بدون شک سری عناوین محبوب و پرطرفدار Assassin’s Creed یکی از برترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای رایانهای محسوب میشود و با وجود فراز و نشیبهای زیادی که در مسیر خود از آغاز تاکنون داشته است، باز هم توانسته تا محبوبیت خود را بین بازیبازان حفظ کند. حتی نسخههایی که ما از آنها به عنوان ضعیف یاد میکنیم، تنها در برابر عناوین قدرتمند خود این سری ضعیفتر هستند و در مقایسه با سایر عناوین همسبک، شاید از بسیاری از آنها برتر و زیباتر باشند. بسیاری از شیرینترین و به یادماندنیترین لحظات و خاطرات بازی ما با نسخههای گوناگون این سری رقم خورده است. همانطور که اطلاع دارید، جدیدترین نسخه از این سری با نام Assassin’s Creed: Valhalla برای هر دو نسل هشتم و نهم عرضه گردید و به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا نگاهی کلی به این فرنچایز محبوب انداخته و برترین عناوین این سری را به ترتیب کیفیت رتبهبندی نماییم. در این لیست تنها عناوین اصلی سری را به حساب آوردهایم. لازم به ذکر است که این رتبهبندی براساس نظر نویسنده میباشد و ممکن است که نظرات شما دوستان عزیز در خصوص رتبهی نسخههای مختلف، متفاوت باشد و ترجیح میدهید تا ترتیب دیگری را شاهد باشید.
۱۲ – Assassin’s Creed Revelations
تاریخ انتشار: ۱۵ نوامبر ۲۰۱۱
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۸۰/۱۰۰
عنوان Assassin’s Creed: Revelations واقعا بازی بدی نبود و اتفاقا لذتبخش نیز بود و حتی در زمان انتشار خود نیز برخلاف چندین نسخه از عناوین جدیدتر این سری، اصلا دارای باگ و مشکلات دردسرساز نبود و صیقلیافته به نظر میرسید. بازی دارای مکانیکهای تاریخ گذشته نبود و از طراحی مراحل کهنه و قدیمیشده هم رنج نمیبرد، اما موضوع اینجاست که Assassin’s Creed: Revelations هیچ کاری را آنقدر خوب و کامل انجام نمیداد که تبدیل به یک ستون محکم در بازی شود. بازی دارای هدف و زمینهی کاملا مشخصی نبود و انجام یک سری کارهای مبهم و تکرارشونده مثل ساختن بمب و دفاع از قلعه نیز باعث شده بود تا روند پیشروی در بازی شدیدا به وقفه افتاده و حتی به قتل برسد!
از لحاظ داستانسرایی و روایت قصه، این بازی معنای واقعی پر کردن داستان و بیهوده طولانی کردن آن است و تا حد امکان، حرکت از نقطهی پایانی شاهکاری به نام Assassin’s Creed II را به تاخیر میانداخت. البته Assassin’s Creed: Revelations شایستهی تقدیر نیز هست، زیرا یکپارچهسازی داستان Ezio و Altair را بسیار خوب انجام داده و پیشزمینهی لازم را در جهت نتیجهگیری و به سرانجام رساندن خوشایند داستان Ezio و شروع زمینهسازی برای نسخهی سوم بازی، فراهم کرده است. Revelations عنوانی است که اگر تنها و تنها مقداری بیشتر در زمینههای مختلف مخصوصا گیمپلی بهتر عمل میکرد (البته منظور این نیست که اکنون عملکرد بدی دارد)، بازی خیلی بهتری بود.
۱۱ – Assassin’s Creed
تاریخ انتشار: ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی
امتیاز متا: ۸۱/۱۰۰
نگویید که خب این اولین بازی است و همه چیز را شروع کرد و در زمان انتشارش چیزی شبیه آن وجود نداشت و از این حرفها! اینجا بحث این حرفها نیست، بلکه بحث این است که کدام بازی کیفیت بالاتری دارد و اگر الان آن را بازی کنید کیف میکنید. این را هم جواب ندهید که “خب این بازی قدیمی است”. A.C ۲ هم قدیمی است ولی همین الان که در نسل هشتم آن را بازی کردم، هنوز که هنوز است همان شاهکاری است که بود. بازی اصلی Assassin’s Creed که قدیمیترین نسخه و در واقع نقطهی آغازین این فرنچایز محسوب میشود، دارای موارد تکراری و اعصابخردکن و همینطور گیمپلی محدودی بود، اما نکتهی مهم این است که وقتی به زمان انتشار آن مینگریم، میبینیم که در آن زمان هیچ عنوانی شبیهش وجود نداشت و اولین بازی با این حال و هوا و مکانیکها بود که منتشر میشد و همین آن را تبدیل به یک اسطوره کرد.
حتی با وجود تکراری شدن و کمبود کارهای انجام دادنی در بازی، این عنوان توسط استایل مخفیکاری و کشتن منحصر به فرد خود (در آن زمان) که بر المانهای واقعی Assassinate کردن تاکید داشت (جمعآوری اطلاعات از هدف، برنامهریزی قتل، قتل هدف، گریختن از مهلکه) به همراه سیستم روان و خوشدست پارکور و حرکت کردن سریع و همینطور جو و اتمسفر تاریخی معتبر و دقیقا پیادهسازیشدهای که در سراسر بازی وجود داشت، توانست تحسین همه را برانگیزد و تبدیل به یک سمبل و یک نماد برای آغاز یک فرنچایز موفق و یونیک گردد. نکتهی مهم دیگر در مورد این بازی، داستان آن بود که بازی را به یک رمان تکنیکی-گرافیکی زیبا تبدیل کرده بود و در بازار بازیهای رایانهای در آن زمان، چیزی شبیه به آن وجود نداشت. روند داستانگویی بازی سریعا بازیباز را غرق در دنیای خود میکرد و با بیان داستان دزموند مایلز که در یک ساختمان به اسارت گرفته شده و متهم به یک توطئهی تاریخی شده است، بازیباز را شیفتهی خود و تشنهتر برای ادامهی داستان بازی میکرد. تجربهی بازی Assassin’s Creed در حال حاضر یک تجربهی زجرآور است، ولی در زمان خود واقعا یک بازی بینظیر و فوقالعاده بود که هیچ مشابهی نداشت و آغاز یک افسانهی عظیم بود.
۱۰ – Assassin’s Creed: Rogue
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، سوییچ
امتیاز متا: ۷۴/۱۰۰
بیچاره Assassin’s Creed: Rogue! این عنوان واقعا بازی زیبایی بود، ولی بدشانسی آورد و زیاد مورد توجه قرار نگرفت. Assassin’s Creed: Rogue که آخرین بازی از سهگانهی Assassin’s Creed III محسوب میشود، به همراه هایپ وحشتناک بازی Assassin’s Creed: Unity منتشر شد و در واقع در این هایپ غرق شد و مورد توجه اکثریت قرار نگرفت، علیرغم این که واقعا بازی زیبایی بود. البته باید به این اشاره کرد که تمام المانهای گیمپلی که در بازی وجود داشت، احساسی کاملا مشابه و بدون تغییر نسبت به بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag را به ما منتقل میکرد، بدون این که هیچ نکتهی جدیدی را به آن افزوده باشد و این نیز یکی از دلایل کمتر توجه شدن به این بازی بود. بسیاری از افراد این عنوان را نخریدند چون با خود میگفتند “اگر بیشتر Black Flag میخواستیم که خود Assassin’s Creed IV: Black Flag را بیشتر بازی میکردیم که واقعا عظیم و بینظیر بود.”
اگر بخواهیم به صورت کلی به دلایل زیاد موفق نشدن بازی Assassin’s Creed: Rogue اشاره کنیم، باید از این موارد نام برد؛ ضعف فضاسازی و اتمسفر، ضعف مفرط در بازاریابی این عنوان و انتشار بر روی پلتفرمهای نسل هفتم در حالی که پلیاستیشن ۴ و ایکسباکسوان در کانون توجه بودند و یک نسخهی جدید از این فرنچایز هم برای نسل هشتم با هایپ زیاد وجود داشت. به هر حال حیف شد! چون واقعا بازی جذابی بود. اگر شانسش را دارید حتما آن را تجربه کنید، مخصوصا با توجه به این که یوبیسافت آن را برای نسل هشتم هم منتشر کرده است تا بازیبازان جدیدتر نیز بتوانند اولین بار در این سری، مقداری هم در نقش یک تمپلار بازی کنند و کمی هم با دیدگاههای آنها آشنا شوند.
۹ – Assassin’s Creed III
تاریخ انتشار: ۳۰ اکتبر ۲۰۱۲
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، وییو، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، سوییچ
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
Assassin’s Creed III قبل از انتشار و روی کاغذ بینظیر به نظر میرسید. یک تم و زمینهی داستانی عالی (انقلاب آمریکا)، یک شخصیت با پتانسیل بالا (یک بومی آمریکایی که درگیر جریانات استقلال آمریکا و جنگهای دریایی بین Assassinها و تمپلارها میشود)، بهبودهای اساسی در مکانیکهای کلی سری که به نظر تاریخگذشته میرسیدند، بزرگترین نقشه در سری و همینطور کلی کار برای انجام دادن در بازی. اما بازی آن شاهکاری که انتظار داشتیم نشد (البته در مقایسه با دیگر نسخههای این سری)، وگرنه به طور کلی بازی فوقالعاده بود.
سیستم راه رفتن و دویدن جدید بازی مشکلساز بود، چون دویدن و بالا رفتن هر دو روی یک دکمه قرار داده شده بودند. مبارزات بازی با اضافه شدن سلاحهای گرم، شکل سنگین و خشکی به خود گرفته بودند. طراحی مراحل ایراداتی داشت و بازی از تکیهی بیش از حد بر گوش ایستادن و تعقیب کردن و ردیابی کردن رنج میبرد. قدم زدن و راه رفتن فاجعه بود، تازه با یک آموزش ۱۰ ساعته! برخی المانهای به کار رفته در بازی نیمهکاره بودند، ولی به طور کلی بازی به عنوان شروعکنندهی یک عصر جدید در این سری عالی بود. اتمسفر بازی فوقالعاده بود، مبارزات بازی جزو برترینها در تمام سری بودند و از همه مهمتر این که این نسخه، مبارزات دریایی را به این فرنچایز آورد که شاید برترین اتفاقی است که تاکنون در سری Assassin’s Creed رخ داده است. Assassin’s Creed III عنوانی است که واقعا هنوز ارزش بازی کردن را دارد و بازی زیبا و جذابی است که حتی متای ۸۵ را نیز در اختیار دارد.
۸ – Assassin’s Creed Syndicate
تاریخ انتشار: ۲۳ اکتبر ۲۰۱۵
پلتفرم مقصد: : رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا
امتیاز متا: ۷۸/۱۰۰
بازی Assassin’s Creed Syndicate یکی از عناوین نسل هشتمی این فرنچایز محبوب محسوب میشود که در اواخر سال ۲۰۱۵ منتشر شد و بازیبازان را به لندن ویکتوریایی و عصر انقلاب صنعتی برد. جایی که شما در نقش یک برادر و خواهر از فرقهی اساسینها قرار میگرفتید و بایستی به مانند همیشه با انواع روشهای مختلف با تمپلارها مبارزه میکردید و آنها را در انجام نقشههای خود بر ضد اساسینها ناکام میگذاشتید. در این بازی، یوبیسافت که از مشکلات زمان انتشار نسخهی یونیتی درس گرفته بود، اشتباه خود را تکرار نکرد و بازی در زمان لانچ، کاملا روان و صیقل یافته بود و شاهد یک Assassin’s Creed نسل هشتمی با گرافیکی چشمنواز و گیمپلی بهینه بودیم که میتوانست طرفداران را راضی نگاه دارد، ولی خب متای مسخرهای گرفت که هرگز نشاندهندهی کیفیتش نیست.
این عنوان تقریبا در تمامی بخشها موفق عمل کرد و ضعفهای اندکی داشت که در مقایسه با نکات مثبت بازی کاملا قابل چشمپوشی بودند. گیمپلی روان و جذاب، موسیقی زیبا، گرافیک فنی و هنری عالی و روایت داستانی زیبا به همراه شخصیتپردازی مطلوب، دست به دست هم دادند تا بعد از شکست یونیتی (که تنها از نظر فنی شکست خورد و آن هم با آپدیت حل شد)، دوباره شاهد یک Assassin’s Creed فوقالعاده باشیم. بازی تنها ایرادات کمی در بخش کنترل شخصیت و کالسکهرانی داشت و البته به عنوان یک نکتهی منفی میتوان گفت پیشرفت گرافیکی اندکی را نسبت به نسخهی یونیتی به خود دیده بود. در مجموع، Assassin’s Creed Syndicate عنوانی بسیار زیبا و جذاب است که تجربهی آن برای علاقهمندان سری و طرفداران عناوین اکشن ماجرایی جهانآزاد باکیفیت فوقالعاده لذتبخش است.
۷ – Assassin’s Creed: Unity
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴
پلتفرم مقصد: رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا
امتیاز متا: ۷۲/۱۰۰
میتوانیم صحبت در مورد این نسخه را با غر زدن و نالیدن از باگها آغاز کنیم که البته درست نیز هست، اما بیایید یک بار برای همیشه این موضوع را تمام کنیم. تمام باگهای زمان عرضهی Assassin’s Creed: Unity (که اکنون تمامشان رفع شدهاند) به کنار، ولی این بازی واقعا زیبا و فوقالعاده بود و تازه بعد از آپدیتهایی که برای آن آمد، باگها و مشکلات فنیاش هم کاملا رفع شدند. بازی جاهطلبی خیرهکنندهای داشت. این بازی تکامل طراحی پایهای سری را که از سال ۲۰۰۹ و بازی دوم Assassin’s Creed تقریبا دستنخورده باقی مانده بود، با خود به همراه آورد. سیستم گیمپلی جدید این عنوان در بازی Co-op که به صورت وارد شدن/خارج شدن از بازی بود بسیار عالی بود. زمینه و تم کلی بازی که در دورهی انقلاب فرانسه رخ میداد نیز بینظیر بود. یک محیط سندباکس فوقالعاده و وسیع در پاریس انقلابی، داستانگویی متفاوت از سایر نسخههای سری Assassin’s Creed، نبردها و درگیریهایی بزرگتر و تاکید بر اثرات متقابل شخصیت اصلی بازی بر روی داستان، کلیت این نسخه را شکل دادند.
