نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن

نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی

محمد جواد فراهانی
۲۰:۰۰ ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
کاور نقد فیلم تیتان

فیلم Titane دومین ساخته ژولیا دوکورنو، مشابه فیلم اول‌اش، درنده خویی جهانِ درونیِ را به رخدادها و حوادث بیرونی پیوند می‌زند. جهانی که دوکورنو در Titane پیش روی‌مان می‌گذارد مخاطب را با ابعاد مختلف شخصیت اول به خوبی آشنا کرده و از یک جهان واقعی به یک جهان سورئال پل می‌زند.

از همان ابتدای فیلم، دوکورنو به خوبی علت‌ فقدان و کمبود محبت الکسیا را واکاوی می‌کند. دختری را در نظر بگیرید که هدفش جلب توجه پدرش است اما از طرف پدر محبت نمی‌بیند. پس بی‌جهت نیست که هنگام تصادف عشق‌اش به ماشین و آهن، جایگزین آن عشق پدرانه گردد. و این استحاله درونی و میلِ جایگزین، در ظاهر الکسیا نیز نمود می‌یابد و در چهره‌اش تغییراتی به وجود می‌آید. گویی این آهن و تیتانیوم است که به تدریج در وجودش رشد می‌کند تا جایی که کودکی از همان جنس به او عطا می‌کند.

الکسیا کودک و دستگاهی در نمایی از فیلم تیتان

دوکورنو برای پیشبرد درام خود، زیر ژانر Body Horror‌ را به خدمت می‌گیرد تا در قواعد ژانر بتواند وحشت صریح و بی‌پرده خود را از چنین موقعیتی به تصویر بکشد. حال این تغییراتی که در ظاهر و باطن الکسیا به وجود آمده باعث می‌شود تا فیلم‌نامه‌نویس متناسب با ویژگی‌های شخصیت الکسیا برای او شغلی در نظر بگیرد که آن شغل ارتباطی توام با صنعت و ماشین دارد. ارتباطی که الکسیا را رفته‌رفته به دنیای ماشینی نزدیک‌تر و از دنیای انسان‌ها دورتر می‌کند.

دور شدن از دنیای انسان‌ها و پیش‌روی به سمت یکی شدن با ماشین و به طور استعاری صنعتی شدن، از قهرمان فیلم یک آدم‌کش می‌سازد. اشکالی که در این‌جا به فیلم‌نامه تیتان وارد است در عدم توجه به این مسئله است که الکسیا چگونه به یک قاتل سریالی بدل می‌شود؟ اگر او به خاطر رفتار پدرش از انسان‌ها نفرت پیدا کرده، چرا توانایی کشتن هر شخصی را به جز پدرش دارد؟ در واقع معلق بودن این مسئله در فیلم که بیشتر به خاطر نمایش وجوه ترسناک الکسیا صورت می‌گیرد، منطق پرده اول فیلم‌نامه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

الکسیا در نمایی از فیلم تیتان

حال وقتی فیلم می‌خواهد رابطه‌ی الکسیا با ماشین را جایگزین رابطه او با انسان‌ها کند، در تشریح آن‌چه درون الکسیا می‌گذرد، ناتوان است. حتی اگر جنین الکسیا را استعاره‌ای از خشونت وجودی او بدانیم نیز این اشکال هم‌چنان به قوت خود باقی است. پس از اولین مواجهه جدی الکسیا با ماشین، درد تمام بدن او را فرامی‌گیرد و این موضوع ما را به یاد خارش‌های شدید بدن جاستین در فیلم Raw می‌اندازد. دوکورنو با این کار علاوه‌ بر اینکه شروع یک تحول جدید در الکسیا را نوید می‌دهد، به وضوح به فیلم قبلی‌اش نیز ارجاع می‌دهد و از آن‌جایی که الکسیا برای گریختن از خانواده خود، ظاهرش را به کلی تغییر می‌دهد و بدل به دیگری ـ پسر ـ می‌شود، فیلم‌نامه سیر منطقی خود را پیدا می‌کند.

