دنیای بازیها مملو است از شاهکارهای زیبا و فرنچایزهای خاطرهساز و بینظیر که با بازیهای فوقالعاده عالی و باکیفیت که هر کدام برای خود طرفدارانی پیدا کردهاند، سالها خاطره برای ما رقم زده و خلق کردهاند. خلق یک بازی بینظیر و معرکه قطعا آسانتر است از خلق یک فرنچایز بینظیر با چندین بازی عالی که سازندگانش توانسته باشند در هر نسخه، کیفیت را حفظ کنند و از یک حد استاندارد پایینتر نروند. در بین صدها و شاید هزاران فرنچایزی که امروز در دنیای بازیها میبینیم، برخی فرنچایزهای بهیادماندنی و جاودانه وجود دارند که همیشه در قلب بازیبازان باقی میمانند و هیچ کدام از نسخههای اصلی آن سری، بازیهای ضعیف و بیکیفیتی نبودهاند. فرنچایزهایی که سازندگانشان بعد از ساخت یک نسخهٔ فوقالعاده، کار را رها نکرده و مسیر سری را به خوبی ادامه دادهاند تا به جای یک بازی بینظیر، یک فرنچایز بینظیر خلق کنند که کار خیلی دشوارتری هم هست و طبیعتا ارزشش هم بیشتر است. در این مطلب دقیقا با همین فرنچایزها کار داریم. در واقع در این مقالهٔ دو قسمتی، از دید نویسنده به بررسی فرنچایزهایی که هیچ کدام از نسخههای اصلی آن، عناوین ضعیفی نبودهاند و به نوعی بازی بهدردنخور ندارند، میپردازیم و آنها را برای شما عزیزان معرفی میکنیم. مانند همیشه قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آنها را مطالعه نمایید تا شک و شبههای برای شما دوستان پیش نیاید. نکتهٔ اول این که در این سری کاری به عناوین اسپینآف و کاملا فرعی نداریم و فقط به عناوین اصلی یک سری کار داریم. البته منظور فقط بازی شمارهدار نیست، زیرا گاهی در فرنچایزهایی مثل سری اساسین یا Doom و … ، شاید یک بازی بدون شماره با یک نام جدا عرضه شده است (مثلا Doom سال ۲۰۱۸ یا Doom Eternal و A.C Valhalla و God of War سال ۲۰۱۸)، ولی اینها بازی اصلی یا مثلا یک ریبوت در این فرنچایزها هستند و نمیشود به آنها گفت اسپینآف یا عنوانی کاملا فرعی. هم چنین در این لیست فرنچایزهایی قرار گرفتهاند که لااقل ۳ بازی اصلی از آنها موجود باشد و مثلا سری Nioh در این مقالات جای نمیگیرد زیرا فقط ۲ بازی دارد. دقت داشته باشید که قطعا جدا از این لیست که بنده تهیه کردهام، تعداد بسیار زیاد دیگری فرنچایزهای زیبا و قدرتمند وجود دارند که میتوانستند در این مطلب حاضر باشند، اما به هر حال تعداد محدودیت دارد و نویسنده، عناوینی را که از نظر خود برتر بودهاند در لیست جای داده است. پس دقت کنید که این مقاله، «فرنچایزهایی که بازی ضعیف ندارند» از نظر بنده است. زیرا که اساس چنین مقالاتی این گونه است و سلیقهی شخصی نیز بسیار اهمیت دارد. رتبهبندی و ترتیبی که در این لیست برای فرنچایزهای مختلف لحاظ شده است، نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن آن وجود ندارد، زیرا پای سلیقه مطرح است، البته سلیقهی منطقی، نه این که مثلا کسی یک سری بسیار سطح پایین و ضعیف را بیاورد و در صدر لیست برترینها قرار دهد و بگوید این سلیقهی من است، زیرا که این توهین به شعور مخاطب است، اما به هر حال سلیقهٔ شخصی نیز در چنین مقالاتی بسیار اهمیت دارد. فرنچایزهای این لیست سری بازیهایی هستند که قطعا نه هیچ کدام از شما و نه هیچ کس در دنیا در قدرتمند بودن آنها شکی ندارد، تنها میماند رده بندی آنها که در اینجا سلایق و علائق با هم متفاوت است و براساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد، جایگاهها را تعیین میکند. پس در نظر داشته باشید که فرنچایزی که مثلا من در رتبهی ششم قرار دادهام، دلیلی بر این نیست که حتما ششمین فرنچایز بدون بازی ضعیف در تاریخ است (شاید حتی از نظر شما بازی ضعیف داشته باشد)، بلکه برای من اینگونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد. نکتهی بعدی این که تمامی فرنچایزهای این لیست بر اساس داشتهها و اطلاعات نویسنده گردآوری شده و در این مطلب قرار گرفتهاند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا سری دیگری میتواند به جای فلان رتبه از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاهها فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب میشوند و اسمهای مختلفی را به عنوان خروجی بیرون میدهند. قطعا وقتی شما فلان بازی یا فرنچایز از لیست من را بازی نکردهاید آن را در لیست خود نخواهید آورد و البته برعکس این مورد نیز صادق است. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقالهی سرگرمکننده که به همراه آن با برخی سری بازیهای جذاب و قدرتمند تاریخ آشنا میشوید، یا برخی از بهترین خاطرات خود را مرور میکنید، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تاکنون به خواندن مقاله ادامه دادهاید، شما را دعوت میکنم به مطالعهٔ ادامهٔ مطلب قسمت دوم و پایانی «فرنچایزهایی که بازی ضعیف ندارند.»
۱۱ – Super Mario
اگر بخواهیم به اصلیترین و کلیدیترین سری بازیهای ماریو اشاره کنیم هیچ شکی نیست که نام سری Super Mario در راس آنها قرار دارد و به نوعی مهمترین فرنچایز بازیهای ماریو قلمداد میشوند. شخصیتی که تا دلتان بخواهد در انواع و اقسام بازیها و فرنچایزها و حتی سبکهای مختلف حضور داشته است و بارها و بارها در زیرشاخههای مختلف سری عناوین ماریو، زمان و مکان و قصرها و سرزمینهای مختلف را در جستجوی پرنسس محبوبش درنوردیده است. همهچیز در عناوین Super Mario فوقالعاده هستند و در راس آنها گیمپلی سرگرمکننده قرار دارد. البته در کنار این گیمپلی معرکه، شخصیتهای سری ماریو هم بسیار جالب و دوستداشتنی هستند و با این که هرگز این سری بر پایهی شخصیتپردازی عمیق و داستان پیچیده و … بنا نشده است، ولی باز هم چه شخصیتهای مثبت و چه منفی در این سری، از محبوبترینهای تاریخ هستند. شخصیت دوستداشتنی ماریو با این که گاهی به خاطر پیدا نکردن پرنسس محبوبش ناراحت و غمگین شده ولی هرگز از پیدا کردن عشقش ناامید نشده است. در واقع با این که رابطهی وی و Princess Peach از همان اول به مشکل برخورد کرد، ولی در طول زمان این دو شخصیت محبوب، بارها و بارها ثابت کردند که عشق بر همهچیز فائق میآید.
