کنسول را روشن کرده و بازی را اجرا میکنید، سعی دارید از بازیای که در حال اجرا است لذت ببرید و تا آن‌جایی که می‌شود درگیرش شوید، اما این اتفاق رخ نمی‌دهد، خیلی زود بازی را می‌بندید، کنسول را خاموش کرده و به انجام کار‌های دیگر می‌پردازید. بدون شک این اتفاق برای همه گیمر‌ها رخ داده است، زمانی در زندگی ما وجود دارد که اندکی از بازیهای ویدیویی فاصله می‌گیریم، چون هیچ چیزی نمی‌تواند مثل گذشته ما را به وجد بیاورد و دیگر آن جادوی بازیها را در وجودمان حس نخواهیم کرد. منظورمان این نیست که دیگر بازیها به درد نمی‌خورند و این جمله کذب محض است، بلکه هر سال شاهد عناوین باکیفیت از شرکتهای بزرگ هستیم که اجازه نمی‌دهند گیمر‌ها دست خالی بمانند. این موضوع کاملا به ذوق و شوق گیمر گرامی مربوط می‌شود، وقتی که دیگر شوقی در او وجود ندارد که مانند گذشته چندین ساعت پای بازی بنشیند و از تک تک آن لحظات لذت ببرد. در این جا است که شما به جادوی بازیهای ایندی پی خواهید برد، هنگامی که هیچ عنوان AAA نمی‌تواند شما را سر حال بیاورد، فقط کافی است به سراغ یکی از بازیهای ایندی بروید تا دوباره مانند دوران بچگی با خوشحالی و لبخند رضایت ساعت‌ها به صفحه‌نمایش میخکوب شوید و از بازی کردن لذت ببرید.
Your Turn To Die – Omori – Moonlighter – Don’t Starve
دنیای بازیهای ایندی به قدری شگفت‌انگیز و دوستداشتنی است که هر گیمری را با هر سلیقه‌ای به خودش جلب می‌کند و به راستی این بازیهای مستقل و کوچک جادوی این صنعت بزرگ هستند، اما چرا؟ چه چیزی باعث شده است که بازیهای ایندی را خاص بدانیم؟ در این مقاله به دنبال پاسخ این سوال خواهیم رفت و به نکاتی اشاره خواهیم کرد که فقط و فقط در عناوین ایندی مشاهده خواهند شد. پس حتما در ادامه با گیمفا همراه باشید تا بیشتر با این معجزه دوستداشتنی از هنر هشتم آشنا شوید.
انتقال شوق و عشق بازی‌ساز به گیمر
عناوین ایندی و مستقل توسط گروه کوچکی از بازی‌سازان ساخته می‌شوند، چه بسا در خیلی از این بازیها وظیفه ساخت صفر تا صد اثر تنها بر دوش یک نفر است. همین کوچک بودن تیم سازنده باعث می‌شود در هنگام تجربه عناوین ایندی یک حس خاص به شما منتقل شود، شما وقتی Hollow Knight را بازی میکنید، کاملا این حس در وجودتان شکل می‌گیرد که این بازی متعلق به ویلیام پلن و آری گیبسون است، حسی که هنگام تجربه اکثر عناوین AAA به ندرت در ما ظاهر می‌شود.
“Decay of Logos”
سازندگان عناوین ایندی با عشقی که در هنگام ساخت بازی صرف می‌کنند، به اثر خودشان روحی می‌بخشند که آن عنوان را تک می‌کند، گویا بازی داد می‌زند:«هیچ چیزی مثل من در این جهان وجود ندارد!». همین موضوع باعث شده است عناوین ایندی به تنوع باورنکردنی‌ای دست پیدا کنند و هنگامی که شما در فروشگاه استیم به بخش بازیهای ایندی سر می‌زنید، به ندرت شاهد بازیهای مشابه هستید و هرکدام از آن‌ها دارای اتمسفری خاص، ظاهری یونیک و در نهایت روح منحصر به فرد خودشان هستند.
