بدون شک سری عناوین محبوب و پرطرفدار Assassin’s Creed یکی از برترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای رایانهای محسوب میشود و با وجود فراز و نشیبهای زیادی که در مسیر خود از آغاز تاکنون داشته است، باز هم توانسته تا محبوبیت خود را بین بازیبازان حفظ کند. حتی نسخههایی که ما از آنها به عنوان ضعیف یاد میکنیم، تنها در برابر عناوین قدرتمند خود این سری ضعیفتر هستند و در مقایسه با سایر عناوین همسبک، شاید از بسیاری از آنها برتر و زیباتر باشند. بسیاری از شیرینترین و به یادماندنیترین لحظات و خاطرات بازی ما با نسخههای گوناگون این سری رقم خورده است. همانطور که اطلاع دارید، جدیدترین نسخه از این سری با نام Assassin’s Creed: Valhalla برای هر دو نسل هشتم و نهم عرضه گردید و به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا نگاهی کلی به این فرنچایز محبوب انداخته و برترین عناوین این سری را به ترتیب کیفیت رتبهبندی نماییم. در این لیست تنها عناوین اصلی سری را به حساب آوردهایم. لازم به ذکر است که این رتبهبندی براساس نظر نویسنده میباشد و ممکن است که نظرات شما دوستان عزیز در خصوص رتبهی نسخههای مختلف، متفاوت باشد و ترجیح میدهید تا ترتیب دیگری را شاهد باشید.
۱۲ – Assassin’s Creed Revelations
تاریخ انتشار: ۱۵ نوامبر ۲۰۱۱
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۸۰/۱۰۰
عنوان Assassin’s Creed: Revelations واقعا بازی بدی نبود و اتفاقا لذتبخش نیز بود و حتی در زمان انتشار خود نیز برخلاف چندین نسخه از عناوین جدیدتر این سری، اصلا دارای باگ و مشکلات دردسرساز نبود و صیقلیافته به نظر میرسید. بازی دارای مکانیکهای تاریخ گذشته نبود و از طراحی مراحل کهنه و قدیمیشده هم رنج نمیبرد، اما موضوع اینجاست که Assassin’s Creed: Revelations هیچ کاری را آنقدر خوب و کامل انجام نمیداد که تبدیل به یک ستون محکم در بازی شود. بازی دارای هدف و زمینهی کاملا مشخصی نبود و انجام یک سری کارهای مبهم و تکرارشونده مثل ساختن بمب و دفاع از قلعه نیز باعث شده بود تا روند پیشروی در بازی شدیدا به وقفه افتاده و حتی به قتل برسد!
از لحاظ داستانسرایی و روایت قصه، این بازی معنای واقعی پر کردن داستان و بیهوده طولانی کردن آن است و تا حد امکان، حرکت از نقطهی پایانی شاهکاری به نام Assassin’s Creed II را به تاخیر میانداخت. البته Assassin’s Creed: Revelations شایستهی تقدیر نیز هست، زیرا یکپارچهسازی داستان Ezio و Altair را بسیار خوب انجام داده و پیشزمینهی لازم را در جهت نتیجهگیری و به سرانجام رساندن خوشایند داستان Ezio و شروع زمینهسازی برای نسخهی سوم بازی، فراهم کرده است. Revelations عنوانی است که اگر تنها و تنها مقداری بیشتر در زمینههای مختلف مخصوصا گیمپلی بهتر عمل میکرد (البته منظور این نیست که اکنون عملکرد بدی دارد)، بازی خیلی بهتری بود.
۱۱ – Assassin’s Creed
تاریخ انتشار: ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی
امتیاز متا: ۸۱/۱۰۰
نگویید که خب این اولین بازی است و همه چیز را شروع کرد و در زمان انتشارش چیزی شبیه آن وجود نداشت و از این حرفها! اینجا بحث این حرفها نیست، بلکه بحث این است که کدام بازی کیفیت بالاتری دارد و اگر الان آن را بازی کنید کیف میکنید. این را هم جواب ندهید که “خب این بازی قدیمی است”. A.C ۲ هم قدیمی است ولی همین الان که در نسل هشتم آن را بازی کردم، هنوز که هنوز است همان شاهکاری است که بود. بازی اصلی Assassin’s Creed که قدیمیترین نسخه و در واقع نقطهی آغازین این فرنچایز محسوب میشود، دارای موارد تکراری و اعصابخردکن و همینطور گیمپلی محدودی بود، اما نکتهی مهم این است که وقتی به زمان انتشار آن مینگریم، میبینیم که در آن زمان هیچ عنوانی شبیهش وجود نداشت و اولین بازی با این حال و هوا و مکانیکها بود که منتشر میشد و همین آن را تبدیل به یک اسطوره کرد.
حتی با وجود تکراری شدن و کمبود کارهای انجام دادنی در بازی، این عنوان توسط استایل مخفیکاری و کشتن منحصر به فرد خود (در آن زمان) که بر المانهای واقعی Assassinate کردن تاکید داشت (جمعآوری اطلاعات از هدف، برنامهریزی قتل، قتل هدف، گریختن از مهلکه) به همراه سیستم روان و خوشدست پارکور و حرکت کردن سریع و همینطور جو و اتمسفر تاریخی معتبر و دقیقا پیادهسازیشدهای که در سراسر بازی وجود داشت، توانست تحسین همه را برانگیزد و تبدیل به یک سمبل و یک نماد برای آغاز یک فرنچایز موفق و یونیک گردد. نکتهی مهم دیگر در مورد این بازی، داستان آن بود که بازی را به یک رمان تکنیکی-گرافیکی زیبا تبدیل کرده بود و در بازار بازیهای رایانهای در آن زمان، چیزی شبیه به آن وجود نداشت. روند داستانگویی بازی سریعا بازیباز را غرق در دنیای خود میکرد و با بیان داستان دزموند مایلز که در یک ساختمان به اسارت گرفته شده و متهم به یک توطئهی تاریخی شده است، بازیباز را شیفتهی خود و تشنهتر برای ادامهی داستان بازی میکرد. تجربهی بازی Assassin’s Creed در حال حاضر یک تجربهی زجرآور است، ولی در زمان خود واقعا یک بازی بینظیر و فوقالعاده بود که هیچ مشابهی نداشت و آغاز یک افسانهی عظیم بود.
۱۰ – Assassin’s Creed: Rogue
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، سوییچ
امتیاز متا: ۷۴/۱۰۰
بیچاره Assassin’s Creed: Rogue! این عنوان واقعا بازی زیبایی بود، ولی بدشانسی آورد و زیاد مورد توجه قرار نگرفت. Assassin’s Creed: Rogue که آخرین بازی از سهگانهی Assassin’s Creed III محسوب میشود، به همراه هایپ وحشتناک بازی Assassin’s Creed: Unity منتشر شد و در واقع در این هایپ غرق شد و مورد توجه اکثریت قرار نگرفت، علیرغم این که واقعا بازی زیبایی بود. البته باید به این اشاره کرد که تمام المانهای گیمپلی که در بازی وجود داشت، احساسی کاملا مشابه و بدون تغییر نسبت به بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag را به ما منتقل میکرد، بدون این که هیچ نکتهی جدیدی را به آن افزوده باشد و این نیز یکی از دلایل کمتر توجه شدن به این بازی بود. بسیاری از افراد این عنوان را نخریدند چون با خود میگفتند “اگر بیشتر Black Flag میخواستیم که خود Assassin’s Creed IV: Black Flag را بیشتر بازی میکردیم که واقعا عظیم و بینظیر بود.”
اگر بخواهیم به صورت کلی به دلایل زیاد موفق نشدن بازی Assassin’s Creed: Rogue اشاره کنیم، باید از این موارد نام برد؛ ضعف فضاسازی و اتمسفر، ضعف مفرط در بازاریابی این عنوان و انتشار بر روی پلتفرمهای نسل هفتم در حالی که پلیاستیشن ۴ و ایکسباکسوان در کانون توجه بودند و یک نسخهی جدید از این فرنچایز هم برای نسل هشتم با هایپ زیاد وجود داشت. به هر حال حیف شد! چون واقعا بازی جذابی بود. اگر شانسش را دارید حتما آن را تجربه کنید، مخصوصا با توجه به این که یوبیسافت آن را برای نسل هشتم هم منتشر کرده است تا بازیبازان جدیدتر نیز بتوانند اولین بار در این سری، مقداری هم در نقش یک تمپلار بازی کنند و کمی هم با دیدگاههای آنها آشنا شوند.
۹ – Assassin’s Creed III
تاریخ انتشار: ۳۰ اکتبر ۲۰۱۲
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، وییو، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، سوییچ
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
Assassin’s Creed III قبل از انتشار و روی کاغذ بینظیر به نظر میرسید. یک تم و زمینهی داستانی عالی (انقلاب آمریکا)، یک شخصیت با پتانسیل بالا (یک بومی آمریکایی که درگیر جریانات استقلال آمریکا و جنگهای دریایی بین Assassinها و تمپلارها میشود)، بهبودهای اساسی در مکانیکهای کلی سری که به نظر تاریخگذشته میرسیدند، بزرگترین نقشه در سری و همینطور کلی کار برای انجام دادن در بازی. اما بازی آن شاهکاری که انتظار داشتیم نشد (البته در مقایسه با دیگر نسخههای این سری)، وگرنه به طور کلی بازی فوقالعاده بود.
سیستم راه رفتن و دویدن جدید بازی مشکلساز بود، چون دویدن و بالا رفتن هر دو روی یک دکمه قرار داده شده بودند. مبارزات بازی با اضافه شدن سلاحهای گرم، شکل سنگین و خشکی به خود گرفته بودند. طراحی مراحل ایراداتی داشت و بازی از تکیهی بیش از حد بر گوش ایستادن و تعقیب کردن و ردیابی کردن رنج میبرد. قدم زدن و راه رفتن فاجعه بود، تازه با یک آموزش ۱۰ ساعته! برخی المانهای به کار رفته در بازی نیمهکاره بودند، ولی به طور کلی بازی به عنوان شروعکنندهی یک عصر جدید در این سری عالی بود. اتمسفر بازی فوقالعاده بود، مبارزات بازی جزو برترینها در تمام سری بودند و از همه مهمتر این که این نسخه، مبارزات دریایی را به این فرنچایز آورد که شاید برترین اتفاقی است که تاکنون در سری Assassin’s Creed رخ داده است. Assassin’s Creed III عنوانی است که واقعا هنوز ارزش بازی کردن را دارد و بازی زیبا و جذابی است که حتی متای ۸۵ را نیز در اختیار دارد.
۸ – Assassin’s Creed Syndicate
تاریخ انتشار: ۲۳ اکتبر ۲۰۱۵
پلتفرم مقصد: : رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا
امتیاز متا: ۷۸/۱۰۰
بازی Assassin’s Creed Syndicate یکی از عناوین نسل هشتمی این فرنچایز محبوب محسوب میشود که در اواخر سال ۲۰۱۵ منتشر شد و بازیبازان را به لندن ویکتوریایی و عصر انقلاب صنعتی برد. جایی که شما در نقش یک برادر و خواهر از فرقهی اساسینها قرار میگرفتید و بایستی به مانند همیشه با انواع روشهای مختلف با تمپلارها مبارزه میکردید و آنها را در انجام نقشههای خود بر ضد اساسینها ناکام میگذاشتید. در این بازی، یوبیسافت که از مشکلات زمان انتشار نسخهی یونیتی درس گرفته بود، اشتباه خود را تکرار نکرد و بازی در زمان لانچ، کاملا روان و صیقل یافته بود و شاهد یک Assassin’s Creed نسل هشتمی با گرافیکی چشمنواز و گیمپلی بهینه بودیم که میتوانست طرفداران را راضی نگاه دارد، ولی خب متای مسخرهای گرفت که هرگز نشاندهندهی کیفیتش نیست.
این عنوان تقریبا در تمامی بخشها موفق عمل کرد و ضعفهای اندکی داشت که در مقایسه با نکات مثبت بازی کاملا قابل چشمپوشی بودند. گیمپلی روان و جذاب، موسیقی زیبا، گرافیک فنی و هنری عالی و روایت داستانی زیبا به همراه شخصیتپردازی مطلوب، دست به دست هم دادند تا بعد از شکست یونیتی (که تنها از نظر فنی شکست خورد و آن هم با آپدیت حل شد)، دوباره شاهد یک Assassin’s Creed فوقالعاده باشیم. بازی تنها ایرادات کمی در بخش کنترل شخصیت و کالسکهرانی داشت و البته به عنوان یک نکتهی منفی میتوان گفت پیشرفت گرافیکی اندکی را نسبت به نسخهی یونیتی به خود دیده بود. در مجموع، Assassin’s Creed Syndicate عنوانی بسیار زیبا و جذاب است که تجربهی آن برای علاقهمندان سری و طرفداران عناوین اکشن ماجرایی جهانآزاد باکیفیت فوقالعاده لذتبخش است.
۷ – Assassin’s Creed: Unity
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴
پلتفرم مقصد: رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا
امتیاز متا: ۷۲/۱۰۰
میتوانیم صحبت در مورد این نسخه را با غر زدن و نالیدن از باگها آغاز کنیم که البته درست نیز هست، اما بیایید یک بار برای همیشه این موضوع را تمام کنیم. تمام باگهای زمان عرضهی Assassin’s Creed: Unity (که اکنون تمامشان رفع شدهاند) به کنار، ولی این بازی واقعا زیبا و فوقالعاده بود و تازه بعد از آپدیتهایی که برای آن آمد، باگها و مشکلات فنیاش هم کاملا رفع شدند. بازی جاهطلبی خیرهکنندهای داشت. این بازی تکامل طراحی پایهای سری را که از سال ۲۰۰۹ و بازی دوم Assassin’s Creed تقریبا دستنخورده باقی مانده بود، با خود به همراه آورد. سیستم گیمپلی جدید این عنوان در بازی Co-op که به صورت وارد شدن/خارج شدن از بازی بود بسیار عالی بود. زمینه و تم کلی بازی که در دورهی انقلاب فرانسه رخ میداد نیز بینظیر بود. یک محیط سندباکس فوقالعاده و وسیع در پاریس انقلابی، داستانگویی متفاوت از سایر نسخههای سری Assassin’s Creed، نبردها و درگیریهایی بزرگتر و تاکید بر اثرات متقابل شخصیت اصلی بازی بر روی داستان، کلیت این نسخه را شکل دادند.
از طراحی شاهکار و نبوغآمیز پاریس نیز نباید گذشت که به بهترین شکل ممکن انجام شده بود. البته Assassin’s Creed: Unity از مشکلاتی نیز رنج میبرد و حتی اگر باگها را اصلا در نظر نگیریم، باز هم نقشه و سیستم چک کردن ماموریتها در بازی گیجکننده و بیش از حد شلوغ بود. تاکید سازندگان بر بخش چندنفره در جایجای طراحی مراحل و ماموریتهای بازی به چشم میخورد که تا حدی باعث ضعیف شدن بخش تکنفرهی بازی (که در حقیقت قرار است فرم اصلی Assassin’s Creed باشد) شده بود. در مجموع Assassin’s Creed: Unity در تمام زمینهها معرکه بود (مانند جاهطلبی و جسارت سازندگان در ایجاد تغییر المانهای کهنهی سری در این نسخه)، اما از طرفی دیگر ضعفهای فنی زیاد از ارزش آن کاستند. نهایتا یک نکته کاملا شاخص است و آن این است که یونیتی عنوانی است که تجربهی آن (البته با اعمال پچهای بازی) به همهی علاقهمندان این سری شدیدا توصیه میشود و یکی از برترین بازیهای منتشر شده در این فرنچایز است که البته میتوانست خیلی بهتر از اینها باشد، ولی مشکلاتش کار دستش داد.
۶ – Assassin’s Creed: Origins
تاریخ انتشار: ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷
پلتفرم مقصد: : رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
همیشه و از همان ابتدای آغاز به کار سری اساسینز کرید، میدانستیم که بالاخره یک نسخه از این سری در کشور مصر خواهد بود و البته دوست هم داشتیم که این اتفاق بیافتد. سرانجام در دهمین بازی اصلی سری یعنی Assassin’s Creed: Origins این موضوع به واقعیت پیوست و شاهد عنوان جذابی بودیم که ما را به سرزمین فراعنه برد و اتفاقا پیشدرآمدی کلی برای این سری نیز محسوب میشد و روند آغاز به کار و تشکیل شدن فرقهی اساسینها را به نوعی برای ما بازگو میکرد و در همهی زمینهها نیز موفق عمل کرد تا امروز از آن به عنوان یکی از برترین بازیهای این سری یاد کنیم. حتی منتقدین سختگیر نیز همین عقیده را داشتند و این بازی موفق شد تا امتیاز متای عالی ۸۵ را به خود اختصاص دهد و پایهگذار یک تغییر اساسی در این سری باشد که بعدا در آدیسی و والهالا تکمیل شد.
وقایع بازی در مصر و نزدیک به انتهای دورهی (Ptolemaic period (49–۴۷ BC رخ میدهد و داستان شخصیتی به نام Bayek را دنبال میکند که یک Medjay است (این افراد در سرزمین جدید مصر به عنوان نیروهای منتخب و برگزیدهی پلیس محسوب میشدند). در این بازی، در واقع ما ریشههای آغاز نبرد بین فرقهی برادری اساسینها و فرقهی تمپلار را دنبال میکنیم و وقایع بسیار جذابی را شاهد هستیم که مانند همیشه، اتفاقات تاریخی واقعی به زیبایی با تاریخ خیالی اساسینها و تمپلارها ترکیب شده و یک داستان باورپذیر برای بازیباز شکل گرفته است که کاملا واقعی به نظر میرسد. بازی از داستان عالی، شخصیتهای جذاب، صداگذاری معرکه، سیستم گیمپلی عمیق، طراحی بینظیر مصر و جلوههای بصری فوقالعادهای برخوردار است و تقریبا میتوان گفت در تمامی زمینهها عالی عمل کرده است. بدون شک Assassin’s Creed: Origins یکی از بهترین انتخابها برای تجربه کردن است.
۵ – Assassin’s Creed: Odyssey
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، استادیا، سوییچ
امتیاز متا: ۸۷/۱۰۰
وقتی که یک فرنچایز طی سالها مدام به یک شکل و یک سبک و سیاق بوده است و پشت سر هم آثاری مشابه هم از آن منتشر شدهاند، در نهایت برای حفظ ارزش و احترام آن یکی باید پیدا شود و از یک جایی تغییر را بیاورد و البته قطعا هم مقاومت خواهد دید، همانطور که تغییرات گاد او وار ۲۰۱۸ در ابتدا مقاومت دیدند و همانطور که مبارزات دریایی و ارتقای کشتی و شخصیسازی در بازی سوم و چهارم اساسین ابتدا با کلی مقاومت روبهرو شدند. Assassin’s Creed: Odyssey همان عنوانی است که با تغییر و تحولاتی لازم روبهرو شد و همین تغییرات منجر به کاندیدا شدن برای بازی سال شدند و در ادامه هم شاهکاری جاودانه به نام والهالا را شکل دادند. در این دوره با این هزینههای مخوف ساخت بازیها، این تصمیم یوبیسافت برای بزرگترین فرنچایزش بسیار شجاعانه و قابل تحسین است، زیرا بالاخره باید یک نفر پیدا شود و تغییر را آغاز کند و نمیشود که تا ۲۰ سال دیگر و ۲۰ شمارهی اصلی و فرعی دیگر، مدام یک روند ثابت را شاهد باشیم که چون جواب داده است، مدام تکرار میشود. یوبیسافت این ریسک را با عرضهی Assassin’s Creed: Odyssey پذیرفت و عجب نتیجهی معرکهای هم داشت. Assassin’s Creed: Odyssey به واسطهی ایجاد تحول موفق در این فرنچایز و گیمپلی فوقالعاده عمیق و پرمحتوای نقشآفرینی، موفق شد امتیاز متای عالی ۸۷/۱۰۰ را به خود اختصاص دهد تا تبدیل به یکی از کاندیداهای بازی سال ۲۰۱۸ شود، ولی قطعا باید بگویم حق این بازی حداقل امتیاز ۹ است.
این بازی به معنای واقعی یک شاهکار جهانآزاد است که هر نامی غیر از اساسین داشت اکنون امتیازش بالای ۹ بود. Assassin’s Creed: Odyssey نسبت به بازیهای قبلی سری آنقدر تغییر کرد که شاید خیلی از طرفداران این سری، مخصوصا آنهایی که اهل نقشآفرینی نیستند، اصلا توان روبهرو شدن ناگهانی با این همه تغییر را نداشتند، ولی برعکس برای آنهایی که مثل من نقشآفرینی دوست دارند و عاشق ویچر هستند و بازیهایی با محتوای خیلی زیاد مورد علاقهی آنها است، این بازی بهترین است. Assassin’s Creed: Odyssey از هر زاویه و منظری که به آن بنگرید فوقالعاده است و معنای واقعی لذت از یک بازی رایانهای و یک اکشن نقشآفرینی عمیق را برای ما به همراه داشت؛ از شخصیتهای جذاب بازی گرفته تا نبردهای بینظیر دریایی، مبارزات عالی، سیستم ارتقای شخصیت عمیق و پر محتوا، کلی المانهای متنوع گیمپلی، دنیایی بینهایت زیبا و وسیع برای اکتشاف، قابلیتهای شخصیسازی بسیار عالی برای کشتی و خلاصه هر چه که در این بازی میبینید فوقالعاده است و آنقدر کیفیت بالایی دارد که قطعا ایرادات نه چندان بزرگ آن قابل بخشیدن هستند. Assassin’s Creed: Odyssey آنقدر جذاب است که میتوانیم به آن لقب یک شاهکار را بدهیم و این عنوان در بین عناوین این فرنچایز محبوب که همگی جذاب و باکیفیت بوده و هستند نیز یکی از بهترینهاست و به دلیل تغییر ساختار و نقشآفرینی شدن، میتواند سطح جدیدی از جذابیت و هیجان و ارزش تکرار بالا و تنوع را به شما هدیه کند.
۴ – Assassin’s Creed IV: Black Flag
تاریخ انتشار: ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۸۸/۱۰۰
بدون هیچ تردیدی Assassin’s Creed IV: Black Flag یکی از ۲-۳ بازی سرگرمکننده در تاریخ این فرنچایز است و بزرگترین دلیل پیروزی آن نیز المانهای جذاب و نقشآفرینیگونهی هدایت کشتی و نبردهای دریایی بینظیر بود. این عنوان که داستان یک دزد دریایی Assassin به نام Edward Kenway را روایت میکند، المانهای سنتی این سری را با روش خود به فرمان درآورد تا عنوانی را به ما هدیه دهد که به راحتی توانست لقب یکی از بهترینهای این سری را به خود اختصاص دهد. بخش نبردهای دریایی بازی Assassin’s Creed III که در آن بازی حکم فعالیتی جانبی را داشتند، در این نسخه بسط داده شده و ستون فقرات و پایهی اصلی Black Flag را شکل دادند. مسیریابی و سفر در دریا و همینطور مبارزات دریایی در بازی با کنترلی خلاقانه و استادانه، به بهترین شکل در دسترس شما هستند و البته در قسمت خارج از کشتی و روی زمین نیز حرکات مختلف مثل راه رفتن و دویدن و بالا رفتن و مبارزات، بینقص کار شدهاند. همچنین Assassin’s Creed IV: Black Flag نقشهای عظیم برای گشت و گذار و اکتشاف را در اختیار ما قرار داد و تمام المانهایی که شما از یک بازی Assassin’s Creed میخواهید را نیز با خود به همراه داشت.
هیچ کمبودی در کارها و فعالیتهای انجامدادنی در بازی وجود ندارد و انجام فعالیتهای جانبی به بدنهی اصلی بازی نیز متصل و انجام دادن آنها بسیار جذاب است. این فعالیتهای جانبی در حقیقت یکی از برترین بخشهای بازی نیز هستند و شکار وال، جستجوی گنج در جزیرهای دورافتاده، جستجوی معابد باستانی Mayan، حمله به کشتیهای دیگر و شکست دادن آنها و سپس تصرف مواد اولیهی مورد نیاز خود و به خدمت درآوردن خدمه برای کشتی خود، همه و همه از جذابترین بخشهای این بازی شگفتانگیز هستند. البته بلک فلگ قدمهای اشتباهی نیز برداشته بود که همهی آنها مربوط به بخش Assassin’s Creedگونهی بازی بودند. تاکید شدید و خستهکننده بر ماموریتهای تعقیب و گوش ایستادن و مکانیکهای تاریخ گذشتهی مخفیکاری به پیکرهی بازی ضربه زدهاند، ولی با این وجود نیز Assassin’s Creed IV: Black Flag از آنها جان سالم به در میبرد و با یک روایت داستان شگفتانگیز و درگیرکننده (که شاید برترین نتیجهگیری را در تاریخ این فرنچایز تاکنون دارد) موفق میشود تا تجربهای یونیک و بسیار سرگرمکننده را برای ما به ارمغان آورد.
۳ – Assassin’s Creed: Brotherhood
تاریخ انتشار: ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۹۰/۱۰۰
ضعیفترین بازیهای سری A.C جزو بهترین بازیهای سبک خود هستند و بنابراین وقتی که میگوییم یک بازی از فرنچایز Assassin’s Creed جزو بهترینهای این سری است، یعنی با یک عنوان بینظیر و شاهکار طرف هستیم و خوب بودن یک نسخه از این سری، یعنی یک بازی عالی و فوقالعاده، دقیقا مثل Assassin’s Creed: Brotherhood. عنوانی که بیشک یکی از برترین بازیهای جهانآزاد تاریخ نیز هست. این بازی که یک سال پس از شاهکاری به نام Assassin’s Creed II منتشر شد تقریبا در همهی زمینهها جد خود را گسترش داده و این کار را به شیوهای معقول نیز انجام داده بود، یعنی بهبودهایی که در این نسخه اعمال شده بودند به هیچ وجه بیهوده نبودند و اتفاقا همگی مهم و معنیدار و لازم بودند و باعث شدند تجربهی این بازی بسیار جذاب گردد.
تم داستانی جذاب و پرکشش در شهر رم، مکانیک جذاب انجمن برادری، ادامه دادن داستان جذاب شخصیت محبوب Ezio، دشمنان و شخصیتهای منفی عالی در قالب خانوادهی Borgia، برخی از بینظیرترین ماموریتهای این فرنچایز، موسیقی باورنکردنی و بالانس فوقالعادهی فعالیتهای جانبی بازی که اصلا جنبهی اجبار نداشتند و گویا همگی به داستان اصلی بازی متصل بودند و باعث میشدند تا کوچکترین نقاط نقشه را با شوق و ذوق جستجو و اکتشاف کنیم، همه و همه باعث شدند تا یک عنوان بینقص خلق گردد. در حقیقت در تمام نسخههای این فرنچایز شاید این قویترین و بهترین انتشار باشد. هیچ یک از المانهای این بازی نقصی نداشتند و حتی بخش چندنفره نیز واقعا عالی و بینظیر بود. Assassin’s Creed: Brotherhood حتی امروز که چندین سال از انتشار آن میگذرد هنوز هم فوقالعاده جذاب و بینظیر است و بهترین جلوههای این فرنچایز را برای شما نمایش میدهد و ارزش دارد تا در نسخهی ریمستر شدهی سهگانهی Ezio به تجربهی آن بپردازید.
۲ – Assassin’s Creed II
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰، رایانههای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۹۱/۱۰۰
راستش Assassin’s Creed II به راحتی میتواند رتبهی اول لیست هم باشد ولی خب والهالا آنقدر پخته عمل کرد که “لااقل برای من که این مقاله را مینویسم”، جایگاه برترین بازی سری را اشغال کرد. برویم سراغ نسخهی دوم. Assassin’s Creed II یک درخشش پیوسته و دائمی در این فرنچایز است، عنوانی که هنوز هم پس از انتشار بیش از ۱۰ نسخهی اصلی دیگر از این سری، ارزش بارها و بارها تکرار را دارد و فرمول موفق آن قابل استفاده است. میدانید به چه دلیل؟ زیرا که Assassin’s Creed II یک شاهکار بینظیر است. این عنوان به راحتی یکی از برترین بازیهای جهانآزاد تاریخ است که تاکنون ساخته شده و به جای یک نقشه، ۳ نقشه به ما برای بازی کردن میدهد که فضا و حال و هوای عصر رنسانس در ایتالیا کاملا در آنها مشهود است. همچنین Ezio، برترین و محبوبترین پروتاگونیست سری است و دنبال کردن ماجراهای او از بدو تولد تا پایان سفرش برای انتقام، به بهترین و درگیرکنندهترین شکل ممکن نوشته شده است. موسیقی بازی با قطعات شاهکار جسپر کید، بینظیر بود و بینهایت شنیدنی. مکانیکهای بازی، وای که چه مکانیکهایی! Assassin’s Creed II کاملا به قول نسخهی اول بازی وفا کرد، تا حدی که گویی بازی اول تنها یک دموی پروتوتایپ تکنیکی بوده است تا زمانی که بازی Assassin’s Creed II سرانجام منتشر گردد.
حرکت کردن و راه رفتن و دویدن و بالا رفتن از ساختمانها فوقالعاده عالی و در دسترس طراحی شده بود، مبارزات بازی بسیار جذاب بود، تکرار بسیار زیاد در نسخهی اول بازی توسط طراحی بسیار متنوع ماموریتها در این نسخه رفع شده بود، بهترین شکل و روند قتل یا Assassination در کل این سری را در این نسخه شاهد بودیم و همچنین تعداد بسیار زیادی ماموریت جانبی که در بدنهی بازی حل شده بودند و انجام دادنشان بسیار جذاب و سرگرمکننده بود، باعث شده بودند تا یک شاهکار شکل بگیرد که از هیچ نظر، ایراد خاص و عمدهای بر آن وارد نبود. Assassin’s Creed II به واقع یک تجربهی جادویی بود و طوری بازیباز را در اتمسفر و فضای خود قرار میداد که تنها تعداد کمی از عناوین قادر به انجام این کار هستند. این بازی نه تنها یکی از بهترین عناوین سری Assassin’s Creed تاکنون میباشد، بلکه یکی از برترین عناوین نسل هفتم بازیهای رایانهای و البته یکی از بهترین عناوین جهانآزاد ساخته شده در تاریخ نیز هست. Assassin’s Creed II یک مثال و الگوی بارز برای چگونه ساخته شدن یک دنباله است و باید در لیست و آرشیو هر بازیبازی وجود داشته باشد، وگرنه آن شخص ضرر بزرگی کرده است.
۱ – Assassin’s Creed: Valhalla
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۲۰
پلتفرم مقصد: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس و اس، رایانههای شخصی، استادیا، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴
امتیاز متا: ۸۴/۱۰۰
Assassin’s Creed: Valhalla کاملترین و پختهترین بازی این سری است و به همین خاطر هم برای من اول است. همهی کارهایی که عناوین قبلی سری انجام دادند را وقتی با هم ترکیب کنیم و بهترین حالت آنها را پیادهسازی کنیم، میشود Assassin’s Creed: Valhalla. این بازی ترکیب تمام المانهای محبوب قدیمی و جدید این سری است. یوبیسافت آن قدر غول هست که وقتی تصمیم بگیرد و دقت و هزینه کند، بتواند عناوینی در حد ویچر بسازد. حالا وقتش بود که یوبیسافت بزند توی دهن برخی و نشان دهد که اگر اراده کند میتواند یک جهانآزاد بسازد که کل دنیای بازی را شگفتزده کند. Assassin’s Creed: Valhalla همان بازی بود. در تاریخ بازیها یک عنوان AAA شاهکار با تم وایکینگها تا امروز نداشتیم، ولی خوشبختانه حالا چنین عنوانی داریم. Assassin’s Creed: Valhalla یک شاهکار محض در سبک خود و یکی از برترین بازیهای نسل هشتم است. البته میدانم این سری و کمپانی سازندهاش دشمنان تشنه به خون کم ندارند که منتظرند هر بازی با نام یوبیسافت بیاید بیرون تا آن را بکوبند، ولی خوشبختانه بازیهای این شرکت مثل بنز میفروشند و باز هم ساخته میشوند.
والهالا یکی از زیباترین نسخههای این سری از نظر داستان و ترکیب تاریخ اساسینها با وایکینگها به واقعیترین شکل ممکن است. داستان در این عنوان به زیبایی هرچه تمامتر و به بهترین شکل ممکن نشان میدهد چطور تعالیم اساسینها به دنیای وایکینگها وارد میشود. یک نقشهی عظیم با تعداد زیادی مناطق مختلف که از اطراف به دریا متصل هستند، رمز و راز و آیتمهای جمعکردنی و پازلهای ساده در گوشه و کنار نقشه که به شما انگیزه میدهند همهجا را بگردید، اسبسواری بسیار لذتبخش و کارآمد با قابلیت سواری خودکار، قایقسواری و کشتیسواری عالی، سیستم سفر سریع به بخشهای اصلی نقشه، انواع ماموریتهای مختلف جانبی در شاخههای مختلف با پاداشهای عالی، ماموریتها و مناطق وابسته به عدد قدرت شما، دنیایی بینهایت زیبا از لحاظ گرافیکی، طراحیهای خیرهکنندهی محیط، انواع سلاحها، زرهها و قابلیت شخصیسازی بالا و ارتقای آیتمها نزد آهنگر و سیستم خرید و فروش، سیستم ذخیرهی سریع در هر لحظهی بازی و خیلی از المانهای دیگر، همه و همه شبیه به ویچر ۳ هستند و خیلی حس و حال آن را تداعی میکنند.
بازی A.C Valhalla یک شگفتی در نسل هشتم از نظر همهفنحریف بودن و یکی از باکیفیتترین بازیهایی است که در تاریخ عناوین جهانآزاد خلق شده و واقعا وقتی میگویند یک بازی از همه نظر معرکه است، دقیقا میشود تعریف A.C Valhalla. واقعا باید بگویم “دست مریزاد یوبیسافت.” این بازی که یوبیسافت خلق کرده یکی از کاملترین نمادها و مقیاسهای یک بازی شاهکار جهانآزاد در طول تاریخ است و وقتی میگوییم شاهکار جهانآزاد با محتوای ۲۰۰ ساعته، یعنی دقیقا و دقیقا عناوینی مثل ویچر ۳ و والهالا. به احترام یوبیسافت کلاه از سر برمیدارم که نشان داد اگر قصدش را کند، یکی از بهترین جهانآزادهای تاریخ را هم میتواند بسازد. یک جوک مسخره بگویم! متای Assassin’s Creed: Valhalla در بالاترین حالت ۸۴ است! یک دزدی و دروغ بزرگ در حق یکی از بهترین جهانآزادهای تاریخ.
در انتهای این مطلب با نوشتهای در مورد سری محبوب و بزرگ Assassin’s Creed که قبلا برای شما عزیزان به رشتهی تحریر در آوردهام، پروندهی این مقاله را میبندم:
- بر بلندای ساختمانهای سر به فلک کشیدهی شهر سبکبالانه حرکت میکنم و تن خویش بر تن آسمان میسایم. آسمان قلمرویی امن و مرا یاریرسان است تا مثل شاهینی تیزپرواز و تیزچشم، اهداف خود را بر روی زمین نظارهگر باشم و در کمین موقعیتی برای پاک کردن زمین از شر یک مفسد دیگر و یک دشمن قسمخورده بمانم. سنتی که سالها پیش از من، اجداد، برادران و خواهرانم آن را به جا آوردهاند و باشد که تا نابودی تمامی دشمنان، بعد از من نیز این مسیر ادامه یابد و نام اساسینها جاودانه شده و تمپلارها در دفتر بدنامان تاریخ حک شوند. آری، ما اساسین هستیم و کیش و آیینمان قتل است، اما نه قتل انسانهای بیگناه، بلکه از بین بردن کسانی که مرگ، کمترین مجازات برای آنهاست و در ملغمهای از فساد غوطهورند. اگرچه سودای مرگ به همراه داریم، ولی در راستای نیت خیر خود قصد داریم تا زمین را از جور و ظلم و فساد تمپلارها پاک کنیم، وظیفهای سخت و طاقتفرسا که نیاز به مبارزانی دارد که روح خود را نیز در گروی اصول و عقایدشان در میدان مبارزه میگذارند. آری، من یک اساسین هستم، سوداگر مرگم اما با اهدافی درست.
نظرات
وای من چقدر با brotherhood خاطره دارم خیلی حال میداد از پشت به خنجر سرباز ها میزدی
مقاله ای فوق العاده بود…با اینکه برای من به ترتیب اساسین۲ و والهالا جایگاه های ۱و۲ برتر سری را دارند اما حرف شما را کاملاً به عنوان یک فن یوبی سافت(خودم هم هستم) درک میکنم شما ذکر کردید که والهالا بهترین سری است چون کامل شده سری های قبلی و ترکیب کلی و مفید از همه اساسین ها است بیاید به والهالا که فقط میگویند شاهکار نیست و محتوای تکرای زیاد و مبارزات خسته کننده داره نگاهی دقیق بکنیم:والهالا شامل چهار نقشه ازگارد(فرعی)و وینلندونروژ وانگلیس است هدف کلی بازی که حتی بعد از داستان بازی تمام نمی شود غارت(راید) کردن است داستان اصلی بازی بین ۶۰ تا ۸۰ ساعت است داستان بازی این است که در انگلیس در قرن حدودا ۸۰۰ میلادی کودکی در جشن خانوادگی پدر و مادرش را از دست داده توسط وایکینک ها و به دنبال انتقام است با برادر بزرگترش سیگارد او در بچه ای مورد حمله و بوسه ای از گرگان قرار میگیرد که بهش wolf-kissed می گویند(خلاصه داستان) داستان بازی شامل ابیلیتی هست که کاری میکند دشمنان شما با یک ضربه بمیرند بازی شامل المان های جالب و یکسری قدرت های خارق العاده ای در بازی است بازی شامل یک قسمت بنام (order) است که تمامی اشخاص فرقه های بد شهر را به شما نشان میدهد که شما باید برید و خنجر بکنید زیر گلوش و لحظه مرگش بیاد توی وجود شما و آخرین حرفش را هم بگوید بازی گیم پلی وایکینگی جالب اما خسته کننده ای دارد شما برای اینکه خسته نشوید باید سلاح و توانایی تان را ارتقا دهید بازی شامل گنج هایی است که شمارا تا ناکجا آباد می برد مراحل فرحی خودش اصلاً یک بازی جدا است من۶۵ ساعت این بازی را با اینکه بازی کردم اما داستانش تموم نشده!!!داستان بازی حتی به شما حق انتخاب سرنوشت می دهد خواهشاً نگویید تکراری بازی مثل رزیدنت اویل ۸ ترکیبی از۴و۷ نسخه ها است اما به محض آمدن نمره نود به بالا میگیرد اما والهالا چی ۸۴!!! رزیدنت اویل و خیلیا مثل این بازی با اینکه نوآوری ندارند مورد استقبال قرار میگیرند….ممنون از دوست نویسندمون آقای آقا بابایی و بقیه دوستان
مرسی از مقاله ی زیبات سعید جان.
لذت بردم صبح جمعه رو با خوندن مقالت شروع کردم :yes: 😀
منم تقریبا با شما هم عقیده هستم …..
اگرچه من با تمام نسخه های این سری حال کردم و ساعت ها تجربش کردم و لذت بردم اما چیزی که همیشه گفتم یونیتی و والهالا رو توی نسل ۸ برترین نسخه های اسسینز میدونم :inlove: :snicker:
دقیقا ترتیبی که مشخص کردید برای من و خیلی های دیگه هم همینه
بلوغ کامل اساسین در valhalla است. تنوع محیط، تنوع قتل، تنوع شخصیت ها، بهترین مینی گیم های عناوین قبلی وکلی عناصر جذابیت دیگه که به هیچ وجه خسته نخواهید شد و هربار مشتاق برای جلو رفتن در بازی هستیم
با وجود اینکه این فرانچایز خیلی تحویل گرفته میشه اما بازم آندرریتده،
بعضیا یه خصومت بی دلیلی با نسخه های جدید این فرانچایز دارن که واقعا نوآوریشون به جا بوده و بازی به بازی هم تکامل پیدا کرده،
برای من brotherhood به خاطر شهر زیباش و قابلیت های شخصی سازی که به بازی آورد و نسخه سوم به خاطر طراحی محیط بی نظیرش (خصوصا تم برفی) خیلی خاطره انگیزن،
اما یادم نمیاد که از هیچ نسخه ای از این سری لذت نبرده باشم،
ممنون آقای آقابابایی
عالی سعید جان واقعا ادم لذت میبره مقالات شما رو میخونه و دقیقا به زیبایی حس یک گیمر حرفه ایی و درجه ۱ همراهش هست در مورد رتبه بندی که خب سلیقه دخیل هست و سلیقه شما جزو محبوب ترین سلیقه ها هست برا من بازم ممنون بابت مقاله زیبا
.
.
من همه بازی های اساسینز رو نکردم ولی خب بیشترشو بازی کردم چون معتقد هستم سری اساسینز بعد از ۳ شماره اول برام مقداری تکراری شده بود که از دوباره از سری اودیسه به بعد تولدی دوباره پیدا کرد برام و در کل سری اساسینز جزو برترین و مهمترین اثار ساخته شده در هنر هشتم هست …… من ۳ شماره اول اساسینز رو خیلی دوس دارم مخصوصا ۲ شماره اول که برام واقعا رده بالایی دارن و تجربه جدیدی برام رقم زدن و بعد از اون هم اساسینز کرید اودیسه واقعا نظرم رو جلب کرد اصلا انتظار نداشتم اساسینز کرید همچین پتانسیلی از خودش نشون بده واقعا دم یوبی سافت گرم و الان هم منتظرم در فرصتی مناسب برم سراغ والهالا و ببینم دوباره چی خلق کرده یوبی سافت ، شک ندارم که والهالا برام یه بازی درجه ۱ میشه
دوست عزیز دقیقا هم نظریم
سری های اول ، بیشتر رو داستان تمرکز داشت
اساسین تا شماره ۴ عالی بود بعدش شد شیردوشی
گل گفتی انصافا والهالا حقش اول نبود
والهالا و اودیسی را من بیشتر از همه دوست داشتم
باورم نمیشه چار تا بچه که بازی های نینتندو را بازی میکنند میگن اودیسی و اورجینز فاجعه هست
ولی بازم اساسین ۲ بهترین اساسین کرید هست
عجب!!!
