پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا

پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود

شایان کریم زاده
۰۰:۴۰ ۱۳۹۹/۱۲/۱۱
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا

براساس گزارشی که جدیدا منتشر شده، جزئیات وضعیت پروژه های لغو شده‌ی گوگل استدیا را شرح می‌ دهند، عنوان ترسناک اپیزودیک Kojima Productions نیز وجود دارد.

براساس گزارش VGC ، گوگل مذاکراتی با خالق Metal Gear Solid، هیدئو کوجیما، برای ساخت یک بازی ترسناک اپیزودیک برای پلتفرم  گوگل استدیا داشته است. این بازی ممکن است همان چیزی باشد که کوجیما در تابستان سال ۲۰۲۰ به آن اشاره می‌کرد. او به یک نشریه ژاپنی گفته بود که یک پروژه‌ی مهم لغو شده است. وی گفت:

من بسیار عصبانی هستم، اما این ماهیت صنعت بازی‌های ویدئویی است.

باید دید که آیا در آینده اطلاعات کامل و بیشتری در مورد این پروژه‌ی لغو شده کوجیما منتشر خواهد شد یا نه. کوجیما گفته است که دوست دارد روی رسانه‌های دیگری از جمله مانگا، انیمه و فیلم کار کند و کتابی که او نوشته به زودی ترجمه انگلیسی خواهد شد.

طبق گزارش VGC ، بازی‌های دیگری که گوگل برای Stadia کنسل کرده است شامل پروژه‌ای از یو سوزوکی نیز می‌شود. علاوه بر این، یک بلومبرگ جدید جزئیات بیشتری از آنچه در گوگل اتفاق می‌افتد را شرح داده و خاطر نشان کرده است که تمایل این غول فناوری برای توقف ساخت عناوین انحصاری شوک بزرگی به توسعه دهندگان بود. در آغاز ماه فوریه، گوگل اعلام کرد که هر دو استودیوی داخلی بازی سازی استدیا خود را تعطیل خواهد کرد ، اگرچه قصد دارد این سرویس را فعلاً زنده نگه دارد.

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا
پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • جون من :laugh:
    من به این یارو(کوجیما) خیلی ارادت دارم فقط به خاطر metal gear solid 3
    حیف که کنسل شده

  • Amo Hamed گفت:

    کوجیمای دوست داشتنی بهت ایمان داریم !

    جدا از سبک ترسناک که توش مهارت داره ، به شدت از آخرین بازیش یعنی دث استرندینگ لذت بردم :yes:

  • Neil_druckman گفت:

    خداروشکر
    تمرکزشو باید بزاره واسه سونی انحصاری بسازه

  • این کامنت رو من تو یه پست دیگم گذاشتم ولی این جا که مربوط به خود کوجیماس میزارم امیدوارم خوشتون بیاد
    اسپم
    ببخشی میدونم این بحث به این پست ربطی نداره ولی بنظرتون بهتر نیست گیمفا بیاد مقاله های خیلی بهتری رو بنویسه مثلا راجب داستان p.t ؟اصلا تا حالا دقت کردین داستان p.tچقد فوق العاده داره روایت میشه؟ گیمفا که از این مقاله ها نمیزاره حداقل اینو لطفا تایید کنید. بنظر من که رشتم کارگردانی بوده(فارغ التحصیل از دانشگاه نیما محمود آباد)کوجیما بهترین کارگردان صنعت گیم توی داستان سرایی هست این نظر شخصی منه ممکنه خیلیا قبول نکنن احترام میزارم به نظرشون قرار نیست همه دنیا هم نظر من باشن ولی دلیل دارم که چرا کوجیما بهترین داستان سراست؟ داستان بازی های کوجیما خیلی دکوپاژ شدست یعنی کوجیما خوب بلده دوربین رو کجا استقرار بده ، چجوری نورپردازی کنه، اندازه تصویر چقدرباشه ، زاویه دوربین چجوری باشه؟، نوع حرکت دوربین چجوری باشه نوع اتصال نماها بهم دیگه چجوری باشه، هرصدایی که قراره در صحنه شنیده بشه(هر صدایی غیر از دیالوگ‌ها، یعنی موسیقی و افکت‌های صوتی) و باقی جزئیاتی که به مراحل تصویری شدن فیلمنامه (سناریو) مربوط میشه رو عالی در بیاره بهتر از هرکسی تو دنیای گیم. پس دکوپاژ خیلی حالا بریم سراغ بحث اصلی، داستان p.t و ببینید داستان چقدر کارشده هست
    اسپویل:
    چشماتونو اروم بازی میکنید،توی یه اتاق نمور و تاریک که به جز یه در جلوش، هیچ راهی برای داخل و خارج شدن از اون وجود نداره.سکوت عجیب بازی تو این لحظه، به حدی جدیه که به سادگی محیط رو ترسناک‌تر از حالت عادی‌ جلوه میده. اجبارا به سمت در جلوی اتاق میریم و اون رو باز می‌کنیم. برخلاف انتظار هیچ خبری از چیز ترسناکی نیست و فقط وارد یه راهروی باریک و تنگ شدید، تا این لحظه، بازی هیچ تلاشی برای ترسوندن شما نکرده و صرفا شما رو وارد محیط‌پردازی نگران‌کننده‌ی خودش کرده. محیطی که پر شده از حشرات آزاردهنده‌ و تابلوهای مرموز که روی دیوار آویزون شدن. جلو می‌رید،دنبال راه خروج از اینجایین ،چند قدم بیشتر که حرکت کنید یه ساعت دیجیتالی رو میبینید، متوجه می‌شوید که الان ساعت ۲۳:۵۹ دقیقه هست تو این صحنه حقیقتا باید تحث تاثیر کار کوجیما قرار گرفت، چون تو یه محیط بسته‌ی به ظاهر آرام، با نشون دادن این که الان نیمه‌شبه کمی استرس رو بالا می‌بره. جلوتر به سمت راست حرکت می‌کنید که بتونید از راهرو خارج بشید،ولی دری که اونجاست قفله پس مجبورید که مسیرتون رو به جلو ادامه بدید. بعد از چند ثانیه، به یه رادیوی در حال پخش می‌رسید، این‌جا اون نقطه‌ ایه که کوجیما روایت ترسناکش رو شروع کنه. رادیو داره یک قتل رو شرح میده:
    دو روز قبل از رخ دادن حادثه، از یک اسلحه‌فروشی یک تفنگ رایفل می‌خرد. واقعه در یک روز تابستانی رخ می‌دهد. آن روز پدر خانواده، به بهانه‌ای از خانه خارج می‌شود و رایفل را از داخل ماشین بر می‌دارد و مجددا به داخل خانه باز می‌گردد. همسر او در حال تمیز کردن میز شام بوده که ناگهان با او مواجه می‌شود. پدر خانواده بی‌درنگ به شکم او شلیک می‌کند و جان او و فرزندش را می‌گیرد.( همسر مرد باردار بوده است) پسر خانواده به خاطر شنیدن صدای مهیب شلیک، سراسیمه به آشپزخانه می‌آید تا ببیند ماجرا از چه قرار است و پدر در همان لحظه او را هم می‌کشد. آخرین فرد باقی‌مانده در منزل که کسی نیست جز دختر ۶ ساله‌ی مرد قاتل، ماجرا را می‌بیند و از ترس سریعا به داخل حمام می‌رود و در را قفل می‌کند اما پدرش او را گول می‌زند و به او می‌گوید: “فقط داشتیم شوخی می‌کردیم. بیا بیرون دخترم”. دختر با شنیدن این حرف از مخفیگاه خود خارج می‌شود و پلیس‌ها دختر را در حالی که تیری بر سینه‌اش اصابت کرده بود پیدا می‌کنند. پدر دختر را هم به مانند دیگران کشته بود. در ادامه، همسایه‌ها که متوجه ماجرا شده‌اند، سریعا با پلیس تماس می‌گیرند و پلیس مرد را وقتی در حال گوش کردن به رادیوی ماشینش بوده پیدا می‌کنند.بعد از شنیدن این شرح، کنجکاوتر و پر استرس‌تر از قبل مسیرتون رو ادامه می‌دید.اخر راهرو، در ورود به زیر زمین رو پیدا می‌کنید و از پله‌ها پایین می‌رید اما وقتی در آخر راه‌پله رو باز می‌کنید، بازهم با همون راهروی قبلی مواجه می‌شید.
    ادامه داستان خارج از این پست هست و نمیخوام بیشتر این نوشته طولانی بشه ولی این فقط یک صدم از داستان یه دمو!! به اسم p.tهست که من ده بار بازیو تا اخر رفتم تا داستان واتفاق های بازی رو کامل و مو به فهمیدم و میتونم همینجوری قدم به قدم بازیو تا اخر شرح بدم ولی طولانی تر میشه
    اسپویل:
    پدر خانواده، پس از به قتل رساندن تمام افراد خانواده‌اش، در گاراژِ خانه خود را حلق‌آویز کرد.این جمله همه دوباره جلوتر از رادیو شنیده میشهواسه اونایی هم که میخوان بدون اخر دمو چیه میشه یه تیکه رو میگم اسپویل داره مواظب باشید:
    بعد از این که تو راهروه ها میچرخید و برمیگردید اول راهرو،بار اخر که این اتفاق میفته صدای گریه‌ی یه روح شنیده می‌شه اما این صدا یکم بعد تبدیل به ناله‌هایی دردناک میشه و در اخر به خنده‌هایی شیطانی تبدیل میشه. به احتمال زیاد در این‌جای کار اصلا نمی‌دونید باید چه کار کنید انصافا منم بلد نبودم ولی به خاطر واکتروهایی که یوتیوب دیدم فهمیدم چیکار کنم که دو بار صدای خنده‌ی نوزاد شنیده بشه!. همون اول ،میرین جلوی ساعت دیجیتالی وایمیسین وقتی صدای ناقوس کلیسا اومد حدود ده قدم به سمت سرویس بهداشتی حرکت می‌کنید و بعد صدای خنده‌ی نوزاد رو می‌شنوید. یکم بعد یک دفعه خنده‌های ترسناک دوباره تو محیط بلند میشه. کمی که تو راهرو حرکت کنیدیهو همون روح وحشتناک رو می‌بینید و ناچارا به طرفش می‌رین یهویی اون شما رو مث دفعه های قبلی می‌کشه دوباره تو همون اتاق اول بازی به هوش میاید!!این اتفاق بارها و بارها تکرار شده قبل این که به این جا برسین. یه بار دیگه همین پروسه رو تکرار می‌کنید و وقتی که روح به سمتتون میاد ناامیدانه فکر می‌کنین که هیچ راهی برای تموم کردن این بازی وجود نداره اما این‌بار اون به جای این که شما رو بکشه تسخیرتون می‌کنه و داخل بدنتون میمونهه.وقتی که اون تو وجود شماست، تصویر، ناهماهنگی‌ها و پارازیت‌هایی داره. شما بدون هیچ فکر قبلی صرفا خودتون رو به اخر راهرو می‌رسونید و از اول اون سر در میارید و نکته‌ی جالب این است که می‌بینید دیگه اون روح تو وجود شما نمونده حالا با خیال راحت از این که دیگه خبری از اون روح وحشتناک نیست، مجددا کار قبلی رو تکرار می‌کنید( ایستادن جلوی ساعت و ده قدم حرکت به سوی سرویس بهداشتی در هنگام نیمه‌شب) تا اولین خنده‌ی نوزاد رو بشنوید. بعد از این( بعیده این به فکر خودتون برسه و به احتمال زیاد با استفاده از ویدئوهای راهنمایی داخل اینترنت این راهو پیدا کردین) شروع به جیغ زدن و ناله کردن در میکروفون می‌کنید و از اون جایی که نوزاد از شدت ترس شما لذت می‌بره، یه بار دیگه صدای خنده‌ی اونو می‌شنوید. با این کار تموم کابوس‌ها تموم میشه و حالا شما آماده‌ی دیدن کات‌سین پایانی هستید اما یکدفعه وقتی که تصویر سیاه شده، صدای دختربچه‌ی کوچیک خونواده را می‌شنوید که میگه:
    بابا خیلی حوصله سر بر بود، هر روز همون نوع غذا رو می خورد، همون لباس‌ها رو می‌پوشید، همون بازی‌ها رو انجام می‌داد… آره! اون از این‌ مدل آدم‌ها بود. اما یک روز اون رفت و بعدش همه‌ی ما رو کشت! اون انقدر روزمرگی زندگیش رو فرا گرفته بود که تو نحوه‌ی قتلمون هم ابتکاری به خرج نداد البته من هم شکایتی ندارم. در هر صورت داشتم از خستگی می‌مردم… اما حدس بزن چی شد؟! من بر می‌گردم و اسباب بازی‌های جدیدم رو هم با خودم میارم!
    اقایان معرفی میکنم این شما و این نابغه ای به اسم هیدئو کوجیما

پروژه‌های انحصاری گوگل استدیا شامل یک عنوان ترسناک از هیدئو کوجیما بود - گیمفا