شکوفایی در محدودیت‌ها
در پشت بازیهای بزرگ، بودجه‌ای عظیم وجود دارد که قرار است محدودیت‌ها را از پیش روی تیم کاری بردارد، اما سازندگان بازیهای ایندی چنین موقعیتی را ندارند و پیش روی آن‌ها نه تنها پول و سرمایه نیست، بلکه محدودیت‌هایی دیده می‌شود که پروسه کاری را برایشان سخت خواهد کرد، اما بیایید نگاه سر‌سری از این مسئله را کنار بگذاریم و باری دیگر به نبود بودجه عظیم برای سازندگان ایندی دقت کنیم، بله درست حدس زدید، محدودیت‌ها بازیهای ایندی را بهتر می‌کنند، یعنی سازندگان به جای پر کردن کمبود‌ها با پول و سرمایه، آن‌ها را با خلاقیت پر خواهند کرد و بیایید قبول کنیم که هیچکدام از ما گیمر‌ها از خلاقیت بیزار نیستیم، بلکه دلمان برای تماشای آن‌ها در بازیها لک زده است.
“Stonefly”
خلاقیت گزینه‌ای است که در خیلی از بازیهای بزرگ حذف شده است، گویا این سرمایه عظیم و سیاست‌های پول‌پرستانه بعضی از شرکت‌ها جان گرفته‌اند و به یک غول عظیم تبدیل شده‌اند که رحمی به خلاقیت‌ها نمی‌کند و فقط وظیفه نابود کردنشان را دارند. گرافیک بازیهای ایندی در زمینه فنی هیچ وقت عالی نبوده و این نتیجه وجود محدودیت‌ها است، به همین دلیل بازی‌سازان به جای توجه بیشتر بر روی بخش فنی، بخش عظیمی از تمرکزشان را بر روی گرافیک بصری و طراحی هنری بازی قرار می‌دهند که نتیجه این روند کاری ساخته شدن بازی‌هایی است که در عین سادگی، از زیبایی فوق‌العاده‌ای برخوردار هستند. همان‌طور که می‌بینید محدویت‌ها و نبود بودجه عظیم نه تنها لطمه‌ای به عناوین ایندی وارد نمی‌کنند، بلکه یکی از دلایل اصلی فوق‌العاده بودن آن‌ها هستند.
خبری از نام‌های بزرگ نیست
می‌خواهم شما را به دو سال آینده ببرم، سال ۲۰۲۳ است و نسخه جدیدی از فارکرای معرفی شده، گیمر‌ها خوشحال هستند و می‌خواهند باری دیگر در اتمسفر جذاب سری فارکرای قرار بگیرند، بسیاری از افراد نسخه هفتم فارکرای را پیش‌خرید کرده‌اند و یوبیسافت خیلی خوب می‌داند که قرار است اثرش فروش برود و سود کند، بالاخره فارکرای جدید منتشر می‌شود و به احتمال فراوان شما هفته بعد در حال خواندن نقد و بررسی بازی در سایت گیمفا هستید و قرار است آن را خریداری کنید. قرار نیست بگوییم فارکرای جدید قرار است عنوانی بد باشد که صرفا به دلیل نامش به فروش خواهد رفت، بلکه هدف این است که نشان دهیم چقدر نام بزرگ می‌تواند در فروش و موفقیت یک بازی تاثیر‌گذار باشد.
“Wonder Boy: The Dragon’s Trap”
حال تمام داستان‌سرایی من را فراموش کرده و به این نکته دقت کنید که هیچ عنوان ایندی‌ای قرار نیست به دلیل نامش موفق شود، هزاران بازی ایندی وجود دارد، شما حتی نمی‌توانید نام آن‌ها را به خاطر بسپارید، پس وقتی یک عنوان ایندی موفق می‌شود، یعنی آن بازی در هر زمینه‌ای عالی بوده و حواشی مختلف این موفقیت را به وجود نیاورده‌اند. در دوره‌ای هستیم که منتقدان هیچ رحمی به بازیهای مستقل نمی‌کنند و خیلی راحت آن‌ها را می‌کوبند، مثال بارز آن Lords of the Fallen است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و نتوانست امتیازی که پیش‌بینی می‌شد را کسب کند. در ضمن Lords of the Fallen یک عنوان ایندی نیست، پس خدا به عناوین ایندی رحم کند! با این شرایط وقتی بازی ایندی‌ای را می‌بینید که به موفقیت رسیده، مطمئن باشید که آن بازی عملا بی‌نقص بوده است.