از طراحی شاهکار و نبوغآمیز پاریس نیز نباید گذشت که به بهترین شکل ممکن انجام شده بود. البته Assassin’s Creed: Unity از مشکلاتی نیز رنج میبرد و حتی اگر باگها را اصلا در نظر نگیریم، باز هم نقشه و سیستم چک کردن ماموریتها در بازی گیجکننده و بیش از حد شلوغ بود. تاکید سازندگان بر بخش چندنفره در جایجای طراحی مراحل و ماموریتهای بازی به چشم میخورد که تا حدی باعث ضعیف شدن بخش تکنفرهی بازی (که در حقیقت قرار است فرم اصلی Assassin’s Creed باشد) شده بود. در مجموع Assassin’s Creed: Unity در تمام زمینهها معرکه بود (مانند جاهطلبی و جسارت سازندگان در ایجاد تغییر المانهای کهنهی سری در این نسخه)، اما از طرفی دیگر ضعفهای فنی زیاد از ارزش آن کاستند. نهایتا یک نکته کاملا شاخص است و آن این است که یونیتی عنوانی است که تجربهی آن (البته با اعمال پچهای بازی) به همهی علاقهمندان این سری شدیدا توصیه میشود و یکی از برترین بازیهای منتشر شده در این فرنچایز است که البته میتوانست خیلی بهتر از اینها باشد، ولی مشکلاتش کار دستش داد.
۶ – Assassin’s Creed: Origins
تاریخ انتشار: ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷
پلتفرم مقصد: : رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
همیشه و از همان ابتدای آغاز به کار سری اساسینز کرید، میدانستیم که بالاخره یک نسخه از این سری در کشور مصر خواهد بود و البته دوست هم داشتیم که این اتفاق بیافتد. سرانجام در دهمین بازی اصلی سری یعنی Assassin’s Creed: Origins این موضوع به واقعیت پیوست و شاهد عنوان جذابی بودیم که ما را به سرزمین فراعنه برد و اتفاقا پیشدرآمدی کلی برای این سری نیز محسوب میشد و روند آغاز به کار و تشکیل شدن فرقهی اساسینها را به نوعی برای ما بازگو میکرد و در همهی زمینهها نیز موفق عمل کرد تا امروز از آن به عنوان یکی از برترین بازیهای این سری یاد کنیم. حتی منتقدین سختگیر نیز همین عقیده را داشتند و این بازی موفق شد تا امتیاز متای عالی ۸۵ را به خود اختصاص دهد و پایهگذار یک تغییر اساسی در این سری باشد که بعدا در آدیسی و والهالا تکمیل شد.
وقایع بازی در مصر و نزدیک به انتهای دورهی (Ptolemaic period (49–۴۷ BC رخ میدهد و داستان شخصیتی به نام Bayek را دنبال میکند که یک Medjay است (این افراد در سرزمین جدید مصر به عنوان نیروهای منتخب و برگزیدهی پلیس محسوب میشدند). در این بازی، در واقع ما ریشههای آغاز نبرد بین فرقهی برادری اساسینها و فرقهی تمپلار را دنبال میکنیم و وقایع بسیار جذابی را شاهد هستیم که مانند همیشه، اتفاقات تاریخی واقعی به زیبایی با تاریخ خیالی اساسینها و تمپلارها ترکیب شده و یک داستان باورپذیر برای بازیباز شکل گرفته است که کاملا واقعی به نظر میرسد. بازی از داستان عالی، شخصیتهای جذاب، صداگذاری معرکه، سیستم گیمپلی عمیق، طراحی بینظیر مصر و جلوههای بصری فوقالعادهای برخوردار است و تقریبا میتوان گفت در تمامی زمینهها عالی عمل کرده است. بدون شک Assassin’s Creed: Origins یکی از بهترین انتخابها برای تجربه کردن است.
