نقد و بررسی بازی Shadow Warrior 3؛ خشونت تهی
امروز قصد داریم نگاهی به بازی Shadow Warrior 3 بیندازیم و ببینیم که آیا توانسته یک دنبالهی مناسب برای قسمت دوم باشد یا خیر؟ با نقد این بازی همراه باشید.
فرنچایز Shadow Warrior در طول سالها دستخوش تغییرات مختلفی شده است که برخی از آنها باعث رضایت طرفداران و برخی دیگر باعث دل سردی آنها شدهاند. در همین ابتدا باید بگویم که نسخهی سوم را میتوان در دستهی دوم قرار داد و این موضوع دلایل مختلفی دارد.
کوتاه و بی محتوا
داستان بازی پس از وقایع بازی دوم جریان دارد، جایی که یک اژدهای باستانی از زندانش آزاد شده و تقریباً دنیا را نابود کرده است و شخصیت اصلی بازی یعنی Lo Wang باید آن را از بین ببرد.
داستان بازی مانند نسخههای پیشین، آنچنان عمیق و یا خاص نیست و حتی ضعفهایی نیز دارد. البته این داستان با استفاده از کاتسینهای سینماتیک جذابی روایت میشود که به دنبال آن میتوان لذت بیشتری هم از روند داستانی بازی برد. هر چند اکثر افرادی که به سراغ تجربهی عناوین شوتری همچون Shadow Warrior ،Doom ،Quake و دیگر عناوین مشابه آنها میروند، نه به خاطر داستانسرایی عمیق، بلکه بخاطر گیمپلی لذتبخش، آنها را تجربه میکنند.
شخصیت Lo Wang همچنان مانند نسخههای پیشین شوخطبع است و در طول روند داستان، یکی از جذابیتهای اصلی آن محسوب میشود. اما در حالی که در طول داستان شوخطبعی یا به اصطلاح Sense of Humor او جذاب است، در طول مبارزات این جذابیت به سرعت از بین میرود.
یکی از بزرگترین مشکلات این بازی کوتاه بودن بیش از حد آن است. شما میتوانید داستان بازی را با درجه سختی Normal در حدود ۴ تا ۵ ساعت به پایان برسانید که نسبت به نسخهی قبلی خود بسیار کمتر است. همچنین طراحی مراحل و روند آنها نیز به شدت یکنواخت بوده و عمق یا پیچیدگی خاصی در آن دیده نمیشود.
برعکس نسخهی دوم که یک محیط وسیع را در اختیار شما قرار میداد تا در آن به گشت و گذار بپردازید و آیتمهای مخفی را بیابید، روند این نسخه به این شکل است که شما باید با استفاده از پارکور و پلتفرمینگ از نقطهی A به نقطهی B بروید، در یک محیط مشخص تعدادی از دشمنانتان را سلاخی کنید و تا پایان بازی همین روند را پیش بگیرید.
در حالی که خطی بودن بازی لزوما یک مورد منفی نیست، اما این عنوان ضعف شدیدی در طراحی مراحل خود دارد و هیچگونه انعطافپذیریای در آن مشاهده نمیشود، گویی شما سوار یک قطار هستید که فقط و فقط به ریلی که روی آن قرار دارد محدود است و به هیچ عنوان به شما اجازهی جابهجایی نمیدهد.
حتی عنوان Serious Sam Syberian Mayhem، با وجود بودجهی محدود خود، تا حدودی سعی کرده بود المانهای Sandbox را در خود جای دهد و یک نقشهی بزرگ را در اختیارتان قرار میگذاشت و به شما اجازه میداد تا در محیط وسیع آن به گشت و گذار بپردازید، آیتمهای مخفی را بیابید و حتی به انجام مراحل فرعی مشغول شوید.
عناوین اخیر Doom نیز از طراحی مراحل و انعطافپذیری فوقالعادهای برخوردارند. از همین رو، وجود چنین ضعفی در Shadow Warrior 3 با توجه به پیشینهای که دارد بسیار نابخشودنی است و ارزش تجربه دوبارهی آن را از بین میبرد.