این چه کامنت سمی بود ؟؟؟؟؟؟؟
والهالا اوکی اصلا ولی اودیسی در برابر اساسینای قدیمی اصلا…..
و در ضمن بازیای نینتندو برای بچه هاست؟؟؟؟؟؟؟
اودیسه چش بود ؟
محیط زیبا – داستان جدید – مکانیک ار پی جی تو داستان – شخصی سازی خفن – گرافیک خوب رو به بالا
سیستم مبارزه خوب (که بعضیا هنوز باهاش کنار نیومدن)
منم چیزی نگفتم خلاصه بحثو تو ۴ تا کلمه خلاصه کردم یه طومار ننوشتم حوصلت سر بره
تا حالا هیتر نینتندو ندیده بودم :دی
از نظر من اساسین رولیشن و بلک فلگ خیلی جذاب بودن
طراحی شخصیت و نوع لوکیشن هاش متفاوت بودن و یه حس خاصی بهم تداعی میکردن
البته خیلی مشتاقم ک والهالارو تجربه کنم
اصلا با رتبه بندی موافق نیستم والهالا و ادیسی خیلی رتبشون بالاست و از اون طرف Revelations باید بالاتر باشه به نظرم دو نسخه اخیر اساسین اندازه همون متایی که گرفتن ارزش دارن و والهالا هم متاش ۸۰ هستش متای پلتفرمی با بالاترین تعداد نقد به عنوان متای بازی در نظر گرفته میشه کلا اساسین های اخیر در این سایت بیش از حد تحویل گرفتن.
والهالا حتی نمیتونه نزدیک به استاندارهای نسخه ۲ و ۴ و برادرهود بشه و کلا چندین لول پایین تر قرار میگیره یوبیسافت هم جدیدا فقط از خلاقیت ها و ایده های بقیه استفاده میکنه و بازی هاش روح مستقلی ندارن و همیشه موقع بازی کردن عناوین جدیدش یاد یه بازی دیگه میفتید و دیگه مثل قدیما بازی های یوبیسافت حس مخصوص به خودشون ندارن فقط ترکیبی از موفقیت ها و ایده های باقی استدیو هارو بازی میکنید که حتی همونا هم به خوبی پولیش نشدن و مشکلاتی دارن یعنی در کپی کردن هم عالی عمل نکرده
اصلا بازیشون کردی؟؟؟ من که والهالا و ادیسه رو از ویچر ۳ هم بیشتر دوست دارم.
باور کن هرکی میگه والهالا و آدیسه بازی خوبی نیستن،
یا زبانش خوب نیست و از داستان این بازیها هیچی نمیفهمه …
یا توی ستینگ اول بازی که بین حالت guided و exploration باید انتخاب کنی گیج شده و نفهمیده اینا یعنی چی اصلا!!
یا کلا علاقهای به سبک نقشآفرینی نداره …
اینا انتظار دارن یوبیسافت بعد پونزده سال هنوز ستینگ اساسینز کرید دو رو ادامه بده!!! چرا چون مثلا باهاش خاطره داشتن!!!
گرافیک آدیسه و والهالا واقعا کمتر شاهکار نیست …
من رد دد دو جزو پنج بازی برتر زندگیمه ولی واقعا در برخی موارد (البته محدود) گرافیک آدیسه رو بهترش میدونم … البته فقط روی پلی استیشن معمولی مقایسه کردم و نه حالا با یه کارت گرافیک آخرین مدل … روی پلی استیشن معمولی گرافیک درختهای محیط آدیسه هزار برابر زندهتر و طبیعیتر بودن برام تا کیفیت درختای رد دد …
من هم ادیسی بازی کردم و میگم خیلی هم خوبه
تو اینجور رتبه بندی ها قطعا سلیقه دخیله
و کاریش نمیشه کرد
فرمانده صندوق پیام رو ببین .برات قبلا پیام داده بودم.اگه خوندیش بیا و عضو شو.
طراحی هنری فوق العادهی آدیسه و والهالا رو ندیدی وگرنه اینجوری نمیگفتی …
آدیسه اگه شایستگی شو نداشت نمیشد جزو کاندید بازی سال که یکی از پرافتخارترین جایزهها محسوب میشه …
چطور بقیه بازیها کاندید بازی سال میشن شایستگی شو دارن، بازی یوبیسافت که بازی سال میشه بیش از حد تحویل گرفته شده؟!!
والهالا هم متاش توی کنسولهای نسل نهمی ۸۴ هست …
بعدشم میگی نمیدونم یوبیسافت دیگه روح سابق رو ندارن این حرفا
فرنچایز فار کرایش که همون فرمول موفقیتآمیز قبلنش رو داره ادامه میده این هیچ …
واچ داگز هم که ایدههای هکش که مثلا چراغ راهنمایی رانندگی و موبایل عابر و غیره و پل و غیره رو هک میکنی کاملا از خودشه، از کجا الهام گرفته؟!!
من خودم عاشق رولیشن بودم و هستم
ولی آدیسه کجا رولیشین کجا …
رولیشن تکرار مکررات بود ولی آدیسه هم نوآوری و خلاقیت
مطمئنم بیست ساعت هم آدیسه بازی نکردی که از بدیش میگی
من خودم آدیسه رو بعد سی ساعت تازه فهمیدم چه الماس گرانبهایی هست
اودیسی خیلی خوبه (صحنه های جنگ و سخنرانی فرمانده هارو خیلی دوست داشتم و طراحی هنری :inlove: )
ولی به شخصه برای من به گرد پای بلک فلگ هم نمیرسه
نمیدونم جریان چیه ولی اساسینای قدیمی طعم دیگه ای داشتن ، اون موقع خیلی واسم خاص بود و صدالبته قابل باورتر
چون الان یه دزد دریایی که جزو فرقه اساسینا بشه خیلی خوبه ولی یه وایکینگ یا سرباز یونانی اون حسو به من نمیده چون عادت داشتن همیشه بزن بزن راه بندازن(نظر من)
داستانای سری اساسین یکم قابل پیش بینی شده (تمپلار که آدم بدست یه بلایی سر ما میاره بعد ما یهویی با اساسینا اشنا میشم و میبینیم که عه چه آدم بدیه که میخواد کل دنیارو بگیره و ما با اساسینا همدست میشیم)
نظرشخصی : کاش یوبی سافت راه سه گانه اولو ادامه میداد ، یعنی هر سه نسخه از اساسین پیرو یک داستان بودن
ولی در کل الانم یوبی راه خیلی خوبیو پیش گرفته
یادش بخیر زمانی که من assassin’s creed brotherhood اومده بود من تازه داشتم سهگانهی prance of persia رو فتح میکردم :rotfl: همیشه عقبم 😀 یادمه رفتم خونه رفیقم، بعد یه بازیای رو دیدم که کارکترش لباسی تنشه که هزار برابر از لباس پرنس او پرشیا خفنتره، مثل اون از در و دیوار بالا میره، گرافیکشم البته خیلی بالاس :heart:
هیچ فکرشو نمیکردم اون فرنچایز رو بعد گذشت ۱۱ سال همچنان بپرستم و اون بازی هم بعدا تبدیل بشه به یکی از بهترین تجربههای زندگیم که هیچ وقت هم برام خسته کننده نمیشه …
من همین تابستون امسال دوباره اساسینز کرید دو و برادر هوود رو بازی کردم و تمام مراحل فرعی اونها رو هم بردم …
واقعا همچنان در خودم کشش اینو میبینم که دوباره برم سراغ برادر هوود و اون اتیزوی دوست داشتنی و اون rest in peace گفتنش 😮 :inlove:
والهالا رو یکی دو سال دیگه و توی نسل نه بازی میکنم (حاضرم پنج سال صبر کنم ولی با شصت فریم بازی کنم این شاهکار رو)
الان د حال حاضر مشغول تجربه اودیسه هستم که واقعا بینظیره
تنوع محیطش فوق العاده است … یه روستایی داره کارشون فروش نمکه … بعد اونجا کلی دریاچهی آب شور دیده میشه که خیلی جالبه
تنوع سلاحهاشم که عالیه
من سی ساعت اول بازی رو متاسفانه با سلاحهای سبکی مثل شمشیر و نیزه رفتم و اصلا برام جذابیت نداشت بازی
از وقتی تبر و گرز سنگین و نیزهی چوبی دستی بازی شو گرفتم اصلا دیوونهی بازی و مبارزاتش شدم … چوب دستیش محشره و نمونشو تو هیچ بازی دیگهای ندیدم
کلا سا ۲۰۱۸، بازیهای ارزشمندی داشت … هرچند کم تعداد
اتزیو خیلی باحال میگفت رکواستا د پاجه 😀 همون رست این پیس یکی هم کاساندرا تو اودیسه اون malaka گفتنش باحال بود
من اصن یجوری غلیظ و با لهجه میگم آتزیو آلدیتوره د فرینزه، خودشون نمیتونن بگن بقران :rotfl:
دمت گرم 😀 :rotfl:
واقعا بازیش باعث شد چند کلمهی ایتالیایی یاد بگیریم
از بس که قشنگ حرف میزدن
😀 :heart:
:laugh:
دقیقا 😀 یادش بخیر واقعا اتزیو
کاشکی یک ریبوت ازش بسازن :brokenheart:
من آدیسه رو با الکسیوز رفتم 😀
نمیدونم نقشآفرینی کلا نمیتونم با جنس مونث برم … اصلا نمیتونم …
” نمیدونم نقشآفرینی کلا نمیتونم با جنس مونث برم … اصلا نمیتونم … ”
سلام علیکم ،،، بنده هم همین مشکلو دارم 🙂
دقیقا
البته مثلا با کاراکتری مثل ای لوی هورایزن یا سنوای عزیزم در هل بلید اصلا مشکلی که ندارم هیچی عاشقشونم هستم
ولی وقتی پای انتخاب وسط باشه، حتما مرد انتخاب میکنم … نمیدونم حس میکنم بیشتر روشون کار شده و لباسهای بازی هم مردونن اغلب توی نقشآفرینیها!!!
البته صرفا نظر شخصیه حرفم
من کلا میرم برام زن و مرد نداره :rotfl:
ناراحت نباش منم عقبم بازی نسل هفت رو نسل ۹
بازی نسل ۶ رو نسل ۸
بازی نسل هشتو انشالل نسل ۱۰ هم بازی میکنم :silly:
عالی آقای آقابابایی
یادمه اولین باری که با سری آشنا شدم با رولیشنز بود
قشنگ رفیقم که بازی میکرد کفام ریخته بود
اون انیمیشن ها و اون پارکور و اصلا کلا کرکام 😐
ولی برای من بهترین سری ac 4 ه
مهمترین دلیلش تنوع ماموریت های فرعی و شخصیت ادوارد کنوی عه
دومی برادرهود
سومی والهالا
چهارمی دو
پنج رولیشنز
شیش سه
هفتمی یونیتی
هشتمی اودیسه
نهمی اوریجینز
یک
سیندیکیت 😀
اساسینز کرید با اینکه افتتاحیه همه نسخهاش مثل هم بود، ( کم و بیش ) ولی همیشه کرکامو میریخت :rotfl: ( عامو لامصب اینقدی که تو کرک ریختی امسال برگهای درختا قصردشت نریخته :rotfl: ) و به خودم میگفتم بابا این خو مث قبلیه پ چته اینقد هیجان زده؟ 😀 و این جادوی سری اساسینزه که حتی با قالب های تکراری، بازهم میتونه با جزئیات و مکان سازیهای بی نظیرش، روایت فوق العاده و گرافیک چشم نوازش که هر نسخش تو زمان خودش جزو بازیهای با بهترین گرافیک بصری بوده، مارو مبهوت خودش بکنه و من هردفعه یه نسخشو بازی کردم بدون توقف تاآخرش بازی کردم و لذت بردم
بهترین نسخه این سری هم بنظرم نسخه چهارم و در پله بعد اودیسی هست که من واقعا با اودیسی زندگی کردم و چیزی حدود ۱۰۰ ساعت پاش گذاشتم واقعا حال کردم
والهالا رو هم بازی نکردم ولی با تعاریفی که ازش شده و رتبه ای که توی ابن لیست گرفته، احتمالا بهترین نسخه این سری برای من میشه
خیلی ممنون از آقای آقابابایی :heart: :rose:
When I was a young man; I had liberty but I didn’t see it, I had time but I didn’t know it, I had love but I didn’t feel it. Many decades would pass before I understood the meaning of all three. But now the twilight of my life this understanding has past into contentment, Love liberty and time once so disposable are diffused that drive me forward and Love was especially Mucaro for you our children our brothers sisters and for the vast and wonderful world that gave us life and keep us guessing endless affection.
یه دیالوگ از اتزیوی کبیر بخونیم خالی از لطف نیست :deadrose:
چرا واسه تو ریپلای شد؟؟؟؟؟؟ حتما دستم خورده ، شرمنده
ادیت : چهارم پنجم بودن
دشمنت شرمنده
:rose: :rose:
من هرچی هودی دارم کلاهاشون از بس کشیدمشون تا رو صورتم خراب شده :rotfl: راس میگن آدمو :dog: بگیره جو نگیره 😀
وای دقیقا …
خدا میدونه منم چقدر عین دیوونهها کارای اساسینزها رو تقلید کردم …
هی یادش بخیر
داداش شما رفتی درخت بتراشی بچسبونی زیر همون هودیت؟؟؟؟؟(سه روز تمام وقت گذاشتم، از پیدا کردن درخت مناسب تا جلا دادن) آخرش سر خونه عوض کردنمون گم شد 😥 اصلا خیلی خوشگل درستش کرده بودم لعنتیارو
شما رفتی دوتا کت مشکی و آبی بالای همون هودیت بپوشی؟؟؟؟
جدی جدی یادمه یه سری سعی میکردم از دیوارای بلند بالا برم(چون دیواری معمولیو همین الانشم میتونم) (البته در کل من قدرت اساسین شدنو دارم چون میمون خوبیم :rotfl: )
ایول داداش گلم :rotfl:
من با چوب بستنی سعی کردم بسازم ولی شکست خوردم 😀
یادش بخیر …
پیر شدیم ولی بزرگ نه!!! 😀
جمله ی آخر کمرم رو شکست به قرآن:-|
دقیقا همینه
سن رفته بالا ولی بزرگ نشدیم:-D
دقیقا :rotfl:
۱٫ AC 2
۲٫ AC
۳٫ AC 3
Assassins creed یک تو زمان خودش شاهکاری بود با او نقشه هاش و پارکور عالی و مبارزات جالبش و مکانیکای مخفی کاریش .. خیلی از بازیای دیگ ازش الهام گرفتن ولی این دو نسخهی اخیر سری با اینکه گسترده و جذاب بودن ولی نه جریانساز بودن نه استاندارد و مکانیک جدیدی آوردن و نه از بازیهای زمان خودشون چن پله جلوتر و خاصتر بودن .. مخصوصا والهالا و آدیسی که کپی های گستردهتر و پیشرفته و پخته شدهی اوریجینز هستن بیشتر تا نسخه جدید. واقعی ترین پارکور سری مال الطائره و جذابترینش یونیتی .. زیباترین و لذت بخش ترین مبارزاتم مال نسخه دومه که هنوزم عالیه مخصوصا نسبت به این نسخه های جدید .. و جالبه کشتی رانی و بالا رفتن از صخره و درخت هم تو نسخه سوم اضافه شد به همراه پیشرفت چشمگیر در انیمیشن حرکات .. اگ ملاک بهترین بودن فقط فان بودن و گستردگی امکانات باشه که سه نسخهی اخیر بهترینن
دوست عزیزم مگه مثلا بازی شاهکاری مثلا gta v جریانساز بوده و استاندارد و مکانیک جدیدی رو وارد صنعت گیم کرده؟!
اینجور بازیهای جریانساز رو ما فقط تو نسل شیش و هفت داشتیم با دیمن سولز و گیرز او وار و رزیدنت اویل چهار و چندتا بازی دیگه …
دیگه تو نسل هشت فکر نمیکنم ما حتی یک دونه هم بازی جریان ساز داشتیم … الان کدوم بازی توی نسل هشته که یک سبک جدید رو به وجود آورده که بقیه بازیسازها ازش الهام گرفتن؟! هیچی نداریم واقعا
اما چیزی هست باید درباره سری اساسین بگم اینم اینکه این سری واقعا تاریخچه پر فراز نشیبی طی کرده و خب هر وقت این سری اومد فرمول مخاطب پسند رو ادامه داد به یوبی سافت تهمت کپی برداری زدن هر وقت اومد بازی رو با فرمول جدید عرضه کرد بد تر تهمت زدن که این دیگه اساسین نیستو فلان و یوبی سافت اساسین های قدیمی بساز !!!
به هر حال بعد از ۱۴سال زندگی با فرقه اساسین ها از کوچه های دمشق و تا سقف خانه ها در ونیز تا جنگل های امریکا و از موج های بلند دریاهای امریکا و کارائیب تا خیابان های غرق در خون فرانسه و اسمان کثیف لندن و از اهرام ثلاثه تا دشت های انگلستان در حالی که کلاهی بر سر و خنجری پنهان در پشت دست باعث شدن یوبی سافت هر چقدرم که همه بهش توهین کنن و هیتر داشته باشه بازم بازی هاش جدول های فروش رو یکی پس از دیگری فتح کنن و به ما نشون بدن که هنوز در گوشهای از قلب ما عقاب ها در حال پرواز هستند
هزارتا لایک هم برای بند اول مقالت کمه …
دقیقا درست میگی
یوبیسافت واقعا باید اون ستینگ اولیهی اساسینزها رو تغییر میداد … که این کار رو به بهترین شکل ممکن انجام داد و مبارزات تن به تن بازی الان کلی جذابتر و بهتر و چالشبرانگیزتر شدن و این بینهایت ارزشمنده …
من تنها درخواستم از یوبی این بود که کاش اساسینارو سه گانه میساخت (هر سه نسخه پیرو یک داستان )
داستان خیلی قویتر میشد به نظرم ، شخصیت پردازی هم بهتر میشد
ولی در کل بازم خوبه
بله موافقم
ولی خب نمیشه با نقشافرینیهای ۲۰۰ ساعته این کارو کرد
ولی مثلا کاراد کنوی تو نسخه سوم قطعا پتانسیل ادامه دادن داشت …
ولی در کل کاملا موافقم باهات
به نظر من هیثم کنوی حیف شد یکی از بهترین شخصیت پردازی های سری رو داشت بر عکس کانر
موافقم کاملا
هیثم خداس!!
دقیقا درسته
عالی بود آقای بابایی. به نظر من همه ی نسخه ها شاهکارن. من همه رو خودم بازی کردم از دی ال سی ها بگیر تا نسخه های فرعی مثل chronicles و نسخه های اصلی. والهالا و ادیسه که یه پله از شاهکار هم بالاترن.
خیلی ممنون سعید جان بابت این مقالهی زیبا
بینهایت لذت بردم و کلی خاطره برام مرور شد
اساسینز کرید دو، وقتی که میخوای بری به سراغ قتل و کشتن اهداف اصلیت، تقریبا همیشه میبینیم که در حال سخنرانی و موعظه هستند و در این مواقع هم یک حرفای فوق العاده خفن و جالبی میزنند …
حقیقت این ویژگی رو و صحبتها و موعظههایی در این از حد کیفیت رو توی نسخههای دیگهی بازی ندیدم و از این نظر واقعا اساسینز دو شاهکاره …
یادمه توی برادرهود واقعا هیچ حرف جالبی نمیزدن اهداف و خیلی حرص خوردم که چرا این ویژگی زیبا و شگفتانگیز فقط توی نسخه دوم وجود داره …
به عنوان کسی که از بچگی از یوبیسافت طرفداری کرده ام میگم . انگار اسلحه گذاشتند رو سرش که هر سال یه اساسین یا فارکرای بده ! خب لامصب فرانچایز های قدیمی رو که فراموش کردی به کنار … حداقل روی همین اساسین به جای یک سال مثلا دوسال وقت بزار ! نمیگم خوب نیستند میدونم یوبیسافت کمپانی بزرگی هم هست ولی هرررر گیمی در هر عرصه ای باز هم جا داره بهتر و بهتر بشه .
روی والهالا سه سال وقت گذاشت که برادر من!
هر سال دادن کجا بود؟!
آدیسه رو هم بازم درسته دو سال بعد اوریجینز اومده ولی پروسهی ساختش سه سال طول کشیده (تا جایی که اطلاع دارم)
من تنها مشکلی که با یوبیسافت دارم اینه که فرنچایز فوقالعادهی اسپیلنتر سل رو فراموش کرده … همین
لازم به ذکره call of juarez هم اصلا ماله یوبی سافت نیست و صرفا ناشرش بوده …
هر سال بازی میدن
ولی تصوری که دوستان از یوبی دارن با واقعیت فرق داره
یوبیسافت از سونی بیشتر استدیوی بازیسازی داره
بالای بیست هزار نفر تو شرکتشون کار میکنن
رو والهالا بالای پنج تا از استدیو ها کار میکردن به همراه بزرگترینشون به مدت سه یا چهار سال از
همین سرعت بازی دادن رو خیلی میبره بالا
بازی هایی هم هست که با تعداد کمتر تو مدت زمان بیشتر ساخته میشه مثل pop remake و بیاند
بله دقیقا همینه دوست عزیز
دقیقا همینه
یوبی سافت قطعا یکی از بزرگترین ناشران تاریخه
و۸تا بازی بالای۹۰داره
این فرنچایز واقعا فوقالعاده ست. از جمله افتخارات صنعت گیم همین بازیه. آرزوی سفر در زمان و تاریخ با کمک یوبیسافت محقق شد!
اتزیو شخصیتی که تا همیشه تو قلب گیمرها جا داره.
بازی در طول زمان تغییرات زیادی داشته و کم کم تبدیل به یه عنوان نقش آفرینی شد که اتفاقا “شخصا” خیلی ازین تغییر راضیم. اصن مگه میشه آدم کیف نکنه هر سال یه عنوان طولانی و عمیق و جذاب شبیه ویچر ساخته بشه! :inlove: تا جایی که والهالا به گفته سعید آقابابایی نزدیک ترین تجربه به ویچر مقدسه!! :heart: :heart: :heart:
فکرشم زیباست که odyssey با اون همه آزادی عمل و گیم پلی گسترده و روون و مناظر چشم نواز، هنوز به اندازه والهالا عالی نبوده!
یعنی دم سعید آقابابایی گرم که با این مقاله، هم یادآوری کرد که Assassins creed چه فرنچایز فوقالعاده و خاطره سازی بوده، هم آخر نسل رو برای منی ساخت که هنوز والهالا رو تجربه نکردم… :heart: :rose: :yes:
کامنتهای شما فوقالعاده است :yes:
دقیقا
لطف داری. :heart: :rose:
بنظر من اول Valhalla
بعد Origins
بعد Brotherhoo
این سه عنوان تو کل سری شاهکارند.بازی Valhalla بقدری شاهکاره که از نظر من بالاتر از هر بازی دیگه ای هست حتی از Just Cause 3 که عکس کاربری من است.به جرات میگم AC Valhalla بهترین بازی رایانه ای است که تا بحال دیدم.
به نظرم نسخه ادیسه جالبتر بود و بهتر اما به هر حال والهالا هم جذابیتهای خودش رو داره.
اصلا فکرشو نمیکردم داستانش اینجور تموم بشه اما اساسین همیشه در مورد خیانت و اتفاق های غیر منتظره بوده است.
بهترین نسخه سری از نظر من بلک فلگ بود با اون موسیقی های فوق العاده ش. هر چند کلا سری اساسین از نظر موسیقی اصلا حرف ندارن.
تشکر از مقاله جذابتون
واقعا والهالا طوری لذت بخشه انگار خود شخص تو محیط بازی
هست
انگار گیمفا مقالات جذاب و گذاشته تو این چند روز نشر بده
تو مقاله ۲۲ بازی برتر شوتر گفتیم جای اینجور مطالب کمه که امروز هم یکی از این مقالات جذاب منتشر شد
به نظرم یوبیسافت باید به منتقدا پول بده که به عدالت داوری کنن :laugh:
یکی از بهترین استودیو های بازیسازی که با عناوینش حال میکنم و هیچوقت تکراری نمیشن یکیش پرس پرشیا و یکی دیگه فارکرای ۳ عناوین دیگش هم لذت بخشن ولی این دو برای من تداعی گر خاطرات زیادی ان
خیلی ممنون آقا سعید این طور مطالبو افزایش بدین واقعا خیلی مطالب جذابی ازشون درمیاد
فقط اساسین کرید اودیسی تاریخ انتشارو اشتباه نوشتین ۲۰۰۹
باز هم تشکر بابت مقاله :rose:
راستش گیمفا تحت مدیریت آقای بابایی به اندازه یک مرز با سایت های دیگر مثل ( :search: جی امیداوارم منظور رسید باشه 😎 😀 ) پیشرفته کرده و تک شده با اخباره دست اول به لطف نویسندگان مثل آقای کریمی اطلاع رسانی تقریبا در سطح سایت های بین المللی شده حال یک عدد می خوان با ساختن ۱۰ اکانت از پیشرفت این سایت جلوگیری کنن ولی گیمفا استوار ایستاده و به پیشرفت ادامه می دهد :yes:
واقعا از این حمایت و پشتیبانی شما یک دنیا متشکرم Stalin 657 عزیز. خیلی خیلی افتخار میکنم که برای افراد با معرفت و قدردنی مثل شما کار میکنم. بسیار برام ارزشمنده دیدن حمایتتون چون واقعغا تمام تلاشم رو براتون انجام میدم. برای ما مهم نظر شما گیمفایی هاست که صاحب سایت هستید. واقعا ازتون متشکرم. این نظر واقعا برام خاص بود.
انشاالله امشب بقیه ی نظرات زیبای شما دوستان و عزیزان رو هم جواب میدم.
:rose:
والهالا واقعا بازی فوق العاده ایه و خیلی از اوریجینز و اودیسه بهتر بود و برام سومین بازی برتر این سری هست
. رتبه دوم اساسین کرید ۲ واقعا جزو بهترین ادامه هاست و شاهکار بود و خیلی بازی لذت بخشی بود
. رتبه اول اساسین کرید بلک فلگ واقعا شاهکار بود از شخصیت پردازی عالی ادوارد کنوی گرفته تا ماموریت های فوق العاده ای که داشت
میگم خیلی عجیبه که اولی از نظر من آخر تو لیسته :rotfl:
revelations به صدتای اودیسه می ارزیید
فعلا که نمرهی آدیسه بیشتره :rotfl:
برادر هر چیزی جای خودشو داره. واسه هر دوتاش زحمت زیادی کشیده شده
عجب مقاله جذابی بود دقیقا ترتیب لیست برا من همینه
پ ن : سال انتشار اساسینز اودیسی رو اشتباهی نوشتین ۲۰۰۹ اصلاح کنید
برای من بهترین نسخه بلک فلگ بود
بعدش ac2
بعد brotherhood
بعد اوریجینز
بعد ۳
بعد روگ
بعد رولیشن
بعد ۱
بعد لیبریشن ( این یکی افتضاح کامل بود )
بقیه نسخه ها رو هم بازی نکردم مثل یونیتی و سیندیکیت و والهالا و اودیسی , والهالا رو که قصد داشتم بخرم ولی اودیسی رو اینقدر ازش بد شنیده بودم جرئت نکردم برم سمتش
دوستان به نظرتون اودیسه ارزش خریدن داره یا اگه بازیش نکنم چیزی رو از دست نمیدم ؟؟
والهالا رو بگیر
اودیسه تکرار زیاد داره و ممکنه خوشت نیاد
مثل نسخه ۱ دیگه اینقدر مراحلش تکراری بود که بزور تمومش کردم روگم که کپی پیست بلک فلگ بود با اونم زیاد حال نکردم ولی ایده ی تمپلار بودن شخصیت اصلی رو دوست داشتم
قطعا آدیسه ارزش خرید داره
قطعاااا که داره
اگه بلد باشی البته چجوری بازیش کنی
تشکر از دوتاتون
خودم خیلی میلم بود که بازیش کنم با کامنت شما هم که بیشتر ترغیب شدم برای بازی کردنش
خواهش میکنم دوست عزیز
بازیای که جزو پنج کاندید بازی برتر سال بوده و نمرهی متاش هم ۸۷ هست قطعا ارزش تجربه داره
و میدونی که کلی جایزه هم در مراسمات مختلف برای بهترین کارگردانی هنری برنده شده و اصلا طراحی هنری بازیش باور کن یک چیز فوق العاده عجیب و فراموش نشدنیای هست …
کلی مجسمهی فوق العاده زیبا از اون زمان، کلی مکان تاریخ زیبای، نقاشیهای روی دیوار فوق العاده، مکان طبیعی مثل رود نمک که منو یاد دریاچه ارومیه انداخت و هزارتا ویژگی مثبت دیگه
هم مبارزه تن به تن داره، هم مخفی کاری، هم مبازه با کشتی … از این کاملتر کجا داریم؟!!
کلی حیوون وحشی از شیر گرفته تا خرس و سگ و … توی محیط بازی تعبیه شدن با یک طراحی بینظیر
من آدیسه رو بعد رد دد دو و مرد عنکبتونی انحصاری سونی تجربه کردم
یک چیزی در حد اونا و در برخی موارد بهتر از اونا بود برام و هست و خواهد بود …
اگه توی نسل نه هم نسخهی شصت فریمش بیاد باز حتما بازیش میکنم …
:yes:
این سری همیشه عالی بود.
هر چقدر هم مشکل داشته باشن،باز هم عالین.
سعید خان دم شما گرم به خاطر این لیست های پُر پَر و پیمونی که همیشه ارائه می دی.
من به شخصه فن سریه Assassin نیستم، ولی نمی دونم چرا همیشه از شماره ۱ تا حالا همه رو بازی کردم و دیسک های اریجینالشون رو دارم. (به جز Valhalla که هنوز فرصت نشده تجربه کنم) البته یکی از دلایلش اینه که همیشه فارق از کیفیت بازی، این سری بازی ها گیم خالص بودن به هر حال.
و دلیل دیگه اینکه کلا از قدیم دیسک سریه Assassin نسبت به بازی های دیگه، بیشتر وارد می شد
اساسین فقط ۱ قشنگ بود بقیه شیردوشی
اساسین اورجین مسخرس کاری میکنه مجبور شی مراحل مسخره فرعیو بازی کنی که لولت بالا بره تونی مراحل اصلیو بری
اساسین اودیسی قشنگتر بود که سیوم پاک شد
سلام به آقای بابایی عزیز رده بندی خوب و منطقی بود به قول شما بازیهای سری assassins creed فقط بین خودشون ضعیف و قوی دارن و اکثرا از بازیهای هم سبک خودشون برترن
اینم از رده بندی بنده
۱- assassins creed 2
۲- assassins creed revelations
۳- assassins creed valhalla
۴- assassins creed Origins
۵- assassins creed rogue
۶- assassins creed Syndicate
۷- assassins creed iv black flag
۸- assassins creed 3
۹- assassins creed brotherhood
۱۰- assassins creed unity
۱۱_ assassins creed odyssey
سلام خدمت آقای آقابابائی و دوستان گروه.
ممنون بابت مقاله بسیار خوبتون.
این سری از لذت بخش ترین سری بازیها برای من بوده و هست. بشخصه همیشه منتظر انتشار هر نسخه از بازی هستم و بمحض انتشار اونو تجربه می کنم. اصلا امکان لیست کردن ترتیبی نسخه های این سری برای من وجود نداره چون حتی ضعیف ترین نسخه ها هم منو بسیار سرگرم کرده. البته از نسخه ۳ و Liberation و Rogue و Unity (بخاطر باگ) به اندازه نسخه های دیگه لذت نبردم. نسخه آخر یعنی والهالا هم فوق العاده است و تصور نمی کردم یوبیسافت برای ساخت آخرین نسخه این نسل اینقدر حوصله گذاشته باشه و فکر کردم تمام سعی خودشو برای ساخت نسخه نسل بعدی این سری گذاشته ولی واقعا سورپرایز شدم.
اصلا رتبه بندی درست نیست من به شخصه به عنوان یه فن دو آتیشه این سری که حتی کمیک هاشم خونده و داستان همشون رو کامل کامل میدونه و مثل شما یه یوبی سافت فنه من بلک فلگ و سه گانه اتزیو و ۳ و یونیتی و ۱ و حتی روگ رو بهتر از والهالا میدونم والهالا اصلا اساسین نبودی توش و عملا تقلید از بازی هایی مثل ویچر و بازی های نقش آفرینی بود درحالیکه اساسین کرید واقعی سبکش اکشن ادونچر مخفی کاری بود با احترام ولی اصلا لیستتون رو قبول ندارم و به نظر خودم و خیلی های دیگه والهالا بهترین نیستش بازی ای که عملا داره از بازی های هم سبکش تقلید میکنه و اصلا دیگه اون محبوبیت سابق رو نداره و مثل قبل نیست ولی ۲ زمانی که اومدیه انقلاب محسوب میشد تو ژانر بازی های اکشن ادونچر با اون داستان و گیم پلی بی نظیرش و شخصیت پردازی فوق العاده اتزیو و آنتاگونیستاش ولی والهالا نهایتا تو بخش داستان به ۲ یکم برسه نه چیز دیگه به نظرم دارید یکم بیش از حد به بازی های یوبی سافت به ویژه Assassin’s Creed نمره میدید با اینکه خودم فن دو آتیشه این بازی و یوبی سافت هستم
بازم میگم
اینجور رتبه بندی ها خیلی به سلیقه ی آدم ربط داره
چون واحد سنجش مشخصی نداره
جالبه که فکر میکنی چون والهالا سبکش شده نقشآفرینی پس لزوما رفته از ویچر سه تقلید کرده!!!
الهام گرفته ولی کجاش تقلید کرده …
در ضمن شما که طرفدار اساسینز هستی بهتر میدونی اساسینز کرید واقعی چی هست یا سازندههاش؟!!
نمیدونم چرا دوست دارین به جای سازندههای بازی تصمیم بگیرین
همونایی که یه روزی نسخهی شاهکار دو رو ساختن
همونا هم تصمیم گرفتن سبک بازی شونو تغییر بدین و به جز گیمرهای ایرانی که بعضا میونهی خوبی با نقشآفرینی ندارن (چون کلی انتخاب دیالوگ داره و کسایی که زبانشون در سطح بالایی نیست طبیعیه اذیت بشن) استقبال خوبی ازشون شده و اونو میشه از متا و فروش خوبشون هم دید …
۱٫ AC
۲٫ AC 3
۳٫ AC Revelations
۴٫ AC Rogue
۵٫ AC Unity
۶٫ AC 2
۷٫ AC Brotherhood
۸٫ AC Syndicate
۹٫ AC 4 Black Flag
۱۰٫ AC Liberation
به عنوان کسی که تعداد دفعات تمام کردن کل این مجموعه واسم بالای ۲۰ باره، با تمام احترام ولی اصلا این رده بندی رو قبول ندارم! رده بندی ای که تو اون AC Revelation ای که یکی از بهترین داستان ها و ختم شایسته ای بر داستان اتزیوی عزیز بود، پایینتر از نسخه ی اولی قرار بگیره که (با اینکه اونم خوب بود ولی) تمام مراحل اصلیش از یک الگو پیروی میکردن (ورود به شهر، پیدا کردن مقر، چهارتا مرحله ی تکراری برای پیدا کردن باس، کشتن باس، برگشتن از شهر!) و حتی خودشونم اعلام کردن که مراحل فرعی بازی دو هفته قبل از انتشار بازی ساخته شدن و بهش اضافه شدن! ینی انقد تکراری! بعد شما میگین AC REV تکراریه؟!؟
AC Rogue ای که اصن توش اساسین نیستین! بالاتر از این دوتا قرار بگیره؟!
اصن دیگه بقیشو نگم بهتره…
سلام ممنون از زحمات شما آقای بابایی یه خواهش داشتم میشه یه مقاله در مورد بهترین بازی های جهان باز رو هم بنویسید؟
https://uupload.ir/files/0uwv_maxresdefault.jpg
برای من assassin’s creed 4 بهترین بود هر چند سیستم مبارز بازی خیلی ساده بود می شد یک لشکر رو در ۱۰ ثانیه از بین بردن که مخفی کاری رو کمی کم جلو می کرد ولی موارد مثل گرافیک گیم پلی داستان و نبرد های دریایی بازی شاهکار می کرد
روگ هم پتانسیل این رو داشت که از ac4 بهتر بشه ولی بخاطر کم کاری در گیم پلی گرافیک باگ ( به خصوص هوش مصنوعی) نتونست جذب کنه داستان خیلی خیلی کوتاه بود با این که داستان از دید یک تمپلار روایت می شه که به داستان کشش خاصی داده ولی بازی به خوبی نتوانسته از این نقطه قوت استفاده شاید یک روز یک اساسین کرید دیگر ما در نقش یک تمپلار قرار داد 😎
درباره نسخه revolution هم بگم داستان عالی عمل کرده شخصیت پردازی ezio پخته شده ولی مشکل بزرگ این که گیم پلی در واقع نسخه کند شده ac2 هستد 😐 سیستم نبرد هنوز نسبت به این هم سال جذاب است به خصوصی نبرد با اون ینچری ها ( سرباز های نقاب پوش عثمانی همون های که ۳ جون داشتن :laugh: )
نسل هفتم دوستانی که ایکسباکس داشتن میدونن گاها بازی ها زود تر از موعد لیک میشدن و دارندگان ایکس۳۶۰ بعضی وقتها حتی تا دو هفته زودتر بازی هارو تجربه میکردن. یادمه سال ۲۰۰۹ دوستم زنگ زد و گفت که COD MW2 و AC2 اومد! فقط میدونم که تو چشم برهم زدنی تو کلوپ بودم تا بازی ها رو بگیرم ازش! تصور دسترسی در یک روز به دو نسخه از شماره دوی دو بازی فوق شاهکار چقدر دیوانه کننده بود! میشه گفت چنین روزی برای یک گیمر عین رستگاری هست! 😀 من این حس رو تجربه کردم چقدر لذت بخش بود واقعا.( اون حالت هیچ وقت دیگه تکرار نشد) AC2 با جرأت تمام وبا اختلاف زیاد بهترین نسخه ی این سری هست. مقایسه AC2 با AC VALHALLA دقیقا مثل مقایسه MW2 و MW2019 هست. AC2 از هر نظر تازه و شاهکار بود، از شخصیتی که از بدو تولد کنترل اون رو بدست گرفتیم تا طراحی مراحل فوقالعاده متنوع، چقدر مراحل بازی تنوع داشت برای کشتن یک نفر چقدر باید زحمت میکشیدم از طرح های لئوناردو استفاده میکردیم و تا به قلعه ی نفوذ کنیم.( نه عین الان که دست مرد عنکبوتی رو تو بالا رفتن از هرجا! از پشت بسته) راجب AC2 خیلی میشه نوشت که الان ساعت ۰۵:۵ امکانش برام نیست. VALHALLA بازی خوبی هست و بهترین نسخه ی این سری در نسل هشتم ولی با اون شاهکار قسمت دوم خیلی خیلی اختلاف داره، تقریبا ۹۰% بخش داستانی خلاصه شده تو تو جعم کردن متحده و تصرف کردن جایی، تقریبا به یک شکل و به یک روش! ، تنوعی AC2 سال ۲۰۰۹ ارائه کرد اونو بطور کل از این سری جدا میکنه و جزو بازی های بسیار زیبا خاص قرار میده.
هر نسخه از این سری اگر مقابل AC2 قرار بگیره چیزی که میشنوه Requiescat In Pace :-D(حتما با لحن اتزیو خواننده بشه)
سلام به سعید عزیز و گل
مقاله بسیار عالی بود سعید جان و بسیار لذت بردم.خیلی خیلی دوست دارم والهالا رو که از نظرت عالی هست رو تجربه کنم منتهی باید برای تخفیفهای بیشتر صبر کنم.
خستهنباشی سعید جانِ گل :rose: :rose: .
خسته نباشید سعید آقا بابایی عزیز من خودم فقط ۳ گانه اتزیو رو بازی کردم متاسفانه بقیه رو نتونستم بازی کنم و واقعا از سه گانه اتزیو از همه لحاظ لذت بردم امید وارم این مجموعه همیشه در اوج و موفقیت باشه
با کمال احترام باید بگم رتبه بندی افتضاح بود و این مقاله سابت کرد که همه چیز متا نیست عزیزا
رتبه بندی از نظر من اینه:
۱_assassins creed 2
۲_assassins creed brotherhood
۳_assassins creed unity
۴_assassins creed rogue
۵_assassins creed 3
۶_assassins creed revelations
۷_assassins creed iv black flag
۸_assassins creed syndicate
۹_assassins creed
۱۰_assassins creed odyssey
۱۱_assassins creed valhalla
۱۲_assassins creed origins
دلیل اینکه این جدیدها رو آخر ها قرار دادم اینه که کلا انگار یه بازیه دیگن
بازی های عالی ای هستنا ولی اصلا انگار اساسینز کرید نیستن
کلا سبکشون از اکشن ادنچر استیلس به آر پی جی تغییر کرده:/
از origins هم خیلی تعریف میکنن ولی اودیسه و والهالا به نظرم بهتر بودن
نظر بقیه هم قابل احترام
سلام
دقیقا، همونطور که گفتید نظر باقی افراد قابل احترام.
اگر قرار باشه همه بگن بهترین اساسینز، نسخه ۲ هست و بدترین هم مثلا سیندیکیت دیگه این مقالات توفیقی نداره.
مثلا لطفش به همینه که هر کی از یه نظری میبینه.
والهالا بهترینه
گیم فا جان اودیسه روزدی ۲۰۰۹ ! اصلاح کن
از نظر خودم چونکه تاریخ مصر باستان رو دوست دارم origins بهترین بود