سفر به متن تصویر/هیتمن/قسمت دوم
وقتی بخواهی انسان باشی و نتوانی.وقتی عاشق صلح و آرامش باشی و نگذارند.وقتی فکرت,ذهنت و قلبت به سوی دوست داشتن سیر کند ولی آخر ماجرا بدانی که نه میخواهند تو را و نه میتوانی طعم خوب آرامش و لذت از یک روز خوب را داشته باشی چه حالی میشوی؟بزرگترین برگ برنده ات اختیارت است.چیزی که خیلیها آن را برای خود ندارند و اجیر شده اند.تو برای زندگیت اجیر شده خودت باش.اجیر شده قلبت و احساس زیبایت.وقتی روزی همه چیز تمام شود میفهمی که این اختیار تو بوده است که عرش و فرش تو را رقم زده است.زیباییها را برگزین و آدم خودت باش…
درد گلوله و زخمهایش
مامور ۴۷ به زندگی اجباری خود در سازمان ادامه میدهد و هر روز دستور قتل افرادی که حکم قتلشان صادر شده و یا صادر میشود!در یکی از درگیریها مامور به شدت زخمی میشود و به پناهگاه خود میرود و مروری از خاطرات گذشته خویش را تجربه میکند.پزشکی از سوی سازمان برای مداوای او فرستاده میشود در حالیکه او متعجب از شناسایی خود توسط دکتر هست!!پس از مداوا و …نیروهای SWAT منزل او را محاصره میکنند و او به هر طریقی شده است از آن محل میگریزد.او دایانا را ملاقات میکند و دایانا اولتیماتومی مبنی بر از دست رفتن تعدادی از دوستان نزدیک و قدرتمند سازمان به دلیل اشتباهات وی را میدهد و هواپیمایی را برای وی مهیا میکند و مامور ۴۷ اوج میگیرد و…
سیاست کثیف
یک سال مانده تا انتخابات مجدد رئیس جمهوری آمریکا.معاون رئیس جمهور در یک حادثه برنامه ریزی شده رانندگی تصادف کرده و از دست میرود.حال فشار کنگره مبنی بر انتخاب معاون از سوی رئیس جمهور زیاد میشود و او را مجبور میکنند تا کسی را که مخالف داستان شبیه سازی انسانها هست انتخاب کند.در نهایت گروهی با نام فرانچایز که کار شبیه سازی انسانها را به طور حرفه ای و البته برای میل به اهداف خویش انجام میدادند با نفوذ خویش توانستند دنیل موریس را معاون رئیس جمهور کنند و این در حالی بود که خود رئیس جمهور موافق و علاقه مند داستان شبیه سازی بود و میخواست قانونی کند این جریان را ولی دنیل و گروهش خیر.بنابراین تصمیم قتل رئیس جمهور در دستور کار گروه فرانچایز گنجانده شد.فرانچایز قصد تولید کلونها را به صورت انحصاری برای خود داشت.او به دنبال سلولهای مغز استخوان ۴۷ بود که برترین نمونه کلون شبیه سازی شده بود.دستور قتل دنیل(معاون رئیس جمهور)از سوی شخصی با نام اسمیت در قبال الماسی صادر میشود و زیبا و تمیز ۴۷ دنیل را در کاخ سفید از میان بر میدارد.
۴۷ پس از فرار از کاخ سفید به مقر خود پناه میبرد و توسط افراد گروه فرانچایز محاصره میگردد و دایانا سرنگی به ۴۷ تزریق میکند و او را به حالت کما میبرد و قبلش برای جلب اعتماد دایانا ذهن ۴۷ را به تسلیم شدن و اینکه راهی ندارد هدایت میکند.رئیس گروه با انتشار اخبار و مصاحبه های کذب قصد تخریب چهره ۴۷ و اینکه کلونها به شدت خطرناک هستند را دارد تا جلوی قانونی شدن این جریان را بگیرد چیزیکه از ابتدا مورد هدف آنها نیز بود.۴۷ در تابوت است و رئیس, خبرنگار را بر سر جسد ۴۷ میبرد و به یکباره دایانا که آنها را همراهی کرده بود ماده ای را بر لبان خود(ماتیک)آغشته میکند و بوسه ای بر کچل قصه ما میزند و وی به یکباره از کما خارج میشود و با اسلحه هایی که دایانا برای وی رو سینه اش مهیا کرده بود دخل بر و بچه های فرانچایز را می آورد.
حالا میدانم که هستم
تراویس فردی از سازمان قصد کار بر روی ژن دختری با نام ویکتوریا را دارد که دایانا این داستان را متوجه میشود و دخترک را میرباید.۴۷ از سوی سازمان متقاعد میگردد که دایانا خیانت کرده است و بایستی او را بکشد.۴۷ به سراغ دایانا میرود و دخل او را می آورد و نامه ای از سوی او برای خویش را میخواند که داستان تراویس و گروه را برملا میکند.اینکه تراویس قصد کار بر روی ویکتوریا را داشته است تا از وی کلونی قدرتمندتر از خود حتی ۴۷ بسازد و از ۴۷ درخواست میکند تا انتخابی را که خود او نداشته است را برای ویکتوریا باقی بگذارد.حال ۴۷ که داستان را متوجه شده است مانند خواهرش از ویکتوریا مراقبت میکند و او را به صومعه میبرد.اما این پایان ماجرا نیست شخصی با نام دکستر رئیس کارخانه اسلحه سازی مخفی هم به دنیال ویکتوریا برای کشف قدرت درونی وی هست.پس از درگیریهای فراوان دکستر که یک آدمکش به همراه پسرش را برای کشتن ۴۷ اجیر میکند نمیتواند موفق باشد و ۴۷ دخل هر دو را میاورد و حتی پس از دزدیده شدن ویکتوریا به دستان دکستر در کارخانه اش ۴۷ او را نجات میدهد.در این درگیریها دکستر ویکتوریا را به کلانتری شهر میبرد زیرا کلانتر هم دست نشانده وی هست.دوست ۴۷ که اطلاعات برای وی جمع آوری میکرده است به وی خیانت میکند و مکان ۴۷ که توسط شوک برقی در کلانتری پس از هجومش به آنجا بیهوش میشود را لو میدهد.بله او آن مکان را به تراویس لو داده است,بر و بچه های تراویس هم به آنجا هجوم میبرند.پس از درگیرها دکستر ویکتوریا را به شیکاگو میبرد و با تراویس در ازای مبلغ پولی وارد مذاکره میشود که تراویس را هم میپیچاند و اینبار ۴۷ تیز بازی درآورده و پس از حرف کشیدن از فردی در گروه دکستر مکان آنها را میزند.دکستر را در حال فرار با ویکتوریا کاریکودی(داغون)میکند و اینبار نکته جالب اینجا خواهد بود که ۴۷ دخل خود تراویس و تمام رفقایش را هم می آورد وجالبتر ماجرا اینجا خواهد بود که ویکتوریا کنار دایانا هست و ۴۷ مراقب آنها و بریدی دوست نزدیک ۴۷ در قبال دریافت پولی از کمیسر پلیس قصد دادن اطلاعاتی به وی را دارد و …
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
واقعا بازی بود :yes:
خسته از بوی باروت و درد نفرت
ایول خیلی جمله قشنگیه :yes:
ممنون خیلی خوب وجالب بود :yes:
لامصب عین فیلم های جنایی میمونه :rotfl:
اگه در مورد GEARS of WAR هم از این مطالب بذارین خوبه . من خودم امسال کنکور دارم وقت این کارهارو ندارم
بازم ممنون :yes:
بهتر بود میذاشتی زهرمار تنها :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
اگه مرده بیاد تن به تن به جنگه ، آشکارا بگرده از نظر من با ترسو ها فرقی نداره فقط چون کچلش کردن بخده خفن شده همین وگرنه ترسویی بیش نیست که فقط از پشت خنجر میزنه 😀
بشمار سه می زاریا ایول :yes: :yes: :laugh:
هیتمن بهترین بازیی بود که تو سال ۹۱ بازی کردم :laugh:
:yes:
نسخه ی آخر این بازی به اندازه ی Blood Money بهم حال نداد :smug: …مخصوصا اوایل بازی که اصلا به نظرم جالب نمی اومد…
منم موافقم نسخه ی آخرش خیلی چرت شده بود دیگه اون ۴۷ ی که سراغ داشتیم نبود و مثل silent assassin و blood money حل نداد
واقعا قشنگ بود
بسیار عالی :yes:
مقالتون خیلی خوب بود ممنون اقای عبداله پور
عالی بود ممنون بابت خبر :yes: 😀
امیر جان دادا کدامین خبر؟مقاله بودا!!
فرشید جان حرف نداشت نوشتت مثل همیشه..واقعا عالی بود!
دمت :yes:
هیچ خبری از نسخه ی بعدی نیست؟ ?:-)
آقی عبداله پور ترکوندی :yes:
هیتمن جزء محدودبازیهایی هست که هر نسخه ای که ازش میاد بهتر از نسخه قبلیشه
:yes: :yes: :yes: :yes:
ممنون بابت مقاله عالی بود…Blood Money یه حال دیگه ای داشت… 😐
من عاشق شخصیت۴۷ هستم
ممنون بابت مقاله :blush: :blush: :blush:
فرشید عاشق این سری مقالاتت شدم … اشالا که دو سه سالیو به همین منوال ادامه بدی … :rotfl: :rotfl: :rotfl:
هنوزنخوندم ولی می دونم عالی نوشتی وخسته هم نباشی آقای فرشید عبداله پور
———————————————————————————————–
به تازیکی شب به روشنایی روزمردی باسری کچل وکروات قرمزوخشونت بی اندازه کسی نیست جزHITMAN :-*
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
یعنی مقالاتت حرف نداره, خیلی قشنگ بود بازیش :yes:
ادامه GOD OF WAR هم یادتون رفته 😥
آقا فرشید کارت حرف نداشت خبلی مقاله بی نقصی بود
:yes: :yes:
مقاله ی زیبایی بود ممنون :yes: