نقد و بررسی بازی OlliOlli World؛ اسکیت‌سواری هنری

بازی OlliOlli World عنوانی است که در میان هیاهوی بازی‌های پیچیده، به ساده بودن تکیه دارد و به همان سادگی، لحظات سرگرم‌کننده‌ای را در اختیارتان قرار می‌دهد.

بازی‌های مستقل در چند سال اخیر، جایگاه مهمی را در بین بازیکنان و گیمرها به خود اختصاص دادند. با همه‌گیر‌تر شدن این عناوین، خلاقیت و میل سازندگان به پیاده‌سازی ایده‌های جاه‌طلبانه‌تر بیشتر شد. بازی OlliOlli 2: Welcome to Olliwood در سال ۲۰۱۵ یکی از این بازی‌ها بود. عنوانی که تجربه‌ای جدید و منحصر به فرد را در سبک اسکیت‌سواری به ارمغان می‌آورد. بعد از ۷ سال، نسخه‌ی جدید این سری تحت نام OlliOlli World عرضه شده و به بهترین شکل ممکن، ویژگی‌های مثبت نسخه‌ی قبلی خود را تکامل می‌دهد.

وقایع بازی OlliOlli World در سرزمینی به نام Radlandia اتفاق می‌افتد؛ جهانی که سال‌ها قبل توسط پنج خدای اسکیت‌سواری (‌SkateGodz) ساخته شد. پل ارتباطی بین آن‌ها و انسان‌های عادی، یک جادوگر یا Skate Wizard است. با شروع بازی و پخش مقدمه، متوجه می‌شویم که این جادوگر در حال بازنشست شدن است و به دنبال جانشبن می‌گردد. حالا اسکیت‌بازان جوان باید با شرکت در چالش‌های سخت و هیجان‌انگیز، خودشان را به جادوگر اثبات کرده و به Skate Wizard بعدی تبدیل شوند. شما یکی از این داوطلبان هستید.

اولین چیزی که در شروع بازی توجه شما را به خود جلب می‌کند، قطع به یقین شخصی‌سازی بی‌نظیر و پرجزئیات کاراکتر و اسکیت او است. شما می‌توانید بر طبق سلیقه‌ی شخصی خودتان، تقریباََ تمام دارایی‌های شخصیت اصلی را شخصی‌سازی کنید. از ویژگی‌های ظاهری مثل چشم‌ها، چهره، رنگ پوست، قد و وزن بگیرید، تا پوشش شخصیت مثل شلوار، پیراهن، دستبند و کلاه؛ این‌ها همه گوشه‌ای از دامنه‌ی وسیع موارد قابل شخصی‌سازی هستند. حتی اسکیت شما هم از این ماجرا مستثنی نیست و به روش‌های مختلف می‌توانید آن‌ را منحصر به فرد کنید.

قضیه جایی جذاب می‌شود که در صفحات لودینگ، بازی به صورت شانسی، شخصیت‌های خلق شده توسط بازیکنان واقعی در سراسر جهان را به نمایش می‌گذارد. این‌گونه ممکن است پوشش و شخصیت شما برای یکی از بازیکنان بازی به صورت اتفاقی به نمایش در آید. همانطور که گفته شد، بازی OlliOlli World با این که تمرکز اصلی خود را روی المان‌های گیم‌پلی سوار گذاشته است، اما برخلاف بازی‌های آرکید دیگر، قصه‌ی جذاب و زیبایی هم برای شنیده شدن دارد. داستان بازی در ابتدا و انتهای هر مرحله و توسط NPCهای بازی روایت می‌شود. دیالوگ‌هایی که توسط هر شخصیت به کار می‌روند، می‌توانند مربوط به قصه‌ی قدیمی یک منطقه یا انگیزه‌های شخصی هر NPC باشند.

برایم جالب بود که این شخصیت‌های فرعی با اینکه نقش مستقیمی در بازی ندارند، به خوبی در دل گیمر جا باز می‌کنند و اهمیت خود را در بازی بالا می‌برند. از شخصیتی که دائما به خرد کردن وسایل و محیط علاقه دارد، تا مردی که دوستانش به دلایلی نامعلوم او را پدر صدا می‌کنند! هرکدام از این کاراکترها که به تعدادشان در طول بازی اضافه می‌شود، وظیفه‌ی خود را مبنی بر زنده کردن جهان بازی و قرار دادن لبخند روی لب بازیکن به خوبی انجام می‌دهند.

بازی به صورت غیرمستقیم از داستان‌گویی محیطی هم استفاده می‌کند. موجودات و اشیاء هر محیط با داستان پشت آن ارتباط مستقیم دارند. به عنوان مثال جادوگر در اوایل بازی زنبورها را نشانه‌ی هدایت و راهنمایی معرفی می‌کند. در طول گیم‌پلی می‌فهمیم که اگر زنبورها نبودند، مسیری هم برای عبور و رسیدن به پایان پیست وجود نداشت. در واقع، زنبورها در گیم‌پلی بازی همان نقش هدایت‌کننده را ایفا می‌کنند. در بازی پنج سرزمین اصلی وجود دارد که در هرکدام از آن‌ها چیزی حدود دوازده الی چهارده مرحله گنجانده شده است. بعد از به پایان رساندن تمامی مراحل اصلی هر سرزمین، شما با خدای آن منطقه ملاقات می‌کنید و یک قدم دیگر به اثبات کردن خودتان نزدیک‌تر می‌شوید.

جالب است بدانید که سازندگان حتی برای مرگ و احیا در بازی و سیستم چک‌پوینت، دلیل داستانی قرار داده‌اند. در کل نباید از بازی‌های آرکید و گیم‌پلی‌محور انتظار داستانی عمیق را داشت، اما OlliOlli World این‌کار را به مراتب بهتر از بازی‌های مشابه انجام می‌دهد. دیگر چیزی که در ابتدای ورودتان به بازی متوجه می‌شوید، طراحی هنری زیبا و دیدنی بازی است. سازندگان از گرافیکی مشابه نقاشی با مداد رنگی برای ساخت جهان خود استفاده کرده‌اند که انصافاََ تاثیرگذار ظاهر می‌شود.

گرافیک OlliOlli World هویت خاص خود را دارد و این هویت را به بهترین شکل ممکن تثبیت می‌کند. همچنین هماهنگی خوب و مناسبی بین طراحی شخصیت‌ها با محیط ایجاد شده است. تکسچرهای بازی در کیفیت و رزولوشن خوبی قرار دارند و تا انتهای تجربه‌ی خود، به جز یک مورد خاص، با پدیده‌ی دیر لود شدن بافت‌ها رو‌به‌رو نشدم. جدا از بحث هنری و بصری که بازی از آن نمره‌ی قبولی می‌گیرد، بازی در مبحث گرافیک فنی نیز تقریباََ سربلند است. چرا تقریبا؟ زیرا در طول تجربه‌‌ی بازی، چندین بار با افت فریم‌های محسوس مواجه شدم که برای یک بازی مستقل در چنین سبکی قابل‌قبول نیست.

جدا از این‌ موضوع، چند بار هنگامی که مرحله به اتمام رسید، NPCها با تاخیر چند ثانیه‌ای پدیدار شدند. به طور کلی، باگ و افت فریم مسئله‌ای جدی‌ برای این عنوان محسوب نمی‌شوند، اما با توجه به ظاهر شدنشان در برخی مواقع، ذکر کردنشان واجب است. مهم‌ترین بخش برای یک بازی آرکید، گیم‌پلی آن است. گیم‌پلی این بازی‌ها باعث می‌شود که گیمر پای بازی بنشیند و با آن سرگرم شود. سرگرم‌کنندگی با ویژگی‌های گیم‌پلی عجین شده و اگر این بازی نتواند سرگرم‌کننده باشد، به مهم‌ترین رسالت خود نرسیده است. به صورت خلاصه، OlliOlli World یکی از سرگرم‌کننده‌ترین تجربه‌های سال ۲۰۲۲ تا به الآن محسوب می‌شود.

مهم‌ترین چیزی که گیم‌پلی اسکیت‌سواری این عنوان را از بازی‌های مشابه متمایز می‌کند، رابط کاربری و قوانین کمبو‌های بازی است. در این بازی، حرکات به پریدن، نشستن و سرعت گرفتن خلاصه نمی‌شوند. به لطف رابط کاربری بی‌نظیر بازی که تجربه‌ی آن را با گیم‌پد فراموش‌نشدنی می‌کند، بازی مجموعه‌ی قابل توجهی از Skill یا توانایی‌ها را در خود جای داده است که در متنوع کردن بازی نقش مهمی ایفا می‌کنند. حتی همان پریدن بازی هم با یک دکمه انجام نمی‌شود و از آنالوگ برای چنین عملی استفاده شده است. هرچه در بازی پیشروی می‌کنید، طراحی مرحله تکامل بیشتری پیدا کرده و در نتیجه گیم‌پلی متنوع‌تر می‌شود.

