نقد و بررسی قسمت ۱و ۲ سریال The Rings of Power | دو قسمت متفاوت
بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان دو قسمت ابتدایی سریال The Rings of Power جمعه گذشته منتشر شد. سریالی که گفته میشود پر هزینهترین سریال تاریخ بوده و هر قسمت آن چیزی حدود شصت میلیون دلار هزینه داشته است.
در ماههای اخیر هرچه به پخش سریال نزدیکتر میشدیم حرف و حدیثها نیز در مورد آن بیشتر میشد. در واقع از همان ابتدا جبههگیریهای زیادی بر علیه سریال ارباب حلقهها وجود داشت.
عده زیادی از خود طرفداران مجموعه ارباب حلقهها و طرفداران شخص تالکین به شدت قبل از انتشار سریال را میکوبیدند. آنها اعتقاد داشتند که این سریال هیچ ارتباطی با تالکین نداشته و ساخت آن به گونهای توهین به او است.
در نتیجه امتیازات مخاطبین به سریال The Rings of Power در سایتهای مختلف بسیار پایین بوده است. البته که سریال در دو قسمت ابتدایی خود نقصهایی داشته اما نمراتی که از سریال در سایتهای مختلف میبینیم قطعا غیرواقعی و نادرست هستند.
داستان سریال The Rings of Power به سالها قبل از داستان سهگانه آن بر میگردد. جایی که مورگوث زندگی معمول الفها را با خطر مواجه میکند و آنها قرنها با او و سائورون از خدمتگزاران ارشد او مبارزه میکنند.
در طول این مبارزهها افراد زیادی کشته میشوند که یکی از آنها برادر گالادریل میباشد. حال گالادریل نابودی سائورون و گرفتن انتقام برادرش را وظیفه خود میداند.
قسمت اول سریال با روایتی آغاز میشود که همین داستان را برای مخاطب تعریف میکند و سپس قصه از جایی آغاز میشود که گالادریل در سرزمینهای شمالی دنبال سائورون میگردد.
قسمت اول سریال The Rings of Power را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. یک بخش بیست دقیقه پایانی و بخش دیگر چهل دقیقه ابتدایی. این دو بخش با یکدیگر متفاوت هستند و بیست دقیقه پایانی قسمت اول بسیار بهتر از چهل دقیقه ابتدایی آن میباشد.
سریال The Rings of Power در قسمت اول نقصهایی دارد که برخی از آنها در قسمت دوم بهبود مییابند.
میتوان گفت شروع سریال در قسمت اول شروع خیلی خوبی نبود. در چهل دقیقه ابتدایی قسمت اول فیلمنامه خیلی کیفیت خوبی ندارد. داستان آنچنان در طول جلو نمیرود و همچنین عمق خاصی نیز نمییابد.
مهمترین مشکل این قسمت به بحث انتقام گالادریل برمیگردد. انتقام او در فیلمنامه آن طور که باید جا نیفتاده است. در واقع مخاطب چندان چیزی از انتقام را هنگام تماشای قسمت حس نمیکند. انتقام مهمترین نیروی محرکه برای پیش بردن اهداف گالادریل میباشد اما این انتقام به شکل درستی تصویر نشده است. به گونهای که انتقام گالادریل چندان برای مخاطب اهمیتی ندارد.
از آنجایی که بیشتر زمان قسمت اول حول شخصیت گالادریل و انتقام او و کشمش او با اطرافیانش میچرخد و این انتقام به خوبی ساخته نشده است در نتیجه قسمت اول سریال کمی حوصله سربر میشود. شاید اگر به جای یک روایت چند دقیقهای سریع، ما جزئیات بیشتری از اتفاقات را میدیدیم بیشتر میتوانستیم این انتقام را حس کنیم و در واقع هدف و دغدغه شخصیت، به هدف و دغدغه ما تبدیل میشد.
از دیگر دلایلی که چهل دقیقه ابتدایی قسمت اول سریال خستهکننده به نظر میرسد، نبود نقطه عطف مشخصی در فیلمنامه است. تنها نقطه عطف قسمت اول در پایان آن انتفاق میافتد که بسیار خوب است اما در طول مدت زمان نسبتا طولانی یک ساعته، قصه باید نقطه عطف دیگری در میانه برای کشش بیشتر مخاطب داشته باشد اما این اتفاق رخ نداده است. کسی انتظار ندارد قسمت اول یک سریال پر از هیجان باشد اما نباید ایرادات فیلمنامهای این چنینی در آن وجود داشته باشد.
در بیست دقیقه انتهایی قسمت اول وضعیت بهتر میشود که این اتفاق منجر به یک قسمت دوم خوب میشود.
درباره جلوههای ویژه قسمت اول فقط و فقط میتوان از کلمه خارقالعاده استفاده کرد. سریال تا اینجا بسیار چشمنواز و خوشساخت پیش رفته است. جلوههای ویژه بسیار جذاب که شما را در فضای سریال غرق میکند و لحظهای تو ذوق نمیزند.
در مقایسه با سریال فانتزی در حال پخش HBO یعنی سریال خاندان اژدها، جلوههای ویژه سریال ارباب حلقهها بسیار بهتر است و در این زمینه به راحتی از آن سریال پیشی میگیرد.
سریال The Rings of Power شیوه روایت موازی بین چندین شخصیت را انتخاب کرده است. این شیوه روایتی بسیار مشکل است و لحظه به لحظه رفت و برگشت به شخصیتها بسیار اهمیت دارد. تا اینجا سریال به خصوص در قسمت دوم در این زمینه تقریبا موفق بوده است.
در بحث ساخت شخصیت نیز قسمت اول خیلی موفق نمیباشد. با وجود اینکه در قسمت اول بیشتر باید شناخت و ساخت شخصیتها اتفاق بیفتد، اما در قسمت اول سریال The Rings of Power این اتفاق رخ نمیدهد.
بهترین شخصیت پرداخته شده در این دو قسمت شخصیت نوری هارفوت است. او بسیار بهتر از سایر شخصیتها ساخته و معرفی شده است و در حال حاضر تبدیل به جذابترین شخصیت سریال شده است.
اما ضعیفترین شخصیت سریال در این دو قسمت نیز به گالادریل برمیگردد. باز هم به این دلیل که مهمترین ویژگی و هدف او یعنی انتقامجویی به خوبی شکل نگرفته است، در نتیجه او تبدیل به شخصیتی گنگ و سردرگم شده که برقراری ارتباط با او بسیار سخت است.
در بحث کارگردانی نیز قسمت اول کلوزآپهای بسیار عجیبی دارد. بار دیگر با در ذهن داشتن این موضوع قسمت را تماشا کنید. در لحظاتی کلوزآپهایی گرفته میشود که کارایی خاصی ندارند. یک نمونه از آن به لحظه دیالوگ برانوین با بازی نازنین بنیادی با الف نگهبان باز میگردد. در این لحظه با وجود آنکه دیالوگ خاص و مهمی بین آنها رد و بدل نمیشود اما کلوزآپ عجیبی از آنها گرفته میشود.
در بخش موسیقی نیز سریال عملکردی عالی دارد که کاملا با اتمسفر قصه هماهنگ بوده و به ارتباط بیشتر مخاطب با فضا و اتمسفر کمک بسیار زیادی میکند.
قسمت دوم سریال اما قصه متفاوتی دارد و قسمت بسیار بهتری است. فیلمنامهای منظم و منسجم دارد که مشکل نبود نقطه عطف در قسمت اول را به خوبی برطرف کرده و با نقاط عطف مناسب در لحظات درست، مخاطب را مجبور میکند تا انتها اتفاقات را دنبال کند و لحظهای از چیزی غافل نشود.
قسمت دوم لحظات بسیار خوبی دارد که یکی از آنها مربوط به شخصیت الروند و رفتن او به دیدار دوست دورف خود به نام دورین میرود. در این لحظه علاوه بر پرداخت به شخصیتها، بازیهای بسیار خوبی نیز میبینیم. در واقع دوستی بین این دو یکی از بهترین ارتباطات شکل گرفته سریال تا این لحظه است. ارتباطی که ابتدا از طریق ناراحتی و قهر این دو شخصیت با یکدیگر شکل میگیرد، اما نوید یک دوستی جاودانه را میدهد.
کارگردانی قسمت دوم نیز بسیار خوب است. در این قسمت تعلیقهای بسیار خوبی میبینیم که با دوربین کارگردان بسیار درست ساخته شدهاند و کاتهای به موقع مخصوصا در صحنه نبرد آن نیز به خوبی کار شده است.
اما مشکل شخصیتپردازی در قسمت دوم همچنان وجود دارد. با وجود اینکه شخصیت نوری در این قسمت نیز به خوبی ساخته میشود و نوع رفتار و اخلاق او را کاملا میبینیم، اما بسیاری از شخصیتهای دیگر از جمله برانوین با گذشت دو قسمت همچنان کوچکترین شخصیتپردازی نداشتهاند.
در پایان قسمت دوم همچنان ضعیفترین شخصیت سریال گالادریل میباشد. اگر او قرار است به عنوان قهرمان قصه در صف اول شکست سائورون و تاریکی باشد، باید در قسمتهای آینده خیلی بیشتر از این روی او کار شود. زیرا این عدم برقراری ارتباط بین مخاطب و قهرمان یک قصه میتواند به آن آسیب جدی بزند.
در قسمت دوم همچنان سریال The Rings of Power چشمها را نوازش میدهد. مخصوصا لحظاتی که به سرزمین دورفها میرویم بینظیر است و بسیار عالی ساخته شده است.
فعلا برای قضاوت در مورد بازیها زود است اما در طول این دو قسمت بازیها در حد معقول بوده و بازی اذیتکنندهای را ندیدهایم کمااینکه بعضی بازیها مثل شخصیت دورین نیز بسیار خوب بوده است.
در پایان باید گفت که سریال The Rings of Power قسمت اول متوسط و قسمت دوم خوبی داشت که ما را نسبت به آینده بسیار امیدوار میکند.
سریال با تمام نقاط ضعف و قدرتی که دارد قطعا لیاقت چنین امتیازهایی از سوی مخاطبین را نداشته و به نظر عدهای بسیار با آن نامهربان بودهاند. بنابراین نمرات مربوط به بخش مردمی این سریال بسیار با واقعیت فاصله دارد.
سریال The Rings of Power میتواند آینده بسیار روشنی داشته باشد. سریال قصه جذابی دارد و شیوه روایت موازی آن بین چند شخصیت نیز بسیار لذتبخش است.
اما امیدواریم سریال در ادامه ضعفهای شخصیتی موجود را حل کند. به خصوص شخصیت گالادریل نیازمند توجه و پرداخت بسیار بیشتری است چون اینگونه که به نظر میرسد او نقش بسیار مهمی در قصه خواهد داشت بنابراین سازندگان باید برای ارتباط بیشتر او با مخاطب تلاش بسیار بیشتری کنند.
سریال The Rings of Power شروع امیدوارکنندهای داشت و با توجه به کیفیت بهتر قسمت دوم به نظر میرسد سیر صعودی خوبی خواهد داشت و میتواند نویدبخش تماشا و لذت بردن از سریال و قصهای جذاب برای سالهای طولانی باشد.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- مایکروسافت: هر دستگاهی میتواند یک ایکس باکس باشد
نظرات
ممنون بابت نقدتون
یکی دیگر از مشکلات سریال عدم تعادل بین قهرمانان زن و مرد هستش ک تناقض بزرگی با کتاب تالکین داره
نژاد پرستی هم ب کنار …
امیدوارم اثری در خور این کتاب و سه گانه عظیم ارباب حلقه ها باشه .. زوده برا قضاوت ولی بعید میدونم
تعادل مهم ترین مشکل این دو قسمت بوده، تعادل در همه چیز…
تهیه کننده بین وفاداری به متن و شرایط موجود ترجیح داده با شرایط فعلی پیش بره به قول معروف موج سواری کنه…
میتونستن حالا نه به اون شدت که هیچ موجود تیره پوستی تو داستان وجود نداره و فقط یک سری انسان های شرور پوست تیره دارن پیش برن و نه به این صورت که یک الف رو سیاه پوست کنن…
در مورد گالادریل توضیح مفصل دادم تو پست قبلی که ارتباطی با فمنیسم نداره ولی اگه تا انتها اینطور پیش بره و تمام شخصیت های مرد زیر سایه گالادریل باقی بمونن میشه به فمنیسم ربط داد…
موج سواری باعث میشه حقیقت نادیده گرفته بشن مثلا در مورد سریال ویچر، این داستان مربوط به لهستانه و انتظار نمیره سیاه پوستی در اون وجود داشته باشه همونطور که انتظار نمیره در افسانه های ایرانی یا یونانی سیاه پوستی وجود داشته باشه یا در افسانه های آفریقایی سفید پوستی وجود داشته باشه، در مورد تالکین هم که نویسنده قرن پیش در انگلستان بوده انتظاری غیر از این نمیشه داشت…
از طرفی ماهم باید قبول کنیم که این سریال ها آمریکایی هستن و شرایط امروز آمریکارو در نظر میگیرن…
در کل باید یک تعادلی ایجاد کنن بین همه این موارد ولی خوب تا الان که بیشتر زیاده روی کردن…
من موافق نیستم با تحریف کتاب تالکین
ولی حالا چرا شخصیت شرور سیاهپوست شه؟؟
یکم بد نوشتم مث اینکه…
منظور من از جمله ای که گفتم این بود که حالا میشد تا این حد وفادار نباشن و یک عده از انسان ها سیاهپوست باشن و از اون طرف لازم نبود تا این حد پیش برن که یک الف سیاه پوست باشه…
در کتاب تالکین فقط یک عده از انسان ها که شرور هستن پوست تیره دارن و اورک ها که الف هایی هستند که در تاریکی سقوط کردن در کل تالکین همیشه متهم به نژادپرستی میشه چون در سرتاسر داستان ها سعیدی نشانه خوبی و پاکیه از اون طرف سیاهی و تیرگی نماد شرارت…
هرچند که بچگونه ترین نقدیه ک تا کنون شنیدم ولی گیل گالاد و الروند نیز به اندازه گالادریل در آینده در مقابل تاریکی قرار خواهند گرفت
ایسیلدور و پدرشم هنوز به داستان اضافه نشدند
شخصیت های تأثیر گذار زیادی وارد میشن…
باید یک فصل بیاد تا بشه نظر داد سریال به کدوم سمت میره…
چه نظر بزرگسالانه ای…
خودم میدونم چه کسانی وارد داستان میشن و چه نقشی داشتن، تو این کامنت فقط خواستم یاداوری کنم گالادریل واقعا نقش زیادی داشته و ربطی به مسائل دیگه نداره و در پست قبلی که کامل در مورد گالادریل حرف زدم گفتم که اگر قرار باشه تا آخر فقط رو گالادریل زوم کنه اون موقع میشه گفت به علت فمنیسم و مسائل دیگه بوده…
من البته پیام Joker رو ریپلای کردم
برای اونایی که با جهان تالکین آشنا نیستن میتونه گیج کننده باشه و تو بحث شخصیت پردازی با نویسنده موافقم شاید اگه بیشتر به پیش زمینه داستان میپرداختن و وقت بیشتری رو برای داستان مورگوث و ساعرون و برادر گالادریل میزاشتن هر دوی این مشکلات حل میشد…
ولی درکل خوب بوده پایان فصل میشه نظر داد…
دقیقا درست گفتید ،برادر گالاردیل یعنی فینرود چقدر دوست داشتنی بود و ای کاش تمرکز فصل ابتدایی روی این شخصیت بود که هم بازیگر خوبی داشت وهم کشش شخصیتی برای ادامه داشتن و قطعا بینندگان هم ارتباط خیلی خوبی باهاش میگرفتن
تشکر بابت نقد
ولی من کاملا موافق نیستم
مثلا شخصیت نوری از نظر من خیلی محبوب نیست به عبارتی اصلا محبوب نیست جلوه های ویژه همونطور که در به تصویر کشیدن مناظر و قلمروها عالی بود در جاهایی هم افت داشت ارک ها خیلی طبیعی نبودن
دوستی بین الروند و دورین هم چندان قشنگ نیست …
یکی از بهترین نقد ها عجیبه هنوز برخی بدنبال نقد های حاشیه ای میگردند ولی در حقیقت اگر همینمسائلی که در بالا اشاره شد برطرف شود سریال به خوبی خواهد درخشید