نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

ایلیا عسگری
۱۲:۰۰ ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

آخرین فیلم اکران شده در فاز چهارم دنیای سینمایی مارول Thor: Love and Thunder نام دارد؛ اثری که ترکیبی از نقاط قوت و ضعف ژانر ابرقهرمانی می‌باشد.

دنیای سینمایی مارول که در سال ۲۰۰۸ کار خود را رسماً در سینما آغاز کرد، میزبان فراز و فرودهای بسیاری بود تا سرانجام موفق شد ۳ فاز موفق را پشت سر بگذارد. فازهایی که تحت عنوان حماسه بی‌نهایت شناخته شده و با نبرد حماسی در برابر تانوس به اتمام رسید.

یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار و قدیمی MCU، خدای رعد، ثور نام دارد. ابرقهرمانی که از همان فاز نخست در این جهان حضور یافت و تاکنون سه فیلم اختصاصی دریافت کرده است. شاید بتواند گفت که ثور تنها شخصیتی در بین تمامی ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول می‌باشد که آثار مستقلش هیچ شباهتی به یکدیگر نداشته و این رویه در فیلم چهارم نیز تا حدودی تکرار شده است.

نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

او پس از وقایع Avengers: Endgame که منجر به نجات تمام کهکشان شد، دچار یک سردرگمی شده و رویه کاملاً متفاوتی را نسبت به باقی شخصیت‌های MCU در پیش گرفته است. او که حال به عضوی از گروه نگهبانان کهکشان بدل گشته، در نقاط مختلف کهکشان به مردم کمک کرده و در حال بازیابی روحیه از دست رفته خود می‌باشد. به همین دلیل نیز سفری را آغاز می‌کند که اگرچه ویژگی جدیدی را به دنیای سینمایی مارول اضافه نمی‌نماید، اما می‌تواند مخاطب را برای حدود ۲ ساعت با خود همراه کند.

با بر عهده گرفتن کارگردان فیلم‌های ثور توسط تایکا وایتیتی (Taika Waititi)، شاهد این موضوع بودیم که کریس همسورث (Chris Hemsworth) برای به تصویر کشیدن احساسات خود از عناصر کمدی بهره می‌گیرد. مسئله‌ای که در Thor: Love and Thunder شدت گرفته و از همان سکانس حضور ثور شاهد شوخی‌ و صحبت‌های طنزگونه‌ای هستیم که نمایانگر احساسات خدای رعد پس از وقایع هولناکی می‌باشد که وی پست سر گذاشته است.

در حالی که وایتیتی عملاً ژانر فیلم را وارد کمدی و رومانتیک کرده است، این فرصت را برای کریس همسورث و ناتالی پورتمن (Natalie Portman) فراهم نموده تا به بازسازی رابطه‌ای بپردازند که آخرین بار در فیلم دوم ثور یعنی Thor: The Dark World شاهد بوده‌ایم. با توجه به این که از فیلم سال ۲۰۱۳ مدت‌های بسیاری گذشته است، این بازسازی به واسطه فلش‌بک‌هایی صورت گرفته تا بتوانیم شاهد وقایعی باشیم که تاکنون مورد پرداخت قرار نگرفته بود. جین فاستر که درگیر شرایط بحرانی شده است، پس از سال‌ها دوری مجبور می‌شود تا باری دیگر خود را با گذشته‌اش مواجه کرده و برای درمان سرطان خود از میولنیر کمک بگیرد. اتفاقی که باعث می‌شود تا پای او به درگیری با گور، قصاب خدایان به هنرنمایی کریستین بیل (Christian Bale) باز شود.

نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

او که حال شایسته بلند کردن چکش میلونیر شده است، به مایتی ثور بدل گشته و فرصت این را می‌یابد تا آن‌گونه که شایسته است؛ در مقابل دوربین حضور پیدا نماید. ناتالی پورتمن موفق می‌شود تا قوس شخصیتی جین را رشد داده و ذهن مخاطب را بیش از پیش با انسانی که برای زندگی تلاش می‌کند، به چالش بکشد. مسئله‌ای که البته با عنصر همیشگی دنیای سینمایی مارول گره خورده و درگیر شوخی‌های نابجایی می‌شود که تا حدی می‌تواند بیننده را خسته می‌نماید.

