مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا

مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟

مانی میرجوادی
۱۹:۰۰ ۱۳۹۲/۰۴/۰۴
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا

در تمام عرصه‌های هنری، که با کنار هم قرار دادن اجزای بصری و شنیداری سر و کار دارد، باید از یک نوشته‌ی دقیق و یک برنامه ریزی دقیق استفاده کرد.در واقع باید گفت، تمام خلاقیت یک اثر هنری، به عنوان مثال یک فیلم که بر روی پرده‌های سینما می‌رود، در ذهن نویسنده‌ی این عنوان نهفته است. پس فیلمنامه به شدت نقش مهمی ایفا می‌کند. تمام صداها و تصاویر مهم در فیلمنامه نوشته می‌شود و سپس با توجه به آن نوشته‌ها کارگردان با همکارانش سعی در منظم پیش بردن کار‌ها و ترسیم بصری نوشته‌های فیلمنامه نویس دارد.اما ما نمی‌خواهیم درباره‌ی فیلمنامه نوشتن صحبت کنیم. این مقاله یک مقاله‌ی کاملا نسبی درباره‌ی آموزش بازی‌نامه نویسی است.

امروز صنعت بازیسازی به سویی گام بر می‌دارد که گیمر‌ها دیگر انتظار تماشای صحنه‌های تکراری و خسته کننده را ندارند. آن‌ها دوست دارند یک بازی خاص را تجربه کنند که در عین حال که یک بازی هیجان انگیز است، دارای روایت داستانی فوق‌العاده هم باشد. پس باید برای عرضه‌ی یک داستان قوی، دارای ذهن و خلاقیت خاص و قوی هم بود. در واقع برای نویسنده شدن، فقط اینکه خودکار به دست بگیریم و خوب بنویسیم کافی نیست. باید خلاقیت داشته باشیم تا جمله‌های کلیشه‌ای و یک دنیای کلیشه‌ای را به تصویر نکشیم.

ابتدا باید درباره‌ی این واژه صحبت کنیم. «بازی نامه» نوشته‌ای است که نویسنده، تمام اجزای مورد نظرش را که می‌خواهد در بازی پیاده شود بر روی کاغذ می‌نویسد و آن‌ها را تقدیم برنامه نویس‌ها می‌کند. در واقع یک بازی‌نامه نویس نباید حتما یک نویسنده‌ی فوق‌العاده باشد چون هیچ ناشری علاقه‌ای به چاپ یک بازی‌نامه ندارد. چرا که بازی‌نامه تا وقتی که تبدیل به یک بازی نشود هیچ جذابیتی را به همراه نخواهد داشت. پس اگر بازی‌نامه نوشتید و آن‌را به دوستتان دادید تا آن‌را بخواند،‌ انتظار نداشته باشید تحسین شوید. چون باور کنید خواندن یک بازی‌نامه به شدت کسل کننده است.

بازی‌نامه با فیلمنامه فرق آنچنانی ندارد. اما بازینامه به شدت پیچیده تر است. در فیلمنامه شما باید با توجه به دنیای اطراف خاصتان و یک دنیای محدود که در ذهنتان می‌گنجد بنویسید، در واقع مثلا صحنه‌ی برخورد دو شخصیت و دیالوگ‌های رد و بدل شده‌شان در یک پارکینگ. مثلا ما می‌دانیم که در یک پارکینگ،‌ معمولا ماشین‌های زیادی وجود دارند. بعضی چراغ ها روشن هستند و بعضی دیگر خاموش. پس در فیلمنامه شاید فیلمنامه نویس نخواهد وارد جزئیات شود و بیشتر بر روایت داستان بازی پافشاری کند. اما در بازینامه نویسی این قضیه صدق نمی‌کند. بازینامه نویس باید تمام جزئیات قابل بازی در محیط را با تمام جزئیات بنویسد. مثلا باید بنویسد که شخصیت اصلی بازی می‌تواند بر روی کدام یک از وسایل مهم آن مرحله‌ی خاص کلیک کند و با کلیک بر روی هرکدام از آن‌ها چه پیامی را دریافت می‌کند. همه‌ی این‌ها بر عهده‌ی نویسنده‌ی بازینامه است. پس قطعا می‌توان خیلی ساده اذعان کرد بازی‌نامه نویسی با اینکه از فیلمنامه نویسی جدا نیست و شباهت‌های زیادی با هم دارند اما بسیار سخت تر و پیچیده تر است.

خوب… حالا سعی می‌کنیم که به کمک هم یک بازی‌نامه بنویسیم.

مرحله‌ی اول: داشتن یک ایده‌ی خوب: 

idea gamefa

همه‌ی ما در ذهنمان داستان‌های جالبی داریم. بیایید با هم روراست باشیم. قهرمان اصلی همه‌ی این داستان‌ها هم خودمان هستیم. برای جذابیت بیشتر این داستان هم همیشه یک دختر زیبا در بازیمان هست که یا باید او را نجات بدهیم یا با قهرمان بازی‌هایمان او را تحت تاثیر قرار دهیم. اکثر اوقات هم این داستان‌ها بعد از دیدن یک فیلم، خواندن یک رمان و یا بعد از تجربه‌ی یک بازی مهیج به سراغمان می‌آید.