Mario و Peach پیوندی را شکل دادهاند که از تعداد بیشماری پلتفرم و ورزشهای مختلف و حتی بازیهای نقشآفرینی که در آن با یکدیگر حضور یافتهاند نیز گذشته و هرگز گسسته نشده است. به نوعی این دو نفر شناختهشدهترین زوج در تاریخ بازیهای رایانهای تا به امروز هستند. اما در سمت منفی هم به همین شکل است و اوضاع زیاد تفاوتی از نظر محبوبیت و مشهور بودن ندارد. Bowser یا همان King Koopa از همان اولین حضور خود در سری عناوین سوپر ماریو، به عنوان دشمن قسمخوردهی لولهکش ایتالیایی و آنتاگونیست اصلی این فرنچایز معرفی شد و همواره تمام دردسرهایی که ماریو برای پس گرفتن پرنسس Peach در طول این سالها داشته است، باعث و بانی آن Bowser بوده است. به طور کلی این سری چیزی جز خاطرهٔ خوب برای هیچ گیمری برجای نگذاشته است و کلکسیونی است از بازیهایی که هیچ کدامشان ضعیف نیستند و بسیاری از آنها شاهکار هستند. بیتردید وقتی صحبت از سری عناوینی باشد که بازی ضعیف و بیکیفیتی در عناوین اصلی خود ندارند، سری عناوین Super Mario نیز کاملا شایستهٔ حضور در لیست بوده و این سری در مقالهٔ امروز ما، در جایگاه یازدهم قرار گرفته است.
۱۰ – Resident Evil
هر ۸ بازی اصلی سری Resident Evil به معنای واقعی کلمه، بینظیر و بیتکرار بوده و هستند و هر کدامشان جزو برترین عناوین وحشت بقای خلق شده در تاریخ بازیها هستند که البته برخی اکشنتر بودهاند و برخی هم ترسناکتر. در واقع باید اینطور بگویم که بر هیچ کس پوشیده نیست که سری Resident Evil یکی از برترین، جذابترین، محبوبترین و البته تاثیرگذارترین فرنچایزها در تاریخ بازیهای ویدئویی محسوب میشود که این را بارها و بارها با بازیهای شاهکار خود به همه ثابت نموده است (در همین روزهای اخیر هم با نسخهی فوقالعادهی هشتم یک بار دیگر این را ثابت کرد) و میتوان گفت سری Resident Evil به نوعی شروعکنندهی یک مسیر و پایهگذار سبک وحشت بقا است و اگر امروز عناوین وحشت بقای بسیار باکیفیت و جذابی عرضه میشوند، به نوعی این را مدیون هنر و نبوغ استاد شینجی میکامی و فرنچایز شاهکارش Resident Evil هستیم که باعث شده اکنون بازیهای زیادی با الهام گرفتن از آن عرضه شوند.
محبوبیت بسیار بالای سری عناوین جاودانه، شاهکار و خاطرهساز Resident Evil علاوه بر گیمپلی و گرافیک عالی و کاتسینهای بینظیر، در اصل در گروی شخصیتهای قدرتمند و جذابی است که این سری از همان ابتدا و از اولین نسخه با ربکا چمبرز و جیل ولنتاین تا به امروز با لیدی دیمیترسکو و اتان وینترز داشته است. این سری با داشتن شخصیتهای مثبت بینظیری مثل کریس، لئون، کلیر، جیل و … نیاز به یک آنتاگونیست قدرتمند که در سطح این پروتاگونیستها باشد نیز داشته و خوشبختانه آقای شینجی میکامی و همکارانش شخصیتی به نام Albert Wesker (و البته هیولاهای شاهکاری مثل نمسیس) را خلق کردند که یکتنه برای تمامی پروتاگونیستهای بازی کفایت میکند و از تمامی آنها هم محبوبتر است (در واقع وسکر یکی از محبوبترین شخصیتهای کل تاریخ بازیهاست) و این تنها به لطف هنر شخصیتپردازی آقای میکامی است که شخصیتهایی تا این حد فراموشنشدنی را (چه مثبت و چه منفی) در سری بینظیر Resident Evil خلق کرده است که تا همیشه در دفتر تاریخ جاودانه شدهاند. همهچیز در بازیهای این سری همیشه در بالاترین سطح ممکن قرار داشته و عناوین گوناگون اصلی و فرعی این فرنچایز، سبب خلق برخی از بهترین خاطرات ما در دنیای بازیها شدهاند. بیتردید وقتی صحبت از سری عناوینی باشد که بازی ضعیف و بیکیفیتی در عناوین اصلی خود ندارند، سری عناوین Resident Evil نیز کاملا شایستهٔ حضور در لیست بوده و این سری در مقالهٔ امروز ما، در جایگاه دهم قرار گرفته است.
۹ – Halo
۸ – Uncharted
۷ – The Legend of Zelda
۶ – Souls
استاد هیدتاکا میازاکی با Demon’s Souls یک شبه ره صد ساله را پیمود و قدم به مسیر افسانه شدن گذاشت. وی قالبی به وجود آورد که تا همیشه توسط دیگر سازندگان حتی در سبکهای دیگر نیز الهام گرفته خواهد شد. او در دورهٔ بازیهای آسان، گیمرهای سادهخواه و بیعلاقه به چالش، سازندگان ترسو و مقلد، خطهای سلامتی که سریعا بعد از چند ثانیه پر میشوند و ذخیره کردنهای چند ثانیه یک بار، دل به دریا زد و عنوانی ساخت که تمام این بایدهای عناوین امروزی را دور ریخت و خود، قالبی جدید را معرفی کرد، بدون توجه به عواقب آن. تمام تاریخسازان در طول تاریخ همینگونه عمل کردهاند. شجاعت به خرج داده و کاری کردهاند که کسی در آن دوران شجاعت انجامش را نداشته است. سری سولز پرچمدار عناین هاردکور و بسیار سخت در نسلهای جدید بازیهای رایانهای است و عناوین هاردکور و چالش برانگیز را که از زمان بازیهای کلاسیک مثل مگامن و … دیگر زیاد کسی سراغشان نمیرفت را مجددا احیا کرد. در واقع سازندگان در نسلهای اخیر با ترس از این که مبادا بازیبازان ساده طلب امروزی که به عناوین آسان و خط سلامتی پرشونده عادت کردهاند، با سخت شدن بازی آنها دیگر عناوینشان را خریداری نکنند، سمت ساخت عناوین چالشبرانگیز نمیرفتند و یا چند درجهی سختی برای بازی قرار میدادند. اما میازاکی با سری سولز آمد و گفت «این بازی من است. بسیار سخت است. صدها بار خواهید مرد. همه چیز را با مردن از دست خواهید داد مگر دوباره به آن برسید. ذخیرههای پشت سر هم وجود ندارد. خط سلامتی پرشونده نداریم، درجهی سختی مختلف نداریم، تنها یک درجهی سختی داریم و آن هم هاردکور است و اجباری. حالا میخواهید بخواهید و نمیخواهید به سراغ بازیهای خودتان بروید.» به واقع شاید خود وی نیز باور نداشت که عناوینش تا این حد محبوب شوند و حتی بسیاری را به بازیهای هاردکور علاقهمند کنند.
