سری Tales Of یک فرنچایز قدیمی و بسیار ریشهدار است که نسخههای متعددی دارد. بازی Tales Of Arise جدیدترین نسخه از این سری است که انتظارات زیادی هم از آن میرفت. به گفته سازندگان بازی، Bandai Namco، هدف از ساخت این بازی، تازهسازی کیفیت بصری فرنچایز و البته ارائه یک گیمپلی جدید با حال و هوایی تازه برای جذب مخاطبین جدید بوده است. همچنین طبق وعدهها، آنها سعی کردهاند با نگهداشتن المانهای محبوب نزد طرفداران و پایبندی به ریشهها هواداران قدیمی خود را هم راضی نگه دارند. اما بازی Tales Of Arise تا چه حد در این امر موفق بوده است؟ شما را در ادامه دعوت میکنم به مطالعهی این مقاله.
داستان بازی از این قرار است که ۳۰۰ سال پیش، سیاره Dohna، توسط سیاره مجاورشان، رینا مورد حمله قرار میگیرد. رینا سرزمینی است که مهد دانش و تکنولوژی است و مسلما نتیجهی این حمله هم برای Dohna جالب نیست؛ سرزمین Dohna توسط رینا تصرف میشود و مردمش به اسارت گرفته میشوند. قهرمان بازی یک اسیر است که فراموشی گرفته و Iron Mask نام دارد. یک روز، یک قطار باربری توسط گروه شورشیهای استقلالطلب Dohna مورد حمله قرار میگیرد و از قضا، Iron Mask هم در قطار حضور دارد. بعد از چندی، او متوجه میشود قطار توسط دختری به نام ژیان ربوده شده است و به مرور به این گروه نزدیکتر میشود.
بعد از پیوستن Iron Mask به شورشیها، او نام خود (آلفین) را به یاد میآورد و قدرتهای جدیدی هم کسب میکند. آلفین و ژیان کمکم ارتباط گستردهتری پیدا میکنند و گروه را بسط میدهند. با گسترشیافتن گروه و پیوستن چند نفر به آن، داستان بازی هم شکل میگیرد. شروع بازی بسیار خوب است و برعکس شروع کلیشهای اکثر بازیهای سری Tales Of تاثیرگذار و جذاب ظاهر میشود. با وجود محوری بودن موضوعات سنگین و ناراحتکنندهای چون بردهداری در داستان بازی، سعی شده بین لحظات جدی و طنز تعادل برقرار باشد تا تجربه طولانی ۷۰-۸۰ ساعته بازی برایتان خستهکننده نباشد.
در طی روایت بازی کاملا با بیچارگی و سیهروزی مردم Dohna همراه میشوید و این همراهی در ساعات ابتدایی بازی کمی تکراری میشود. خوشبختانه بعد از چند ساعت که شخصیتهای اصلی بازی یک پارتی تشکیل میدهند و داستانهای شخصی هم به بازی اضافه میشود، جذابیتهای دوچندانی به داستان بازی اضافه میشود و این روند تا پایان بازی ادامه دارد. کاراکترهای اصلی و فرعی در طی دیالوگها به خوبی با هم ارتباط برقرار میکنند و رابطه آنها با یکدیگر، یکی از جذابیتهای اصلی بازی است.
تغییر روایت شخصیتها و تحولات آنها با پیشرفت داستان بازی، یکی از دلایل اصلی شما برای ادامه بازی است و این بازی میتواند در این مورد درسی برای بازیهای نقشآفرینی دیگر باشد. کاراکترهای بازی واقعا دوستداشتنی هستند و بانمکبودن و جالب بودن طراحی ظاهری و شخصیتهای آنها باعث میشود با وجود تم غمانگیز و روایت ناراحتکننده بازی، روحیه شاد خود را حفظ کنید و با اشتیاق به بازی ادامه دهید. سرعت روایت داستان در بازی کمی سریع است و بعضی شخصیتها برای پیشبرد داستان بازی وارد بازی میشوند و بدون آنکه چندان آنها را بشناسیم نقششان تمام میشود! داستان اصلی بازی حالت خطی دارد و انتطار چندبعدی بودن و پیچیدگی زیاد از آن نداشته باشید که البته یک نکته منفی نیست.
جست و جو در محیطهای بازی و دانجنها که از قضا تعدادشان هم بسیار بالاست واقعا لذتبخش است. همچنین در جست و جو در محیط با ماموریتهای جانبی زیادی برخورد میکنید که تنوع و جذابیت خوبی دارند. سیستم Fast Travel بازی هم بسیار کارآمد است و جست و جو را لذتبخشتر میکند. مینیگیمهای زیادی هم در جهان بازی به چشم میخورد و میتوانند سرگرمکننده باشند. در کل نقشه بازی اصلا خالی نیست و از گشت و گذار آزاد، لذت خواهید برد.