در نقطه عطف اول فیلم‌نامه که وینسنت به پلیس می‌گوید الکسیا، پسرش است، درک این موضوع که او خلاء‌ای طولانی را پشت سر گذاشته کار دشواری نیست. البته این موضوع که آیا وینسنت از ابتدا متوجه می‌شود که الکسیا پسرش است یا خیر تا پایان ناگفته باقی می‌ماند. حضور وینسنت در زندگی الکسیا مطابق با الگوهای فیلم‌نامه‌نویسی قرار است تحولی را درون شخصیت الکسیا ایجاد کند و این تحول احتمالا در راستای بازگشت دوباره خصائص انسانی به ‌الکسیاست. اما در این وهله و ارتباط وینسنت در مقام پدر جدید با الکسیا باید به چند مسئله توجه داشت؛ الکسیا چگونه و با کدام رفتارش موفق می‌شود نظر وینسنت را جلب کند و محبت او را برانگیزد؟ اگر وینسنت بنا بود هر شخصی را به جای پسر خود بپذیرد پس چرا ده سال صبر می‌کند تا پسرش پیدا شود؟ هم‌چنین ما از رابطه میان وینسنت و پسرش در گذشته اطلاعات چندانی در اختیار نداریم که حالا این‌گونه محبت را نسبت به الکسیا باور کنیم.

وینسنت در نمایی از فیلم تیتان

با عبور از ضعف‌هایی که در این وهله گریبان فیلم را می‌گیرد فیلم در همین باره، چند نقطه قوت دارد. از جمله اینکه وینسنت آتش‌نشان است. آتش‌نشان یکی از حرفه‌هایی است که در آن نوع‌دوستی حرف اول را می‌زند. پس تا حدی می‌توان درک کرد که وینسنت از چه شخصیتی برخوردار است و آن زمان که وینسنت به یاری الکسیا می‌شتابد و او را زیر پرچم خود می‌گیرد، اهمیت انتخاب چنین شغلی از سوی کارگردان، مضاعف می‌شود. کافی است صحنه‌ای را که در آن الکسیا در حال احیای پیرزن است را در تقابل با قتل‌هایی که در ابتدای فیلم مرتکب می‌شود، ببینید. از همین نقطه، باور اینکه الکسیا در حال تغییر است کار دشواری نیست. عشقی که وینسنت به الکسیا دارد قرار است به بهای آزار و رنجی باشد که وینسنت باید برای رام کردن آلکسیا و پذیرش بچه‌ای آمیخته از جنس فلز یا به بیان بهتر آمیخته با همان خوی آلکسیا بپردازد. درست مثل پدر جاستین در انتهای فیلم Raw‌ که لباسش را باز می‌کند و زخم‌های ناشی از حملات همسرش به او، نمایانگر رنج‌های عاشقانه‌ایست که برای رام کردن همسر خود متحمل شده است. گویی در جهان دوکورنو، عشق و هر مفهوم زیبای دیگر باید از دل جهنمکده دنیای واقع، بیرون کشیده شود. در اینجا حتی آن رقص‌های الکسیا و وینسنت را نیز می‌توان در تصادم با رقص‌های ماشینی درک کرد. یک رقص انسانی در تقابل با رقصی ماشینی.

الکسیا در کودکی در نمایی از فیلم تیتان

رابطه‌ای که میان الکسیا و وینسنت برقرار است با تغییر سطح، به جایی می‌رسد که پذیرش، مهم‌ترین اتفاق آن است. پذیرفتن این خوی وحشی در گام اول توسط وینسنت و همراه شدن با دختر به قدری برای این مرد پذیرفتنی است که حتی با دیدن جسم دخترانه آلکسیا، باز هم حاضر است او را بپذیرد. همین پذیرش است که کم کم به الکسیا جرات می‌دهد تا در مقابل تمام نیرو‌های آتش نشان، رقص زنانه خود را به نمایش بگذارد و به‌نوعی به هویت واقعی خود بازگردد. الکسیا باید تبدیل به خود واقعی‌اش شود تا از جنین محبوس در وجودش رها شود. جنینی که او توانایی پذیرش‌اش را ندارد. او باید دوباره خصائص انسانی‌اش را باز یابد تا همه چیز برایش شکلی واقعی بگیرد و این رنج تن و روح به اتمام برسد.

به طور کلی تیتان تلاشی است از سوی دوکورنو تا نشان دهد چگونه درنده خویی انسان مدرن در زمان حال می‌تواند او را از مسیر انسانیت دور سازد. استعاره‌ای که بیشتر، جسارت‌اش را بر روی وجوه روانکاوانه متمرکز می‌کند تا مناسبات مربوط به قدرت سرمایه‌داری و همین موضوع است که می‌توان منطق جهانِ نه‌چندان واقعی فیلم را پذیرفت.

meysambSolid snake foreverیوهانMahyarMsm

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن
نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نقد و بررسی فیلم Titane؛ عصر آهن و درّنده خویی، نخل طلای کن