پس خیلی ساده است. ما برای داشتن ایده‌های خوب، باید سعی کنیم چشم‌هایمان را باز کنیم. خوب ببینیم و خوب بشنویم. مثلا شنیدن خاطره‌ای از سمت پدربزرگ یا مادربزرگمان هم شاید بتواند جرقه‌ی بزرگی برای یک بمب باشد. اگر شما یک نویسنده‌ی واقعی باشید، هرگز به ذهنتان اعتماد نمی‌کنید. هرجا که می‌روید یک دفترچه و قلم در اختیار دارید تا هر نکته‌ی جالبی را که می‌بینید را یادداشت کنید و به موقع از آن‌ها استفاده کنید.

برای خلق یک اثر، از یک داستان کوتاه تا یک رمان چند جلدی، باید یک ایده‌ی خوب و جدید داشته باشیم. حتما می‌پرسید که همین الان گفتیم از تجارب استفاده کنیم و این یعنی تقلید… اما خیر دوست عزیز. به هیچ عنوان اینطور نیست. گاهی اوقات بازسازی ایده‌های قدیمی فوق‌العاده می‌شود. اگر بتوانیم با یک روایت خوب آن‌را به تصویر بکشیم. از آن گذشته، ما گفتیم از ایده‌های مختلف استفاده کنیم. یعنی مثلا یک ایده‌ی جالب مثل دنیای رویایی که کریستوفر نولان در فیلم Inception به تصویر کشید را با خاطره‌ای که از پدبزرگتان شنیده‌ای ادقام کنید و رو دست کریستوفر نولان بلند شوید. باور کنید می‌توانید!

پس خوب فکر کنید، آسان ترین و مهم ترین بخش نوشتن، داشتن یک ایده‌ی خوب است.

مرحله‌ی دوم: نوشتن یک نسخه‌ی انحصاری از داستان مورد نظرتان

video game design

خیلی مهم است که بتوانید همه‌ی آنچه که می‌خواهید را به نثر بنویسید. یعنی تمام خلاقیت موجودتان برای ابداع یک داستان را باید در هنگام نوشتن نهایی بازینامه پیش رویتان داشته باشید. سرسری به این موضوع نگاه کنید. یک رمان بخوانید و ببینید چه‌قدر راحت می‌توانید آن را تبدیل به یک فیلمنامه کنید. چون از اول تا آخرش را می‌دانید و این کار سختی برایتان نیست تا با ایجاد گره‌های متعدد بدون ترس از اینکه چطور این گره‌ها را باز کنید، به هیجان بیشتر بازی کمک کنید. پس اگر ایده‌ای دارید بدون عجله از اول تا آخرش را بر روی کاغذ بنویسید. مهم نیست خوب می‌نویسید یا نه. یا اینکه غلط املایی دارید. نگارش این نوشته مهم نیست. فقط یک چیزی بنویسید که بتوانید با یک نگاه به آن از چند و چون داستانتان با خبر شوید. این مرحله‌ی بسیار مهمی است. چون ذهنتان را در هر لحظه برای هر نقطه‌ای از بازی یاری می‌دهد.

مرحله‌ی سوم: تاریخی از دنیای مورد نظرتان بنویسید

در بازینامه نویسی، دنیای اطراف بسیار مهم است. یعنی نیمی از داستان باید با توجه به همین نکته نوشته شود. چون تاثیر مستقیم محیط بر روی شخصیت در همه‌ی فیلم‌ها و بازی‌ها دیده می‌شود. شاید شما بخواهید از دنیایی بنویسید که در آن بعد از یک جنگ مهم اتمی رخ داده باشد. پس بهتر است از تاریخ آن بنویسید تا از دنیایتان با خبر باشید و آن را به بازیساز‌ها بدهید تا بتوانند با توجه به آن تاریخی که شما نوشته‌اید، دنیایی هرچه نزدیک تر به دنیایی که در ذهنتان است را ترسیم کنند.

مرحله‌ی چهارم: تهیه‌ی یک فلوچارت برای کل بازی

خب فلوچارت چیست؟ همین که در عکس می‌بینید. در واقع شخصیت اصلی بازی شما، باید انتخاب‌های مختلفی انجام دهد. با هر کدام از این انتخاب‌ها، شخصیتتان راه جدیدی به سوی هدفش باز می‌کند. پس خوب است که شما همه‌ی راه‌های ممکن را بر روی یک فلوچارت ترسیم کنید تا بتوانید بهتر از پس نویسندگی برآیید و از سویی دارای نظم بهتری باشید.