سری سولز سختی و چالش را در بازیهای رایانهای تبدیل به یک «ارزش» کرد که نه تنها عاملی بازدارنده برای بازیباز نیست بلکه کاملا نقشی تشویقکننده و پیشبرنده را برای وی بازی میکند. عناوین این سری در تمام زمینهها، چه از نظر دنیای بازی و چه دشمنان و باسها، طراحی منحصر به فرد و یونیکی دارند که تبدیل به برندی خاص شدهاند و به مانند یک کلاس آموزشی برای طراحان و سازندگانی که میخواهند عناوینی در این سبک و قالب بسازند عمل کرده و منبع الهامی بسیار باکیفیت محسوب میشوند. با هر نسخه که از سری سولز منتشر شد شاهد پیشرفت بودیم و آرام آرام این سری تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین، پرطرفدارترین و جذابترین فرنچایزهای سبک اکشن نقشآفرینی شد و امضای خاص خود را در این صنعت باقی گذاشت. تا امروز هرگز شاهد یک بازی معمولی و حتی خوب هم در سری سولز نبودهایم و هر ۴ بازی (البته با ریمیک دیمونز سولز میشوند ۵ تا) در حد یک شاهکار در زمان خود بوده و هستند. سری سولز مصداق درس گرفتن از شکست است، درس مقاومت در برابر سختی و دشواری، درس استقامت و صبر. استاد میازاکی با این عناوین نشان داد «میتوان» و «باید» گاهی خلاف جهت آب شنا کرد تا تاریخساز شد. سری سولز نشان داد که یک بازی میتواند به قدری شاهکار باشد که حتی اگر بارها و بارها و بارها کشته شوید و با یک باس شاید ۵۰ بار مبارزه کنید، باز هم چنان عاشق آن شوید که ۱۰ بار آن را به پایان برسانید. این فرنچایز مفهوم «مرگ» در یک بازی ویدئویی را تغییر داد و آن را به مفهومی حتی شیرین که باید از آن هر بار درس گرفت تبدیل کرد. بیتردید وقتی صحبت از سری عناوینی باشد که بازی ضعیف و بیکیفیتی در عناوین اصلی خود ندارند، سری عناوین سولز نیز کاملا شایستهٔ حضور در لیست بوده و این سری در مقالهٔ امروز ما، در جایگاه ششم قرار گرفته است.
۵ – Grand Theft Auto
اصلا مقالهای که در مورد فرنچایزهایی است که بازی ضعیف ندارند، بدون وجود سری GTA از اعتبار میافتد! فرنچایزی که هر بازیاش در زمان عرضهشان تاثیر عظیمی بر کیفیت عناوین جهانآزاد داشتهاند و در طول تاریخ بازی به بازی، بهتر شده است. تکتک عناوین اصلی و فرعی سری GTA معرکه بوده و هستند و حتی برخی از آنها مثل سن آندرس، با این که سالها از زمان انتشارشان گذشته است، هنوز از خیلی بازیهای همسبک جدید بهتر هستند و بازیبازان دارند آنها را تجربه میکنند. این فرنچایز یکتنه یکی از دلایل اصلیای است که امروز میبینیم و میخوانیم که درآمد صنعت گیم، به تنهایی سینما و ورزش را در جیبش کردهاست. چرا؟ خب ناسلامتی فکر کنم کل خانوادههای دنیا روزی یک عدد GTA میخرند! عنوانی مثل GTA V چندین سال پیش عرضه شده ولی هنوز کافی است که ۵ دلار تخفیف بخورد تا ببینیم نامش در چارتهای پرفروشترینها دوباره پیدا شده است! حتی در همین گیمفا هم نصف پربازدیدترین پستهای تاریخش در مورد سری GTA است.
این بازیها و مخصوصا نسخهی پنجم این سری آنقدر فروخت که فکر کنم این بازی نسل هفتمی، تا نسل ۱۵ ریمستر میشود و باز هم میفروشد. شاید یک روزی تعداد نسخههایی که از این بازی فروش رفته از جمعیت کرهی زمین هم بیشتر شود و مثلا پدر خانواده یک GTA V داشته باشد، پسر یکی، دختر یکی، مادر یکی و … ! تازه هر نفر یک نسخه از هر نسل! یعنی یکی از بازی نسل هفتم، یکی از ریمستر نسل هشتم، یکی از ریمستر نسل نهم و الی آخر! یعنی خلاصه هر خانواده ۳۰-۴۰ تا فقط GTA V! بله با چنین فرنچایز و چنین عظمتی روبهرو هستیم که هر صنعت و هنری بخواهد جلوی دنیای بازی قد علم کند، خیلی راحت میتوانیم در خط مقدم، GTA را بکوبیم توی صورتش! واقعا باید خوشحال باشیم که در صنعت و هنر محبوبمان چنین غول باکیفیت و باعظمتی داریم که یک تنه میتواند مقابل هر فروش و هر رکوردی قد علم کند. بالاخره این محبوبیت که بی دلیل نیست. عناوین این فرنچایز تکتکشان آنقدر باکیفیت بوده و هستند که دیگر اعتماد ۱۰۰ درصد کل جامعهی گیم را در اختیار دارند و فقط کافی است نام GTA بیاید تا کیفیت و فروش تضمین شده باشد. بیتردید وقتی صحبت از سری عناوینی باشد که بازی ضعیف و بیکیفیتی در عناوین اصلی خود ندارند، فرنچایز GTA نیز کاملا شایستهٔ حضور در لیست بوده و این سری در مقالهٔ امروز ما، در جایگاه پنجم قرار گرفته است.