رقابتی سخت که بهترین‌ها را مشخص می‌کند
هزاران هزار بازی ایندی در فروشگاه‌های دیجیتال وجود دارد که نمی‌توانید حتی با همه‌ی آن‌ها آشنا شوید و به تجربه همگی این بازیها بپردازید. با این حال در بین بازیهای ایندی، نمونه‌هایی پیدا می‌شود که بیشتر در معرض دید قرار می‌گیرند و خیلی از گیمر‌ها با آن‌ها آشنا هستند. دیده شدن در بین این حجم زیاد از بازیها کاری است بسیار سخت که تنها در صورتی رخ می‌دهد که آن اثر بی‌نقص باشد. شاید عناوین ایندی کوچک، دوستداشتنی و جذاب باشند، اما برای دیده شدن باید از یک رقابت خونین و سخت جان سالم به در ببرند، در این رقابت کوچک‌ترین اشتباهات باعث می‌شود تا یک عنوان نابود شود و به کلی فراموش گردد.
“Inmost”
بازیهای ایندی حق ندارند در اولین روز عرضه مشکل داشته باشند، زیرا هزاران جایگزین وجود دارد که خیلی راحت می‌توانند جای آن‌ها را بگیرند و باز هر کدام از این عناوین دارای هزاران جایگزین دیگر هستند و این چرخه به همین شکل ادامه خواهد داشت. اگر بازیهای AAA با مشکلات و ایراداتی حتی بزرگ منتشر شوند، باز هم این فرصت را دارند که آن‌ها را حل کنند، برای نمونه می‌توان بازی No Man’s Sky را نام برد، این عنوان در ابتدا با تصورات گیمر‌ها فاصله زیادی داشت و طی چندین سال و به کمک آپدیت‌های گوناگون توانست به چیزی تبدیل شود که قرار بود در ابتدا شاهدش باشیم. بازیهای ایندی چنین فرصتی ندارند و باید از همان ابتدا به بهترین شکل ممکن ظاهر شوند، وگرنه آینده درخشانی در انتظارشان نیست. بنا به همین دلیل، بسیاری از سازندگان بازیهای ایندی وسواس شدیدی به خرج می‌دهند و همیشه سعی دارند تا بهترین خروجی را از اثر خودشان بگیرند.
بهشت گیمر‌هایی که به دنبال داستان ناب هستند
هرچه قدر که خودمان را با بازیهای مولتی‌پلیر و آنلاین سرگرم کنیم، در نهایت این بازیهای داستانی هستند که بخش اعظم خاطرات ما را تشکیل می‌دهند و هیچ‌گاه قرار نیست داستان از بازیهای ویدیویی جدا شود. اگر از عاشقان بازیهای داستانی هستید، عناوین ایندی مانند یک بهشت برای شما خواهند بود. در بین این بازیهای کوچک می‌توانید داستان‌هایی را بشنوید که شما را شگفت‌زده خواهند کرد. داستان‌هایی با روایت خاص، شخصیت‌های فوق‌العاده و اتمسفری دوستداشتنی که قدرت میخکوب کردن هر گیمری را دارند.
“Hollow Knight”
در اوایل مقاله به این موضوع اشاره کرده بودیم که سازندگان بازیهای ایندی عشقی را به اثرشان منتقل می‌کنند که به آن بازی روح می‌بخشد. این عشق را در داستان چنین عناوینی هم به خوبی حس خواهید کرد، زیرا اکثر آن‌ها دارای داستان‌هایی احساسی و آرامش‌بخش هستند که تجربه کاملا جدید و خاصی را برای شما خلق خواهند کرد.
قیمت معقول عناوین ایندی
در نسل نهم باید شاهد قیمت ۷۰ دلاری بعضی از بازیها باشیم که چنین قیمت‌گذاری‌‌هایی باعث شده‌اند خیلی از گیمر‌ها توان خرید بسیاری از بازیها را نداشته باشند، این مشکل در کشور خودمان با پوست و استخوان حس می‌شود و متاسفانه باتوجه به مشکلات اقتصادی کشور و قیمت‌گذاری نامتعارف فروشندگان، خیلی از گیمر‌های داخلی از تجربه بسیاری از بازیها محروم خواهند شد. در این جا است که باری دیگر ارزش بازیهای ایندی نمایان می‌شود، شما می‌توانید با پرداخت هزینه یک بازی بزرگ، چندین عنوان ایندی را خریداری کنید و ساعت‌ها سرگرم شوید. چه بسا بسیاری از این عناوین به صورت کاملا رایگان و به اصطلاح Free To Play عرضه می‌شوند و نیازی نیست حتی برای دانلود آن‌ها هزینه‌ای کنید.
“Dead Cells”
نکته جالب دیگر این‌گونه بازیها، انتشارشان برای پلتفرم‌های مختلف است که از این طریق قادر هستید آن‌ها را تقریبا با هر پلتفرمی، حتی گوشی‌های هوشمند تجربه کنید. البته نمی‌توان منکر این موضوع شد که بسیاری از عناوین ایندی تنها برای رایانه‌های شخصی عرضه می‌شوند، اما در این شرایط هم نیازی به نگرانی نیست، زیرا شما می‌توانید با ضعیف‌ترین سیستم‌ها به تجربه چنین بازی‌هایی بپردازید.
سخن آخر
عناوین ایندی خلاقیت را به صنعت بازیهای ویدیویی هدیه کردند و نشان دادند که یک بازی، هرچند کوچک قادر است فوق‌العاده ظاهر شود. در ساخت این بازیها، بازی‌ساز عشق را به اثر خودش منتقل می‌کند و به همین دلیل با تجربه هر کدام از عناوین ایندی، به خوبی صفت خاص بودن را درک میکنید. نظر شما چیست؟ آیا به تازگی به تجربه عنوانی ایندی پرداخته‌اید؟ نظر خودتان را در این رابطه با ما در میان بگذارید.
نظرات
با کمک دریمز چند وقت دیگه بازی های ایندی دیگه مشکلی نخواهند داشت
با تشکر از نویسنده. قطعا خلاقیته که این بازی ها رو خاص کرده. برای من بهترین بازی ایندی Little Nightmares 2 هست که واقعا چه از نظر گرافیک و چه از نظر داستان و گیمپلی و مخصوصا موسیقی به بهترین شکل ممکن ساخته شده بود. موسیقی هاشو هنوز دارم گوشم می کنم. از بهترین های ایندی میشه به بازیهای Concrete Genie و Inside و Journey و سری Trine هم اشاره کرد که پیشنهاد می کنم حتما تجربشون کنید.
بازی ori و dead cells و gris هم خیلی عالین حتما تجربشون کنید من الان دارم نسخه دوم ori and will of the wisp رو بازی میکنم هر دفعه فقط نیم ساعت تو قسمت منو بازی هستم و به ost فوق‌العادش گوش میدم
Ori واقعا شاهکاره(هردو نسخه اش).
Little Nightmares به‌طور عجیبی فوق‌العادس👍
آقا خسته نباشید، عده زیادی هستن که جسارت به خرج نمیدن و سمت بازی های ایندی نمیرن درحالی که بسیاری از این عناوین شاهکارهای صنعت گیمن…
(جسارتا اونجایی که نوشتین “عده زیادی نسخه هفتم فارکرای رو پیش خرید کردن” نسخه هفتم نیست، شیشمه)
تشکر که مقاله رو مطالعه کردین
اون بند به آینده اشاره داره و یک پیش بینی از نسخه هفتم فارکرای و سال ۲۰۲۳ هستش😅
به شخصه خودم عاشقgrisوblack the fall هستم.مخصوصا دومی خیلی کم‌شناخته شدست و توصیه میشه
بازیه dont starve hamlet رو نصب کنین (اگه از سبک بقا خوشتون میاد)
چهار تا نسخه داره ، از استاندارد شروع کنین کم کم که یاد گرفتین نسخه های دیگشو شروع کنین.(بدجور خاطره ساز میشه)
تجربه ی اینا هم واجبه:
Death’s door
This war of mine
Cuphead
Stardew valley
Eldest souls
Hollow knight(این نیازی به تعریف نداره دیگه 😐)
کاش اسم بازیارو زیر عکسشون مینوشتین
این this war of mine خیلی تلخ بود ، صد درصد پیشنهاد میشه
اون ایندی نیست ساخت یه شرکت بزرگه
کدوم؟dont starve?تو استیم که جز ایندی هاس
نه بابا شرکت klei ساخته خیلی هم بزرگه شرکتش
عرض ادب و احترام . صرفاً جهت اطلاع رسانی عرض می شود :
https://s4.uupload.ir/files/untitled_rzpr.png
با اندکی جستجو متوجه خواهید شد خالق عنوان Don’t Starve یک شرکت کوچک کانادایی مستقر در شهر ونکوور می باشد که تحت مالکیت هلدینگ Tencent می باشد . علی ایحال تعداد تقریبی نفرات حاضر در آن شرکت را جهت اطلاع حضرتعالی به رنگ قرمز مشخص نموده ام .