مرحله‌ی پنجم: خلق مراحل جانبی

بیشتر بازی‌ها برای آنکه بیشتر مخاطب را سرگرم کنند، از مراحل جانبی استفاده می‌کنند. شما هم حتما باید این موضوع را در نظر داشته باشید. پس قبل از شروع نوشتن یک بازی‌نامه در صورتی که دوست دارید از مراحل جانبی در بازیتان استفاده کنید باید به صورت کلی آن‌ها را در کنار نوشتن داستان اصلی بازی، یادداشت کنید.

مرحله‌ی ششم: خلق شخصیت‌های مورد نظر و نوشتن کامل بیوگرافی تک تک آن‌ها برای بازیسازان

davidcage

این بخش بسیار مهمی است. همه‌ی ما وقتی حرف از بازی Batman‌ می‌زنیم، Joker در ذهنمان زنده می‌شود. می‌گوییم Far Cry، می‌توانیم Vaas را تجسم کنیم. پس برای آنکه بازیتان بتواند در خاطره‌ها باقی بماند باید شخصیت پردازی قویی داشته باشید. پس باید همه‌ی شخصیت‌های اصلیتان را، چه بد چه خوب، با مشخصات کامل و حتی بیوگرافی آن‌ها، از اینکه چه بوده‌اند و چه شده‌اند بنویسید. این بخش بسیار مهمی است. شما می‌خواهید یک دنیا را ترسیم کنید که همه چیزش با خود شماست! پس باید به همه‌ی جزئیات توجه کنید. همه‌ی شخصیت‌هایتان باید دارای یک گذشته‌ی خاص باشند که در حین بازی از آن پرده‌برداری شود. پس این مرحله‌، مرحله‌ی بسیار مهمی است.

مرحله‌ی هفتم: تقابل بین شخصیت اصلی و قابل بازی را با دیگر شخصیت‌ها بنویسید

سعی کنید نگاه کلیتان را در همه‌ی مراحل حفظ کنید. خودتان را صاحب یک سرزمین بدانید. این سرزمین داستانتان است. همه چیز بر عهده‌ی شماست. هرچه پیچیده تر کار کنید کارتان بهتر می‌شود. اما اگر این پیچیدگی شما را هم بپیچاند آنوقت است که در سرزمینتان هرج و مرج بیداد خواهد کرد. پس بهتر است جزئیات را با منطق و با سرعتی بسیار پایین از نظر بگذرانید.

سپس درباره‌ی تقابل شخصیت‌ها با هم بنویسید. بازیساز‌ها باید بدانند که رابطه‌ی شخصیت‌ها چگونه است. شخصیت‌های داستانتان گاه و بیگاه در بازی ظاهر می‌شوند و عرض اندام می‌کنند. شما باید برای بازیساز‌ها توضیح دهید که این ارتباط‌ها در هر بخش چگونه است. پس این ارتباط‌های احتمالی شخصیت‌ها با هم را نیز یادداشت کنید.

مرحله‌ی هشتم: همه‌ی کات سین‌های موجود را یادداشت کنید

کات سین‌ها (Cut Scenes) بخش‌هایی از بازی هستند که بعد از انجام بخش مهمی از بازی به صورت انیمیشن به تصویر کشیده می‌شوند. این بخش می‌تواند بعد از انجام چالش‌ها یا Challenge ‌های خاصی در بازی هم اتفاق بیفتد. نوشتن این بخشها بیشترین شباهت را به فیلمنامه دارد.

مرحله‌ی نهم: چند قدم به عقب بروید!

نگاهی دوباره به آنچیز‌هایی که نوشته‌اید بیاندازید. سعی کنید همه‌ی سوراخ‌های ممکنش را پر کنید و مطمئن شوید شخصیت‌ها را آنطور که می‌خواستید به نثر کشیده‌اید. گیمر از سوراخ‌ در داستان آزار می‌بیند. پس سعی کنید مخاطبتان را آزار ندهید. با تشکر از شما…

مرحله‌ی دهم: بازی‌نامه‌تان را بنویسید!

sam lake

بعد از انجام نه مرحله‌ی فوق، دهمین مرحله شروع به نوشتن بازینامه است. نوشتن بازینامه در یک چهارچوب خاص شکل می‌گیرد. قبل از اینکه بخواهید نوشتن بازینامه‌ی اصلی را شروع کنید، باید به این نکته توجه داشته باشید، که شما برای بازیسازان و برنامه نویسان بازینامه را می‌نویسید. نه برای خواننده‌ی فیلمنامه‌تان. پس سعی نکنید در نوشتنتان هیجان را به خواننده انتقال دهید. بیشتر سعی کنید با عرضه‌ی تمام جزئیات به بازیسازان، آن ها را از همه‌ی جوانب با خبر کنید تا بتوانند با خیالی آسوده به ساختن بازی اقدام کنند. بیشتر به فکر هیجان انگیز تر کردن بازی باشید. پس این نکته را هرگز فراموش نکنید.

برای نوشتن بازینامه، شما در این بخش ماری تقریبا مشابه با فیلمنامه نویسی در پیش دارید. اما دیگر به جای توضیج صحنه در سه کلمه، باید آن محیط را به خوبی توصیف کنید.