به راه انداختن دریای خون
یکی از بخشهایی که این بازی با وجود برخی ضعفها همچنان در آن میدرخشد، مبارزات آن است و اگر بخواهیم صادق باشیم، بسیاری به همین دلیل به سراغ چنین عناوینی میروند. بخش مبارزات الگوبرداریهای زیادی از دو نسخهی اخیر سری Doom داشته است.
این بازی بدون احتساب Gore Weaponها، ۷ اسلحهی متفاوت از جمله یک کاتانا و ۶ سلاح گرم را در اختیارتان قرار میدهد که نسبت به نسخهی قبلی کمتر است. نسخهی دوم بازی حدودا شامل ۹ دستهبندی و ۷۱ اسلحه بود، بنابراین در بازی جدید شاهد تنوع کمتری هستیم. Gore Weaponها که با انجام فینیشر روی برخی از دشمنان به دست میآیند، از تنوع مطلوبی برخوردارند و این تنوع را مدیون طراحی متمایز کنندهی دشمنان بازی هستیم. استفاده از آنها به دلیل متفاوت بودنشان، مبارزات را از یکنواختی در میآورد.
مبارزات با پیشروی در بازی، طولانیتر، خونینتر و پر هرجومرجتر میشوند. مبارزات و حس و حال استفاده از اسلحههای بازی همچنان بسیار لذتبخش است. همچنین بازی شما را تشویق به تعویض اسلحههایتان میکند که چالش را بیشتر خواهد کرد. شما در این بازی با کمبود مهمات روبهرو خواهید شد و به همین دلیل، بیش از پیش از اسلحههای دیگرتان استفاده خواهید کرد و همین مسئله باعث پویاتر شدن مبارزات و روند آنها میشود.
سرعت مبارزات در این بازی یادآور عناوینی همچون Doom بوده و دلیل آن نیز تنوع مناسب دشمنان بازی است که از شما حرکت و جابهجایی مداوم را میطلبد.
تکهتکه کردن اعضای بدن هیولاها با استفاده از کاتانا، منفجر کردن آنها با استفاده از Crimson Bull و انجام فینیشر روی آنها از لذتبالایی برخوردار است و میتوان گفت که بازی ارزشهای خود را در چنین بخشهای حفظ میکند.
پسرفت عجیب و غریب
در حالی که گیمپلی و مبارزات همچنان روان و لذتبخش هستند، اما بسیاری از بخشها و مکانیزمها نسبت به نسخهی پیشین پسرفت کردهاند. به عنوان مثال نه تنها اسلحههای بازی تنوع بسیار پایینی دارند، بلکه موارد قابل ارتقای آنها نیز بسیار کم و ساده است.
هر کدام از اسلحهها فقط قابلیت سه بار ارتقا را دارا هستند و این ارتقاها نیز هیچگونه تفاوت ظاهری در اسلحهها ایجاد نمیکنند و گاهی اوقات تنها به چند افکت ساده ختم میشوند.
ارتقای شخصیت Lo Wang نیز از اشکالاتی مشابه رنج میبرد، البته از آن جایی که Lo Wang در این نسخه بسیاری از قابلیتهای خود را از دست داده است، میتوان حذف برخی از قدرتها را منطقی دانست، اما این بدان معنا نیست که از تنوع و میزان آنها بکاهیم.
ارتقاهایی که برای Lo Wang در دسترس است، از تنوع و کارایی آن چنان بالایی برخوردار نیستند و حتی تاثیر برخی از آنها اصلاً در طول بازی احساس نمیشود؛ به همین دلیل، بازی نمیتواند شما را به پیدا کردن Skill Pointها برای ارتقای قابلیتها تشویق کند. البته یک منوی «چالشها» (Challenges) نیز در اختیارتان قرار گرفته است که با انجام هر یک از موارد آن، تعداد مشخصی Skill Point به دست خواهید آورد. وجود این چالشها مورد مثبتی است و میتواند کمی انعطافپذیری به روند بازی ببخشد.
علاوه بر این موارد، بخش کوآپ (co-op) نیز حذف شده است! وجود این بخش در نسخهی دوم یکی از مواردی بود که ارزش آن را چندین و چند برابر میکرد و تجربهای بسیار جذابتر را در اختیارتان قرار میداد. نبود این بخش در بازی سوم، خود یک پسرفت عجیب است و یکی از دلایل آن نیز همین طراحی مراحل فوق خطی و بی محتوا محسوب میشود.
از لحاظ فنی نیز بازی با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکند. از گیر افتادنهای گاه و بیگاه درون در و دیوار گرفته تا افت فریم ریت در برخی مواقع.
وقتی جوکها دیگر خندهدار نیستند
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردم، Lo Wang همچنان از شوخطبعی جالب خود (یکی از خصوصیات محوری این سری برای طرفداران) در طول داستان برخوردار است، اما این جذابیت با وجود برخی جوکهای جالب، به دلیل پرحرفی بیش از اندازهی Lo Wang در طول مبارزات بازی حفظ نمیشود و گاهی اوقات حس اجباری بودن را القا میکنند.
جوکهای او پس از کمی پیشروی در بازی و گذراندن چند مبارزه تمام میشوند و روند تکراری شدن را پیش میگیرند؛ گاهی اوقات آرزو میکنید که وی قوهی تکلم خودش را از دست بدهد!
به عنوان مثال، شخصیت سم در عناوین Serious Sam دائماً در حال صحبت نیست، اما گاهی در مواقع مناسب از جوکهایی استفاده میکند که حتی اگر بسیار احمقانه هم باشند، به دلیل منطبق بودن با وضعیت آن لحظه، به طنزی جذاب تبدیل میشوند.
اما متاسفانه Lo Wang در طول مبارزات یک لحظه زبان بر دهان نمیگیرد و به همین دلیل به سرعت جذابیت شوخیهایش از بین میرود. شنیدن یک جوک برای بار ۱۵ یا ۲۰ام دیگر خندهدار نیست و خسته کننده میشود. سازندگان میتوانستند با کاهش میزان صحبتهای او در طول مبارزات، جذابیت و تنوع جوکهایش را حفظ کنند.
زیبا، چشمنواز، پرجزئیات
در حالی که سازندگان بازی در طراحی مراحل و روند آنها ضعیف عمل کردهاند، اما به همان اندازه در بخش طراحی محیط و دشمنان گل کاشتهاند. طراحی محیط و نورپردازی در این عنوان به بهترین شکل انجام شده است و مکانها و مناظر چشمنوازی را به تصویر میکشد. جزئیات محیط بازی نیز به دقت تعبیه شده و به طور کلی شاهد دنیایی زنده، چشمنواز و پویا هستیم.
دشمنان و هیولاهای بازی نیز از تنوع و طراحی مطلوبی برخوردارند و با استفاده از قابلیتشان از دیگران متمایز میشوند. همانطور که بالاتر اشاره کردم، این مسئله به تنوع Gore Weaponها، از نظر ظاهری و قابلیتی، کمک به سزایی میکند. لازم به ذکر است که اسلحههای بازی نیز از جزئیات و طراحی مطلوبی برخوردارند.
صداگذاری این عنوان نیز به خوبی انجام شده است. با وجود آن که صداگذار شخصیت Lo Wang تغییر کرده است، اما همچنان به خوبی این شخصیت و اخلاقیات او را به تصویر میکشد. صداگذاری اسلحهها نیز بر استایل و انیمیشن آنها منطبق بوده و حس خوبی را در هنگام تیراندازی منتقل میکند. علاوه بر این، موسیقی متن نیز یکی از بخشهای مهم در چنین عناوینی است. در حالی که نمیتوان از آن به عنوان یک موسیقی متن به یادماندنی یاد کرد، اما میتوان گفت که کار خودش را در تنظیم اتمسفر بازی به خوبی انجام میدهد.
Shadow Warrior 3
نسخهی سوم Shadow Warrior شدیداً از کمبود محتوا رنج میبرد و تنها یک تجربهی کوتاه و ساده را به شما ارائه خواهد داد. به همین دلیل، اگر تنها به مبارزات بازی قانع هستید، میتوانید لذت مطلوبی را از این عنوان دریافت کنید و راضی از آن خارج شوید، اما اگر به دنبال تجربهای عمیق، وسیع و جذاب همچون نسخههای پیشین این سهگانه یا حتی عناوین مشابه آن هستید، احتمالاً بسیار ناامید خواهید شد.
نکات مثبت:
- سیستم مبارزات روان و لذتبخش
- روایت داستانی و شخصیت پردازی مطلوب
- تنوع ظاهری و قابلیتی بسیار خوب دشمنان بازی
- صداگذاری مطلوب کاراکترها
- طراحی محیط و نورپردازی پویا و چشمنواز
- طراحی جذاب اسلحههای بازی
- موسیقی متن مناسب
نکات منفی:
- نبود انعطافپذیری سابق در روند پیشروی و طراحی مراحل
- سیستم ارتقا بازی از کمبودهای فراوانی رنج میبرد و از تاثیر و اهمیت بالایی برخوردار نیست
- جوکها و دیالوگهای طنز تکراری
- کمبود محتوای شدید و نبود ارزش تجربهی دوباره
- حذف بسیاری از بخشها و مکانیزمهای گذشته همچون بخش کوآپ
- روند عجولانه و کوتاه بودن بیش از اندازهی بازی
۶.۷۵
این بازی روی PC تجربه و نقد شده است
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
انتظار نمرهی بالاتری داشتم، ولی بازم تجربش خالی از لطف نیست
به نظر من با این که سرگرم کننده بود دووم سملیتور ضعیف بود و بازیش نسبت به نسخه دوم پسرفت داشت .محیط های بازی که واقعا کمتر خطی بودن ولی الان حالت استیج مانند دووم بود .اسلحه ها که بیش از هفتاد تا بودن و الان مثل دوم شده بود .تیر ها که مثل دوم محدود بود و به سویچ کردن تشویقت می کرد(منظورم بین سه تا نیست ) بر عکس نسخه دوم .باس های بسیار بیشتر و همینطور محیط های بسیار متفاوت جنگلی تا شهر سایبر پانکی و همینطور وجود شاپ در نسخه دوم کاملا روح شدو واریور رو عوض کرده بودن و نسبت به قبلی افت داشت که به نظرم نمرشو کاملا سزاوارش می کنه ولی مو های لو وانگ جذاب شده بود و اینکه من قبلا فکر می کردم دو رگه افریقایی هست ولی مثل اینکه اشتباه می کردم
بازی خوبی نیست
صرفا اگه کسی میخواد سرگرم بشه این بازی خوبه
من بازیش کردم و برای من که زیاد طرفدار بازی های شوتر سرعتی نبودم جالب بوده و باعث شده برم و بازی های خوب این سبک رو بازی کنم
ما صرفا همون گیم پلی میدیم تا سرگرم بشیم، انتظار زیادی هم از بازیش نمی رفت، ولی تجربش خالی از لطف نیست، من خودم تفننی وقتی الدن پلی میدم، خسته میشم یه نیم ساعت میرم سراغ این گیم برای تنوع هم که شده
حتما doom و Wolfenstein رو بازی کن ، لذت خواهی برد
سلام.
با تشکر از آقای زرمهر بابت نقد این بازی؛
واقعیتش قبل از انتشار بازی فکر می کنم بمانند نسخه های قبلی برام لذت بخش باشه ولی در همون چند دقیقه ابتدایی نظر منو عوض کرد. شخصیت بازی اصلا برام دلچسب نبود. گرافیک بازی اصلا خوب نبود. محیط بازی با اینکه طراحی بصری خوبی داشت ولی بخاطر استفاده از موتور گرافیکی تاریخ گذشته و رنگ بندی بد محیط اصلا به چشم نمیومد.