۴ – Mass effect
خدا را شکر که بالاخره ۳ شاهکار اول Mass Effect ریمستر شدند و حالا در دسترس ما قرار دارند. اصلا نمیشد که بین این همه بازی ریمستر، این ۳ شاهکار بیبدیل را نداشته باشیم. اصلا هم مهم نیست که در نسل هفتم این ۳ بازی را تجربه کردهایم یا خیر، زیرا خرید و تجربهٔ کالکشن این سری از نان شب هم برای هر گیمری واجبتر است و باید جزو اولین خریدهای هر گیمری باشد. بدون شک سری شاهکار بایوور یعنی Mass Effect یکی از برترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای رایانهای است. فرنچایزی که هر ۳ بازی اصلی آن بینظیر بودهاند و به حدی زیبا و بینقص هستند که هنوز هم که هنوز است تجربهی هر یک از آنها از برترین بازیهای این نسل نیز لذت بخشتر است. در بازیهای نقشآفرینی همیشه شخصیتهای محبوب زیادی را سراغ داریم که بدون هیچ شکی یکی از برترین، قدرتمندترین، جذابترین و البته دوستداشتنیترین آنها، فرمانده شپرد شریف و با قدرت در سری مس افکت است. در واقع همواره وقتی که صحبت از این سری میشود، بدون شک اولین کلمهای که به ذهن هر طرفدار و بازیبازی میرسد، «فرمانده شپرد» است و بس. شخصیتی که همانطور که همیشه گفتهام، در یک سهگانهی عظیم و جذاب با او در سراسر کهکشان سفر کردهایم، مبارزه کردهایم، متحد جمع کردهایم، زمین را نجات دادهایم، عاشق شدهایم و البته گاهی دوستانمان را از دست دادهایم.
نقطهی اوج این ۳ گانه بینظیر، بازی دوم آن محسوب میشود که موفق گردید خود را به عنوان یکی از چند بازی برتر در تاریخ بازیهای رایانهای و نه فقط در سبک نقشآفرینی، مطرح نماید و امتیاز متای بینظیر ۹۶ را کسب کند که امتیازی در حد بازیهای بیتکرار تاریخ مثل بایوشاک است و الحق که نسخهی دوم این سری، شایستهی این امتیاز است. البته گمان نکنید که دو بازی دیگر این سری نیز دست کمی از بازی دوم دارند. خیلی کم سراغ داریم سهگانهای را که هر ۳ بازی آن متای بالای ۹۰ داشته باشند، اما این سری موفق شده است تا چنین افتخاری را کسب کند و بازی اول آن با امتیاز متای ۹۱ و بازی سوم آن با متای ۹۳، یک موفقیت عظیم را در کارنامهی یکی از برترین نقشآفرینیسازان دنیا یعنی بایوور ثبت کرده است. سری مس افکت از آن دست عناوینی است که تجربهی آن و در واقع تجربهی تمام نسخههای آن برای علاقهمندان سبک نقشآفرینی حیاتی است و قطعا تبدیل به یکی از برترین تجربههای هر شخصی که آنها را بازی کرده خواهند شد. بیتردید وقتی صحبت از سری عناوینی باشد که بازی ضعیف و بیکیفیتی در عناوین اصلی خود ندارند، فرنچایز Mass Effect نیز کاملا شایستهٔ حضور در لیست بوده و این سری در مقالهٔ امروز ما، در جایگاه چهارم قرار گرفته است.
۳ – God of War
۲ – BioShock
۱ – Metal Gear Solid
عناوین سری Metal Gear Solid در طول تاریخ یکی از دیگری شگفتانگیزتر و فوقالعادهتر بوده و انگار گلچینی از شاهکارهای دنیای بازی هستند. Metal Gear Solid با انتشارش صنعت بازی را برای همیشه تغییر و به بازیبازان لذتی وصفنشدنی را به همراه تجربهی نخستین سینماتیک واقعی آنها هدیه داد. درست است که عناوینی مثل فاینال فانتزی ۷ کاتسینهای بسیار زیبا و داستانهای فوقالعادهای هم داشتند، ولی داستانی که پشت متال گیر سالید وجود داشت تجربهی حس یک فیلم واقعی در قالب بازی را به بازیباز میداد که چنین چیزی را هیچ گاه در عنوانی ندیده بودیم. مبارزه با باسها بسیار خلاقانه و نوآورانه بود؛ مثل مبارزه با Psycho Mantis دیوانه که بسیار به یاد ماندنی است. مکانیکهای مخفیکاری به خوبی و به درستی عمل میکردند. المانهای گرافیک و گیمپلی بسیار بسیار زیبا و جذاب کار شده بودند و ایرادی به آنها وارد نبود. هر چند در نسخههای بعدی همگی گرافیک و گیم پلی بهبود یافتهتر شده بودند ولی یک جادویی در عنوان Metal Gear Solid وجود داشت که هنوز هم که هنوز است هیچ چیزی از ارزش تجربهی آن کم نشده است. کیفیت این سری از نسخهٔ اول تا پنجم روز به روز بهتر شد و حتی عناوین فرعی این سری هم شاهکار بودهاند. یکی از مهمترین مواردی که همواره در سری Metal Gear Solid توانسته است در بالاترین سطح ظاهر شود و نقش مهمی در ارتقای سطح کیفی این سری بر عهده داشته، شخصیتپردازی فوقالعاده قوی آن بوده است.
شخصیتهایی که هر یک پیشینهای را به ما ارائه میدهند که گویا در دنیای واقعی سالها زندگی کردهاند و ما را با تکتک علایق و احساسات و اتفاقاتی که در زندگی آنها رخ داده است آشنا میکنند. شخصیتهایی که به قدری عمیق و پیچیده کار شدهاند که ما را به یاد پیچیدگی و عمق شخصیتهای واقعی میاندازند. به طور کلی باید گفت Metal Gear Solid فرنچایزی است که از زمان انتشار اولین نسخهٔ آن همه فهمیدند عنوانی متولد شده است که با تمام بازیهای دیگر فرق دارد و نابغهای به نام Hideo Kojima وارد این صنعت شده است. نابغهای که فرنچایزی را خلق کرده است که با دیگر شاهکارهای این صنعت تفاوت دارد. کم پیدا میشود کسی که داستانی مانند داستان سریMetal Gear را بنویسد و مراحلی مانند مراحل این عناوین را خلق کند یا شخصیتهایی با عمق و عظمت شخصیتهای این سری پدید آورد. بیتردید وقتی صحبت از سری عناوینی باشد که بازی ضعیف و بیکیفیتی در عناوین اصلی خود ندارند، فرنچایز Metal Gear Solid میتواند اصلیترین گزینه برای رتبهی اول باشد و این سری در مقالهٔ امروز ما، در جایگاه نخست قرار گرفته است.