مبارزات بازی، جذابترین بخش آن است. این فرنچایز، همواره با مبارزات اکشن و شلوغ معروف بوده و این بازی هم مستثنی نیست. مبارزات بازی برخلاف بیشتر نقشآفرینیهای ژاپنی یا JRPG، نوبتی نیست و میتوانید شبیه بازیهای نقشآفرینی غربی آزادانه در مبارزات حرکت کنید و کمبو بزنید. مبارزات بازی شبیه مبارزات بازیهای Hack’nSlash است. کمبوهای بازی متشکل از حملات ساده و مخصوص است که Art نام دارند. همچنین میتوانید بپرید، جاخالی دهید، گارد بگیرید و دفاع کنید. مبارزات بازی تاکید زیادی روی Positioning و جاخالی دادن دارد.
همانند بسیاری از بازیهای هم سبک دیگر، میتوانید در شرایط خاصی با شکستهشدن دفاع دشمنان، حملات دستهجمعی انجام دهید که Boost Strike نام دارد. در طی بازی توانید بین ۴ شخصیت پارتی خود سوییچ کنید؛ اما در هر لحظه فقط میتوانید یکی را کنترل کنید. برای ۳ کاراکتر دیگر، میتوانید دستوراتی تعیین کنید و خوشبختانه AI خوبی هم دارند. نکته خوب آن است که کمبوها و حرکات هجومی از منابع یکسانی با حرکات دفاعی یا Healing استفاده نمیکنند. به این ترتیب شما میتوانید روی هجوم تمرکز کنید و چندان نگران اتمام منابع برای Heal کردن یا دفاع نباشید (البته یکی از شخصیتها برای پرکردن سلامتی خود نیاز به منابع زیادی دارد) همچنین هر کاراکتر مهارت خاصی دارد و گیمپلی هرکدام با دیگری کاملا متفاوت است.
آلفین، میتواند نوار سلامتی خود را کم کند تا هنگام Art زدن، دمیج بیشتری به دشمن وارد کند. رینول، میتواند آرتهای جادویی خود را شارژ کرده و نگه دارد تا کمبوهای ترکیبی را آسانتر اجرا کند. کنسارا با سپر خود گارد میگیرد و اصلا قابلیت جاخالی ندارد! همچنین هر کاراکتر حرکت جداگانهای برای حمله دسته جمعی دارد که در کاهش نوار سلامتی دشمنان، تاثیر بسزایی میگذارد و مهم است با چه کاراکتری، چه حرکتی را روی چه دشمنی اجرا میکنید. همه این موارد باعث میشود در انتخاب همتیمیها در شرایط مختلف، دقت زیادی به خرج بدهید.
درخت مهارتهای بازی، Skill Panel System نام دارد و برای هر کاراکتر جداگانه است. برای پیشرفت در بازی باید به این قسمت توجه زیادی کنید. در غیر این صورت، خیلی زود مقابل دشمنان قدرتمند خود به مشکل خواهید خورد. مبارزات بسیار متنوع است و به لطف تنوع دشمنان، اسلحه، جادوها و توانایی و مهارتهای بسیار متفاوت شخصیتها، همواره شاهد مبارزات نفسگیری هستیم. تنها نکته منفی مبارزات، شلوغشدن بیش از حد مبارزات در قسمتهایی از بازی است. در این اوقات، صفحه بسیار شلوغ شده و متوجه نمیشوید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و حتی ممکن است ناگهان بمیرید! این اتفاق در مبارزه با باسفایتها بیشتر رخ میدهد و زیاد بودن افکتهای مبارزات هم در آن کمتاثیر نیست.
مشکل دیگر گیمپلی، جاماندن دوربین در مبارزات شلوغ است. گاهی پیش میآید که از شلوغ بودن مبارزات، دوربین هم گیج میشود و واقعا چیز خاصی مشاهده نمیکنید. متاسفانه امکان Co-op هم در بازی وجود ندارد؛ برخلاف دیگر بازیهای سری Tales. یکی از موارد عجیب بازی هم، تاکید زیاد آن روی خرید DLCهای پولی و تاثیرگذار در گیمپلی حین بازی کردن است! واقعا جالب نیست که یک بازی داستانمحور و کاملا تکنفره، تاکید روی خریدن DLCهای پولی داشته باشد که فقط هم تاثیرات ظاهری ندارند!
پرداختهای درونبرنامهای بازی، باعث میشوند به بعضی تصمیمات سازندگان در گیمپلی بازی شک کنیم! مواردی مثل گران بودن آیتمهای سلامتی، کمپیدا شدن منابع SP و قدرتمندبودن بیش از حد دشمنان در ابتدای بازی، احتمالا برای مجبور کردن یا ترغیبکردن گیمر به خریدهای درونبرنامهای نبوده است؟ شاید همینگونه باشد. هرچه که هست، این مورد بدترین تصمیم سازندگان بوده و چنین چیزی هیچ توجیهی ندارد.
حیف است از کیفیت بصری انیمهگونه و زیبای بازی سخن نگوییم. کیفیت تکسچرها و شخصیتها در کنار نورپردازی زیبای بازی، مناظر زیبایی را پدید میآورند و شاید بعد از بازی Persona 5، گرافیک انیمهگونهای به این زیبایی ندیده بودم. به شدت با نماهای بازی انس خواهید گرفت و از رنگپردازی و گرافیک هنری بازی لذت خواهید برد. بازی از تعداد زیادی صداگذار تشکیل شده است و صدای شخصیتها به خصوص کاراکترهای اصلی کیفیت فوقالعادهای دارند.
بازی Tales Of Arise یک نقشآفرینی ژاپنی بسیار زیباست. گرافیک چشمنواز، شخصیتهای عالی، مبارزات به شدت درگیرکننده و داستان و روایت تاثیرگذار و هنرمندانه، شما را تا انتها پای خود مینشانند. هرچند ضعفهای بازی هم مشخص است و نمیتوان آن را یک بازی بینقص خواند.
نظرات
نقد و بررسی خیلی خوبی بود و به بیشتر نکات ریز توجه شده. چند ساعتی هست دارم پلی میدم و باید بگم بازیه خوبیه و جذبش شدم بازی تعادل خوبی بین پایبندی به ریشه ها و قابلیت های جدید داره. گرافیکشم جز بهترین گرافیک های انیمه مانند هست. یکی از مشکلات نقش آفرینی های ژاپنی دیالوگ های زیاده که تو این بازی هم هست ولی فرقش اینه که دیالوگ ها اونقدر کلیشه ای نیست و این بین کلی اطلاعات راجب دنیا و اتفاقات بازی بدست میارین ولی درکل ریتم گیمپلی و کند میکنه داستان بازی هم جذابه نمره خودم ۸۲
اسپم : دوستان چند روز پیش از بازی جدید یوکو تارو به نام
Voice of cards : The isle dragon roars
بصورت رسمی و به همراه یه تیزر رونمایی شد. گفتم اگه کسی مثل من هوادار کارهای این کارگردانه و این خبر به دستش نرسیده بدونه چونکه سایت خبرش رو پوشش نداد.
باورم نمیشه هیچ جا خبرش پوشش نداده شده،ولی اسمش جالبه،از روی اسمش احساس میکنم یه prequel به Drakengard 3 هه،اگه اینطور باشه،خوبه که یوکو تارو هنوز این سری رو فراموش نکرده چون واقعا سری هم داستان فوق العاده ای داره
اسپم:برای طرفداران مگامن اگه کسی اینجا هست
انگار تازگی قرار شده نسخه Mega Man X DiVE برای کامپیوتر عرضه بشه،درسته نسخه جدیدی از سری ایکس نیست،ولی بهتر از هیچیه
اوک ی
همیشه به داستان ها سری بازی TALES علاقه داشتم چون واقعا به پرداخت داستان اهمیت میدن ولی فرصت تجربه عناوین نداشتم،امیدوارم این یه شروع خوب برای ورود به این سری باشم ولی یه نکته،والا که اولین بار،اولین تریلر این بازی دیدم،و قیافه پروتوگانیست اصلی بازی دیدم،فقط یه چیزی به خودم گفتم…? Papa Nier , is that you
از بازیای ژاپنی پسند بشخصه بدم میاد
نمیدونم چی بهت بگم ولی اکثر بازی ها ژاپنی هستن خود سلسلهی رزیدنت ایول ژاپنیه فاینال فانتزی هم ژاپنیه و کپکام و بندای نامکو و اسکوار اینکس و سایبر کانکت۲ و خیلی شرکت های دیگر ساخت ژاپنن و مال ژاپنن ، خود پلی استیشن هم ساخت ژاپن از پلی استیشن ۱ بگیر تا ۵ نینتندو هم ساخت ژاپن اصلا خود اصالت گیم ژاپنیه.
نگفتم بازیای ژاپنی گفتم ژاپنی پسند منظورم از بازی ژاپنی پسند اون دسته بازیاییه که طرف توش ششصدمتر میپره هوا یه جیغ بنفش میکشه و شونصدهزار رنگ از شمشیرش میپاشه بیرون به این بازیا میگند ژاپنی پسند یا شرق پسند اکثرا بازیای انیمه ای من متنفرم ازشون