شاید هیچکس زمانی فکرش را نمیکرد که بازیهای هاردکور به این محبوبیت بزرگ دست بیابند، بازیهایی که با شما شوخی ندارند و هرکاری را انجام میدهند تا شما سختی بکشید و یک ثانیه هم آرامش نداشته باشید. در اینگونه بازیها خبری از مبارزات فان و سرسری نیست، همهچیز در سختترین حالت ممکن خودش قرار دارد و دشمنان و بهخصوص باسها برای شما به یک کابوس تبدیل خواهند شد، خبری از پر شدن نوار سلامتی بهصورت خودکار نیست، خبری از رحم و دلسوزی نیست و همهچیز در علیه شما است. ما امروز در این مطلب به سراغ گوشیهای هوشمند رفتهایم و میخواهیم یکی از برترین عناوین هاردکور این پلتفرم را مورد بررسی قرار دهیم، این بازی Pascal’s Wager نام دارد که توسط استودیوی Giant Global توسعه یافته است، این بازی در ابتدا برای پلتفرمهای رایانههای شخصی و کنسولهای نسل هشتم منتشر شد که با توجه به وجود عناوین بزرگ سبک هاردکور که در این پلتفرمها در دسترس میباشد، هیچگاه نتوانست به موفقیت خاصی برسد، بنا به همین دلیل، سازندگان بازی Pascal’s Wager تصمیم گرفتند تا اثر خودشان را برای گوشیهای هوشمند منتشر کنند، این یکی از بهترین تصمیمهایی بود که سازندگان میتوانستند بگیرند، زیرا گوشیهای هوشمند هیچوقت شاهد یک بازی هاردکور ناب نبودند، اگر از دوستداران بازیهای هاردکور هستید و با موبایل خودتان به تجربه بازیها میپردازید، حتما در ادامه با نقد و بررسی بازی Pascal’s Wager با گیمفا همراه باشید.
داستان، فراتر از سطح انتظار
باید اعتراف کنم قبل از تجربه بازی فکر میکردم بازی در زمینه داستانی چیزی در چنته نخواهد داشت و فقط یک داستان ساده و کلیشهای روایت خواهد شد تا تنها ما را اندکی به پیشروی در بازی مشتاق کند، اما در همان نیم ساعت ابتدایی ورق برگشت و کاملا نگاه من به داستان بازی تغییر کرد، داستان بازی در رابطه با نجات خورشید میباشد، در این دنیای عجیب، یک اتفاق ماورایی باعث میشود تا خورشید به اعماق دریا برود، ناپدید شدن خورشید باعث میشود تا دنیا به تاریکی مطلق فرو برود، تاریکیای که همیشه در سری دارکسولز نیز شاهدش بودیم. حال در این اوضاع آشفته، یک نیروی معنوی به نام Colossi به کمک انسانها میآید، این نیرو در عین قدرت بینظیرش، توانایی برگرداندن خورشید به آسمان را ندارد و تنها شرایط زندگی را برای انسانها اندکی بهبود میبخشد، اما همین نیرو، یعنی Colossi هم بعد گذشت زمانی ضعیف میشود و باری دیگر انسانها به بدبختی دچار میشوند، حال شخصیت اصلی بازی که Terrence نام دارد، پی میبرد که همسرش قدرت برقراری ارتباط با Colossi را دارد، بنا به همین دلیل تصمیم میگیرد که به دل هیولاها و موجودات شیطانی برود تا با کمک همسرش قدرت Colossi را به حالت معمول بازگرداند و وضعیت زندگی انسانها باری دیگر به حالت معمول خودش برگردد. حال در این مسیر اتفاقات گوناگونی رخ خواهد داد و داستان دارای افت و خیزهای جالبی است که جذابیت داستان بازی را چند برابر خواهد کرد.
در یک بازی داستانمحور، شخصیتپردازی یکی از بخشهای مهم محسوب میشود، ما قرار است در نقش یک شخصیت به دنیای بازی برویم، پس هرچهقدر شخصیتپردازیها قویتر باشد، به طبع ما هم ارتباط بیشتری با بازی برقرار خواهیم کرد، برای مثال بازیهای کراش را در نظر بگیرید، یکی از بزرگترین دلایلی که این بازی در یاد و خاطرات ما باقی مانده است، همین شخصیت دستداشتنی بازی یعنی کراش بندیکوت میباشد که بدون شک یکی از برترین شخصیتهای دنیای بازی هم به شمار میرود. به همهی این نکات اشاره کردیم تا فقط بگوییم بازی در زمینه شخصیتپردازی افتضاح است، شخصیتهایی بدون روح با طراحیهای نهچندان جالب که بعید میدانم حتی اسمشان هم بهخاطر بسپارید. هیچکدام از شخصیتهای بازی، حتی شخصیت اصلی هم ویژگیهای خاصی ندارند و چیزی از یک npc کم ندارند.