تمامی آثار خلق شده توسط ایشان در قالب عناوین مستقل دسته بندی می شوند .
امسال تحت هلدینگ در اومده وگرنه من فیلم داخل استودیو رو دیدم بیش از ۱۰۰ نفرن الان
و اینکه به عنوان کمپانی ثبت شده ولی اینکه چرا ایندیش حساب میکنن عجیبه
عرض ادب و احترام . به استحضار حضرتعالی می رسانم تمامی عناوین تولید شده توسط این شرکت در زمانی به صورت عمومی عرضه شده که این شرکت هم از تعداد نفرات پایینی برخوردار بوده و هم بودجه ی اندکی را جهت توسعه ی آن ها در اختیار داشته ، علی ایحال قطعاً اگر در آینده از بودجه ی بالای ۴۰ میلیون دلار و تعداد نفرات بیش از ۱۰۰ نفر جهت توسعه عناوین خود برخوردار شود قطعاً به آن عناوین دیگر نمی توان نام مستقل داد .
امسال که رفتن زیر مجموعه ی تنسنت شدن😑
۱۲ minute رو حتما بازی کنید.
برای کسایی که به فیلمای نولان و کوبریک( خصوصا شاینینگ!!!!!) علاقه دارند بشدت توصیه میشه
۱۲ دقیقه و death door بهترین ایندی هایی بود که امسال بازی کردم جفتشونم خیلی عمیق و ناراحت کننده است
سلام و احترام خدمت جناب آقای سجاد باقریان . امیدوارم روز خوبی داشته باشید .
مقاله ی حضرتعالی که با رویکردی تحلیلی به قلم درآمده را خواندم و بسیار لذت بردم . دست مریزاد .
اگر به بنده نیز اجازه دهید چند خطی در مورد مقاله ی فوق جهت آشنایی سایر بازی بازان با این قبیل عناوین بنویسم .
عناوین Independent و یا به صورت خلاصه Indie به عناوین مستقلی گفته می شود که توسط توسعه دهندگانی کوچک و معمولاً بدون پشتیبانی مالی شرکت های بزرگ تر حاضر در عرصه ، خلق می شوند . اگر خواننده ی این مطلب ، مطالب گذشته ی بنده را خوانده باشد مفصل در مورد انواع Term های مالی توضیح داده ام . در بازی های ویدیویی ، به یک عنوان از دو جهت عبارت مستقل تعلق می گیرد :
۱ – به لحاظ Term مالی
۲ – به لحاظ تعداد افراد دخیل در امر توسعه ی عنوان
مورد اول نیازی به توضیح نداشته کما اینکه صرفاً به عناوینی لقب مستقل تعلق می گیرد که اعضای توسعه دهنده بودجه ی کمی را در جهت توسعه ی عنوان مستقل خود در دسترس داشته اند .
اما مورد دوم کمی پیچیده تر است اجازه بدهید تا با ذکر یک مثال توضیح دهم :
یک توسعه دهنده ی کوچک به قصد تولید یک محتوای مستقل ، همکاری با یک ناشر بزرگ را آغاز می کند ؛ همانند استودیوی کوچک Hazelight Studios با تعداد کارمندان زیر ۱۰۰ نفر و همکاری ایشان با ناشر ثروتمند و بزرگ Electronic Arts که فقط در سال گذشته ی میلادی درآمد ایشان نزدیک به ۶ میلیارد دلار بوده است .
پس این مهم را در نظر داشته باشید اگر اثری بودجه ی بالایی جهت تولید دریافت می نماید حال آن که تعداد اعضای توسعه دهنده ی عنوان ایشان انگشت شمار باشد می توان به آن اثر به چشم یک عنوان مستقل نیز نگاه کرد همچون عنوان No Man’s Sky
نکته مهم :
به لحاظ Termهای مالی اگر یک عنوان مستقل بتواند میزان فروشی بالغ بر ۱۰ میلیون نسخه داشته باشد ( صرفاً نسخه ی پولی ) دیگر در Termهای مالی به آن مستقل یا Indie نمی گویند . این عناوین که البته تعداد ایشان کم می باشد در Term مالی AAA قرار خواهند گرفت اما به لحاظ فرم توسعه هنوز در دسته ی عناوین Indie قرار خواهند گرفت . به عنوان مثال آثار زیبای Stardew Valley و Minecraft از جمله نمونه های فوق محسوب می شوند .
عناوین مستقل ( که گاهی به ایشان کوچک گفته می شود ) فرصتی را برای توسعه دهندگان خود ایجاد می کنند تا اگر موفقیتی ( چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ جلب نظر مخاطب ) کسب نمایند این شانس را داشته باشند تا در آینده جذب ناشرین و سرمایه داران بزرگ در حوزه ی بازی های ویدیویی شوند ، همچون استودیوی PopCap Games که دیگر این توسعه دهنده ، یک استودیوی کوچک محسوب نمی شود .
سوال :
اگر یک استودیو یا یک توسعه دهنده مستقل کوچک که عناوین خود را با توجه به محدودیت های مالی و منابع انسانی خلق نموده و موفقیتی کسب کرده است به یک ناشر ثروتمند ملحق شود چه آینده ای در انتظار ایشان خواهد بود ؟ آیا می تواند به مانند سابق به ساخت عناوین باکیفیت ادامه داده یا خیر ؟
جواب :
سرنوشت محصولات دو استودیوی PopCap Games و Hazelight Studios جواب سوال فوق خواهد بود .
جهان عناوین مستقل به تعداد افراد حاضر در جهان بازی های ویدیویی گسترده است و هر فردی که کمترین علاقه را به ساخت یک بازی ویدیویی داشته باشد می تواند ایده ی توسعه ی یک عنوان مستقل را در ذهن خود داشته باشد ، جایی که در عناوین AAA و +AAA هرگز چنین رویکردی وجود نداشته و ناشرین و شرکت های بزرگ به دلیل پیچیدگی ها و گستردگی های امروزه ی صنعت بازی های ویدیوی کمتر علاقه ای به ریسک پذیری در این زمینه از خود نشان می دهند .
اگر بخواهم در مورد تکنیک های بصری به کار رفته در عناوین مستقل صحبت نمایم گزافه گویی کرده ام و مطلب از حوصله ی خواننده خارج خواهد شد اما همین قدر بدانید که معمولاً توسعه دهندگان عناوین مستقل از تکنیک های بصری Stylized به جای Realistic برای رساندن پیام خود استفاده می نمایند . استفاده از تکنیک های بصری Stylized که شامل چندین فرم بصری می شود به لحاظ فنی بسیار پیش پا افتاده تر از تکنیک های بصری Realistic می باشد اما هوشیاری و زیرکی و نبوغ توسعه دهندگان می تواند تکنیک های به کار رفته در بخش Visual Arts را برای مخاطب جذاب و با معنا نشان دهد .
صداگذاری در این عناوین در نقطه ای قرار می گیرد که توسعه دهنده با تیزبینی و هوشیاری می تواند به راحتی از کنار آن گذر نماید یا حدأقل نیازی به هزینه های بعضاً نامعقول و بالا نباشد .
استودیوهای مستقل جهت خرید و یا گرفتن اشتراک استفاده از برنامه های شخص ثالث ( در هر زمینه ای ) همیشه جلوتر از ناشرین و استودیوهای بزرگ تر بوده اند و متحمل هزینه ی کمتری شده اند .
داستان سرایی با توجه به نحوه ی نمایش بصری عناوین مستقل می تواند به طور کلی نادیده گرفته شود یا همچون عناوین AAA و +AAA برای مخاطب روایت شود با این حال در اینجا نیز دست تیم توسعه دهنده برای عبور از چالش های یک داستان خوب و قابل دیده شدن به مراتب کمتر می باشد .
هر آن چه را که در ذهن داشتم در مورد عناوین مستقل عرض کردم ، این در حالی است که جهان عناوین مستقل همچون سایر عناوین دیگر نامحدود می باشد ؛ حال خواننده می تواند با رویکرد بهتری به سراغ این آثار بعضاً تأثیرگذار حرکت کند .
به واسطه ی نقد زیبای جناب آقای ملکی ، از عنوان Hades ، چند روزی می شود که مشغول تجربه ی این عنوان مستقل هستم و شدیداً تجربه ی آن را به همه توصیه می کنم .
درود جناب چمنی، تشکر.
مثل همیشه از نظرات و توضیحات مفیدتون استفاده کردیم👍
از لطف و محبتی که نسبت به اینجانب دارید صمیمانه سپاسگذارم . همیشه و در همه حال پیروز و پایدار باشید .
چرا نویسنده سایت نمیشید؟!
قشنگ تو یه کامنت تحلیل میکنید
عرض ادب و احترام خدمت حضرتعالی . نویسندگی و خبرنگاری کاری بسیار سخت و طاقت فرسا می باشد که قطعاً با توجه به شناختی که اینجانب از خود داشته و دارم هرگز لایق مقام نویسندگی نبوده و نیستم .
قطعا عشق بازیسازیه
تا حالا شده یه بازی AAA بازی کنید و بگید این خاصه و جای دیگه پیدا نمیشه؟
برای من تک و توک این اتفاق افتاده ( کلا بازیای ولو و والیانت هرتز )
ولی وقتی یه بازی ایندی رو بازی میکنی ( البته نه اونایی که روزانه تو استیم عرضه میشن ، خوباشون ) ، ازشون عشق و علاقه و ریسک می‌ریزه
هیدیس ، یه همچین بازی عظیمی با ساعت ها دیالوگ و این ارزش تکرار ، رو فقط بیست نفر ساختن
هالونایت با حداقل پنجاه ساعت محتوای غنی رو فقط دو نفر ساختن ( به علاوه ی یه آهنگساز )
The binding of Isaac رو اگر اشتباه نکنم یک نفر ساخته
اگر این عشق و علاقه نیست ، چیه؟
متاسفانه پلی استیشن حمایت خوبی از بازیهای ایندی نمی کنه… تو نمایش آخر این هفته شون هم ظاهرا می خوان بازی بزرگ پشت بازی بزرگ نمایش بدن و همینطوری تا آخر نمایش برن…
هیچ بازی ایندی هم اون وسط نباشه و فقط بازی بزرگ پشت بزرگ…
فقط یادشون باشه که در ۲۰۲۵ داشتن بازی بزرگ پشت بزرگ معرفی می کردن اون وسط بازی جدید کوجیما را هم معرفی خواهند کرد که از ۱۲ مینتس الهام گرفته و اگه کسی پشت این بازی ساز ایندی نبود هیچ وقت یک بازی بزرگ هم به وجود نمیامد…
امیدوارم مثل مایکروسافت که حتی در نمایش های بزرگش هم از بازی های ایندی حمایت می کنه پلی استیشنم همینکارو انجام بده… نمونش همین ای تری ۲۰۲۱ که بازی های زیبای replaced, somerivel, animal party معرفی شد… نه صرفا در نمایش های کوچک و استیت اف پلی هاش…
به نظر من چون رویاپردازی متریال اصلی شکلگیری بازیهای ایندیه ،اگر اون رویا به نحو احسنت پیاده بشه موفقیت اون بازی تضمین شدس…… پس نه از شرکتهای بزرگ خبری هست ، نه از فشارهای هوادارها و نه کارفرماها ..
فقط پیگیریه یک رویا و به واقعیت تبدیل کردنش ، همین …
من این روزا دارم هیدس رو بازی میکنم ، واقعا جالبه واقعا منو میخکوب میکنه وقتی شروع به بازی کردنش میکنم ، اصلا هم تکراری نمیشه ، خیلی عالیه
بحز بازی های جالبی که دوستان اسم بردن مثل Gris و little nightmares و Journey و Inside و Ori و … من چند روز پیش بازی Hoa را رفتم. کوتاه ولی زیبا و با موسیقی آرام و لذت بخش. الان دارم برا بار دوم میرم. شاهکار نیست ولی خوبه. اونم امتحان کنید.
سلام اقای سجاد باقریان میشه بگین این عکسایی که گذاشتین مال کدوم بازی هاس خیلی اشنا میزنن هرچی فک میکنم یادم نمیاد همم اگه بگین ممنونتون میشم یکی hollow knight یکی dead cellsیکی Don’t Starve یکی Omori میشه بگین بقیه چین اشنا میزنن ولی اسمشونو یادم نمیاد بگین ممنونتون میشم
سلام و عرض ادب
با توجه به درخواست شما و دیگر دوستان، نام هر بازی زیر عکس مربوطه قرار داده شد.
قدر زر زرگر شناسد