برای مثال، یک مرحله از یک بازی را برایتان به صورت بازینامه آورده‌ایم: (از سایت stormthecastle.com)

مرحله‌ی اول «کتابخانه»:
این مرحله این امکان را می‌دهد که شخصیت با محیط کتابخانه بیشتر آشنا شود.
هدف این مرحله: مرتب کردن کتاب‌های بی‌عنوان در اتاقک برج

یادداشت‌هایی برای برنامه‌نویس‌ها:
پنج اتاق مهم در این مرحله وجود دارد:
اتاق اصلی
The Card Catalog Room
اتاقک برج
The Observatory (آزمایشگاه)
The Employee Lounge (اتاق کارکنان)

وسایل مهم در این مرحله:
دسته کلید در اتاق اصلی
کلید آزمایشگاه
کلید اتاقک برج
مبل در اتاق کارکنان
کتابی که نادیا حمل می‌کند
در قفل شده به زیر زمین
میز مطالعه در آزمایشگاه
Card Catalog

نقش و جای هرکدام از وسایل:

اتاق اصلی: جای دسته کلید
The Card Catalog Room: جایگاه Card Catalog
اتاق برج: آخرین جایی که نادیا کتابش را حمل می‌کند
آزمایشگاه: جای میز مطالعه
اتاق کارکنان: محل وجود مبل مورد نظر
دسته کلید در اتاق اصلی، شامل کلید آزمایشگاه می‌شود.
کلید آزمایشگاه، در آزمایشگاه را باز خواهد کرد که در اتاق اصلی و در دسته کلید‌ها پیدا شده بود.
کلید اتاقک برج: در اتاقک برج را باز می‌کند: که از داخل میز مطالعه در آزمایشگاه پیدا شده بود.
مبل در اتاق کارکنان: این پیغام را به نمایش در می‌آورد: «محل مناسبی برای استراحت و خواندن» (این بخش در مرحله‌ی بعد مهم خواهد بود.)
کتاب‌هایی که نادیا حمل می‌کنند: این پیغام را نشان می‌دهند: «کتاب‌های مرتب نشده»
در قفل شده به زیرزمین: این پیغام را نشان می‌دهد: «در قفل است». مهم برای مراحل بعد.
میز مطالعه در آزمایشگاه: شامل کلید اتاقک برج.
Card Catalog: دارای نقش مهمی از بازی، در این زمان امکان ذخیره شدن بازی را می‌دهد. نقش‌های دیگری با پیشروی در بازی به آن اضافه می‌شود. اگر بر روی کتاب نادیا کلیک شود چنین پیغامی را به نمایش در می‌آورد: «کتاب‌های منظم نشده در اتاقک برج ذخیره شده‌اند»

و این هم مثالی دیگر: (صحنه‌ای از یک مرحله)

صحنه‌ی۱:

مکان: کلیسایی تاریک با شیشه‌های رنگی. یک شخصیت غیر قابل بازی (برای سادگی به آن‌ها NPC‌ گفته می‌شود.) در اتاق اصلی در کنار یک سنگ زانو زده است.

موسیقی: موسیقی ملایمی در پس زمینه به گوش می‌رسد که صحنه را معرفی می‌کند.

شخصیت‌ها: بازیکن اصلی، NPC به نام Thomas، هفت موجود عجیب
هدف: پیدا کردن راه مخفی زیرزمینی.

اکشن: شخصیت اصلی باید با توماس تماس پیدا کند. در این لحظه کات سین(۱) به نمایش در می‌آید که توماس به سمت هفت موجود عجیب می‌رود. شخصیت اصلی باید با آن موجودات مقابله کند و سپس مجددا با توماس صحبت کند.

فلوچارت: هیچ انتخابی شکل نگرفته. اگر شخصیت اصلی موجودات را از بین ببرد، آنگاه توماس راه مخفی را نشان می‌دهد و گیمر به مرحله‌ی بعد می‌رود. اما اگر شکست بخورد، کات سین مرگ، (کات سین ۱۱) نشان داده می‌شود و سپس منوی «تلاش مجدد» ظاهر می‌شود.

یادداشت: بازیکن در کلیسا راه خروجی ندارد. تنها راه ممکن ایجاد ارتباط با توماس است. موجودات متفرقه‌ی دیگر می‌توانند وقتی ظاهر شوند که گیمر در مکان‌های مختلف کلیسا، قبل از ارتباط با NPC، به گشت و گذار مشغول است.

پایان صحنه.

البته نویسنده‌ها سبک های مربوط به خودشان را در نوشتن دارند. این تنها مثالی بود که به شما درباره‌ی درک موضوع بیشتر کمک کند. شما می‌توانید در بخش‌های مختلفی از این کات سین‌ها، و یا برخورد با NPC‌ها، دیالوگ‌های رد و بدل شده را با توجه به خلاقیت‌های خودتان تعبیه کنید و بنویسید. این هم بر عهده‌ی نویسنده است. این دیالوگ‌ها می‌توانند در زمان توضیح همان صحنه نوشته شوند.