در سمت دیگر شاهد کریستین بیل هستیم که بالاخره پایش به MCU باز شده و نقش آفرینی یکی از منحصر به فردترین شروهای دنیای کمیک را بر عهده گرفته است. موجودی به نام گور که قسم می‌خورد تمام خدایان را از سر راه برداشته و در مقابل ثور قرار می‌گیرد. گور در عین این که برای گرفتن انتقام تلاش می‌کند، به واسطه هنرنمایی کریستین بیل، شروری باهوش و در عین حال کمی بازیگوش را به نمایش می‌گذارد. او که حال توسط شمشیری باستانی نفرین شده است، به عنوان بزرگترین خطر کهکشان در نظر گرفته شده و برای توقف او یک ماجراجویی بزرگ شکل می‌گیرد.

مهمترین مشکلی که گریبانگیر فیلم Thor: Love and Thunder شده است را می‌توان مدت زمان آن دانست. در حالی مارول سعی دارد به واسطه این فیلم، شخصیت‌های جدیدی همچون زئوس با هنرنمایی راسل کرو (Russell Crowe) را برای پروژه‌های بعدی معرفی نماید، اما چنان زمان حضور آن‌ها کوتاه است که مخاطب به هیچ عنوان نمی‌تواند ارتباطی برقرار نماید. ما در این فیلم شاهد لحظات درگیر کننده‌ای هستیم که به دلیل مدت زمان کوتاه، جذابیت خود را از دست داده و به هیچ عنوان نمی‌تواند ذهن مخابطب را درگیر نماید.

نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

تسا تامپسون (Tessa Thompson) که نخستین‌بار در فیلم سوم ثور حضور پیدا کرده بود نیز حال به عنوان رهبر جدید آسگارد شناخته شده و در ماجراجویی برای پیدا کردن گور، با ثور و مایتی ثور همراه می‌شود. شخصیتی که متاسفانه به هیچ عنوان حضور موثری نداشته و تایکا وایتیتی فرصتی برای روایت داستان حول محور وی قائل نشده است. شاید بتواند گفت که تنها وظیفه والکری در این فیلم حضور در صحنه‌های معدودی بوده تا فضایی مفرح ایجاد کرده و سپس غیب شود.

تایکا وایتیتی با بر عهده گرفتن سکان هدایت Thor: Ragnarok رنگ و لعاب کاملاً جدیدی را به این مجموعه وارد کرد که همچنان می‌توانیم شاهد این مسئله در Thor: Love and Thunder باشیم. وجود صحنه‌هایی چشم‌نواز و رنگارنگ که جلوه‌های بصری زیبایی را خلق کرده و همچنین به واسطه حضور گور، شاهد یک دوگانگی بسیار جذابی در طیف رنگ‌ها هستیم. گور و موجودات شبح مانند او، هر زمانی که وارد صحنه می‌شوند، یک بی‌رنگی خاص را با خود به همراه دارند که به مانند یک تابلوی نقاشی عمل کرده و صحنه‌های متفاوتی را رقم می‌زنند که تاکنون در دنیای سینمایی مارول سابقه نداشته است. از سوی دیگر اما موسیقی فیلم تعریف چندانی نداشته و با یک افت قابل ملاحظه‌ای طرف هستیم که ضرباهنگ سکانس‌ها را تکراری کرده است.

تایکا وایتی همچنین عناصر کمدی خود را وارد مرحله جدیدی کرده و عملاً به دو سلاح ثور، میلونیر و استروم‎‌بریکر روح بخشیده است. آن‌ها اکنون به مانند انسان‌هایی هستند که علی‌رغم صامت بودنشان، اما احساس داشته و به اتفاقات اطرافشان واکنش نشان می‌دهند. همین مسئله باعث شده تا شاهد سکانس‌های مفرحی بین استورم‌بریکر و ثور باشیم که یک ویژگی جذاب و تمشایی قلمداد شده که به زیبایی می‌تواند مخاطب را سرگرم نماید.

نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

در ادامه باید گفت که موسیقی‌های به کار رفته در Thor: Love and Thunder احساس شلختگی داشته و هیچ ارتباطی بین آن‌ها وجود ندارد. همین مسئله باعث شده تا حس سنگینی برخی از سکانس‌ها از بین رفته و به همین منوال نیز کارگردانی وایتیتی ضعیف جلوه نماید. وایتیتی در بهره‌برداری از سکانس‌های احساسی ناامیدانه عمل کرده و موسیقی متن ضعیف نیز باعث شده تا بیش از پیش این صحنه‌ها آزار دهنده جلوه نماید.

در پایان باید گفت که چهارمین فیلم ثور تحت عنوان Thor: Love and Thunder در حالی که هیچ اتفاق جدید و نوینی را برای دنیای سینمایی مارول رقم نمی‎زند، اما در سفر خدای رعد برای شکوفایی تا حدودی موفق عمل کرده و اساساً نخستین فیلم مارول در ژانر کمدی و رومانتیک محسوب می‌شود. در حالی که رابطه ثور و جین فاستر به نتیجه مناسبی می‌رسد، اما در پیشبرد یک داستان در جهان بزرگ مارول ناامیدانه عمل کرده و هیچ اتفاق تاثیرگذاری به وقوع نمی‌پیوندد که مخاطب را برای آینده هیجان‌زده نماید.

همچنین باید به این مسئله اشاره کرد که از گور کریستین بیل آن‌چنان که می‌بایست، استفاده نشده و پتانسیل این شخصیت منحصر به فرد توسط تایکا وایتیتی هدر رفته است. والکری با هنرنمایی تسا تامپسون نیز یک شخصیت حوصله سربر بوده که عملاً بود یا نبود او هیچ تاثیر خاصی در فیلم نخواهد داشت.

شوخ‌طبعی و فضای مفرحی که تایکا وایتیتی با Thor: Ragnarok وارد این فرنچایز کرد، چندین برابر افزایش یافته و کمی از کنترل خارج شده است. مارول باید کمی در تعادل فضای کمدی و جدی حساسیت به خرج داده و از ایجاد یک فاجعه جلوگیری نماید. بزرگترین نکته مثبت این فیلم را می‌توان هنرنمایی بازیگران آن دانست که باعث شده تا اشکالات پرتعداد این اثر کمتر به چشم بیاید.

منبع: IGN

DARKSIRENامیر حسین🇮🇷Hulk🇮🇷Old blacksmithPaprikaمتینSpider-Manمحمدرضا نوروزیmeysamb

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • saeedgreat گفت:

    من جدی همون رگناروک هم بخاطر شوخی های مسخرش دوست نداشتم.اینو حالا ندیدم ولی به احتمال زیاد بدم بیاد ازش. اولین فیلم thor جذابیت دیگه ای برام داشت، بخصوص این که اولین بار بود thor رو میدیدم. شوخ طبعی فیلم های گاردین اف گلکسی جیمز گان رو خیلی بیشتر میپسندم.

    F@€kAl.ml.khChris redfield.PaprikaDracolaSpider-Man
  • . گفت:

    چرت بود بنظرم .
    ثور رو به یه دلقک تبدیل کرده بودن ..
    نبرد ها هم ضعیف بود .
    اسپویل
    اونجایی که ثور به بچه های آزگاردی قدرت میده بعد اون بچه ها میرن هیولا های گور رو میکشن خیلی مسخره بود .

    بین فیلم های فاز ۴ بنظرم دکتر استرنج از همش بهتر بود ( حتی اونم مشکلاتی داشت )
    باید جدی کنن فضای فیلمهاشونو 😑

    Xerexplayشمشیر زن تبر به دستGhaderi64Al.ml.khDr.GamerChris redfieldاریاPaprikaDracolaSpider-Man
  • دایی گفت:

    به شدت ضعیف بود.اما ارزش یه بار دیدن رو داره.

