هرج و مرج تصویری؛ یادداشتی بر فیلم Space Jam: A New Legacy
«هرج و مرج فضایی: میراث جدید» به کارگردانی مالکوم دی.لی محصول سال ۲۰۲۱ دقیقا همان چیزی است که انتظارش را داشتم، یک فیلم بد. ۲۵ سال پیش نسخه اول «هرج و مرج فضایی» با تمام ایراداتی که در ساختارش داشت حداقل معجون سرگرم کننده و یک بار مصرفی بود که داستانش را با لکنت بسیار پیش میبرد، اما نسخه جدید با تمام زرق و برق و هزینهاش، نه فضایی میسازد که باورش کنیم، نه میراث جدیدی را برجای میگذارد، تنها با یک قسمت از نام فیلم موافقم و آن هرج و مرجی است که در تصاویر آزار دهندهاش وجود دارد. داستان فیلم در مورد ستاره دنیای بسکتبال، لبران جیمز است که در ورزش به هر آنچه که میخواسته رسیده اما در جایگاه یک پدر رابطهاش با پسرش دچار مشکل است. جیمز که به دعوت کمپانی وارنر به همراه پسرش برای مذاکره میرود در آنجا همراه با پسرش وارد دنیای دیجیتالی وارنر ۳۰۰۰ میشوند. شخصیت منفی فیلم هوش مصنوعی به نما ال.جی (دان چیدل) است که مسابقهای بسکتبالی را تدارک میبیند تا جیمز در برابر پسرش و شخصیتهای کامپیوتری که او طراحی کرده قرار بگیرد.
داستان چیز جدیدی نیست و این رویاروی که قرار است به یک فهم مشترک میان دو طرف ختم شود را بارها دیدهایم که نمونه درخشانش را در انیمیشن «درجستجوی نمو» می توان مشاهده کرد، جایی که جدایی دو شخصیت و تفکراتشان، یک وضعیت را به درستی بسط میدهد. همچنین اگر از کسانی بودید که بازی مایکل جوردن را در قسمت اول مصنوعی میدانستید، کافی است تا بازی بسیار بدتر لبران جیمز را در این فیلم ببینید! که هیچ ری اکشن درستی در برابر پدیدهها ندارد گویی جیمز که یکی از تهیه کنندگان اثر است همچون کمپانی وارنر صرفا خواسته از این فیلم برای تبلیغات استفاده کند. نمایش جهانهای مختلف کمپانی وارنر از دیسی تا مد مکس و هری پاتر بیش از آنکه به خود اثر ربط پیدا کند همچون یک تور تبلیغانی برای دیدن شخصیتهای وارنر است که قرار است با نوستالژی بازی و خوش آب و رنگ نشان دادنشان جذاب باشد، اما نیست.
فیلم با استفاده از فرمولهای تکراری و البته پرداخت ضعیفتر در بخش انیمیشن سعی در ایجاد موقعیت کمدی دارد اما هیچکدام از ستارگان دنیای لونی تونز نمیتواند بی منطقی در کارگردانی و روایت را پوشش دهد. ایرادات کارگردانی با همان کلوز اپ ابتدایی، آنهم از شخصیت فرعی که دیگر حضوری ندارد مشخص میشود! تا جاماندن دوربین از حرکات بازیگر و قابندیها و ترکیببندیهای بدی که در فیلم به چشم میخورد. حتی منطق جهان فیلمهم در نمیآید مانند صحنه ورود لبران جیمز به جهان دیجیتالی با همان ری اکشنهایی که نشان نمی دهد! انگار که رفت و آمد در چنین فضاهایی کاملا عادی است و البته دیالوگی که در اولین ورود به باگز بانی میگوید در مورد اینکه او یک انسان است، بر خلاف حالتهای بدنی است که در جهان فانتزی انیمیشنی انجام میدهد. در نهایت فیلم ریتم بی منطقی دارد و شوخیهایش در حد اشتباه گرفتن مایکل بی جوردن با مایکل جوردن بسکتبالیست باقی میماند و شاید تنها جای خنده دار فیلم قهر کردن کینگ کنگ باشد!
پر بحثترینها
- نقد و بررسی بازی STALKER 2: Heart of Chornobyl
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- مدیرعامل ناتی داگ: بازی بعدی هیجانانگیزترین پروژهای است که روی آن کار کردهایم
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- مشکلات متعدد بهینهسازی STALKER 2 روی ایکس باکس سری ایکس؛ رسیدن به نرخ فریم صفر در مکانهای شلوغ
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- اطلاعات جدیدی از مذاکره میان سونی و شرکت مادر FromSoftware منتشر شد
- جزئیات اولین بهروزرسانی Stalker 2 اعلام شد
- آیا پیشنهاد سونی برای خرید Kadokawa، شرکت مادر FromSoftware، منطقی است؟
نظرات
نامزد تمشک طلایی میشه