به پایان این مقاله‌ی آموزشی رسیدیم.

امیدوارم شما از این مقاله استفاده‌ی لازم را برده باشید. به هر ترتیب این یک مقاله‌ی کوچک بود تا شما را با گوشه‌ای از بازینامه نویسی آشنا کنیم. در ذیل چند کتاب کامل و قوی نام می‌برم که برای اطلاعات بیشتر از بازینامه نویسی حتما مفید خواهند بود:

Professional Techniques for video game writing

Writing For Video Games

The Ultimate Guide to Video Game Writing and Design – نویسنده‌های این اثر از نویسندگان بزرگ صنعت بازیسازی هستند.

Writing For Video Game Genres: From FPS to RPG

متاسافانه کتاب‌هایی که به زبان فارسی و در این زمینه موجود باشد را پیدا نکردم. اگر شما موفق به پیدا کردن آن شدید خوشحال می‌شویم که ما را هم در جریان بگذارید.

به هیچ عنوان انتظار نداشته باشید با خواندن این مقاله‌ی نیمچه آموزشی بتوانید یک بازینامه نویس شوید. بلکه ما فقط سعی کردیم شما را با گوشه‌ای از آن آشنا کنیم. بازینامه نویسی به شدت پیچیده است. البته به اندازه‌ی فیلمنامه نویسی، ملزم به رعایت بسیاری از چهارچوب‌ها نیستید. اما به هر ترتیب چهارچوب‌هایی خاص برای نظم بخشیدن به اثرتان وجود دارد که باید مورد توجهتان قرار گیرد.

در تلاشم که در صورت امکان، به زودی یک کتاب رایگان و جامع در این زمینه آماده کنم. اگر شما در این امر موفق بوده‌اید خوشحال می‌شویم که کتاب‌هایتان را با ما به اشتراک بگذارید.

𝐓𝐡𝐞 𝐆𝐮𝐚𝐫𝐝𝐢𝐚𝐧 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا
مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • willson گفت:

    مطلب جالبی بود ممنون….
    آقا من تازه دوزاریم افتاد که سم لیک همونیه که تو مکس پین یک جای مکسو بازی میکرد 😀

  • Mohammad گفت:

    یه لحظه فکر کردم محمد سپهری نوشته این مقاله رو :smug: :smug: :smug: :smug: :-(( :-(( :-(( 🙁 🙁

  • خیلی ممنونم مانی جان از اون دست مقالات خوب و مفید و آموزنده بود که به شدت جای خالی اینجور مطالب در جامعه مجازی وب سایت های گیم ایران حس میشود ، کاربرها بیشتر باید به سراغ مطالب آموزشی بروند و به نوعی خودشون را آپگرید کنند چون یک گمیر حرفه ای راحت از یک فرد معمولی میتونه به متخصص این عرصه تبدیل بشه، متاسفانه بیش از ۸۰ % جو کنونی وب سایت ها ما و نظرات کاربران واقعا سطح پایین و معمولی دارند و متاسفانه عرصه ای به وجود اومده که کاربرها بیشتر به دنبال جنجال و بحث کردن ها تنش زا با یک دیگر هستند
    با این مچرکم از زحمتی گه کشیدی و وقت گران بهایی که برای نوشت این مقاله گذاشتی،
    یادمان باشد بیاموزیم و یا دبدهیم

  • kurosh گفت:

    اووف عاشق این مقاله هاآموزشی هستم.مانی جان عالی بود داداش.با این جورمقاله ها حال میکنم.کلا ببخشید ببخشید خودم چه تو زبان چه تو نوشتار آدم وراج وحرافی هستم:دی.وقتی دست به قلم میشم جلو دارم فقط خداست اما حیف که رعایات نکات نمیکنم و فقط مینویسم.من کلا خیال پردازیم توپه.مانی شاید خندت بگیره امامن از۴،۵سالگی تو ذهنم یک دنیای بزرگ با زبان وچهره های متفاوت ساختم با شخصیت های بی نظیر!تو کل عمرم کسی مثل خودم ندیدم از۴،۵سالگی اینطور باشه!هنوز که هنوزه مشتاقم تا این جهان خیالی فراتصور وبیکران و به شکل بازی یا فیلم دربیارم(روکاغذ:دی)علاقه هم به شدت دارم اما نکات ورعایت نمیکنم!حتی واسه جهان خیالیم دشمنان زیاد وشهر ها وکشور هاو فرهنگ های متفاوت توذهن دارم اما هنوز تو ذهنمه و به دنیای واقعی پا نذاشته!با تشکر ازمقاله توپت که تو این بی خبری شارژم کرد!

    • از نظر روانشناسی همه‌ی آدما تو همه‌ی برهه‌های زمانی سعی در تشکیل دنیایی دارن که از تماشای چیزی شبیه به اون لذت می‌برن.