مثلاََ در سرزمین اول با قواعد کلی بازی کردن آشنا می‌شوید، در سرزمین دوم توانایی اسکیت‌سواری روی دیوار صاف را یاد می‌گیرید و در سرزمین سوم هم می‌توانید کریستال‌ها و موانع سر راه خود را از بین ببرید. حتی گاهی برای فرود آمدن هم باید هوشیار باشید؛ چرا که اگر ارتفاعتان بیش از حد باشد، هنگام فرود حتما باید کلید A یا X را فشار بدهید. مراحل آموزشی یا Tutorial هم به بهترین و ساده‌ترین شکل قوانین بازی را به شما آموزش می‌دهند. تنها ایرادی که می‌توانم به طراحی مراحل بازی بگیرم در سرزمین Cloverbrook است. مراحل این سرزمین بعد از گذشت مدتی از یک الگوی واحد و تکراری استفاده می‌کنند. با این وجود، بازی هرگز در سرگرم‌کننده بودن ناامیدتان نمی‌کند و این ماموریت خود را به خوبی انجام می‌دهد.

مراحل بازی به سه دسته تقسیم می‌شوند. مراحل داستانی که برای پیشروی در بازی باید انجامشان دهید و گاهی مراحل آموزشی را شامل می‌شوند، نوع دوم مراحل چالشی هستند که مهارتتان را آزمایش می‌کنند‌ و نوع سوم هم مراحل مخفی‌ای هستند که باید آن‌ها را در طول مراحل اصلی پیدا کنید.

با این حال، بازی OlliOlli World هم می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و هم می‌تواند گیم‌پلی ساده‌ای را ارائه دهد! اگر بخواهید چالش‌های جایزه‌دار بازی را انجام دهید و به رکورد خاصی برسید، تجربه‌ی آن سخت می‌شود؛ اما اگر هدفتان تنها اتمام مراحل است، بازی تا اواسط سرزمین چهارم چالش خوبی را برایتان فراهم نمی‌کند. اگر قوانین بازی را به خوبی درک کنید، رد کردن مراحل برایتان ساده‌تر از تصورتان می‌شود.

به شخصه انتظار داشتم بازی سخت‌تر از این حرف‌ها باشد، اما مشخص است که سازندگان تمام اقشار مخاطبین را هدف قرار داده‌اند. جدا از مراحلی که نام‌ بردم، شما می‌توانید در رنک و لیگ‌های روزانه‌ی بازی نیز شرکت کنید و با اضافه شدن به هر لیگ، به بالاترین امتیاز ممکن رسیده و صدرنشین شوید.

بازی OlliOlli World در زمینه‌ی تنوع محیطی نیز موفق ظاهر می‌شود. موفقیتی که تا آخر بازی پابرجا است. هر سرزمین، تم و قالب خاص خودش را دارد و مراحل هر سرزمین هم گاهی به اشکال مختلف، محیط‌های جدیدی را به نمایش می‌گذارند. اشیاء قرار داده شده در هر محیط متناسب با تم هر سرزمین تغییر می‌کنند و این مهم تحسین‌برانگیز است. به طور کلی هرگز احساس نمی‌کنید که در حال تجربه‌ی بازی در یک مکان تکراری هستید و سازندگان به خوبی تنوع‌پذیری را در این زمینه حفظ می‌کنند.

موسیقی و صداگذاری بعد از گیم‌پلی، بهترین نقطه قوت بازی به شمار می‌روند. موسیقی‌های بی‌کلام فوق‌العاده‌ای در طول بازی پخش می‌شوند که کاملا با گیم‌پلی و محیط هم‌خوانی دارند. شما حتی می‌تواند این موسیقی‌ها را عوض کرده و ترانه‌ی مدنظر خودتان را گوش دهید. موسیقی‌ها به حدی هوشمندانه انتخاب شده‌اند که حتی انگیزه‌ی شما برای ادامه دادن بازی را افزایش می‌دهند. جدا از این‌ها، صداگذاری هم در بالاترین استاندارد قرار دارد و این برای یک اثر مستقل تحسین‌برانگیز است. هر حرکت اسکیت شما در بازی صدای خاصی را پخش می‌کند و تقریبا تمام اشیاء قابل تعامل بازی با دقت صداگذاری شده‌اند.