی بهترین لحظات در این مجموعه است که در نبرد پایانی مخاطب را در جایگاه خود میخکوب میکند.
ارتش چند ده هزار نفره سائورون با تمام قوا به میناس تیریث حملهور شده و سرزمین گاندور به هیچ عنوان توان مقابله با نیروهای تاریکی را در خود نمیبیند. تنها امید میناس تیریث شخص گندالف و احتمال حضور نیروهای کمکی روهان میباشد. در لحظهای که تمام امیدها به ناامیدی منتهی شده است، صدای شیپور نیروهای کمکی به صدا درآمده و شاهد صفآرایی اتحاد نیروهای روهان در برابر ارتش بزرگ سائورون هستیم. از اژدهایان نازگول گرفته تا ماموتها و ارواح و سواره نظام روهان، سکانسهای نبرد میناس تیریث به حدی حماسی و چشمنواز هستند که هنوز هم پس از گذشت بیش از یک دهه هیچ اثری در سینما موفق نشده تا چنین وقایعی را در این حد و اندازه خلق نماید.
به عقیده شما آیا سریال حلقههای قدرت در ادامه میتواند پدید آورنده چنین صحنههایی در مدیوم تلویزیون باشد؟ همچنین در تمام طول این سهگانه، چه سکانسهایی برای شما از ارزش بالایی برخوردار بوده است؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
پر بحثترینها
- نقدها و نمرات بازی Indiana Jones and the Great Circle منتشر شدند
- GTA انحصاری پلی استیشن ۲ شد زیرا سونی در مورد ایکس باکس نگران بود
- تحلیلگر: در این تعطیلات محتوای ایکس باکس قویتر از پلی استیشن است
- ۲۵ شخصیت زن برتر دنیای انیمه | پارت اول
- عملکرد فنی درخشان Indiana Jones And The Great Circle روی کنسولهای ایکس باکس؛ ۶۰ فریم بر ثانیه، حتی با وجود رهیابی پرتو
- ۱۰۰ بازی برتر در تمام تاریخ پلی استیشن
- نقد و بررسی بازی Indiana Jones and the Great Circle
- Black Myth: Wukong و Elden Ring: Shadow of the Erdtree در فینال رایگیری مردمی The Game Awards
- رسمی: سونی تایید کرد که قصد دارد شرکت مادر FromSoftware را خریداری کند
- تریلرهای جدیدی از مبارزات Assassin’s Creed Shadows منتشر شدند
نظرات
اون سه گانه و سکانس هاش و اون تم تاریکش و اون شخصیت پردازی ها و بازیگری ها بینظیرش کجا این سریال جدیدش کجا هیچ جوره شبی اون سه گانه نیست تأسف اوره که دارن چنین بلایی سر این فیلم میارن
البته تم تاریکش رو نمیشد در سریال نشون داد ولی بقیه چیزا درست میفرمایید اابته تا اینجای کارِ سریال
کلا داداش اونو ک میدید آدم حس ترسی بش دست میداد و قشنگ تونسه بودن خیلی خوب یه طوری محیط رو از آب در بیارن که هم با بازیگر ها ارتباط برقرار کنی هم با داستان فیلم تا اینجا کار تو سریال ارباب حلقه ها نه بازیگری عمیقی دیدیم ن شخصیت پردازی از اون ور الف سیاه پوست میبینیم شخصیت ها خشک حتی با اون همه هزینه هم هنوز نتونسن یه محیطی مثل سه گانه درس کنن من که اصلا خوشم نیومد!
تئودن عموی ایوون هست.
و اینکه نزدیک به دو دهه هست که ارباب حلقه ها اکران شده نه یک دهه
دقیقا
ائووین دختر خواهر تئودن هست اسم مادرش هم تئودوینه مشکل اینجاست که اقتباس های سینمایی داره مورد بررسی قرار میگیره و کتاب خونده نمیشه توسط عزیزان سه گانه جکسن هم بسیار زیباست اما هرگز به پای کتاب نخواهد رسی.
آهان . پس داییش میشده. من خودم کتاب هاش رو دارم ولی حقیقتا حوصله خوندم دیگه ندارم. مث ۱۲ سالگیم نیستم دیگه که هری پاتر میخوندم. Pdf سیلیماریون رو هم نزدیک به یه ماهه ریختم تو گوشی ولی فقط ۲۰ صفحه خوندم. دغدغه مالی حوصله ای نذاشته. اگر هم رمقی برای خوندن باشه مطئمنا ادامه تحصیل میدم بجای رمان. ولی حق با شماست .رمان یه چیز دیگه س
واقعا با اینکه بیشتر تر از ۲۰ سال از اکران این شاهکار های تکرار نشدنی گذشته ولی باز هم هربار که تماشاش میکنی جذابیت وصف نشدنی ای داره واقعا جای تاسفه که دنیای بینظر سرزمین میانه به این صورت توسط آمازون نابود میشه واقعا این اتفاق برای کسانی که فیلم های شاهکار جکسون رو دیدن و کتاب هارو خوندن بسیار دردناکه و تیر آخر رو اونجایی این سریال به قلب طرفداران زد که آرفارازون پادشاه سرزمین نومنور که قوی ترین ارتش سرزمین میانه رو داره از یک مرد سفید پوست به یک زن سیاهپوست تبدیل شده،دیگه از افتضاح بازیگر ایزیلدور هم نگم
آخه اصن اون الف های ک نشون دادن جدا از سیاه پوست بودنشون خیلی خشک و نچسپ بازی میکردن برخلاف اون داستانی که اولش راوی تعریف کرد اصلا خوب پیش نرفت ک هیچ قسمت ب قسمت بدتر میشه
چیزی که دیگه قرار نیست تکرار بشه.
مگه اینکه معجزه بشه جکسون دوباره به حیطه سینما برگرده
سکانسی که ویچ کینگ و گاندلف با هم رو به رو میشن و ویچ کینگ اصایه گاندلف رو میشکنه . سکانسه فراموش نشدنیه .
سلام عزیزم این سکانس ازون جریانات سینماییه که معمولا تو فیلمها گنجونده میشه . این قسمت از فیلم توی کتاب نیست کلا
سلام ، درسته این سکانس تو فیلم نیست .
ببخشید منضورم این بود که این سکانس تو کتاب چیزی ازش نوشته نشده ، اشتباه نوشتم .
هرچقدر فکر میکنم بنظرم تاحالا جایی نشنیدم “سم بیزلی” خطاب کنن و سموایز گمجی بوده. اگه اشتباه میکنم بگین بهم
سه گانه ارباب حلقه ها شاهکاری ک بعید میدونم مانندش دیگه ساخته بشه
لطفا هیجوقت مقایسش با سریال نکنید چون اگ ده فصل از سریال هم بیاد با بودجه های میلیون دلاری هیچوقت توانایی رقابت با این سه گانه رو نداره
شاید بگین غلو میکنم ولی برای من این حقیقته و مثل روز روشن 🙂
عجب مطلبی تشکر و خسته نباشید
علاوه بر مواردی که شما ذکر کردید نظرم رو بگم
سکانس معبد موریا پشم ریزون بود به معنای واقعی
صدای طبل بلند و بلند تر میشد موسیقی شاهکار هاروارد شور
صدای حسین عرفانی دوبلور گاندالف این سکانس به حدی فوق العاده بود که فقط تماشاچی میتونه سکوت کنه
ی سکانس بسییاااار زیبایی که داشت که البته فکر نمیکنم حماسی باشه ،ولی خب سکانس سرنوشت آرون بود .موسیقی متن و نور پردازی و بازیگری و گریم وطراحی لباس وصحنه پردازی همه و همه فوق العاده بود که البته این موارد در سر تا سر سه گانه پیدا و آشکار بود
ی سکانس دیگه آغاز نبرد هلمزدیپ بود نعره ی فرمانده ی ارک ها کوبیدن پا و نیزه روی زمین توی اون شب تاریک بارونی
و یکی دیگه هم اون قسمتی بود که ارک مشعل دار میخواست دریچه ی دیوار رو بشکنه فریاد آراگورن بزنش لگولاس
وجدانا عجب شاهکاری بود و هست و خواهد بود
بار اولی که سواران سیاه رو دیدیم عالی بود شکوه تاریک عجیبی داشت عجب طراحی لباسی
سواران سیاه سوار بر اژدها در مرودور
شکوه و حماسه سرتاسر این سه گانه بود و هیچ وقت تکرار نخواهد شد
خیلی زیبا تعریف کردی دیگه هیچ فیلمی مثل این تولید نمیشه مثالش
فقط این که اون سرزمین مودور نیست اسمش موردور
بنظرم حماسی ترین سکانس جایی هس که ناامیدی شهر میناس تریث رو فرا گرفته و حتی تو چشمهای گاندلف هم میشه شکست رو دید که یهو صدای شیپور سواران روهان به گوش میرسه
هرموقع این سکانس رو میبینم موهام سیخ میشه