چرا پنج گانهی Twilight مورد تنفر مردم واقع شده است؟
سری فیلمهای Twilight علیرغم طرفداران وفاداری که داشتند؛ در سالهای قبل جزو بدنامترین فیلمهای هالیوودی بودند.
در دههی گذشته فرانچایز Twilight (گرگمیش) به یک پدیدهی جدید در فرهنگ عامه تبدیل شده بود. رمانهای Twilight متشکل از چهار کتاب به قلم استفانی میرز (Stephanie Meyers) بود که داستان عشق بین یک خونآشام به نام ادوارد کالن و بلا سوآن که یک انسان معمولی بود را روایت میکرد.
رمانهای Twilight، گرچه با استقبال منتقدان روبرو نشد؛ اما یک موفقیت تجاری عظیم بود. تعدادی از منتقدان، Twilight را بخاطر دنیایی که موفق به خلق آن شده بود، تحسین میکردند. جهانی فانتزی با چاشنی عشق و وحشت که به خوبی توانسته بود خود را با سلایق نوجوانان تطبیق دهد.
هر چند اکثر منتقدان به صورت متفقالقول به خاطر شخصیتهای سطحی و پرداخت نشده و داستان ضعیف به شدت از این رمانها انتقاد میکردند.
به علت موفقیت تجاری بسیار گسترده، ساخت اقتباس سینمایی از Twilight اصلاً دور از انتظار نبود و نهایتاً داستان سری Twilight در قالب پنج فیلم، بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ به روی پردهی نقرهای رفت.
فیلمها حتی از رمانها نیز از لحاظ تجاری موفقتر ظاهر شدند و توانستند که رکوردهای فروش را در زمان خود بشکنند. همچنین این فیلمها تبدیل به سکوی پرتابی برای ستارههای جوان این پنجگانه، یعنی رابرت پتینسون (Robert Pattinson)، کریستن استوارت (Kristen Stewart) و تیلور لاتنر (Taylor Lautner) شدند.
اما یک ضربالمثل قدیمی وجود دارد که میگوید: “هر که بامش بیش، برفش بیشتر” گرچه موفقیت رمانها حتی قابل مقایسه با فیلمها نبود؛ ولی باید اعتراف کرد که منتقدان با رمانها بسیار مهربانتر برخورد کردند.
آنها سیل انتقادات و نظرات منفی خود دربارهی این پنجگانه را پس از مدت کوتاهی از انتشار هر فیلم، روانهی روزنامهها، مجلات و سایتها میکردند.
این انتقادات به جامعه هم منتقل شد و تقریباً به جز فن بیس وفادار این فرانچایز، کسی حاضر نبود تا از این فیلمها دفاع کند. در مدت زمان کوتاهی نفرت از Twilight به یک ترند محبوب میان مردم تبدیل شد.
هر چند که عبارت “بدنامی بهتر از گمنامی است.” دربارهی این فرانچایز صدق کرد و همین تنفر عمومی، این مجموعه را تا مدت زمانی طولانی در جامعه و سینما مطرح نگاه داشت و حتی باعث فروش بیشتر فیلمها و رمانهای Twilight شد.
حال سوال این است که چرا این فیلمها تا این میزان مورد نفرت مردم واقع میشدند؟ گرچه فیلمهای Twilight به هیچ وجه قابل دفاع نیستند و مشکلات اساسیای در تکتک ابعاد آنها وجود دارد؛ ولی آیا اصلاً در حدی که مردم فکر میکنند؛ پنجگانهی Twlight، فیلمهای بدی هستند؟
در این مقاله سعی شده است که به پرسشهای بالا پاسخ داده شود.
چرا فیلمهای Twilight مورد تنفر واقع میشوند؟
دلایل مختلفی برای نفرت از فرانچایز Twilight وجود دارد؛ بعضی از افراد اصلاً با نوع نگاه میرز به خونآشامها (رنگ متفاوت پوست آنها نسبت به سایر داستانها) و گرگینهها (آنها بر خلاف سایر افسانهها و داستانها، در این فرانچایز با میل خود به گرگ تبدیل میشوند) موافق نیستند.
