آیا واقعیت مجازی آینده بازیهای ویدیویی است؟ جهانی ورای تصور
وقتی تماشاگران فیلم Blade Runner و آثار سینمایی مشابه چندین دهه پیش تکنولوژیهای آینده را با کیفیت اعجابانگیز میدیدند، هزاران فکر به ذهنشان خطور میکرد. یکی از این افکار، مربوط به تماسهای تصویری بود؛ تماسهایی که در گذشتهها، نهایت واقعیت مجازی و تصور مردم محسوب میشد. «مَرد، فکرش را بکن که یک روزی ما میتوانیم بدون حضور فیزیکی در کنار یکدیگر، به وسیله تماسهای تصویری، همدیگر را عیناً مشاهده کنیم و یک لیوان نوشیدنی سر بکشیم».
این جملهای است که شاید بسیاری از کاربران بدون بازگو کردن آن به دوستان خود، بارها و بارها در ذهن میپروراندند. با این حال، تاریخ ثابت کرد که نه تنها تماس تصویری، بلکه موارد بسیار دیگری هم قادر به عملی شدن هستند. اما در نهایت با شروع حیات تماسهای تصویری مورد انتظار و شگفتانگیر، چه شد؟ آیا با یک انقلاب بینهایت بزرگ مواجه شدیم که نمیتوان مرزهای آن را مشخص کرد؟
اساساً خیر. تماسهای تصویری آنگونه که تصور میشد محبوب نشدند و امروزه با وجود استفاده از آن، هیچکس برای کارهای روزمره و عادی خود از ارتباط ویدیویی استفاده نمیکند. در واقع نه تنها نسل جوان (که همیشه در خط مقدم رواج فناوریهای جدید است) اکنون از این تماسها به وجد نمیآیند بلکه آن را خارج از رده توصیف میکنند.
پس اکنون مردم چه چیزی را به کاملترین شکل تماس، یعنی تماسهای تصویری ترجیح میدهند؟ تماسهای صوتی؟ برخی بله. تماسهای صوتی با وجود قدمت طولانیتری که از تماسهای تصویری دارند، هنوز هم بسیار محبوب هستند. در واقع شاید نیازی نباشد که برای اطلاع به مادرمان که چه ساعتی به خانه برمیگردیم یا در حال انجام چه امری هستیم، او چهره ما را هم ببیند. در حقیقت گاهی اوقات او ابداً نباید چهره، موقعیت و همراهان ما را ببیند!
اما تماسهای صوتی هم محبوبترین شکل ارتباط برقرار کردن در دنیا نیستند. شاید بتوان لقب محبوبترین راه ارتباطی دنیا در عصر کنونی را پیامهای متنی توصیف کرد که در پیامرسانها و یا شبکههای اجتماعی جابهجا میشوند.
پس بیایید یک بار دیگر مرور کنیم. بشر ۱۰۰ سال پیش هم میتوانست پیامهای متنی ارسال کند. مدتی بعد تماسهای صوتی پا به عرصه گذاشتند. در دهه اخیر نیز ما به راحتی هر چه تمامتر میتوانیم از تماسهای تصویری استفاده کنیم ولی استفاده نمیکنیم. میدانم میخواهید چه بپرسید: پس چه مرگمان است؟! آیا تکنولوژی بیفایده است و در حال بازگشت به عقب هستیم؟ شاید هم چند سال دیگر پیامهای متنی فوری را کنار بگذاریم و به سراغ دود و پرندگان نامهبر بازگردیم!
در واقع خیر. آنطور که به نظر میرسد نیست. این فرایند ساده نشان میدهد که تمایل مردم به پدیدههای مختلف، آن چیزی نیست که ما تصور میکنیم. در طول تاریخ تکنولوژیهای واقعاً مفیدی پا به عرصه گذاشتهاند که برخلاف تفکر ما، محبوب نشدهاند و در جهت مخالف، تکنولوژیهای دیگری هم هستند که در کمال ناباوری، هنوز مورد استفاده قرار میگیرند.
سونی و پلی استیشن ویآر ۲ که این چند روز حسابی سر و صدا به پا کردهاند، تلاشهای فیسبوک، هولولنز مایکروسافت و جریان هدستهای واقعیت آمیخته (واقعیت مجازی/واقعیت افزوده) آینده اپل، همه و همه امروز حول فناوری واقعیت مجازی میچرخند اما در ادامه همانند تاریخچه کوتاه فوق که برایتان شرح دادیم، با نمونههای دیگر به بررسی سناریوهای دنیای آینده بازیهای ویدیویی میپردازیم.