۵ – Assassin’s Creed: Odyssey
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا، سوییچ
امتیاز متا: ۸۷/۱۰۰
وقتی که یک فرنچایز طی سالها مدام به یک شکل و یک سبک و سیاق بوده است و پشت سر هم آثاری مشابه هم از آن منتشر شدهاند، در نهایت برای حفظ ارزش و احترام آن یکی باید پیدا شود و از یک جایی تغییر را بیاورد و البته قطعا هم مقاومت خواهد دید، همانطور که تغییرات گاد او وار ۲۰۱۸ در ابتدا مقاومت دیدند و همانطور که مبارزات دریایی و ارتقای کشتی و شخصیسازی در بازی سوم و چهارم اساسین ابتدا با کلی مقاومت روبهرو شدند. Assassin’s Creed: Odyssey همان عنوانی است که با تغییر و تحولاتی لازم روبهرو شد و همین تغییرات منجر به کاندیدا شدن برای بازی سال شدند و در ادامه هم شاهکاری جاودانه به نام والهالا را شکل دادند. در این دوره با این هزینههای مخوف ساخت بازیها، این تصمیم یوبیسافت برای بزرگترین فرنچایزش بسیار شجاعانه و قابل تحسین است، زیرا بالاخره باید یک نفر پیدا شود و تغییر را آغاز کند و نمیشود که تا ۲۰ سال دیگر و ۲۰ شمارهی اصلی و فرعی دیگر، مدام یک روند ثابت را شاهد باشیم که چون جواب داده است، مدام تکرار میشود. یوبیسافت این ریسک را با عرضهی Assassin’s Creed: Odyssey پذیرفت و عجب نتیجهی معرکهای هم داشت. Assassin’s Creed: Odyssey به واسطهی ایجاد تحول موفق در این فرنچایز و گیمپلی فوقالعاده عمیق و پرمحتوای نقشآفرینی، موفق شد امتیاز متای عالی ۸۷/۱۰۰ را به خود اختصاص دهد تا تبدیل به یکی از کاندیداهای بازی سال ۲۰۱۸ شود، ولی قطعا باید بگویم حق این بازی حداقل امتیاز ۹ است.
این بازی به معنای واقعی یک شاهکار جهانآزاد است که هر نامی غیر از اساسین داشت اکنون امتیازش بالای ۹ بود. Assassin’s Creed: Odyssey نسبت به بازیهای قبلی سری آنقدر تغییر کرد که شاید خیلی از طرفداران این سری، مخصوصا آنهایی که اهل نقشآفرینی نیستند، اصلا توان روبهرو شدن ناگهانی با این همه تغییر را نداشتند، ولی برعکس برای آنهایی که مثل من نقشآفرینی دوست دارند و عاشق ویچر هستند و بازیهایی با محتوای خیلی زیاد مورد علاقهی آنها است، این بازی بهترین است. Assassin’s Creed: Odyssey از هر زاویه و منظری که به آن بنگرید فوقالعاده است و معنای واقعی لذت از یک بازی رایانهای و یک اکشن نقشآفرینی عمیق را برای ما به همراه داشت؛ از شخصیتهای جذاب بازی گرفته تا نبردهای بینظیر دریایی، مبارزات عالی، سیستم ارتقای شخصیت عمیق و پر محتوا، کلی المانهای متنوع گیمپلی، دنیایی بینهایت زیبا و وسیع برای اکتشاف، قابلیتهای شخصیسازی بسیار عالی برای کشتی و خلاصه هر چه که در این بازی میبینید فوقالعاده است و آنقدر کیفیت بالایی دارد که قطعا ایرادات نه چندان بزرگ آن قابل بخشیدن هستند. Assassin’s Creed: Odyssey آنقدر جذاب است که میتوانیم به آن لقب یک شاهکار را بدهیم و این عنوان در بین عناوین این فرنچایز محبوب که همگی جذاب و باکیفیت بوده و هستند نیز یکی از بهترینهاست و به دلیل تغییر ساختار و نقشآفرینی شدن، میتواند سطح جدیدی از جذابیت و هیجان و ارزش تکرار بالا و تنوع را به شما هدیه کند.