دیالوگهای بازی هم بعضا آزاردهنده میشوند و شما شاید یک متن را بارها و بارها از یک فرد بشنوید و دیگر حالتان از آن جمله بههم خواهد خورد، بازی همانند دیگر عناوین آر پی جی یک سیستم انتخاب دیالوگ را در خدمت شما میگذارد که متاسفانه این تکراری شدن جملات و سوالات در این سیستم هم دیده میشود و شما چندان از صحبت کردن با انپیسیها لذت نخواهید برد.
هیچ گیمری از تماشای یک کاتسین جذاب بدش نمیآید و کاتسینهای خوب به راحتی میتوانند جذابیت بازی را افزایش دهند، متاسفانه یکی دیگر از مشکلاتی که در بازی Pascal’s Wager شاهدش هستیم، عدم وجود کاتسینهای باکیفیت میباشد، البته فکر نکنید که در بازی اصلا خبری از کاتسین نیست، بلکه آنها وجود دارند، ولی نود و نه درصد آنها به قدری کوتاه هستند که تا به خودتان بیایید و ببینید قضیه از چه قرار است به پایان میرسند، متاسفانه این کاتسینها در زمینه صداگذاری و موسیقی هم چندان چنگی بهدل نمیزنند که در ادامه بیشتر به این مشکل خواهیم پرداخت.
در مجموع باید گفت که داستان بازی با تمام مشکلاتی که دارد شما را راضی نگه خواهد داشت، همان طور که در ابتدای این بخش به آن اشاره کردم، به شخصه انتظار چنین داستان درگیرکنندهای را نداشتم و بهنظر من میتوان سخت نگرفت و با تمام مشکلات این بخش، از داستان آن لذت برد.
گیمپلی، همان سختیای که میخواهید
بازی هاردکور است، پس چه توقعی از آن میرود، سختی بیمنطق و نبود هیچگونه دل رحمی! اگر شما هم با این موضوع موافق هستید، پس باید این وعده را به شما بدهم که Pascal’s Wager دقیقا همین ویژگیها را دارد. مبارزاتی سخت، نفسگیر و متنوع که به بیرحم ترین شکل ممکن پیاده سازی شدهاند، البته همان اول باید به این نکته اشاره کنم که نباید توقع کیفیتی در حد و اندازه سری دارک سولز را از این بازی داشته باشید، ولی میتوان گفت که سازندگان تمام سعی خودشان را کردهاند تا اثرشان در حد امکان حس و حال بازیهای سری سولز را برای شما تداعی کنند که خوشبختانه در این امر موفق بودهاند.
ضربههای کلاسیک سنگین و سبک در این بازی نیز دیده میشود، قطعا میدانید که ضربههای سنگین سرعت پایینی دارند، اما ضربه شدیدتری را به دشمنان وارد میکند و در سوی دیگر ضربههای سبک قدرت چندانی ندارند، اما سرعت بالای آنها این عیب را میپوشاند، ولی مهمترین نکته در مبارزات بازی استفاده مناسب از این دو نوع ضربه و ترکیب به موقع آنها با یکدیگر است، شما در چند دقیقه ابتدایی بازی میتوانید فقط با ضربههای سبک دشمنان را از پای در بیاورید، اما این شرایط پایدار نیست و اگر در ادامه بخواهید تنها از ضربات سریع استفاده کنید، قطعا دچار مشکل خواهید شد.
در بازی برای مقابله با ضربات دشمنان، میتوانید با شمشیرتان جلوی ضربه را بگیرید، یا با پریدن جا خالی بدهید، دفاع با شمشیر در بسیاری از مواقع به درد شما نخواهد خورد و در هر صورت با ضربه سنگین دشمنان در این حال یک مقدار از سلامت خودتان را از دست خواهید داد، پس کارآمدترین راه برای جلوگیری از ضربهها، جا خالی دادن است که این پرشها یا به اصطلاح dodge کردنها بسیار حس خوبی را به شما منتقل خواهند کرد و در این موارد شاهد باگ یا مشکلات مختلفی نیستید و اگر زمانبندی مناسبی داشته باشید، میتوانید بسیاری از ضربات حریف را بیثمر بگذارید، ولی یادتان نرود که این یک بازی هاردکورد است، هرچقدر هم عالی باشید، در نهایت در یک جایی به دام حریف میافتید و قطعا ضربهای به شما وارد خواهد شد.