برخی معتقدند که این مجموعه داستان بسیار ضعیف و بیارزشی دارد. هر چند که تعدادی از افراد دلایل مهمتری را برای نامناسب بودن فرانچایز Twilight ذکر میکنند؛ مثل نوع رابطهی بلا و ادوارد که یک رابطهی بسیار ناسالم و بد است.
دربارهی این مسئله در محافل مختلف اجتماعی و سینمایی بحثهای بسیاری شده است و هشدارهای فراوانی درباره نامناسب بودن این نوع رابطه به قشر هدف این فرانچایز، یعنی نوجوانان داده شده است.
به جز مشکلات روایی و پیامهای بد اجتماعی Twilight، به این پنجگانه انتقادات متعددی از بُعد تکنیکی وارد شده است؛ بخشهایی مثل جلوههای ویژه، گریمها، دکوپاژ و بازیهای بازیگران به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
حتی نقشآفرینی پتینسون، استوارت و لاتنر مورد پرسش و نقد جدی قرار گرفت؛ گرچه در سالهای بعد معلوم شد که علت ضعف بازی بازیگران این سری،عوامل دیگری بوده و پتینسون، استوارت و لاتنر بازیگران فوقالعاده با استعداد و عالیای هستند.
بسیاری از بازیگران این پنجگانه، نارضایتی و پشیمانی خود از حضور در این فیلمها را علناً ابراز کردهاند؛ آنها از مسیری که فیلم طی میکرد و کاری که انجام میدادند، ناراضی بودهاند و گفتهاند که به شدت زندگی آنها تحت فشار هواداران قرار گرفته است. حتی پتینسون در موقعیتهای مختلفی این سری را مورد تمسخر قرار داده است.
شاید این پنجگانه، آنقدر هم بد نباشد!
علت اینکه پنجگانهی Twilight به یک موفقیت تبدیل شد؛ این بود که قشر هدف خود، یعنی نوجوانان کم سن و سال را توانست به خود جذب کند. متأسفانه این قشر به آسانی در معادلات سینمایی نادیده گرفته میشوند و منتقدان و بسیاری از طرفداران سینما به آن توجهی نمیکنند.
این دقیقاً همان کاری بود که رمان استفانی میرز نیز انجام داده بود. از اول هم قرار نبود که فرانچایز Twilight منتهی به شاهکارهای ادبی و سینمایی شود؛ بلکه هدفگذاری خالقان آن این بود که داستان بنویسند که بتواند دل نوجوانان را بدست بیاورد و به رویاهای آنها جامهای از واقعیت بپوشاند.
گذشت زمان نیز در حق این فرانچایز نیکی کرده است. حال با فروکش کردن تمام هایپها و تبلیغات مثبت و منفی که مانند ابری سیاه بر این فرانچایز سایه انداخته بود؛ میتوان بدون پیش قضاوت خاصی به این پنجگانه نگاه کرد. برای عدهای همچنان روابط عاشقانهی این فیلمها جذاب است و عدهای دیگر نیز به صحنههای بعضاً احمقانه و مسخرهی این فیلمها میخندند و ساعت خوشی را کنار دوستان یا خانواده خود میگذرانند.
اما فارغ از تمام مشکلات و کاستیهای داستانی و روایی و پیامهای بد اجتماعی این فرانچایز، یک نکته را نباید فراموش کرد؛ این فیلمها و رمانها فقط برای سرگرمی مخاطب نوجوان ساخته شدهاند و باید اعتراف کرد که در این امر به هدف خود رسیدهاند.
منبع: اسکرین رنت
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
خب دلیل اصلیش دقیقا همینه که اشاره شد ، این فیلم برای تینیجرهاست .