    🇮🇷Hulk🇮🇷XerexplaySpider-ManPaprikaGhaderi64Dr.GamerChris redfield
  • نمره من به فیلم:۰ از۱۰ ریتمشم که از دکتر استرنج۲ سریعتر بود ماشالله

    Spider-ManDracola
  • MrHill93 گفت:

    این بیشتر به درد مراسم تولد بچه های ۱۴ پونزده ساله میخوره با باجت کم تولد بگیری
    اینو پخش‌ کنی
    هیشکی ام دنبال کادو نمیگرده

    🇮🇷Hulk🇮🇷XerexplaySpider-Man
  • END گفت:

    حاوی اسپویل:
    هر فیلمی نقطه قوت و ویژگی های خوبم داره ولی ب نظر من این فیلم شدیدا افتضاح بود
    چند تا مثال
    جابجایی توی فضا رو یه کار خیلی عادی و راحت جلوه داده بودن جوری که هر موقع اراده میکردن راحت یهو سر از اون سر کهکشان در میوردن
    یه جا دیگه جین پتکو برداشت که بره دنبال گور بعد دو ثانیه هم نگذشت برگشت گفت دو دور دور کره زمین گشتم ولی هیچ اثری ازش نیس 😳 یعنی تا چه حد مضحک و مسخره ،والا علمی تخیلی گفتن دیگه ولی نه تا این حد
    یه جا دیگه جین وسط زمین بلن میشه تو کمتر از چند ثانیه خودشو میرسونه به کمک تور که اون ور کهکشان شاید چندین میلیارد سال نوری دور تر باشه از زمین!
    پتانسیل نگهبانان کهکشان هم که کلا هدر رفته اصلا دلیل وجودشون فقط خلاصه میشه به جنبه تبلیغاتی که بخان طرفدارا رو هایپ کنن و حضورشون شاید کمتر از یک درصد تاثیر داشته باشه تو فیلم
    شوخی هاشونم دیگه شورشو در اورده
    طرف دستش قطع شده تو جنگ ولی دارن با قضیه شوخی میکنن
    یا موقعی که بچه ها گم شدن و همه تو سالن پادشاهی ازگارد جمع شدن که سر بچه هاشون چی اومده همون موقع هم شوخیای بی مزه رو ادامه میدن اصن انگار کل فیلمو طرفدارا رو به سخره گرفتن
    زئوس و اون تالار خدایان که کلا مسخره کرده بودن خصوصا لحجش و اون حرکتاش با سلاحش کلا مضحک بود
    قضیه سلاح تور که یه قانونی داشت هر کسی نمیتونست بلندش کنه هم کلا از بین بردن و تبرشو هرکی (یعنی حتی اطفال ۱۰) ساله هم بلند میکنن ازش استفاده میکنن
    سرزمین سایه ها رو هم خیلی افتضاح طراحی کردن
    از یک طرف اینکه خیلی کره ی کوچیکیه یعنی بخای دور کره بگردی ۵ دقیقه هم نگذره بعد اونجا که یدونه چادر (چادری که تو زمین مردم برا اتراق و پناهگاه واینا استفاده میکنن ) اونجا بود و گور ظاهرا اونجا اقامت داشت و نقشه هاشو میکشید یعنی نمیتونستن یه مقبره ای غاری ساختمونی چیزی بسازن با عقل جور در بیاد
    یا اصلا نمیساختن ،وسط دشت و بیابون میبود بازم بهتر بود یا یه جور چادر دیگه میساختن !!!
    کلا این فیلم ب نظرم برای سنین ۵ تا ۱۴ ساله ساخته شده و نبینین بهتره
    ولی بازم میگم نقاط قوت خودشو هم داشت
    مثل جلوه های ویژش و اونجا که تور سرپرستی دختر گور رو به عهده میگیره ب نظرم جالب شد

  • Game Day گفت:

    نه تنها بهترین فیلم مارول بود بلکه بهترین فیلم فانتزی ای بود که دیدم شاهکار بود. و اینم به نظرم نقد نبود. ( چون ما نقد خوب و بد کلا نداریم) فراموش نشدنی هست این فیلم. یه عده رفتن آی ام دی بی تخریب کردن و کاملا معلومه. این فیلم خیلی بزرگتر از این حرفاست.

    CameraMan
نقد و بررسی فیلم Thor: Love and Thunder