      خود من و شاید اکثر دوستانی که اینجا هستن تو ذهنشون داستانای عالی و نابی دارن. ولی فقط یک درصد از ما میتونن که این جرئت رو داشته باشن تا قدرت داخل ذهنشون رو با یه روایت خوب روی کاغذ بیارن.

      و اون یه درصد تبدیل میشن به “هنرمند”.

      ممنون بابت وقتی که گذاشتید.

  • بسیار مطلبت باارزشه آقا مانی این جملم نیازی به توضیح تکمیلی نداره نمیگم همیشه از این دست مقالات بنویس ولی این دست مقالات رو هیچوقت فراموش نکن و تو برنامه مقاله نویسیت باشه.خیلی ممنون

  • ممنون بابت مقاله ولی ای کاش از مشکلات بازی نامه نویسی هم می نوشتی !!!

    مخصوصا که اصلا به این موضوع به عنوان یک منبع درآمد توی ایران نباید نگاه بشه …
    ..
    اینکه همه با بازی نامه نویسی اشنا بشن خیلی خوبه ولی بازی نامه نویس شدن واقعا کار سختی هستش ! ( این رو با توجه به تجربه شخصی خودم می گم !)
    کسایی که می خوان وارد این حرفه بشن باید بدونن که زندگی شون می شه فکر کردن و تخیل کردن و نوشتن اون روی کاغذ ! کسی که افکارش رو روی کاغذ ننویسه نمی تونه یه متن خوب بنویسه …
    توی متن هم گفته شد که اصلا به ذهنتون اعتماد نکنید ..
    ……..
    از کتاب های بالا هم همشون خوب هستند ولی اونی که واقعا خوب نوشته همین
    The Ultimate Guide to Video Game Writing and Design
    هستش که من نکته هایی که از فصل ۱ و ۲ برداشتم به بیش از ۵۱ نکته تا الان رسیده و بعضی هاش واقعا بدرد بخودر هستش ….
    وقتی یه بازی رو انجام میدم و می بینم که این نکته دقیقا توش رعایت شده واقعا خوش حال می شم و توی بعضی بازی ها هم این نکته به شدت رعایت نشده .. ..

    بازیکن عادی ممکنه نبینه ولی کسی که این کتاب رو خونده باشه بعد از خودنش واقعا بازی کردن براش سخت میشه چون تک تک نکات کتاب رو می تونه توی بازی ها ببینه که رعایت شدن یا نه !!!
    کسایی که می خوان بازینامه نویس بشن خیلی مراقب باش چون لذت بازی کردن خیلی از بازی هارو به خاطر ایرادات بازی از دست می دن .. نمونش خودم که دیگه خیلی از بازیهای برام جذابیتی نداره و وقتی بازی می کنم و می بینم کلی ایراد داره که با کمی فکر رفع می شد اذیت می شم ..
    ممنون بابت نوشته

    • ممنون بابت وقتی که گذاشتید.

      در رابطه با مشکلات بازی نامه باید بگم من سعی کردم بیشتر رو روال آموزشیش تکیه کنم. وگرنه این چیزی که شما فرمودین جای بحث بسیار زیادی داره. دقیقا هم همینطوره که شما میگید.

      وقتی تو یه عرصه‌ای آدم از حالت مخاطب در میاد دیگه از اون عرصه لذت نمیبره. مثل خیلی از منتقدا. چون از دور همیشه میشه همه‌ی نکات رو برطرف کرد. اما تو خود چهارچوب بازیسازی واقعا رعایت صد در صدی نکات کار به شدت زمان بریه.

      با شما موافقم.

      باز هم ممنون.

  • خسته نباشید.مقاله مفید و خوبی بود…
    ===========
    چند نکته خدمت دوستانی که به بازینامه نویسی علاقه دارن:
    اول این که هر ایده ای برای داستان دارید قبل از این که شروع به نوشتن کنید به پایان داستان هم فکر کنید.اول از اینکه قراره چه جوری داستان رو تموم کنید مطمئن بشید.
    البته در طول داستان ممکنه آخرشو تغییر بدید.ولی اگه از اول یه پایان داشته باشید باعث میشه امیدتون برای تموم کردنش بیشتر میشه.
    دوم این که خیلی نگران استاندارد بودن داستان و اینکه اصول داستان نویسی رو رعایت کردین یا نه نباشین.با توجه به این که همه ی ما تعداد زیادی فیلم و سریال دیدیم و تعداد زیادی هم بازی کردیم یک سری از استاندارد های کلی رو به طور ناخودآگاه رعایت می کنیم.بعد از این که نوشتنتون تموم شد سعی کنید مشکلاتشو حل کنید.
    سوم اینکه تلاش نکنید هر ایده کوچکی رو به داستان های بزرگ تبدیل کنید و در عین حال تلاش نکنید با ایده های بزرگ داستان های کوچک بنویسید.همیشه به اولین داستان رو به عنوان یک استارت و دست گرمی نگاه کنید.انتظار نداشته باشین اولین داستانتون بترکونه.
    چهارم هم این که همیشه توی نوشتن ایده های زیادی به ذهن آدم میرسه که توی اون داستان قابل پیاده شدن نیستن.همیشه این ایده ها رو یه جا یادداشت کنید.مطمئن باشید توی داستان های بعدی به دردتون می خوره…
    نکته آخر هم این که اگه کامپیوتر دم دست دارین حتما برای نوشتن از Word استفاده کنید.برای شروع سمت کاغذ و قلم نرید … پشیمونی به بار میاره…
    =========
    اینا نکاتی بود که الان به ذهنم می رسیدن.خیلی چیزهای دیگه هم هست که با تجربه به دست میاد.
    با تشکر

  • BIG SHOW گفت:

    اوف چقدر مطلب. :hypnotized: :hypnotized: :hypnotized: :dazed:
    بازی سازی هم برا خودش دنیایی داره :hypnotized:
    من تا الان فکر میکردم شبیه انیمیشن سازی میمونه.که به نقاشی ها حرکت میدند.
    اما مثل این که کاملا متفاوته. :yes:
    ممنون برای مقاله.ما که این کاره نیستیم.ما فقط بازی میکنیم. 😉

  • خیلی خوبه. امیدوارم یه کمکی کرده باشه این مقاله مفیدت برای بازیسازها :yes:

  • HADES گفت:

    منصفانه بگم ، ۵۰% چرت و پرت نوشتی خصوصا”:

    ،،، برای جذابیت بیشتر در داستان هم همیشه یک دختر زیبا در بازیمان هست که یا باید او را نجات بدهیم

    -شاید تو با این جور چیزا حال می کنی

    – موارد خیلی بهتری هم هست که میشد اضافه کرد مثل: جذابیت بالا احساسات حماسی ، اهمیت انجام وظیفه مثل: نجات بشر ، انتقام خون خانواده ،وغیره
    که پذیرش بیشتری در سلایق ببیندگان دارد.

  • ممنون بابت مقاله. :yes:
    جونم سم لیک. :inlove:
    ولی من کلا بازینامه نویسی رو دوس ندارم(بهتره بگم استعدادشو ندارم.ولی لول دیزاین رو خیلی دوس دارم(ویه استعدادایی هم تو این زنینه دارم)
    ممنون :yes:

  • مقاله ی خیلی خوبیه اینجور مقاله ها سایت رو پر بار تر میکنه و باعث میشه اعتبار سایت بالاتر بره امیدوار اینجور مقاله ها ادامه داشته باشه بازم ممنون… :yes:

  • Mehran گفت:

    آقای میر جوادی مقالتون فوق العاده بود خسته نباشید :yes: :yes: :yes:
    ولی متاسفانه بعضیا هیچی نه از بازی نه از بازی سازی نه از خلق داستان نه از ….. حالیشون نیست بعد میان میگن مقاله چرتو پرت بود 😐 😐 😐
    واقعا متاسفم 😐

    • HADES گفت:

      بازم تو …………
      خداوکیلی ، اصلا تو فکر هم میکنی؟

      این آقا مقالش خوب بود . چون گفتم ۵۰%
      چرا؟
      چون جملاتی مثل جمله که در پست قبلیم مثال زدم .
      بیشتر روی معنی تبلیغ از زیبایی ها جنس مخالف تاکید داشت
      طوری که میتونستن بگن:
      اضافه کردن عواطف و احساسات عاشقانه

      و نکته دیگه بیشتر کسانی که دنبال بازینامه نویسی و اینجور چیزا هستن دوستان نوجوان و کم سن وسالمان هستن که ظرفیت و اراده و روحیه بالایی دارند . و خوب نیست زمانی که شما داری به تخیل به نمایش در آوردن یک جنگ عظیم فکر میکنی. کسی تخیل اونها رو به جای دیگه ببره. (منظور با نویسنده نیست کلی گفتم)

      و گرنه اکثر هم سن وسال های من به دنبال تامین مخارج خانواده یا پیشرفت شغلی و تحصیلی هستن .
      ________________________________________________________________

      و در ضمن سعی کن بجای تکرار :yes: :yes: و کمی ?:-) کن یا بقیش هم خودت میدونی.ok

      • Mehran گفت:

        هنوز هم یاد نگرفتی احترام بذاری. هنوز یاد نگرفتی به کسایی که دارن زحمت میکشن تو این سایت احترام بذاری.
        اگه نمیدونی بدون من خودم یه مدت تو این سایت خبر ترجمه میکردم و میفرستادم پس بدون داری با کی حرف میزنی.
        نمیدونم شما یا تا حالا اصلابازی نکردی یا بازی کردی ولی نمیدونی چه چیزایی گیمر ها رو به یه بازی جذب میکنه. جنس مخالف همیشه آدمو جذب میکنه.
        شما در اومدی میگی نویسنده اصلا نباید همچین چیز میگفت! اضافه کردن احساسات و عواطف عاشقانه همون اضافه کردن جنس مخالف شخصیت بازی توی بازیه منتها شما داری میپیچونیش ولی در کل هر دوتاش یه منظور داره.