فرنچایزهای جذاب دیگری هم وجود دارند که میتوانند در این مطلب حاضر باشند و بازی ضعیفی در عناوین اصلی خود ندارند. اگر تعداد این فرنچایزها به اندازهی یک قسمت دیگر برسد، یک بخش سوم هم برای این مقاله در نظر خواهم گرفت. لطفا در بخش نظرات چنین فرنچایزهایی را یادآوری نمایید. با تشکر از شما عزیزان که که این مقالات را مطالعه فرمودید.
نظرات
اویل شش که خوب نبود کلا ،halo هم نسخه چهار و پنج درجا می زد نسبت به نسخه های قبل خوب نبود ،این سری نیاز به تغییرات گسترده در گیم پلی هم داره
هیلو چهار خیلی خوب بود هم گیمپلی هم استوری
ولی هیلو پنج بخاطر این که داستان به سری کمیک هاش مربوط بود مخاطب رو گیج میکرد و اکثرا نقد های منفیشم بخاطر داستانه وابسته به کمیک و کتابش بود
سعید جان خسته نباشی
چقدر رتبه بندی برای این فرنچایزا سخته
مطمئن بودم اول یا متال میشه یا بایوشاک
دم شما گرم
من هیچوقت شماهارو درک نکردم اگه میشه یه توضیح بدید که چه تغییراتی میشه تو ژانر fps داد نهایتش اینه که محیط هارو بزرگتر کنند دیگه
نه دیگه دوست من!!
پس چجوری دووم اونقدر خوب بود؟؟
آیا فقط محیطاش بزرگتر شده بودن؟
چرا کالاف انقدر بعضی ها نسخه هاش محبوبن؟؟
چرا بتلفید ۱ و ۴ انقدر محبوبن؟
همه چیز که بزرگتر کردن نیست دیگه!
ایده جدیده!!
بنظر من مایکرو باید کارگردان قدیمی هیلو رو برگردونه!
فک میکنم متای هیلو اینفینیت دقیقا ۸۷ میشه
ینی بهتر از دوتای قبلیشون ولی خب بازم…!
واقعا نیاز تغییر داره هیلو!
مثه گاد که تغییر کرد!
نه تغییر نمیخواد
بزرگترین مشکل نسخه های قبل لول دیزاین بود
این رو خوب دربیارن هیچ چیزی معلوم نمیشه
اتفاقا اویل ۶ سه تا از کمپین هاش خیلی به من چسبید کمپین لئون و ایدا و جیک مولر عالی بودند 😀 😀 😀
هیلو ۴ و ۵ در جا بود؟
با احترام به فن ها و خسته نباشی به سعید عزیز ، بنظرم هیلو و اویل میتونست توی لیست نباشه بلخره مقاله در مورد فرنچایز هایی بود که هیچ بازی ضعیفی ندارن ولی این دو مورد کمی تو یکی دوتا از نسخه ها ضعیف و پست رفت کردن :smirk:
اونطوری گاد هم یه نسخه متا۸۰داره
تو همه یکی پیدا میشه 😀
الان که فکرمیکنم واقعا تو همش یه دونه حداقل هست
اساسین و گیرز هم میتونستن نباشن به نظرم.
چون همشون درجه یک نیستن.
گیرز هم بنظرم میتونست تو لیست باشه
توی لیست قبلی بودش.جز ده تای دوم بود
رزیدنت ایول ۶ رو که خوده کپکام براش ایستراگ گذاشته و فاجعه خطابش کرده اصلا نمی شه گفت بازی خوبیه
نظر منو بخواید کپکام بعد از خروج میکامی درسته رزیدنت ایول های خوبی ساخت ولی به هیچ عنوان به کیفیت ۴ نسخه اصلی نرسیدن (رزیدنت ایول ۲ ریمیک بود و هیچ ایده جدیدی نداره پس اونو حساب نمی کنیم)
رتبه اول هم رسید به سری که حقش بود
یعنی هنوز دارم فکر می کنم توی متال گیر سالید ۱ چطوری کارد های W و Z عه PAL card key به ذهن کوجیما رسیده بود؟
فقط یک ساعت طول کشید بفهمم باید برم به جاهای سرد و گرم تا درست بشن :D
متال گیر پیس واکر رو بگو!
باور کن خوده سونی هم نمی دونست psp قدرت اجرای همچین بازی رو داره!
خب رزیدنت اویل ۶نمرش پایین شده بقیه نسخه ها اصلی متاشون بالای۸۰ وهمون نسخه ۶خیلیا دوسش دارن با اینکه ترسناک نبود
خسته نباشی سعید جان واقعا این مقاله ۲ قسمتی بسیار با ارزشه و با تمام عناوینی که اسم بردی موافقم واقعا یکی از یکی شاهکار تر و تاثیر گذارتر هست با رتبه ۱ هم که انتخاب کردی موافقم واقعا سری متال گیر یعنی ویدیو گیم ناب ،،،،،،،،، سعید جان کار ما رو سخت کردی من رو کاغذ فرنچایز های محبوبم رو نوشتم و ۴۰ تا بیشتر شد 😀 یعنی همشونو دوس دارم اما کارمو خیلی سخت تر کردم چون تو نسل ۹ هستیم من فقط ۹ فرنچایز رو انتخاب کردم فقط دقت کنید این ۹ فرنچایز محبوب ترینام هستن نه برترین ها و من در انتخاب محبوب ترین هام خیلی حساس هستم ( فقط شماره ۱ رتبه درستی داره و بقیه بر اساس رتبه نیستن ) چون سالیان سال باهاشون زندگی کردم و لحظاتی باور نکردنی برام رقم زدن به هر حال اینم ۹ فرنچایز محبوب من در طول چندین نسل بازی کردن ،
.
.
شماره یک : رزیدنت اویل . این ویروس لعنتی تو تمام بدنم منتشر شده خودمم جهش یافته هستم :laugh: ۳ نام هست در تاریخ ویدیو گیم که براش ارزش بسیار مقدسی قائل هستم پلی استیشن ، کپکام و رزیدنت اویل وقتی این ۳ نام کنار هم قرار میگیرن یعنی تموم شد محسن کلا محو میشه ، رزیدنت اویل قدم اولشو بسیار محکم برداشت و سال ها برای من خاطره سازی کرد و پاشو در کنار تعدادی از اثار از ویدیو گیم فراتر گذاشت و همه اینا به کنار یک شخصیتی داخلش هست به نام لئون اس کندی که این لعنتی به تنهایی میتونه منو نابود کنه ، ذکر کنم که لئون اس کندی تقریبا میشه گفت محبوب ترین کرکتر خلق شده من در بازی هاست
.
.
شماره ۲ : سری تومب ریدر . بانو لارا کرافت مگه میشه شما نباشی :heart: تومب ریدر چقدر حال میداد بازی کردنش لعنتی حسی اکشن ادونچری که در ۵ شماره اول تومب ریدر هست تا به حال تو هیچ بازی دیگه ایی تجربه نکردم واقعا چه دورانی بود تقریبا هر سال یک تومب ریدر جدید و شاهکار از کور دیزاین و من که بزرگترین اولویتم میشد تموم کردنش خیلی خاطره و لحظات به یاد ماندنی دارم با این فرنچایز که حق بزرگی به ویدیو گیم و سبک اکشن ادونچر داره ، تومب ریدر هم نام خودش رو از ویدیو گیم فراتر برد و به دنیای سینما و حتی فَشِن هم راه پیدا کرد و این نشون از محبوبیت بانو لارا و این سری هست
.
.
شماره ۳ : مس افکت . مس افکت تمام چیزی بود که من از ویدیو گیم میخواستم من عاشق داستان علمی تخیلی و فضایی بوده و هستم و کلا عاشق نجوم و ستاره شناسی هستم اما ویدیو گیم تا قبل از مس افکت چیزی در این زمینه برام نداشت تا روزی که کنترل کماندر شپرد رو به دست گرفتن وای خدا چه لحظاتی چه بازیی چه سیاره هایی چه شخصیت هایی چه داستانی مس افکت مثل ماشینی بود که منو سوار کرد بر جاده رویاها و کیفیت مثال زدنی بازی نظیر نداشت
.
.
شماره ۴ : سری بروکن سورد . مگه میشه زوج افسانه ایی جورج استوبارت و نیکول کولارد رو فراموش کرد مگه میشه سبک ادونچر و دهه ۹۰ رو فراموش کرد اینایی که گفتم تو دی ان ای گیمینگ من یه خونه قدیمی دارن بروکن سورد با اون داستان های زیباش برام نماینده یه سبک بسیار زیباست که سالها با بازی کردن بازی های ادونچر زندگی کردم سبکی که هر چقدرم شاهکار بده بیرون از نظر منتقدین سایت متا باز هم ارزشش پایین هست جفایی که سایت متا به این سبک و ژانر کرده برای من نابخشودنی هست الان مدتهاست دیگه جورج استوبارت برامون ماجراجویی نکرده :-(( ولی خب من هرگز این فرنچایز نه میتونم نه میخوام فراموشش کنم
.
.
شماره ۵ : سری ویچر . خب داستان عشق و علاقه من به سیدی پروجکت رد و سری ویچر از ویچر ۱ شروع شد دقیقا ویچر ۱ من رو عاشق خودش کرد و موقعی که بازی میکردمش کمتر بازیی شبیهش بود این نکته رو بگم بازی کردن ویچر در همون سال انتشار خیلی فرق داره با اینکه ۱۰ سال بعد بخواد کسی بره بازیش کنه اون تازگی و طراوت روز و سال انتشار دیگه هیچ وقت بر نمیگرده ، داستان بازی ویچر و شخصیت هایی نظیر گرالت ، ینیفر ، تریس و سیری و وزمیر به قدری زیبا هستن که من تا اخر عمرم تجربه ثانیه به ثانیه هر ۳ ویچر به همرا دی ال سی های شاهکارش جزو بهترین و زیباترین لحظات زندگیم بوده
.
.
شماره ۶ : سری متالگیر .بزارین فقط یک کلمه بگم ” اسنیک” تمام شد رفت این اسم چه داستان ها و چه رمز و راز هایی برامون به ارمغان اورده :heart: کوجیما ترکاند کوجیما ویدیو گیم رو ترکاند وای که چه روزی بود وقتی اولین بار تو کنسول افسانه ایی پلی استیشن ۱ کنترل اسنیک رو در دست گرفتن موهای تنم سیخ شد الان 😀 سری متال گیر حق بزرگی به ویدیو گیم داره و پایه گذار خیلی جیزا هست تو ویدیو گیم خود سری انقلابی هست اما تو خودشم انقلاب داریم و اصلا نام متال گیر خیلی عظیم تر از این حرفاست هنوز مبارزه معروف در سری سوم بازی برام تازه هست و به نظر شخصی من بهترین کات سین های سری رو داره
.
.
شماره ۷ : انچارتد . ناتی داگ چه کردی تو ، موقعی که سبک اکشن ادونچر داشت رو به افول میرفت موقعی بود که ناتی داگ مثل یک معجزه به داد این سبک رسید و تعریفی دوباره برای این ژانر نوشت ژانر اکشن ادونجر ۳ دوره بزرگ داره ، قبل از پلی استیشن ۱ که پرنس اف پرشیا پرچمدارشه بعد از پلی استیشن ۱ که تومب ریدر پرچمدارشه و بعد از پلی استیشن ۳ که ناتی داگ پرچمدارشه اینم اضافه کنم بزرگترین فانتزی من تو ویدیو گیم اینه که یه بازی اکشن ادونچر با نقش افرینی نیتن درک و لارا کرافت ببینم بودن این ۲ در یک بازی برام بزرگترین ارزو در ویدیو گیمه
.
.
شماره ۸ : هاف لایف . مگه میشه الکس و گوردون فریمن رو فراموش کرد یکی از یونیک ترین تجربه هام در ویدیو گیم با ۲ شخصیت به یادماندنی ، لعنتی سری هاف لایف به قدری کیفیت بالایی داره و به قدری دارای ایده های نو هست که باید مقابلش تعظیم کرد ، یکی از بهترین تجارب عمر ویدیو گیم من با اون گان پلی افسانه ایی سری
.
.
شماره ۹ : سری فاینال فانتزی : خیلی کوتاه بگم بزرگترین فانتزی ویدیو گیم :heart: فاینال فانتزی یعنی عشق یعنی ویدیو گیم یعنی دهه ها خاطره و تجارب شاهکار و فرانوش نشدنی و کرکتر هایی به یاد موندنی
.
.
.
