بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا

بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide

بهزاد شعبانی
۱۳:۰۴ ۱۳۹۲/۰۲/۱۳
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا

چقدر بد است وقتی که انتظار داری به پایان خوش ماجرا رسیده ای اما در اصل، آغازی دردسر زا در پس این پایان در انتظارت است. اصرار، سماجت و بی قانونی مردگان متحرک، شما را به آغازی دعوت کرده تا پایان زیبا و دلچسب حاصل از گریز از جزیره ی Banoi را به باد فراموشی بسپارید. جزیره ی مرده ی دیگری در انتظارتان است….

نام: Dead Island: Riptide

سازنده: Techland

ناشر: Deep Silver

سبک: Action / Zombie Bash’em Up / Survival

پلتفرم: PC / X360 / PS3

dead island riptide

سال ۲۰۱۱ بود که به همت Techland و Deep Silver یک IP جدید متولد شد که با نمایش جدیدی از خلاقیت در یک بازی open world، موفق شد به فروشی قابل قبول برسد و متای خود را در بهترین شرایط، به عدد ۸۰ در بهترین شرایط برساند. اما آنچه که یک ریسک برای سازندگان تلقی می شد، سبک این بازی بود؛ چرا که ژانر هایی با محوریت زد و خورد محض به دید بسیاری خوش نمی آید؛ در اثبات این موضوع می توان آغاز نمرات این بازی از ۳/۱۰ الی ۹/۱۰ را مثال زد که از سوی سایت های مورد تایید متاکریتیک و رده بندی بازی ها، اعطا شد.

داستان نسخه اول به گونه ای بود که اکثریت را به این تفکر واداشت که اولین و آخرین Dead Island را تجربه کرده اند اما این گمانی مورد تایید صاحبان این IP نبود. سال گذشته Dead Island: Riptide تایید شد تا به عنوان دنباله نسخه ی اول، باری دیگر جزیره ی مرده را ملاقات کنیم. همین اشاره کوچک به داستان Riptide کافی بود تا به حضور شخصیت های اصلی نسخه ی قبل در این بازی، گمان زد که البته این حدس، خیلی سریع به تایید سازندگان رسید.

این بار Riptide شما را در مقابل زامبی های منحوس قرار می دهد، جریان و خروش آب را دشمن تازه ی خود بدانید…

dead island riptide

جزیره ی همچنان مرده

اگر داستان نسخه نخست را ندانید، قطعا در ایجاد ارتباط با Dead Island: Riptide به مشکل بر خواهید خورد. از این رو در آغاز بازی Purna (یکی از شخصیت های مونث بازی) با همان صدای نسبتا خشنش چگونگی گرفتاری در جزیره Banoi و اتمام نبرد در این جزیره و فرار از آن جا را روایت می کند. در همین ابتدای کار با یک اسپویل بی نظیر مواجه می شوید؛ خیلی زیباتر بود تا در موازات روند بازی با فلش بک ها و دیالوگ ها به داستان نسخه ی قبل اشاره شود، کاری که عدم رخدادش را به راحتی می توان رو حساب کم کاری داستان نویسان گذاشت.

سوار بر یک کشتی نظامی، در حین فرار از Banoi نفرین شده هستید و به خیال خود به دردسر ها این طلسم، پایان داده اید اما آب و باد و مه همه در کارند تا مکافاتی تازه را تجربه کنید. در حالی که چهار شخصیت نجات یافته از نسخه پیشین در زندان این کشتی به سر می برند، شخصیت جدیدی به نام John Morgan مفتخر به آشنایی با این چهار نفر می شود، جان آشپز این کشتی نظامی بود که از چندان احترامی از سوی همسفرانش برخوردار نیست. پس از سرگیجه ای مشکوک چشمانتان را باز می کنید و فقط تنهایی و تاریکی و سکوت را می یابید. چند قدم جلوتر می روید و سرباز هایی را می بینید که تبدیل به زامبی شده اند. فقط یک هدف: فرار و بقا. به لطف چندی از دوستان مسلح بر اوضاع مسلط می شوید لاکن طوفان کشتی تان را به صخره ای می کوباند و…

صبح روز بعد در ساحل و در کنار چندین جنازه به هوش می آیید؛ اینجاست که جزیره ی Palanai به شما خوش آمد می گوید و به تلاش برای بقا دعوتتان می کند.

داستان بازی شروعی مشابه نسخه قبل دارد و در آغاز، تظاهر به گنگ بودن دارد. داستان بازی با جهت شخصیت پردازی و حضور تام شخصیت قسمت های پیشین، تکرار و تاکیدی از قسمت اول جزیره مرده است و این مورد، قطعا برای کسانی که سابقه ی تجربه ی نسخه اول را دارند، چندان خوشایند نیست. حضور نه چندان پر رنگ سایر شخصیت ها در روند و پیشرفت داستان، بهانه ای است تا داستان DI: Riptide را به تک شخصیتی و تک محوری بودن داستان محکوم کنیم.

dead island riptide

جان، اسیر جدید جزیره ی مرده

قصه ی معروف زامبی کُشی

روند بازی جزیره ی مرده به گونه ای است که به خواست هر کسی خوش نمی آید و تنها آن دسته از بازیبازانی که به دنبال خون و خونریزی هستند، با اکشن این بازی ارتباط برقرار می کنند. شاید چندان صحیح نباشد تا بخواهیم Dead Island را در زمره ی بازی های ترسناک قرار دهیم چرا که تنها حضور زامبی ها، شباهت این بازی با بسیاری از عناوین ترسناک را رقم زده. از این رو ذهنیت این موضوع که بسیاری از استاندارد های سبک ترس را در این بازی مشاهده کنید را نداشته باشید چرا که DI: Riptide تنها در القای حس بقا و زامبی کُشی معطوف است. محوریت اکشن بازی در بهره گیری از سلاح سرد می باشد و در اندک مراحلی، قابلیت استفاده از تفنگ هم میسر می شود که البته بسیار محدود است. همچون نسخه ی قبل، اسلحه های سرد مشمول استحلاک می شوند و ارتقا و ترمیم آن ها، امری رایج است. از این رو قابلیت حمل چند سلاح بطور همزمان نکته ای مثبت در راستا تلقی می شود. سازندگان با پیاده سازی این دو سیستم سعی داشته اند تا بازیباز را وادار به تجربه ی اکشن بازی با سایر اسلحه ها کنند اما وفور پول ]در مقام پوینت[ که به کمک ترمیم اسلحه ها می آید، عملا این سیاست را خنثی کرده است. از آغاز تا پایان بازی، مراحل بازی بر این فرمول پیاده شده اند که ابتدا با استفاده از وسیله نقلیه و منطقه مد نظر برسید و زامبی ها سر راه و متمرکز در محوطه مورد نظر را بکشید و ماموریت را به اتمام برسانید؛ این شیوه با توجه به مدت زمان گیم پلی بازی که چندان کم هم نیست، ضمن فیزیک نه چندان جالب بازی حین سلاح سرد، با کمبود سلاح گرم ترکیب شده تا بتوانیم بازی را به عدم تنوع مراحل محکوم کنیم.

مبارزه با این غول پیکر ها حال و هوای باس فایت به بازی بخشیده

مبارزه با این غول پیکر ها حال و هوای باس فایت به بازی بخشید

اما برسیم به هوش مصنوعی بازی که همچون نسخه قبل، تحسین برانگیز نیست و باهوشی افراطی زامبی، به اصالت و تعریف ها از این موجودات احمق، طعنه زده است. یکی از عوامل موفقیت این بازی محیط open world آن بوده که در این بازی آنطور که باید ایفای نقش نمی کند مگر در استفاده از وسایل نقلیه و مزاحمت بوجود آمده از زامبی ها در مسیر ها و اندک مراحل فرعی نه چندان با ارزش. اما جالب آن است که اگر در محوطه ای را پاک از هرگونه زامبی کنید و پس دو دقیقه به آنجا بازگردید، باز هم ضیافت زامبی ها را شاهد خواهید شد.  نوار محدودیت انرژی هم در بازی تعبیه شده تا ضمن پایبندی به اصول، در ایجاد حس دلهره و البته بقا، نقش بسزایی داشته باشد. HUD هم از ارکان بازی های دنیای آزاد شده و DI: Riptide هم از این قاعده مستثنی نشده است. سیستم چک پوینت بازی هم به طرز عجیبی پیاده شده؛ اگر در حین نبردی ناکام شوید، در حالی که انتظار دارید تا از آخرین چک پوینت کار خود را آغاز کنید، دقیقا از همان جایی که بوده اید بازی شروع می شود و حتی تعداد زامبی هایی هم که کشته اید، در زامبی های پیش رویتان کسر می شود؛ این سیستم در خلاف تعریف بازی های ویدئویی و ایجاد چالش قرار گرفته که به صراحت می توان آن را یک ایراد محوری خواند.