۴ – Assassin’s Creed IV: Black Flag
تاریخ انتشار: ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۸۸/۱۰۰
بدون هیچ تردیدی Assassin’s Creed IV: Black Flag یکی از ۲-۳ بازی سرگرمکننده در تاریخ این فرنچایز است و بزرگترین دلیل پیروزی آن نیز المانهای جذاب و نقشآفرینیگونهی هدایت کشتی و نبردهای دریایی بینظیر بود. این عنوان که داستان یک دزد دریایی Assassin به نام Edward Kenway را روایت میکند، المانهای سنتی این سری را با روش خود به فرمان درآورد تا عنوانی را به ما هدیه دهد که به راحتی توانست لقب یکی از بهترینهای این سری را به خود اختصاص دهد. بخش نبردهای دریایی بازی Assassin’s Creed III که در آن بازی حکم فعالیتی جانبی را داشتند، در این نسخه بسط داده شده و ستون فقرات و پایهی اصلی Black Flag را شکل دادند. مسیریابی و سفر در دریا و همینطور مبارزات دریایی در بازی با کنترلی خلاقانه و استادانه، به بهترین شکل در دسترس شما هستند و البته در قسمت خارج از کشتی و روی زمین نیز حرکات مختلف مثل راه رفتن و دویدن و بالا رفتن و مبارزات، بینقص کار شدهاند. همچنین Assassin’s Creed IV: Black Flag نقشهای عظیم برای گشت و گذار و اکتشاف را در اختیار ما قرار داد و تمام المانهایی که شما از یک بازی Assassin’s Creed میخواهید را نیز با خود به همراه داشت.
هیچ کمبودی در کارها و فعالیتهای انجامدادنی در بازی وجود ندارد و انجام فعالیتهای جانبی به بدنهی اصلی بازی نیز متصل و انجام دادن آنها بسیار جذاب است. این فعالیتهای جانبی در حقیقت یکی از برترین بخشهای بازی نیز هستند و شکار وال، جستجوی گنج در جزیرهای دورافتاده، جستجوی معابد باستانی Mayan، حمله به کشتیهای دیگر و شکست دادن آنها و سپس تصرف مواد اولیهی مورد نیاز خود و به خدمت درآوردن خدمه برای کشتی خود، همه و همه از جذابترین بخشهای این بازی شگفتانگیز هستند. البته بلک فلگ قدمهای اشتباهی نیز برداشته بود که همهی آنها مربوط به بخش Assassin’s Creedگونهی بازی بودند. تاکید شدید و خستهکننده بر ماموریتهای تعقیب و گوش ایستادن و مکانیکهای تاریخ گذشتهی مخفیکاری به پیکرهی بازی ضربه زدهاند، ولی با این وجود نیز Assassin’s Creed IV: Black Flag از آنها جان سالم به در میبرد و با یک روایت داستان شگفتانگیز و درگیرکننده (که شاید برترین نتیجهگیری را در تاریخ این فرنچایز تاکنون دارد) موفق میشود تا تجربهای یونیک و بسیار سرگرمکننده را برای ما به ارمغان آورد.
۳ – Assassin’s Creed: Brotherhood
تاریخ انتشار: ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۹۰/۱۰۰
ضعیفترین بازیهای سری A.C جزو بهترین بازیهای سبک خود هستند و بنابراین وقتی که میگوییم یک بازی از فرنچایز Assassin’s Creed جزو بهترینهای این سری است، یعنی با یک عنوان بینظیر و شاهکار طرف هستیم و خوب بودن یک نسخه از این سری، یعنی یک بازی عالی و فوقالعاده، دقیقا مثل Assassin’s Creed: Brotherhood. عنوانی که بیشک یکی از برترین بازیهای جهانآزاد تاریخ نیز هست. این بازی که یک سال پس از شاهکاری به نام Assassin’s Creed II منتشر شد تقریبا در همهی زمینهها جد خود را گسترش داده و این کار را به شیوهای معقول نیز انجام داده بود، یعنی بهبودهایی که در این نسخه اعمال شده بودند به هیچ وجه بیهوده نبودند و اتفاقا همگی مهم و معنیدار و لازم بودند و باعث شدند تجربهی این بازی بسیار جذاب گردد.
تم داستانی جذاب و پرکشش در شهر رم، مکانیک جذاب انجمن برادری، ادامه دادن داستان جذاب شخصیت محبوب Ezio، دشمنان و شخصیتهای منفی عالی در قالب خانوادهی Borgia، برخی از بینظیرترین ماموریتهای این فرنچایز، موسیقی باورنکردنی و بالانس فوقالعادهی فعالیتهای جانبی بازی که اصلا جنبهی اجبار نداشتند و گویا همگی به داستان اصلی بازی متصل بودند و باعث میشدند تا کوچکترین نقاط نقشه را با شوق و ذوق جستجو و اکتشاف کنیم، همه و همه باعث شدند تا یک عنوان بینقص خلق گردد. در حقیقت در تمام نسخههای این فرنچایز شاید این قویترین و بهترین انتشار باشد. هیچ یک از المانهای این بازی نقصی نداشتند و حتی بخش چندنفره نیز واقعا عالی و بینظیر بود. Assassin’s Creed: Brotherhood حتی امروز که چندین سال از انتشار آن میگذرد هنوز هم فوقالعاده جذاب و بینظیر است و بهترین جلوههای این فرنچایز را برای شما نمایش میدهد و ارزش دارد تا در نسخهی ریمستر شدهی سهگانهی Ezio به تجربهی آن بپردازید.