آیا واقعیت مجازی آینده بازیهای ویدیویی است و ما پیش از مرگمان آن آینده ایدهآل را خواهیم دید؟ حقیقتاً نمیدانیم! گیمفا، جام جهاننمای جمشید نیست! چه فکری درباره ما کردهاید؟ پیشبینی آینده؟ شرایط ایران به ما نشان داد که حتی روز آینده را هم نمیتوان پیشبینی کرد! با این حال سعی میکنیم که به شما دید درستی ارائه دهیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
چه چیزی در انتظار شماست؟
ما در ادامه، آینده فناوری واقعیت مجازی را با توجه به رویدادهایی که بارها در تاریخ تکرار شدهاند، بررسی خواهیم کرد. مدت زمان مورد نیاز برای همهگیری، فرایند صعود و افول، تغییرات بنیادین و جایگاه حقیقی واقعیت مجازی در آینده در این مقاله با ذکر نمونههایی مشابه بررسی میشوند. لازم به ذکر است که تمام پیشبینیهای پیشرو اغلب برپایه رویدادهای مشابه بنا شدهاند و اندکی هم از موارد محتمل استفاده شده است.
همهگیری
واقعیت مجازی تاکنون بارها به اشکال مختلف درون فیلمها و سریالهای قدیم و جدید و حتی خود بازیهای ویدیویی به کار گرفته شده است. فیلم Ready Player One به کارگردانی استیون اسپیلبرگ برگرفته از کتابی به همین نام، یکی از دقیقترین تصوراتی است که میتوان درباره دنیای آینده و نقش گسترده واقعیت مجازی در زندگی مردم، در ذهن، رشد و نمو داد.
اکنون مشخصاً شرایط اصلاً به آن صورت نیست و ما در یک جامعه مبتنی بر واقعیت مجازی زندگی نمیکنیم. فروش دستگاههای واقعیت مجازی به سختی از چند میلیون نسخه فراتر میرود و به جرئت میتوان گفت که تقریباً قشر اصلی و عمده بازیبازان هنوز حتی یک بار هم از این فناوری استفاده نکردهاند. از سمتی استفادههای این فناوری بیشتر از هر زمان دیگر متوجه بازیهای ویدیویی است و تمام جامعه کاربران را هدف قرار نداده است.
اما تاریخچه این فناوری به چه صورتی است؟ آیا فقط نوجوانهای این دوره شانس شنیدن در این رابطه را داشتهاند؟ در حقیقت نمیتوان به آسانی از کنار شهامت نینتندو در نسلهای گذشته و ماجراجوییهای او با Virtual Boy گذشت. این اقدام نشان داد که اگر ایدهای جلوتر از زمان خود مطرح شود، چه تئوریهایی شکل خواهند گرفت.
فناوری واقعیت مجازی جدای از محبوبیت چند سال گذشته، پیشتر بارها در شکلهای مختلف به مرحله اجرا رسیده و با کیفیت و حالتهای متنوع، تکهای از آرزوی بشر و اهداف او را تحتالشعاع قرار داده است. برای مثال ناسا سالها پیش استفاده از این فناوری را آغاز کرد. مدتی بعد نیروهای نظامی برخی کشورها نیز جهت کاهش تلفات و افزایش بهرهوری، شروع به استفاده از فناوری مذکور برای آموزش نیروهای خود کردند.
اما اکنون بشر افکار دیگری را در سر میپروراند و ما نیز در این مقاله بیشتر از گذشته، به آینده میپردازیم. همانطور که میتوان در فیلم Ready Player One و صدها آثار مشابه دیگر مشاهده کرد، بسیاری از رویاپردازان بر این باور هستند که واقعیت مجازی میتواند از شکل سرگرمی فراتر رفته و روابط اجتماعی را هم تحت تاثیر قرار دهد. در همین مسیر و افکار جاهطلبانه، گویا بشر اندکی به بیراهه رفته است.
فرض میکنیم که شما با پرینترهای ۳ بعدی آشنا هستید. این فناوری نیز یکی از ستونهای اصلی دنیای آینده تلقی میشود. میتوان زمانی را به یاد آورد که انسانها قادر به تصور چاپ کاغذ نبودند اما حالا ما درباره دستگاههایی سخن میگوییم که میتوانند نمونههایی کاملاً پیچیده را بدون نیاز به نیروی انسانی، به صورت خودکار چاپ کنند. با این حال، پرینترهای ۳ بعدی نیز تا حدود زیادی درگیر بحث محبوبیت هستند.
اگرچه میتوان هزاران مقاله در وب پیدا کرد که درباره مزایای استفاده از این پرینترها سخن میگویند، اما هنوز هم وسایل و ابزار بسیار کمی توسط چنین دستگاههایی ساخته میشوند. با یک حساب سرانگشتی میتوان ادعا کرد که مسئله تنها زمان است و به مرور و در یک مدت زمان طولانی، نهایتاً شاهد استفاده از این پرینترهای انقلابی در بخشهای مختلفی از زندگی انسان خواهیم بود.
