سریال House of the Dragon | تاریخچه خاندان تارگرین

سریال House of the Dragon تنها بخشی از تاریخچه خاندان تارگرین را به نمایش می‌گذارد و مواردی هستند که بهتر است قبل از تماشای سریال بدانید.

دنریس استورم‌بورن تارگرین در سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) به عنوان تنها بازمانده از خاندان اژدها شناخته می‌شد اما سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) که پیش‌درآمدی برای سریال اصلی به شمار می‌رود، قرار است تارگرین‌ها را در اوج قدرت‌شان به تصویر بکشد.

سریال «خاندان اژدها» بر اساس کتاب آتش و خون (Fire & Blood) نوشته جورج آر آر مارتین (George R. R. Martin) است و داستان چگونگی شکل گیری جنگ داخلی میان اعضای خاندان تارگرین بر سر جانشینی تخت آهنین را روایت می‌کند، جنگی که در ادامه باعث سقوط نهایی آن‌ها و سرانجام شکل‌گیری شورش رابرت شده بود.

البته این کتاب به منشاء و خاستگاه اولیه خاندان تارگرین نیز می‌پردازد و در این مطلب قصد داریم تا نیم نگاهی به تاریخچه خاندان تارگرین قبل از اتفاقات سریال «خاندان اژدها» داشته باشیم. اگر دوست دارید تا قبل از شروع پخش فصل اول سریال «خاندان اژدها» اطلاعات بیشتری در مورد خاندان تارگرین بدست بیاورید، همراه با ما باشید.

فرار تارگرین‌ها از والریا

والریای قدیم، شهری باستانی در جنوب شبه جزیره اسوس است که قبلا مقر سرزمین والریای آزاد بوده است و خاندان تارگرین نیز از جمله اژدهاسواران این سرزمین به شمار می‌رفتند. با اینکه این سرزمین یک امپراتوری بسیار بزرگ بوده اما شاهی نداشته و مجموعه کوچکی از خانواده‌های اشرافی بر آن حکمرانی می‌کردند.

اهالی والریا با موهای رنگ‌پریده نقره‌ای یا طلایی رنگ و همچنین چشم‌های بنفش خود نسبت به دیگر افراد متمایز بودند. البته باید توجه داشت که در سریال «بازی تاج و تخت» و همچنین سریال «خاندان اژدها» از ویژگی چشم‌های بنفش برای کاراکترهای خاندان تارگرین استفاده نشده است.

اژدهاسالاران یا اژدهاسواران در والریا نیز به لطف کنترلی که بر روی این موجودات خوفناک و قدرتمند داشتند، نسبت به دیگر مردم والریا برتری داشتند. برای قرن‌ها، آن‌ها برای کسب قدرت در والریا با یکدیگر رقابت می‌کردند و این در حالی بود که قدرت والریا تا مناطق اسوس گسترش یافته بود.

اهالی والریا و بیشتر خانواده‌های اشرافی و سلطنتی آن، برای آنکه دودمان خود را خالص نگه دارند، با محارم خود ازدواج می‌کردند و در بین آن‌ها، ازدواج برادر با خواهر رواج داشته است. قدرت و ثروت والریا نیز از طریق برده‌داری رایج در آن سرزمین برای مدت‌های طولانی پابرجا بوده است.

اینار تارگرین و رویای دخترش

نکته قابل توجه آن است که تارگرین‌ها قدرتمندترین اژدهاسالارها یا دراگون‌لردها در والریا نبودند. البته به لطف پیوندشان با اژدهایان، خواب‌ها و رویاهایی را می‌دیدند و دینیس تارگرین نیز رویایی از آتش و تباهی در سرزمین والریا دیده بود.

پدر او به نام «اینار» رویای دخترش را باور می‌کند و از همین رو، تمام دارایی‌های خودش در والریای آزاد را می‌فروشد، تمام اقوام، برده‌ها و اژدهایانش را جمع می‌کند و به دورترین پایگاه غربی والریا به نام جزیره دراگون‌استون می‌گریزد. این جزیره و قلعه درونش در خلیج بلک‌واتر وستروس قرار دارد، جایی که نفوذ والریا نه به دلیل جنگ و خونریزی بلکه از طریق تجارت بوده است.

فرار اینار و خانواده‌اش در حالی بود که هیچ کدام از دیگر اژدهاسالارهای والریا به این موضوع توجهی نداشتند. اما دوازده سال پس از فرار تارگرین‌ها از والریا، این سرزمین رو به زوال رفت. تمام آتشفشان‌های اطراف سرزمین والریا به یکباره فوران کردند و هیچ کس نیز دلیل این اتفاق را نمی‌دانست.

در طی یک روز، والریای عظیم و تماشایی به ویرانه‌ای پر از دود تبدیل شد و قدرت والریای آزاد از هم پاشید. همراه با آن نیز دانش مردم والریا در مورد سحر و جادو و همچنین ساخت شمشیرهای فولادی والریایی که در سراسر وستروس خواهان بسیاری زیادی داشت، نیز از بین رفت.

تمام اژدهاسالارهای والریا درون این سرزمین به آتش کشیده شدند و تعداد معدودی نیز که به همراه اژدهایان خود به سرزمین اسوس گریخته بودند، در شهرهای آزاد به قتل رسیدند. از میان اژدهاسالارهای والریا، تنها خاندان تارگرین زنده باقی ماند.

خاندان تارگرین و فتح وستروس

برای پنج نسل، لردهای جزیره دراگون‌استون نگاه‌شان به شرق و ویرانه‌های سرزمین اصلی خودشان بود. آن‌ها همچنان رسم‌های والریایی همچون ازدواج با محارم را ادامه می‌دادند و توجهی نیز به وستروس نداشتند. با این حال، این موضوع با ایگون تارگرین و خواهرانش (همسرانش) به نام ویسنیا و راینیس تغییر پیدا کرد.

آن‌ها متوجه شدند که وستروس به هفت پادشاهی تقسیم شده و تقریبا در همیشه موارد آن‌ها در حال جنگ با دیگری هستند. ایگون تارگرین از همان کودکی نسبت به وستروس علاقه خاصی داشت و به دستور او بوده که میزی چوبی در دراگون‌استون به شکل وستروس و بدون هیچ گونه مرزی ساخته شده است.

با توجه به صحبت‌های خود جورج آر آر مارتین، علاقه ایگون تارگرین نسبت به وستروس، به دلیل خطری احتمالی بوده که او از سمت شمال احساس می‌کرده است. در هر صورت، او و خواهرانش و برادر حرام*زاده‌شان به نام اوریس براتیون، ارتش کوچکی را به سمت دهانه خلیج بلک‌واتر هدایت کردند، جایی که بعدا به کینگزلندینگ تبدیل شد.

ایگون تارگرین پیش از این، کلاغ‌های پیام‌رسانی را به تمام پادشاه‌ها و لردهای وستروس فرستاده بود و ادعا کرده بود که از این پس، او پادشاه آن‌ها است. همین نیز باعث شد تا تمام حاکمان هفت پادشاهی با ارتش‌های بزرگ برای بازپس‌گیری حق خود نسبت به وستروس به پا خیزند اما خاندان تارگرین یک نقطه قوت نسبت به آن‌ها داشت و آن، اژدهایان آن‌ها بوده است.

البته، در میان لردهای وستروس نیز افرادی بودند که به سمت خاندان تارگرین تمایل داشتند. به عنوان مثال، بسیاری از لردهای ریورلندز که تحت اطاعت از پادشاه هارن بلک از جزایر آهنین قرار داشتند، به خاندان تارگرین پیوستند.

پادشاه هارن بلک از تسلیم شدن امتناع کرد و درون دیوارهای عظیم قلعه خودش به نام هارنهال پنهان شد اما ایگون تارگرین با اژدهای خود به نام بالریون به این قلعه هجوم برد و آن را نابود کرد. شاه هارن و افرادش نیز در این قلعه زنده زنده سوختند. اژدهای ایگون که به نام وحشت سیاه نیز شناخته می‌شد، آخرین اژدهایی بود که در والریای قدیم متولد شده بود.

جنگ ایگون تارگرین با لردهای وستروس

سه اژدهای ایگون، ویسنیا و راینیس نیز به همراه یکدیگر ارتش متشکل از پادشاه لورن از راک و شاه مرن از ریچ را با خاک یکسان کردند. اوریس براتیون هیچ اژدهایی نداشت اما با کمک راینیس، توانست تلفات بسیار زیادی به ارتش آرگیلاک پادشاه طوفان وارد کند. سرزمین شمال و سرزمین ویل نیز با زانو زدن در جلوی تارگرین‌ها، از سوختن در میان نفس‌های آتشین اژدهایان در امان باقی ماندند.

ایگون تارگرین نیز پس از اینکه بر وستروس غلبه کرد، در راستای رسوم این سرزمین تصمیم گرفت نماد و پرچمی برای خاندان خود در نظر بگیرد. او یک اژدهای سه سر در پس زمینه‌ای سیاه رنگ و کلمات «آتش و خون» را به همین منظور انتخاب کرد.

ساخت تخت آهنین توسط ایگون فاتح

فتح وستروس به دست ایگون سبب شد تا او از آن پس به عنوان ایگون فاتح شناخته شود و تاریخ سرزمین وستروس نیز به دو بخش قبل و بعد از فتح تقسیم گردد. او در ادامه به عنوان پادشاه هفت پادشاهی وستروس تحت عنوان ایگون اول تارگرین تاج‌گذاری کرد. او با شمشیرهای هزاران دشمن کشته شده خودش و آتش اژدهایان، تخت آهنین را ساخت و اعلام کرد که هیچ پادشاهی نباید در حکومت خود راحت بنشیند.

پس از اینکه پیروزی او بر وستروس تقریبا کامل شد، او برای ایجاد صلح و اتحاد در قلمروهای تحت حکومتش تلاش کرد. او برخی از خانواده‌های اشرافی قبلی را تایید یا افراد دیگری جایگزین آن‌ها کرد. این خانواده‌ها شامل استارک، تالی، آرین،‌ لنیستر، براتیون و تایرل می‌شود که در شروع سریال «بازی تاج و تخت» نیز حضور داشتند.

در ادامه تلاش‌های ایگون فاتح نیز او گارد پادشاهی را تاسیس کرد. او همچنین تلاش بسیاری برای گسترش نام و آوازه خودش به عنوان پادشاه جدید وستروس اختصاص داد تا مردم عادی و همچنین لردها و اشرافی‌های نقاط مختلف در مورد این تغییرات وستروس خبردار باشند.

از میان تمام قلمروها، تنها دورن (Dorne) در جنوب وستروس توانست در برابر اژدهایان مقاوت کند و تلاش‌های تارگرین‌ها برای اضافه کردن این سرزمین به قلمروی خودشان تنها باعث کشته شدن راینیس و انجام جنایت‌های متعدد از سوی دو طرف جنگ شده بود.

پسران ایگون تارگرین و میراث آن‌ها

ایگون تارگرین به جز دورن، در تمام قلمروی خود بی رقیب بوده است. با این حال، دو پسرانش این گونه نبودند. بزرگترین پسر ایگون به نام «انیس» از همسرش راینیس، فردی رویاپرداز، عیاش و با اراده‌ای ضعیف بود. در نقطه مقابل نیز فرزند دیگر ایگون به نام «میگور» پسر ویسنیا به عنوان فردی خشن، بی‌ثبات و سرکش شناخته می‌شد.

تلاش‌های پسران ایگون برای تداوم آداب و رسوم تارگرین و گسترش ازدواج با محارم و چند همسری، آن‌ها را با مشکلات زیادی با مذهب ایمان (Faith) روبه‌رو کرد و همین نیز سبب شد تا پرستش خدایان جدید در سراسر وستروس به جز سرزمین شمال و جزایر آهنین گسترش پیدا کند.

جیهیریس بزرگترین پادشاه تارگرین

گناهان و خطاهای آن‌ها هفت پادشاهی را در معرض شورش قرار دارد و اگر میگور روی تخت آهنین نمی‌مرد، ممکن بود خاندان تارگرین و حکومت آن‌ها به پایان برسد. به دنبال میگور، پسر انیس به نام جیهیریس (Jaehaerys) بر تخت سلطنت نشست.

در توصیف او از القابی همچون «آشتی‌دهنده» و «پادشاه پیر» و همچنین بزرگترین پادشاه تارگرین استفاده می‌شود. تحت حکومت جیهیریس اول، مشکلات ناشی از حکومت دو پادشاه قبلی‌اش برطرف شدند و به لطف گسترش قانون، بار دیگر هفت پادشاهی به یک وستروس متحد تبدیل شد. این پادشاه بود که برای اولین بار شورای حکومتی کوچکی را تشکیل داد که در سریال «بازی تاج و تخت» نیز دیده شده بود.

او همچنین سازه دراگون‌پیت (Dragonpit) را تکمیل کرده بود و توانست با سازش کردن با سران مذهب ایمان، با خواهرش به نام آلیسان (Alysanne) ازدواج کند و در عین حال، مقبولیت عمومی را داشته باشد. بر طبق این سازش، تمام اصول و آموزه‌های این مذهب باید توسط همه انسان‌ها چه مرد و چه زن پذیرفته شوند اما تارگرین‌ها، به دلیل ارتباط با اژدهایان، در امان بودن از بسیاری از بیماری‌ها و همچنین ظاهر متمایزشان، نمی‌توانند در زمره همه انسان‌ها قرار داشته باشند و از همین رو، این آموزه‌ها و اصول‌ در مورد آن‌ها صدق نمی‌کنند.

جیهیریس و آلیسان برای بیش از ۵۰ سال بر وستروس و هفت پادشاهی حکمرانی کردند و بیشتر از فرزندان خود عمر کردند. همین نیز به سبب گردید تا جیهیریس وارث مشخصی برای خودش نداشته باشد و پس از مرگش، شورای بزرگی از تمام لردهای سرزمین وستروس تشکیل شود تا پادشاه بعدی وستروس را مشخص کند. این نیز شروع داستان سریال «خاندان اژدها» است.

خاندان تارگرین یکی از قدرتمندترین و جذاب‌ترین خاندان‌های وستروس به شمار می‌رود و ارتباط آن‌ها به دوره سرزمین والریای قدیم نیز باعث جذاب‌تر شدن تاریخچه این خاندان شده است. سریال «خاندان اژدها» قرار است بخشی از تاریخچه این خاندان را به نمایش بگذارد و به زودی نیز پخش آن شروع می‌شود. در مورد این سریال چه نظری دارید؟

منبع: کولایدر