تنوع دشمنان عادی در سطح قابل قبولی قرار دارد و آنها بهگونهای طراحی شدهاند که برای شکست دادن آنها نیاز به یک روش خاص یا استراتژی متفاوت خواهید داشت، اما باز هم سختی اصلی بازی مربوط به دشمنان عادی نیست و باسها مهمترین بخش گیمپلی بازی را به خود اختصاص میدهند که خوشبختانه در این زمینه بسیار عالی کار شده است، شاید تعداد این باسها و کیفیت طراحی آنها به پای بازیهای هاردکور کنسولی نرسد، اما به عنوان یک بازی برای پلتفرم محدودی مانند گوشیهای هوشمند، این تعداد از باسها بهنظر منطقی میآید و نمیتوان به آن ایرادی وارد کرد. طراحی این باسها فوقالعاده است و سبک مبارزات هرکدام از آنها منحصر بهفرد میباشد و شما برای از بین بردن هر کدام از آنها باید با یک استراتژی جدید عمل کنید، وگرنه کاری را از پیش نخواهید برد، البته هرکدام از باسها نیز حداقل یک بار با کاهش سلامتیشان تغییر شکل میدهند که در این شرایط روش مبارزه آنها نیز متحول خواهد شد و به مراتب سختتر، یعنی در طول مبارزه به تدریج بر سختی مبارزه افزوده میشود که این یک نکته مثبت برای این سبک از بازیها طلقی میشود.
در محیط بازی مکانهایی به نام Altar وجود دارد که حکم کمپ را دارند و در آنجا میتوانید اسپلهای مختلفی را تولید کنید، سلاحهای خودتان را ارتقا دهید و یا به استراحت بپردازید، بعد از استراحت در این کمپها، بازی ذخیره خواهد شد و پس از مردن در طول بازی، در این مکانها respawn خواهید شد، پس در صورت استراحت نکردن در این کمپها، بازی برای شما ذخیره نمیشود و پس از مرگ در هر جایی از بازی باید همهچیز را از ابتدا شروع کنید. علاوه بر کمپها، موجوداتی عجیب نیز در محیط بازی پیدا میشوند که از طریق آنها میتوانید اسپلها یا سلاحهای مختلفی را خریداری کنید که در طول هر مرحله به دردتان خواهد خورد.
یکی از بزرگترین مشکلات بازی هنگامی رخ میدهد که شخصیتهای دیگری که کنترل آنها را هم در دست دارید وارد مراحل بازی میشوند، پس از عبور از مراحل ابتدایی، از یک قسمت به بعد میتوانید دو شخصیت بهصورت همزمان را کنترل کنید و باید بین آنها جابهجا شوید، در اینگونه مراحل سختی بازی در حد قابل توجهی کاهش مییابد و دیگر آن حس ناب سختی را شما احساس نخواهید کرد، فرض کنید با چندین موجود شیطانی مبارزه کردهاید و سلامت شخصیت شما بسیار کاهش یافته است، در اینجا شما خیلی راحت میتوانید بین شخصیتها جابهجا شوید و مبارزی را انتخاب کنید که نوار سلامتیاش پر است، به این ترتیب شما به سادگی دشمنانتان را از بین خواهید برد. البته اگر بخواهیم سختگیرانه برخورد کنیم، در بعضی مواقع مشکلاتی در ضربههای سنگین دیده میشود و گاها پیش میآید که ضرباتی به دشمن وارد میکنید اما تاثیری بر روی نوار سلامتی آن دیده نمیشود.
گرافیک فنی و بصری، یکی از بهترینها
فقط کافی است به عکسهایی که در این مقاله وجود دارند دقت کنید، محیطهای بازی سیاه، تاریک و مرده هستند و به خوبی این سنگینی اتمسفر را حس خواهید کرد، طراحی محیط بازی، خانهها و عناصری که در این بازی وجود دارند در سطح بسیار خوبی قرار دارند و باید گفت که این محیط، دقیقا همان چیزی است که شما از بازی Pascal’s Wager انتظارش را دارید. علاوه بر این موارد، طراحی دشمنان، بهخصوص باسها فوقالعاده هستند و واقعا نمیتوان به آنها ایرادی وارد کرد، البته بسیاری از باسهای موجود در بازی با الهام از باسهای سری دارک سولز طراحی شدهاند که این کار بسیار خوب صورت گرفته است.
بدون اغراق Pascal’s Wager جزو برترین بازیهای گرافیکی پلتفرم گوشیهای هوشمند محسوب میشود و حتی محیط بازی بر روی تنظیمات گرافیک low هم بسیار زیبا بهنظر میرسد، اما در حد و اندازههای استانداردهای بازیهای کنسولی نیست. شاید بتوان تنها ایراد بخش فنی بازی را مربوط به جزئیات گرافیکی در فواصل دور دانست، به اصطلاح بازی در زمینه draw distance اصلا خوب عمل نمیکند و این مشکل حتی در تنظیمات گرافیکی بالا هم دیده میشود. بازی در زمینه بهینهسازی عملکرد چندان خوبی ندارد و برای تجربه آن شما حداقل نیاز به یک گوشی میانرده دارید که در زمینه سختافزار عملکرد قدرتمندی داشته باشد، برای مثال شما با گوشیهای همچون Samsung A32 نمیتوانید تجربه خوب و روانی را داشته باشید، باگها و گلیچهایی نیز در طول بازی دیده میشود که تعداد آنها زیاد نیست و به تجربه شما آسیبی وارد نخواهند کرد.
موسیقی و صداگذاری، گاهی عالی و گاهی مضحک
موسیقی بازی یک عملکرد کاملا سینوسی را طی خواهد کرد، یعنی در بعضی مواقع یک موسیقی جذاب در هنگام مبارزه با باس پخش میشود که عاشقش میشوید و در موقعی دیگر در هنگام مبارزات با باسی دیگر هیچ موسیقیای پخش نخواهد شد، واقعا نمیتوان فهمید که چرا موسیقی در بعضی مبارزات حذف شده است. موسیقی منوها و همچنین انتهای بازی نیز ارزش شنیده شدن را دارند و در کل میتوان گفت که بازی در زمینه موسیقی خوب اما اندکی غیرمنطقی عمل کرده است.
صداگذاری بازی با ارفاق قابل قبول است صدای شخصیتها، محیط و … چنگی به دل نخواهد زد، اما افتضاح هم نیست. یکی از بزرگترین مشکلات این بخش مربوط به صداگذاری در کاتسینها است، کاتسینها عملا بیصدا به نمایش درمیآیند و در مواردی دیگر صداها خیلی دیرتر از موقع مناسب پخش میشوند یا به اصطلاح صدا با تصویر کاتسینها هماهنگ نیست.
سخن آخر
عملکرد بازی Pascal’s Wager در کنسولها و رایانههای شخصی رضایتبخش نبود و این موضوع باعث شد تا سازندگان این عنوان را برای گوشیهای هوشمند منتشر کنند، همین تصمیم باعث شد تا گوشیها نیز یک بازی هاردکور باکیفیت داشته باشند که قطعا از ارزش بالایی نیز برخوردار است، اگر از دوستداران بازیهای هاردکور هستید، به شما پیشنهاد میکنم که حتما بازی Pascal’s Wager را تجربه کنید، این بازی با قیمت ۳٫۹۹ دلار و برای دو سیستم عامل اندروید و آی او اس در دسترس میباشد.
نقاط قوت:
داستان بازی بهاندازهای جذاب است که شما را به پیشروی در بازی مشتاق کند
مبارزات سخت و درگیرکننده
وجود دشمنان و باسهای متنوعی که برای شکست دادن آنها نیاز به استراتژیهای مختلفی دارید
بازی یکی از بهترینهای موبایل در زمینه گرافیک فنی و بصری محسوب میشود
نقاط ضعف:
کاتسینهای بسیار کوتاه که در زمینه صداگذاری هم مشکل دارند
بازی در مراحلی که دو شخصیت را باید کنترل کنید سختی خودش را از دست خواهد داد
پخش موسیقی دارای ایرادات مختلفی است
نظرات
یعنی من عاشق هاردکورم nioh 2 که اخراشم تموم که شد تازه بعدشم Demon souls رو شروع میکنم اول که که میخواستم هر دو رو با هم بازی کنم دیدم اصلا نمیشه چون تو نیوه با مربع شمشیر میزنی ولی تو دیمن سولز با R1 اصن آدم قاطی میکنه بعد یه خوبیم که داره هیچ کدوم از پسر خاله هام به دستگاه دس نمیزنن چون بجز اونا فقط نید فور اسپید و گوست او سوشیما رو دارم و فقط همینارو بازی میکنن چون که من خود دیسک بازی هارو میخرم و خوب شد که این بازی رو معرفی کردین حداقل تو مغازهم سرم گرم میشه :laugh: 😉
تشکر و خسته نباشید بابت نقد و بررسیتون ۲ روز پیش دان و روی گوشیم نصب کردم تنظیمات گرافیکی و فریم ریت بازی را گذاشتم روی بالاترین وارد بازی که شدم اولین چیز گرافیک بازی بود که توجه نظر منو به خودش جذب کرد بدون لگ و کاهش فریم ریت و روان مدت کمی تجربش کردم بازی سرگرم کننده و خوبیه برای اوقات بیکاری و دور بودن از کنسول