ظاهراً واقعیت مجازی نیز در چنین مرحلهای به سر میبرد. واقعیت مجازی حتی در حالت آرمانی نیز برای دستیابی به یک محبوبیت همهگیر، به سالها زمان نیاز دارد. البته هیچکس منکر تجربه لذتبخشتر بازیهای ترسناک با هدستهای واقعیت مجازی نیست اما هنوز هم با فقدان محبوبیت بسیار در این بخش و بخشهای مشابه روبهرو هستیم که باید آن را نیز در نظر گرفت.
مرزهای واقعیت مجازی برای گسترش و فتح افقهای تازه پتانسیلهای بسیاری دارند اما به همین تعداد، محدودیت هم میتوان متصور شد؛ محدودیتهایی که واقعیت مجازی را حتی در طولانیمدت، از تبدیل شدن به یگانه عنصر تشکیل دهنده دنیای آینده بازیهای ویدیویی باز میدارد. آیا واقعیت مجازی پس از یک محبوبیت نسبی که در طولانی مدت حاصل میشود، دوباره فراموش خواهد شد؟
فرایند صعود و افول
بد نیست که در همین زمینه، به فیلمهای ۳ بعدی نگاهی داشته باشیم. فناوری گرافیک ۳ بعدی (که سابقه طولانیتری در بازیهای ویدیویی دارد) برخلاف فیلمهای ۳ بعدی موضوع جدیدی نیست و اولین ردپاهای آن را میتوان در شروع هزاره جدید میلادی و گذر از دنیای ۲ بعدی به بعد سوم مشاهده کرد. تماشای فناوری به کار رفته در کنسولهایی مانند پلی استیشن ۱، هنوز حتی پس از دو دهه انقلابی و فراموشنشدنی به نظر میرسد.
انسان در همین راستا سریعاً به این باور رسید که اگر میتوان درون دنیای بازیهای ویدیویی و محدودیتهای بسیار آن دست به چنین اقدامی زد، چرا نتوان فیلمها و مجموعههای سینمایی را اندکی ارتقا داد؟ همین تصور منجر به ظهور فیلمهای ۳ بعدی و عملی شدن یک آرزوی بزرگ شد.
احتمالاً با فیلم Avatar، اثر بلندآوازه جیمز کامرون آشنا هستید. این فیلم نقطه اوج این آرزو بود. تصاویری تماماً غیرواقعی که از هر چیز دیگری واقعیتر به نظر میرسیدند. دنیایی گرافیکی که یکی از لذتهای اصلی آن، تماشا به صورت ۳ بعدی روی تلویزیونهای ۳ بعدی یا در سینماهای مشابه بود.
جدای از کیفیت فیلم یاد شده که در چند زمینه قادر به پرداختن به آنها هستیم (اما از انجام آن صرف نظر میکنیم) این عنوان اولین بار به طور گسترده جهان را با جادوی تلویزیونها و سالنهای سینمای ۳ بعدی آشنا کرد و بیشتر از هر اثر دیگری مردم را به سمت آن سوق داد. البته پیش و پس از آن نیز این مورد با شدت کمتری تکرار شد اما اوج این موضوع حداقل به عقیده نویسنده در همان بازه رقم خورد.
اما این فناوری با تمام مزایای خود، اکنون دیگر در بخش خانگی چندان محبوب نیست و تولیدکنندگان تلویزیونهای این چنینی نیز سرانجام تسلیم شدهاند. شاید چنین چیزی در سینما به حیات خود ادامه دهد اما موارد دیگری بازار عمده سختافزارهای قابل خریداری توسط مشتری را قبضه کردند و جای تلویزیونها و فیلمهای ۳ بعدی را گرفتند. یکی از آنها، پخشکنندههای عادی بلوری است.
مورد دیگر، تلویزیونهایی با رزولوشنهایی بالاتر است و در نهایت به گل سرسبد آنها، سرویسهای اشتراکی مانند نتفلیکس و … میرسیم. آیا آنها از فناوری ۳ بعدی برای محبوبیت استفاده کردند؟
خیر. آنها از همان چیزی بهره بردند که پیش از رونق و افول این فناوری هم پا برجا بود. در واقع آنها حتی در یک دسته نیز طبقهبندی نمیشوند اما نشان میدهند که مردم دیگر علاقهای به تماشای فیلمهای ۳ بعدی در خانههای خود ندارند و نیاز آنها چیز دیگری است. نیاز آنها در طول زمان دستخوش تغییر شده است و بیش از تماشای فیلمها به صورت ۳ بعدی، به تماشای فیلمها در کیفیت بالاتر و در دسترس بودن آنها از طرقی همچون سرویسهای استریم توجه میکنند. موضوعی که به سختی میشد آن را در دهه گذشته با دقت بالایی پیشبینی کرد!
گویا فناوری واقعیت مجازی نیز به تدریج در حال ورود به فاز محبوبیت اولیه فناوریهایی مانند تلویزیونهای ۳ بعدی و آثار آن است. اگرچه چندین سال از معرفی و عرضه هدستهای واقعیت مجازی پیشرفته بر بستر پلتفرمهای مختلف میگذرد، اما همچنان شاهد استفاده از سختافزار سنتی و رایج در میان بازیبازان هستیم. با این حال، احساس میشود که شرایط به این وضع باقی نخواهد ماند و یک چرخه جدید شکل خواهد گرفت.
برای مثال اکنون بازیبازان رایانههای شخصی گزینههای بسیاری برای ورود به این زمینه دارند. افزون بر این، هدستهای مبتنی بر گوشیهای هوشمند و هدستهای ویژه کنسول مانند پلی استیشن ویآر هم در بازار موجود هستند. تعداد بازیهای هیجانانگیز این حوزه نیز تا حدودی قابل قبول است. همانطور که مشخص است، به تدریج نامهای بسیار بزرگی در حال ورود به این عرصه هستند. مایکروسافت مدتها پیش وارد این عرصه شد و سال ۲۰۱۹ با عرضه هولولنز ۲، یک قدم فراتر رفت و جای خود را در زمینه هدستهای واقعیت آمیخته محکمتر کرد؛ هدستهایی که در بخشهای بعدی بیشتر به آنها میپردازیم.
از طرفی سونی ماجراجوییهای خود را با پلی استیشن ویآر خاتمه نداده است و در چند روز گذشته پس از معرفی کنترلرهای هدست بعدی خود، حاشیههای جدیدی را آغاز کرد. در واقع کاربران فضای مجازی غرق در نظریههایشان برای هدست بعدی این شرکت هستند و این نشان میدهد که هم تولیدکنندگان و هم سازندگان، حداقل در این بازه هیجان بسیاری برای محصولات واقعیت مجازی دارند.
مدتی پیش نیز اعلام شد که نیمی از کارمندان فیسبوک روی این فناوری مشغول شدهاند. ولو (Valve) نیز با توسعه و عرضه یکی از برترین عناوین واقعیت مجازی تاریخ یعنی Half Life: Alyx و سپس اظهار نظر درباره آینده درخشان این هدستها، نشان داد که تا چه اندازه بلندپرواز است.
اگر احساس میکنید که دیگر شرکت و مجموعه خاصی در این زمینه فعال نیست، سخت در اشتباه هستید. یک نام متمایز در کنار دیگر رقبا، با قدرت و انتظارات فراوان در حال توسعه برنامههای آینده خود است: اپل. با وجود این که اپل هنوز در این رابطه به صورت رسمی اظهار نظر نکرده است، اما هیچکس نمیتواند از بند شایعات و افشاگران در امان باشد.
در حال حاضر سوالات بسیاری در مورد دستگاه بعدی اپل که احتمالاً به دنبال تلفیق واقعیت مجازی و با واقعیت افزوده است (موسوم به هدست واقعیت آمیخته)، وجود دارد. اگرچه هیچکس نمیتواند به طور تمام و کمال در مورد برنامههای اپل و نحوه طراحی و عرضه محصولات مورد انتظار او اطلاعات دقیقی در اختیار ما بگذارد اما مینگ چی کو (Ming-Chi Kou)، تحلیلگر TF International نگاهی به اشارههای گذشته داشته است تا جزئیات بیشتری را در اختیار ما قرار دهد. او سابقه درخشانی در امر افشای اطلاعات فاش نشده دارد. شما میتوانید اظهارت هیجانانگیز او درباره هدست واقعیت آمیخته و دیگر پوشیدنیهای اپل را از طریق این لینک دنبال کنید.
پس نتیجهای که درباره تلویزیونهای ۳ بعدی و در مجموع استفاده از آن در دنیای سینما میگیریم، علیرغم هرگونه اطمینان درباره صحت آن و حتی ارتباط با واقعیت مجازی، میتواند بهگونهای ما را راهنمایی کند. در حقیقت به نظر میرسد که هدستهای واقعیت مجازی به تدریج و در یک راستا با فناوریهایی مانند پرینترهای ۳ بعدی محبوب خواهند شد اما این محبوبیت به دلیل تغییر نیازهای مردم همانند اتفاقی که برای تلویزیونهای ۳ بعدی رخ داد، دائمی نباشد و در یک نقطه سقوط کند.
به عبارت دیگر، احتمالاً استفاده از هدستهای واقعیت مجازی به عنوان ابزاری برای سرگرمی تا سالیان پیشرو رواج بیشتری یابد یا حتی شاهد استفادههای دیگری همچون آموزش، یادگیری و حتی درمان برخی از بیماریها باشیم.
اما آیا ۳۰ سال آینده هم به همین صورت پیش میرود و نوههای ما نیز در نوجوانی خود درگیر ابزاری فیزیکی و ملموس به نام هدست واقعیت مجازی خواهند بود؟ اگر تا آن زمان جنگ جهانی چهارم، گرمایش جهانی، تمدنهای بیگانه و موارد دیگر نسل بشر را منقرض نکند، تئوریهای محتملتر و منطقیتری وجود دارند. در نتیجه برای پاسخ به این سوال، باید یک فناوری دیگر را مورد بررسی قرار دهیم. گویا تاریخ، در چرخه تکرار قرار گرفته است و بارها و بارها با تکرار خود به ما درس میدهد.
تغییرات، رقابت و جایگاه حقیقی واقعیت مجازی در آینده
تاکنون با اشارههایی تاریخی، تقریباً به این سمت حرکت کردهایم که هدستهای واقعیت مجازی سرانجام پس از مدتی نسبتاً طولانی (که در زمینه پرینترهای ۳ بعدی هم احتمال میرود) به محبوبیت دست خواهند یافت اما همانند دوره افول فناوری تلویزیونهای ۳ بعدی، رونق خود را از دست خواهند داد و رقیب جدیدی برای آنها ایجاد میشود.
اما چه رقیبی؟ اشاره به یک رویداد ملموس دیگر، درک مطلب را فرسنگها آسانتر میکند. کاربران دنیای فناوری به خوبی با گوشیهای هوشمند آشنا هستند. این گوشیها اولین بار دهه گذشته وارد زندگی انسان شدند. معرفی تاریخی آیفون توسط استیو جابز و شروع به کار اندروید به عنوان یک پلتفرم انقلابی برای گوشیهای هوشمند، آغازگر سلطه این محصولات بر زندگی بشر بودند.
ما در این سالها به تدریج شاهد ارتقا و بهبود سیستم عامل، دوربین، سختافزار، طراحی و تمام قسمتهای مجزای گوشیهای هوشمند مختلف بودهایم. ایمنی نیز از جمله موارد اساسی محسوب میشود که تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند همواره به آن توجه دارند. حسگر تشخیص اثر انگشت که زمانی تنها سوژه فیلمهای علمی تخیلی بودند، چند سال گذشته ناگهان وارد گوشیهای هوشمند شدند و ما هنوز مبهوت پیشرفتهای موجود هستیم.
مدت زمانی نه چندان دور، اصلاً قابل تصور نبود که این حسگرها با قیمتی بسیار نازل حتی در گوشیهای هوشمند اقتصادی به کار گرفته شوند، اما خودتان به خوبی در جریان هستید که نه تنها این اتفاق رخ داد، بلکه ما اکنون آن را پشت سر گذاشتهایم و به فناوریهای دیگری جهت ایمنی میاندیشیم. یکی از این فناوریها، تشخیص چهره و عنبیه چشم است. در واقع، سرعت پیشرفت یک فناوری معین، گاهی میتواند از روند رشد محبوبیت یک فناوری دیگر پیشی بگیرد.
احتمالاً پس از محبوبیت بسیار هدستهای واقعیت مجازی، همین اتفاق در رابطه با آنها هم رخ دهد. ولی چه چیزهایی میتوانند جایگزین یا به تعبیر دقیقتر، رقیب این هدستها شوند؟ هدستهای واقعیت افزوده و سپس هدستهای واقعیت آمیخته، از رقبای بسیار قدرتمند واقعیت مجازی به شمار میآیند.
ابتدا با واقعیت افزوده شروع میکنیم. واقعیت افزوده پیشتر در ابعاد گستردهای به محبوبیت دست یافته است. بازی Pokemon GO یکی از سوژههای داغ چند سال گذشته است که محوریت خود را روی واقعیت افزوده و استفاده از گوشیهای هوشمند معطوف کرده است.
با این حال انتظار میرود که در آیندهای نه چندان دور، به سبب تغییر و نیاز و البته افزایش تقاضا، هدستهای واقعیت افزوده نیز به صورت انبوه وارد بازار شوند. انتظار میرود این فناوری نیز در کنار هدستهای واقعیت مجازی به حیات خود ادامه دهد و سپس به شکلهای دیگری مورد استفاده قرار گیرد. یکی از اشکال مورد انتظار، پیشرفت در ابعاد واقعیت افزوده مبتنی بر دستگاههای دیگر همانند گوشیهای هوشمند است.
اما یکی دیگر از موارد، هدستهای واقعیت آمیخته است که افزون بر استفاده از فناوری واقعیت افزوده از فناوری واقعیت مجازی هم استفاده میکند. در حال حاضر هم چنین هدستهایی به بازار عرضه شدهاند. هولولنز مایکروسافت که مدتی پیش در رابطه با آن سخن گفتیم و هدست احتمالی واقعیت آمیخته اپل، از بزرگترین فناوریهای نسل آینده به شمار میآیند که اگر به همان کیفیتی برسند که انتظار داریم (نسخههای بعدی هولولنز و اولین هدست اپل)، زندگی بشر متحول خواهد شد.
اما در این زمینه نیز همه چیز به سادگی رقم نمیخورد. این قسمت، آغاز یک نمونه تاریخی دیگر است. اگر از جوانان نسل من باشید، با پلی استیشن ۳ و جاهطلبیهای سونی در عرضه این محصول آشنا هستید. سنتشکنیهای کنسول نسل هفتمی سونی تنها در قیمت و اندازه نامتعارف آن خلاصه نمیشد.
کنسول مذکور در زمان عرضه قصد داشت که بسیار فراتر از یک دستگاه بازی ظاهر شود و حتی نیازهای دیگر کاربران را هم پوشش بدهد. برای مثال کاربران این کنسول میتوانستند با نصب سیستم عاملهای شخص ثالث از جمله توزیعهای مختلف لینوکس، از آن به عنوان یک رایانه شخصی استفاده کنند. جدای از آن، درایو بلوری دستگاه در آن زمان به تنهایی فناوری گرانقیمتی به شمار میآمد که میتوانست پلی استیشن ۳ را در در کنار بازی، تبدیل به یک پخشکننده پیشرفته فیلم و سریال کند.
استفاده از قابلیتهای چند رسانهای بسیار، یک معماری نامتعارف و …، همه نشان میدهند که سونی قصد ارائه خدمات متعدد، تنها با استفاده از یک وسیله را داشت. پلی استیشن ۳ با وجود هدف والای خود، هرگز به موفقیتی که سونی مشتاق آن بود، نزدیک نشد. شاید بتوان آن را یکی از فاتحان نسل هفتم در صنعت بازیهای ویدیویی به شمار آورد ولی عدم استقبال از ویژگیهای اضافی و حواشی قیمت بالای آن هرگز فراموش نمیشوند.
هدستهای واقعیت آمیخته نیز در حال حاضر و آینده چنین رویکردی را پیش خواهند گرفت. آنها قصد دارند که فناوریهای مختلف را در یک محصول به کاربر ارائه کنند. همانند مثال پلی استیشن ۳، باید توجه داشت که مرز بسیار باریکی بین ضروری بودن ویژگیها و اضافه بودن آنها وجود دارد. برای مثال در این چند سال بارها گمانهزنی شده است که با رشد فروش گوشیهای هوشمند، تقاضا برای لپتاپ و رایانههای شخصی کاهش مییابد.
همین قضیه در رابطه با تلویزیون و نمایشگرها نیز مطرح شده است اما هیچکدام حاضر به ترک صحنه نیستند و معمولاً محصولاتی که فراتر از حیطه خود عمل میکنند، نمیتوانند موفقیتهای دستههای دیگر را تحتالشعاع قرار دهند.
اکنون میتوان از تمام مباحث پیشآمده، یک نتیجهگیری مشخص ولی غیرنهایی و قطعی داشت. ایجاد محبوبیت هدستهای واقعیت مجازی مدتها به طول خواهد انجامید. سپس رقبای این هدستها، از جمله واقعیت افزوده چه در شکل ادغام شده با دستگاههای دیگر و چه به صورت مجزا و از طرفی هم هدستهای واقعیت آمیخته، با قدرت پا به میدان میگذارند.
هر کدام از این موارد میتوانند به تنهایی پیش بروند و پیشرفت کنند اما کدام یک از آنها آینده بازیهای ویدیویی را در اختیار خواهد داشت؟ در واقع ما در حال صبحت در مورد زمانی دور هستیم که احتمالاً سهم قابل توجهی از بازار، به بازیکنانی اختصاص یافته است که از سرویسهای ابری برای سرگرمی استفاده میکنند. یکی از اهداف این سرویسها، حذف مولفههای سختافزاری از جمله کنسول و رایانههای شخصی است تا کاربر بدون هیچگونه مشکلی خارجی، تنها با تهیه اشتراک یا بازی مورد نظر خود، آن را به وسیله اینترنت و بر بستر وب اجرا کند. آیا هدستهای واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و یا واقعیت آمیخته میتوانند خود را با این روند وفق دهند؟
گویا به همین دلایل و محدودیتهای آشکار دیگر، تا مدتها شاهد استفاده از هدستها، پلتفرمها و فناوریهای مختلف به صورت پراکنده و به صورت موازی باشیم و یک پادشاه حقیقی تمام این صنعت را به سلطه خود در نیاورد. فناوریهای دیگر از جمله هولوگرام نیز در سالیان گذشته به صورت جدی مطرح شدهاند و شاید چنین فناوریهای ناشناسی بتوانند آینده بازیهای ویدیویی را به خود اختصاص دهند و از جایی پا به میدان بگذارند که همیشه ابداعات نو ظهور میکنند: یک ایده که هنوز بیان نشده است.
اگر قرار بر ارائه نظر نویسنده باشد، سرانجام باز هم به یک نتیجهگیری کامل نمیرسیم. شاید نتوان در ۱۰ سال آینده ادعا کرد که پلتفرمهای فیزیکی محو میشوند اما ۲۰ سال آینده، همان قسمتی است که احتمالاً پلتفرمهای فیزیکی بازی تا حد زیادی با سرویسهای دیجیتال جایگزین شدهاند. بنابراین فناوری واقعیت افزوده در مقایسه با همنوعان خود، از هر لحاظ میتواند سازگاری بیشتری داشته باشد.
اتاقهای شبیهسازی؟ به نظر با ذات پیشرفت در تضاد هستند. رباتهایی که در دنیای واقعی با ما بازی کنند؟ به راستی قابل تصور نیستند! شاید هم پاسخ این سوالها همه در هوش مصنوعی نهفته باشد و روزی مشکل ما را در نهایت حل کند. شاید هم اکنون در یک جهان شبیهسازی شده هستیم و یک پسرک بازیگوش تمام این موارد را تنها برای تفریح خود برنامهریزی کرده است! در حقیقت، تصور این که تا ۵۰ سال آینده بشر از بین رفته، بسیار راحتتر از فکر کردن به فناوریهای انقلابی است. شاید باید به جای فلسفهبافی و پیشبینی، شخصاً دست به کار شده و خودمان چیزی را که دوست داریم ایجاد کنیم. تا آن زمان، بیایید باور داشته باشیم که «اینها همه گامی کوچک برای انسان و جهشی بزرگ برای بشریت هستند».
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
نظرات
کامل ترین و بهترین مثالش میشه فیلم سینمایی ready player one خیلی قشنگ این ایده (بازی های واقعیت مجازی) رو پیاده کرده بود.
همچین چیزی واقعا جالب و بسیار هم ترسناک هستش (حتی اگه فیلمی که بالا نام بردم رو دیده باشید اینو متوجه میشید).
واقعیت مجازی ماشین های پرنده و… صد در صد اتفاق میفتن دیر یا زود ولی تا ۲۰ تا ۳۰ سال اینده شایدم بیشتر نباید انتظار همچین چیزی رو داشته باشیم مخصوصا واقعیت مجازی (حداقل نه به اون اندازه ای که الان فکرش زو میکنیم)
عزیز میدونستی الان حدودا هر دوسال یک بار علم بشر دو برابر میشه پیش بینی میشه تا ۱۰سال آینده این مقدار به دو ماه هم برسه پس زیاد دور از ذهن نیست
بنظرم تا وقتیکه همراه با کنسول نیست و جداگونس اونقدر آدم سمتش نمیرن ولی گوگل استدیا و xcoud و سرویس استریم ps now اینها اره چون الان قدرت این سرویس های ابری به پتانسیل کاملش نرسیده
فکرشو کنین تو اینده اینترنت چنان قوی بشه که همه بتونن حد اقل یه تجربه ۴k 60 فریم داشته باشن
خیلی ها که میخان گیم رو شروع کنن با یه چیزی مثل گوگل استدیا میتونن با کمتر ۱۰۰ دلار گیم رو تجربه کنن
دیگه کنسول و pc اونقدر مورد توجه قرار نمیگیره چون خیلی ها دنبال یه پلتفرم برا بازین که خرج کمتری داشته باشه
استدیا ایده خوبیه ولی مورد توجه قرار نگرفته چون دنیای گیم رو مردم با کنسول و pc میشناسن
مایکروسافت اینو فهمیده برا همین xcloud رو اورده و برای همین بود که گفتن رقیب اصلی ما google و amazon هستند نه سونی
اگر xcoud موفق بشه مردم دیدشون به استدیا میشه مثل نسل ۸ اکس باکس
یه کنسولی که گزینه بهترش و به صرفه ترش وجود داره و
اگر xcloud کیفیتش به استدیا برسه کار تمومه
کلا با حرفتون موافقم ولی اینکه یه تجربه ۴k 60 فریم برای همه فک نکنم هیچوقت هیچوقت عملی بشه یکی از اصلی ترین دلیل هاش قیمیت های سرسام اور هستش (ما ایرانی ها خوب از این خبر داریم :laugh: :-(( )
آدم خشک میشه تا آخر مثلا یه بازی ۲۰۰ ساعته بیاسته و دستشو این ور اونور ببره و …
همین کنترلر های فعلی راحت تره .
به عنوان مثال بخوای skyrim رو بازی کنی باهاش 😐
فکرشو که میکنم کمرم تیر میکشه :rotfl:
سونی همیشه از ماکروسافت در تکنولوژی و خلاقیت سرتر و پیشگام بوده.
اولین کنسولی که فیلم و بازیهای سه بعدی پخش میکرد ps3 بود.
در ادامه روی ps4 ما شاهد عرضه ی vr بودیم و ورود به دنیای واقعیت مجازی.
ماکروسافت بیچاره هم اومد یه خلاقیت نشون بده به نام کینکت که اصلا معلوم نشد چی شد :rotfl: .
راستی چه خبر از کینکت؟؟؟؟ :laugh:
البته ناگفته نماند همون کینکت هم یک اسکی به تمام معنا از دستگاه eye toy پلی دو بود.
در کل ماکروسافت همیشه چند نسل عقب تر از سونی عمل کرده.
متاسفانه حتی بلد نیس کپی کنه.
تمام 😀
خسته نباشید و تشکر آقای ملکی
بنظرمن واقعیت مجازی تا به یه ثبات نسبی از نظر راحتی نرسه نمیشه جا باز کنه بین مردم. همین الان نه بازیای زیادی براش هست که ارزش هزینه رو داشته باشه ازون طرف هم بیشتر از یک ساعت بازی کردنش سردرد و سرگیجه میده به بازیکن که حالا تو هرکس متفاوته ولی اکثرا همین مشکلارو دارن از جمله خود من. کمبود تنوع ژانر هم هست بازیای سوم شخص وی آر اصلا تجربه جالبی از نظر دوربین ارائه نمیدن.
آینده غالب ویدیوگیمو وی آر نمیبینم. استفاده از هولوگرام خیلی ملموس تره برام برای آینده پتانسیل های بشدت فوق العاده ای داره
بنظرم هولوگرام در آینده میتونه جای نمایشگر رو بگیره ولی هنوز خیلی راه داره دست کم ۲۰ سال و تاثیرش روی گیم هم دقیقا به همین صورته یعنی به جای اینکه به نمایشگر نگاه کنیم به هولوگرام نگاه میکنیم مثلا یه ساعت رو دستمون که قابلیت ایجاد هولوگرام داشته باشه و راحت با استریم هر جا بشه باهاش بازی کرد و یه نمایشگر بزرگ در اختیارمون بزاره مثلا دیگه نیازی به نگاه به صفحه نمایش کوچیک تلفن همراه نداریم
(همش ذهنیت منه نسبت به آینده)
من که ایمان دارم یه زمانی میرسه که واقعیت مجازی تا حدی پیشرفت میکنه که خیلیا زمان زیادی رو صرف واقعیت مجازی میکنن.
اگر در آینده بازی هایی ساخته بشه که آزادی عمل خیلی زیادی داشته باشیم طوری که بتونیم خودمون در اون بازی تصمیم برای آیندمون و اتفاقایی که قراره بیفته بگیریم یا با موجوداتی که در بازی هستن ارتباط زبانی برقرار کنیم و بتونیم بنویسیم بخونیم حرف بزنیم کار کنیم و شخصیت خودمون رو خودمون بسازیم. مثلا یکی میتونه قاتل بشه یکی میتونه آدم خوبی بشه و هزار تا چیز دیگه
در واقع اگه این اتفاق بیفته انگار دنیای دیگه ای رو میشه در واقعیت مجازی تجربه کرد، دنیایی که همه حاضرن بجای زندگی در واقعیت برن و در واقعیت مجازی یک زندگی ریسک دار و همه چیز رو که نمیشه در واقعیت تجربه کرد رو در واقعیت مجازی داشته باشن و وقتشون رو اونجا سپری کنن.
قرار نیست همیشه با دسته و موس و کیبورد بازی انجام بدیم اینا در نظر آیندگان بسیار قدیمی خواهد بود. به زودی تا ۱۰ سال بازی ها تا حدی پیشرفت میکنن که کیفیتشون مثل فیلم میشه سپس بعد ده ها سال شایدم صد ها سال همه ی سازندگان تلاش میکنند که انسان هارو وارد دنیای گیم و واقعیت مجازی بکنن و انسان در دنیای مجازی که کپی و هم کیفیت با دنیای واقعیست تصمیم بگیره و زندگی خودش رو آغاز کنه.
با تشکر
“در حقیقت گاهی اوقات او ابداً نباید چهره، موقعیت و همراهان ما را ببیند!”
😐 😀 :laugh: :rotfl:
خیلی سم بود 😀
با عینک به جایی نمیرسن مگه خیلی پیشرفت کنن که مغز و بدنو با هم کامل گول بزنن و این حس حالت تهوعی که داره از بین بره من از وقتی گرفتم باعث عذابم شده هرکیم میاد گیر میده باید برام بزاری
دوستان ببخشید سوال داشتم
ممنون میشم جواب بدید
چون رویداد Play At Home قراره ASTRO BOT Rescue Mission رایگان کنه و بازی از VR پشتیبانی میکنه
این بازی میشه بدون وی آر تجربه کرد ؟
چون رزدنت اویل ۷ از وی آر پشتیبانی میکرد ولی میتونستی بدون VR بازی کنی ازتون میپرسم
خودم وی آر ندارم ولی خیلی دوسدارم بازی رو انجام بدم
بازم ممنون رفقا :heart: :heart: :heart:
درود. خیر. به هیچ عنوان ممکن نیست
خیلی ممنون آقای ملکی :rose:
به نظر من اگه بازیهایی مثل re7 برای واقعیت مجازی بیاد یعنی بازی های AAA پشتیبانی کنند از این دستگاه نه که یه سری بازی جدا داشته باشه اون وقت میتونه به جایگاهی برسه که همه گیر بشه