نقد فیلم Tick, Tick…Boom | مرد جوان خوشآتیه
یکی از فیلمهای قابل تأمل در سال ۲۰۲۱، «تیک، تیک… بوم | Tick, Tick…Boom» بود. یک فیلم موزیکال زندگینامهای، دربارهی یک نویسنده و آهنگساز تئاترهای موزیکال به نام جاناتان لارسون. «تیک، تیک… بوم» فیلم روان و گرمی است که میخواهد داستان زندگی کاملا معمولی یک هنرمند مشهور را در روزهای پیش از مطرح شدنش، روایت کند.
روایت فیلم به گونهی جالبی طراحی شده است. جاناتان لارسون در حال اجرای نمایش موزیکالی به نام «تیک، تیک… بوم» است که در واقعیت نیز توسط لارسون اجرا شده است. این نمایش موزیکال، در اصل یک زندگینامهی خودنگاشت است که ماجراهای زندگی جاناتان را بازگو میکند. بنابراین فیلم به کمک فلاشبک و با بازیگوشیهای بامزه، داستان جاناتان لارسون را در مقطع پیش از شهرت و در آستانهی سی سالگی روایت میکند؛ همزمان نمایش موزیکال او به کمک تدوینی سرزنده و باطراوت پیش اجرا میشود.
«تیک، تیک… بوم» از آن دسته موزیکالهایی است که آواز خواندن گاه و بیگاه شخصیتهایش را با منطقی درونی، پذیرفتنی میسازد. چون جاناتان لارسون در حال بازگویی داستان زندگی خودش است و چون فلاشبکهای او جنبهی ذهنی دارند، بنابراین آواز خواندن آنها، رئالیسم مورد نیاز برای روایت یک زندگینامهی طبیعی را نقض نمیکند.
از این لحاظ، کارگردانی و نحوهی اجرای آوازها در فیلم مثال زدنی است که به شکل جذابی، حس و حال خیالانگیز یک زندگینامهی بازیگوشانه را بازتاب میدهد. معرفی شخصیت، تاکید بر وجه تسمیه فیلم و بنا کردن مناسبات کلان قصه را در همان چند دقیقهی ابتدایی به یاد بیاورید. کمتر فیلمی در یکی دو سال اخیر انقدر موجز توانسته دنیای خودش را از همان دقایق اندک شروع، خلق کند و مخاطب را درگیر کند.
به یاد بیاورید که ایدهی بهره گرفتن از دوربین آماتور در بخشهایی از فیلم که حس دیدن فیلمهای خانوادگی و آلبومهای شخصی را تداعی میکند، چه قدر شیرین از آب درآمده است. تصاویر وس اندرسون مانند در هنگام معرفی آکسسوار خانهی لارسون را به یاد بیاورید که چه بامزگی و شیرینی اندازهای دارد. و یا آن موقعیت کمیک که استیون ساوندهاید و مرد مسن همراهش بسان دو منتقد، حرفهای متناقض میزنند اما خیلی زود، مرد مسن (شاید به سبب نداشتن اعتماد به نفس یا استقلال چارچوب فکری) حرفهایش را پس میگیرد و ساوندهایم را تایید میکند!
خیلی زود متوجه میشویم که جاناتان لارسون در آستانهی تولد سی سالگی خود، دچار بحران میانسالی و اضطراب از دست دادن زمان است. زمان نقش پررنگی در زیرمتن فیلم و دلمشغولیهای شخصیت اصلی دارد. جاناتان لحظات نزدیک سی سالگی خود را به شمارش معکوس ساعتشمار یک بمب تشبیه میکند. بمبی که به زودی منفجر خواهد شد و اگر جاناتان فرصت نکند در این تایم کوتاه خودش را نجات دهد (در تئاتر موزیکال موفق شود) عملا زندگیاش تباه میشود.
این تشبیه در صورتی که بدانید جاناتان لارسون چند سال پس از سی سالگی از دنیا رفت، غنیتر و جذابتر جلوه میکند و کاش در فیلم اشارهی صریحتری به کوتاه بودن عمر لارسون وجود داشت. افکت صوتی عقربههای ساعت، جای جای فیلم را پر کرده و آن حس اضطراب و سراسیمگی جاناتان لارسون را تقویت میکند.
یک خرده داستان دربارهی بیماری ایدز دوستان جاناتان در فیلم میبینیم که در جهت عمق بخشیدن به حس اضطراب و سراسیمگی (به خاطر کوتاه بودن فرصتها) عمل میکند و درونمایهی فیلم در ستایش لحظات شاد زندگی را جاندارتر میکند. با این حال در پردهی آخر به نظرم بیش از حد نیاز، بر روی این داستانک مکث میشود و به انسجام دراماتیک فیلم، اندکی لطمه میزند.
به طور کلی نیمهی دوم فیلم به صورت ضعیفی جمعبندی میشود که ریشه در مشکلات فیلمنامه دارد. تعلیق و کشمکشی که بر سر نوشتن ترانه بعد از قطعی برق رخ میدهد، به کلی رها میشود و نویسنده با آن سکانس بیربط شنا، سر و ته این بزنگاه مهم را هم میآورد! همین رها شدن را دربارهی خود تئاتر موزیکال اصلی (سوپریانا) میبینیم که در کل فیلم منتظریم که ببینیم جاناتان چه خواهد کرد، اما جز بازخورد تلفنی دو همکار/ارباب جاناتان، چیز مهم دیگری از آن نمیبینیم. بازگشت سوزان و هدیهی تولدی که به جان میدهد نیز قابل فهم نیست. البته ایدهی نشان ندادن روزهای اوج موفقیت جاناتان جالب است و نشان دهندهی رویکرد غیر کلیشهای فیلم میباشد.
بازی اندرو گارفیلد در «تیک، تیک… بوم» حقیقتا لایق توجهی است که به او شد. شمایل او را اساسا به عنوان یک چهرهی معمولی میشناسیم. کسی که حتی در نقش پیتر پارکر (اسپایدرمن) نیز، جنبهی اتفاقی بودن تبدیل یک دانشجوی عادی به ابرقهرمان را پررنگ میکرد. در «تیک، تیک… بوم» نیز علاوه بر این خاصیت انتخاب اندرو گارفیلد، مهارت در آواز خواندن و مهارت در اجرای صحیح بامزگیها و بازیگوشیهای جاناتان لارسون، شایستگیهای این بازیگر را یادآوری میکند.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گزارش: Intergalactic: The Heretic Prophet شامل عناصر وحشت خواهد بود
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- ۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب آرمین مُکاری، نویسنده
- مروری بر عملکرد محتوایی ایکس باکس و پلی استیشن در سال ۲۰۲۴
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
نظرات