منم بخاطر تخیلی بودنش چند قسمتش دیدم اما نتونستم همشون ببینم .
هرکس ازم می پرسه چطور فیلمی هست در یک جمله خلاصش می کنم «خون آشام هاش وقتی میرن تو آفتاب نمی میرند می درخشند !!!!!!!!!!»
والا متاسفانه من هنوز نه کتاب هاش رو خوندم و نه فیلم رو دیدم ولی این جمله رو در اینترنت هزاران بار شنیدم:
“Still a Better Love Story than Twilight ”
همین نشون میده که این تنفر از این مجموعه یه ترند جهانی شده
کلا تجربه به من ثابت کرده مخاطب ایرانی چشمش به دهن ریویو نویس های فرنگی هست
چه در سینما و چه در ادبیات. مثلا من کتابی فانتزی رو در فضای مجازی بررسی کردم تا با نظر ایرانی ها راجبش آشنا بشم . دیدم همه یه چیز راجبش نوشتن .تقریبا همه نوشتن “ویژگی خوب کتاب اینه که نویسنده در کتابش مخاطب ها رو دست کم نگرفته و …”
برام عجیب بود یعنی ۳۰۰ نفر آدم کتاب رو خوندن و همه همین برداشت رو داشتن؟
تا اینکه اتفاقی یه مقاله از یه ریویو نویس آمریکایی راجب این کتاب خوندم دیدم اون یارو همین رو نوشته بود
تازه فهمیدم چه خبره.
تو سینما هم همینطور. فیلم جدید نولان Dunkirk یه زمانی اومده بود هفته اول تو IMDB نمره اش ۹.۹ بود.
یادمه هنوز کیفیت خوب فیلم نیومده بود تا ما هم بشینیم ببینیم ولی ملت عنان از دست داده بودن و چنان تعریف و تمجیدی میکردن که نگو.
بعدا فیلم اومد دانلود کردیم دیدم آشغال به تمام معناست. سرگرم که نتونست بکنه هیچ، حتی یه لحظه حس همذاتپنداری در من نسبت به اون بدبخت هایی که در اون جنگ کشته شدن ایجاد نکرد. فقط توپ و تفنگ و انفجار و حرکت دوربین مسخره و… دیدم.
خلاصه آدم به مرور یاد میگیره نه چیزی که خیلی ازش تعریف میشه لزوما چیز خوبیه و نه چیزی که خیلی منفور هست لزوما اثر بدیه . باید زمان بگذره هیاهو ها بخوابه بعدا راجبش صحبت کرد
دقیقا. مثل The Last of Us Part II که بشدت توسط یه مشت هیتر، بیخودی هیت شد. نکته جالبش اینجاست وقتی اغلب اون هیترا را سوال پیچ میکردی کاشف به عمل می اومد که اصلا بازی رو تجربه نکردن و فقط حرفای که شنیده بودن را تکرار میکردن و کلا در اون حد اطلاعات نداشتن. هرچه از زمان انتشار بیشتر گذاشت بیشتر پی به ارزشش بردن حتی هیترای که بازی رو تجربه نکرده بودن بعد از تجربه فهمیدن در اشتباه بودن
هشت خط وقت گذاشتی تا همچین مزخرف چرتو پرتیو بنویسی که فقط توش میخواستی پاچه خواری لستو کنی ؟
در حق این سری خیلی کم لطفی کردند . من خودم علیرغم اینکه سالها برنامه داشتم که ببینمش ولی اصلا فرصت نمیشد تا اینکه یک سال پیش دیگه نشستم پاش و هر پنج تا فیلمو دیدم . واقعا زیبا بود . انتخاب بازیگرا ، ماندگاری چهره ها، داستان پر کشش هر فیلم ، فضای داستان ، جلوه های ویژه عالی و بی نقص و … . جدا از بحث سلیقه که ممکنه کسی فیلمای فانتزی خوشش بیاد یا فیلمای واقع بینانه این فیلم طوریه که وقتی قسمت اولشو ببینی و با شخصیت های اون ارتباط برقرار کنی به سادگی میتونی قسمت های بعدی رو با لذت ببینی و اتفاقا فیلم هم سوپرایزهای مختلفی در هر قسمت براتون قرار میده . اتفاقا بعد از دیدن این پست وسوسه شدم برم و یک دور دیگه کامل فیلمو ببینم . بنظرم ارزش چند بار دیدن رو داره . حداقلش در کمترین حالتش از خیلی از فیلمای تخیلی آب دوغ خیاری امروزی قشنگ تره و داستان و بازیگرانش هم عالین
من هم کتاباش رو خوندم و هم تمام قسمت های این فیلمروچندین بار دیدم.. به نظر من این داستان زیباترین داستان عاشقانه ی عصر حاضر هست حالا چرا.. چون موجود خون آشامی که به شدت تشنه به خون معشوقه ی خودش هست برای اینکه بهش آسیبی نرسونه خودش رو تا جایی که میتونه کنترل میکنه و به خودش فشار میاره و باوجود اینکه تماس های زیادی بینشون برقرار میشه که ممکنه کنترلش روهرلحظه از دست بده اما بازهم ادوارد بر نفس خودش و خوی درنده و خون آشامش غلبه میکنه و اوج زیبایی این قضیه رو توی دوتا صحنه میبینیم یکبار توی توایلایت یک که بلا مسمومه و ادوارد مجبور میشه برای خارج کردن سم از بدنش خونش رو بمکه و تصور کنید برای یکموجود خیالی خون آشام چقدر میتونه سخت و طاقتفرسا باشه که وقتی شروع به خونخواری بکنه وسط کار دست بکشه تا جون اون دختر رونجات بده…صحنه دوم توی توایلایت پنج زمانی که بلا زایمان میکنه و با مرگ فقط چند ثانیه فاصله داره و ادوارد مجبوره اون رو گاز بگیره تا تبدیلش کنه به خون آشام بازهم چقدر سخته که وسط کار دست بکشه و خودش رو کنترل کنه .. از طرفی بلا رو میبینیم که به خاطر عشقش به ادوارد نژاد و جنس و همه چیز رو نادیده میگیره و حاضره اون زندگی خون آشامی رو که بدیهای زیادی داره و اون رومجبور میکنه تا ابد از انسانها و عزیزانش فاصله بگیره ذو با تمام ریسک ها و خطراتش به جون بخره تا بتونه به عشقش بیشتر نزدیک بشه …همه ی اینها یک فداکاری بزرگ رو در عشق نشون میده … از طرف دیگه اگر بخوایم این داستان رو با داستان های دیگه خونآشامها و فیلمهای دیگه مقایسه کنیم همه اونها در ژانر وحشت هستن و همگی صحنه هایی دارن که ممکنه مخاطب برای یک لحظه قلبش بگیره یا حالش بهم بخوره اما سری توایلایت فقط عاشقانه و فانتزی هست و کمی هیجان هم در اون وجود داره اما صحنه های زننده و ترسناک به هیچوجه
جامعه مخاطب ش رو خوب راضی کرد، فیلم های مارول هم برای تینیجرها هست ، همین اسپایدرمن آخری فوق العاده بود؟؟ میلیارد دلار فروخت؟؟ به نظر من فیلم های ابر قهرمانی مارول واقعا ضعیف و بیکیفیت هستند ولی فروش خوبی دارن
حالا همش که نه مارول فیلم های خوبی هم داره ولی خیلی داره شیر دوشی میکنه یعنی سالی سه چهارتا فیلم و دو سه تا سریال میده بیرون
ولی باهات کاملا موافقم🗿🤝
من هنوزم دوستش دارم و فیلم قشنگی بنظرم !
یکی از خسته کننده ترین و چرت ترین ها بود.. من اون موقه که دیدم دقیقا نوجوون بودم