۲ – Assassin’s Creed II
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۹۱/۱۰۰
راستش Assassin’s Creed II به راحتی میتواند رتبهی اول لیست هم باشد ولی خب والهالا آنقدر پخته عمل کرد که “لااقل برای من که این مقاله را مینویسم”، جایگاه برترین بازی سری را اشغال کرد. برویم سراغ نسخهی دوم. Assassin’s Creed II یک درخشش پیوسته و دائمی در این فرنچایز است، عنوانی که هنوز هم پس از انتشار بیش از ۱۰ نسخهی اصلی دیگر از این سری، ارزش بارها و بارها تکرار را دارد و فرمول موفق آن قابل استفاده است. میدانید به چه دلیل؟ زیرا که Assassin’s Creed II یک شاهکار بینظیر است. این عنوان به راحتی یکی از برترین بازیهای جهانآزاد تاریخ است که تاکنون ساخته شده و به جای یک نقشه، ۳ نقشه به ما برای بازی کردن میدهد که فضا و حال و هوای عصر رنسانس در ایتالیا کاملا در آنها مشهود است. همچنین Ezio، برترین و محبوبترین پروتاگونیست سری است و دنبال کردن ماجراهای او از بدو تولد تا پایان سفرش برای انتقام، به بهترین و درگیرکنندهترین شکل ممکن نوشته شده است. موسیقی بازی با قطعات شاهکار جسپر کید، بینظیر بود و بینهایت شنیدنی. مکانیکهای بازی، وای که چه مکانیکهایی! Assassin’s Creed II کاملا به قول نسخهی اول بازی وفا کرد، تا حدی که گویی بازی اول تنها یک دموی پروتوتایپ تکنیکی بوده است تا زمانی که بازی Assassin’s Creed II سرانجام منتشر گردد.
حرکت کردن و راه رفتن و دویدن و بالا رفتن از ساختمانها فوقالعاده عالی و در دسترس طراحی شده بود، مبارزات بازی بسیار جذاب بود، تکرار بسیار زیاد در نسخهی اول بازی توسط طراحی بسیار متنوع ماموریتها در این نسخه رفع شده بود، بهترین شکل و روند قتل یا Assassination در کل این سری را در این نسخه شاهد بودیم و همچنین تعداد بسیار زیادی ماموریت جانبی که در بدنهی بازی حل شده بودند و انجام دادنشان بسیار جذاب و سرگرمکننده بود، باعث شده بودند تا یک شاهکار شکل بگیرد که از هیچ نظر، ایراد خاص و عمدهای بر آن وارد نبود. Assassin’s Creed II به واقع یک تجربهی جادویی بود و طوری بازیباز را در اتمسفر و فضای خود قرار میداد که تنها تعداد کمی از عناوین قادر به انجام این کار هستند. این بازی نه تنها یکی از بهترین عناوین سری Assassin’s Creed تاکنون میباشد، بلکه یکی از برترین عناوین نسل هفتم بازیهای رایانهای و البته یکی از بهترین عناوین جهانآزاد ساخته شده در تاریخ نیز هست. Assassin’s Creed II یک مثال و الگوی بارز برای چگونه ساخته شدن یک دنباله است و باید در لیست و آرشیو هر بازیبازی وجود داشته باشد، وگرنه آن شخص ضرر بزرگی کرده است.
۱ – Assassin’s Creed: Valhalla
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۲۰
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس و اس، رایانههای شخصی، استادیا، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۸۴/۱۰۰
Assassin’s Creed: Valhalla کاملترین و پختهترین بازی این سری است و به همین خاطر هم برای من اول است. همهی کارهایی که عناوین قبلی سری انجام دادند را وقتی با هم ترکیب کنیم و بهترین حالت آنها را پیادهسازی کنیم، میشود Assassin’s Creed: Valhalla. این بازی ترکیب تمام المانهای محبوب قدیمی و جدید این سری است. یوبیسافت آن قدر غول هست که وقتی تصمیم بگیرد و دقت و هزینه کند، بتواند عناوینی در حد ویچر بسازد. حالا وقتش بود که یوبیسافت بزند توی دهن برخی و نشان دهد که اگر اراده کند میتواند یک جهانآزاد بسازد که کل دنیای بازی را شگفتزده کند. Assassin’s Creed: Valhalla همان بازی بود. در تاریخ بازیها یک عنوان AAA شاهکار با تم وایکینگها تا امروز نداشتیم، ولی خوشبختانه حالا چنین عنوانی داریم. Assassin’s Creed: Valhalla یک شاهکار محض در سبک خود و یکی از برترین بازیهای نسل هشتم است. البته میدانم این سری و کمپانی سازندهاش دشمنان تشنه به خون کم ندارند که منتظرند هر بازی با نام یوبیسافت بیاید بیرون تا آن را بکوبند، ولی خوشبختانه بازیهای این شرکت مثل بنز میفروشند و باز هم ساخته میشوند.
والهالا یکی از زیباترین نسخههای این سری از نظر داستان و ترکیب تاریخ اساسینها با وایکینگها به واقعیترین شکل ممکن است. داستان در این عنوان به زیبایی هرچه تمامتر و به بهترین شکل ممکن نشان میدهد چطور تعالیم اساسینها به دنیای وایکینگها وارد میشود. یک نقشهی عظیم با تعداد زیادی مناطق مختلف که از اطراف به دریا متصل هستند، رمز و راز و آیتمهای جمعکردنی و پازلهای ساده در گوشه و کنار نقشه که به شما انگیزه میدهند همهجا را بگردید، اسبسواری بسیار لذتبخش و کارآمد با قابلیت سواری خودکار، قایقسواری و کشتیسواری عالی، سیستم سفر سریع به بخشهای اصلی نقشه، انواع ماموریتهای مختلف جانبی در شاخههای مختلف با پاداشهای عالی، ماموریتها و مناطق وابسته به عدد قدرت شما، دنیایی بینهایت زیبا از لحاظ گرافیکی، طراحیهای خیرهکنندهی محیط، انواع سلاحها، زرهها و قابلیت شخصیسازی بالا و ارتقای آیتمها نزد آهنگر و سیستم خرید و فروش، سیستم ذخیرهی سریع در هر لحظهی بازی و خیلی از المانهای دیگر، همه و همه شبیه به ویچر ۳ هستند و خیلی حس و حال آن را تداعی میکنند.
بازی A.C Valhalla یک شگفتی در نسل هشتم از نظر همهفنحریف بودن و یکی از باکیفیتترین بازیهایی است که در تاریخ عناوین جهانآزاد خلق شده و واقعا وقتی میگویند یک بازی از همه نظر معرکه است، دقیقا میشود تعریف A.C Valhalla. واقعا باید بگویم “دست مریزاد یوبیسافت.” این بازی که یوبیسافت خلق کرده یکی از کاملترین نمادها و مقیاسهای یک بازی شاهکار جهانآزاد در طول تاریخ است و وقتی میگوییم شاهکار جهانآزاد با محتوای ۲۰۰ ساعته، یعنی دقیقا و دقیقا عناوینی مثل ویچر ۳ و والهالا. به احترام یوبیسافت کلاه از سر برمیدارم که نشان داد اگر قصدش را کند، یکی از بهترین جهانآزادهای تاریخ را هم میتواند بسازد. یک جوک مسخره بگویم! متای Assassin’s Creed: Valhalla در بالاترین حالت ۸۴ است! یک دزدی و دروغ بزرگ در حق یکی از بهترین جهانآزادهای تاریخ.
در انتهای این مطلب با نوشتهای در مورد سری محبوب و بزرگ Assassin’s Creed که قبلا برای شما عزیزان به رشتهی تحریر در آوردهام، پروندهی این مقاله را میبندم:
- بر بلندای ساختمانهای سر به فلک کشیدهی شهر سبکبالانه حرکت میکنم و تن خویش بر تن آسمان میسایم. آسمان قلمرویی امن و مرا یاریرسان است تا مثل شاهینی تیزپرواز و تیزچشم، اهداف خود را بر روی زمین نظارهگر باشم و در کمین موقعیتی برای پاک کردن زمین از شر یک مفسد دیگر و یک دشمن قسمخورده بمانم. سنتی که سالها پیش از من، اجداد، برادران و خواهرانم آن را به جا آوردهاند و باشد که تا نابودی تمامی دشمنان، بعد از من نیز این مسیر ادامه یابد و نام اساسینها جاودانه شده و تمپلارها در دفتر بدنامان تاریخ حک شوند. آری، ما اساسین هستیم و کیش و آیینمان قتل است، اما نه قتل انسانهای بیگناه، بلکه از بین بردن کسانی که مرگ، کمترین مجازات برای آنهاست و در ملغمهای از فساد غوطهورند. اگرچه سودای مرگ به همراه داریم، ولی در راستای نیت خیر خود قصد داریم تا زمین را از جور و ظلم و فساد تمپلارها پاک کنیم، وظیفهای سخت و طاقتفرسا که نیاز به مبارزانی دارد که روح خود را نیز در گروی اصول و عقایدشان در میدان مبارزه میگذارند. آری، من یک اساسین هستم، سوداگر مرگم اما با اهدافی درست.
نظرات