        و اینکه شما اول بهتره یه مقدار ?:-) کنی بعد حرف بزنی و اگه چیزی نداری بگی :quiet:

  • Kourosh-77 گفت:

    ممنون مقاله ی مفیدی بود,به امید بیشتر شدن چنین مقاله هایی در گیمفا.
    لازمه ی بازینامه نویسی تخیل قویی هست که محدود به دنیاهای غیر واقعی نباشه و بتونه از اون در دنیای واقعی هم استفاده کنه و بین این دو پلی ارتباطی قرار بده,که در این صورت اگه کسی با این چنین ویژگی هایی تخصصی به این حرفه بپردازه حتما موفق میشه.

  • Mammad Hitler گفت:

    من با داستانی که برای یه دختر باشه به شدت مخالفم مثل اویل ۴ حالا هر کی می خواد باشه

    داستان فقط در مورد سلسله هخامنشیان از زمان آخرین پادشاه ماد شروع بشه و

    چگونگی به قدرت رسیدن کورش دوم و جنگ های با سارد و بابل به گونه ای که

    شخصیت اصلی به یکی از پرطرفدارترین اشخاص تبدیل بشه مثل ادسیو در assassin

    و بعد هم کشته بشه به طوری که همه ی بازی بازها گریه کنن چه کسی بهتر از

    خود کورش و در مورد تحقیق هم که مورخان زیادی هستند که میشه از اون ها کمک

    گرفت.

  • amir-kratos گفت:

    😎
    دمت گرم!
    مقاله خوبی بود! :evilgrin:

  • AMG گفت:

    امید وارم باز هم این طور مقالات مفید توی سایت باشه از بعضی از نظرات کاربران هم میشه یه چیزی در اورد
    به ادامش خیلی امید وارم ممنون

  • ممنون بابت مقاله ,داستان مهم ترین بخش یک فیلم ,بازی ,نمایش نامه و…. هست .اگه ما از لحاظ ادبی کم دانش باشیم اصولاٌ کارمون خوب در نخواهد آمد
    داستان نویسی فیلم نامه نویسی اصولی دارد که باید رعایت شود حالا هرچه داستانی که در ذهن ماست خوب باشد اگه از این اصول استفاده نشود داستان رو به نابودی کشیده می شود تا چند روز آینده خبری خوش از طرف سایت خواهید شنید که من هم در آن سهیم هستم .به مو قع توضیح خواهم داد .منتظر باشید
    :yes:

  • Auboy گفت:

    مانی میر جوادی مطلب خوبی بود ولی خیلی جای کار داره ولی از طرز برخوردت با بعضی ها که می خواد بگن ما هم یک ذره میفهمیم خوشم اومد به حرف این ها گوش نکن و سعی کن مطالب بهتر و بیشتری قرار بدی.

    راستی جدیدا سایت گیمفا چه قدر نویسنده اضافه شده!!!

  • Mahdi081 گفت:

    اقا دمت گرم بسیار اموزنده بود من به شخصه از این مقاله استفاده کردم ممنون

  • Mahdi081 گفت:

    اقا این به دردتون میخوره البته فیزیکیه باید خریداری بشه
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900616000567

  • vahid74 گفت:

    مقالت عالی بود :yes: :yes: :yes:

    و دن هاوزر هم یکی از بهترین داستان نویسان تو بازی هستش

  • Wander گفت:

    ماقله عالی بود, من ایده زیادی تو مغزم دارم ولی حیف ک از نوشتن خوشم نمیاد :yes:

  • cyrax گفت:

    سلام
    الان که این دیدگاه رو میزارم نمیدونم اصلاً این سایت فعال هست یا نه، نمیدونم کسی این یادداشت رو میخونه یا نه
    به هرحال دوستان بنده یک آدم دانشگاهی هستم، رشته‌م هم تئاتره.
    برای پروژه‌ای دانشگاهی دوستتر داشتم روی علاقه ی خودم یعنی ویدیو گیم کار کنم. به طراحی بوطیقای بازینامه نویسی برای یک ژانر خاص (مثلاً آرپی‌جی) فکر می‌کردم.
    پروپوزال نوشتم اما یک نکته رو از نظر انداختم و همین باعث شد از کارم وا بمونم و یکباره رهاش کنم. اون هم اینکه بازینامه‌ی نوشته‌شده ای به عنوان نمونه در اختیار نداشتم. چه برسه به اینکه برای همچه پروژه ای احتیاج هست که شما دهها بازینامه رو مقایسه کنی و به الگوهای مشترک دست پیدا کنی.
    برای همین اگر کسی این جملات رو میخونه ازش میخوام بهم کمک کنه که بازینامه پیداکنم. ممنون

  • Justafriend گفت:

    سلام
    شما شخصا بازی نامه هم نوشته اید؟ کدوم بازی ها؟

    سپاس

مقاله : چگونه بازینامه بنویسیم؟ - گیمفا