جا دارد تا از دردسر استفاده از وسایل نقلیه هم یادی کنیم؛ به خصوص استفاده از قایق ها که زامبی به راحتی از آن بالا می آیند و شما را وادار به توقف می سازند؛ هر چند این عامل در القای حس دلهره جهت مثبتی دارد، اما باز هم از دیدگاه هوش، در برابر تعریف زامبی قرار می گیرد.

این را هم باید عارض شد که اگر به خاطر بخش چند نفره این بازی قصد خرید آن را دارید، سریعا از این تصمیم صرف نظر کنید چرا که این بخش تنها به یاری نکات منفی بازی می شتابد.

dead island riptide

سماجت دردسر زای زامبی ها!

امواج پر خروش آغشته به خون

متاسفانه موتور گرافیکی که Techland در عناوین اخیر خود از آن بهره برده، تحسین چندانی را به سمت خود جلب نکرده است. پیش عرضه ی Riptide سازندگان بر این وعده بودند که از حداکثر قدرت این موتور گرافیکی بهره خواهند برد اما همانگونه که انتظار می رفت، ماکزیموم این قدرت تاب مبارزه با سایر رقبایش را ندارد. بازی با توجه به محیط وسیعی که دارد، از گرافیک فنی و بافت های نسبتا با کیفیتی بهره می برد اما به دلایل بسیاری، بایست ضمن تعریف از طراحی ها هنری بازی، اتمام تحسین از شاخص گرافیک این بازی را اعلام کرد. باگ گرافیکی همچنان یار و یاور Dead Island هستند و در این نسخه، افراط دیده می شود از جمله فرورفتن اشیا در یکدیگر یا استفاده از نردبان بصورت مضحکانه. فیزیک بازی هم مانند نسخه قبل امکان برداشت و پرتاب بسیاری از اشیا را به شما می دهد اما استفاده از این جنبه ی فیزیک بازی، جز تفنن و اتلاف وقت نیست. خوش اقبال بودیم که بازی اول شخص است وگرنه فیزیک فوق العاده بد بازی از جهت حرکت اعضای کارکتر ها، بشدت آزار دهنده واقع می شد. چرا که این فیزیک خشک حتی در دمو های بازی قابل مشاهده است چه  برسد به مواقع In-Game. سطح کیفی پایین حرکت اعضای صورت شخصیت ها به هنگام صحبت کردن، از سایر نکات آزار دهنده بازی در بخش گرافیکی است.

البته شرایط جوی جزیره ی Palanai باران های بسیاری را به ارمغان آورده که ضمن رود بزرگ موجود در این جزیره، افکت آب و باران را در این بازی، از عوامل قابل تجلیل این شاخص معرفی کرده است.

تنها ظاهرش زیباست

تنها ظاهرش زیباست

وقتی حرف از خونریزی و زامبی کُشی می شود، صدای شکستن استخوان های زامبی ها یکی از رکن ها می شود که در این بازی هم رعایت شده. موسیقی بازی هم حال و هوای شرقی و دلهره ای خود را حفظ کرده اما در بخش صداپیشگی کاراکتر ها، بایست اعتراف کرد که Riptide یکی از بدترین بازی هاست اما در مقابل، صداگذاری محیط و بهره گیری از جزئیات بالای جزیره، تحسین را ممکن می سازد.

و…

و این که ای کاش سازندگان از اشتباهات خود در نسخه ی قبلی درس می گرفتند تا ضمن شکست در عرضه ی نسخه دوم، خاطرات ما را با اولین Dead Island و برخی ایده های خلاقانه اش، بر باد ندهد. سخت است که انجام یا عدم تجربه ی این بازی را پیشنهاد کرد اما تنها می توان گفت که اگر از آن دسته کسانی هستید که چندان رابطه ی خوبی با زامبی ها ندارید، به هیچ عنوان سمت Dead Island: Riptide نروید چرا که رابطه تان را با زامبی ها بد تر می کند!

dead island

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا
بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

بهشت جهنمی | نقد و بررسی Dead Island: Riptide - گیمفا