در کل می تونم بگم این بازی فقط گان پلی خوبی داره و دیگر هیچ.
من که حدود یکساعت بازیش کردم و فعلا کنارش گذاشتم تا به الدن رینگ برسم.
اگر نسخه کرکی می زنید که هیچ ولی اگر قراره بازی را بخرید بهتون اصلا پیشنهاد نمی کنم.
می تونم بگم این بدترین نسخه سری هست.
Unreal Engine 4 موتور تاریخ گذشته هست ؟
اره دادا ایران بازی سفیر عشق رو با این موتور ساخت
این دیگه چه دلیله هر شرکتی نسبت به توانایی های خودش می تونی از این موتور استفاده بکنه.
اوکی، نمی دونستم از این موتور استفاده شده. اونقدر کیفیت بصری بازی بد هست که من حتی فکرش هم نمی کردم ازین موتور استفاده شده باشه.
در هر صورت نمره ام فعلا حول و حوش ۶/۵ تا ۷ هست.
من که لذت بردم واقعا از بازیش و پیشنهاد میکنم تجربه اش کنید و بعد یک ساعت بازیش لذت بخش میشه.یه جورایی موقع بازیش حس کردم بچه Doom هست این بازی
آره خیلی شبیه دووم عه ولی خب دو سه پله راحت از دووم پایین تره
نسخه اول و دوم بشدت عالی بودن ولی نسخه سوم رو نمیتونم تحمل کنم و بشدت ضعیفه . هنوز سکانس های نسخه اول بشدت زیبا هستند و در نسخه اول و دوم کارکتر بازی در عین شوخی جذبه داشت . وقتی نسخه سوم رو شروع کردم احساس کردم چقدر شبیه نسخه اخیر doom هست ولی المان ها بخوبی پیاده نشده .
متاسفانه بازی پسرفت داشته ولی خب تجربش خالی از لطف نیست
گیم پلی جالب،داستان بی محتوا،کیفیت بصری بسیار جالب
با تشکر از منتقد
با توجه به رایگان بودن توی ps now گرفتمش ولی از همون اول که دانلود کردم فهمیدم نباید با یه بازی خیلی با گرافیکی روبرو باشم، حجم زیره ۱۵ گیگ که حتی برای اوایل نسل ۸ هم واقعا حجم پایینی، از دور نماهای بازی زیباست ولی از نزدیک بافت ضعیف اشون داد میزنه، حداقل توقع ۳۰ گیگ داشتم که نصفش ام به زور بود، جدا از گرافیک تعداد خیلی کم گان های بازی عه که کلا فک کنم ۷ ۸ تاش که آپگریت هاش چیزی خاصی به اونا اضافه نمیکنه، المان های پلترفینگ بازی بد نیس و تنوع خوبی به بازی داده، خودم توقع تنوع خیلی بیشتری توی گان های بازی داشتم حداقل در حد دووم، ولی خب از نظر ریتم و اینا خیلی شبیه دووم بود که بازی مینی باس هارو دونه دونه اضافه میکنه و ییهو تو آخرای بازی میبینی با ۷ ۸ تا مینی باس میریزن رو سرت، زمان کم بازی ام که اشاره شد، نمره بازی کاملا لایق اشه بنظرم مطمعنن اگه رایگان نبود سمتش نمیرفتم
من به امید نسخه دوم منتظر نسخه سه بودم و انتظار بیشتر از نسخه دوم داشتم اما با محدود گیم پلی که ازش دیدم علاقه ای به تجربه نسخه سه ندارم و حتما مجدد نسخه دوم با اون همه ایتم شخصی سازی و مراحل طولانی تجربه میکنم تنها بزرگی این بازی گرافیک نرم بودن بازی به دلیلfpsبهتره که الویت من گیم پلی بعد گرافیک fps