ببخشید که طولانی شد کامنت ولی لامصب در مورد ویدیو گیم نوشتن و صحبت کردن باعث میشه زمان از یادم بره ، موفق بشی سعید جان با این پست های زیبات :rose:
Dead space
Prince of persia
Tomb rider
Silent hill
Red dead redemption
Syberia
Total war
Silent hill؟
بازگشت به خانه فاجعه بود
فاجعه تر از اون downpour
کجاش فاجعه بود ؟ :smug: درسته ک این نسخه نسبت ب زمان عرضه بازی گرافیک و گیمبلی خیلی خوبی نداشت ولی داستانش خدا بود آهنگ سازی عالی . معما ها خیلی خوب بودن بنظرم من ک از ۴ حتی بهتر بود
متال گیر سرورشونه :inlove: فقط خود کوجیما میتونه یه فرنچایز بهتر از این خلق کنه
سلام به اقای بابایی عزیز و گل مقاله مثل همیشه جذاب و زیبا بود :rose:
خوب اینم از لیست محبوب ترین فرنچایزهای تاریخ ویدیو گیم برای بنده
۱_ فرنچایز gta : یعنی مگه میشه عاشق سری gta نشد بنده از بچگی با این فرنچایز بی نظیر بزرگ شدم و هیچ وقت نسخه هایی مثل iv و san Andreas رو فراموش نمی کنم الحق که راکستار تو هر زمینه ای گل کاشته تو این فرانچایز الان هم به شدت منتظر نسخه ششم سری هستم
۲_ فرنچایز the elder scrolls : فقط در یک کلمه میتونم این سری رو توضیف کنم و اونم کلمه عظمته متاسفانه این چند وقت هر کی از این سری تعریف میکنه بعضیا از افراد اونو به چشم یک مایکروفن میبینم اما باید این دونست برای ما طرفداری این سری عظیم و بزرگ فرقی نداره بتسدا زیر نظر چه کمپانی بازیهاشو میده بلکه برای خود بازی ها برامون مهمه مثل سری gta هم منتظر نسخه ششم این فرنچایز عظیم هستیم
۳ _ سه گانه batman Arkham : راستشو بخواید بنده به قدری این سه گانه رو دوست دارم که نمره ام به همه ی شماره هاش ده از دهه و همه ی نسخه هاشو به یک اندازه دوست دارم اصلا مگه میشه داستان شاهکار سری رو فراموش کرد مگه میشه از گیم پلی بی نظیر سری صحبت نکرد همه ی اینا به کنار مگه میشه از joker حرف نزد در کل این سری همیشه تو قلب من جا داره
۴ _ بایوشاک : بایوشاک یعنی هنر ناب بایوشاک یعنی یک شوتر ابر شاهکار بایوشاک یعنی … خوشبختانه اقای بابایی انقدر در مورد این سری در گیمفا مقاله نوشته که دیگه حرفی نمیشه زد در مورد این سری فقط بدونید سری بایوشاک یه شوتر معمولی نیست یک شوتر ابر شاهکاره
۵_ سه گانه MASS EFFECT : داستان بی نظیر گیم پلی جذاب و ….. وقتی که برای اولین بار mass effect 2 رو تجربه کردم نمیتدونستم چگونه این بازی رو تعریف کنم از داستان بگم از گیم پلیش بگم یا اصلا فقط از شپرد بگم الحق که این سری یک سری بینظیر و شاهکاره
دوباره از اقای بابایی گل بخاطر مقاله تشکر میکنم :heart:
به به منتظر قسمت دوم این مقاله فوق العاده بودم که امروز خوندمش و لذت بردم
از نظر من هنوز هم فرنچایزهایی هستن که میشه در این لیست باشن مثل ویچر یا مکس پین یا دد اسپیس و همچنین گیرز ولی خب این فرنچایزهایی که توی لیست هستن از ماریو گرفته تا متال گیر سالید همشون عالین و اگه یکیشون نبود در حقشون نامردی شده بود
خسته نباشید اقای اقابابایی :rose: :rose:
عالی بود :yes: .
متال گیر سالید یعنی افسانه. :inlove:
کوجیما یعنی بازیساز :inlove:
این مرد یک نابغه به تمام معنا هست.
Why are we still here??
Just to suffer?
You are pretty good :yes:
This is good isn’t it?
Snake had hard life he need time to rest 😥 :-(( 😥
چرا ماریو ۶۴ شماره ی دهم توی اون عکس . ماریو ۶۴ یکی از بهترین بازی های تمام تاریخه
بنظرم بجای ایول که نسخه ی بد حداقل از نظر درصد زیادی از طرفدارا رو داشته ، میشد به سه گانه ی ویچر اشاره کرد
سه گانه ای که از یه بازی خوب شروع کرد ، با یه بازی محشر ادامه داد و با یه شاهکار خاتمه یافت!
بجای هیلو هم میشد اسپلینتر سل قرار بگیره مثلا
نه خوشم اومد باریکلا 😀 :inlove:
چرا هیلو نباید باشه ؟؟
چون قبول ندارتش به همین سادگی نظر شخصیش رو داد .. وحید جان شما هم نظر شخصی خودت رو بگو …
به نظر من سری هیلو حتی میتونه جایگاه سوم رو اشغال کنه چون تاثیرگذاریش رو کنسول ایکس باکس غیرقابل انکاره … به نظر من هالف لایف میتونه رنک اول رو داشته باشه و بعد از اون متال گیر رنک دوم …. چون این دو بازی منشا الهام بسیاری از بازی ها بودن و هستن ….
هیلو پنجبرای من یه گاربیج بیش نیست!
نمره ۸۴ گرفته ها حالا درست در حد سری نبود :-)) :-))
راستی commander طرفدار هیلو هم هستی ؟؟
چرا که نه:-D
پنج تا نسخه ی قبل از پنج برای من اون بالاهان ولی پنج رو نمیدونم اصلا…
شاید این بازی کردن با دسته بی تاثیر نبوده باشه رو تجربم
خسته نباشید آقای بابایی. از اونجایی که شما هم مثل من برای سری سولز خیلی ارزش قائلید میخواستم بدونم شما hollow knight رو بازی کردید؟ نظرتون درموردش چیه؟ خیلی ها میگن بهترین بازی ای که از روی فرمول سری سولز ساخته شده و یه سری حتی میگن بهترین مترویدوانیای تاریخه. ممنون بابت مقالات.
اون سوال اول رو دیگه نپرسیا:-D
فکر کن یه درصد آقا سعید یکی از بهترین سولز لایک هارو بازی نکرده باشه
کامل بازی نکرده. یبار ازش پرسیده بودم. میگفت چندتا بازی ریخته بود سرم دراپش کردم. سطحو ببین واقعا
ممنون سعید جان. من تریلوژی مس افکت رو چند روز پیش تهیه کردم ولی خب با شروع بازی اول و بعد چند ساعت بخاطر سبک قدیمی بازی و گرافیک خیلی تو ذوقم خورد و بیخیال بازی شدم( البته بزارید بحساب سن و سالم و بی حوصلگی) ولی خب خوشبختانه تو نسل هفتم این شانس رو داشتم که نسخه دوم و سوم رو بازی کنم و لدت ببرم. به دوستانی هم که قصد تجربه این کالکشن رو دارن پیشنهاد میکنم بخاطر داستان فوق العاده و لذت یه نقش افرینی عالی سراغش برم و انتظاری از گرافیک و یه بازی روون امروزی نداشته باشن
یه تشکر از شما بابت این لیست
اما به نظرم RE میتونست نباشه. چون نسخه های ضعیفی هم به خودش دیده البته اگر فقط نسخه های اصلی فرانچایز رو حساب کنیم همگی خوب الی شاهکار بودن.
یکی چیز هم که هیچوقت متوجه نشدم بد گفتن از RE 6 بود.
درسته این عنوان از ریشه ها فاصله زیادی گرفت و قطعا اعصاب خیلی ها رو من جمله خودم بهم ریخت. اما اگر به عنوان یک بازی بهش نگاه کنیم نه یک RE قطعا عنوان جذاب و خوش ساختی بود.
گرچه فکر میکنم داستان میتونست روایت بهتری داشته باشه اما حقیقتا با وجود کمبود های نسبت به نسخه های ۴ و ۵ عنوان جذابی بود.
به نظرم RE 6 رو نمیشه گفت آندرریتد چون خیلی ها بر اساس گذشته ی سری اونو نقد کردن که درست هم هست. اما نبایدم گفت ضعیف که همه میدونیم واقعا بازی ضعیفی نبود.
Halo با اختلاف چرت ترین بازی ای که تو عمرم بازی کردم
مطمعنی اصلا بازیش کردی؟(با لحن آرام خوانده شود)
شاید یه بازی دیگه بوده 😀
بازی کردم همه نسخه های ایکس باکس ۳۶۰ رو رفتم بابا
همیشه تبلیغ رو بازیش بود که خیلی خفنه ما هم همیشه میرفتیم همیشه هم میموندیم تو این که این چی داشت که اینقدر ازش تعریف میکنند!
خب پس با سلیقه شما مطابقت نداشته.
وگرنه برای خیلیا (از جمله خودم) جزو بهترین بازی هاست.
سلیقه هستش دوست عزیز این موضوع هیچ ایرادی نداره منم بوده که مثلا با بعضی بازیای متای بالا و معروف حال نکردم، این مشکل از بازی نبوده، از منم نبوده، فقط سلیقم باهاشون مچ نبوده، هیلو هم یه فرنچایز ثابت شدست و دلایل بسیار زیادی بر شاهکار بودنش وجود داره، شما هم به هر دلیل نتونستی باهاش ارتباط برقرار کنی، نظرتم کاملا محترم
من خودم شخصا هیلو جزو ده فرنچایز برتر بازی های مورد علاقمه
چه گویم 🙄 :yes:
باش :snicker:
شما نوشتید ‘فرنچایزهایی که بازی ضعیف ندارند’
انصافا بعضی از اینها بازی ضعیف ندارند؟
الان مثلا Resident Evil: Operation Raccoon City ضعیف نیست؟
در مقدمه ذکر شد که مقاله صرفا نسخههای اصلی یک فرنچایز رو در بر می گیره … مشخصا اوپریتینگ سیتی نسخهی اصلی نیست و داستانش هم هیچ ارتباطِ معناداری با عناوین دیگر این فرنچایز نداره
آها اینجوری حساب کردید
حله 🙂 :yes:
به نظرم باید الدراسکرول اول میشد که اصلآ تو لیست نیست
سری هالف لایف نیست
سری ویچر هم نیست
به نظرم نسخه ۵ و ۶ رزیدنت اویل هم نسخه های ضعیف بودن نسبت به بقیه بازیهای سری
هالف لایف فرنچایز نیست آخه
دو نسخهی اصلی بیشتر نداره
ممد جان البته معذرت میخوام جسارت میکنم ولی هاف لایف شامل فک کنم ۱۵ نسخه مختلف هست که اگر اینه نسخه واقعیت مجازی اخریش رو حساب کنیم شامل چهار نسخه اصلی میشه یعنی هاف لایف ۱ و ۲ و هاف لایف ۲ اپیزود ۲ و نسخه الیکس هست
یه مقدار راجبش تحقیق کردم کلا خیلی پیچیده هست داستان هاف لایف اون ۱۵ نسخه که گفتم تعدادیش ماد هست ماد های معروف سری و تعدادیش رو کسایی درست کردن که قبلا عضو تیم بودن ولی در کل ۵ نسخه کاملا رسمی داره
هاف لایف ۱
هاف لایف ۲
هاف لایف ۲ اپیزود ۱
هاف لایف ۲ اپیزود ۲
هاف لایف الیکس
داداش
هف لایف ۱
هف لاسف ۲
نسخه های اصلی مجموعه هستن
هف لایف الیکس یک نسخه فرعی
با احترام به نظر شما فکر نکنم اینجا سن کسی قد بده که بتونه در مورد نسخه ۱ و ۲ الدراسکرول قضاوت کنه 😀
مهم نیست کسی بخواد قضاوت کنه مهم اینه که یه سری هست و هر نسخه اش از نسخه قبلی بهتر بوده
و نبودنش تو لیست کاملآ چیز عجیبی هست
به نظرم باید الدراسکرول اول میشد
سری هالف لایف هم نیست
سری ویچر هم نیست
ممنون از شما عالی نوشتید
هر چند به شخصه به نظرم سری گاد و آنچارتد و هف لایف بهترینهان
اما هر کسی یه نظری داره و تقریبا با لیست شما هم موافقم.
بنظرم ویچر( البته نسخه یکش رو نمیدونم) میتونست تو لیست باشه.
هر چند ویچر سه خودش به تنهایی چندین بازیه.
مشکلی که با لیستتون دارم سوپر ماریو هستش که میتونست جایگاهش بالاتر از سری های دیگه باشه.
سری زلدا که دیگه جای خود داره.
ممنون بابت مقالات عالیتون.
Would you kindly –
Praise The Sun –
you only need one snake Boss. No, The world is better off without snakes –
مرسی آقای سعید بابایی مقاله عالی و بی نظیری بود من که لذت بردم نکات زیادی برای ما به اشتراک گذاشتید به نظرم تولید این نوع مقاله رو بیشتر کنید چون کارتون همیشه درجه یک است
آقا اینجا پارتی بازی شده! 🙁
چه طور رزیدنت ایول تو لیست هست اما عشق من سایلنت هیل نیست؟! ?:-)
سایلنت هیل ۵ بازی ضعیف تری بود یا رزیدنت ۶ ؟
بد نبود داداش ولی من جز چن تاش خیلی رتبه بندیشو قبول نداشتم….. :yes:
ممنون ولی کاش Fortza هم بود :car: